آیا توسعه اقتصادی کارساز است؟ بازاندیشی روی رویکردهای محلی برای رشد
دبلیوتقریباً در هر شهری در ایالات متحده گشت و گذار کنید، و به سختی می توان نمادهای آشکار نابرابری اقتصادی را از دست داد. کارگران رستوران قادر به تهیه غذاهایی که می پزند و سرو می کنند نیستند. معلمان و تاجران از جامعه ای که در آن کار می کنند قیمت گذاری می کنند. خانواده ای که در آستانه فقر قرار دارند، قادر به پرداخت هزینه های درمان در بیمارستان درجه یک جهانی در یک مایل دورتر نیستند.
این صحنهها نه تنها در شهرهای بزرگ و گرانقیمت، بلکه در شهرهای کوچک و متوسط نیز پخش میشوند، از جمله مکانهایی که بهطور خستگیناپذیری برای راهاندازی موتورهای اقتصادی خود تلاش کردهاند. این نابرابریهای مداوم و تقریباً مبتذل کافی بود تا هیگی کوون، تحلیلگر سیاست در مؤسسه سیاستگذاری زمین لینکلن، یک سؤال تحقیقاتی دقیق را دنبال کند: آیا توسعه اقتصادی به عنوان مجموعهای از سیاستها و اقداماتی است که هدف آن ایجاد رفاه جامعه است. . . در واقع کار می کند؟
در یک کاغذ کار جدید، کوون استدلال می کند که رویکردهای توسعه اقتصادی سنتی – مانند تلاش برای جذب کارفرمایان خارجی با زیرساخت های وعده داده شده یا معافیت های مالیاتی (به یاد بیاورید که چگونه شهرها به عقب خم شده و سعی دارد آمازون را جذب کند همانطور که به دنبال خانه دوم بود) – اغلب باعث رشد نابرابر می شود که می تواند آسیب را عمیق تر کند و نابرابری های طولانی مدت را تشدید کند. کوون می گوید: «فقط به این دلیل که رشد اقتصادی کلی در سطح شهر وجود دارد، به این معنی نیست که این مزایا کاهش می یابد. “بسیاری از اوقات شما در نهایت شاهد افزایش نابرابری در شهرها هستید.”
به عنوان مثال، شواهد نشان می دهد که وقتی یک شرکت فناوری جدید یا کارفرمای مورد نظر دیگری وارد یک جامعه می شود، منافع بیشتر به سمت صاحبان خانه و افرادی که تحصیلات بالایی دارند سرازیر می شود. کوون میگوید: «اما اگر درآمد پایینی دارید و مستاجر هستید، احتمالاً آسیبپذیری و در بدترین حالت جابهجایی را تجربه خواهید کرد».
از نظر تاریخی، هدف اکثر برنامههای توسعه اقتصادی محلی، ورود بوده است بیشتر، می گوید جسی گروگان، مدیر سهام و فرصت در موسسه لینکلن. گروگان میگوید: «شغلهای بیشتر، سرمایهگذاری بیشتر، کسبوکارهای بیشتر – این تصور وجود دارد که شما باید رشد کنید، به چیزهای بیشتری نیاز دارید، و موفقیت توسعه اقتصادی به این شکل است. اما به عنوان بخشی از یک پروژه تحقیقاتی با پشتیبانی بنیاد رابرت وود جانسون، گروگان و کوون از رهبران جامعه می خواهند که این فرضیات دیرینه را به چالش بکشند.
در مقاله کاری خود، کوون یک چارچوب سه بخش جدید برای تفکر در مورد توسعه اقتصادی معرفی می کند – چارچوبی که سلامت ساکنان، برابری و رفاه را به عنوان اهداف صریح چنین سرمایه گذاری هایی هدف قرار می دهد، نه صرفاً رشد.
