خلاصه
افزایش شهرنشینی باعث رشد سریع املاک مسکونی چند مالکیتی (RMOPs) در سراسر جهان می شود. نگرانی ها در مورد کیفیت این ساختمان ها نیز در بسیاری از کشورها رو به افزایش است. با این حال، تحقیقات در مورد کیفیت RMOP ها (به ویژه آپارتمان ها) کم و نادرست باقی مانده است. با پرداختن به این شکاف دانش، این مقاله نتایج تحقیقاتی را گزارش میکند که از نظریه عدم تقارن اطلاعات برای ارائه بینشهای جدیدی در مورد شیوع و خطرات نقص ساختمان در بازار ساخت و ساز RMOP استرالیا استفاده میکند. نتایج با استفاده از دادههای مربوط به نقص در ۶۳۵ RMOP ساخته شده در سیدنی بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۷ و مصاحبههای نیمه ساختاریافته با شصت و شش تمرینکننده با تجربه، شدت بحران نقص را نشان میدهد. این تحقیق دو نوع عدم تقارن اطلاعاتی را شناسایی کرد که خطر خرید در یک ساختمان معیوب را برای مشتریان RMOP تشدید میکند: تکه تکه شدن داده ها و استحکام داده ها از منظر سیاستی و عملی، این چالشهایی را که مصرفکنندگان در انجام «سنجش لازم» با آن مواجه هستند و نیاز به اصلاحاتی که این عدم تقارنهای اطلاعاتی را برطرف میکند، برجسته میکند.
کلید واژه ها:
معرفی
مشخصات مسکن در بسیاری از کشورهای توسعه یافته و در حال توسعه با افزایش سرعت شهرنشینی جهانی به شدت در حال تغییر است که منجر به افزایش تعداد افراد ساکن در املاک مسکونی چند مالکیتی (RMOP) – معمولاً به شکل مجتمع های آپارتمانی (لوین) می شود. و آرتورسون، نقل قول۲۰۲۰; ریچاردز و همکاران نقل قول۲۰۲۰). این اشکال مالکیت «دوگانه» در کشورهای مختلف نامهای متفاوتی دارند، از جمله طبقه (استرالیا)، کاندومینیوم (ایالات متحده آمریکا)، پروپیاداد افقی (اسپانیا) و شرکت سهامی (فرانسه).
استرالیا یکی از شهری ترین کشورهای جهان است که حدود ۲٫۶ میلیون استرالیایی در آپارتمان زندگی می کنند (فاستر و همکاران، نقل قول۲۰۲۳). بسیاری از این آپارتمان ها در دهه های اخیر ساخته شده اند. به عنوان روزوال و شوری (نقل قول۲۰۱۷توجه داشته باشید، میزان آپارتمانهای ساخته شده در هر سال بین سالهای ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۶ سه برابر شده است. متأسفانه، در بسیاری از کشورها این روند «شهرنشینی عمودی» با شواهد فزایندهای مبنی بر نقصهای جدی ساختمانی با منفی اقتصادی، اجتماعی و زیستمحیطی همراه بوده است. اثراتی برای کسانی که در داخل و اطراف این ساختمان ها زندگی می کنند. این مشکلات در سرتاسر جهان از جمله در بریتانیا شناسایی شده است (هکیت، نقل قول۲۰۱۸; پان و توماس، نقل قول۲۰۱۴، دانمارک (شولتز و همکاران، نقل قول۲۰۱۵، هنگ کنگ (وانگ و همکاران، نقل قول۲۰۰۹، مالزی (واحی و همکاران، نقل قول۲۰۱۸)، سنگاپور (چو و دی سیلوا، نقل قول۲۰۰۲، کره جنوبی (لی و همکاران، نقل قول۲۰۲۰; پارک و سئو، نقل قول۲۰۲۳)، اسپانیا (Carretero-Ayuso و همکاران، نقل قول۲۰۲۰; فورکادا و همکاران، نقل قول۲۰۱۶) و سوئد (Zalejska Jonsson و مجارستان Gunnelin، نقل قول۲۰۱۹).
در استرالیا، مشکل نقص در RMOP به ویژه حاد شده است (Shergold & Weir, نقل قول۲۰۱۸). به عنوان مثال، ایستوپ و همکاران (نقل قول۲۰۱۲نظرسنجی از بیش از یک هزار مالک RMOP در نیوساوت ولز گزارش داد که تقریباً سه چهارم از نقص در ساختمان خود آگاه بودند. جانستون و رید (نقل قول۲۰۱۹تجزیه و تحلیل ۲۱۲ RMOP در سه ایالت استرالیا به طور متوسط ۱۲ تا ۱۵ نقص در هر ساختمان ممیزی شده یافت. در سال ۲۰۱۹ تخمین زده شد که اصلاح عیوب در RMOPهای استرالیا که در دهه گذشته تکمیل شده اند ۶٫۲ میلیارد دلار هزینه دارد و بیش از ۳۴۰۰ ساختمان آپارتمان مسکونی دارای روکش قابل احتراق هستند که زندگی را در معرض خطر قرار می دهد (Equity Economics) نقل قول۲۰۱۹).
در حالی که مطالعات فوق به وسعت این مشکل در استرالیا اشاره می کند، تحقیقات در مورد نقص های RMOP کم است و نظریه پردازی نشده است. برای پرداختن به این شکاف در دانش، این مقاله خطرات مرتبط با نقص در RMOP را بررسی میکند، با تکیه بر یافتههای تجربی یک پروژه تحقیقاتی که دادههای مصاحبه کیفی را از پزشکان باتجربه درگیر در برنامهریزی، طراحی، ساخت، مدیریت و رفع نقص RMOP، در کنار روشهای کمی جمعآوری میکند. داده های مستند برای نمونه ای نماینده از ۶۳۵ تحولات طبقاتی در سیدنی، نیو ساوت ولز (NSW). با بسیج تئوری عدم تقارن اطلاعات برای تجزیه و تحلیل نتایج این تحقیق، این مقاله بینش های جدیدی را در مورد روش هایی ارائه می دهد که در آن عدم تقارن اطلاعاتی خطرات مرتبط با نقص را برای مصرف کنندگان RMOP تشدید می کند.
به طور خاص، دو سوال کلیدی در این مقاله مطرح شده است:
-
شیوع نقص در توسعه RMOP در سیدنی، استرالیا چقدر است؟ (RQ1)
-
چگونه عدم تقارن اطلاعاتی مربوط به نقص در RMOP خطر را برای مصرف کنندگان تشدید می کند؟ (RQ2)
عدم تقارن اطلاعات زمانی رخ میدهد که دو طرف در یک رابطه مبادله به مقادیر و/یا کیفیت متفاوت اطلاعات دسترسی داشته باشند (آکرلوف، نقل قول۱۹۷۰). در حالی که عدم تقارن اطلاعاتی بین بازیگران در فرآیند تدارکات ساختمان توسط تعدادی از محققان مدیریت ساخت و ساز با مشکل مواجه شده است (بختاور و همکاران، نقل قول۲۰۱۸; Ivić & Cerić، نقل قول۲۰۲۳; لتسکندورف و اسپیر، نقل قول۲۰۰۵، و در حالی که عدم تقارن اطلاعاتی نیز در فرآیند توسعه RMOP شناسایی شده است (Easthope & Randolph، نقل قول۲۰۱۶; جانستون و لشینسکی، نقل قول۲۰۱۸، رابطه آنها با نقص RMOP توجه کمی را به خود جلب کرده است.
این تحقیق با کمک به بینش های مفهومی جدید در مورد نقش نادرست عدم تقارن اطلاعات در تشدید خطرات مرتبط با نقص RMOP، بحث کیفیت RMOP را فراتر از تمرکز فعلی بر روی انطباق ساخت و ساز گسترش می دهد. علاوه بر این، در حالی که این تحقیق در سیدنی انجام شد، پیامدهای آن ارتباط بین المللی گسترده تری دارد. همانطور که در بالا بحث شد، نقص در RMOP در بسیاری از کشورها شناسایی شده است و خطرات برای مصرف کنندگان به سیدنی یا استرالیا محدود نمی شود.
مفهوم سازی نقص در RMOP با استفاده از نظریه عدم تقارن اطلاعات
این تحقیق نقص ساختمان را اینگونه تعریف می کند:
نقص یا نقص در عملکرد، عملکرد، الزامات قانونی یا کاربری ساختمان که از زمان ساخت وجود داشته است یا بعداً توسط ساخت و ساز یا طراحی اصلی معیوب ایجاد شده است.
