۱٫ معرفی
عدم تحرک بدنی چهارمین خطر مرگ و میر در جهان است [
۱]. در ایالات متحده، از هر پنج بزرگسال تنها یک نفر از میزان توصیه شده فعالیت بدنی پیروی می کند که باعث هزینه سالانه ۱۰۰ میلیارد دلار برای مراقبت های بهداشتی می شود. [
۲]. مردم برای حمایت از سلامت نیاز به دسترسی به فضاهای امن و مناسب فعالیت در فضای باز دارند. ترویج فعالیت بدنی مستلزم تلاش عمومی و خصوصی برای طراحی و ساخت محیط های قابل دسترس، امن و راحت است که در آن قرار گرفتن در معرض سبز روزانه، مانند درختان سایه برای آسایش حرارتی و پارک ها برای فعالیت های تفریحی، نقش اساسی ایفا می کند. انواع مختلف قرار گرفتن در معرض سبز فعالیت های فیزیکی مرتبط با زندگی روزمره مانند پیاده روی، آهسته دویدن و دوچرخه سواری را تشویق می کند. این فعالیت ها رفتار حرکتی افراد را تشکیل می دهند (MB) [
3]. بیشتر، اما نه همه، مطالعات موافقند که دسترسی به فضای سبز در تعیین MB مهم است. این بررسی محدوده به مطالعات منتشر شده تا سال ۲۰۲۱ برای ارزیابی معیارهای فضای سبز مانند اندازه، مجاورت و کیفیت می پردازد. ما همچنین به عباراتی که برای توصیف «فضای سبز» و ارتباطات با MB و سلامت استفاده میشود، نگاه کردیم. اهمیت این مطالعه این است که نشان میدهد که چگونه MB، سلامت، و قرار گرفتن در معرض فضاهای سبز در سراسر ادبیات همبستگی دارند. نکته ای در مورد استفاده از کلمه در طول این مقاله ما ترجیح دادیم از اصطلاح “فضای سبز” به جای “فضای سبز” در هنگام اشاره به مناطق طبقه بندی شده به عنوان پارک ها، مناطق باز از جمله زندگی گیاهی و ویژگی های آبی که بخشی از یک محیط طبیعی محسوب می شوند استفاده کنیم. در صورت نیاز، توضیحات بیشتری در رابطه با مقالات بررسی شده ارائه شده است تا مشخص شود که چگونه محققان در مطالعه خود “فضای سبز” را طبقه بندی کردند.
تاثیر قرار گرفتن روزانه در معرض فضای سبز بر سلامت یک ایده قدیمی است. فردریک لا اولمستد، پیشگام معماری منظر قرن نوزدهم، اظهار داشت که عوامل طبیعی، مانند نور خورشید و شاخ و برگ، اثرات بهداشتی و ضدعفونی مثبتی را بر محیط شهری ارائه می کنند. [
۴]. او دید که ازدحام، آلودگی، بهداشت و سایر مسائل مرتبط با شهرنشینی سریع کیفیت زندگی و سلامت مردم را تهدید می کند. او همچنین معتقد بود که قرار گرفتن بیش از حد در معرض صحنه های مصنوعی شهر به سلامت روانی و محدودیت های اجتماعی افراد آسیب می زند. در نتیجه، اولمستد یک مدافع قوی برای ادغام مکان های طبیعی در محیط های ساخته شده شهری بود [
۵].
چندین نظریه از ارتباط بین قرار گرفتن در معرض سبز روزانه و سلامت حمایت می کنند. ادوارد او. ویلسون، طبیعتشناس، فرضیه بیوفیلی را – «وابستگی عاطفی ذاتی انسان به سایر موجودات زنده» – بر اساس هزاران سال تعامل انسان با طبیعت ارائه کرد. [
۶]. نظریات دیگری نیز به دنبال این فرضیه پدیدار شدند، مانند نظریه بازگرداندن توجه – عملکرد حیاتی قلب در بازیابی از خستگی ذهنی. [
۷]; نظریه کاهش استرس – نقش مناظر طبیعی در کاهش استرس [
۸]; و شهرسازی بیوفیلیک – ادغام استراتژیک شهرها از عناصر طبیعی [
۹]. تحقیقات مکانیسمهای زیربنایی قرار گرفتن در معرض طبیعت و سلامت را برای تشویق MB، ایجاد قابلیتها، کاهش آسیبپذیریهای مضر محیطی و بازگرداندن سایر ظرفیتهای ارتقای سلامت گسترش داد. [
۱۰].