نگاه کردن، اهرمسازی و قفل کردن
برای به دست آوردن دیدگاه جدیدی در مورد توسعه اقتصادی، کوون چارچوب های نظری موجود مانند مدل توسعه جامعه مبتنی بر دارایی (ABCD) و مفهوم با رشد آهسته و دارای منابع محلی را بررسی کرد.پوسته پوسته شدن عمیق” برای دستیابی به موفقیت های بادوام تر. کوون با به کارگیری عناصر این دیدگاه های جایگزین، چارچوبی سه مرحله ای را پیشنهاد کرده است که نشان دهنده رویکرد جامعه محوری برای توسعه اقتصادی است: نگاه کردن به داخل، اعمال نفوذ، و قفل کردن.
کوون میگوید: «این چارچوب بر اهمیت شناسایی و پرورش داراییهای موجود، همکاری برای استفاده از این داراییها و ارتقای ثبات بیشتر جامعه تأکید میکند».
دست اندرکاران توسعه اقتصادی باید شروع کنند نگاه کردن به داخل، او می گوید. این شامل جستجوی روحی فراگیر و جمعی برای شناسایی مسائل و اولویت های مشترک یک جامعه است – اما همچنین به معنای شناسایی دارایی های موجود برای کمک به دستیابی به آن اهداف است. هر جامعه دارای چیزی ارزشمند است که می تواند بر اساس آن بسازد – ترکیبی از منابع طبیعی، اجتماعی، فرهنگی، انسانی، سیاسی، اقتصادی یا ساخته شده.
دارایی های جامعه ممکن است مزیت های تاریخی یا جغرافیایی باشد، مانند یک اسکله فعال، راه آهن کلیدی، یا فضای سبز فراوان یا زمین های متعلق به شهر. آنها می توانند شامل موسساتی مانند دانشگاه یا موزه یا مجموعه ای از سازمان های غیرانتفاعی کوچک باشند که با ایجاد ریشه های عمیق در بخش های مختلف شهر اعتماد را به دست آورده اند. و سپس ارزش اغلب نادیده گرفته شده مردم و فرهنگ هایی که یک جامعه را تشکیل می دهند وجود دارد – دانش محلی، خرد زیسته، و مجموعه مهارت های متنوع ساکنان موجود.
کوون میگوید: «ممکن است مهارتها و استعدادهای زیادی در جوامعی وجود داشته باشد که به تازگی شناخته نشدهاند، مانند مشاغل غیررسمی که میتوانند رسمی شوند، یا مهاجران کارآفرینی که مشارکتهایشان اغلب نادیده گرفته میشود یا کمتر مورد استفاده قرار میگیرد. “اگر عمیق تر نگاه کنید، سرمایه و مهارت زیادی وجود دارد که آنها با خود به همراه دارند.”
اعمال نفوذ این دارایی ها به معنای استفاده حداکثری از آنها با همکاری، به اشتراک گذاری منابع، و ایجاد مزایای حتی اندک برای ایجاد تأثیری بیشتر از مجموع ورودی ها است.
برای مثال، گرد هم آوردن سازمانهای غیرانتفاعی و سایر مؤسساتی که در رقابت با یکدیگر یا جدا از یکدیگر عمل کردهاند، و ترغیب آنها به تکمیل کار یکدیگر – از طریق اشتراکگذاری اطلاعات، توسعه سیستمهای ارجاع، و هماهنگی فعالیتها برای جلوگیری از تلاشهای تکراری – میتواند کمک کند. آنها به اهداف مشترک دست پیدا می کنند. اندرو کراسون، بنیانگذار و مدیر اجرایی صندوق سرمایه گذاری اجتماعی منطقه ای آپالاشیا را سرمایه گذاری کنید، این رویکرد را “سوپ سنگ” توسعه اقتصادی می نامد که سازمان ها منابع محدود خود را با هم ترکیب می کنند و بر اساس کار یکدیگر ایجاد می کنند.
کوون میگوید یک مرحله مهم دیگر برای پازل وجود دارد و آن است قفل کردن سرمایه گذاری برای تضمین ثبات و رفاه پایدار برای جامعه.