این تعریف ترکیبی از وات (نقل قول۲۰۰۷، پ. ۹۶) و ایستوپ و همکاران (نقل قول۲۰۱۲، پ. ۶۵) تعاریف می کند و مفید است زیرا تعریف کار معیوب را فراتر از آنچه که الزامات قانونی موجود را برآورده نمی کند گسترش می دهد. به عنوان وات (نقل قول۲۰۰۷) استدلال می کند، ساخت و سازهایی که پس از اشغال شکست می خورند و الزامات معقول کاربر را برآورده نمی کنند نیز ممکن است معیوب تلقی شوند. بنابراین، این رویکرد با تمرکز ما بر تأثیر RMOP بر مصرفکنندگان هماهنگ است.
در مفهوم سازی محرک های نقص RMOP از منظر عدم تقارن اطلاعاتی، این مقاله بر اساس کار ایستوپ و راندولف است.نقل قول۲۰۱۶) که استدلال می کنند که صنعت RMOP به گونه ای عمل می کند که به طور منحصر به فردی خطرات نقص ساختمان را در مقایسه با انواع دیگر توسعه مانند ساختمان های تجاری تشدید می کند. این به این دلیل است که مدل توسعه غالب RMOP باعث میشود توسعهدهندگان راحتتر از مسئولیت رفع عیوب ساختمان پس از فروخته شدن یک توسعه به خریداران اجتناب کنند (Johnston & Reid, نقل قول۲۰۱۹). این به سه دلیل امکان پذیر است. اولاً، توسعهدهندگان RMOP معمولاً به چندین خریدار غیرمرتبط میفروشند، که قدرت چانهزنی یا منابع کمی برای درخواست بازرسیهای منظم در حین ساخت و ساز به روشی که مشتریان تجاری میتوانند انجام دهند، دارند و اغلب تلاش میکنند تا با همکاری یکدیگر تلاش کنند تا توسعهدهندگان را مسئول ایرادات پس از تسویه فروش بدانند. ایستوپ و راندولف، نقل قول۲۰۱۶). دوم، توسعه دهندگان RMOP می توانند از طریق تمرین «فنیکسینگ» که شامل ایجاد و سپس ورشکستگی شرکت های پوسته در اطراف هر توسعه برای جلوگیری از مسئولیت مشکلات نقص بعدی است، از مسئولیت اجتناب کنند (گلادستون و فلنر، نقل قول۲۰۱۹). غیرپیچیدگی نسبی بازار مسکونی به این معنی است که خریداران ممکن است از اینکه یک توسعهدهنده در گذشته به این روش عمل کرده است آگاه نباشند. سوم، مدل توسعه رایج «خرید از طرح»، خریداران را با ایجاد ساختارهای اطلاعاتی «نامتقارن» با فروش خانهها قبل از اینکه کاملا مشخص و ساخته شوند، در موقعیت ضعیفی در بازار قرار میدهد. چیزی اشتباه می شود (هکیت، نقل قول۲۰۱۸; شرگلد و ویر، نقل قول۲۰۱۸; ویلسون و رودز، نقل قول۲۰۱۷).
به گزارش روزوال و شوری (نقل قول۲۰۱۷، کیفیت بیشتر با پیچیدگی رو به رشد RMOP، همراه با تسلط سازندگان نسبتا کوچک و کم مهارت در زنجیره تامین ساخت و ساز RMOP در مقایسه با بخش ساختمان های تجاری پیچیده تر، تضعیف می شود. RMOPها معمولاً از طریق یک زنجیره تامین ساختوساز بسیار پراکنده تهیه میشوند که مشخصه آن مشکلات ارتباطی، «مشوقهای تقسیمشده» و سیستم طراحی و ساخت است، که به سرعت طراحی را دنبال میکند و خطرات را به بسیاری از پیمانکاران فرعی کوچک که عموماً مجهز نیستند منتقل میکند. برای مدیریت آنها این رفتار تغییر ریسک باعث کاهش هزینه “فرصت طلبانه” می شود که می تواند کیفیت ساختمان را نیز تضعیف کند. در کنار این مشکلات، برنامههای دقیق بازپرداخت وام و بازارهای بیثبات میتوانند توسعهدهندگان RMOP را تحت فشار قرار دهند، و انگیزههایی برای عجله کردن پروژهها و کاهش گوشهها برای رسیدن به مهلتهای پرداخت ایجاد کنند (Britton & Bailey, نقل قول۲۰۱۱). انگیزه انجام این کار به دلیل دشواری مشتریان برای پیگیری قانونی توسعه دهندگان پس از فروش ساختمان تشدید شده است (Britton & Bailey, نقل قول۲۰۱۱; مک کلایمونت، نقل قول۲۰۱۷). علاوه بر این، نگرانیهایی در مورد محیطهای نظارتی در معرض خطر، کمبود منابع و تکه تکهشده برای نظارت بر کیفیت پیشرفتهای RMOP مطرح شده است (هکیت، نقل قول۲۰۱۸; لامبرت، نقل قول۲۰۱۵; شرگلد و ویر، نقل قول۲۰۱۸). در مجموع، این عوامل منجر به عدم تقارن اطلاعاتی میشوند و از اقدامات کیفیت در طول فرآیند توسعه RMOP (برنامهریزی، طراحی، ساخت، فروش و مدیریت مستمر تسهیلات) جلوگیری میکنند.
از لحاظ مفهومی، مشکل عدم تقارن اطلاعات در ادبیات نظریه عامل اصلی (آیزنهارت، نقل قول۱۹۸۹). این استدلال میکند که تراکنشهای بازار اغلب با یک «نماینده» (مثلاً یک توسعهدهنده RMOP) مشخص میشوند که میتواند بهگونهای عمل کند که «اصول» (مثلاً یک خریدار RMOP) را تحت تأثیر قرار دهد. این امر در مورد هر مبادله بازاری در فرآیند توسعه RMOP – مانند بین پیمانکاران اصلی و پیمانکاران فرعی صدق می کند. نظریه عامل اصلی نشان میدهد که مشکلات عامل اصلی میتواند به دو دلیل اصلی به وجود بیاید: دو طرف منافع متفاوتی دارند (“مشوقهای تقسیم”). و/یا دو طرف سطوح یا کیفیت اطلاعات متفاوتی دارند («عدم تقارن اطلاعات») (آکرلوف، نقل قول۱۹۷۰). مشکل مدیر-نماینده زمانی تشدید میشود که مدیران متعددی وجود داشته باشند که نمیتوانند اقدامات خود را هماهنگ کنند، همانطور که در مورد مشتریان آپارتمانها نیز وجود دارد. این ممکن است باعث شود که توسعه دهندگان RMOP بی وجدان رفتارهای فرصت طلبانه ای مانند جایگزینی محصولات ساختمانی و پیمانکاران فرعی ضعیف، بدون کاهش قیمت آپارتمان داشته باشند. این رفتار که در نظریه عامل اصلی به عنوان “خطر اخلاقی” شناخته می شود، در صورتی که مدیران نتوانند به طور دقیق کیفیت محصولات مختلف را ارزیابی کنند، محتمل تر است (Ivić و Cerić، نقل قول۲۰۲۳). این در مورد اکثر مشتریان RMOP صدق می کند، که معمولاً فاقد تخصص فنی برای قضاوت آگاهانه در مورد کیفیت هستند (کروملین و همکاران، نقل قول۲۰۲۱و بنابراین احتمالاً در «انتخاب نامطلوب» شرکت خواهند کرد (آکرلوف، نقل قول۱۹۷۰) به سادگی با انتخاب ارزان ترین محصول. ماهیت پیچیدهتر ساختمانهای RMOP همچنین به این معنی است که عناصر کلیدی از دید روزمره پنهان هستند (مثلاً دمپرهای آتش در حفرههای دیوار، ضد آب در پشت بامها). این بدان معنی است که کار معیوب را می توان به راحتی در ساختمان تکمیل شده پنهان کرد.
نظریه عامل اصلی پیشبینی میکند که اگر عدم تقارن اطلاعاتی این رفتارها را تسهیل کند، منجر به کاهش کیفیت در کل بخش RMOP میشود، زیرا ترجیح مشتری برای محصولات ارزانتر با کیفیت پایینتر، محصولات با کیفیت بالاتر گرانتر (که به راحتی توسط مصرفکنندگان تشخیص داده نمیشوند) را به سمت بیرون هدایت میکند. از بازار خسارت ناشی از این پدیده «هزینه آژانس» نامیده می شود و در زمینه صاحبان ساختمان های معیوب RMOP می تواند هم مالی و هم روانی باشد (اوسوالد و همکاران، نقل قول۲۰۲۲، نقل قول۲۰۲۳). در نهایت، تئوری عدم تقارن اطلاعاتی پیشبینی میکند که اعتماد بازار کاهش مییابد و مشکلی برای توسعهدهندگان خوب و بد RMOP ایجاد میکند، زیرا کاهش تقاضا سودآوری را تضعیف میکند (برای مثال به گال مراجعه کنید، نقل قول۲۰۱۹).