با این حال، نوردهی سبز همیشه با MB همراه نیست [
۱۱,
۱۲,
۱۳]. تنها حدود ۴۰ درصد از مطالعات در مورد قرار گرفتن در معرض سبز (اندازه گیری شده با دسترسی به فضای سبز) و MB منتشر شده بین سال های ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰، ارتباط مثبتی را نشان دادند. [
۱۲]. ارتباط منفی ممکن است به دلیل معیارهای متفاوت فضای سبز، مانند اندازه، مجاورت، و کیفیت مگابایت باشد. [
۱۱]. اصطلاحات بیشماری برای این موضوعات اعمال میشود، از جمله «معرض فضای سبز» و «معرض سبزی»، که بر واگرایی یافتهها افزوده است.
پیچیده تر از اندازه گیری نوردهی سبز، تعاریف منطقه ای است که قرار گرفتن در معرض طبیعی در آن رخ می دهد.
شکل ۱ تعاریف مختلف محله یافت شده در مطالعات را نشان می دهد، از (۱) واحد مبتنی بر جمعیت غیر فضایی (منطقه تعریف شده توسط سرشماری)، یا تعاریف فضایی که در آن (۲) یک منطقه دایره ای در اطراف خانه اصلی اندازه گیری می شود (خانه- ناحیه مرکزی)، یا (۳) یک ناحیه بافر در اطراف حرکت فردی (منطقه مبتنی بر مسیر). Chaix [
14] همسایگی تجربی یا خودمحور را بهعنوان ثبت «معرضهای محیطی تجربهشده عینی» تعریف میکند. کارهای موجود اغلب از مناطق تعریف شده سرشماری استفاده می کنند (
شکل ۱الف) یا بافرهای مسکونی (
شکل ۱ب) تعریف مناطق ممکن برای اندازه گیری قرار گرفتن در معرض محیطی. با این حال، برنامههای اخیر گوشیهای هوشمند با سرویسهای GPS دادههای تحرک مکانی و زمانی غنی را ارائه میکنند و پتانسیل قابل توجهی در ارزیابی قرار گرفتن در معرض [
۱۵]. یک مطالعه از داده های ردیابی گوشی هوشمند برای کشف قرار گرفتن در معرض طبیعت از طریق مسیرهای پیاده روی در سطح فردی استفاده کرد. نویسندگان نشان دادند که برآورد قرار گرفتن در معرض طبیعت بر اساس مناطق مبتنی بر مسیر (
شکل ۱ج) اندازه گیری دقیق تری نسبت به اتکا بر سکونتگاه ها یا آنهایی بود که با داده های سرشماری تعیین می شد [
۱۶].
ارزیابی قرار گرفتن در معرض مبتنی بر ردیابی یک جهت امیدوارکننده برای ارزیابی اطلاعات پویا و در سطح فردی در مورد قرار گرفتن در معرض محیطی روزانه ارائه میکند. با این حال، ما پیشنهاد می کنیم که درک بهتری از رابطه بین قرار گرفتن در معرض طبیعی و MB، به ویژه در مورد کمک به سلامت، هنوز مورد نیاز است. بنابراین، ما پیشنهاد می کنیم از یک مدل فراگیر استفاده کنید که قرار گرفتن در معرض طبیعت، MB، و پیامدهای سلامتی را به هم مرتبط می کند تا به اصلاح اصطلاحات و مشخص کردن اندازه گیری های مواجهه برای ارزیابی ارتباط ادبیات مطالعه با MB، سلامت و سبزی کمک کند. ما ابزاری را اتخاذ کردیم که Chaix و همکارانش. (۲۰۱۲) برای نشان دادن سه گانه محله – تحرک – سلامت استفاده شد [
۲۶]. در یک مقاله انتقادی، Chaix و همکاران. یک ابزار نقشه برداری تعاملی (
شکل ۲) برای ارزیابی الگوهای تحرک فردی استفاده می شود. این
nmb سه گانه بر اساس داده های فعالیت و مکان، رفتار فضایی و محیط های ساخته شده تعمیم یافته است. آنها یک برنامه مبتنی بر وب را برای تجسم و ارزیابی برنامه های سفر، مقاصد سفر و فضاهای فعالیت (VERITAS) برای مکان یابی فعالیت ها و مسیرها برای افراد معرفی کردند. رویکرد آنها، با این حال، تعاملات بالقوه انسان و طبیعت (به عنوان مثال، چگونه طبیعت مردم را به حرکت جذب می کند) در نظر نمی گیرد. ما سه گانه nmb را به گونه ای تغییر دادیم که “قرار گرفتن در معرض سبز روزانه” را شامل شود. ما از سه گانه جدید بین قرار گرفتن در معرض سبز روزانه، پیامدهای سلامتی و رفتار تحرک برای ارزیابی اینکه آیا تعاملات انسان و طبیعت از ادعاهای مطالعه در مورد سلامت و تحرک گنجانده شده است یا حذف شده است، استفاده کردیم.
