۱٫ معرفی
این مقاله ادبیات انگلیسی-آمریکایی مربوط به روشهای بررسی کاربریهای زمین شهری را مرور میکند. اصطلاح «بررسی» در این مقاله به عنوان یک فرآیند فهرستبندی هدفمند، هماهنگ و سیستماتیک که شامل جمعآوری دادههای اولیه (یعنی کار میدانی) است و سوابق کاربریهای زمین موجود را در قالب یک پایگاه داده و/یا به دست میآورد، درک میشود. نقشه.
شکل ۱ از طریق ارائه فرم فهرست میدانی مورد استفاده در بررسی کاربری ها، تصویری از این روش موجودی را ارائه می دهد. نقشه هایی مانند نقشه های موجود در
شکل ۲ و
شکل ۳ خروجی اصلی یا حتی منفرد یک بررسی کاربری های شهری را نشان می دهد. اصطلاح کاربری اراضی شهری برای تعریف واحد سازمانی استفاده می شود که فضای قابل شناسایی را در یک مکان ثابت اشغال می کند و عملکرد شهری خاصی را انجام می دهد. [
۱] (ص ۳۱) [
۲] (صص ۲۲۱-۲۲۶)، [
۳] (ص ۲۷۴). به جز مواردی که اشاره خاصی شده است، در این مقاله بین «کاربری شهری» و «کاربری زمین شهری» تفاوتی قائل نشده است. [
۴]. عبارت قبلی نشان دهنده هر فعالیت فردی است که یک مکان فضایی را اشغال می کند (نگاه کنید به
شکل ۲)، در حالی که دومی نشان می دهد
غالب فعالیت در یک واحد فضایی تعریف شده (نگاه کنید به
شکل ۳).
محرک این بررسی ادبیات مقاله اخیر بود که نشان داد ادبیات برنامه ریزی معاصر فهرست جامعی از روش های موجود برای بررسی کاربری های شهری ارائه نمی دهد. [
۶]. در جستجوی دلایل این حذف، نویسنده این نشریه سه توضیح احتمالی را بررسی کرده است: (الف) روشهای بررسی کاربریهای شهری در حال حاضر به خوبی توسعه یافته است و جایی برای توسعه بیشتر وجود ندارد، (ب) تجزیه و تحلیل و برنامهریزی فضای شهری دیگر نیازی به بررسی کاربری زمین ندارد و (ج) سکوهای جغرافیایی سنجش از دور و جمع سپاری می توانند تصویر روشنی از توزیع و الگوهای کاربری زمین شهری در فضا ارائه دهند و نیاز به بررسی های میدانی را از بین ببرند. با این حال، نویسنده به این نتیجه رسید که هیچ یک از موارد فوق صادق نیست. حتی بیشتر، او تاکید کرد که حذف شناسایی شده بر پتانسیل تحلیل شهری تأثیر منفی می گذارد، زیرا یک چارچوب روش شناختی مناسب کیفیت داده های جمع آوری شده را بهبود می بخشد. علاوه بر این، چنین نظرسنجی زمان و منابع مورد نیاز برای نظرسنجی را کاهش میدهد، طیف وسیعتری از گزینههای تحلیلی را امکانپذیر میسازد، بهروزرسانیهای نظرسنجی آینده را تسهیل میکند و انجام مطالعات تطبیقی را ساده میکند.
این یافته که ادبیات فعلی در مورد بررسی کاربری های شهری ناکافی است به دو دلیل می تواند غیر منتظره تلقی شود. اول، به این دلیل که برنامهریزی معاصر عمدتاً مبتنی بر برنامهریزی کاربری زمین است [
۷,
۸,
۹,
۱۰,
۱۱]و این کم و بیش در طول قرن گذشته وجود داشت [
۱۱]. به عبارت دیگر، شیوهها و چارچوبهای تثبیتشده برای فهرست، تحلیل و برنامهریزی کاربریهای شهری باید از قبل وجود داشته باشد. دوم، زیرا تمام برنامه ریزی ها با نوعی کار تحلیلی شروع می شود و به آن متوسل می شود. بنابراین، کاربری های موجود مبنای اساسی برنامه ریزی آنها را تشکیل می دهد. به طور خاص، بررسی و نقشه برداری آنها به برنامه ریزان اجازه می دهد تا به سؤالات مهم مربوط به نحوه استفاده از زمین در حال حاضر، پویایی تغییرات کاربری زمین، تغییرات کاربری زمین مطابق با مجموعه ای از قوانین و چگونگی تأثیر این تغییرات بر زمین پاسخ دهند. استفاده کنید [
۳] (ص ۲۷۴). با توجه به موارد فوق، یک برنامه ریز به طور منطقی انتظار دارد که به راحتی روش های توسعه یافته را برای بررسی کاربری های زمین شهری در ادبیات فعلی بیابد. هر روش با راه حل های آزمایش شده در سطح فنی و بحث در مورد ارتباط آنها با آخرین پیشرفت های فن آوری همراه خواهد بود. به طور خلاصه، انتظار میرود که یک چارچوب روششناختی کامل پیدا شود، اما انتظاری که برآورده نمیشود. علاوه بر این، از نقطه نظر آموزشی، ارائه یک مطالعه معاصر برای دانشجویان مقطع کارشناسی یا کارشناسی ارشد در مطالعات معماری یا برنامه ریزی دشوار است که در مورد زیربنای نظری اساسی توضیح دهد و توضیح دهد که چگونه بررسی کاربری های زمین شهری انجام می شود.
با توجه به موقعیت کلیدی بررسی کاربری زمین در عمل برنامه ریزی، محققان علاقه کمی به مطالعه توسعه تاریخی روش های بررسی کاربری اراضی شهری نشان داده اند. یک استثنا کتاب رابرت آ. کلارک است:
منابع منتخب در مورد روش های موجودی کاربری زمین، که در سال ۱۹۶۹ منتشر شد و به همین دلیل از تحولات ۵۰ سال گذشته غافل شد [
۱۲]. مطالعاتی که بر تکامل روش شناسی برنامه ریزی تمرکز دارند (نگاه کنید به: [
۱۳,
۱۴,
۱۵,
۱۶]) شامل تحقیق در مورد بررسی کاربری زمین شهری می شود اما موضوع خاص را با جزئیات بیشتر پوشش نمی دهد. مطالعات در مورد راههایی که نقشههای کاربری اراضی تکامل یافتهاند (نگاه کنید به: [
۱۷,
۱۸,
۱۹,
۲۰,
۲۱]) را می توان به عنوان وابسته نزدیک در نظر گرفت. با این حال، آنها به جای روش های پیمایش، بر جنبه نقشه کشی تمرکز می کنند و علاقه خاصی به فضای شهری نشان نمی دهند.
با توجه به شکاف تحقیقاتی فوق، این مقاله به بررسی عمیق ادبیات انگلیسی-آمریکایی مربوط به روشهای بررسی کاربریهای زمین شهری میپردازد. بهعلاوه، بررسیهای میدانی انتخابی را بررسی میکند و پیشرفتهای گستردهتری را در نظریه و روششناسی برنامهریزی در نظر میگیرد، زمانی که این روشها درک انتقادی از روش(های)ی را ارائه میدهند که روشهای نظرسنجی تکامل یافته یا تغییر یافتهاند. هدف این پژوهش سه گانه است. اولین،
برای برجسته کردن مشارکت های کلیدی، با توجه به اینکه برخی از نشریات گذشته در مورد این موضوع حتی با استانداردهای امروزی به طور استثنایی پیشرفته هستند. دوم، به
عناصر اصلی تشکیل دهنده یک روش بررسی کاربری اراضی را ارائه می دهد و
برای بحث در مورد تکامل آنها در طول زمان. سرانجام،
تا زمینه ای برای بحث و تحقیق بیشتر در مورد روش های نظرسنجی فراهم شودبه این دلیل که وضعیت فعلی آنها بر پتانسیلهای تحلیل شهری تأثیر منفی میگذارد، و به این دلیل که تاریخهای روششناختی و مفهومی نادیده گرفتهشدهترین نوع در میان تاریخهای برنامهریزی هستند. [
۲۲].
