بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Sunday, 5 May , 2024
امروز : یکشنبه, ۱۶ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 8915
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 25 آوریل 2024 - 3:30 | 7 بازدید | ارسال توسط :

علوم شهری | متن کامل رایگان

۳٫۲٫ عوامل جغرافیایی و اقلیمی تحقیقات در مورد اثرات خنک کنندگی پوشش گیاهی در آسیا، اروپا و آمریکا با تمرکز قابل توجهی بر کشورهای توسعه یافته متمرکز شد. کشورهای پیشرو در تولیدات تحقیقاتی عبارتند از: چین، ایالات متحده آمریکا، آلمان و استرالیا. اقلیم های مورد مطالعه بر اساس طبقه بندی کوپن-گیگر به عنوان (Cfa) نیمه […]

علوم شهری |  متن کامل رایگان


۳٫۲٫ عوامل جغرافیایی و اقلیمی

تحقیقات در مورد اثرات خنک کنندگی پوشش گیاهی در آسیا، اروپا و آمریکا با تمرکز قابل توجهی بر کشورهای توسعه یافته متمرکز شد. کشورهای پیشرو در تولیدات تحقیقاتی عبارتند از: چین، ایالات متحده آمریکا، آلمان و استرالیا. اقلیم های مورد مطالعه بر اساس طبقه بندی کوپن-گیگر به عنوان (Cfa) نیمه گرمسیری مرطوب (۲۸٫۴٪)، (Cfb) آب و هوای اقیانوسی (۱۹٫۶٪) و (Csa) آب و هوای گرم تابستانی مدیترانه ای (۱۲٪) طبقه بندی می شوند. برای جزئیات بیشتر در مورد تفاوت در یافته های تحقیق در مقیاس های مختلف شهری، به جدول ۲.
جالب است بدانید که یافته‌های این بررسی با کشورهایی (ایالات متحده، چین، ژاپن، آلمان، بریتانیا، ایتالیا و یونان) که توسط زوپانچیچ و همکاران شناسایی شده‌اند، مطابقت دارد. [۴۲]برتساقی کوچ و همکارانش که از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴ ادبیات مطالعه کردند. [۴۳]، از ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۷ و Bowler et al. [39]، از ۱۹۹۱ تا ۲۰۰۹). به جز چند استثنا، چین قبل از سال ۲۰۰۹ حضور نسبتاً کمی داشت. با این حال، از سال ۲۰۰۹ تا ۲۰۱۴، این کشور موفق به کسب مقام دوم شد. [۴۲]. این نشان دهنده بهبود قابل توجهی در عملکرد چین است و نفوذ فزاینده آن در حوزه مربوطه را برجسته می کند. این کشور در سال ۲۰۱۷ تحقیقات را رهبری کرد [۴۳] و جایگاه خود را در سال ۲۰۲۳ حفظ کرد. این نتیجه عدم وجود مطالعات در کشورهای طبقه بندی شده به عنوان کشورهای کمتر توسعه یافته (LDC) را برجسته می کند (سازمان ملل کشورهای LDC را کشورهایی تعریف می کند که سطح درآمد پایینی دارند و با موانع ساختاری شدیدی برای توسعه پایدار روبرو هستند.https://www.un.org/development/desa/dpad/wp-content/uploads/sites/45/2018CDPhandbook.pdf، قابل دسترسی در ۱ مه ۲۰۲۲). انجام مطالعات در کشورهای در حال توسعه بسیار مهم است زیرا ویژگی های اجتماعی-اقتصادی و جغرافیایی آنها با رشد جمعیت و آسیب پذیری در برابر تغییرات آب و هوایی مرتبط است.
بیشترین مطالعات در مورد تجزیه و تحلیل آب و هوا در اقلیم Cf (120) و Cs (35) یافت می شود. برتساقی کوچ و همکاران. [۴۳] ذکر شود که هنوز اطلاعات ناشناخته زیادی در مورد اقلیم های نیمه خشک و بیابانی وجود دارد. در این راستا، هیچ تغییری در تحقیقات انجام شده در اقلیم Af (20) که در قاره آسیا متمرکز بود، مشاهده نشد. در مورد آب و هوای خشک و نیمه خشک، ده مطالعه عمدتاً در فونیکس، ایالات متحده آمریکا، هشت مطالعه در آسیا (به عنوان مثال، ایران و اسرائیل)، و پنج مطالعه در آفریقا انجام شد. این نشان داد که فرکانس انتشار در آب و هوای خشک تغییر نکرده است. مطالعات کمی در مناطق با آب و هوای خشک (طبقه بندی B)، مانند Abdi et al. [46]، که آسایش حرارتی را تجزیه و تحلیل کرد و توزیع های مختلف عناصر گیاهی را شبیه سازی کرد تا بهترین مورد را برای بهبود آسایش حرارتی تعیین کند. به همین ترتیب، کولتر و همکاران. [۴۷] بر آسایش حرارتی متمرکز شد و شش گونه از درختان را تجزیه و تحلیل کرد و دریافت که درختانی که تشعشعات خورشیدی را کاهش می‌دهند آسایش حرارتی را بهبود می‌بخشند. وجود پوشش گیاهی می تواند به طور قابل توجهی قابلیت سکونت یک منطقه خاص را با افزایش ظرفیت هوا برای جذب رطوبت، به ویژه در آب و هوای خشک، بهبود بخشد. متأسفانه، مزایای بالقوه پوشش گیاهی در چنین مکان هایی به طور کامل بررسی یا مطالعه نشده است. مزایای بالقوه پوشش گیاهی در محیط های خشک به دلیل کمبود منابع آب به طور کامل مورد بررسی قرار نگرفته است. تنش آبی باعث کاهش اندازه گیاه و شاخص سطح برگ (LAI) می شود.

