بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Monday, 20 May , 2024
امروز : دوشنبه, ۳۱ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 12110
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 09 می 2024 - 3:30 | 10 بازدید | ارسال توسط :

علوم شهری | متن کامل رایگان

۱٫ معرفی پیش بینی ها در مورد رشد جمعیت شهری جهان نشان می دهد که تا سال ۲۰۵۰ به ۶۸ درصد از کل جمعیت جهان خواهد رسید. [۱]، به این معنی که رابط های شهری و روستایی حداقل به همان میزان جمعیت شهری، هم از نظر فضایی و هم از نظر جمعیتی به توسعه خود […]

علوم شهری |  متن کامل رایگان


۱٫ معرفی

پیش بینی ها در مورد رشد جمعیت شهری جهان نشان می دهد که تا سال ۲۰۵۰ به ۶۸ درصد از کل جمعیت جهان خواهد رسید. [۱]، به این معنی که رابط های شهری و روستایی حداقل به همان میزان جمعیت شهری، هم از نظر فضایی و هم از نظر جمعیتی به توسعه خود ادامه می دهند. مهاجرت روستایی که عمدتاً مشخصه قرن گذشته بوده است، رشد جمعیت شهری را تعیین کرده است. دومی که با توجه به شرایط شهری که بر کیفیت زندگی تأثیر می‌گذارد، تقاضای بیشتری پیدا کرد، به مناطق حومه‌ای و حومه شهری نقل مکان کرد. [۲]. علیرغم واقعیت جغرافیایی، ادبیات جهان همچنان به شهر و روستا به طور جداگانه و بدون در نظر گرفتن روابط بین آنها نزدیک می شود. رابطه شهری و روستایی هنوز به خوبی توصیف نشده است [۳] یا حداقل در سطح رابط شهری و روستایی به اندازه کافی پرداخته نشده است [۴].
شهر تحت فشار انسانی و تاثیر افزایش تقاضای جمعیت، نیازمند فضا و منابع است و راحت ترین شریک آن روستای مجاور است. [۵]. از سوی دیگر، منطقه روستایی در دوراهی بزرگی در انتخاب خود قرار دارد. از یک سو نیازمند منابع مالی، سرمایه گذاری و بهبود زیرساخت ها از جمله مسکن است. از سوی دیگر (اگرچه کمتر مورد تایید قرار می گیرد)، توسعه بیش از حد ممکن است منجر به اثرات منفی بر کیفیت زندگی شود. [۶]از جمله از دست دادن هویت آن [۷]. از آنجایی که نوسازی خدمات و زیرساخت‌ها جذاب‌تر از حفظ ویژگی‌های محلی است، مناطق روستایی معمولاً استراتژی اول را ترجیح می‌دهند و تقریباً به طور کامل خود را تغییر می‌دهند. [۸].
اغلب، مطالعات تنها به تجزیه و تحلیل دقیق روابط بین خود شهر (شهر مرکزی) و مناطق روستایی اطراف محدود می شود و از یک سو، انبوهی از جریان های متقابل جمعیت، منابع، کالاهای مادی، خدمات و اطلاعات [۹] و از سوی دیگر، نشان دادن تعاملات محیطی بین مناطق شهری و روستایی [۱۰]. بررسی رابطه پیچیده مناطق روستایی پیرامون شهری، شهری و کشاورزی، برینکلی [۱۱] قیاس جالبی بین ناهمواری صخره‌های مرجانی و پیکربندی محیط شهر ایجاد می‌کند و تفاوت در روند ادغام شهری و روستایی زبری بالا را نشان می‌دهد. به موازات توسعه و پیاده سازی مفهوم شهر هوشمند، نگرانی هایی وجود دارد که توجه را به این واقعیت جلب می کند که این نوع شهر نمی تواند جدا از محیط خود عمل کند و نیاز به توسعه تقریباً همزمان یک رابط هوشمند شهری و روستایی دارد. [۱۲].
سوال کلیدی در تحقیق ما این است: آیا تنها با استفاده از دو شاخص مرتبط، می‌توان نقش رابط شهری و روستایی در توسعه منطقه‌ای را در سطح NUTS3 تحلیل و شناسایی کرد؟ شاخص های پیشنهادی پویایی جمعیت شهر مرکزی و رابط شهری- روستایی از یک سو و پویایی تولید ناخالص داخلی/ساکن در سطح منطقه از سوی دیگر است. رویکرد ما، نسبتاً ساده و تجربی، در چارچوب آنچه وو و همکاران است، قرار می‌گیرد. [۱۳] با تعریف رابط روستا-شهر به عنوان یک چارچوب تحلیلی جالب برای تعامل بین اقتصاد شهری و منطقه‌ای و همچنین رابطه بین اقتصادهای محیطی و منابع نشان داده شد. طبقه بندی NUTS (نامگذاری واحدهای سرزمینی برای آمار) توسط Eurostat به عنوان یک سیستم سلسله مراتبی برای تقسیم قلمرو اروپا استفاده می شود، با NUTS3 به واحدهای زیر منطقه ای اشاره دارد که در برخی کشورها دارای وضعیت اداری هستند – به عنوان مثال، استان های ایتالیا.
طرح فضایی رابطه شهر و روستا را می توان در مفاهیم مختلفی مانند رابط شهری و روستایی، حومه، حومه شهری، پراکندگی شهری، منطقه نفوذ و غیره یافت. [۱۴,۱۵]. همه این مفاهیم فضایی طراحی شده از نظر معرفت شناختی، بدون همپوشانی کامل، تلاقی می کنند، در حالی که به اشکال مختلف، پویایی شتابان این فضای بسیار پیچیده را بیان می کنند. [۱۶]. در عین حال، نشان داده شده است که یک پیوستار شهری – روستایی را می توان بین شهر و منطقه اطراف آن تعریف کرد. [۱۷,۱۸]از منظر کاهش شدت جریان ها، تکه تکه شدن چشم انداز و به عنوان فضایی که می توان بخش هایی مانند رابط شهری و روستایی را فردی کرد. [۱۸].