با توجه به دوره تحت پوشش، مطالعه به ادبیات مربوطه منتشر شده در قرن بیستم به بعد محدود می شود. این انتخابی است که در ابتدا به دلایل عملی دیکته شده است، زیرا ادبیات قدیمی در مورد موضوع کمیاب است و دسترسی به آن دشوار است. علاوه بر این، سادگی بررسیهای قدیمیتر، در نقشههای شکل-زمینی حاصل با برچسبهایی که کاربردهای مهم را نشان میدهند، مشهود است (نگاه کنید به
شکل ۴، فضا را برای بحث درباره پیشینه روش شناختی آنها محدود می کند. این به هیچ وجه اهمیت گره ای این تلاش ها را در نقشه کشی و در پیشرفت تکنیک های بررسی (یعنی اندازه گیری و نمایش) محیط ساخته شده نادیده نمی گیرد یا دست کم نمی گیرد. [
۲۳]. در واقع، نقش این تلاشها در شکلگیری روشهای پیمایش کاربری اراضی برای دورهای که در اینجا مورد مطالعه قرار میگیرد، یک موضوع تحقیقاتی محکم را در بر میگیرد، هرچند که خارج از محدوده مطالعه حاضر است.
۲٫ مبانی اولیه مبتنی بر تمرین در روش های بررسی
سنت نقشه برداری از فضای شهری قبل از تدوین هر طرحی بیش از یک قرن قدمت دارد. در پایان قرن نوزدهم، پاتریک گدس اصول اساسی را به کار برد.
نظرسنجی قبل از طرحرویکرد روش شناختی [
۱۵,
۱۶,
۲۴]، با این استدلال که “
نظرسنجی های مدنییک پیش نیاز ضروری برای هر تمرین در برنامه ریزی شهری بود [
۲۵] (ص ۳۵۵-۳۵۸). دومی شامل بررسیهای جامعی از شرایط اجتماعی، فرهنگی، و محیطی و پیشینیان تاریخی آنها بود و بهطور خاص بررسی کاربری زمین را شامل نمیشد. رویکرد گدس در ابتدا در بررسی شهر قدیمی ادینبورگ در سال ۱۹۰۰ به کار گرفته شد و به زودی به عنوان یک عنصر کلیدی در روششناسی برنامهریزی شهری با تأثیر ماندگار بر دومی شناخته شد. [
۱۳].
روش گدس در سالهای آینده هم توسط پزشکان و هم توسط دانشگاهیان در زمینه برنامهریزی شهری مورد حمایت قرار گرفت. ریموند آنوین، متخصص برنامهریزی پیشرو در انگلستان در آن زمان، از اهمیت بررسیها حمایت کرد، حتی اگر عملی بودن انجام چنین موجودیهای گسترده را زیر سوال برد. Unwin همچنین برنامه ریزان را بر آن داشت تا توزیع مناطق مسکونی، تجاری و تولیدی را بررسی کنند. توزیع پارک ها، عمومی و سایر فضاهای باز؛ و میزان هر کدام [
۲۶] (ص ۱۴۰-۱۴۱). به همین ترتیب، پاتریک ابرکرومبی، یکی از فعالترین برنامهریزان زمان خود و سردبیر مجله Town Planning Review. [
21]، به طور گسترده ای از ایده های گدس حمایت کرد [
۲۷] (ص ۸۵-۸۶)، و همچنین آماده سازی '
طرح های بهره برداری از سطح'. اینها طرح هایی بودند که در آنها “کاربری موجود از هر یار مربع زمین نشان داده شده است” [
۲۸] (ص ۱۸۷). در کتاب خود، ابرکرومبی [
۲۹] همچنین راهنمایی مستقیم در مورد بخش فنی یک نظرسنجی به معنای آموزنده عملی ارائه کرد [
۱۴] (ص ۱۲۳) که بر اهمیتی که وی به ارتباط بین نظریه و عمل قائل بود تأکید می کند.
بررسیهای کاربری زمین در مقیاس بزرگ، که در انگلستان و ایالات متحده به عنوان برنامههای کمکرسانی به کار سازماندهی شد، نقش مهمی در توسعه روشهای پیمایش ایفا کرد. در انگلستان،
بررسی مدنی لندن بزرگ این برنامه که در سال ۱۹۱۵ راه اندازی شد و تا سال ۱۹۱۹ ادامه یافت، ابتکاری برای پیشگیری و تسکین ناراحتی ناشی از شروع جنگ جهانی اول و در نتیجه افزایش بیکاری در میان معماران و نقشه برداران بود. [
۲۱]. این یکی از اولین بررسیهای سیستماتیک در مقیاس بزرگ از کاربریهای زمین در تاریخ معاصر مطالعات شهری است. (در رابطه با سایر بررسی های شهری در آغاز قرن بیستم، نگاه کنید به: [
۱۶] همچنین [
۱۷,
۱۸,
۱۹,
۲۰,
۳۰]. در مورد تاریخچه بررسی کاربری زمین حتی قبل از قرن بیستم، نگاه کنید به: [
۲۱].) این نظرسنجی شامل بیش از ۸۰ برنامه ریز و معمار بود که برخی از آنها در زمینه خود پیشرو هستند، مانند ریموند آنوین، ارنست نیوتن، و HV Lanchester. بیش از ۳۰۰ نمودار و نقشه ارائه کرد که در سال ۱۹۲۰ در گالری های موسسه سلطنتی معماران بریتانیا به نمایش گذاشته شد و توجه معماران و برنامه ریزان را به خود جلب کرد. [
۲۱]. بر اساس نقشه های تولید شده (نگاه کنید به: بایگانی متروپولیتن لندن، LAM/4694)، ممکن است نتیجه بگیریم که بررسی نقشه های بهره برداری (یعنی نقشه های کاربری اراضی) را در ساده ترین شکل خود ارائه می دهد، به این معنا که آنها فقط کاربرد غالب فضایی را نشان می دهند. واحدهایی که گاه با قطعه زمین ها، گاه به مجموعه ای از قطعات با کاربری مشابه و گاه با بلوک های ساختمانی یا حتی مساحت های بزرگتر مطابقت دارند. طبقهبندی کاربردها بهطور خاص برای بررسی توسعه داده شد، و همه استفادهها را در پنج دسته کلی سازماندهی کرد (نگاه کنید به
شکل ۱ در مقاله منتشر شده توسط هویت در سال ۲۰۱۲ [
۲۱]). با توجه به استانداردهای امروزی، این یک طرح طبقه بندی به خوبی توسعه یافته نخواهد بود (کاربردهای خاص با دسته بندی های گسترده همزیست هستند، برخی از دسته ها هویت عملکردی نامشخصی دارند، در حالی که فهرست استفاده ها جامع نیست)، اما ایده توسعه یک طرح طبقه بندی برای خدمت و همگن کردن همه نظرسنجی ها یک نقطه عطف روش شناختی را تعیین می کند.
