بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Saturday, 4 May , 2024
امروز : شنبه, ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 8921
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 25 آوریل 2024 - 13:30 | 14 بازدید | ارسال توسط :

چرا مدیریت شهری را کنار گذاشتیم؟

فردیناند استانکونز/فلیکر چرا مدیریت شهری را کنار گذاشتیم؟ در گذشته، مدیریت شهری به دلیل اهمیت آن برای توسعه اجتماعی و اقتصادی، به طور گسترده توسط سیاست های عمومی در برزیل مورد مطالعه و حمایت قرار گرفت. با این حال، تغییرات سیاسی و ایدئولوژیک، علیرغم مزایایی که در مواجهه با چالش‌های شهری داشت، به رها شدن […]

چرا مدیریت شهری را کنار گذاشتیم؟


فردیناند استانکونز/فلیکر

چرا مدیریت شهری را کنار گذاشتیم؟

در گذشته، مدیریت شهری به دلیل اهمیت آن برای توسعه اجتماعی و اقتصادی، به طور گسترده توسط سیاست های عمومی در برزیل مورد مطالعه و حمایت قرار گرفت. با این حال، تغییرات سیاسی و ایدئولوژیک، علیرغم مزایایی که در مواجهه با چالش‌های شهری داشت، به رها شدن آن منجر شد.

۲۵ آوریل ۲۰۲۴

در قرن گذشته، موضوع کلان شهرها و توسعه اقتصادی موضوعات و سیاست های جهانی پس از جنگ جهانی به اصطلاح «جهان سوم» بود. در فرانسه، “aménagement du territoire” در دهه ۱۹۴۰، موضوع شهری را با توسعه اقتصادی و سرزمینی کشور مرتبط کرد. در دهه ۱۹۵۰، مدینه فاضله توسعه‌گرا الهام‌بخش کشورهای سرمایه‌دار و سوسیالیست، از جمله رژیم نظامی مستبد و توسعه‌گرا برزیل بود.

در آن زمان، موضوع کلان شهرها موضوعی ارجح برای مطالعات آکادمیک و سیاست‌های عمومی و دانش اقتصاد و جغرافیا بود که روابط متقابل شبکه شهری با توسعه اجتماعی-اقتصادی و مهاجرت داخلی را نشان می‌داد. علاوه بر این، ویژگی های کلان شهرها نیازمند مفاهیم و رویه های اداری خاص خود بود. بنابراین، مدیریت کلان شهرها به عنوان یک چالش اداری مطرح شد و کلان شهرها به ابزار سیاست های اقتصادی تبدیل شدند.

در برزیل، مدیریت شهری از ابتکار شهرداری‌های شهرنشین پورتو آلگره و سائوپائولو، که برای مواجهه با مشکلات رایج به دولت ایالتی پیوستند و به موازات آن جغرافی‌دانان IBGE را به وجود آوردند، قدرت یافت شبکه شهری و ایجاد شد بخش مطالعات شهری وزارت کشور (MINTER) جلساتی را برای بحث در مورد این موضوع ترویج کرد و سرویس مسکن و برنامه ریزی شهری فدرال (SERFHAU) سیستم برنامه ریزی محلی یکپارچه ملی را ایجاد کرد که از نظر فنی و مالی از طرح های کلان شهر پشتیبانی می کند. در سال ۱۹۶۷، قانون اساسی فدرال حق اتحادیه برای ایجاد مناطق شهری را معرفی کرد و وزارت برنامه ریزی برنامه ها و مطالعاتی را برای ادغام سیاست های اجتماعی-اقتصادی با مسائل شهری ترویج داد. علاوه بر این، بانک ملی مسکن (BNH) برنامه های مسکن، بهداشت و زیرساخت های شهری را تامین مالی کرد.