کوون میگوید: «قفل کردن در مورد ایجاد چرخههای با فضیلت رشد است،» اغلب با سرمایهگذاری در آموزش نیروی کار، ایجاد ثروت و تلاشهای کارآفرینی. احتمال بیشتری دارد که صاحبان مشاغل محلی سرمایهگذاری مجدد کنند، بنابراین هرچه کسبوکارهای بیشتر متعلق به افرادی باشد که در محل زندگی میکنند، احتمال بیشتری برای دریافت این نوع سرمایهگذاری مجدد در جامعه وجود دارد. او خاطرنشان میکند که مدلهای مالکیت مشترک مانند تراستهای زمین اجتماعی نیز میتوانند به تضمین ثبات و رفاه مداوم با جریان سرمایهگذاری جدید به یک جامعه کمک کنند.
دارایی های آپالاچی
چارچوب Kwon فقط توسط ادبیات تحقیقاتی موجود مشخص نمی شود. تعدادی از سازمانها در سراسر کشور گامهای مشابهی را با نتایج دلگرمکننده بهعمل آوردهاند.
برای مثال، قبل از راهاندازی Invest Appalachia، کراسون و سایر اعضای شبکه سرمایهگذاران آپالاچیا سالها به انجام یک «تحلیل با چشم باز» از فرصتها و شکافهای منطقه در یک بافت تاریخی و اقتصادی پرداختند. آنها منطقه را شناسایی کردند شبکه فعال سازمان های غیرانتفاعی به عنوان یک دارایی مهم کراسون میگوید: «ما از مزایای برخی شبکههای سازمانهای غیرانتفاعی برخورداریم که سالها کار توسعه اقتصادی جامعه را انجام میدهند، با سوابق بسیار دقیق، واقعی و چند ساله.
«آنها یک تمرین بسیار به ظاهر خانگی انجام دادند تا همه کسانی را که فیل ضرب المثل را لمس می کنند با هم جمع کنند تا بگویند، «باشه، بیایید با هم کار کنیم. ما چه میخواهیم، و چگونه میتوانیم در مورد توسعه اولویتهای مشترک و سپس آوردن منابع در اطراف آن اولویتها به روشی ساختاریافتهتر و هدفمندتر فکر کنیم؟» گروگان می گوید. آنها همه بازیکنان را سازماندهی کردند و در یک جهت پارو زدن کردند.
یکی از قدرتمندترین روشهایی که Invest Appalachia توانسته است انجام دهد قدرت نفوذ دلار کمک مالی متوسط خود را برای تاثیر بیشتردر همین حال، از طریق افزایش اعتبار است. این ترتیبات به صندوق اجازه میدهد تا اساساً ریسک اضافی را به نمایندگی از مشاغل کمثروت، سازندگان و وامدهندگان مأموریتمحور جذب کند – وامگیرندگانی که پول را پس میدهند، اما فاقد وثیقه برای واجد شرایط بودن برای تامین مالی سنتی هستند، یا به وامهای انعطافپذیرتری نیاز دارند. مقررات. این کاملاً بی شباهت نیست که فردی با ثبات مالی وام خودرو یا اجاره آپارتمان برای شخص دیگری بدهد.
کراسون می گوید: «شما باید چرخه کمبود و عدم سرمایه گذاری و عدم آمادگی سرمایه گذاری را بشکنید. و من فکر میکنم بهترین ابزاری که ما بهعنوان یک حوزه در اختیار داریم، افزایش اعتبار است، و بهویژه تقویتهای اعتباری با کمک بلاعوض – مانند تضمین وام، ذخایر زیان وام، وامهای بازپرداخت مشروط، وامهای پل بدون وثیقه، مواردی از این قبیل – که میتواند به دریافت کمک کند. پول را به یک پروژه برای به جریان انداختن آب میوه ها تبدیل کنید. شما به مردم فرصتی برای ایجاد دارایی می دهید.»