یک جنبه مهم از تجزیه و تحلیل رابط شهری و روستایی، رابطه بین مفاهیم شهرنشینی و روستایی را مورد بحث قرار می دهد. [۱۹]، که رفتارهای پیچیده جوامع و ساکنان آنها را نشان می دهد [۲۰]، علاوه بر ساختار پیچیده و عملکرد این رابط. برای مثال، «رویکرد مکان‌محور» در مطالعه روابط شهری و روستایی تعریف می‌شود و اهمیت تصمیم‌گیری‌های فردی اتخاذ شده توسط کسانی را نشان می‌دهد که از نظر عاطفی با مکان مرتبط هستند. [۲۰].
هنر [۲۱]به عنوان ترکیبی از موارد فوق، رابط روستا-شهر را دارای دو دسته عنصر می‌داند که به شرح زیر است: اولی مکان را با تمام ویژگی‌هایش نشان می‌دهد و دومی محیط اجتماعی-سیاسی است. علاوه بر اینها، شکاف جدیدی که بین شهری و روستایی پدیدار شد، در رابطه با تساهل نسبت به ارزش‌های مترقی ترویج شده توسط شهر. [۲۲]، خواستار به روز رسانی دائمی سیاست های توسعه شهری و منطقه ای است.
به نظر می رسد رویکردهای بسیار متنوع در گستره، ویژگی ها و پویایی رابط های شهری و روستایی اهمیت کمتری نسبت به تأثیری که دومی می تواند بر توسعه و حاکمیت درون منطقه ای داشته باشد، به طور ضمنی بر اقتصاد و جوامع روستایی دارد. [۲۳]. بوون و وبر با اشاره به اینکه مطالعات کمی بر روی مناطق داخلی روستایی شهرهای کوچک در رابطه با شهرهای بزرگ متمرکز شده است. [۲۴] بی‌توجهی اولی را در سیاست‌های منطقه‌ای نشان می‌دهد که منجر به حاشیه‌نشینی مناطق روستایی و قطع ارتباط آنها با فرآیندهای توسعه می‌شود.
در سیاست‌های توسعه منطقه‌ای منسجم، هویت مکان نقش مهمی ایفا می‌کند، که در حاشیه رابط شهری-روستایی، در مناطق روستایی قوی‌تر است، همانطور که توسط مطالعه انجام شده توسط Belanche و همکاران نشان داده شده است. [۲۵]. این مطالعه بر مقایسه ساکنان روستایی و شهری با توجه به دلبستگی به مکان متمرکز است، اما همچنین یک استدلال مهم برای تحقیقات عمیق در مورد رابط بین دو محیط ارائه می دهد. چنین تحلیلی می‌تواند به شناسایی مکانیسم‌های از دست دادن هویت محلی، از جمله ارزش‌های همیشگی آنها منجر شود. [۲۶].
تمایز جالبی توسط Pryor ایجاد شده است [۲۷] با توجه به استفاده از اصطلاحات «حاشیه شهری – روستایی» و «حاشیه روستایی – شهری» در رابطه با تراکم متوسط ​​خانه. در حالت اول، تراکم مسکن بالاتر از حد متوسط ​​است، در حالی که در حالت دوم، کمتر از حد متوسط ​​است [۲۸]. واز و نیکمپ [۲۹] اشاره کرد که «تأثیر نرخ رشد شهرهای مختلف در یک منطقه، و تأثیرات ناشی از آن بر گسترش شهری با توجه به تعاملات منطقه‌ای آنها، هنوز مورد بررسی قرار نگرفته است. مقایسه کاربری اراضی در چند مقطع زمانی با استفاده از فهرست کاربری های منطقه ای می تواند ما را قادر سازد تا ارزیابی بهتری از این تعاملات شهری داشته باشیم. نویسندگان دیگر در جستجوی هویت شهر و روابط آن با محیط زیست در طول تاریخ، به روش های باستان شناسی متوسل می شوند. [۳۰].
پس از سال ۲۰۰۰، آثار علمی متعددی مفهوم شهر هوشمند را توسعه دادند و تلاش کردند تا سازگاری بین نرخ بالای شهرنشینی و چالش های زیست محیطی مرتبط را به وضوح تعریف کنند. [۳۱]. در عین حال، برخی از محققان متوجه توجه بیش از حد به شهر هوشمند شده‌اند و فضای حمایتی آن را نادیده می‌گیرند و به این نتیجه رسیده‌اند که توسعه آن به یک رابط شهری و روستایی به همان اندازه هوشمند نیاز دارد. در این مرحله، مهم است که تأکید کنیم، از دیدگاه اکولوژیکی، حاشیه‌های شهری [۳۲] و در نتیجه، منطقه تداخل شهری و روستایی، مناطق اکوتونی هستند و بنابراین، مسئول پویایی و حتی بهره‌وری دو سیستمی هستند که از هم جدا می‌کنند. [۳۳]از این رو نقش آنها به عنوان یک فضای حمایتی برای شهر است. تجزیه و تحلیل یکپارچه توسعه هوشمند شهر و رابط شهری – روستایی آن امکان تعریف بعدی محرک های اصلی برای انتشار نوع جدید توسعه در سطح منطقه را فراهم می کند. [۱۲].
در چارچوب ساختار پیچیده ای از این واسط های شهری و روستایی، ما شهرهای کوچک واقع در مناطق حاشیه شهری را نیز در نظر گرفتیم و در صورت لزوم، رشد سریع و ادغام تدریجی آنها در مناطق شهری را آشکار کردیم. [۳۴]. پس از سال ۲۰۰۰ و الحاق رومانی به اتحادیه اروپا، مهاجرت عمومی روستایی-شهری از دوره کمونیستی، که در بخش اول گذار به اقتصاد بازار ادامه یافت، با پدیده مخالف (تغییر شهری- روستایی) جایگزین شد. ، قبلاً در کشورهای توسعه یافته مورد توجه قرار گرفت. این تغییر به نفع اقتصادی مناطق روستایی در پس سرزمین شهرهای بزرگ و متوسط ​​بود که از دسترسی آسان به خدمات شهری بهره می بردند. [۳۵] و جابجایی برخی از فعالیت های تولیدی یا لجستیکی شهری [۳۶]. برای انسجام قوی‌تر بین شهرها و منطقه، رابط‌های شهری و روستایی نقش مهمی در تسریع کاهش عدم تعادل ارضی دارند، همانطور که Korcelli-Olejniczak [37] با تحلیل پیچیدگی روابط بین شهر و منطقه، مفهوم «منطقه شهری – روستایی» را مطرح کرد.

