همکاران در کانون: کاوش در اقتصاد جدید مرکز شهر
موسسه لینکلن انواع مختلفی را ارائه می دهد فرصت های اولیه و اواسط شغلی برای محققان در این مجموعه، ما با دوستانمان دنبال میکنیم تا در مورد کار آنها بیشتر بدانیم.
آپس از اخذ دکترای خود در اقتصاد کاربردی از دانشکده وارتون دانشگاه پنسیلوانیا در سال ۲۰۱۸، لیندسی ریلهان برای پیوستن به این دانشگاه دعوت شد. برنامه پژوهشگران موسسه لینکلن، فرصتی برای دکترای اخیر متمرکز بر امور مالی عمومی یا اقتصاد شهری برای همکاری با دانشگاهیان ارشد و سردبیران مجلات. Relihan که اکنون استادیار اقتصاد در دانشگاه پوردو است، اخیراً تمرکز کرده است کار او در مورد این سوال که چگونه کار از راه دور خرده فروشی مرکز شهر را تغییر می دهد – با بسیاری از فروشگاه ها که مشتریان خود را به حومه شهرها یا شهرهای کوچکتر دنبال می کنند. در این مصاحبه که برای وضوح ویرایش و فشرده شده است، ریلیهان چیزهایی را که او را در مورد صنعت خردهفروشی جذاب میکند و اینکه چرا همچنان نسبت به آینده شهرها خوشبین است، به اشتراک میگذارد.
جان گوری: تمرکز تحقیقات شما و کارهایی که در برنامه Lincoln Scholars ارائه کردید چیست؟
لیندزی ریلیهان: به طور کلی، برنامه تحقیقاتی من در مورد تلاش برای درک چگونگی تغییر شکل شهرها توسط فناوری است.
مقاله بازار کار که در مؤسسه لینکلن ارائه کردم، تماماً در مورد ظهور خرده فروشی آنلاین است و اینکه چگونه خرده فروشی آنلاین الگوهای خرید مصرف کننده را تغییر می دهد. درس بزرگی که وجود دارد این است که ما اغلب این داستان «آخرالزمان خردهفروشی» را درباره خردهفروشی آنلاین میگوییم، جایی که آمازون باز میشود و همه کتابفروشیها و دیگر انواع فروشگاههای کالا بسته میشوند. و این در واقع درست است – اما این دیدگاه بسیار محدودی است از آنچه خردهفروشی آنلاین با اقتصاد و به طور خاص اقتصاد خردهفروشی انجام میدهد.
چیزی که من در کارم میبینم این است که وقتی مردم خریداران آنلاین مواد غذایی میشوند، کمتر به خواربارفروشی میروند، این همان اثر جایگزینی کلاسیک است که همیشه در مورد آن صحبت میکنیم. اما یک کاری که آنها می توانند انجام دهند این است که برگردند و از تمام وقت پس انداز رفتن به خواربار فروشی برای رفتن به جای دیگری استفاده کنند. و این همان کاری است که می بینم آنها انجام می دهند: کمتر به خواربارفروشی می روند، اما بیشتر به رستوران می روند. بنابراین رستورانها میتوانند از ظهور خردهفروشی آنلاین برنده شوند، کاری است که میتوانید با آن زمان اضافی که نمیتوانید به صورت آنلاین تکرار کنید، انجام دهید. این فقط رستوران نیست. . . آنها به سالنهای بیشتری میروند، و به مکانهای تفریحی بیشتری مانند تئاتر یا سالنهای بولینگ میروند، کارهایی که نمیتوانید به صورت آنلاین انجام دهید.
جی جی: در حال حاضر روی چه چیزی کار می کنید، و برای آینده چه برنامه ای دارید؟
LR: بیشتر داستان در مورد کار از خانه در ابتدا بر روی کاری که با چیزهایی مانند املاک اداری انجام می دهد متمرکز شده است. اما خردهفروشی بخش بزرگی از اقتصاد است و به محل زندگی و محل کار شما بستگی دارد. بنابراین، اگر کمتر به دفتر مرکز شهر می روید، خوب، شاید برای ناهار به Chipotle نروید، و شاید بعد از کار به ساعات خوشی نروید، یا برای قهوه بیرون نروید، این بخش مهمی است. تجارت مرکز شهر
اگر به جای ناهار در خانه هستید، سوال این است: آیا به Chipotle در حومه شهر می روید؟ در این صورت، Chipotles ممکن است فقط محل قرارگیری خود را تغییر دهد. یا، چون درست کردن ساندویچ بسیار آسانتر است، آیا فقط در خانه میمانید و بازدید از رستوران کاملاً ناپدید میشود؟ متوجه میشویم که مردم مراکز شهر را به سمت حومه شهر ترک میکنند، و گاهی اوقات میبینیم که مردم شهرهای بزرگ را به مقصد شهرهای کوچکتر ترک میکنند. این اتفاق می افتد. اما این موسسات خرده فروشی نیز مردم را دنبال می کنند، به روشی که شهود نشان می دهد.