۳٫۳٫ تحقیق در مقیاس بلوکی

این سطح از تجزیه و تحلیل درک عمیقی از دینامیک ریزمحیط، ترتیبات فضایی، متغیرهای بسیار خاص و تعاملات در یک منطقه شهری محلی ارائه می دهد.

مطالعه در مقیاس بلوک به طور جامع ویژگی های مناطق خاص را بررسی می کند. تحقیقات قبلی در مورد اثرات سرمایشی فضاهای سبز در سطح بلوک، فضاهای باز عمومی (۴۹، ۴۱٫۹٪) و مناطق شهری (۳۸، ۳۲٫۵٪)، با تأکید قابل توجه بر خیابان ها (۳۲، ۲۷٫۴٪) و پارک ها (۳۲) را مورد تجزیه و تحلیل قرار داده است. ، ۲۷٫۴٪. با این حال، انواع فضای کمتر مورد تحقیق شامل فضای خدماتی، فضای خصوصی قابل مشاهده، فضای باز خصوصی، فضای خصوصی خارجی، فضاهای خصوصی “عمومی” و فضاهای فرضی است. بنابراین مکان هایی مانند میدان ها، جنگل های شهری، باغ های جلویی، باغ های خصوصی و پارکینگ ها کمتر مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفته اند.

این مطالعه تجزیه و تحلیل عمیقی از نقش پوشش گیاهی در فضاهای باز عمومی و مناطق شهری ارائه می دهد. فضاهای خوش طراحی از این نوع برای زندگی روزمره ضروری بوده و نقش مهمی در ارتقای محیط های شهری سالم دارند. [۴۸] و حمایت از سبک زندگی فعال [۴۹] از همه جوامع، در حالی که فضاهای خصوصی معمولاً بر نیازهای خاص تمرکز می کنند. بنابراین، طیف گسترده تحقیقات در این زمینه ها ممکن است به دلیل تأکید بر بهبود شرایط ریزاقلیمی برای افزایش قابلیت سکونت به جای پرداختن صریح به اثر جزیره گرمایی شهری باشد.
هنوز پتانسیل قابل توجهی برای بررسی این موضوع وجود دارد که چگونه پوشش گیاهی ممکن است مناطق دیگر را در محیط‌های شهری خنک کند، زیست‌پذیری را افزایش دهد و به کاهش اثر جزیره گرمایی شهری کمک کند. در این رابطه آسیکین و همکاران. [۵۰] و تسیروس و هافمن [۵۱] اعلام می کنند که باغ های خصوصی به بهبود ریزاقلیم کمک می کنند و می توانند اثر خنک کنندگی بالایی در مناطق مسکونی داشته باشند و مصرف انرژی را کاهش دهند. [۵۲,۵۳,۵۴,۵۵,۵۶,۵۷,۵۸]. مطالعات بیشتر برای بررسی همبستگی بین جزایر گرمایی شهری در خیابان ها و پارکینگ ها ضروری است [۵۹,۶۰]. این اکتشاف نویدبخش بهبود آسایش حرارتی و کیفیت کلی زندگی در شهرها است.