۲٫ مواد و روشها

رومانی در شرق اروپا و در مرز شرقی اتحادیه اروپا واقع شده است. ساختار اداری آن شامل ۴۱ شهرستان و بخارست، پایتخت (شکل ۱). سیاست توسعه سرزمینی در دوره کمونیستی مبتنی بر صنعتی شدن گسترده و کنترل سیستم سکونتگاهی بود [۳۸]. سیاست‌های مسکن، فقدان مالکیت خصوصی و بازار زمین، و همچنین سیستم برنامه‌ریزی متمرکز عناصری هستند که توضیح می‌دهند چرا در دوره کمونیستی، روند واقعی حومه‌سازی وجود نداشت، همانطور که در همه کشورهای سوسیالیستی سابق شاهد بودیم. [۳۹,۴۰,۴۱]. ویژگی های رومانی از تأثیر برخی اقدامات قانونی اتخاذ شده در دوران کمونیستی به شرح زیر است:
  • محدودیت های اعمال شده برای مهاجرت در شهرهای بالای ۱۰۰۰۰۰ نفر؛

  • تعریف محیط‌های کوچک‌تر قابل ساخت نسبت به مناطق ساخته‌شده واقعی، از طریق قانون نظام‌سازی (برنامه‌ریزی فضایی).

  • الزام فارغ التحصیلان آموزش عالی به انجام دوره های کارآموزی در شهرک های دیگر غیر از شهرهای بزرگ.

  • اولویت به برخی از پروژه های بزرگ نسبت به تعریف و عملکرد رابط های شهری- روستایی داده شده است، که می تواند ناپیوستگی های شهر و روستا را کاهش دهد.

این ویژگی‌ها، رومانی را به یک قلمرو جالب برای تجزیه و تحلیل رابط شهری و روستایی تبدیل کرده و انتخاب آن را به عنوان مطالعه موردی توجیه می‌کند. در عین حال، این ملاحظات موروثی از دوره کمونیستی، که به واکنش دیرهنگام مقامات محلی در زمینه برنامه ریزی شهری در سال های پس از سقوط کمونیسم اضافه شد، توضیح می دهد که چرا حومه نشینی کنترل نشده در رومانی به یکی از ویژگی های شهر-روستایی تبدیل شده است. چشم انداز [۴۲].
علیرغم فرآیندهای توسعه و بازآفرینی شهری در شهرهای بزرگ، رشد در سطح رابط های شهری و روستایی قوی تر بود. ابعاد جدید حومه نشینی و احیای روستاهای اطراف شهری، اثر کوچک شدن شهرهای بزرگ و تغییر نسبتاً ناگهانی جهت مهاجرت از روستا-شهر به شهر- روستا بود. [۴۳]. در این شرایط، حتی اگر شهرهای بزرگ موتورهای اصلی توسعه شهری باقی بمانند، رشد چشمگیر رابط های شهری و روستایی باید برجسته شود. [۴۴]-دیدن شکل ۲.