سه گانه محله-تحرک-سلامت با ترکیب «قرار گرفتن در معرض سبز روزانه» (DGE)، با بحث های کنونی قرار گرفتن در معرض طبیعت سازگار می شود.
شکل ۲). DGE اشاره به قرار گرفتن در معرض پویایی با فضای سبز است که یک فرد به صورت محلی در معرض آن قرار می گیرد که با MB اندازه گیری می شود. این چارچوب فرض میکند که قرار گرفتن در معرض سبز روزانه باعث ارتقا یا مهار MBها میشود و جهتهای روزانه آنها را تحت تأثیر قرار میدهد. قرار گرفتن در معرض سبز روزانه ممکن است از طریق مگابایت یا قرار گرفتن در معرض ساکن بر سلامت تأثیر بگذارد. MB های خارج از تنظیمات سبز نیز بر نتایج سلامتی تأثیر می گذارد. در نهایت، شرایط سلامت مگابایت روزانه و کل سبزی تجربه شده را محدود می کند.
برای ارزیابی شواهد برای این مدل، ما بر روابط بین DGE، MB و نتایج سلامت تمرکز کردیم. هدف اصلی ما بررسی روشهایی برای ارزیابی DGE در مطالعات سلامتی مربوط به تحرک سبز و تحرک بود. ثانیاً، ما چگونگی مدلسازی DGE را در مطالعات سلامتی مربوط به تحرک سبز و تحرک بررسی کردیم.
۲٫ روش ها
با توجه به تنوع اصطلاحات و مفاهیم مرتبط، ما یک رویکرد بررسی محدوده را انتخاب کردیم [
۲۷]. یک بررسی محدوده، مروری بر مجموعه وسیع و متنوعی از ادبیات پیرامون یک موضوع گسترده ارائه میکند. ما مطالعات مربوطه را با انجام جستجوی کلمات کلیدی تا ۲۶ نوامبر ۲۰۲۱ در مجموعه Web of Science Core بازیابی کردیم. ما نتایج جستجوی جستجو را در دستههای انتخاب شده اصلاح کردیم: محیط عمومی، بهداشت حرفهای، مطالعات محیطی، جغرافیا، مطالعات شهری، و برنامهریزی شهری منطقهای، و دو جستجو با یا بدون MB انجام دادیم. اولین جستجو شامل موارد زیر بود: (مکانی یا پویا یا روزانه) (معرض سبزی یا قرار گرفتن در معرض طبیعت یا قرار گرفتن در معرض سبز یا تماس با طبیعت یا برخورد با فضای سبز) و (MB یا الگوی تحرک یا مسیر پیادهروی یا مسیر راه رفتن یا فضای فعالیت یا مکان فعالیت ). جستجوی دوم شامل موارد زیر بود: (فضایی زمانی یا پویا یا روزانه) (قرار گرفتن با سبزی یا قرار گرفتن در معرض طبیعت یا قرار گرفتن در معرض سبز یا تماس با طبیعت یا برخورد با فضای سبز) و سلامت.
میز ۱ معیارهای ورود به مقالات واجد شرایط را نشان می دهد. ما جمعیت مورد مطالعه را بر اساس سن، جنسیت، نژاد یا سلامت محدود نکردیم. ما با حذف مطالعات در مناطق روستایی یا حومه شهر، بر بافت های شهری تمرکز کردیم. طرح های مطالعه می تواند تجربی، مشاهده ای یا زیست محیطی باشد. تجزیه و تحلیل های مورد نیاز برای در نظر گرفتن سبزی شهری اندازه گیری شده به طور عینی (به عنوان مثال، سرسبزی، “فضای سبز”) و MB ها به طور عینی یا ذهنی ارزیابی شده است. هیچ محدودیتی برای رویکرد تحلیل یا تاریخ انتشار وجود نداشت.