کراسون میگوید هر افزایش اعتباری، سرمایه سرمایهگذاری را برای پروژهها و وامگیرندگانی که نمیتوانستند به آن دسترسی داشته باشند، باز میکند. “این به وام دهندگان جامعه و سرمایه گذاران تاثیر می گذارد تا دلارهای قابل بازپرداخت را در چیزهایی قرار دهند که ارزش سرمایه گذاری دارند اما کاملاً آماده سرمایه گذاری نیستند.”
کراسون میگوید یک مثال ساده و مؤثر، ارائه وامهای پل بدون وثیقه به سازمانهای غیرانتفاعی و کسبوکارهای کوچکی است که میخواهند در انرژی خورشیدی پشت بام سرمایهگذاری کنند. تولید خورشیدی در محل یک برد-برد است و انعطافپذیری آب و هوا را بهبود میبخشد و در عین حال هزینههای عملیاتی را کاهش میدهد و سازمانها میتوانند تا ۵۰ درصد از هزینه نصب را که از طریق اعتبارات مالیاتی فدرال بازپرداخت میشود، دریافت کنند – اما تا زمانی که یک سال بعد مالیات خود را ثبت نکنند. Invest Appalachia با صندوق تامین مالی خورشیدی آپالاچی، یک شریک اصلی در بخش انرژی پاک، برای شناسایی این گلوگاه بزرگ در توسعه خورشیدی و ایجاد راه حل. با تمدید وامهای کوتاهمدت پل – که ریسک بسیار کمی دارند، زیرا اساساً توسط خدمات درآمد داخلی حمایت میشوند – اینوست آپالاچیا به ارائه سازمانهای غیرانتفاعی مانند مرکز حمایت از کودکان و نوجوانان و کمپ تابستانی هاولز میل، هر دو در ویرجینیای غربی کمک کرده است. با پول اولیه ای که برای سرمایه گذاری در انرژی خورشیدی نیاز دارند.
کراسون میگوید که اکثر این وامها بازپرداخت و سپس سرمایهگذاری مجدد میشوند، و این امکان را به وجود میآورد که پول کمک مالی بیشتر برود و دوام بیشتری داشته باشد. این پول برمیگردد، بازیافت میشود و ما دوباره و دوباره و دوباره از آن استفاده خواهیم کرد.» در عین حال، ماهیت قابل بازپرداخت وامهای افزایش یافته اعتباری با قرار دادن پروژهها در مسیر پایداری بلندمدت و خودکفایی، به رونق کمک میکند.
کراسون اضافه می کند که قفل کردن یک رویکرد در سطح سیستم می طلبد. او میگوید: «اگر ما معاملات انفرادی را انجام دهیم – یک کارخانه اینجا، یک توسعه مسکن در آنجا، به روشی که مردم به طور سنتی به توسعه اقتصادی فکر میکنند – این امر بهخصوص در مکانی با ویژگیهای اجتماعی-اقتصادی منطقه ما جمع نمیشود. . با این حال، سرمایهگذاریهای خوشهای میتوانند مزایای ترکیبی به همراه داشته باشند.
او میگوید: «چند مداخله هدفمند میتواند حرکت مورد نیاز برای کاتالیز کردن کل صنعت را ایجاد کند. ما همچنین از نظر جغرافیایی به این موضوع فکر میکنیم، جایی که انجام مجموعهای از معاملات، مشاغل و پروژهها به آن جامعه اجازه میدهد تا به سطحی از رشد خودپایه و رشد فراگیر دست یابد که شروع به سرایت به جوامع اطراف آن میکند.»
راسل: جای وعده
در حالی که Invest Appalachia به کل منطقه ای که چندین ایالت را در بر می گیرد خدمات می دهد، همان اصول را می توان در سطح شهر یا حتی محله اعمال کرد.
برای مثال، در لوئیزویل، کنتاکی، دولت محلی با دههها عدم سرمایهگذاری در محله عمدتاً سیاهپوست راسل با تمرکز بر احیای مجدد و دور ماندن در برابر فشارهای جابجایی مقابله کرده است. با شناخت ارزش خود مکان و مردم آن، یک ابتکار عمومی-خصوصی به نام راسل: جای وعده این تلاش را از سال ۲۰۱۸ با تعهد عمیق و طولانی مدت به دارایی مهم محله: ساکنان آن هدایت می کند.