در ایالات متحده، نیاز به بررسی کاربری زمین توسط کاترین مک نامارا و تئودورا کی هوبارد بیان شد. [
۱۳] (ص ۱۱۴) و به ویژه توسط هارلند بارتولومئو. بارتولومی، که در سال ۱۹۱۴ به عنوان اولین برنامه ریز شهری تمام وقت کشور استخدام شد، مجموعه ای از تکنیک های تأثیرگذار ملی را بر اساس فهرست سیستماتیک کاربری های زمین ابداع کرد (نگاه کنید به
شکل ۵). در طول دهههای بعد، او این بسته را در بیش از ۵۰۰ طرح برای شهرها، شهرستانها، مناطق و ایالتها اعمال کرد. [
۳۱]. بارتولومی به دلیل استفاده از روش های بررسی کاربری زمین برای پیگیری دستور کار جداسازی و طرد نژادی در شهرهای ایالات متحده مورد انتقاد قرار می گیرد. [
۳۲] (ص ۵۰); با این حال، فرهنگ حرفه ای ملی در این سیستم تولید دانش شهری استوار بود، که بر روی عمل برنامه ریزی شهری در بیشتر قرن بیستم حاکم بود. [
۳۱]. صرف نظر از نیات گفتاری یا ناگفته ای که در آن زمان انجام می دادند، بررسی کاربری زمین به سرعت به پیش نیاز برنامه ریزی جامع تبدیل شد و در دهه ۱۹۳۰ به یک “
رویه مرسوم برای برنامه ریزان شهری برای تهیه نقشه هایی که کاربری های موجود از تمام املاک در محدوده شهرداری را نشان می دهد” [
۳۳] (ص ۱۰).
در همان دوره، بررسی های کاربری زمین در مقیاس بزرگ در ایالات متحده انجام شد. اینها به عنوان برنامه های امداد کاری آغاز شدند، همانطور که دو دهه قبل در انگلستان اتفاق افتاده بود. به طور خاص، در طول رکود بزرگ و تحت برنامههای امداد کاری نیو دیل، از سال ۱۹۳۳ تا ۱۹۴۳، میلیونها کارگر بیکار توانا در پروژههای دولتی مشغول به کار شدند. [
۳۴,
۳۵]. تحت این برنامه ها و برای اولین بار در تاریخ آمریکا، بررسی کاربری زمین در این مقیاس انجام شد. برای مثال، بررسی کاربری زمین شیکاگو، حدود ۱۰۰۰۰ نفر را در طول عملیات خود استخدام کرد و بیش از ۲۰۰۰۰ بلوک شهری و ۲۱۲ مایل مربع از منطقه شهری را پوشش داد. [
۳۶] (ص ۲۳۹-۲۴۰). به طور مشابه، بررسی کاربری اراضی لس آنجلس تقریباً ۴۵۰ مایل مربع را در محدوده شهر پوشش داد و ۳۴۷ نقشه کاربری زمین را تهیه کرد.
شکل ۶).
انتخابهای اصلی نقشهبرداری برای نقشههای فوق کم و بیش مشابه بودند و در کل سری نقشهبرداری بیتغییر باقی ماندند. این انتخاب ها به شرح زیر بود: (الف) طرح به عنوان واحد مرجع فضایی پایه برای شناسایی کاربری(ها) غالب انتخاب شد، (ب) کاربری ها در ۱۲ دسته سازماندهی شدند و (ج) فقط تا دو طبقه غالب. استفاده در هر قطعه نقشه برداری شد. نقشه هایی که در همان دوره در بریتانیای کبیر تهیه شده اند، مانند نقشه های موجود در مطالعه، با کیفیت و منطق سازمانی قابل مقایسه هستند.
پیش نویس پیشنهادهای اولیه برای بازسازی پس از جنگ در شهر لندن [
۳۷] (دیدن
شکل ۷). در این نقشه، (الف) ساختمان به عنوان واحد مرجع فضایی پایه انتخاب شد، (ب) کاربری ها در ۹ دسته سازماندهی شدند و (ج) تنها یک کاربری غالب نقشه برداری شد. انتخاب نقشه برداری فقط یک کاربری غالب در هر ساختمان در افسانه نقشه مربوطه، همراه با قراردادها و انتخاب های نقشه برداری اضافی برجسته شده است. علاوه بر این، نقشه استفاده غالب از مناطق جغرافیایی بزرگتر را نشان میدهد (به عبارت بزرگ با فونت طلایی، بسیار کم رنگ در بالای مناطق با مرزبندی نامشخص قرار گرفتهاند، مراجعه کنید).
نظرسنجی های فوق الذکر، به ویژه هنگامی که با
بررسی مدنی لندن بزرگ، توسعه قابل توجهی را در عمل نقشه برداری و نقشه برداری کاربری اراضی شهری انجام شده در این دهه های اول برجسته می کند. آنها همچنین گذار از تجربه گرایی به رویکردهای ساختارمندتر و پیچیده تر برای نقشه برداری و نقشه برداری کاربری اراضی را مستند می کنند. این دگرگونی را باید به سهم کلیدی عمل نسبت داد که نیازهای آن نیروی محرکه اصلی توسعه روش شناختی بود. در واقع، بین سال های ۱۹۳۵ و ۱۹۳۸، تعدادی کتاب راهنما تولید و بین مهندسان و نقشه برداران توزیع شد. [
۳۸,
۳۹] برای کمک به سازماندهی و استانداردسازی روش نقشه برداری. قابل توجه ترین راهنما بود
تکنیکی برای مطالعه کاربری اراضی در شهرها و حاشیه روستایی- شهری، توسط اداره پیشرفت کار در سال ۱۹۴۱ منتشر شد [
۴۰].
به دنبال این موارد، تعداد قابل توجهی از مقالات و بررسی های انتقادی در مورد روش های بررسی کاربری زمین منتشر شد (نگاه کنید به: [
۳۸,
۴۱,
۴۲,
۴۳,
۴۴]). توسعه روششناختی بهویژه در دو مقاله که در سالهای ۱۹۴۱ و ۱۹۴۲ توسط هیو یانگ، مهندس ارشد کمیسیون طرح شیکاگو، و رابرت فیلی، مدیر فنی بررسی کاربری زمین شیکاگو نوشته شدهاند، مشهود است. [
۴۱,
۴۲]. این مقالات دانش تولید شده تا آن زمان را از طریق نظرسنجی های مدیریت پیشرفت کار خلاصه می کنند. برای اولین بار، جداسازی واضح و ارائه سیستماتیک (الف) اهداف یک بررسی، (ب) داده های مکانی مختلف که می توان در طی یک بررسی جمع آوری کرد، (ج) تکنیک های مختلف بررسی، (د) راه ها وجود داشت. برای پردازش و تجزیه و تحلیل کاربریها، (ه) انواع نقشههایی که میتوان تولید کرد، و (و) روشهای سرمایهگذاری بر نتایج بررسی، هم در برنامهریزی شهری و هم به طور کلی. علاوه بر این، نویسندگان بررسیهای شهری را بخشی ضروری از فرآیند برنامهریزی میدانستند، موقعیتی که در بافت تاریخی خاص، درجه قابل توجهی از پذیرش عمومی بررسیهای شهری را به عنوان پیشنیاز هر نوع برنامهریزی نشان میدهد.