نظریه عامل اصلی نیز دو راه حل اصلی برای مشکل عدم تقارن اطلاعات ارائه می دهد: سیگنالینگ و غربالگری (استیگلیتز، نقل قول۲۰۰۰). در زمینه RMOP، “signalling” به توسعه دهندگانی اطلاق می شود که از مکانیسم هایی مانند ضمانت ها، مارک ها یا علائم کیفیت استفاده می کنند تا محصولات با کیفیت بالاتر خود را متمایز کنند (Auronen, نقل قول۲۰۰۳). در مقابل، “غربالگری” شامل مدیران (مشتریان RMOP) است که تحقیقاتی را برای تعیین اینکه کدام توسعه دهندگان معتبرتر هستند، انجام می دهند. با این حال، این هزینه های اضافی را بر مشتریان تحمیل می کند، زیرا داده های مربوط به نقص RMOP اغلب به راحتی در دسترس نیست (جانستون و لشینسکی، نقل قول۲۰۱۸; جانستون و رید، نقل قول۲۰۱۹).
همانطور که در بالا نشان داده شد، ساختار نظری عدم تقارن اطلاعات یک ابزار بالقوه ارزشمند برای کشف علل و پیامدهای نقص در طول چرخه عمر توسعه RMOP است. با بسیج این ایدهها، بخش بعدی یک پروژه تحقیقاتی سه ساله را توصیف میکند که از این نظریه برای کشف سؤالات تحقیق و شکاف در دانش شناسایی شده در بالا استفاده میکند. در حالی که عدم تقارن اطلاعاتی در طول فرآیند توسعه، فروش و اصلاح RMOP مشهود است، ما در این مقاله بر روشهایی تمرکز میکنیم که در آن عدم تقارن اطلاعاتی، انجام «سنجش لازم» را قبل از خرید آپارتمان برای مصرفکنندگان RMOP بسیار دشوار میکند. این عدم تقارن های اطلاعاتی مصرف کنندگان را در معرض خطر خرید یک محصول معیوب قرار می دهد که هزینه های نمایندگی قابل توجهی را بر آنها تحمیل می کند.
روش
این تحقیق شامل جمعآوری و تجزیه و تحلیل دادهها با روشهای ترکیبی دو مرحلهای، با استفاده از منابع دادههای کمی و کیفی از بخش RMOP در سیدنی، استرالیا بود.
مرحله یک
در مرحله اول، دادههای مربوط به میزان و ماهیت نقصهای ساختمانی از نمونهای نماینده از ساختمانهای RMOP در سه منطقه دولتی محلی (LGAs) در منطقه شهری سیدنی (شهر سیدنی، پاراماتا، کانتربری-بانکستاون) جمعآوری شد. این نمونه شامل ۶۳۵ طرح لایهای (یعنی RMOP) بود که بهطور تصادفی انتخاب شدند تا ۵۰ درصد از تمام داراییهای با عنوان طبقات ثبتشده در این سه LGA بین سالهای ۲۰۰۸ و ۲۰۱۷ را نشان دهند. این دوره به این دلیل انتخاب شد که نشاندهنده مرحلهای از رشد قابل توجه در توسعه RMOP است. سیدنی سه LGA برای نشان دادن قیمتهای مختلف در بازار RMOP انتخاب شدند: بالا (شهر سیدنی)، متوسط (پاراماتا) و پایین (کانتربری-بانکتاون). فهرست ساختمانهای نمونه تحت مجوز خدمات ثبت زمین NSW در دسترس قرار گرفت و نمونه تصادفی ۵۰ درصد منجر به نمایانگر ساختمانهای RMOP جدیدتر در سه LGA شد.
پس از شناسایی نمونه، محققان داده های مربوط به نقص ساختمان های انتخاب شده را از طیف وسیعی از منابع اسنادی جمع آوری کردند، همانطور که در . این دادهها از طریق درخواستها به منابع صنعتی و دولتی و جستجو در سوابق در دسترس عموم جمعآوری شد.
مرحله دو
در مرحله دوم، دادههای کیفی تکمیلی با استفاده از رویکرد اطلاعات کلیدی از طریق مصاحبههای نیمه ساختاریافته با نمونهای هدفمند از پزشکان مجرب درگیر در برنامهریزی، طراحی، ساخت، مدیریت و رفع نقص RMOP جمعآوری شد.پاورقی۱ شرکتکنندگان در مصاحبه از طریق توصیههای یک پنل مرجع متخصص از ذینفعان صنعت RMOP و شبکههای حرفهای محققین و همچنین گلوله برفی گاه به گاه بر اساس پیشنهادات مربوطه توسط مصاحبهشوندگان شناسایی شدند. برای ترکیب دیدگاههای مختلف، تخصص مصاحبهشونده به دقت ردیابی شد تا اطمینان حاصل شود که کارشناسان از همه بخشهای مربوطه گنجانده شدهاند. مصاحبه ها به صورت حضوری، تلفنی یا آنلاین انجام شد و بین ۴۵ دقیقه تا ۲ ساعت به طول انجامید که شامل ۲ تا ۳ عضو از تیم تحقیقاتی چند رشته ای بود. این مصاحبه ها با تجزیه و تحلیل نظری از نحوه توضیح عدم تقارن اطلاعاتی نقص در RMOP، نقشی را که عدم تقارن اطلاعات در طول فرآیند توسعه و فروش RMOP ایفا می کند، بررسی کرد. استفاده از مصاحبههای نیمهساختیافته، بینشهای عمیقی را بر اساس تجربیات پاسخدهندگان در مورد چگونگی تشدید عدم تقارن اطلاعاتی خطر خرید ویژگیهای معیوب RMOP ارائه کرد.
مصاحبه ها تا نقطه «اشباع نظری» ادامه یافت (ساندرز و همکاران، نقل قول۲۰۱۸)، جایی که هیچ بینش جدیدی در مورد سؤالات تحقیق پدیدار نشد. در مجموع، تیم تحقیقاتی ۵۷ مصاحبه با ۶۶ کارشناس انجام داد (برخی از مصاحبه ها شامل چندین شرکت کننده از یک سازمان بود – نگاه کنید به ).
تحلیل و بررسی
تجزیه و تحلیل داده ها شامل توسعه یک چارچوب تحلیلی برای مقایسه و تجزیه و تحلیل سیستماتیک داده های اسنادی جمع آوری شده در مرحله اول، بر اساس ادبیات نقص MOP بود. این چارچوب شامل: انواع عیب (به عنوان مثال ترک / ساختار، آب و آتش). مکان (به عنوان مثال درها / پنجره ها)؛ سیستم (به عنوان مثال مکانیکی / الکتریکی)؛ آسیب (به عنوان مثال خوردگی). برای هر طرح طبقاتی، با ذکر جزئیات بیشتر، مشخص شد که آیا هر نوع نقص در ساختمان آنها شناسایی شده است یا نه. عیوبی که بیش از یک دسته را شامل میشدند (مثلاً عیوب درب ضد حریق) در یک دسته طبقهبندی میشدند (در آن مورد، نقصهای مربوط به آتشسوزی) تا از اغراقآمیز بودن شیوع عیوب در نتایج جلوگیری شود.
در مرحله دوم، تمام مصاحبه ها ضبط و به صورت حرفه ای رونویسی شد. با استفاده از سؤالات تحقیق به عنوان نقطه شروع، محققان کدگذاری باز (استقرایی) و جهت دار (قیاسی) را با استفاده از مقوله های تحلیلی مربوط به نظریه عدم تقارن اطلاعات (مشکلات اصلی-عامل، انگیزه های تقسیم، هزینه های نمایندگی، خطر اخلاقی، انتخاب نامطلوب، سیگنال دهی و غربالگری). این فهرستی از کدهای گروه بندی شده در مضامین فراگیر مرتبط با سؤالات تحقیق را ایجاد کرد. لیست کدها از طریق فرآیند کدگذاری توسط تیم تحقیق کامل بررسی شد تا از سازگاری در نحوه اعمال آنها در داده های مصاحبه اطمینان حاصل شود.
دنبال کردن هنینک (نقل قول۲۰۱۳، پ. ۱۳۳)، نتایج تجزیه و تحلیل کیفی در تجزیه و تحلیل و بحث همزمان ارائه می شود تا امکان تأملی مبتنی بر آن فراهم شود. این رویکرد یافتهها را در مجاورت بحث مربوطه قرار میدهد، که به برجسته کردن اهمیت زمینهای یافتهها و کمک به تحقیقات موجود کمک میکند. با توجه به حجم بالای داده های جمع آوری شده، امکان گزارش همه داده ها وجود ندارد. بنابراین، مانند سنت تحقیق کیفی، نقل قولهای منتخبی از مصاحبهها که معرف موضوعات کلیدی است برای حمایت از یافتهها ارائه میشود. این با یک بخش بحث کوتاهتر دنبال میشود که به انعکاس بینشهای کلیدی از تحلیل کیفی و شناسایی راههای جدید برای توسعه مبانی تجربی و نظری تحقیقات نقصهای ساختمانی کمک میکند.