کاساندرا وب، یکی از رهبران راسل: مکان وعده (RPOP) و مدیر مکان قول، میگوید: «اغلب، آنچه در پروژههای توسعه جامعه میبینید، بیشتر بر محیط ساخته شده تمرکز میکند تا افراد واقعی. ابتکار عمل در شهرهای یونایتد. و همانطور که ساختمانهای جدید، نماها، درختان، چراغهای خیابان، و دیگر سرمایهگذاریهای معوقه، مکان را جذابتر میکنند، او میگوید: «مردم از منابع و کالاها و خدمات موجود در آنجا لذت میبرند، اما مردمی که آن محله را خانه میخوانند دیگر نمیتوانند هزینه کنند. برای زندگی در آنجا بنابراین بخشی از استراتژی ما این بود که چگونه مطمئن شویم که مردم بخشی از ساختن آنچه که RPOP قرار است باشد، باشند، و همچنین فرصتهایی را دارند – خواه توسعه نیروی کار، فرصتهای شغلی بیشتر، مسکن پایدارتر – آیا می توانند در جامعه خود بمانند؟»
رهبران RPOP در حال گوش دادن، یادگیری و یادگیری بوده اند با ساکنان محله، نه تنها از طریق گفتگوهای مداوم، مسدود کردن رویدادهای مهمانی، و جلسات آموزش رهبری، بلکه با بردن ساکنان به سفرهای پولی برای کشف نمونه هایی از مالکیت مشترک در شهرهای دیگر. وب گروهی از حدود ۲۰ نفر از ساکنان راسل را در سفری به آتلانتا همراهی کرد، برای مثال، جایی که آنها با سازمان های همتا ملاقات کردند تا از نزدیک در مورد تراست های زمین اجتماعی بیاموزند.
وب میگوید: «این در مورد سرمایهگذاری در افراد جامعه است، و همانطور که ما روی آنها سرمایهگذاری میکنیم و با آنها همکاری میکنیم، بتوانیم بینشی به دست آوریم که سپس به ما کمک میکند تا استراتژیهای خود را در محل مطلع کنیم.»
سرمایه گذاری روی ساکنان راسل به پرورش یک دارایی مهم و سخت به دست آمده دیگر کمک کرده است: اعتماد.
ترزا زاواکی، یکی از رهبران RPOP و مدیر اجرایی وام از دولت مترو لوئیزویل میگوید: «شهر لزوماً به عنوان یک شریک قابل اعتماد در محلههای تاریخی سیاهپوستان دیده نمیشود، زیرا شهر عامل بسیاری از نابرابریها بوده است. «و حتی در دوران کنونی، شهر به عنوان منبع خشونت دولتی، منبع تأثیرات متفاوت، منبع وعدههای عمل نشده دیده میشود. . . . بنابراین در ابتدا حفظ روابط و اعتمادسازی زیادی وجود داشت.»
این تلاشها در اواخر سال ۲۰۱۹، زمانی که RPOP ساکنی به نام جکی فلوید را که برای بسیاری در جامعه به عنوان «شهردار راسل» شناخته میشود، بهعنوان عضوی تمام وقت استخدام کرد. این همهگیری باعث چرخشهایی شد، اما RPOP به تعامل و حمایت از ساکنان در طول قرنطینه ادامه داد، و به خانوادههای محلی بستههای مراقبتی حاوی اقلام بهداشتی و بهداشتی، فعالیتهای بچهها و غذای تازهای که توسط جمعی از کشاورزان سیاهپوست پرورش داده میشد، ارائه کرد. برنامه ای به نام ائتلاف راسل برای ساکنان راسل به صورت آنلاین ادغام شد و بیش از دوجین شرکت کننده ۲۲ تا ۷۲ ساله را به خود جلب کرد که به شکل گیری مجموعه ای از استراتژی های ایجاد ثروت سیاه پوستان و ایجاد استراتژی های گروه کمک کردند. تعهد مشارکت. از آن زمان، RPOP 62 نفر از ساکنان را از طریق شتاب دهنده مشاغل کوچک خود فارغ التحصیل کرده است، که یک گروه به طور خاص بر مشاغل مراقبت از کودکان متمرکز شده است، و خانه های دوبلکس تک خانواده و درآمدزا را با مشارکت یک توسعه دهنده مسکن مقرون به صرفه به رهبری سیاهان ساخته است. ریباند.