در آن مقاله اصلی، من طرف عرضه را نادیده گرفتم که گویی فروشگاهها چیزی را در مورد استراتژیهای خود تغییر نمیدهند، اما ما شهود خوبی و تجربه روزمره خود داریم که انتظار داریم فروشگاههای مواد غذایی باید کار دیگری برای رقابت انجام دهند. و بنابراین ما سعی خواهیم کرد تا بفهمیم که این پاسخ چگونه است؟ آیا آنها قصد دارند عرضه محصولات خود را تغییر دهند، آیا آنها قیمت های خود را تغییر می دهند، آیا آنها قصد دارند مکان فروشگاه خود را تغییر دهند؟ بنابراین ما سعی خواهیم کرد و واقعاً پاسخ طرف عرضه را ردیابی کنیم.
JG: چه چیزی باعث علاقه شما به مطالعه خرده فروشی شد؟
LR: متوجه می شد که خرده فروشی این جنبه بزرگ و کمتر مورد بررسی املاک تجاری است. و من احساس میکنم که به شیوه زندگی روزمره مردم صحبت میکند، و به همین دلیل است که من واقعاً آن را دوست دارم.
من در واقع از طریق علاقه به بازار مسکن مسکونی به تحصیل در رشته املاک و اقتصاد شهری رسیدم. من کار کردم کیس تراشه در Wellesley، که یکی از مدل های متعارف شاخص های قیمت مسکنو من بعد از لیسانس برای کار در فدرال رزرو رفتم و در بخش مالی مسکن و املاک آنها کار کردم و سپس برای کار در زمینه مسکن به وارتون رفتم. و یک روز، صندلی پایاننامهام مرا به دفترش فراخواند، و – با لهجه فرانسویاش – چنین گفت: “لیندسی، تو نمیتوانی دوشیزه مورتگیج باشی، باید شعبه بزنی.” و من خوب، منصفانه بودم، اما این چیز دیگری که به آن علاقه دارم هنوز در مورد زندگی روزمره مردم است، اما اینکه چگونه فضا تصمیمات مصرف مردم را شکل می دهد، و پیامدهای توزیعی آن.
جی جی: دوست دارید مردم بیشتری درباره اقتصاد بدانند؟
LR: چیزی که به دانشآموزانم وقتی تدریس میکنم زیباترین علم اقتصاد است، چیزی است که در گذشته آشکار بود – که چیزی را در مورد نحوه کار جهان میگوید، و چیز جدیدی را در مورد نحوه کار دنیا برای شما روشن میکند. راه بسیار شهودی . . فکر می کنم بهترین مثال از کار من این است که وقتی آنلاین خرید می کنید، زمان بیشتری می گیرید، سپس می توانید کار دیگری انجام دهید. اقتصاد خوب بسیاری از شهودهای واقعا قوی ما را مشخص می کند که به ما کمک می کند بفهمیم جهان واقعاً چگونه کار می کند تا بتوانیم سیاست بهتری اتخاذ کنیم.
چیز دیگری که ای کاش مردم بدانند این است که اقتصاد به شدت غیر حزبی است، در حالی که احساس می شود همه چیز در جهان فوق جناحی است. این واقعاً در مورد تلاش برای درک انگیزه های مردم و نحوه توزیع منابع برای دستیابی به نوعی هدف سیاست است، و من فکر می کنم در متحد کردن افرادی که ممکن است نظرات شخصی بسیار متفاوتی در مورد بسیاری از چیزها داشته باشند بسیار قدرتمند است تا به زبان مشترک در مورد ابزار صحبت کنند. و اهداف
جی جی: وقتی نوبت به کار شما می رسد، چه چیزی شما را شب ها بیدار نگه می دارد؟ و چه چیزی به شما امید می دهد؟
LR: در طول رونق مسکن در دهه ۲۰۰۰، حرکت بزرگی از وام مسکن سنتی ۳۰ ساله با نرخ ثابت، به سمت وامهای مسکنی که دارای نرخهای تبلیغاتی یا دورههای فقط بهره بودند، یا میتوانستند استهلاک منفی داشته باشند، رخ داد. ویژگیهای غیرسنتی که به شما امکان میدهد هر ماه وام مسکن ارزانتری نسبت به قرارداد استاندارد داشته باشید. و آنچه که تحقیقات من در آن دوره زمانی نشان میدهد این است که بسیاری از آنها واقعاً ناشی از این نیاز بانکهای خصوصی و وام دهندگانی است که اوراق بهادار با پشتوانه وام مسکن را بستهبندی میکردند تا علیرغم افزایش نرخهای بهره پس از حدود سال ۲۰۰۳ به وامهای اصلی ادامه دهند.