جدول ۲ شامل تعاریف بر اساس مطالعه است. منبع داده مربوطه، اندازه، و اندازه گیری برای نوع فضای سبز در هر مطالعه نیز گنجانده شده است. جدول معیارهای ورود به مقالات واجد شرایط را نشان می دهد. ما جمعیت مورد مطالعه را بر اساس سن، جنسیت، نژاد یا سلامت محدود نکردیم. ما با حذف مطالعات در مناطق روستایی یا حومه شهر، بر بافت های شهری تمرکز کردیم.
جستجوی اولیه ۱۸۳ رکورد شامل ۱۷۹ سند از Web of Science و چهار منبع دیگر به دست آورد.
شکل ۳). پس از حذف ۱۶ مورد تکراری، ۱۶۷ رکورد باقی ماند. پس از غربالگری، ۲۰ مقاله مرتبط را قرار دادیم [
۱۶,
۲۸,
۲۹,
۳۰,
۳۱,
۳۲,
۳۳,
۳۴,
۳۵,
۳۶,
۳۷,
۳۸,
۳۹,
۴۰,
۴۱,
۴۲,
۴۳,
۴۴].
مطالعات منتشر شده از سال ۲۰۱۸ عمدتاً از کشورهای توسعه یافته بوده است (
شکل ۴). ایالات متحده (n = 7) و چین (n = 6) کشورهای رایجی هستند که در آنها مطالعات انجام شده است. کشورهای دیگر عبارتند از استرالیا، بریتانیا، آلمان، اسپانیا و سایر کشورهای اروپایی.
همه ۲۰ مطالعه از طرح های مشاهده ای استفاده کردند. فقط دو نفر جمع آوری داده های طولی داشتند [
۳۱,
۳۸]; بقیه داده های مقطعی داشتند. جمعیت مورد مطالعه شامل بزرگسالان و محدوده سنی خاص، مانند کودکان/نوجوانان بود [
۲۸,
۳۰,
۳۶,
۳۹] و پیری شناختی در سنین بالاتر در سالمندان [
۳۱]. مطالعات در کنار سایر ویژگی ها، مانند تمرکز بر کارگران یقه سفید، متفاوت بود [
۴۲]، دانشجو [
۳۳]، یا زنان باردار [
۴۰]. حجم نمونه از ۳۲ متغیر بود [
۳۴] به ۲۴۶۰۱ [
۳۹].
ارزیابی DGE بر روی رفتارهای مکانی – زمانی افراد بود. برای سهولت در تفسیر، ما آنها را به سه دسته اصلی طبقه بندی کردیم: (۱) ارزیابی لحظه ای بوم شناختی، (۲) ارزیابی اثر، و (۳) ارزیابی مکانی-زمانی. ما همچنین زیرمجموعه هایی را برای هر نوع مهم ایجاد کردیم (
جدول ۳). خلاصه هر یک در بخش های زیر آمده است.
۴٫ بحث و جهت گیری های آینده
مطالعاتی که رابطه بین نوردهی سبز و MB را ارزیابی میکنند در اندازهگیری قرار گرفتن در معرض و تحرک با چالشهایی روبرو هستند. محققان از معیارهای مختلفی برای تعریف و کمیت قرار گرفتن در معرض سبز استفاده کردهاند، از جمله اقدامات عینی مانند سنجش از دور و دادههای GIS و اقدامات ذهنی مانند گزارشهای شخصی و اقدامات درک شده. به طور مشابه، اندازههای مگابایت به طور گستردهای متفاوت است، از جمله گزارشدهی خودکار، اقدامات مبتنی بر شتابسنج، و ردیابی GPS. این تفاوتها در اندازهگیری، مقایسه یافتهها در مطالعات و نتیجهگیری در مورد رابطه بین قرار گرفتن در معرض سبز و MB را دشوار میکند. مطالعات اولیه در مورد قرار گرفتن در معرض سبز، تحرک و سلامت به اندازه گیری الگوهای رفتاری انسان پویا یا قرار گرفتن در معرض سبز ناشی از تحرک فضایی و زمانی متکی نیست.