در طول دوره ۱۹۳۰-۱۹۵۰، بررسی های کاربری زمین در مقیاس بزرگ برنامه ریزی و انجام شد. اگرچه این بررسیها مختص فضای شهری نیست، اما ظرفیت کلی روششناختی و اداری بخشهای درگیر برای انجام چنین بررسیهای گستردهای را افزایش داد. [
۳۰]. در میان آنها، چند مورد برجسته هستند: بررسی دقیق استفاده از هر رشته در انگلستان، اسکاتلند و ولز در اوایل دهه ۱۹۳۰، که در جلد نهایی سازماندهی و خلاصه شده است.
سرزمین بریتانیا: استفاده و سوء استفاده از آن توسط دادلی استمپ [
۴۵]، منتشر شده در ۱۹۴۸; و
بررسی جهانی استفاده از زمین، که توسط واحد بین المللی جغرافیایی در سال ۱۹۴۹ و با حمایت مالی یونسکو انجام شد (با توجه به آن دو و سایر بررسی های مهم و همچنین نقش آنها در پیشرفت روش ها و تکنیک های پیمایش، نگاه کنید به: [
۲۰,
۳۰,
۴۶,
۴۷,
۴۸,
۴۹,
۵۰]).
به زودی، همه این فعالیت ها در مورد نظرسنجی ها راه خود را به قوانین، هم در انگلستان و هم در ایالات متحده پیدا کرد. در انگلستان،
بخش ۵ قانون برنامه ریزی شهر و کشور در سال ۱۹۴۷ بیان کرد که “
هر مقام برنامه ریزی محلی باید یک بررسی از منطقه خود انجام دهد، و باید […]
گزارش بررسی را همراه با طرح به وزیر ارائه کند“. از آنجایی که بررسی ها برای تهیه هر طرحی اجباری بود، وزارت شهر و شهرسازی کتاب های راهنما در مورد فنون سروی تهیه و منتشر کرد. [
۵۱,
۵۲]، به منظور کمک به برنامه ریزان در این کار خاص (همچنین رجوع کنید به: [
۵۳] (صص ۱۳۹-۱۴۰) [
۵۴] (ص ۸۸، ۱۵۳-۱۵۵)). به طور مشابه، در ایالات متحده، رفتار “
بررسی ها و مطالعات جامع شرایط موجودبا قانون توانمندساز برنامهریزی شهری استاندارد (کمیته مشورتی در مورد برنامهریزی شهر ۱۹۲۸، بخش ۷) و به گفته بارتولومئو ایجاد شد. [
۵۵] (ص ۱۷)، دانش کاربری زمین بیش از یک دستور برنامه ریزی شد. اهمیت حقوقی پیدا کرد. کتاب های راهنمای نقشه برداری و نقشه برداری از کاربری ها نیز در ایالات متحده توسط سرویس مدیریت عمومی منتشر شد [
۵۶,
۵۷]. در واقع، شتاب پشت بررسی فضای شهری چنان قوی شد که از منافع متخصصان درگیر فراتر رفت، تا جایی که دانش آموزان مدارس در ایالات متحده به عنوان بخشی از آموزش معمولی خود، بررسی کاربری زمین را انجام می دادند (نگاه کنید به: [
۵۸,
۵۹]).
۳٫ روش های نظرسنجی در کانون توجه پژوهش های دانشگاهی
تمام این فعالیت های حرفه ای در بررسی کاربری های زمین، برانگیخته شده توسط تحولات در قوانین برنامه ریزی و مطالعات حمل و نقل (که دومی نیاز به بررسی های کاربری گسترده دارد، نگاه کنید به: [
۱۲]، [
۶۰] (ص ۱۱۷))، به نظر می رسد تحقیقات آکادمیک مربوطه را آغاز کرده است. مطالعات و تک نگاری های تخصصی و همچنین بخش های گسترده ای در کتاب های درسی برنامه ریزی که منحصراً به روش شناسی بررسی های شهری می پردازد، منتشر شد. مثلاً کتاب لوئیس کیبل [
۵۴]که در سال ۱۹۵۲ منتشر شد، شامل پنج فصل در مورد تکنیکها و روشهای بررسی و بازنمایی فضای شهری (فصل ۵ تا ۱۰)، و همچنین یک بخش (بخش ۹٫۲) بود که به طور خاص بر بررسی و نمایش کاربریها متمرکز بود. لازم به ذکر است که کتاب کیبل به عنوان یکی از کتب مرجع اصلی شهرسازی به شمار می رفت و بیش از یک دهه این جایگاه را حفظ کرد. [
۱۴,
۵۳]. چند سال بعد، در سال ۱۹۶۳، جان ان. جکسون کتابی را منتشر کرد که به طور خاص بر بررسیهای برنامهریزی شهر و روستا متمرکز بود، که موضوع بررسیهای شهری را حتی جامعتر و با جزئیات بیشتر پوشش میداد و فصلی را به طور خاص به بررسی کاربری زمین و ساختمان اختصاص میداد. [
۶۱] (ص ۱۰۸-۱۲۹). کتابشناسی مشروح
منابع منتخب در مورد روش های موجودی کاربری زمین، که توسط رابرت آ. کلارک در سال ۱۹۶۹ نوشته شده است، حجم عظیم ادبیات مربوطه تولید شده در آن زمان را خلاصه می کند. [
۱۲].
در اصل، بیشتر مشارکتهایی که تاکنون مورد بحث قرار گرفتهاند، مجموعهای از دانش تجربی انباشتهشده است که به تدریج از طریق انجام بررسیهای شهری به دست آمده است. با این حال، تعداد محدودی از مطالعات از تجربه گرایی دور شده و رویکرد علمی تری اتخاذ کرده اند. این نشان دهنده یک تغییر عمده است که نشان دهنده گذار از یک دوره به عصر دیگر است.
این تغییر به سمت رویکردهای علمی تر، البته بخشی از چرخش گسترده تر به سمت پوزیتیویسم است، به ویژه در جغرافیای شهری و انسانی در آثار هارولد مایر، کلاید کوهن، پیتر هاگت، ریچارد چورلی، و دیوید هاروی. [
۶۲,
۶۳]. در مورد روشهای بررسی کاربری اراضی، مشارکتهای تحتتاثیر این رویکرد جدید، اصول نظری و روششناختی اساسی را فرموله کرد و به توسعه و اصلاح اصطلاحات مربوطه کمک کرد. این امر از طریق قرار دادن کل فرآیند بررسی در چارچوب معرفتشناختی گستردهتر یا از طریق تلقی بررسیهای کاربری اراضی بهعنوان یک حوزه تحقیقاتی مستقل به دست آمد. چنین مشارکت هایی از دو نقطه شروع متفاوت سرچشمه می گیرد:
اولین مورد است
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری کتاب درسی، منتشر شده توسط فرانسیس استوارت چاپین در سال ۱۹۵۷ (ویرایش دوم در سال ۱۹۶۵)، که در آن او دو فصل را به بررسی کاربری های شهری اختصاص داد. [
۶۴]. در تلاش برای ارزیابی کار او، ممکن است توجه داشته باشیم که تلاش او نظریه و روششناسی نقشهبرداری کاربری اراضی را به روشهای مختلفی ارتقا داد:
- (آ)
-
در ابتدا، او اصطلاحات استفاده از زمین را اصلاح کرد (مساله ای که هنوز برای بحث و ارتقاء بیشتر باز است؛ ببینید: [
۴]) از طریق تعریف “
فعالیت های شهریبه عنوان عناصر عملکردی و پویای فضای شهری که بیان فضایی را در قالب
کاربری های زمین'.