سائوپائولو، ۱۹۶۸٫ عکس: مجموعه AHSP
تصویر: برنامه توسعه ملی دوم (۱۹۷۵/۱۹۷۹)

سال بعد، زمانی که کشور با بحران جهانی نفت مواجه شد، شرکت حمل‌ونقل شهری برزیل (EBTU) برای سرمایه‌گذاری در خطوط اتوبوسرانی، قطارهای حومه‌ای و ارائه پشتیبانی فنی به مدیریت شهری ظهور کرد.

بیشتر بخوانید: پادکست شماره ۶۹ | تکامل تفکر شهری در برزیل

دموکراسی جدیدی که در سال ۱۹۸۸ پدیدار شد، «پروژه ای برای ملت» اتخاذ نکرد، مدینه فاضله توسعه ناپدید می شود و رهبران شهری آرمانشهرهای بخشی را اتخاذ می کنند که عملکردهای دوره استبدادی را رد صلاحیت می کند و آنها را زیر فرش قرار می دهد. “آوارهای اقتدارگرا”. در میان آرمانشهرهای جدید، شایان ذکر است:

  1. ۱) “اصلاحات شهری”، به رهبری جنبش اصلاحات شهری (MRU)، که به دنبال پیوند دادن خود با اصلاحات اساسی توسط رئیس جمهور ژائو گولارت و اصلاحات شهری مدرسه علمیه کویتندینیا، جایی که تمرکز اصلی بر مسکن بود، حمایت شد.
  2. ۲) «حق بر شهر» که توسط هانری لوفور حمایت می شود و MRU آن را به عنوان یک مدینه فاضله برای ایجاد فرصت های برابر برای همه فرض می کند.
  3. ۳) “بودجه مشارکتی” که توسط حزب کارگران (PT) در پورتو آلگره (۱۹۸۹) اجرا شد، با الهام از دموکراسی مشارکتی و متفاوت از دموکراسی نمایندگی از نظر قدرت نمایندگان منتخب در مدیریت و استفاده از منابع عمومی.

در آن زمان، رد شدید سیستم متمرکز و مداخله گرای دوره استبدادی منجر به تصویب قانون اساسی فدرال، چی:

  • – تمرکززدایی را ترویج می کند و سیاست های توسعه و گسترش شهری را به شهرداری ها واگذار می کند.
  • – به دولت ها مسئولیت ایجاد مناطق شهری را برای سازماندهی، برنامه ریزی و اجرای «عملکردهای عمومی با منافع مشترک» می دهد.

از آن پس، آرمان‌شهرهای ملی ناپدید شدند. چیزی شبیه به برنامه اهداف JK در دموکراسی دهه ۱۹۵۰ و اساسنامه شهر در سال ۲۰۰۱، الگوی شهرداری و مشارکتی را در تدوین طرح جامع شهری و در «مدیریت شهر دموکراتیک» تثبیت می کند و مدیریت کلان شهری نادیده گرفته می شود.

فرصت اجرای این مجموعه قوانین با انتخاب رئیس جمهور لولا داسیلوا در سال ۲۰۰۳ و ایجاد وزارت شهرها به وجود آمد. برنامه اقدام برای کلانشهرهای در معرض خطر در آن است سیاست ملی توسعه شهری (PNDU). در تشخیص جامع خود، این متن تاکید می کند که کلان شهرها موضوع اجتماعی را “متمرکز” می کنند، “خصلت نابرابر جامعه برزیل را عمیق تر می کنند” و “محدودیت فزاینده ای در توسعه ما ناشی از متروپل شدن وجود دارد”. برای حل این یتیمی سیاسی تهدیدآمیز که مسئله کلان شهرها برای سالیان متمادی از آن رنج می برد، PNDU به رصدخانه کلانشهرها وظیفه “ساخت سیاست ملی کلان شهرها، تعیین حدود RM ها و توسعه برنامه های شهری برای هدایت سرمایه گذاری های عمومی، با مشارکت وزارت شهرها، ایالت ها و شهرداری ها”.