مطالعات عمدتاً بر روی خواص خنک کنندگی پوشش گیاهی با تجزیه و تحلیل خوشه‌های عناصر گیاهی (۹۰، ۷۶٫۹ درصد) متمرکز شده‌اند و در مورد انواع پوشش گیاهی، پوشش گیاهی بالا بیشترین مطالعه را دارد (۶۵، ۵۵٫۶ درصد). تحقیقات توزیع‌های مختلف پوشش گیاهی را با ترتیبات مختلط (۴۸، ۴۱٫۰٪)، ترتیبات همسو (۲۳، ۱۹٫۷٪)، و عناصر گیاهی منفرد (۱۲، ۱۰٫۳٪) که گسترده‌ترین مطالعه شده‌اند، تجزیه و تحلیل کرده‌اند. پوشش گیاهی بالا مورد توجه ویژه قرار گرفته است (۶۵، ۵۵٫۶%). تحقیقات محدودی بر روی آرایش های متراکم، پراکنده و خوشه ای همراه با پوشش گیاهی سطح متوسط ​​و پایین انجام شده است.

مطالعات البردیسی و همکاران. [۶۱]، لچنر [۶۲]، لی و سونگ [۶۳]، سو و همکاران [۶۴]، وو و چن [۶۵]، یو و همکاران [۶۶]، ژانگ و همکاران [۶۷]و ژو و همکاران. [۶۸] ذکر این نکته که توزیع فضایی پوشش گیاهی اثرات متفاوتی بر پارامترهای ریزاقلیمی دارد که می تواند محیط حرارتی را بهبود بخشد. تحقیقات نشان داده است که تجزیه و تحلیل دمای هوای آرایش‌های گیاهی نشان می‌دهد که عناصر گروه‌بندی شده با اختلاف دمای ۰٫۶ تا ۰٫۹ درجه سانتی‌گراد در مقایسه با عناصر منفرد، عملکرد بهتری دارند. علاوه بر این، اثر خنک کنندگی گروه های گیاهی از نظر مساحت گسترده تر است.

اکثر مطالعات در مورد آرایش پوشش گیاهی بر روی ترتیبات هم تراز تمرکز می کنند زیرا توزیع پوشش گیاهی به گونه ای آسان تر است که اثرات خنک کنندگی بهتری در خیابان ها و راهروهای باریک و خطی ایجاد می کند. طبقه بندی ترتیبات فضای سبز چالش برانگیز است، با مطالعات محدودی که آنها را به عنوان پراکنده، خوشه ای یا متراکم طبقه بندی می کند. اگرچه فضاهای سبز به طور طبیعی ترتیبات ترکیبی یا تصادفی را نشان می دهند، تحقیقات بیشتری مورد نیاز است. مطالعات آینده می‌توانند از شبیه‌سازی‌ها برای ارزیابی تأثیر توزیع پوشش گیاهی بر محیط حرارتی، بهره‌وری انرژی و راحتی کلی استفاده کنند.