نتایج
RQ1: شیوع نقص در توسعه RMOP در سیدنی چقدر است؟
با نشان دادن مقیاس موضوع، تنها سه نفر از مصاحبه شوندگان ادعا کردند که نقص ها یک مشکل مهم یا رو به رشد در بخش RMOP نیستند. این جملات برای بسیاری از آنها معمول بود:
چقدر بد است؟ خیلی بد است، اجازه دهید به شما بگویم. بسیار نادر است که به ساختمانی که در ۱۰ سال گذشته ساخته شده است بروم و مشکلی پیدا نکنم. – متخصص اصلاح ۳
من معتقدم که خیلی بدتر از آن چیزی است که دولت یا رسانه ها بفهمند یا بپذیرند. [The public is] دیدن نوک کوه یخ وکیل ۲
داده های کمی از این ادراک پشتیبانی می کند و شواهدی از حداقل یک نقص در ۲۶٪ از ۶۳۵ طرح لایه در مجموعه داده را شناسایی می کند (نگاه کنید به ). با این حال، به دلیل عدم تقارن اطلاعاتی که در زیر مورد بحث قرار میگیرد (RQ2)، این رقم احتمالاً شیوع واقعی نقص را کمتر اعلام میکند. این به این دلیل است که برای بسیاری از طرحهای نمونه ما، اطلاعات قابل اعتمادی در دسترس نبود. در طرحهای لایهای که دادههای «محکم» بیشتری دارند بود در دسترس (۳۱۴ طرح)، شواهدی از حداقل یک نقص در ۵۱٪ از این طرح ها (و شواهد حداقل ده نقص در ۱۲٪) وجود دارد. «دادههای مستحکم» به پیشرفتهای RMOP اشاره میکند که حداقل یکی از اسناد زیر برای آن موجود بود: گزارش بازرسی نقص (یعنی گزارشی که توسط یک کارشناس/مشاور اصلاحی پس از نقل مکان مالکان تهیه میشود). سوابق دقیق بیمه؛ یا یک گزارش بازرسی اقشار (یعنی گزارشی که توسط خریداران بالقوه سفارش داده شده است که بر اساس بازرسی از سوابق نگهداری شده توسط شرکت مالکان (OC) از طرح اقشار است.پاورقی۲ بر اساس بررسی منابع داده های موجود، این سه دسته سند به احتمال زیاد تصویر جامعی از شیوع نقص (در صورت وجود) در یک ساختمان ارائه می دهند. به همین دلیل، ما “برآوردهای محافظه کارانه” را در نظر می گیریم احتمال بیشتری نسبت به «حداقل برآوردها» برای منعکس کردن دقیق شیوع نقص در RMOPs در نمونه وجود دارد.
همچنین نشان می دهد که شایع ترین نوع عیوب عبارت بودند از: نفوذ آب. ترک خوردگی و مشکلات ساختاری؛ و مسائل ایمنی آتش نشانی
این نتایج برخی از نماینده ترین شواهد را تا به امروز در سطح بین المللی در مورد بروز نقص در RMOP ارائه می دهد. با توجه به این یافته ها حاکی از آن است که حداقل نیمی از RMOPها در نمونه دارای نقص هستند، بسیار مهم است که مشتریان RMOP بتوانند قبل از خرید، کیفیت ساختمان را بررسی کنند. با این حال، یافته های تحقیق همچنین نشان می دهد که این بسیار چالش برانگیز است، همانطور که در بخش بعدی بررسی خواهد شد.
RQ2: چگونه عدم تقارن اطلاعاتی خطرات مرتبط با نقص RMOP را برای مصرف کنندگان تشدید می کند؟
بینش ما در مورد نقش عدم تقارن اطلاعات در شکلدهی ریسکهای مرتبط با RMOPها و نقصها هم از تجربه تلاش برای جمعآوری دادههای مورد نیاز برای پرداختن به RQ1 و هم از تجزیه و تحلیل موضوعی مصاحبههای متخصص پدیدار میشود. به عنوان Ivić و Cerić (نقل قول۲۰۲۳توجه داشته باشید، خطر عدم تقارن اطلاعاتی در چندین نقطه در سراسر یک پروژه ساختوساز ایجاد میشود و میتواند طیفی از طرفهای مختلف (مثلاً توسعهدهنده/سازنده، پیمانکار/پیمانکار فرعی) را تحت تأثیر قرار دهد. در این مقاله ما بر دو نوع کلیدی عدم تقارن اطلاعاتی که توسط مصاحبهشوندگان شناسایی شدهاند، تمرکز میکنیم، که به رابطه نامتقارن بسیار بین توسعهدهنده (عامل) و مصرفکننده (اصول) کمک میکند، بنابراین خطرات را برای مصرفکنندگان RMOP تشدید میکند. ما به این دو نوع عدم تقارن اطلاعاتی می گوییم تکه تکه شدن داده ها و استحکام داده ها.
تکه تکه شدن داده ها
این تحقیق تکه تکه شدن منابع داده نقص RMOP را به عنوان یک مشکل عمده شناسایی کرد. اگرچه بیش از ۲۰۰۰ مورد از دادههای نقص در مرحله ۱ جمعآوری شد، اطلاعات معنیدار در مورد عیوب ساختمان هم کمیاب و هم پراکنده بود. انواع مختلف داده های نقص به طور متفاوت توسط ادارات دولتی محلی و ایالتی نگهداری می شوند. دادگاه ها و دادگاه ها؛ گواهینامه های خصوصی؛ پیمانکاران ساختمان و پیمانکاران فرعی؛ توسعه دهندگان؛ شرکت های رفع نقص؛ مدیران اقشار؛ OCs شرکت های حقوقی؛ بازرسان اقشار; بیمه گران ساختمانی و اقشاری; و مشاورین املاک در بسیاری از موارد، دسترسی به دادهها از این منابع شامل پیمایش مسائل پیچیده رابطهای، محرمانه و حقوقی میشد که گاهی دسترسی را دشوار میکرد یا از همه آنها جلوگیری میکرد. تشخیص اینکه آیا و کدام ادارات یا سازمان های دولتی دارای سوابق مختلف هستند اغلب پیچیده بود و سوابق همیشه به راحتی قابل دسترسی نبود. این تقسیم بندی و در دسترس بودن متغیر منابع داده را نشان می دهد.
این تقسیمبندی دادهها نتیجه شکستهای گذشته دولتها در جمعآوری دادههای با کیفیت جامع در مورد بخش ساخت و ساز مسکونی است. این یک مشکل عدم تقارن اطلاعاتی عمده برای خریداران ایجاد می کند، زیرا هیچ انبار متمرکزی از اطلاعات قابل اعتماد و مستقل در مورد یک ساختمان برای اهداف “غربالگری” وجود ندارد. این مسئله برای خود دولتها نیز مهم است، زیرا به این معنی است که آنها دادههای قابل اعتماد و جامعی ندارند که بر اساس آن تصمیمات نظارتی و هدایت منابع و اجرا را انجام دهند.
