۱٫ معرفی
پایداری و دوام درازمدت مناطق شهری مبتنی بر درک و درک این است که واقعیت های زیست محیطی، اجتماعی و اقتصادی یک جامعه در هم تنیده شده اند. برای اینکه جوامع انعطافپذیر و پایدار شوند (UN SDG 11)، برنامهریزی شهری باید طیف وسیعی از خدمات اجتماعی و زیستمحیطی، از سیستمهای حملونقل و مسکن مقرونبهصرفه و مقرونبهصرفه تا تأمین فضای سبز و امکانات اجتماعی را در نظر بگیرد. چنین ابتکاراتی باید در پس زمینه پیشرفتهای موجود که میراث را تشکیل میدهند دیده شوند: در جنبه منفی دفتر، توسعههای مسکن و مکانهای زیستمحیطی هستند که نیاز فوری به اصلاح دارند، در حالی که جنبه مثبت آن داراییهایی مانند هستههای شهر تاریخی است که کار میکنند. به عنوان کانون هویت جامعه و جاذبه برای بازدیدکنندگان. توسعه پایدار شهری باید شامل حمایت از واقعیت های اجتماعی یک جامعه، از جمله هویت و حس مکان آن باشد، که معمولاً از طریق دارایی های میراث فرهنگی نمونه است.
میراث فرهنگی آن دسته از آثار و شیوه های تعامل انسان با محیط زیست و با یکدیگر است که امروزه جوامع و افراد برای حفظ آنها به نفع نسل حاضر ارزش قائل هستند. [
۱,
۲]. میراث فرهنگی معمولاً در دوگانگی بین حوزههای ملموس (مانند اشیاء، مکانها، سازهها، مکانها) و ناملموس (مانند سنتها، آداب و رسوم، زبان، رقص) داراییهای میراث ساخته میشود. [
۳,
۴,
۵]. این مقاله در درجه اول به دارایی های میراث ملموس و غیرقابل منقول می پردازد.
مدیریت واقعی دارایی های میراث غیر منقول رخ می دهد
روی زمین در سطح جامعه و شورای دولت محلی. پذیرفتن این نکته که شرح زیر بخشی از گفتمان مجاز میراث را نشان می دهد [
۲,
۶]مدیریت داراییهای میراث فرهنگی یک جامعه معمولاً از طریق راههای حفاظت، نگهداری و تفسیر صورت میگیرد. گفتمان میراث مجاز بیان می کند که دارایی های میراث فرهنگی ملموس کمیاب، محدود و تجدید ناپذیر هستند. [
۷,
۸] و بنابراین طیفی از ارزش ها توسط جامعه نسبت داده می شود [
۹,
۱۰,
۱۱,
۱۲,
۱۳] و اینکه این ارزشها، مانند همه ارزشهای مبتنی بر جامعه، قابل تغییر هستند و دستخوش تغییرات بین نسلی میشوند [
۱۴,
۱۵,
۱۶]. داراییهای میراث معمولاً با گنجاندن آنها در فهرستها یا فهرستهای میراث با برنامهریزی و کنترلهای توسعه مرتبط محافظت میشوند. آنها مشمول برنامههای حفاظت و مدیریت سایت هستند که به گونهای طراحی شدهاند که ارزشهای فرهنگی مهم آنها را میتوان برای منافع اجتماعی و سلامت روان نسل کنونی حفظ و تفسیر کرد. [
۱,
۱۷,
۱۸,
۱۹]، با این ادعا که این موارد در آینده نیز گسترش می یابد [
۲۰].