- (ب)
-
وی بررسی و تحلیل فعالیتهای شهری را در چارچوب تفکر سیستمی قرار داد که در آن شهرساز باید سیر تحول سیستمهای فعالیت را بررسی و تفسیر کند تا شکل آینده آنها را پیشبینی کند و در نهایت از نظر کاربریها برنامهریزی کند. علاوه بر این، او یک '
سیستم موجودی مداوم“، که به عنوان یک “
سیستم هشدار پیشرفتهبرای پیش بینی تغییرات مهم در مکان الگوهای فعالیت (نگاه کنید به: [
۲]) (ص ۲۲۱–۲۲۶ و ۲۵۵).
- (ج)
-
او موارد زیر را در یک چارچوب واحد از درک ادغام کرد: گونهشناسی فعالیتها، الگوهای رفتاری موجود (یعنی جابجایی افراد، کالاها و خدمات در میان انواع مختلف فعالیتها)، الگوهای فضایی حاصل، و مطالعه امکانپذیری آنها. شکل آینده، و همچنین برنامه ریزی آنها (ص ۲۲۶-۲۳۱).
- (د)
-
او روشهایی را برای بررسی و مطالعه هر نوع فعالیت خاص (یعنی شرکتها، مؤسسات و خانوارها) و زیرشاخههای آنها ارائه کرد (صص ۲۳۱-۲۵۳).
- (ه)
-
او دستورالعمل های فنی را ارائه کرد و برنامه ریز را برای عملیات نقشه برداری کاربری زمین در دنیای واقعی در رابطه با موارد زیر آماده کرد: انتخاب یا/و تهیه نقشه های مرجع/پایه (صص ۲۵۷-۲۶۴). طبقهبندی کاربریها به شیوهای که از نظر سیستمهای فعالیت مورد بحث در بالا معنادار باشد (صص ۲۷۱-۲۸۳). آماده سازی مورد نیاز برنامه ریز قبل از بررسی میدانی واقعی (صص ۲۸۴-۲۸۵). تکنیک های مورد استفاده در بررسی های میدانی (ص ۲۸۵-۲۹۱). و نقشه برداری کاربری ها (صص ۲۹۲-۲۹۸).
حتی اگر مشارکتهای زیر (د) و بهویژه (ه) با یک سطح نظری از تفصیل مطابقت نداشته باشد، دقیقاً این واقعیت است که کار او هم به مسائل نظری و روششناختی و هم به جنبههای فنی و عملی بررسیهای کاربری اراضی میپردازد. که کمک او را حتی با معیارهای امروزی بسیار ارزشمند می کند.
دومین نقطه شروع تحقیقاتی است که به ویژه در مورد طبقه بندی کاربری ها انجام شده است. این موضوع هم برای بررسی و هم برای مطالعه و تحلیل کلی فضای شهری از اهمیت عملیاتی استثنایی برخوردار است [
۶۵]. اولین مطالعه در مورد موضوع طبقه بندی زمین به کار لاوجوی در سال ۱۹۲۵ برمی گردد [
۶۶]. برخی از مطالعات مهم در این زمینه نیز در سال ۱۹۴۱ در شماره ویژه طبقه بندی اراضی منتشر شد
مجله موسسه برنامه ریزان آمریکا (رجوع کنید به شماره سوم جلد هفتم). با این حال، تا اواخر دهه ۱۹۵۰ بود که اولین پایه های تئوریک انضمامی شکل گرفت. رابرت اسپارکس ابتدا بر نیاز به توسعه یک طرح طبقه بندی که سازگار، جامع و منعطف باشد، به منظور قابل مقایسه کردن بررسی ها و تحقیقات در مورد کاربری های شهری تاکید کرد. [
۶۷]. ایروینگ شاپیرو [
۶۸] از فقدان معیارهای روشن در طبقه بندی کاربری زمین انتقاد کرد که تمایل به ترکیب ویژگی های اقتصادی، قانونی، معماری و عملکردی در طرح طبقه بندی یکسان داشت. او همچنین با توصیه هایی برای ساختار یک طرح طبقه بندی که صرفا بر اساس آن است
فعالیت ها در هر سایت خاص انجام می شود (همچنین ببینید: [
۶۰] (ص ۱۱۷)). در نهایت، او تاکید کرد که تنها از چنین طرح طبقه بندی می توان برای اهداف نقشه برداری کاربری اراضی استفاده کرد. با این وجود، آلبرت گوتنبرگ بود [
۶۹] که موفق به تولید یک سری طرحهای طبقهبندی شد که به همه نگرانیهای نظری و عملی فوق توجه میکرد. به طور خاص، هر طرح بر اساس یک بعد واحد از ویژگیهای کاربری زمین زیر بود: درجه توسعه سایت، نوع ساختمان، استفاده واقعی (یعنی فعالیت کاربری زمین)، «استفاده بیش از حد» اقتصادی، و ویژگیهای فعالیت (مثلاً اندازه). ، ریتم، دامنه تأثیر و تأثیر مادی بر حواس).
در همان زمان، طبقه بندی کاربری اراضی به نمایندگی از سازمان های دولتی به صورت پویا در حال پیشرفت بود. به ویژه، کمیته مشورتی طبقه بندی زمین در منطقه شهری دیترویت در سال ۱۹۶۲
کتابچه راهنمای طبقه بندی کاربری اراضی [
۷۰]. این راهنما طراحی شده است تا توصیف منسجمی از ساختار کاربری زمین را در هر سطحی از جزئیات مورد نیاز برای خدمت به اهداف هر بررسی ممکن سازد، خواه یک روستا یا یک منطقه شهری باشد (به پیش گفتار و پیشگفتار این راهنما مراجعه کنید). متأسفانه، طرح طبقه بندی ارائه شده توسط این راهنما از دام های شاپیرو جلوگیری نکرد [
۶۸] و گوتنبرگ [
۶۹] در طرح های مختلف طبقه بندی قبلی شناخته شده است. با این حال، این راهنما از بسیاری جهات نقطه عطفی در روش بررسی کاربری اراضی بود – و هنوز هم هست – همانطور که برای اولین بار در مطالعات شهری، یک طبقهبندی منسجم، سیستماتیک، ساختارمند و بسیار دقیق از کاربریها را همراه با کلی ارائه کرد. توصیه ها و دستورالعمل ها در مورد تکنیک های بررسی و نقشه برداری.