مصاحبهشوندگان راههای مختلفی را که دولتهای استرالیا در جمعآوری اطلاعات کافی در مورد کیفیت ساختمان در RMOP شکست خوردهاند، برجسته کردند. به عنوان مثال، بسیاری خاطرنشان کردند که نه توسعه دهندگان و نه OC ها موظف به گزارش نقص به دولت نبوده اند. مصاحبهشوندگان همچنین نگرانیهایی را در مورد کمبود منابع تنظیمکنندههای استرالیا، که مانع از بررسی و گزارشدهی شکایات توسط دولتها میشود، مطرح کردند (شرگولد و ویر، نقل قول۲۰۱۸). همانطور که یکی از حقوقدانان می گوید:
این Wile E. Coyote است.[The government has] از صخره شلیک کردند و ناگهان متوجه شدند که چیزی برای نگه داشتن آنها ندارند. زیرا انطباق و تنظیم بازار به هیچ وجه به آنچه دولت می تواند ارائه دهد نزدیک نیست و دولت اساسا خود را توخالی کرده است. وکیل ۲
اصلاحات اخیر در نیوساوت ولز منابع بهتری را برای دولت برای بررسی و گزارش عیوب و مدیریت داده های نقص (به ویژه ایجاد یک کمیسر اختصاصی ساختمان) فراهم کرده است و OC ها اکنون تشویق می شوند تا مشکلات را گزارش کنند (دولت NSW نقل قول۲۰۲۲). با این حال، این تغییرات همیشه به این معنی نیست که عموم مردم به داده های نقص دسترسی خواهند داشت. یک مثال برجسته از این عدم تقارن اطلاعاتی در رابطه با ثبت ساختمانهای NSW که دارای روکشهای قابل اشتعال «خطر بالا» هستند، پدید آمد. هنگامی که یک کمیته پارلمانی نیوساوت ولز که مسائل مربوط به کیفیت ساختمان را بررسی می کرد، به دنبال دسترسی به ثبت بود، دولت تنها در صورتی موافقت کرد که ثبت عمومی نشده باشد (پارلمان NSW، شورای قانونگذاری PAC نقل قول۲۰۲۰)، با اشاره به نگرانی های بهداشت عمومی و ایمنی. در حالی که این نگرانی ها ممکن است مشروع بوده باشد، این اختلاف این سوال را ایجاد می کند که در مورد سلامت و ایمنی خریداران احتمالی آپارتمان در این ساختمان ها چطور؟
علاوه بر این مسائل دسترسی، کمیته پارلمانی نگرانی هایی را در مورد کیفیت داده ها و ارتباطات عمومی در مورد ثبت نام مطرح کرد و به این نتیجه رسید که (پارلمان NSW، شورای قانونگذاری PAC نقل قول۲۰۲۰، پ. ۴۰):
کمیته نگرانی های زیادی در مورد پایگاه داده روکش و ثبت پرخطر دارد. به ویژه، اینکه آیا ثبت پرخطر تصویری دقیق از تمام ساختمان های پرخطر در آنجا است یا خیر. در مورد ارزیابی ریسک مورد استفاده برای تعیین اینکه آیا یک ساختمان پرخطر است یا خیر، جزئیات کافی وجود ندارد و این اطلاعات ممکن است به شوراهای محلی یا مالکان ساختمان منتقل نشده باشد. سردرگمی بین شاهدان در مورد رجیسترهای مختلف که توسط دولت نیوساوت ولز تهیه می شود و محل نگهداری آنها نشان دهنده عدم هماهنگی در مورد پوشش است.
یافتههای ما عدم هماهنگی مشابه در جمعآوری دادهها، مدیریت و ارتباطات توسط دولت را در مورد دادههای نقص RMOP به طور کلی نشان میدهد، با دسترسی مصرفکننده بسیار محدود. باید دید روند اصلاحات اخیر تا چه اندازه می تواند به این موضوع رسیدگی کند.
در حالی که میتوان انتظار داشت که سوابق دادگاه منبع دقیق و قابل اعتمادی از دادههای نقص باشد، مصاحبهشوندگان ما توضیح دادند که این سوابق نیز محدود هستند. به عنوان بخشی از تحقیق، موارد نقص منتشر شده در NSW را بررسی کردیم. این بررسی تنها ۶۳ مورد نقص منتشر شده را بین سالهای ۱۹۹۹ و ۲۰۲۰ شناسایی کرد. در حالی که این موارد بینش مفیدی را ارائه کردند (به عنوان مثال، میانگین هزینههای اعطا شده ۵۰۰,۰۰۰ دلار بود، با بزرگترین هزینه مورد ۱۴٫۳ میلیون دلار) (به کروملین و همکاران مراجعه کنید، نقل قول۲۰۲۱ برای جزئیات)، این بررسی همچنین موضوع عدم تقارن اطلاعات را برجسته کرد. همانطور که مصاحبه شوندگان توضیح دادند، این موارد در دسترس عموم منعکس کننده تعداد کمی از ساختمان های دارای نقص است، زیرا بیشتر اختلافات مربوط به نقص قبل از تصمیم گیری خارج از دادگاه حل می شود. همانطور که یک وکیل مجرب در این زمینه توضیح داد:
اکثریت قریب به اتفاق موارد حل می شود [â¦] تعداد بسیار کمی از من تا به حال به جلسه نهایی رفته اند [â¦] گران است. واقعا گران است. وکیل ۳
این مشاهدات همچنین «هزینههای آژانس» بزرگ مرتبط با طرح دعوی قضایی و رفع نقص در RMOP در NSW را برجسته میکند، که ممکن است مانعی برای پیگیری یک ادعای حقوقی برای قضاوت باشد. همانطور که یکی دیگر از مصاحبه شوندگان تایید کرد:
[Strata schemes] سازندگان را قانونی بپذیرند و سه میلیون دلار هزینه قانونی می کنند و برای سه میلیون دلار هم یک عیب رفع نشده است. سازنده/پیمانکار ۱
با توجه به این هزینه، برخی از مصاحبهشوندگان به صاحبان RMOP توصیه کردند که با هزینههای معینی به عیوب رسیدگی نکنند. به این دلایل، نتیجه می گیریم که رویه قضایی موجود نشانه جامعی از شیوع نقص در RMOP ارائه نمی دهد. این مشاهدات انجام شده توسط Carretero-Ayuso و همکاران را تقویت می کند. (نقل قول۲۰۲۰) در بررسی سوابق دعاوی اسپانیایی که همچنین به این نتیجه رسیدند که سوابق دادگاه تصویر ناقصی در مورد شیوع نقص ارائه می دهد.
با توجه به این محدودیتها در منابع دادههای دولتی، تحقیقات ما نشان میدهد که این صنعت است که در حال حاضر بیشترین سوابق نقص اطلاعاتی را دارد، نه دولت. با این حال، مصاحبه های تحقیقاتی نشان می دهد که حتی کسانی که در صنعت هستند برای به دست آوردن داده های قابل اعتماد تلاش می کنند. برای مثال، بیمهگران اغلب فاقد اطلاعات دقیقی بودند که به آنها در ارزیابی مناسب خطرات نقص کمک کند. همانطور که یک شرکت بیمه اقشار توضیح داد، زمانی که آنها یک ساختمان RMOP را بیمه می کنند:
خوب، ما نمی دانیم چه کسی آن را توسعه داده یا ساخته است. ما نمی دانیم. این رکوردها از بین رفته اند. ما چالش های زیادی با داده ها در سراسر صنعت داریم – بیمه ۱
در حالی که شرکت های رفع نقص داده های دقیق تری دارند، این صنعت بسیار پراکنده است و بسیاری از شرکت های کوچک هر کدام از سیستم مدیریت داده خود استفاده می کنند. بعلاوه، در مثالی از «مشوقهای تقسیمبندی»، این شرکتها توسط OCها استخدام میشوند و باید دادههای خود را محرمانه نگه دارند. این امر دسترسی به آن را چالش برانگیز کرد و تیم تحقیقاتی را ملزم به امضای قراردادهای عدم افشا با هر شرکت کرد. این امر مجدداً عدم دسترسی به دادههای نقص دقیق را برای خریداران RMOP برجسته میکند، که نمیتوانند قبل از خرید، فرآیندی مانند این را برای نمایش کافی ساختمانها طی کنند.
استحکام داده ها
با توجه به اینکه دولت ها و صنعت به طور کلی نمی توانند اطلاعات مورد نیاز برای ارزیابی کیفیت یک ساختمان را در اختیار مصرف کنندگان قرار دهند، مصرف کنندگان باید به منابع دیگر مراجعه کنند. در نیوساوت ولز، دو مکانیسم اصلی برای دسترسی مصرف کنندگان و مالکان به اطلاعات کیفیت ساختمان در مورد یک RMOP وجود دارد: گزارش های بازرسی لایه ها و گزارش های نقص. گزارش بازرسی طبقه را می توان توسط یک خریدار بالقوه یک آپارتمان موجود سفارش داد و توسط بازرس طبقه ای تهیه می شود که سوابق یک OC را بررسی می کند و اطلاعات کلیدی را خلاصه می کند. در تئوری، خرید یک گزارش بازرسی طبقات باید به این معنی باشد که مصرف کننده RMOP “دقت لازم” خود را انجام داده است و از خطرات مهم در ساختمان مطلع شده است. این گزارشها باید بهعنوان یک سند روبهروی مصرفکننده، به گونهای ارائه شوند که درک ریسکها را برای خریدار بالقوه ممکن سازد.
شکل دوم اسنادی که گاهی اوقات در دسترس مصرف کنندگان قرار می گیرد، گزارش نقص است که توسط یک OC تهیه می شود و شامل یک کارشناس اصلاح ساختمان است که ساختمان را بررسی می کند و هرگونه نقص پیدا شده را مستند می کند. گاهی اوقات، گزارش بازرسی طبقات شامل گزارش نقص به عنوان پیوست می شود، به این معنی که خریدار بالقوه می تواند به آن دسترسی داشته باشد. این گزارشهای نقص میتوانند کاملاً مفصل باشند (دهها، اگر نه صدها صفحه) و ماهیت فنی دارند. در دسترس بودن گزارش نقص بستگی به این دارد که آیا OC یک مورد را راه اندازی کرده است یا خیر، و اگر چنین است، آیا در هنگام تهیه گزارش بازرسی طبقات توسط بازرس طبقه مشخص شده است یا خیر.