برای این مطالعه، ما از مرور محدوده استفاده کردیم. بررسیهای محدوده، ارزیابیهای مقدماتی ادبیات هستند که شکافهای دانش را شناسایی میکنند، ادبیات را شامل میشوند و مفاهیم را روشن میکنند. ارزش بازبینی محدوده در مقابل بررسی سیستماتیک این است که امکان ترکیب شواهد را فراهم می کند. مطالعات آتی شامل بررسی ادبیات سیستماتیک در مورد تحرک، فضای سبز و زیستگاه های شهری خواهد بود.
مطالعه ما نشان میدهد که ۶۰ درصد از مطالعات منتشر شده بین سالهای ۲۰۰۰ و ۲۰۱۰ ارتباط کمی بین قرار گرفتن در معرض سبز و MB نشان میدهند. توضیحات احتمالی این است که ارتباط منفی ممکن است به دلیل معیارهای متفاوت فضای سبز، مانند اندازه، مجاورت و کیفیت مگابایت باشد. تعیین چگونگی مطالعه این پدیده با توجه به این تنوع دشوار است، و در اصطلاحات به کار رفته در این موضوعات، از جمله «معرض فضای سبز» و «معرض سبزی» که بر واگرایی یافتهها میافزاید، سازگاری کمی وجود دارد.
پس از بررسی ادبیات، یک اصطلاح قابل تعمیم، قرار گرفتن در معرض سبزی روزانه (DGE) را پیشنهاد کردیم، که قرار گرفتن در معرض سبزی را در محیط روزمره یک فرد برای کاهش تناقضات و ترویج مقایسههای متقابل معنیدار مشخص میکند. در مرحله بعد، ما ۲۰ مطالعه مرتبط منتشر شده از سال ۲۰۱۰ را بررسی کردیم که MB پویا را در نظر می گرفتند و به ویژگی های رفتاری یا مکانی-زمانی فضای سبز پرداختند. ما سه دسته از ارزیابیهای شناساییشده در ادبیات را برای قرار گرفتن در معرض سبز روزانه (DGE) گزارش کردیم: (۱) ارزیابی لحظهای اکولوژیکی، (۲) ارزیابی اثر، و (۳) ارزیابی مکانی – زمانی. ارزیابیها شامل زیرمجموعههایی است که واجد شرایط بودن نحوه مواجهه و در چه بازه زمانی است، به عنوان مثال، روزانه، در طول مسیر سفر، یا بهطور واقعی توسط شرکتکنندگان گزارش میشود. ما چهار رابطه مدلسازی را در مطالعات پژوهشی شناسایی کردیم: (الف) اعتدال، (ب) میانجیگری، (ج) مستقل، و (د) تمایز نیافته.
ارزیابی و مدل سازی DGE مزایایی برای تحقیق و سیاست دارد. قرار گرفتن در معرض فضای سبز از اصطلاحات و رویکردهای بسیاری استفاده می کند. DGE این مشکل را حل نمی کند، اما چارچوبی یکپارچه برای در نظر گرفتن اینکه چگونه قرار گرفتن در معرض روزانه و تحرک بر نتایج سلامتی تأثیر می گذارد، ارائه می دهد. ارجاع به این چارچوب هنگام تعریف نوردهی ها و مسیرهای مکانیکی کمک می کند.
استفاده از DGE به عنوان یک مفهوم در طراحی و سیاستگذاری محیطی به مدیریت شواهد نشان میدهد که چگونه سبزی و تحرک سلامت انسان را ارتقا میدهد. جهتهای آتی شامل ارزیابی ادامه ادبیات در تحرک و فضای سبز، سیاستگذاری و برنامهریزی است. درک بهتر از تأثیر تحقیق بر تصمیمگیریهای سیاست میتواند استفاده از DGE را به عنوان ابزاری برای ارزیابی قرار گرفتن در معرض سبزی برای شرایط شهری موجود تشویق کند. DGE، به عنوان یک اصطلاح قابل تعمیم، پیشرفتی را نسبت به اصطلاحات فعلی ارائه می دهد. DGE، مانند سه گانه محله – تحرک – سلامت، چارچوبی ایجاد می کند که مفاهیم متفاوت را در رشته های مختلف به هم پیوند می دهد. هنگامی که به عنوان یک ابزار تحلیلی با روابط مدلسازی به کار میرود، به سیاستگذاران و ذینفعان راهی برای طبقهبندی عناصر و روشها در هر مطالعه میدهد. طراحی فضاهای سبز همیشه در حال تحول است و یکی از محدودیت های DGE کاربرد چارچوب در مواجهه با گونه شناسی های جدید فضای سبز است. علاوه بر این، ابزارهای فنی فعلی مورد استفاده برای جمع آوری داده ها ممکن است اشکال جدیدی از داده های تجربی را ارائه دهند.