تأثیر این رشد بر توسعه منطقه ای بسیار مورد توجه است. به دلیل گذار به اقتصاد بازار، شکاف های سرزمینی در سطح منطقه نسبت به دوره کمونیستی بسیار افزایش یافته است. به عنوان مثال، نسبت تولید ناخالص داخلی به ازای هر ساکن بین ثروتمندترین و فقیرترین منطقه در سال ۱۹۹۴ (بخارست و جورجیو) حدود ۱٫۸ بود که در سال ۲۰۲۰ به ۴٫۵ افزایش یافت (بخارست و اولت). به عبارت دیگر، در طول دوره گذار، سیاست های توسعه منطقه ای با هدف افزایش نقش کلان منطقه ای مناطق رقابتی که به عنوان موتورهای توسعه عمل می کنند، بوده است، اما کمتر بر روی دستیابی به همگرایی منطقه ای از نقطه نظر اقتصادی، زیرساختی، اجتماعی و فرهنگی متمرکز شده است.

فرضیه های کاری اصلی ما به شرح زیر است: (الف) رشد تولید ناخالص داخلی منطقه ای بیشتر توسط فرآیند تمرکز جمعیت در مراکز شهری تعیین می شود تا شهرنشینی. (ب) پویایی جمعیت در رابط شهری و روستایی نقش آن را به عنوان یک رله در تقویت تکانه های شهری به کل منطقه تأیید می کند. و (ج) پویایی بارزتر جمعیت در سطح مشترک شهر و روستا، بیان سیاست‌های متمایز را در تلاش برای کاهش شکاف‌های درون منطقه‌ای توجیه می‌کند.

ناهماهنگی داده‌ها و اطلاعات برای تحلیل مقایسه‌ای تأثیر بالقوه رابط‌های شهری و روستایی بر مناطق مختلف ما را بر آن داشت که به دو شاخص ذکر شده در بخش قبل متوسل شویم: پویایی تعداد ساکنان شهر و شهر. – واسط روستایی، به ترتیب، و تولید ناخالص داخلی به ازای هر ساکن برای هر منطقه. همه این داده ها که توسط موسسه ملی آمار ارائه شده است، پردازش شده و با سایر داده ها و اطلاعات ارائه شده توسط برخی از آمارهای محلی و نشریات تخصصی مرتبط شده است.

ما بررسی پویایی تعداد ساکنان را انتخاب کرده‌ایم، زیرا اگر جمعیت یک شهر و سطح مشترک شهر و روستا به طور مداوم در حال افزایش باشد، به این معنی است که این دو موجودیت جذاب هستند و توسعه آنها در نفوذ و توسعه منعکس می‌شود. منطقه. گسترش سرزمینی مناطق با تأثیری که شهرها و رابط شهری و روستایی آن‌ها می‌توانند داشته باشند سازگار است، که نشان‌دهنده ارتباط تحلیل رابطه علت و معلولی بین پویایی دو موجودیت است.شکل ۳).
برای نشان دادن تأثیر تعامل شهری و روستایی در سطح منطقه ای، ما تمام شهرهای با بیش از ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت را که توانایی شکل دادن به چنین رابط عملکردی را دارند، انتخاب کردیم و آنها را در بافت مناطق سطح ذکر شده مورد تجزیه و تحلیل قرار دادیم. همانطور که رودریگز پوز ذکر کرده است ([۴۵]، صص ۱۰۲۵-۱۰۲۶)، این گره‌های فعالیت انسانی تمایل دارند با شهرهای نسبتاً بزرگ یا با سیستم‌هایی از شهرهای متوسط ​​در مجاورت جغرافیایی منطبق باشند که تحولات اقتصادی و اجتماعی مناطق حومه‌ای، حومه شهری و روستایی را بیان می‌کنند. این تعامل بین هسته شهری و پس‌زمینه نیمه شهری و روستایی آن، جوهره شهر-منطقه است..
با توجه به تأثیر مخربی که گنجاندن بخارست و رابط شهری-روستایی آن، به نمایندگی از شهرستان ایلفوف (هر دو NUTS 3)، در چنین تحلیلی ایجاد می‌کند، ما به حذف آنها متوسل شدیم. در همان زمان متوجه شدیم که در بین تمام مناطق کشور، شهرستان‌های هارگیتا و تله‌ورمان شهرهایی با بیش از ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت ندارند و گنجاندن آنها در تجزیه و تحلیل پویایی تولید ناخالص داخلی به ازای هر ساکن منطقی نبود. بنابراین، از ۴۲ منطقه، ۳۸ منطقه مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند که همگی دارای حداقل یک شهر با اندازه متوسط ​​بودند که قادر به داشتن یک رابط شهری و روستایی است که در تشخیص تأثیر آن در سطح منطقه ای قابل توجه است. شکل ۲). به جز سه منطقه (هوندوآرا، سیبیو و واسلوئی)، بقیه فقط یک شهر بزرگ یا متوسط ​​با بیش از ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت دارند.
رابط شهری و روستایی هر شهر بزرگ و متوسط ​​با ادغام تمام واحدهای اداری نوع LAU در یک رابطه مستقیم با شهرهای مربوطه که افزایش جمعیت را مشخص کردند، تعیین شد. LAU به واحدهای اداری محلی، معمولاً پایین ترین سطح مدیریت محلی – شهرداری ها و کمون ها – در یک کشور اروپایی اشاره دارد. در فرآیند فردی کردن رابط شهری و روستایی، ارزش شاخص توسعه روستایی، تعیین شده توسط D. Sandu [46]ثبت شده توسط کمون های مجاور شهرهای منتخب نیز مورد توجه قرار گرفت. باید اشاره کنیم که روند کاهش جمعیت روستایی در تمام مناطق رومانی پس از فروپاشی نظام کمونیستی، به جز کمون های نزدیک شهرهای بزرگ و برخی از شهرهای متوسط، بسیار پررنگ شد.