برای اینکه مصرف کنندگان به اندازه کافی مطلع شوند، مهم است که این دو نوع گزارش دقیق و آموزنده باشند. متأسفانه، بسیاری از مصاحبه شوندگان در مورد قوی بودن این گزارش ها نگرانی هایی را مطرح کردند. این نگرانیها مربوط به مهارتهای متفاوت افرادی است که وظیفه ایجاد این گزارشها را بر عهده دارند، کیفیت اطلاعاتی که گزارشها از آن استفاده میکنند، و ناهماهنگی در نحوه ارائه این گزارشها. این نگرانیها روی هم، عدم تقارن اطلاعاتی قابل توجهی را که مشتریان RMOP هنگام تلاش برای «سعیکردن لازم» با آن مواجه هستند، برجسته میکند.
با توجه به گزارش های بازرسی طبقاتی، مصاحبه شوندگان ماهیت مقررات زدایی صنعت را به عنوان یک نگرانی برجسته کردند. در حالی که تهیه یک گزارش جامع بازرسی طبقاتی نیاز به مهارتهای خوبی دارد، این مقررات زدایی به این معنی است که بسیاری از بازرسان با تجربه محدود تمرین میکنند. همانطور که یک بازرس با تجربه توضیح داد:
گزارش های بد و ارزان – شما هرگز [know] اگر این کار به درستی انجام شده باشد یا اینکه کسی به سرعت گزارشی از شاید یکی دو سال گذشته از آنچه اتفاق افتاده است به شما می دهد. به سختی می توان افرادی را پیدا کرد که دانش و توانایی جمع آوری گزارش ها را داشته باشند – Strata Inspector 1
به طور مشابه، یک دانشگاهی با تجربه قبلی در تهیه گزارش های بازرسی طبقاتی، چالش های موجود در تهیه گزارش کیفیت را برجسته کرد:
سخته شما هیچ کمکی دریافت نمیکنید، فقط یک کامپیوتر پرتاب میشوید و آنجا نشستهاید و میروید، خوب، همه یک سیستم کدگذاری متفاوت دارند، همه یک سیستم فایل متفاوت دارند. وای، از دست دادن چیزها خیلی آسان است. آکادمیک ۲
به طور خاص، بازرسان هنگام تلاش برای تهیه گزارش جامع در مواردی که نگهداری سوابق OC ضعیف بوده است، با چالش هایی مواجه می شوند. در این شرایط، بازرس باید تجربه کافی داشته باشد تا بتواند موارد گمشده را تشخیص دهد:
آنها برای ما ارسال می کردند [flash drive] و [weâd] آن را باز کنید و مانند ۶۰۰۰ سند بود که اصلاً طبقه بندی نشده بودند – اغلب مانند سوزنی در انبار کاه که چیزهایی را پیدا می کند. غالباً ممکن است مجبور شوید برای آنها ایمیلی بفرستید که «ببینید، ما آخرین به روز رسانی ادعای نقص را که در صورتجلسه یا برخی اسناد دادگاه ذکر شده یا صورتجلسه ذکر شده از دست داده ایم. یک جلسه. بنابراین بزرگترین مشکل، به نظر من، این است که واقعاً هیچ استاندارد صنعتی برای نگهداری سوابق یا ارائه سوابق وجود ندارد. بازرس لایه ۱
سایر مصاحبه شوندگان نیز مهارت های ثبت سوابق مدیران اقشار را تایید کردندپاورقی۳ کسانی که رکوردهای OC را مدیریت می کنند به طور قابل توجهی متفاوت هستند:
این به دقت و در دسترس بودن اطلاعات در زمانی که بازرس می رود و بازرسی سوابق را انجام می دهد متکی است. اگر یک مدیر اقشار خفن وجود داشته باشد، پس سوابق بدی داشته باشد، شما تمام این شکاف ها را در گزارش دارید. – املاک و مستغلات ۱
بنابراین هر چه بیشتر از مدیران اقشار در ساختمانهای دیگر میبینم، واقعاً بیشتر به «وای خدای من» فکر میکنم. مثلاً، اگر نتوانم چیزی پیدا کنم و بدانم به دنبال چه هستم، یک فرد معمولی که جستجو می کند چیزهایی را پیدا نمی کند. – مدیر لایه ۱
با توجه به این مسائل، این احتمال وجود دارد که بسیاری از گزارش های اقشار ناقص باشند و اطلاعات مهم حذف شوند. این نتیجه گیری توسط بررسی خود ما از گزارش های بازرسی اقشار پشتیبانی می شود. از ۳۵۷ گزارش بررسی شده برای این تحقیق، ۱۲ درصد از گزارش ها به هیچ وجه به ایرادات اشاره نکرده اند، در حالی که ۸ درصد دیگر به مسائل مربوط به نقص اشاره کرده اند، اما هیچ مدرک پشتیبانی ارائه نکرده اند. نکته مهم این است که در مواردی که گزارش بازرسی طبقاتی حاوی اطلاعات کمی در مورد عیوب یا بدون اطلاعات بود، اغلب مشخص نبود که آیا این امر به این دلیل است که ساختمان هیچ مشکل دائمی نقصی نداشته است یا اینکه نقص ها به اندازه کافی گزارش نشده است. ارجاع متقابل با سایر منابع داده نشان داد که مورد دوم برای حداقل نه طرح درست است. این نشان میدهد که لزوماً نمیتوان به گزارش بازرسی طبقاتی که به عیوب اشاره نمیکند به عنوان مدرکی مبنی بر اینکه هیچ نقصی در ساختمان شناسایی نشده است استناد کرد.
نگرانی های مشابهی از مصاحبه های ما در مورد کیفیت گزارش های نقص ظاهر شد. به طور خاص، مصاحبه شوندگان تأکید کردند که چگونه کیفیت این گزارش ها می تواند به طور قابل توجهی بسته به مهارت های مشاور، و همچنین اینکه آیا آزمایش های مخرب انجام شده است، متفاوت باشد. برخی از عیوب جدی را می توان در ساختار ساختمان پنهان کرد، به این معنی که گزارش نقص صرفاً بر اساس بازرسی بصری ممکن است این مسائل را از دست بدهد. مصاحبهشوندگان همچنین خاطرنشان کردند که همه مشاورانی که گزارشهای نقص ارائه میکنند، لزوماً در رفع نقص، که یک حوزه بسیار تخصصی است، تخصص ندارند:
اگر کمی عمیقتر کنکاش کنید، ماهیت این گزارشها گزارش نقصهای تشخیصی درستی نیستند، آنها یک بازرسی گذرا هستند که میتوانند توسط گروهی از افراد بالقوه فاقد صلاحیت انجام شوند که در حال حاضر به طور قابل توجهی بر اساس روابط بالقوهشان محدود شدهاند. با سازندگان، توسعه دهندگان و سایر مشاوران شخص ثالث – Strata Manager 2
حتی با وجود برخی از مسائل تخصصی، بسیاری از مشاوران ساختمان، بسیاری از مشکلات موجود را شناسایی نمی کنند. فقط زمانی که انواع مختلف متخصصان را تحت نظر داشته باشید، چیزهای اضافی زیادی مانند ایمنی آتش نشانی یا هیدرولیک یا تهویه مکانیکی را انتخاب می کنید – Lawyer 4
این مسائل به این معنی است که یک گزارش نقص ضعیف ممکن است تمام مشکلات یک ساختمان را شناسایی نکند. همانطور که یکی از مصاحبه شوندگان توضیح داد:
برخی از گزارشها، بسیار گران هستند، برخی از آنها کامل نیستند، به هر آپارتمانی نمیروند، به خصوص اگر مستاجر باشند. [â¦] گاهی اوقات فکر میکنم اگر گزارشی از نوع سطحی باشد، واقعاً به عمق مناسبی که نیاز دارد نمیرود. – مدیر لایه ۱
این به این معنی است که حتی زمانی که Ocs سعی میکند فعال باشد و با نقصها مقابله کند، ممکن است با اطلاعات ناکافی برای مقابله با مشکل کار کنند. علاوه بر این، همانطور که تحقیقات قبلی نشان می دهد (جانستون و رید، نقل قول۲۰۱۹; لی و همکاران، نقل قول۲۰۲۰; پان و توماس، نقل قول۲۰۱۴)، کارشناسان مختلف رفع نقص، رویکردهای متفاوتی را برای تعیین شدت نقص، با اختلاف نظرهای رایج، اتخاذ می کنند. این تغییرات به این معنی است که ممکن است برای رسیدن به یک موضع جامع (و به طور کلی پذیرفته شده) در مورد این که نقص ها چیست و چگونه باید به آنها رسیدگی شود، به گزارش های متعددی نیاز است. در همین حال، برای مشتریان RMOP، این بدان معناست که دسترسی به یک گزارش نقص ممکن است هنوز برای ارائه تصویر کاملی از خطرات نقص مرتبط با یک ساختمان کافی نباشد.