در سال ۱۹۶۵، اداره نوسازی شهری، با همکاری دفتر فواید عمومی،
راهنمای کدگذاری استاندارد کاربری زمین: یک سیستم استاندارد برای شناسایی و کدگذاری فعالیت های کاربری زمین (SLUCM) [
5]، که حتی استانداردهای علمی بالاتری را در طبقه بندی کاربری اراضی شهری تعیین می کند. اولاً، طبقهبندی بر مبنای نظری محکمی استوار بود: (الف) از طریق استفاده از ویژگی فعالیت کاربری زمین برای ساختار درخت طبقهبندی کاربری زمین، و (ب) از طریق تمایز فعالیتهای کاربری زمین از فعالیتهای اقتصادی (مانند مواردی که توسط
طبقه بندی استاندارد صنعتی [
۷۱]، منتشر شده توسط دفتر بودجه ایالات متحده در سال ۱۹۵۷). دوم، بسیار دقیق بود، شامل ۷۷۲ نوع کاربری مختلف شهری، اما همچنین عملی بود، زیرا کاربریها در چهار سطح سلسله مراتبی ساختار یافته بودند که به آژانس (الف) اجازه میداد تا سطح جزئیاتی را که مناسبترین برای تحلیل میداند انتخاب کند. و نمایش کاربری ها، و (ب) سفارشی کردن درخت طبقه بندی برای برآوردن نیازهای مطالعات خاص. همچنین به صراحت معیارهای طبقه بندی مورد استفاده برای تشکیل هر دسته را بیان کرد. سوم، اصطلاحات موجود را با دقت بیشتری تعریف کرد (مثلاً مفهوم فعالیت کاربری زمین) و اصطلاحات مفید جدیدی را در طبقه بندی کاربری اراضی معرفی کرد (مثلاً فعالیت های والدین در مقابل فعالیت های کمکی). چهارم، شامل دستورالعملهایی بود که با تصاویر نشاندهنده پشتیبانی میشدند. به طور کلی، SLUCM شامل جامع ترین کتابچه راهنمای طبقه بندی و موجودی کاربری های زمین تا به امروز است.
در بیشتر مطالعات، کتابهای راهنما و کتابهای درسی تولید شده در این دوره دوم، نویسندگان درباره موضوعات مورد علاقه خود بیش از حد نظریهپردازی نکرده و تعهدات و ضرورتهای عمل را کاملاً درک کردهاند. علاوه بر این، مشارکت قابل توجه سازمانهای دولتی در توسعه بیشتر روششناسی بررسی کاربری اراضی نشاندهنده پیوند قوی بین دنیای تئوری و دنیای عمل در این دوره است، اگرچه در سالهای آینده جدایی در پی خواهد داشت.
۴٫ حذف روش پیمایشی از تحقیقات دانشگاهی
پس از اواسط دهه ۱۹۶۰، نظریه برنامه ریزی گسترش یافت. با این حال، این گسترش با کاهش عمومی و سریع علاقه به روشهای بررسی کاربری اراضی شهری، بهویژه از سوی دانشگاهیان همراه بود. [
۷۲]. مثلا برایان مک لافلین [
۷۳] (ص ۱۳۱) به جامعه برنامه ریزی پیشنهاد استفاده از
طبقه بندی استاندارد صنعتی (SIC) [
71] به عنوان راهنمای نوع شناسی کاربری زمین. با این حال، به دلیل انتشار SLUCM، که از بسیاری جهات طبقه بندی بسیار بهتری بود، SIC قبلاً در آن زمان دارای تاریخ بود. علاوه بر این، او به کاربردهای عملی این طبقه بندی نپرداخته است، و همچنین به روش های نظرسنجی که در SLUCM و Chapin's بحث شده است نپرداخته است.
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری. دیگر کتابهای درسی برجسته این عصر، مانند کتابهای جورج چادویک [
۷۴] و آندریاس فالودی [
۷۵]، یا کتاب های درسی کاربردی تر جان رتکلیف [
۷۶] و مارگارت رابرتز [
۷۷]، موضوع نظرسنجی را به طور کامل حذف کرد.
با این وجود، ایدههای برنامهریزی جدید دهه ۱۹۶۰ نه سودمندی روشهای پیمایشی و نه اهمیت انجام بررسیهای کاربری زمین را زیر سوال برد. برای دیدگاه سیستمی مکلافلین از برنامهریزی، بررسیهای کاربری زمین مبنایی برای درک عمیقتر از نحوه عملکرد شهرها فراهم کرد. [
۷۸] (ص ۶۲). در دیدگاه عقلانی فالودی، پیمایش بخشی از روش «پیمایش-تحلیل-طرح» است، که مقدمه رویکرد رویهای جدید اوست. [
۷۸] (ص ۶۶). محو شدن علاقه به روش های پیمایش با پیشرفت های گسترده تر در قوانین برنامه ریزی شهری کاهش یافت. به عنوان مثال، برنامه ریزی شهری در انگلستان از برنامه های توسعه با نقشه های کاربری بسیار دقیق به اسناد برنامه ریزی استراتژیک پس از سال ۱۹۷۴ تکامل یافته است. [
۷۸] (ص ۶۳) [
۷۹] (ص ۴۳).
در دهه های ۱۹۸۰ و ۱۹۹۰، رویکرد ارتباطی به برنامه ریزی توجه را به نقش قدرت و مشارکت شهروندان در تدوین برنامه ها جلب کرد. محور رویکرد ارتباطی بود
عقلانیت ارتباطی، که هر رویکرد مشخص و جاافتاده ای را به منظور ترویج روش های جدید انجام کارها بر اساس اجماع مورد انتقاد قرار داد. [
۸۰] (ص ۲۷۲) [
۸۱] (ص ۱۸۴). این رویکرد انتزاعی بودن نظریه برنامه ریزی را ادامه داد، که قبلاً انتقادات فزاینده ای برای آن وجود داشت [
۷۸] (ص. ۶۳-۶۴، ۹۶ و ۱۲۶)، و به طور پیوسته کاهش علاقه به ترکیب عناصر روش شناختی نشان داد. این ویژگی ها شکاف بین تئوری و عمل را بیشتر می کند [
۸۲]و تحقیق در مورد روش های بررسی کاربری زمین در دانشگاه به حاشیه رانده شد.
برخلاف این پیشرفتها در تحقیقات دانشگاهی، برنامهریزی شهری در دنیای واقعی همچنان به سیستمهای موجودی بهتری نیاز داشت. بنابراین، نهادهای مختلف دولتی حرفه ای به کار بر روی این موضوع ادامه دادند. با این حال، تحقیق صرفاً بر تولید طرحهای طبقهبندی جدید کاربریهای زمین متمرکز بود. به طور خاص، در انگلستان،
طبقه بندی ملی کاربری اراضی در اوایل دهه ۱۹۷۰ توسط تیمی از دولت مرکزی و محلی با هدف ابداع یک طبقهبندی استاندارد کاربری زمین برای طرحهای توسعه سبک جدید که توسط قانون برنامهریزی شهر و شهرستان در سال ۱۹۶۸ معرفی شد، توسعه یافت. [
۸۳] (ص ۹). چند سال بعد، در اوایل دهه ۱۹۸۰، وزارت محیط زیست این طرح طبقه بندی را برای نیازهای خود ساده کرد و نام آن را به
آمار تغییر کاربری زمین [
۸۴]. دومی به عنوان پایه ای برای
پایگاه ملی کاربری اراضی که در اوایل دهه ۱۹۹۰ منتشر شد. این طبقهبندی جدید توسط دفتر معاون نخستوزیر برای رفع ناهماهنگیهای مختلف در تعاریف و دستهبندی کاربری و همچنین ارائه یک طرح طبقهبندی کاربری سازگار و کامل در سطح ملی تهیه شده است. در همین حال، در ایالات متحده، انجمن برنامه ریزی آمریکا به روز رسانی SLUCM را در اواسط دهه ۱۹۹۰ رهبری کرد که هنوز توسط برنامه ریزان مورد استفاده قرار می گرفت (APA 1994). طبقه بندی جدید در سال ۲۰۰۰ منتشر شد [
۸۵]. به عنوان یک مدل طبقه بندی کاربری سلسله مراتبی چند بعدی و چند مقیاسی، به کاربران اجازه می دهد تا کنترل دقیقی بر طبقه بندی کاربری اراضی داشته باشند. [
۳] (ص ۲۸۴).