برای به تصویر کشیدن پویایی کلی تعداد ساکنان رابط شهری-روستایی، و تولید ناخالص داخلی به ازای هر ساکن، داده‌های جمعیتی را از پایگاه داده آنلاین موسسه ملی آمار (برای اول ژانویه ۱۹۹۲، ۲۰۰۲، ۲۰۲۲) انتخاب کردیم که قابل توجه بود. برای دوره تحلیل شده (۱۹۹۲-۲۰۲۲)، و همچنین داده های تولید ناخالص داخلی منطقه ای موجود. در مورد دومی، در دو موقعیت به استفاده از سال های مرجع دیگر برای تولید ناخالص داخلی متوسل شدیم – ۱۹۹۴ به جای ۱۹۹۲ و ۲۰۲۰ به جای ۲۰۲۲٫

در اندازه گیری تأثیر رابط شهری- روستایی بر منطقه، از ضریب همبستگی پیرسون برای آزمایش وجود رابطه بین رشد جمعیت در رابط شهری- روستایی و سطح توسعه منطقه ای استفاده کردیم. تفاوت زیاد بین مقادیر اندیکاتورها باعث شد که از مقادیر لگاریتمی استفاده کنیم که بیشتر برای تصویرسازی گرافیکی مرتبط هستند. ما تحلیل‌ها و مشاهدات تجربی را در مورد تمایزات فعلی بین رشد نابرابر شهرها و رابط‌های شهری و روستایی آن‌ها با داده‌های جمع‌آوری‌شده و پردازش شده مرتبط کرده‌ایم.

۴٫ بحث

نتایج به‌دست‌آمده امکان تحلیل دقیق رابطه بین توسعه شهری و منطقه‌ای در توسعه پسا سوسیالیستی کشوری مانند رومانی را فراهم می‌کند. نتیجه سیاست توسعه متوازن در طول دوره سوسیالیستی، سلسله مراتب منطقه ای نسبتاً پایداری را در توزیع سرزمینی تولید ناخالص داخلی سرانه نشان داد. سه دهه پس از فروپاشی رژیم کمونیستی، بازآرایی اقتصاد سرزمینی در رابطه با پتانسیل طبیعی برای توسعه منطقه ای وجود دارد.

۴٫۱٫ مروری بر نسبت مقایسه ای بین جمعیت هسته شهر و رابط شهری- روستایی در سطح منطقه ای

تکامل پسا سوسیالیستی تغییری در معنای مهاجرت از روستا به شهر به شهر – روستا را تعیین کرد که با از سرگیری رشد اقتصادی در شهرها و اطراف آنها همراه بود. [۴۲]. این ما را به این ایده سوق داد که همچنین پویایی متفاوتی از نسبت بین جمعیت شهر و جمعیت رابط شهری و روستایی آن وجود دارد.