با توجه به پارامترهای پوشش گیاهی، تأکید اصلی بر ویژگی های فیزیکی، با توجه ویژه به ارتفاع درخت (۴۸، ۴۱٫۰ درصد) و شاخص سطح برگ (LAI) (41، ۳۵٫۰ درصد) شده است. پارامترهای فضایی، مانند وجود یا عدم وجود درختان و پوشش درختان، اهمیت ثانویه (۷۱، ۶۰٫۷٪) داده شده اند، در حالی که پارامترهای بیولوژیکی کمتر مورد توجه قرار گرفته اند (۳۰، ۲۵٫۶٪). دیدن شکل ۳ برای جزئیات بیشتر.
محققان بر روی درک عواملی که بر ظرفیت خنک کنندگی پوشش گیاهی در پارک‌ها و خیابان‌ها تأثیر می‌گذارند تمرکز می‌کنند، زیرا اثر خنک کنندگی آنها به خوبی ثابت شده است. این مطالعه اهمیت پارامترهای پوشش گیاهی را در مناطق شهری، عمدتاً بر روی انواع فیزیکی مانند ارتفاع درخت و شاخص سطح برگ (LAI) و در نظر گرفتن پارامترهای فضایی و بیولوژیکی به عنوان ثانویه برجسته می‌کند. ویژگی های فیزیکی برای اندازه گیری مزایای زیرساخت سبز ضروری است. ژانگ و همکاران [۶۹] یک همبستگی چند جمله ای بین میانگین دمای تابشی و ویژگی های فیزیکی درخت از طریق رگرسیون خطی شناسایی شد. هوانگ و لی [۵۶]، کراینهوف و همکاران. [۷۰]، سانتاموریس و همکاران [۱۳]، و ژانگ و همکاران. [۶۷] شناسایی کرده اند که اثربخشی پوشش گیاهی در کاهش دما به شاخص سطح برگ و ارتفاع درخت مربوط می شود. این می تواند تحلیل این پارامترها را توضیح دهد. بردا [۷۱] اشاره می کند که وجود شاخص سطح برگ در ساختار گیاه نقشی جدایی ناپذیر در اکوسیستم دارد. ژانگ و همکاران [۷۲] آن را به عنوان یک عامل حیاتی در قابلیت های خنک کننده گیاهان شناسایی کرده اند. شایان ذکر است که تحقیقات دیگری در ایران نشان می‌دهد که سایبان‌های پهن و تنه‌های بلند می‌توانند آسایش را در مناطق خشک افزایش دهند. [۷۳].
مطالعات تجربی عمدتاً تغییرات منظم در متغیرهای فضایی (۲۴، ۵۱٫۱٪) را نشان می دهد که وجود یا عدم وجود پوشش گیاهی شایع ترین (۱۷، ۳۶٫۲٪) است. به عنوان مثال می توان به مطالعات Ouyang و همکاران اشاره کرد. [۷۴] و لی و همکاران [۷۵]، که استراتژی های مختلف پوشش گیاهی مانند بام های سبز، دیوارهای سبز، درختان خیابان و غیره را اعمال می کنند. تغییرات در متغیرهای مختلط (۱۹، ۴۰٫۴٪) نیز در این مطالعات رایج است.

توزیع فضایی و آرایش پوشش گیاهی از عوامل حیاتی است که در مطالعات تجربی نیاز به توجه دارد. تأکید بر عوامل فضایی بر اهمیت درک توزیع فضایی پوشش گیاهی و ترتیب چنین مطالعاتی تأکید می کند. درک اهمیت این عوامل برای دستیابی به نتایج دقیق و قابل اعتماد بسیار مهم است. وجود یا عدم وجود پوشش گیاهی می تواند تأثیراتی بر فرآیندهای زیست محیطی و مناسب بودن زیستگاه داشته باشد. با توجه به اینکه تأثیر پوشش گیاهی قبلاً شناسایی شده است، تحقیقات باید بر تعیین تأثیر هر یک از متغیرهایی که با کاهش دما تداخل می‌کنند، با در نظر گرفتن مسائل فضایی، فیزیکی و بیولوژیکی و خود زمینه متمرکز شود تا به یک کل نگر یا جامع‌تر برسد. دید کامل پدیده

اثر خنک کننده پوشش گیاهی در زمان های مختلف مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرد. مطالعات عمدتاً بر روی فصل های منفرد (۷۴، ۶۳٫۲٪) و چند فصل (۳۰، ۲۵٫۶٪)، به ویژه تابستان (۱۰۲، ۸۷٫۲٪) و زمستان (۲۹، ۲۴٫۸٪) متمرکز شده است. با توجه به زمان روز، مطالعات بر پایش تمام روز (۶۵، ۵۵٫۶٪)، با تمرکز بسیار کمی در صبح، بعد از ظهر، یا شب متمرکز است.