البته لازم به ذکر است که طبقه بندی های جدید فوق منحصراً بر موضوع شناسایی و سازماندهی کاربری ها به صورت گروهی متمرکز بوده و به طور کامل مسائل مربوط به هدف واقعی تهیه شده یعنی نقشه برداری کاربری اراضی را نادیده می گیرد. به عنوان مثال، هیچ یک از این طبقه بندی ها راهنمایی در مورد نحوه تهیه یک نظرسنجی، نحوه انجام یک نظرسنجی در میدان، یا نحوه ترسیم کاربردهای بررسی شده ارائه نکردند. در مقابل، تمام کتابچه های دسته بندی قدیمی تر، به ویژه ۱۹۶۲
کتابچه راهنمای طبقه بندی کاربری اراضی و سال ۱۹۶۵
SLUCM، به این مسائل پرداخت. این نظارت با این واقعیت تشدید می شود که ادبیات معاصر نیز در پرداختن به این مسائل ناکام است. این موضوع حتی در مورد تخصصی ترین کتاب های درسی نیز صادق است، مانند
تحلیل سایت: رویکرد زمینهای برای برنامهریزی پایدار زمین و طراحی سایت توسط جیمز لاگرو، منتشر شده در سال ۲۰۰۸ [
۸۶]، یا
راهنمای برنامه ریزی و طراحی سایت توسط توماس راس، منتشر شده در سال ۲۰۰۹ [
۸۷]. حتی در آخرین ویرایش پنجم
برنامه ریزی کاربری اراضی شهری، که چاپین دیگر نویسنده آن نیست، فصل های بررسی کاربری زمین شهری حذف شده اند (نگاه کنید به: [
۸۸]). با این حال، برخی از کتاب های راهنما، مانند
راهنمای منابع کاربری اراضی: راهنمای تهیه عنصر کاربری اراضی یک طرح جامع محلی، منتشر شده توسط مرکز آموزش استفاده از زمین در سال ۲۰۰۵ [
۸۹]، یا گریت شوالباخ
تحلیل شهری، منتشر شده در سال ۲۰۰۹ [
۹۰]، اما حتی اینها یک نمای کلی محدود و به نوعی ساده از کار نظرسنجی ارائه می دهند.
علاوه بر این، شگفتانگیز است که توجه داشته باشیم که پیشرفتهای تکنولوژیکی اخیر تأثیر کمی بر روشهای بررسی کاربریهای زمین شهری برای اهداف برنامهریزی شهر داشته است، اگرچه GIS ابزارهای روشنگری برای تحلیل فضایی کاربریهای شهری و کاربریهای شهری ارائه کرده است. [
۹۱]، در حالی که ادغام آن با سنجش از دور روش های بررسی را تغییر شکل داده است
پوشش زمین [
۹۲,
۹۳]. به طور خاص، فناوری شکوفایی در سنجش از دور و GIS، از جمله افزایش دسترسی به دادههای مکانی دقیق و جامع از پلتفرمهای مختلف جغرافیایی و توسعه سریع فناوری سختافزار (در دستگاههای تلفن همراه، در وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین و در صورتهای فلکی ماهوارهای) انجام شد. روی میدان تاثیر نگذارد [
۶]. اگرچه، تعدادی از برنامههای کاربردی نقشهبرداری میدانی همهمنظوره اخیراً توسعه یافتهاند (مانند ArcGIS Collector، Mapit Spatial، QField)، که راحتی نقشهبردار را افزایش میدهند و قابلیت همکاری GIS را تضمین میکنند، اما به توسعه بیشتر سیستم کمکی نکردهاند. بخش روش شناختی نظرسنجی این برنامههای کاربردی نقشهبرداری میدانی عمدتاً رویههای موجودی مرسوم (مبتنی بر کاغذ) انجام شده با فرمهای فهرستبندی میدانی را تکرار میکنند (نگاه کنید به: [
۹۴]). همچنین، هیچ یک از این برنامه ها به طور خاص برای بررسی کاربری های شهری طراحی نشده اند (نگاه کنید به: [
۹۵]). بنابراین، استفاده از آنها نیاز به سفارشی سازی دارد، که در صورت استفاده کوتاه مدت، سود را به خطر می اندازد [
۹۶]. باید روشن شود که استفاده از GIS به طور کلی راحتی بیشتری را در هنگام سازماندهی، ذخیره و پردازش دادههای کاربری زمین و ساختن نقشههای کاربری اراضی ارائه میدهد. اما، دوباره، واقعی نیست
روش شناختی سود در روش بررسی مشخص می شود.
۵٫ بحث
بررسی قبلی ادبیات انگلیسی-آمریکایی به سه روش مجزا به بحث در مورد روش بررسی کاربری زمین کمک می کند.
اول، این یک هدف بسیار عملی است، زیرا خوانش های کلیدی در این زمینه را برای هر کسی که علاقه نظری یا عملی به بررسی کاربری زمین شهری دارد، برجسته می کند. این به ویژه برای علاقه مندان مهم است، زیرا بیشتر این خوانش ها در دهه های ۱۹۵۰ و ۱۹۶۰ منتشر شده اند و امروزه به راحتی قابل ردیابی نیستند.
دوم، بینش هایی را در مورد روش(هایی) که در آن روش های نظرسنجی تا به امروز تکامل یافته اند، ارائه می دهد. این بینش ها منجر به دوره بندی پیشنهادی این تکامل در سه مرحله شده است، سهمی که بحث و تحقیق در مورد تاریخچه روش شناسی برنامه ریزی را غنی می کند. به طور خاص، مرحله اول، که در پایان قرن ۱۹ آغاز شد و تا اواخر دهه ۱۹۴۰ کشیده شد، با دو فرآیند مشخص شد. اولین مورد مربوط به کاوش و درک کلی از ضرورت انجام بررسیها قبل از برنامهریزی است که در آن کار گدس از اهمیت کلیدی برخوردار بود. اگرچه این مرحله از طریق بررسی ضرورت فوق آغاز شد، اما در اواخر دهه ۱۹۴۰ با پذیرش بین المللی نظرسنجی ها به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از روش شناسی برنامه ریزی به پایان می رسد. فرآیند دوم به ارتباط بین تحقیق عملی و روش شناختی مربوط می شود. به عنوان مثال، شروع اولین بررسی های کاربری زمین شهری در مقیاس بزرگ در انگلستان و ایالات متحده آمریکا که به طور قابل توجهی کار بر و مستلزم سیستماتیک کردن روش ها و تکنیک ها و همچنین درجه قابل توجهی از هماهنگی و سازماندهی اداری طرفین بود. درگیر، محرک و نیروی محرکه توسعه بیشتر روش های بررسی بودند. این پیشرفت هم در تحول کیفی تکنیک های نقشه برداری و نقشه برداری کاربری واقعی زمین و هم در تولید اولین مطالعات تخصصی در مورد روش های پیمایش مشاهده می شود. بررسی کاربری زمین، برای اولین بار، به عنوان بخشی کلیدی و مستقل از تحقیقات برنامه ریزی گسترده تر ایجاد شد.