با تجزیه و تحلیل این نسبت در سطح مناطق با حداقل یک شهر با بیش از ۵۰۰۰۰ نفر جمعیت، می توان ارزش های متفاوتی را در دوره گذار قبل از الحاق رومانی به ساختارهای یورو آتلانتیک (۱۹۹۰-۲۰۰۲) در مقایسه با توسعه پسا سوسیالیستی تشخیص داد. دوره (۲۰۰۲-۲۰۲۲). اینرسی فرآیندهای قبلی رشد شهری مبتنی بر نهاده های روستایی در دهه اول ادامه یافت، که منجر به تداوم رشد جمعیت در شهرهای بزرگ و متوسط، به هزینه مناطق حاشیه شهری شد. بدین ترتیب در سال ۲۰۰۲ در ۶۳ درصد از مناطق، شهرها در مقوله های ذکر شده نسبت به رابط های شهری و روستایی خود به رشد خود ادامه دادند. بالاترین مقادیر در مناطق کلوژ، بیهور، بوتوشانی، والچا و گالاتی و کمترین مقدار در برخی مناطق شهری بسیار توسعه یافته مانند براشوف و کنستانسا یافت شد که طی سال‌های ۲۰۰۷-۲۰۱۳ قطب رشد ملی اعلام شده‌اند. دوره برنامه ریزی اتحادیه اروپا و از تخصیص بیشتر بودجه ساختاری در منطقه شهری خود در مقایسه با سایر شهرها بهره مند شده اند.

دوره بین سال‌های ۲۰۰۲ تا ۲۰۲۲ با کاهش شدید نسبت بین شهر مرکزی و رابط شهری و روستایی آن در تقریباً تمام مناطق کشور مشخص شد، اما به‌ویژه در مناطقی که شهرهای بزرگ غالب هستند (کلوج، بیهور، تیمیش، گالاتی، بوتوسانی و مورش). مناطقی که شاهد افزایش نسبت بین جمعیت شهر و رابط شهری و روستایی بودند، در میان فقیرترین مناطق کشور هستند (واسلوی، ایالومیتسا، بیستریتا-ناساود، و اولت). در مورد منطقه Vaslui، شهرهای Vaslui (اول و مهمتر از همه) و Bârlad افزایش چشمگیری در جمعیت خود از طریق مهاجرت خارجی داشتند (جمعیت جمهوری مولداوی که تابعیت مضاعف گرفتند و به دلیل مهاجرت به این دو شهر ترجیح دادند. کاهش هزینه های املاک و مستغلات).

۴٫۲٫ آزمون فرضیه های کاری

مطالعه ما به یک سوال مربوط به این امکان پاسخ داد که تنها با تجزیه و تحلیل پویایی جمعیت در فصل مشترک شهری و روستایی شهرهای بزرگ و متوسط، می‌توانیم ارتباط مستقیمی با پویایی فرآیندهای توسعه سرزمینی داشته باشیم که تنها با تولید ناخالص داخلی در هر واحد اندازه‌گیری می‌شود. سرانه ما با آزمودن فرضیه های کاری که در آن بیان شده اند به این سوال پاسخ می دهیم بخش ۲.
H1.

رشد تولید ناخالص داخلی منطقه ای بیشتر با فرآیند تمرکز جمعیت در مراکز شهری تعیین می شود تا برون نشینی

تجزیه و تحلیل مقایسه ای همبستگی بین جمعیت شهرهایی که رابط های فعال شهری- روستایی ایجاد می کنند و تولید ناخالص داخلی سرانه در سطح منطقه نشان می دهد که اهمیت آماری آنها بسیار پایین است، که ما را به این ایده می رساند که این شاخص برای توضیح تفاوت های منطقه ای مرتبط نیست. حتی اگر R2 اندکی در بازه تحلیل شده، از ۰٫۲۴۶۶ (۱۹۹۲/۱۹۹۴) به ۰٫۲۹۱۳ (۲۰۲۲/۲۰۲۰) افزایش یابد، مقادیر آن آن را در میان محرک های مستقیم رشد تولید ناخالص داخلی سرانه قرار نمی دهد. مطمئناً در این مورد، شاخص‌های اقتصادی سهم شهرهای بزرگ و متوسط ​​را در تولید ناخالص داخلی منطقه بهتر نشان می‌دهند.

در دوره ۱۹۹۰ تا ۲۰۰۲، شهرها به تمرکز بخشی از مهاجرت های داخلی روستا به شهر ادامه دادند، اما تکامل متفاوت آنها بر تغییر بنیادی پیکربندی سلسله مراتبی تولید ناخالص داخلی سرانه تأثیری نداشت. با این حال، کاهش نسبت بین جمعیت آنها و جمعیت واسط شهری – روستایی در دوره بعدی بر افزایش تولید ناخالص داخلی سرانه تاکید کرد و شکاف های منطقه ای را افزایش داد.

همبستگی بین جمعیت واسط شهری – روستایی و تولید ناخالص داخلی سرانه برای سال‌های ۱۹۹۲/۱۹۹۴ و ۲۰۰۲ مقادیر معنی‌داری نداشت. اما در آخرین سال مرجع (۲۰۲۲/۲۰۲۰)، این همبستگی معنی‌دار بود، با R2 از ۰٫۵۰۲٫ این بدان معناست که رابطه بسیار قوی‌تری بین پویایی جمعیت در رابط‌های شهری-روستایی و رشد سرانه تولید ناخالص داخلی نسبت به رابطه‌ای که توسط تمرکز جمعیت در شهرهای مولد ایجاد می‌شود، وجود دارد. در عین حال، این یافته مؤید این واقعیت است که برخلاف سایر فرآیندهای حومه نشینی در اروپای شرقی [۴۷]، این روند در رومانی حداقل یک دهه به تعویق افتاد. بنابراین، به طور خلاصه، فرضیه اول تأیید نمی شود.
H2.