من در شرایط فعلی اقتصادی به این موضوع فکر کرده ام. ما در اواسط دهه ۲۰۰۰ متحیر بودیم – نرخ بهره در حال افزایش است، چرا قیمت مسکن کاهش نمییابد؟ – و در واقع امروز وضعیت و بحث بسیار مشابهی داریم. من خیلی به این فکر میکنم که در کجای سیستم اجازه میدهیم وامهای مسکن همچنان ساخته شوند، و اینکه آیا آن وامهای مسکن جدید که امروز ساخته میشوند، به شیوههایی که یادآور اتفاقات دهه ۲۰۰۰ است، خطرناک هستند یا خیر.
[What gives me hope is that] هر بار که ما شوک فناوری داشته ایم، کل شهرها در صدر قرار گرفته اند. منظورم این نیست که شهرها نمی توانند بالا و پایین شوند. . . اما در کل امید دارم هر بار که فناوری جدیدی اختراع می کنیم که امکان برقراری ارتباط آسان تر در فضا را فراهم می کند، مردم مرگ شهرها را پیش بینی می کنند. آنها تلگراف را اختراع کردند، و مردم می گفتند: “فاصله مهم نیست، پس شهرها ناپدید می شوند” یا تلفن را اختراع کردند، و آنها می گفتند: “شهرها مهم نیستند، ما فقط می توانیم با هم تماس بگیریم، چرا این کار را انجام دهیم.” ما همیشه نیاز به حضوری داریم؟ اینترنت هم همینطور بود. و در تمام آن قسمتها، شهرها دقیقاً برعکس عمل کردند، متراکمتر شدند و مکانهای ارزشمندتری برای زندگی شدند. چیزی که تغییر کرد این بود که چرا مردم می خواستند در آنجا زندگی کنند و چرا شهرها فوق العاده ارزشمند بودند. فکر می کنم هم خرده فروشی آنلاین و هم کار از خانه شانس خوبی برای دنبال کردن این مسیر دارند. بنابراین من قطعا بخشی از جناحی هستم که مدت زیادی روی شهرها شرط بندی می کند.
جی جی: بهترین کتابی که اخیرا خوانده اید چیست؟
LR: چیزی که اخیراً واقعاً به آن توجه کردهام، تلاش برای مرور مجدد درسهای فلسفه است. و یکی از کتابهایی که اخیراً خواندم و واقعاً با من به عنوان یک اقتصاددان شهری صحبت کرد، کتابی بود شهر عادل توسط جو والتون این یک رمان علمی تخیلی است که تصور میکند چه اتفاقی میافتد اگر واقعاً سعی کنید جمهوری افلاطون را با دزدیدن افرادی از سراسر زمان که با صدای بلند آرزوی زندگی در آنجا را داشتهاند، برپا کنید و سعی کنید آن را مطابق با روشی که افلاطون میگوید اجرا کنید. روشی که شهرها باید اداره شوند. بنابراین آنها شهری را درست کردند که دقیقاً مانند نسخه افلاطون است، و البته، بعد از آن، همه چیز بسیار جالب می شود و به روش هایی که من فکر می کردم عالی بود، پیش می رود.
مقالات مرتبط
همکاران در کانون: بازاندیشی مدیریت آب طوفان در غرب
همکاران در کانون: ایجاد فرصت های مالکیت خانه مقرون به صرفه در نیواورلئان
همکاران در کانون: نقشه برداری از انعطاف پذیرترین مناظر ما
جان گوری نویسنده کارکنان موسسه سیاست زمین لینکلن است.
تصویر سرب: لیندسی ریلیهان. اعتبار: عکس محترمانه