فاز دوم که از دهه ۱۹۵۰ شروع می شود، با رویکرد علمی به موضوع نقشه برداری کاربری ها مشخص می شود. این رویکرد با استفاده از نظریه سیستم ها به عنوان یک نظریه چارچوب برای تجزیه و تحلیل و برنامه ریزی کاربری زمین و همچنین با پیشرفت های مهم در طبقه بندی کاربری ها آغاز شد. البته استفاده از رویکردهای علمی برای بررسی کاربری اراضی باید در کنار روندهای مشابه در زمینه های مرتبط جغرافیای شهری و انسانی ارزیابی شود. این مرحله همچنین با مشارکت قابل توجه سازمانهای دولتی در توسعه بیشتر روشهای بررسی کاربری زمین مشخص میشود، که جایی برای زیر سوال بردن پیوند بسیار نزدیک بین تئوری و عمل در طول فاز دوم باقی نمیگذارد.
برعکس، فاز سوم، که در دهه ۱۹۷۰ آغاز میشود، با اختلال کامل در این رابطه مشخص میشود، در نتیجه تغییر نظریه به سمت انتزاع و علاقه روزافزون آن به پرداختن و ترکیب عناصر روششناختی. این مرحله سوم تا به امروز ادامه دارد و با از دست دادن دانش و بازگشت به رویکردهای ساده و تجربی به موضوع نقشه برداری کاربری زمین مشخص می شود، همانطور که در بررسی ادبیات معاصر مشهود است.
سهم سوم مطالعه حاضر این است که به ما امکان میدهد حوزههای اصلی تحقیق را که هسته یک حوزه خاص را تشکیل میدهند، شناسایی کنیم، و همچنین بحثهای توسعهیافته در پیرامون آن را شناسایی کنیم. چنین تلاشی تا حدی ذهنی است که بتوان از دیدگاههای مختلف و دیدگاههای گستردهتر یا محدودتر برای این شناسایی استفاده کرد، اما از آن جهت حائز اهمیت است که حوزه را ساختار میدهد و بحثهای مختلف را در چارچوب قرار میدهد.
با توجه به هسته این رشته، حداقل دو حوزه اصلی تحقیق به نظر می رسد به آنجا تعلق دارند. مورد اول به عنوان مجموعه ای از اثبات شده است
بحث در مورد موضوعات نظری خاص. این بحث ها همیشه صریح نیستند و در واقع گاهی به صورت فرضیات ضمنی در کتابشناسی تجلی می یابند. یکی از این بحثهای بیصدا در همان زمان شکل میگیرد
تعریف رشته، با دیدگاه های محدودتر یا گسترده تر که منجر به درک متفاوتی از مرزهای آن می شود. دیدگاه محدود، که در خوانشهای معاصر بسیار مشهود است، روششناسی بررسی کاربری زمین را با روشها و تکنیکهای مورد استفاده در فهرستهای میدانی برابر میداند. چشم انداز گسترده تر شامل تمام جنبه های نظری و عملی کل فرآیند است که با برنامه ریزی یک بررسی شروع می شود و با ارائه نقشه های کاربری زمین به پایان می رسد. بحث دیگری که در اینجا به آن تعلق دارد، مربوط می شود
تعریف اصطلاحات کاربری اراضی، کاربری شهری، و
فعالیت شهری. در بسیاری از قرائتها، بهویژه معاصرترین آنها، استفاده از این اصطلاحات مشکلساز است، زیرا آنها به جای یکدیگر استفاده میشوند و معنایشان بر اساس زمینه متفاوت است، در حالی که اغلب هیچ تعریف (روشن) برای هر اصطلاح ارائه نمیشود. مقالهای که اخیراً منتشر شد سعی کرد تا حدودی این بحث را روشن کند [
۴]; با این حال، این زمینه هنوز تا رسیدن به پذیرش گسترده اصطلاحات پیشنهادی، و همچنین درک زمینههای مختلف فرهنگی و علمی که بر استفاده از این اصطلاحات تأثیر میگذارد، بهویژه بین ایالات متحده و اروپای قارهای فاصله دارد. طبقه بندی کاربری ها نیز در زمره بحث های نظری قرار می گیرد. به نظر میرسد که این موضوع، احتمالاً به دو دلیل، شدیدترین بحث است: اول، به این دلیل که طبقهبندی کاربری اراضی بخش اصلی قوانین برنامهریزی را تشکیل میدهد و دوم، به این دلیل که طبقهبندیها باید بهطور دورهای بازنگری شوند، زیرا آنها محصول زمان خود هستند. و با اهداف خاص هر نظرسنجی و مطالعه تنظیم شود.
دومین حوزه اصلی تحقیق مربوط به بخش روش شناختی بررسی کاربری زمین بر اساس بررسی ادبیات، بحثهای مربوط به این حوزه را میتوان تحت چهار موضوع زیر سازماندهی کرد که با مراحل روششناختی اساسی یک بررسی کاربری زمین مطابقت دارد. (آ) برنامه ریزی نظرسنجی: این مبحث شامل تمام بحثها در مورد اهداف، منابع، چارچوبهای زمانی و نتایج مورد انتظار یک بررسی کاربری زمین و همچنین بحثهایی در مورد شناسایی ویژگیهای کاربری دقیق زمین است که نیاز به بررسی دارند و در رابطه با موارد عملی. موانع موجود در مجموعه آنها (ب) تهیه موجودی های میدانی: این مبحث شامل بحث هایی در مورد وظایف مقدماتی فنی و اداری مورد نیاز برای یک بررسی روان و سازنده است که از تولید نقشه های پایه تا آموزش نقشه برداران را شامل می شود. (ج) انجام موجودی های میدانی: این شامل تمام بحثها در مورد روشها و تکنیکهای مورد استفاده در فهرستهای میدانی، مانند استفاده از فرمهای فهرستبندی میدانی، استفاده از برنامههای کاربردی دیجیتال، قوانینی که برای سادهسازی مورد نیاز هندسه ساختمان دنبال میشوند، یا تکنیکهای مورد استفاده در تشخیص استفاده از ساختمان های غیر قابل دسترس (د) پردازش سوابق و نمایندگی کاربری ها: این موضوع با بحث در مورد کاربرد اصول نقشه برداری و نقشه برداری موضوعی در تهیه نقشه کاربری اراضی تسلط دارد. بحث های اخیر در مورد GIS و پایگاه های داده نیز می تواند در اینجا گنجانده شود.
علاوه بر این، تعدادی بحث وجود دارد که این موضوع را تشکیل می دهد حاشیه میدان. این بحثها با سایر زمینههای دانش ارتباط برقرار میکنند، به بحثهای گستردهتر کمک میکنند، یا بررسیهای کاربری زمین را به دیگر مراحل فرآیند برنامهریزی مرتبط میکنند. شناسایی و گروه بندی این بحث ها در موضوعات از محدوده مقاله حاضر خارج می شود زیرا مرور ادبیات بر این بحث های پیرامونی متمرکز نشده است. چند نمونه شاخص از دومی قبلا ذکر شده است، مانند بحث هایی که بررسی های کاربری زمین را به تفکیک نژادی مرتبط می کند یا ملاحظات مربوط به واگرایی بین تئوری و عمل. مطالعه حاضر در مورد سیر تحول روش های بررسی کاربری اراضی نیز بحثی است که در حاشیه قرار دارد. با این حال، انتظار میرود که دورهبندی پیشنهادی، برجسته کردن قرائتهای کلیدی، مستندسازی ناکافی بودن ادبیات کنونی، ساختار رشته با توجه به حوزههای تحقیق و موضوعات، و شناسایی مراحل روششناختی اساسی باعث شود. تحقیقات اضافی در بحث های هسته ای و پیرامونی، برای تقویت روش های مورد استفاده برای بررسی کاربری های شهری.