پویایی جمعیت در رابط شهری – روستایی نقش خود را به عنوان یک رله در تقویت تکانه های شهری به کل منطقه تایید می کند.

با توجه به اینکه ما در سطح جهانی یک رابطه معین بین رابط شهری و روستایی و توسعه منطقه‌ای را که با تولید ناخالص داخلی سرانه اندازه‌گیری می‌شود، می‌پذیریم، و این واسط به تدریج توسعه یافته است، زیرا شهر برخی از فعالیت‌های خود را محلی‌سازی کرده است، می‌توان پیش‌بینی کرد که این نقش را ایفا کند. تقویت توسعه از شهرهای بزرگ/متوسط ​​به شهرهای کوچک به ویژه به مناطق روستایی و سپس در سطح کل منطقه [۴۸]. مطالعات موردی ما، که قبلاً در کمون‌های واسط شهری و روستایی انجام شده بود، نقش آنها را به عنوان رله در انتشار خدمات و کالاها از شهر به حاشیه مناطق تأیید می‌کند. [۳۶]. بنابراین، دسترسی از مناطق روستایی به یک شغل در سکونتگاه های این رابط نسبت به برخی از ارائه شده توسط هسته شهر ارجحیت دارد. این مورد سکونتگاه‌هایی است که در رابط شهری و روستایی متعلق به شهرهای بزرگی مانند تیمیشورا (گیارماتا) یا کلوژ-ناپوکا (فلورستی) هستند که افزایش چشمگیر تعداد ساکنان و همچنین توسعه اقتصادی ویژه‌ای را تجربه کردند. بیشتر نیروی کار در این کمون ها ترجیح می دهند در شهر مجاور کار کنند که دستمزد ثابت تری به آنها ارائه می دهد. کسری در اقتصاد محلی با مازاد مناطق روستایی پر می شود. نتیجه این است که این فضای انتقالی به عنوان یک رله در انتقال “توسعه” به حاشیه های منطقه ای عمل می کند و فرضیه اولیه ما را تایید می کند.
H3.

پویایی بارزتر جمعیت در واسط شهری – روستایی، تعریف سیاست‌های متمایز را در تلاش برای کاهش شکاف‌های منطقه‌ای توجیه می‌کند.

واسط شهری و روستایی که برای مدت طولانی در سیاست‌های توسعه سرزمینی نادیده گرفته می‌شود یا به عنوان ضمیمه توسعه شهر تلقی می‌شود و فضایی برای گسترش و «اتاق خواب» برای نیروی کار شهری برای آن فراهم می‌کند، شایسته است که به عنوان یک سیستم سرزمینی در نظر گرفته شود. در روند تثبیت هویت خود. تاکید بر نقش آن در توسعه منطقه‌ای نمی‌تواند فرآیندی پر هرج و مرج باشد، بلکه باید برنامه‌ریزی کافی داشته باشد و از اهرم‌های لازم برای کاهش شکاف‌های درون منطقه‌ای و برقراری عدالت فضایی واقعی برای مناطق حاشیه‌ای که معمولاً در فرآیندهای توسعه هر یک از آنها غفلت می‌شود، برخوردار باشد. منطقه

به عنوان بخشی از یک کل، سیاست های توسعه منطقه ای توجه ویژه ای به مناطق شهری، از جمله رابط شهری و روستایی دارد. [۴۹]. با توجه به جریان های تولید شده توسط شهر و تمرکز آنها در نقاط خاصی از قلمرو، رابط شهری- روستایی باید از سیاست های متمایزی بهره مند شود. این سیاست‌ها باید به برخی مسائل مربوط به هویت اصلی مکان‌ها که تا کنون به‌طور تکه‌ای حفظ شده‌اند، بپردازد و هویت خاصی را برای رابط شهری و روستایی ایجاد کند.

برای تحقیقات فعلی و آتی در مورد این موضوعات، می‌توان بر ارائه پاسخ‌هایی برای دو سؤال کلیدی زیر تأکید کرد: آیا رابط شهری و روستایی نسبت به شهری که آن را تولید می‌کند سهم بیشتری در توسعه منطقه‌ای دارد؟ اگر چنین است، رابط شهری و روستایی علاوه بر هسته شهر چه چیزی را ارائه می دهد؟

۵٫ نتیجه گیری ها

پتانسیل انسانی و اقتصادی رابط شهری – روستایی که تا حد زیادی به مرکز شهری که پیرامون آن شکل می‌گیرد و منابع مختلف مورد استفاده توسط آن بستگی دارد، به ابعاد جریان‌های سرزمینی در سطح منطقه کمک می‌کند. مطالعه ما، با شروع از پیچیدگی روابط بین این فضا و فضاهای شهری و منطقه ای، نشان می دهد که بین پویایی جمعیتی رابط های شهری و روستایی و پویایی تولید ناخالص داخلی سرانه، به عنوان مناسب ترین شاخص توسعه منطقه ای، رابطه وجود دارد. .