در گروههای کاری بیشتر در جامعه، ساکنان (که برای شرکت کمک هزینه دریافت کردند) در مورد پارامترهای سرمایهگذاریهای محله جدید، از مدلهای مالکیت جامعه گرفته تا برنامههای درآمد پایه جهانی – از جمله YALift! پایلوت درآمد تضمینی که RPOP به همراه Metro United Way به ایجاد و اجرای آن در لوئیزویل کمک کرد.
Russell: A Place of Promise همچنین دارای یک دارایی کلیدی مبتنی بر مکان برای اهرمی برای ماموریت خود برای ایجاد ثروت پایدار سیاهپوستان در محله است. دولت مترو لوئیزویل یک قطعه زمین خالی به مساحت پنج هکتار را به سازمان واگذار کرده است که در تقاطع سی ام و مدیسون خیابانها – در مقابل یک مرکز ورزشی که سالانه دهها هزار بازدیدکننده را به خود جذب میکند.
همانطور که RPOP برای توسعه مجدد ملک در اولین پروژه بزرگ سرمایه خود آماده می شود، ساکنان عمیقاً درگیر ترسیم مسیر هستند. هدف، ایجاد یک نقطه کانونی جامعه با کاربری مختلط است که با مالکیت مشترک تعریف شده است تا هم به عنوان یک کاتالیزور برای ثروت نسل و هم به عنوان سنگری در برابر جابجایی عمل کند.
زاواکی می گوید که ساکنان RPOP و Russell چندین مدل مختلف از مالکیت مشترک را بررسی کرده اند، از جمله تراست های زمین اجتماعی و تراست های سرمایه گذاری املاک و مستغلات. اما هر شکلی که در نهایت به خود بگیرد، امید این است که به ایجاد پایهای برای ثبات و فرصت طولانیمدت کمک کند. Zawacki میگوید: «ما در این مرحله به این نقطه رسیدیم این است که ساکنان به ایده داشتن مقداری مالکیت مالی در خیابان ۳۰ و مدیسون علاقهمند هستند، اما لزوماً نیازی نیست که چیزی باشد که سود سهام را پرداخت کند. “این می تواند چیزی باشد که به سود حاصل از آن ملک، پس از تثبیت آن، اجازه می دهد تا چیزی باشد که آنها در یک سرمایه گذاری به محله بازگردانده شوند.”
ساکنان همچنین این فرصت را برای داشتن یک کسب و کار در مجتمع خیابان ۳۰ و مدیسون به عنوان شکل خاص خود از مالکیت اجتماعی می دانند. ما در واقع در حال گفتگو با بچه های هفت و هشت ساله هستیم، در مورد اینکه چگونه یک روز، زمانی که سایت ساخته می شود، زمانی که شما ۱۵ یا ۱۶ ساله هستید، کسب و کار شما که در مورد آن فکر می کنید می تواند واقعاً در آن باشد. وب می گوید: سی ام و مدیسون.
اولویت دادن به رفاه
کوون می گوید که هر دو Invest Appalachia و Russell: A Place of Promise به صراحت رفاه ساکنین را در اولویت قرار می دهند و با ترکیبی امیدوارکننده از استراتژی ها برای رسیدن به این هدف تلاش می کنند. و در حالی که بسیاری از این ابتکارات نسبتاً جدید هستند یا در حال انجام هستند، او از دیدن تأثیراتی که در سالهای آینده بر جوامع خود خواهند داشت هیجانزده است.