تأکید اولیه این تحقیقات بر دمای هوا (۴۹، ۴۱٫۹٪) و شاخص راحتی (۳۷، ۳۱٫۶٪) به عنوان معیارهای نشان دهنده تأثیر خنک کننده بوده است. تنها مطالعات بسیار کمی روی دمای سطح (۸، ۶٫۸٪) در این مقیاس تمرکز دارند. طبق تحقیقات، مناطق سبز می توانند دمای هوا را به طور متوسط ​​بین ۰٫۷ تا ۲٫۷ درجه سانتی گراد کاهش دهند. پوشش گیاهی پارک معمولاً دما را ۰٫۸۱-۲٫۶۸ درجه سانتی گراد کاهش می دهد، در حالی که در خیابان ها بین ۰٫۴۱-۲٫۱۵ درجه سانتی گراد کاهش می یابد. با توجه به دمای سطح، فضاهای سبز در بلوک های شهر دارای اثر خنک کنندگی در محدوده ۰٫۷۵ تا ۶٫۷۶ درجه سانتی گراد در پارک ها و ۳٫۰ تا ۶٫۰ درجه سانتی گراد در خیابان ها هستند.

با کاهش دمای هوا، پوشش گیاهی به طور قابل توجهی آسایش حرارتی، کیفیت هوا، صرفه جویی در انرژی و قابلیت زندگی کلی در شهرها را بهبود می بخشد. میانگین ظرفیت کاهش دمای هوا ۰٫۷-۲٫۷ درجه سانتی گراد از ۲۲ مطالعه به دست آمد که عمدتاً با Balany و همکارانش مطابقت دارد. [۷۶]، حد [۷۷]، و سارونی و همکاران. [۷۸]، اما همچنین با Bowler et al. [39]، لای و همکاران [۷۹]زوپانچیچ و همکاران [۴۲]، شاشوا بار و هافمن [۸۰]و وانگ و همکاران. [۲۱]. تغییر در کاهش دما در انواع مختلف فضاهای شهری، اهمیت برنامه‌ریزی شهری خاص و طراحی زیرساخت‌های سبز را برجسته می‌کند.

۳٫۴٫ تحقیق در مقیاس همسایگی

برای درک مناطق شهری، درک مقیاس همسایگی، که به گروهی از بلوک‌های شهری که یک منطقه مجزا را تشکیل می‌دهند، ضروری است. تجزیه و تحلیل این مقیاس بینشی در مورد پویایی اجتماعی، اقتصادی و فرهنگی یک محیط شهری خاص ارائه می دهد.

تحقیقات انجام شده در مقیاس همسایگی ویژگی های منحصر به فرد، پویایی و مسائل یک منطقه خاص را بررسی می کند. این تحقیق در درجه اول بر روی فضاهای شهری (۴۱، ۶۱٫۲٪) و فضاهای عمومی باز (۳۲، ۴۷٫۸٪) به عنوان مناطق کلیدی مورد علاقه برای کاهش دما از طریق مناطق سبز در مقیاس همسایگی متمرکز شده است. مکان‌هایی مانند محله‌ها مناطق مهمی هستند (۴۷، ۷۰٫۱%) برای بررسی کاهش دما در مناطق مسکونی که بر ریزاقلیم محلی تأثیر می‌گذارند. انواع فضای کمتر مورد تحقیق شامل فضای خدماتی، فضای خصوصی ظاهری، فضای باز خصوصی، فضای خصوصی خارجی، فضاهای خصوصی “عمومی” و فضای فرضی است. بنابراین مکان هایی مانند خیابان ها، پارک ها، میدان، جنگل های شهری، باغ های جلویی، باغ های خصوصی، ساختمان ها و پارکینگ ها کمتر مورد تجزیه و تحلیل قرار می گیرند.

تحقیقات قبلی بر روی بررسی اثرات خنک کنندگی پوشش گیاهی با مطالعه خوشه های گیاهی (۶۱، ۹۱٫۰٪)، به ویژه بر روی انواع پوشش گیاهی مخلوط (۴۲، ۶۲٫۷٪) متمرکز شده است. مطالعات محله ای اغلب بر ترتیبات پوشش گیاهی مختلط (۳۸، ۵۶٫۷٪) تمرکز می کنند که نشان دهنده ویژگی های متنوع و پیچیده فضاهای سبز شهری در این مقیاس است. چیدمان های هم تراز، منفرد، متراکم، پراکنده و خوشه ای مانند پوشش گیاهی متوسط ​​و کم حضور ناقصی دارند.

