۳٫۲٫ تخمین پارامترهای مدل
جدول ۲،
جدول ۳،
جدول ۴ و
جدول ۵ هزینه های معامله برآورد شده را که در مقدار آستانه بین هر جفت قیمت بیان می شود، ارائه دهید. ذیل [
۱۶]سه نوع مدل باند آستانه در این جداول ارائه شده است. در ابتدا، یک باند هزینه تراکنش با یک آستانه متقارن بدون تغییر در نظر گرفته شد، که یک فرض رایج در بسیاری از آثار علمی است. برآورد این چارچوب به عنوان معیاری برای ارزیابی چارچوب باند آستانه متغیر پیشنهادی است. پارامترهای استنباطشده از چارچوب آستانه تغییرناپذیر، بینشهایی را در مورد استحکام ارتباطات بازار ارائه میکند، و تفاوتهای قیمتی اساسی را که برای تحریک فعالیتهای آربیتراژ ضروری است، آشکار میکند. پس از آن، دو دسته از چارچوبهای باند آستانه متغیر محاسبه شدند. یکی هزینه های معاملاتی یکنواخت را در سراسر بازارها فرض می کند، در حالی که دیگری عدم تقارن را مجاز می کند و هزینه های متنوع مرتبط با جهت گیری های تجاری را منعکس می کند. برای مثال، جنبههای زیرساختی حملونقل اغلب به نفع جریانهای یک طرفه است، در نتیجه هزینههای مبادله را بهطور متناظر تحت تأثیر قرار میدهند. مقایسه اولیه کفایت بین تخمین مدل باند ثابت و متغیر به ارزیابی مناسب بودن مشخصات آستانه متغیر برای ترسیم پیکربندیهای پیوند قیمت کمک میکند. [
۱۷].
پیاز از نظر سطح زیر کشت و ارزش تولید در شیلی رتبه دوم را دارد. این منطقه که عمدتاً در مناطق مرکزی (منطقه کلان شهر، پنجم و هفتم) رشد می کند، به طور متوسط سالانه ۱۰۰۰۰ هکتار در دهه گذشته حفظ شده است. تقریباً ۴۰ درصد از این مساحت به پیازهای زودرس و میان فصل و ۶۰ درصد به نگهداری پیاز اختصاص دارد. [
۱۸].
نتایج برای جفتهای قیمت، بهویژه VR-VIIR و VR-MR، آستانههای منفی را نشان میدهند، که نشاندهنده یک رابطه غیرخطی بالقوه بین قیمت سوخت و قیمت سبزیجات در این مناطق است. قابل توجه پ– مقادیر در آزمون کینان از شواهد غیر خطی بودن رابطه بین جریان های بازار و قیمت سوخت پشتیبانی می کند. این نشان می دهد که تغییرات در قیمت سوخت اثرات غیر خطی را بر قیمت پیاز نشان می دهد و بر اهمیت حسابداری چنین پیچیدگی هایی در تجزیه و تحلیل تاکید می کند.
شواهد قبلی نشان میدهد که ظرفیت ذخیرهسازی میتواند میزان انتقال قیمت را محدود کند، که تحت تأثیر تأثیر هموارسازی آربیتراژ بر فرآیند شکلگیری قیمت است. [
۱۹]. توانایی تولیدکنندگان برای بازاریابی پیازهای ذخیره شده در هر زمان، تأثیر آن بر انتقال سیگنال قیمت را محدود می کند. این یافتهها پیامدهای مهمی برای درک پویایی قیمت در زنجیرههای ارزش تجارت کشاورزی در این مناطق تولیدکننده کلیدی دارند. استراتژیها و سیاستهای مرتبط با تولید و بازاریابی سبزیجات در این زمینهها، مانند بهبود ظرفیت ذخیرهسازی و تشویق سرمایهگذاریهای زیربنایی، میتواند به بازار پیاز انعطافپذیرتر و عادلانهتر در شیلی کمک کند.
در تناقض با سبزیجات جایگزین، نیمی از کشت کاهو در مجاورت مرکزی شیلی (IVR، VR، و MR) رخ می دهد. این منطقه تحت فواصل کاشت دوگانه (مارس-مه و اکتبر-نوامبر) با مدت زمان مختصر پس از برداشت (به طور متوسط ۳ هفته) قرار می گیرد. ارزیابیهایی که از بررسی کینان در چارچوب TAR استفاده میکنند، معیارهای بسیار کاهش یافتهای را آشکار میکنند، و قویاً فرضیه صفر عدم یکپارچگی را رد میکنند.
منفی و معنادار ϕ۰ ضرایب در مدل TAR نشان دهنده تفاوت قیمت قابل توجه بین مناطق است که برای راه اندازی آربیتراژ ضروری است. در مدل TVAR هر دو ϕ۰ ضرایب منفی و معنی دار هستند که نشان دهنده هزینه های معامله مشابه در هر دو جهت است، در حالی که ϕ۱D1 ضرایب کوچک هستند مدل TVEC اجازه می دهد تا هزینه های تراکنش بر اساس جریان تجارت متفاوت باشد که منعکس کننده اثرات فصلی معمولی است. برای تلفن گویا، مثبت اما کوچک است ϕ۱D1 ضریب در تضاد با ضریب منفی اما همچنین کوچک برای MR است.