سؤالات تحقیقاتی آینده شامل موارد زیر است: چگونه می توانیم معیار قرار گرفتن در معرض سبزی را برای تسهیل مطالعات مقایسه ای در مناطق و جمعیت های مختلف استاندارد کنیم؟ سیاست گذاران چه نقشی می توانند در ارتقای ادغام عناصر طبیعی در محیط های ساخته شده شهری ایفا کنند؟ و چگونه فناوریهای نوظهور مانند سنجش از دور و یادگیری ماشینی میتوانند به ارزیابی بهتر قرار گرفتن در معرض فضای سبز و پیامدهای سلامتی کمک کنند؟ ابزارهای فناورانه جدید با تکنیک های جدید و عناصر احتمالاً هنوز پیش بینی شده استفاده و درک محیط ساخته شده ارائه خواهند شد. یکی از سؤالاتی که مستقیماً در ادبیات به آن پرداخته نمی شود، اما اهمیت فزاینده ای دارد، زیرا حفظ فضای سبز در اکوسیستم های شکننده فزاینده یا با منابع محدود دشوارتر می شود، مسئله برابری و دسترسی است. ما باید اطمینان حاصل کنیم که تعاریف ما از فضای سبز شامل و نماینده جوامع مختلف است. دسترسی به فضای سبز و مزایای سلامتی آن باید برای شرایط و جوامع مختلف اجتماعی-اقتصادی در دسترس باشد. سیاستگذاران به ابزارهایی مانند DGE نیاز دارند تا اطمینان حاصل کنند که جوامع به حاشیه رانده شده دسترسی برابر به فضای سبز دارند. برنامه ریزی و طراحی فضای سبز نقش مهمی در کاهش اثرات منفی تغییرات آب و هوایی، به ویژه بر روی جمعیت های آسیب پذیر خواهد داشت. DGE علاوه بر این ممکن است به عنوان منبعی برای ارتباطات بهداشت عمومی و راهی برای افزایش مشارکت و مشارکت جامعه در ارتقاء آگاهی از مزایای سلامتی دسترسی به فضای سبز باشد.
با وجود این چالشها، شواهد فزاینده نشان میدهد که قرار گرفتن در معرض فضای سبز میتواند فعالیت بدنی را تقویت کند و نتایج سلامتی را بهبود بخشد. هدف این بررسی محدوده، کمک به درک ما از این رابطه با پیشنهاد یک معیار جدید از قرار گرفتن در معرض سبز، قرار گرفتن در معرض سبزی روزانه (DGE)، و با بررسی و مقایسه اندازهگیریهای موجود در معرض قرار گرفتن در معرض سبز و رابطه آنها با MB و پیامدهای سلامتی است. با ترکیب این ارزیابیها و روابط مدلسازی DGE، این بررسی به تجزیه و تحلیل و ارتباط بهتر عوامل محیطی ارتقاء سلامت به طراحان و سیاستگذاران محیطی کمک میکند.
ما نمیتوانیم پیشبینی کنیم که در آینده چقدر زیستگاه طبیعی به دلیل شهرنشینی از دست خواهیم داد. ما فواید سلامتی فعالیت بدنی و قرار گرفتن در معرض فضای سبز را می دانیم. رفتار تحرکی در خلاء اتفاق نمی افتد. زمینه محیطی نیازمند تجزیه و تحلیل تعامل پویا بین رفتار و قرار گرفتن در معرض محیطی است. نوردهی سبز به طور مشابه پویا است و حالت سفر را با ارزیابی فضا و زمان در خود جای می دهد. بدون درک بهتر از ویژگیهای خاص مواجهههای پویا با فضای سبز که فعالیتهای ارتقای سلامت را جذب و تشویق میکنند، طراحان و سیاستگذاران نمیتوانند از راههایی برای غلبه بر اثرات بد شهرنشینی استفاده کنند.