محققان مناطق سبز را در این مقیاس به عنوان یک موجودیت واحد تجزیه و تحلیل می کنند. در حین مطالعه عناصر منفرد، تفاوت‌های آنها کاهش می‌یابد، بنابراین بررسی تأثیر متقابل آنها یک عامل مهم مورد توجه است. با گسترش مقیاس مشاهده، درجه جزئیات کاهش می یابد. پارامترهای فضایی (۵۹، ۸۸٫۱٪)، به ویژه پوشش سبز (۲۰، ۲۹٫۸۵٪)، به عنوان عوامل مهمی شناخته شده اند که بر کاهش دما در این مقیاس تأثیر مثبت دارند. این یافته ها در ارائه شده است شکل ۳.
در مطالعات تجربی، محققان عوامل مکانی را تغییر داده اند (۱۹، ۴۸٫۷%). درک تأثیر پیکربندی فضایی پوشش گیاهی بر کاهش دما مهم است. در این مقیاس، متغیرهای مختلط تغییر یافته اند (۱۵، ۳۸٫۵٪)، در حالی که متغیرهای فیزیکی، زمینه ای و بیولوژیکی به طور پراکنده تجزیه و تحلیل می شوند، همانطور که در نشان داده شده است. شکل ۴.
سایتو و همکاران [۸۱] دریافتند که افزایش پوشش سبز می تواند شرایط حرارتی را افزایش دهد. الچاپار و همکاران [۸۲] کشف کردند که در مندوزا، آرژانتین، و کامپیناس، برزیل، این افزایش می تواند به ۲٫۰ درجه سانتیگراد و ۵٫۰ درجه سانتیگراد در حال حاضر برسد. امانوئل و لوکونسل [۸۳] بیان کرد که افزایش پوشش سبز تا ۲۰ درصد بالاتر از سطح فعلی ممکن است بخش قابل توجهی از اثر پیش بینی شده جزیره گرمایی شهری را در گلاسکو، انگلستان، تا سال ۲۰۵۰ کاهش دهد. این یافته ها تأثیر مثبت افزایش پوشش سبز بر شرایط حرارتی شهری و کاهش آن اثر شهری-جزیره گرمایی در این مقیاس.

با توجه به دوره تجزیه و تحلیل اثر سرمایش پوشش گیاهی، مطالعات عمدتاً یک فصل (۴۴، ۶۵٫۷٪)، عمدتاً فصل تابستان (۵۸، ۸۶٫۶٪) را بررسی کردند. با توجه به زمان روز، بیشتر مطالعات کل روز را تحت نظر داشتند (۳۱، ۴۶٫۳٪)، با تنها چند مطالعه که به طور خاص دوره های صبح، بعدازظهر یا شب را هدف قرار می دادند.

تأکید اصلی این بررسی ها بر دمای هوا (۳۵، ۲/۵۲ درصد) و شاخص آسایش (۹/۲۳، ۱۶ درصد) به عنوان شاخص های معرف تأثیر سرمایش بوده است. یافته‌ها نشان می‌دهد که مناطق سبز به طور قابل‌توجهی دما را در سطح محله کاهش می‌دهند، با میانگین مشاهده شده از ۱٫۱ تا ۲٫۹ درجه سانتی‌گراد.

روش های همسایگی و مبتنی بر بلوک نتایج قابل مقایسه ای را تولید می کنند، که نشان می دهد روش شناسی حداقل بر نتایج تأثیر می گذارد. اثر خنک کنندگی فضاهای سبز بر دمای هوا قابل اعتماد و قابل اندازه گیری است و به محققان اجازه می دهد در هر دو سطح تحقیق کنند. نتایج منسجم باعث می شود نتیجه گیری در موقعیت های مشابه اعمال شود. این می تواند به توسعه سیاست ها و دستورالعمل های شهری برای طراحی منظر کمک کند.

تأثیر خنک کنندگی پوشش گیاهی بسته به ویژگی های خاص هر جامعه متفاوت است. میانگین اثر خنک کننده در پارک ها بین ۱٫۴ تا ۳٫۷ درجه سانتی گراد متغیر است. در خیابان ها از ۰٫۳ تا ۱٫۰ درجه سانتی گراد و در مجموعه بلوک های شهری از ۱٫۰۳ تا ۲٫۷ درجه سانتی گراد متغیر است. علاوه بر این، مطالعات نشان داده‌اند که مناطق سبز به طور قابل‌توجهی بر کاهش دمای سطح خیابان‌ها تأثیر می‌گذارد که منجر به کاهش دما بین ۲ تا ۵ درجه سانتی‌گراد می‌شود. دمای سطح در بلوک‌های شهری را می‌توان به طور متوسط ​​بین ۱٫۷۵ تا ۲٫۹ درجه سانتی‌گراد کاهش داد که بر مزایای خنک‌کنندگی چشمگیر فضای سبز در محیط‌های محله تأکید می‌کند.