بیشتر بخوانید: در جستجوی حاکمیت مناطق شهری در حمل و نقل عمومی

در مقابل، رهبران وزارتخانه مخالف بودند و برنامه ریزان شهری راکل رولنیک و نادیا سامخ از PNDU انتقاد کردند. II PND با توجه به مفاهیم پذیرفته شده توسط IBGE و دولت فدرال (جمعیت، منطقه سرزمینی و غیره). آنها فهمیدند که کار درست خواهد بود پویایی همکاری، کنسرسیوم و بیان فراشهری در حال پیشرفت در آن زمان را اتخاذ کنید.، مفاهیمی که مدیریت مناطق شهرنشین و تأثیر منطقه ای کلان شهرها را نادیده می گیرد. در نهایت، اساسنامه کلان شهراز سال ۲۰۱۵، ایالت ها را تشویق کرد تا بر اساس علایق و تصورات خود، حکمرانی شهری ایجاد کنند.

امروزه رصدخانه متروپلیس این را درک کرده است “کلان شهرها در مسیر توسعه سرمایه داری ما حرکت می کنند” به دلیل «نشانه‌های روشن کوری نخبگان اقتصادی و سیاسی ما» و از پتانسیل «متروپولیتن نیو دیل» در مواجهه با واقعیت شهری، اقتصادی و اجتماعی برزیل استفاده می‌کند.

دولت فدرال نادیده می گیرد که کلان شهر یک “شهر بزرگتر” است که شهرهای چندین شهرداری را در بر می گیرد و با خدمات مشترکی که مرز شهرداری را نادیده می گیرد و نیاز به مدیریت شهری دارد، گرد هم می آورد. همچنین نادیده می گیرد که مدیریت کلان شهرها شرایط بهتری برای حمایت از شهرداری ها و جمعیت فقیر در اجرای سیاست های ملی برای مبارزه با نابرابری های اجتماعی، جرایم سازمان یافته و شبه نظامیان، بهبود شرایط محیطی، بهداشت عمومی و بیماری های همه گیر، حمل و نقل عمومی و بهداشت دارد. یا اینکه شهرهای هوشمند و هوش مصنوعی پتانسیل کاهش نابرابری هایی را دارند که باعث شرمساری کشور می شود. در حال حاضر، فقط IPEA و مجمع ملی نهادهای شهری (FNEM) به موضوع علاقه مند هستند. که در مقایسه با پتانسیل مدیریت کلانشهری اندک است.

خورخه گیلرمه فرانسیسکونی معمار و شهرساز، دکترای علوم اجتماعی و نویسنده چرخه های سیاسی و مدیریت شهری در برزیل (۱۹۶۰-۲۰۲۰).

کمک شما برای شهرهای ما مهم است.
حامی آشفتگی برنامه ریزی شده باشید.

ما یک پروژه غیرانتفاعی با هدف ارائه بحث های واجد شرایط در مورد شهرسازی و شهرها برای مخاطبان گسترده هستیم. بنابراین، ما معتقدیم که تمام محتوایی که تولید می کنیم باید رایگان و در دسترس همه باشد.

در شرایط بحرانی انتشاراتی که کیفیت اطلاعات را در اولویت قرار می دهند، برای ادامه تولید محتوای مستقل، فارغ از سوگیری های سیاسی یا منافع تجاری، روی کمک شما حساب می کنیم.

آیا کار ما را دوست دارید؟ حامی Chaos Planned باشید و به ما کمک کنید تا این بحث را به تعداد بیشتری از مردم بیاوریم و شهرهای در دسترس، انسانی، متنوع و پویا تر را تبلیغ کنیم.

من می خواهم حمایت کنم

منبع:
۱- shahrsaz.ir ,چرا مدیریت شهری را کنار گذاشتیم؟
,۲۰۲۴-۰۴-۲۵ ۱۳:۳۰:۰۰
۲- https://caosplanejado.com/por-que-abandonamos-a-gestao-metropolitana/?rand=555

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.