با توجه به اینکه اکثر دارایی های میراث، به ویژه در مناطق حفاظت شده میراث یا مناطق تاریخی، متعلق به نهادهای دولتی نیستند، بلکه متعلق به شرکت ها و شهروندان خصوصی هستند، آنها ذینفعان مستقیمی هستند که باید با آنها مشورت شود. [
۲۱]. دو دهه گذشته شاهد انحراف گسترده از رویکردهای سنگین و متخصص محور از بالا به پایین برای پذیرش مشاوره با جامعه بوده است. [
۲۲,
۲۳,
۲۴]. اکثر رویکردهای برنامه ریزی میراث، مشارکت جامعه را از نظر مشارکت ذینفعان می سازد [
۲۴,
۲۵,
۲۶,
۲۷,
۲۸,
۲۹] در تنظیمات کارگاه [
۳۰]، به ویژه با توجه به سایت های خاص [
۳۱,
۳۲]. هدفمند بودن ذینفعان و همچنین نقش متخصصان در هدایت فرآیند می تواند آگاهانه یا ناخودآگاه نتایج را تغییر دهد. [
۳۳,
۳۴]. با این حال، برنامه ریزی واقعی میراث جامعه محور از پایین به بالا همچنان غیرمعمول باقی مانده است [
۳۵].
بیشتر بحثهای اخیر در ادبیات آکادمیک، در سطح نظری و تا حدودی انتزاعی، بر این موضوع متمرکز شده است که چگونه میراث و حفاظت از میراث با چندین هدف توسعه پایدار سازمان ملل متحد هماهنگی دارد. [
۳۶,
۳۷,
۳۸,
۳۹,
۴۰,
۴۱,
۴۲,
۴۳,
۴۴]. ضمناً در این امر این است که یک دولت محلی خاص، وظیفه جامعه ای برای حفاظت از میراث یک جامعه دارد. در واقع، تمام کنترلهای برنامهریزی که از مطالعات میراث اجتماعی به دست میآیند، بر این فرض استوار میشوند که جامعه محلی واقعاً برای میراث خود ارزش قائل است، از حفاظت از آن قدردانی میکند و از سرمایهگذاری و اقدامات شورای محلی در این زمینه حمایت میکند. این فرض به عنوان بدیهی تلقی می شود اما به ندرت به طور رسمی آزمایش می شود [
۳۴]. این مقاله یک مطالعه موردی را ارائه میکند که بررسی میکند تا چه حد یک جامعه واقعاً از میراث خود نسبت به سایر خدمات ارائه شده توسط یک مقام دولتی محلی پشتیبانی میکند.
۱٫۱٫ متن نوشته
در محیط استرالیا، دارایی های میراث را می توان در سطوح مشترک المنافع (به عنوان مثال، ملی)، ایالتی و دولت محلی محافظت کرد. حفاظت از داراییهای میراث بومی استرالیا تابع قوانین ایالتی با اختیارات جامع مشترک المنافع است. [
۴۵]. مدیریت میراث استعمارگران مهاجر استرالیایی و مهاجران بعدی در انحصار قانون اساسی ایالتها و سرزمینها باقی میماند، مگر اینکه داراییهای میراث متعلق به کشورهای مشترک المنافع یا در زمینهای متعلق به کشورهای مشترک المنافع باشد، یا دولت ایالتی آن دارایی را برای وضعیت میراث ملی نامزد کرده باشد. و فهرست کردن [
۴۵]. دولتهای ایالتی و منطقهای رژیمهای مدیریت میراث را ایجاد کردهاند که اکثریت مدیریت دارایی میراث اولیه را به شوراهای دولت محلی واگذار کردهاند. اینها همه جنبه های شناسایی دارایی های میراث، فهرست بندی در طرح های برنامه ریزی محلی و حفاظت از طریق کنترل های برنامه ریزی مانند طرح های کنترل توسعه را اعمال می کنند. تنها در مواردی که داراییهای میراث بهجای اهمیت محلی و در نتیجه در فهرست میراث ایالتی گنجانده شدهاند، در کل کشور تلقی میشوند، تصمیمات مدیریت دولت محلی توسط ارگانهای میراث دولتی مربوطه بررسی میشود. [
۴۵].