۳٫۵٫ تحقیق مقیاس شهر

هدف محققان در مقیاس شهر درک سیستم های شهری به هم پیوسته، پویایی ها، روندها و مشکلات آنهاست. مقیاس شهر به طور جامع کل شهر، از جمله محله‌ها، نواحی و مناطق شهری مختلف را تجزیه و تحلیل می‌کند. مطالعات متعددی با هدف کاهش دمای شهرها با اجرای فضاهای سبز در فضاهای باز عمومی انجام شده است (۲۰، ۳۰٫۳%). در میان انواع مختلف تنظیمات تحلیل شده، بیشترین تحقیقات در مناطق شهری (۳۶، ۵۴٫۵٪) و پارک ها (۲۳، ۳۴٫۸٪) انجام شده است. با این حال، تحقیقات بیشتری باید در مناطق دیگر مانند محله ها، میادین و جنگل های شهری انجام شود. خواص خنک کنندگی پوشش گیاهی به صورت خوشه ای (۶۴، ۱۰۰٪)، با تمرکز خاص بر توزیع های مخلوط (۵۶، ۸۴٫۸٪) تجزیه و تحلیل شده است.

مناطق شهری معمولاً با استفاده از اندازه گیری های ماهواره ای برای ارزیابی تأثیر پارک ها بر محیط اطراف مورد مطالعه قرار می گیرند. تحقیقات اخیر توسط داس و همکاران. [۸۴] در هند دریافتند که پارک ها مناطق مجاور را خنک می کنند. یافته ها نشان داد که تیپ پوشش گیاهی مختلط (۵۶، ۸۴٫۸ درصد) غالب ترین در بین ارقام شناسایی شده بود. با توجه به نوع پارامتر پوشش گیاهی، فضایی (۶۱، ۹۲٫۴٪) در سطح شهر بیشترین تحلیل را دارد و پوشش زمین (۳۵، ۵۳٫۰٪) پارامتر اصلی تجزیه و تحلیل شده است. کمبود مطالعات در مورد پارامترهای فیزیکی (۱۲، ۱۸٫۲٪) وجود دارد.شکل ۳).
همانطور که قبلاً گفته شد، با افزایش مقیاس، سطح جزئیات کاهش می یابد. در این حالت، پوشش گیاهی تنها به صورت گروهی قابل بررسی است و محقق نمی تواند اجزای جداگانه مناطق سبز را برای تجزیه و تحلیل آنها مشاهده کند. تمرکز بر تجزیه و تحلیل توزیع فضایی آن از طریق یکی از متغیرهای شهری حیاتی مورد استفاده برای این منظور، پوشش زمین است، همانطور که کوو و همکاران ذکر کردند. [۸۵]. داده های ماهواره ای در مطالعه اثرات الگوهای پوشش زمین بر دمای سطح زمین (LST) به دلیل ظرفیت آنها برای شناسایی ویژگی های حرارتی خاص در سطح زمین ارزشمند بوده است.
با این حال، مطالعات تجربی محدودی در سطح شهری انجام شده است.شکل ۴). برخی از آنها شبیه سازی های Žuvela-Aloise و همکاران هستند. [۸۶] که تأثیر گنجاندن مناطق سبز در وین را ارزیابی می کند. به طور مشابه، براون و همکاران. [۸۷] از شبیه‌سازی آب و هوا برای مطالعه اثرات تغییرات ریزاقلیمی بر دمای هوا، تابش و آسایش حرارتی استفاده کرد. با این حال، تحقیقات قبلی در درجه اول بر دمای سطح (۴۹، ۷۴٫۲٪) به عنوان شاخص ترین معیار تأثیر خنک کننده، و پس از آن دمای هوا با حضور کم عمق (۱۲، ۱۸٫۲٪) متمرکز شده است.