کشوری که در حال گذار از یک اقتصاد متمرکز به یک اقتصاد بازار است، مانند رومانی، چارچوبی برای تحلیل همبستگی پویایی این شاخص‌های ساده ارائه می‌کند، در حالی که چندین ویژگی را برای توسعه پسا کمونیستی برجسته می‌کند که در دو مرحله زیر مشخص شده است: اصلاحات عمیق و دیگری بر تحکیم اقتصاد بازار متمرکز بود.

پویایی جمعیت رابط شهری و روستایی به پویایی جمعیت شهر قطبی (هسته) مرتبط است. در دوره اول، شهر یک سیر اینرسی داشت، با جمعیت رو به رشد، که با ادامه مهاجرت روستا به شهر از دوره کمونیستی تعیین شد، در حالی که رابط شهر و روستا دچار رکود یا رشد جزئی شد. در دوره دوم، با تجدید ساختار اقتصاد شهری، پدیده کوچک شدن شهرها را می توان مشاهده کرد، در حالی که رابط شهری و روستایی رشد تقریباً انفجاری را ثبت می کند. همه اینها از تجزیه و تحلیل نسبت بین جمعیت شهر و رابط شهر و روستا در دو دوره (۱۹۹۲/۲۰۰۲ و ۲۰۰۲/۲۰۲۲) مشهود است.

همبستگی بین جمعیت شهرها در دوره های مورد تجزیه و تحلیل و مقادیر ثبت شده تولید ناخالص داخلی سرانه در سطح منطقه ناچیز است. با این حال، همبستگی بین جمعیت واسط شهری – روستایی و تولید ناخالص داخلی سرانه، در پایان بازه تحلیل شده، دارای درجه بالایی از اهمیت است. در نتیجه، به نظر می‌رسد که توسعه منطقه‌ای بیشتر به فرآیند شهرنشینی مرتبط است تا تمرکز جمعیت در شهرهای بزرگ و متوسط.

با توجه به نقشی که رابط شهر و روستا در فرآیند انتشار توسعه به مناطق روستایی دارد، پیشنهاد می‌کنیم که در ارتباط با سیاست‌های توسعه شهری و منطقه‌ای، این منطقه شایسته سیاست‌های متمایزی باشد که ایفای نقش رله آن را در منطقه تسهیل کند. روند کاهش اختلافات درون منطقه ای

این مطالعه دارای محدودیت‌های خاصی در رابطه با رویکرد تقلیل‌گرایانه روابط پیچیده است، اما امکان ادامه پژوهش را با افزودن شاخص‌های دیگر با توجه به تأثیری که رابط‌های شهری و روستایی می‌توانند در فرآیند توسعه پایدار منطقه‌ای داشته باشند، ارائه می‌دهد. این شاخص‌ها می‌توانند پویایی سرزمینی مرتبط با عوامل اقتصادی (نرخ اشتغال)، جمعیت‌شناسی اجتماعی (کاهش جمعیت و پیری)، تغییرات کاربری زمین (گسترش فضایی مناطق ساخته‌شده)، یا توسعه زیرساخت‌ها را نشان دهند.

تا آنجا که ما می دانیم، این اولین مطالعه ای است که با استفاده از تنها دو شاخص اساسی (پویایی جمعیت و تولید ناخالص داخلی سرانه) بین نقش شهر و رابط شهری و روستایی آن در توسعه منطقه ای تمایز قائل می شود. ما قویاً معتقدیم که نتایج ما باید با نتایج سایر کشورهای پسا سوسیالیستی مقایسه شود و به منظور تأیید این نتایج، تحقیقات خود را با همکاران سایر کشورهای اروپای شرقی گسترش دهیم. در نتیجه، این مطالعه راه‌های تحقیقاتی جدیدی را در رابطه با تحلیل‌های تطبیقی ​​احتمالی با در نظر گرفتن سایر کشورهای پسا سوسیالیستی باز می‌کند که می‌تواند به توسعه سیاست‌های متناسب با توجه به چالش‌های مشترکی که کشورهای اروپای مرکزی با آن مواجه هستند کمک کند.

برای دوره‌ای بی‌سابقه، یکی از گذار از تأثیرات ایدئولوژی کمونیستی بر ساختار فضا به توسعه سرمایه‌داری از طریق فرآیندهای عظیم خصوصی‌سازی و بازسازی اقتصادی، ما قدردانی می‌کنیم که تحلیل مقایسه‌ای پویایی رابطه بین کوچک‌شدن شهری و شهرنشینی، بر روی از یک سو، و تکامل تولید ناخالص داخلی سرانه در سطح منطقه، از سوی دیگر، می تواند برای اصلاح سیاست های توسعه سرزمینی به طور کلی تشویق کننده باشد.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , علوم شهری | متن کامل رایگان
,۲۰۲۴-۰۵-۰۹ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2413-8851/8/2/47

برچسب ها
, , , ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.