به طور خلاصه، وجود آستانههای ثابت و متغیر تفاوتهای قیمتی واضحی را که برای فعالسازی آربیتراژ بین بازارها لازم است، برجسته میکند. در نتیجه، قیمتهای سوخت بهعنوان یک پارامتر کاهش در چارچوب یک مدل همانجمادی آستانه ناکارآمد هستند. علاوه بر این، به دست آوردن مزایای آربیتراژ ناشی از اثرات فصلی چالش برانگیز است، که منجر به واکنش حساستر قیمتهای عمده فروشی به افزایش قیمت سوخت و سودآوری نسبتاً کمتر در مقایسه با گونههای دیگر میشود. همانطور که در [
۳]، این شرایط مستقیماً بر حاشیه ناخالص بازارهای عمده فروشی تأثیر می گذارد که با رفتار عرضه نامنظم و دوره کوتاه پس از برداشت برای کاهو تشدید می شود.
در مورد ذرت، مدل TAR فرض میکند که تفاوت قیمت ثابت برای فعالسازی آربیتراژ ضروری است. مقادیر τ برای VR-VIIR و VR-MR، -۰٫۵۷۹۱ *** و -۰٫۸۰۹۲ ***، به ترتیب، نشان دهنده تفاوت قیمت باریک مورد نیاز برای آربیتراژ است. این امر از مشاهدات قبلی ما حمایت می کند که آربیتراژ برای محصولات سالانه (با قیمت تولید پایین) کشش بیشتری نسبت به محصولات نقدی (با تقسیم بندی قیمت بالاتر) دارد، که با تحقیقات قبلی هماهنگ است. [
۲۰,
۲۱].
مدل آستانه متقارن (TVAR) هزینه های تراکنش یکنواخت را در هر دو جهت نشان می دهد که در مقادیر τ نزدیک به صفر منعکس می شود. این امر می تواند به معنای هزینه های تراکنش کمتر یا ادغام بازار بیشتر باشد که احتمالاً تحت تأثیر موقعیت جغرافیایی و تراکم بالای جمعیت هر دو بازار است. مطالعات نشان می دهد که در غیاب محدودیت های زیرساختی، ظرفیت لجستیکی به طور موثر به تقاضا پاسخ می دهد [
۲۲]، منجر به کاهش شرایط آربیتراژ از طریق جریان های اطلاعاتی کارآمدتر می شود. به نظر می رسد این عوامل در بازارهای مورد تجزیه و تحلیل ذرت برآورده می شوند.
مدل آستانه نامتقارن (TVECM) هزینه های مبادله متغیر را بسته به جهت جریان تجارت، با t_lower و t_upper مقادیر نشان دهنده تنوع در مقایسه با سایر سبزیجات، تأثیر متغیر آستانه در میان کمترین میزان است، به این معنی که قیمتهای سوخت پایینتر تنها به میزان محدودی بر حاشیهای که تجارت بین بازارها سودآور باقی میماند، تأثیر میگذارد.
گوجه فرنگی یکی از سبزیجاتی است که به طور مداوم در بازارهای شیلی عرضه می شود و ۷۰ درصد از کل تولیدات گلخانه ای را تشکیل می دهد و زمانی که نمی تواند نیازهای بازار را برآورده کند، مکمل تولید در فضای باز است. [
۲۳]. علیرغم حساسیت به یخبندان زمستانی، گوجه فرنگی تازه در طول سال در دسترس است. این محصول که در شرایط مختلف از منطقه آریکا (شمال-IR) تا والپارایسو و مناطق کلانشهری (Central-VR و MR) کشت میشود، عمدتاً در طی آوریل تا سپتامبر از شمال میآید و عرضه ثابت را تضمین میکند. این ثبات در ساختار رژیم مشاهده شده منعکس می شود. برآوردها نشان می دهد که هزینه های مبادله ای ثابت برای جابجایی گوجه فرنگی در هر دو جهت. آستانه نامتقارن متغیر به هزینه های مبادله اجازه می دهد تا بر اساس جهت جریان تجارت تغییر کند، که زمانی که جریان های کالا عمدتاً یک طرفه هستند بسیار مهم است. علیرغم مناطق تولید در مناطق دور (به عنوان مثال، منطقه اول-IR)، یک جریان سبز ثابت تأثیر هزینه های مبادله بر ظرفیت آربیتراژ را به حداقل می رساند. به نظر می رسد تفاوت در کشش انتقال قیمت بیشتر به زیرساخت ها و لجستیک مربوط می شود تا عوامل عرضه/تقاضای بازار، که نشان می دهد سود دهی کشاورز به سرعت عرضه محصول بستگی دارد تا تفاوت قیمت سوخت بین بازارهای منطقه ای و مرکزی.