سنسورهای ماهواره ای از راه دور داده های دمای سطح را ضبط می کنند. این تحقیق بینش های ارزشمندی را در مورد تأثیر شهرنشینی بر محیط زیست، سلامت انسان و مصرف انرژی ارائه می دهد. لی و همکاران [۸۸] یک مطالعه طولی در مقیاس بزرگ در زمینه کاهش دمای سطح در مناطق سبز با استفاده از سنجش از دور طی ۲۰ سال انجام داد. یافته های آنها حاکی از تأثیر مثبت مناطق سبز است. اجرای رویکرد سنجش از دور، اجرای مطالعات طولی را تسهیل می‌کند، که با مقیاس‌های جزئی مانند محله‌ها یا بلوک‌ها به دلیل دسترسی به نظارت برای دوره‌های طولانی امکان‌پذیر نیست. انجام این نوع تحقیقات در مقیاس های کوچکتر یک چالش مهم است.
تجزیه و تحلیل اثر خنک کننده پوشش گیاهی در درجه اول بر یک دوره خاص، به ویژه یک فصل متمرکز بود. بیشتر مطالعات در تابستان (۶۰٫۶٪) و اقلیت در بهار، پاییز و زمستان انجام شد. این نتایج نشان دهنده روند خنک سازی قابل توجه تری در تابستان است. به گفته کوهن و همکاران. [۸۹]، بیشترین تأثیر سرمایش در ساعات روز تابستان و زمستان رخ می دهد. در حالی که Hamada و Ohta [90] و ژانگ و همکاران [۹۱] برای یافتن اختلاف دمای بالا بین مناطق شهری و سبز در تابستان و تفاوت کم در زمستان، توصیه می شود در هر یک از فصول سال (مثلاً بهار، پاییز و زمستان) مطالعاتی انجام شود یا مطالعات طولی برای درک این موضوع انجام شود. تغییرات در اثرات پوشش گیاهی بر ریزاقلیم حرارتی در هر فصل. علاوه بر این، مشاهده شد که ۲۲٫۰٪ از مطالعات در تمام روز تحت نظر بودند. با این حال، در برخی موارد، گزارش های کاهش زمان نظارت را مشخص نکرده اند. با این وجود، گزارش این داده ها می تواند فراتحلیل را تسهیل کند.
این یافته‌های تحقیقاتی نشان می‌دهد که مناطق سبز در مقیاس شهر نقش مهمی در کاهش دمای هوا ایفا می‌کنند و میانگین محدوده مشاهده‌شده بین ۰.۵ تا ۲.۲ درجه سانتی‌گراد است.شکل ۵). نتایج نشان می دهد که کاهش دمای معمولی توسط پوشش گیاهی در پارک ها بین ۰٫۵ تا ۲٫۵ درجه سانتی گراد متغیر است، در حالی که در مناطق شهری، از ۱٫۱ تا ۲٫۴ درجه سانتی گراد متغیر است.

تجزیه و تحلیل ارتباط بین اندازه گیری ها در مقیاس شهر و میانگین های به دست آمده در سطح بلوک و محله را نشان می دهد. این یافته ها از اعتبار روش های موجود برای تجزیه و تحلیل تأثیر پوشش گیاهی بر دمای هوا پشتیبانی می کند. بنابراین آنها پیشنهاد می کنند که روش های تحقیق را می توان با احتیاط مطابقت داد، که دلالت بر مقایسه کافی بین رویکردهای مورد استفاده در مقیاس های مختلف تجزیه و تحلیل برای ارزیابی اثرات کاهش حرارتی ارائه شده توسط فضای سبز دارد.

با بررسی دمای سطح، میانگین دامنه کاهش در پارک ها به طور قابل توجهی بالاتر است و از ۱٫۸۵ تا ۷٫۳ درجه سانتی گراد متغیر است. در بلوک‌های شهری، میانگین محدوده دما معمولاً بین ۲٫۵۵ تا ۳٫۱۴ درجه سانتی‌گراد است، اگرچه در شهرها، این محدوده معمولاً بین ۲٫۶۵ تا ۳٫۹ درجه سانتی‌گراد است.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , علوم شهری | متن کامل رایگان
,۲۰۲۴-۰۴-۲۵ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2413-8851/8/2/41

برچسب ها
, , , ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.