او گفت: “ما نمی گوییم که همه چیز رنگین کمان و تک شاخ خواهد بود، اما راسل، برای مثال، واقعا به ساختارهای تعاونی، راه های روشن برای اطمینان از اینکه در سطح شهر، مسکن اختصاصی و دائمی مقرون به صرفه دارید، نگاه می کند.” می گوید. آنها فقط به دنبال آوردن یک سوپرمارکت زنجیره ای نیستند، بلکه به این موضوع نگاه می کنند که چگونه می توانیم در جامعه ثروت بسازیم؟ چگونه مسکن مقرون به صرفه را تضمین کنیم تا مردم بتوانند بمانند و همچنین نوعی ثبات فرهنگی را تضمین کنیم؟»
در واقع، ثبات ممکن است به اندازه رشد اقتصادی برای یک جامعه مهم باشد. گروگان میگوید: «شیوهای که من درباره آن فکر میکنم این است که مکانهای ایدهآل در طول نسلها پایدار هستند. “شما به اندازه کافی فرصت دارید که فرزندانتان بخواهند اینجا بمانند، اما آنقدر مقرون به صرفه نیستید که فرزندانتان نتوانند اینجا بمانند.”
و ثبات نیز صرفاً یک موضوع اقتصادی نیست. این نیز در مورد خودمختاری است. بنابراین از آنجایی که RPOP آماده می شود تا خود را به عنوان یک غیرانتفاعی مستقل در سال جاری ترکیب کند، رهبران مشترک خروجی آن اطمینان حاصل می کنند که هیئت مدیره عمدتاً، اگر نه به طور کامل، از ساکنان محله و صاحبان مشاغل کوچک تشکیل شده است. وب میگوید: «اعضای هیئتمدیره ما که اکنون داریم، چهار نفر از ساکنان راسل هستند که در چند سال گذشته با ما همراه بودهاند، و در آن سفرها با ما رفتهاند، و اکنون در مورد نحوه حرکت ما بسیار راحت و آگاه هستند. این کار رو به جلو است.»
کراسون میگوید یکی از جنبههای کلیدی و امیدواریم ماندگار کار Invest Appalachia افزایش ظرفیت در منطقه بوده است – نه فقط ظرفیت تخصص فنی یا تامین بودجه، بلکه توانایی استفاده از آن در خدمت به توافقهای جامعه. بر روی اهداف او می گوید: «یکی از شرکای ما از قیاس آبیاری خاک استفاده می کند. «اگر خشکسالی باشد و آب را روی خاک بریزید، آب می ریزد، درست است؟ و اگر منطقهای سرمایهگذاری نشده باشد و منابع آن کم باشد، نمیتوانید فقط به سمت آن پول بریزید و امیدوار باشید که همه چیز را حل کند.»
Zawacki به دولت مترو لوئیزویل به خاطر حمایت از راسل: مکان وعده با کف دستی ثابت به جای مشت محکم، اعتبار میدهد. شهر پول کمک مالی خود را نگه نمیدارد یا نحوه استفاده از آن را دیکته نمیکند و زمینهایی را فراهم کرده است که سازمان برای خرید آن با نرخهای بازار مشکل داشت. زواکی می گوید: «این فرصت برای کارآفرینی با منابع دولت، اما بدون هدایت و کنترل دولت، برای موفقیت ما ضروری بوده است. این قطعاً یکی از نکات مهم در پنج سال گذشته کار است: داشتن منابع عالی است، اما داشتن آزادی حتی بیشتر است.
جان گوری نویسنده کارکنان موسسه سیاست زمین لینکلن است.
تصویر سرب: یک سینمای بسته در جنوب کالیفرنیا. اعتبار: مایکل وارن از طریق iStock/Getty Images Plus.
توسعه اقتصادی، مسکن، نابرابری، دولت محلی، برنامه ریزی، فقر، سیاست عمومی، احیای شهری