در حالت ایدهآل، یک گزارش بازرسی طبقاتی باید اطلاعات فنی موجود در گزارش نقص را به قالبی ترجمه کند که مصرفکنندگان بتوانند آن را درک کنند. در عمل لزوماً چنین نیست، زیرا برخی از اقشار گزارش می دهند:
معمولاً بسیار ابتدایی، بسیار عمومی. آنها مانند یک گزارش چهار یا پنج صفحه ای هستند، شاید با کمی اطلاعات در مورد مانده وجوه، خواه وجود داشته باشد. [were] هرگونه نقص گزارش شده اگر وجود داشته باشد، ممکن است فقط گزارش نقص یا یک نقل قول قدیمی از پنج سال پیش را ضمیمه کنند. بازرس لایه ۱
در مواردی مانند این، مصرف کننده باید سعی کند گزارش نقص را درک کند، که بدون آموزش فنی چالش برانگیز است. علاوه بر این، این گزارشها همیشه ساختاری ثابت ندارند، همانطور که یکی از کارشناسان رفع نقص توضیح داد:
را [defect inspection companies] که برای مدتی طولانی در فضای اقشار بودهاند، به طور معقولی با یکدیگر سازگار هستند – به این ترتیب، برخی از پزشکان در صنعت هستند که گزارشهای آنها را میبینید و وحشتناک هستند. “بله، برخی از سبکها و زبانها در برخی گزارشها” شما میگویید “وای، این کمی تاسفآور است”. کارشناس اصلاح ۶
این بدان معنی است که نقص های مشابه ممکن است توسط ارائه دهندگان مختلف به طور متفاوتی طبقه بندی شوند. به عنوان مثال، در بررسی گزارشهای نقص، طیفی از اصطلاحات مورد استفاده برای دستهبندی عیوب را شناسایی کردیم، از جمله: نقصهای عمده/کوچک. سیستم رتبه بندی ۱-۳؛ عیوب توصیف شده به عنوان اولویت بالا، متوسط و پایین. یا به سادگی تمام عیوب را بدون دسته بندی فهرست می کند. سایر محققان نیز ناسازگاری های مشابهی را شناسایی کرده اند (جانستون و رید، نقل قول۲۰۱۹). این تناقضات «غربالگری» را برای مشتریان روزمره RMOP که فاقد تخصص برای درک اطلاعات فنی زیربنای این دستهبندیها هستند، دشوار، یا غیرممکن میسازد.
نتیجه خالص این عدم تقارن های اطلاعاتی این است که مصرف کنندگان RMOP امید کمی به دسترسی به اطلاعات کافی برای تصمیم گیری آگاهانه در مورد خرید RMOP دارند. به سادگی نقاط بسیار زیادی در فرآیند وجود دارد که می توان اطلاعات مورد نیاز را از دست داد، همانطور که در نمودار در آن وجود دارد نشان می دهد.
اثر کلی این محیط داده ضعیف این است که تنها منابع داده در دسترس مصرف کنندگان اغلب ناقص و/یا درک آنها دشوار است. وضعیت حتی برای مصرف کنندگانی که “خارج از طرح” را خریداری می کنند (یعنی قبل از تکمیل ساختمان)، که حتی نمی توانند به گزارش بازرسی طبقات یا گزارش نقص دسترسی داشته باشند، بدتر است. این امر خریداران را آسیب پذیر می کند، به خصوص با توجه به اینکه برای بسیاری، خرید آپارتمان ممکن است کاری باشد که فقط یک یا دو بار در زندگی خود انجام می دهند. همانطور که Forcada و همکاران. (نقل قول۲۰۱۳، پ. ۷۶۰) مشاهده کردهاند، مشتریان RMOP تمایل دارند که از نظر فنی بیتجربه باشند و جنبه فنی (که به عنوان مشخصات کیفی در نظر گرفته میشود) را بهعنوان بخشی تحت قوانین و استانداردهای مختلف مشاهده میکنند. در این شرایط، انتظار اینکه این مصرف کنندگان با موفقیت از عدم تقارن اطلاعاتی مشخص شده در بالا با موفقیت عبور کنند، به نظر غیرمنطقی به نظر می رسد. همانطور که مصاحبه شوندگان می گویند:
آیا باید انتظار داشته باشیم [customers] برای انجام آن سطح از تحقیق و ارتقاء مهارت؟ منظورم این است که بگوییم برای خرید یک ماشین باید مکانیک شوی، باید دقیقاً بدانی که چگونه کار میکند و چگونه این اتفاق میافتد و همه اینها. منظورم این است که اینها خریدها و هزینه های قابل توجهی است که هزینه شده است. من فکر نمیکنم این عادلانه باشد که صاحبان بسیاری را با این سطح از مسئولیت بارگذاری کنیم. که Strata Manager 2
به طور جدی، اگر من برای خرید خانه می رفتم، فرض می کردم، و مصرف کننده باید فرض کند که این کار به درستی انجام شده است – من نمی دانم مصرف کننده تا چه حد می تواند باشد. مسئول این است که واقعاً بتواند تشخیص دهد که آیا نقصی در حال رخ دادن است یا خیر. من فکر نمی کنم که آنها بتوانند این کار را انجام دهند. و برای درک آن؟ من فکر می کنم که این یک جهش عظیم است. آنها هرگز مهندس یا کسی که در این فضا متخصص باشد نخواهند بود. نماینده Developer Peak Body 2
عدم تقارن های اطلاعاتی شناسایی شده در این تحقیق محیطی را ایجاد می کند که در آن حتی برای یک خریدار ماهر با منابع قابل توجه اطمینان از اینکه در حال خرید به یک ساختمان با کیفیت است، حتی پس از انجام بررسی های لازم دشوار است. این یک بازار به شدت نامتعادل ایجاد می کند که مصرف کنندگان در ضرر قابل توجهی قرار دارند. همانطور که در بخش بعدی بررسی خواهد شد، این طیفی از جریانات منفی بر اثرات بازار RMOP به طور کلی دارد.
بحث
این تحقیق در زمینه رشد سریع جهانی در توسعه RMOP و افزایش نگرانی ها در مورد کیفیت این ساختمان ها انجام شد. نتایج این تحقیق بینش نظری و عملی جدیدی را در مورد میزان نقص در بخش RMOP در استرالیا و نقشی که عدم تقارن اطلاعات در ایجاد خطر برای مصرف کنندگان RMOP ایفا می کند ارائه می دهد.
در رابطه با RQ1، یافتهها نگرانکننده هستند و شواهدی از نقص در بیش از نیمی از ساختمانهایی که اطلاعات قویتری برای آنها بهدست آمد، یافت شده است. این تا حد زیادی با یافته های دیگر تحقیقات استرالیا همسو است (نگاه کنید به ).
در حالی که چالشهای موجود در جمعآوری و طبقهبندی دادههای نقص، مقایسه دقیق را دشوار میسازد، هر یک از این مطالعات از این نتیجه پشتیبانی میکنند که «تخمین محافظهکارانه» ما از ۵۱ درصد ساختمانهای RMOP که حداقل یک نقص دارند، یک نمایش قابل اعتماد از میزان نقص RMOP در سیدنی
علاوه بر این، هر چهار مطالعه استرالیایی که شناسایی شدهاند، از یافتههای ما حمایت میکنند که نقصهای مربوط به آب از شایعترین نقصها در RMOP هستند. این نگرانکننده است، زیرا رفع نقصهای ورودی آب بهویژه گرانقیمت است (جورجیو و همکاران، نقل قول۱۹۹۹; میلز و همکاران، نقل قول۲۰۰۹; Sandanayake و همکاران، نقل قول۲۰۲۲). همچنین برخی از این یافتهها در ادبیات بینالمللی پشتیبانی میشود (اگرچه مقایسه بین حوزههای قضایی و زمینههای توسعه حتی دشوارتر از مقایسه با تحقیقات استرالیایی است). در اینجا عبدالرحمن و همکاران مرتبط هستند (نقل قول۲۰۱۴) یافتهها مبنی بر اینکه نشت لولههای آب شایعترین نقص گزارششده در نظرسنجی از ساکنان مسکن مقرونبهصرفه در مالزی است. به طور مشابه، در سنگاپور چو و دی سیلوا (نقل قول۲۰۰۲) در ۴۳ درصد از گزارشات عیوب بررسی شده، عیوب مربوط به آب ناشی از مسائل نفوذ لوله را پیدا کرد. با این حال، پان و توماس (نقل قول۲۰۱۴) و لی و همکاران. (نقل قول۲۰۲۰) سطوح پایین تری از مسائل مربوط به آب را در بریتانیا و کره جنوبی به ترتیب ۸ و ۱۲ درصد مشاهده کرد. این تغییرات اهمیت تحقیقات بیشتر در مورد این مسائل را با توجه به عوامل متعددی که نتایج نقص را شکل میدهند (از جمله نحوه تعریف و طبقهبندی نقصها، نحوه بازرسی ساختمانها و نحوه جمعآوری و در دسترس قرار گرفتن دادههای نقص) برجسته میکند.
یافته های مربوط به RQ2 به پر کردن شکاف شناسایی شده توسط Ivić و Cerić کمک می کند.نقل قول۲۰۲۳) که به تحقیقات محدودی که شامل بینش متخصصان صنعت در مورد نقش عدم تقارن اطلاعات در صنعت ساخت و ساز است اشاره می کنند. مصاحبه ها نگرانی های قابل توجهی را در مورد میزان و تأثیر عدم تقارن اطلاعاتی در بازار RMOP در نیو ساوت ولز ایجاد می کند. این نگرانیهای مطرحشده در تحقیقات قبلی را تقویت میکند، که دشواری به دست آوردن دادهها در مورد عیوب ساختمان و کیفیت مشکوک آن را شناسایی کرده است (Georgiou, نقل قول۲۰۱۰; جانستون و رید، نقل قول۲۰۱۹; میلز و همکاران، نقل قول۲۰۰۹; یونگ و ییپ، نقل قول۲۰۱۰). با افزودن به این ادبیات، تحقیق کنونی دو نوع کلیدی از عدم تقارن اطلاعاتی را که خطرات مرتبط با ساختمانهای معیوب را برای مشتریان RMOP تشدید میکنند، شناسایی کرد: تکه تکه شدن داده ها و استحکام داده ها.
را تکه تکه شدن سوابق نقص، دستیابی به داده های قابل اعتماد و انبوه را غیرممکن می کند، زیرا هیچ منبع حقیقت واحدی وجود ندارد که دولت ها بتوانند از آن برای هدایت منابع نظارتی استفاده کنند، و نه مشتریان می توانند برای ارزیابی ریسک خرید در یک RMOP مشورت کنند. این تقسیمبندی، همه خریداران RMOP را در معرض خطر قرار میدهد، زیرا ظرفیت تنظیمکنندهها را برای نظارت مؤثر بر بازار برای کاهش «هزینههای آژانس» (هم مالی و هم روانی) که اصلاح نواقص بر صاحبان RMOP تحمیل میکند، تضعیف میکند (اوسوالد و همکاران، نقل قول۲۰۲۲، نقل قول۲۰۲۳). این تقسیمبندی همچنین مانع توسعهدهندگان با کیفیت بالا میشود تا محصولات با کیفیت بالاتر خود را به بازار سیگنال دهند و به این معنی است که مشتریان RMOP باید به خدمات پرداختی از صنعت برای انجام بررسی دقیق (یعنی غربالگری) تکیه کنند. نتیجه محتمل این است که مشتریان با ترجیح دادن آپارتمانهای ارزانتر، بدون اینکه بدانند که کیفیت پایینتری دارند، در «انتخاب نامطلوب» شرکت خواهند کرد، همانطور که لاتسکندورف و اسپیر پیشبینی کردند.نقل قول۲۰۰۵) و Ivić و Cerić (نقل قول۲۰۲۳). بر اساس تئوری عدم تقارن اطلاعات، نتیجه یک مارپیچ نزولی کیفیت بازار محور خواهد بود.
یافتهها همچنین نشان میدهد که منابع اطلاعاتی موجود در حال حاضر برای مشتریان RMOP که تلاش میکنند بررسی لازم را انجام دهند، به دلیل کمبود آنها مشکلساز هستند. نیرومندی. مسائل شامل ناهماهنگی در سبک، پوشش و محتوای گزارش های بازرسی اقشار و گزارش های نقص است که مقایسه معنادار را دشوار می کند. این امر با نظارت محدود نظارتی بازرسان و مشاوران تولید کننده این گزارش ها تشدید می شود. در حالی که برخی گزارش ها اطلاعات مفید زیادی را برای مصرف کنندگان ارائه می دهند، برخی دیگر اطلاعات بسیار کمی را ارائه می دهند. این عدم استحکام در سراسر بازار همچنین باعث میشود توسعهدهندگان با کیفیت بالا به طور معناداری کیفیت خود را «سیگنال» کنند تا نسبت به رقبای با کیفیت پایینتر مزیت پیدا کنند. این به نوبه خود باعث ایجاد انگیزه برای توسعه دهندگان و سازندگان برای پیگیری نتایج با کیفیت بالا می شود، در صورتی که پاداش بازار برای انجام این کار محدود باشد.
نتیجه
با توجه به پویایی بازار بسیار نامتعادل که این عدم تقارن های اطلاعاتی ایجاد می کند، یافته های تحقیق را شواهدی از شکست بازار در نظر می گیریم. این به نوبه خود ما را به این نتیجه میرساند که بر عهده دولتهاست که زمین بازی را برای مصرفکنندگان RMOP یکسان کنند. در محیط کنونی، انجام “سنجش لازم” برای مصرف کنندگان ممکن نیست. در عوض، دولت ها باید برای کمک به مصرف کنندگان برای انجام غربالگری به روشی ساده تر و مقرون به صرفه تر اقدام کنند. یکی از راههای انجام این کار، معرفی مقررات و استانداردسازی بیشتر گزارشهای بازرسی و گزارشهای نقص است. این می تواند شامل توسعه الگوهای استاندارد و حداقل الزامات برای اطلاعات کلیدی باشد. راه دیگر از طریق معرفی یک سیستم رتبه بندی توسعه دهندگان است که از منابع داده های متعدد استفاده می کند تا توسعه دهندگان RMOP را بر اساس عملکرد آنها (از جمله مشکلات گذشته با کار معیوب) رتبه بندی کند. ابزاری از این نوع اکنون در نیوساوت ولز در حال توسعه و آزمایش است (Equifax نقل قول۲۰۲۲). در حالی که به طور بالقوه برای تک تک مشتریان RMOP در “غربالگری” توسعه دهندگان پرخطر مفید است، این ابزار همچنین ممکن است اعتماد جدیدی را برای تشویق بیمه گذاران برای بازگشت به بازار RMOP ایجاد کند و به توسعه دهندگان این امکان را می دهد تا محصولات برتر خود را به خریداران سیگنال دهند.
از دیدگاه دانشگاهی، بینش مفهومی جدید ارائه شده با استفاده از نظریه عدم تقارن اطلاعات برای درک مشکل نقص RMOP به گسترش بحث کیفیت RMOP کنونی فراتر از تمرکز باریک مبتنی بر انطباق فعلی آن کمک می کند. از منظر سیاست، یافتههای این تحقیق نیاز به اصلاحاتی را نشان میدهد که به دو نوع اصلی عدم تقارن اطلاعاتی که در اینجا شناسایی شدهاند، میپردازد. خوشبختانه، یافتهها از اصلاحات سیاستی که اکنون توسط دولت نیوساوت ولز انجام شده است، پشتیبانی میکند (به دولت نیوساوت ولز مراجعه کنید نقل قول۲۰۲۲ برای جزئیات). سایر حوزه های قضایی و کشورها به طور بالقوه می توانند از این اصلاحات درس بگیرند.
یافته های فوق بر اساس یکی از عمیق ترین جمع آوری داده ها و تجزیه و تحلیل نقص ها در بخش RMOP استرالیا است که تاکنون منتشر شده است. با این حال، نتایج باید در زمینه محدود (سیدنی، استرالیا) که در آن داده ها جمع آوری شده است، تفسیر شود. تحقیقات بیشتری برای تأیید نتایج در سایر حوزههای قضایی استرالیا و بینالمللی مورد نیاز است تا ببینیم آیا عدم تقارن اطلاعاتی که مشتریان با آن مواجه هستند متفاوت است و اگر چنین است، چرا. برای توسعه این تحقیق، اتخاذ چارچوب مفهومی عدم تقارن های شناسایی شده در اینجا مفید خواهد بود. تقسیم اطلاعات و استحکام اطلاعات برای تسهیل این مقایسه ها. اصلاحات بیشتر در چارچوب نیز ممکن است با پیشرفت تحقیقات بسیار مورد نیاز ظاهر شود.
بیانیه افشاگری
هیچ تضاد منافع احتمالی توسط نویسنده(ها) گزارش نشده است.