اگرچه نامگذاری داراییهای میراث به عنوان فهرستهای جدید و اضافی یا درخواست حذف و حذف از مجموعه قوانین حفاظتی فعلی میتواند در هر زمانی اتفاق بیفتد، این اقدامات معمولاً در زمان مطالعات و بررسیهای میراث در سطح منطقه دولتی محلی اتفاق میافتد. به جای اینکه صرفاً متخصصان هدایت شوند، چنین مطالعاتی در سطح منطقه دولت محلی به عنوان مطالعات میراث اجتماعی در ایالت نیو ساوت ولز اجرا می شود. [
۲۲,
۳۵,
۴۶]. در این محیط، گروهی از اعضای جامعه، عمدتاً افراد خود نامزد برگرفته از فهرستی ساختاریافته از ذینفعان و گروههای ذینفع و با هدایت یک متخصص میراث فرهنگی و افسران شورای محلی، آن دسته از داراییهای میراثی را که برای فهرست یا حذف از فهرست نامزد شده بودند، بررسی و ارزیابی میکنند. فراخوان های عمومی برای نامزدی طیفی از معرفت شناسی ها بر نامزدها و همچنین ارزیابی آنها تأثیر می گذارد [
۳۴]، اما اصل اساسی این است که حفاظت از دارایی های میراث برای منافع عمومی مفید است [
۹,
۱۰]. در حالی که جامعه محلی ورودی رسمی در توسعه مطالعات میراث اجتماعی در سطح رویه ای دارد، توانایی آن برای تأثیرگذاری بر برنامه های کنترل توسعه محلی به یک دوره نظر عمومی محدود می شود. جامعه محلی هیچ ورودی مستقیم یا حق اظهار نظری در مورد برنامه های مدیریت حفاظت از میراث ملکی فردی ندارد.
از نظر محاوره ای و ظاهری، اولویت ها و وظایف اصلی شوراهای دولت محلی اغلب به عنوان “سه Rs” “جاده ها، نرخ ها و زباله” مشخص می شود. [
۴۷,
۴۸]. این ساختار باریک و اشتباه است، زیرا شوراها در تعداد زیادی از خدمات اجتماعی، از پیش دبستانی ها و مراکز اجتماعی گرفته تا پارک ها و باغ ها، امکانات ورزشی و رویدادهای عمومی درگیر هستند. اگرچه حفاظت از داراییهای میراث فرهنگی به خودی خود یک هدف مشروع است، اما توجه به این نکته مهم است که، به جز در مناطق بسیار نادر و با نرخ بالا، منابع مالی و کارکنان شورا محدود است و بنابراین حفاظت از داراییهای میراث رقابتی است. در تأمین بودجه با سایر خدماتی که یک شورای محلی ارائه می دهد. با این حال، همانطور که توسط جوامع تاریخی و سایر گروههای ذینفع حمایت میشود، برنامهریزی میراث فرهنگی و حفاظت از میراث اغلب، بهطور غیرواقعی، بهعنوان یک مورد خاص در نظر گرفته میشود که جدا از ارائه سایر خدمات شورا در نظر گرفته میشود. در عین حال، منافع تجاری اغلب حفاظت از میراث را به عنوان مانعی برای توسعه تجاری و مسکونی قرار می دهند و بر نهادهای دولتی محلی فشار می آورند تا کنترل های برنامه ریزی مرتبط با میراث را کاهش دهند.
بنابراین، از منظر سیاست عمومی، برای شورای دولت محلی مهم است که درک کند که عموم مردم چه سطح اهمیتی را برای حفظ و حفاظت از میراث فرهنگی نسبت به سایر خدمات اجتماعی ارائه شده توسط ارگان دولتی محلی قائل هستند. سایر سازمانهای اجتماعی و اپراتورهای خصوصی (به عنوان مثال، مراقبت از کودکان و بیمارستانها).
اگرچه نظرسنجی های رضایت جامعه، که ادراک جامعه را از ارائه خدمات دولت محلی ارزیابی می کند، ابزار رایجی هستند. [
۴۹,
۵۰,
۵۱,
۵۲]، مطالعاتی که ارتباط نسبی خدمات را با یک جامعه رتبه بندی می کنند نادر هستند. مطالعاتی که اهمیت نسبی حفاظت از میراث را در حوزه وسیعتر عملیات دولت محلی ارزیابی میکنند، وجود ندارند.
۱٫۲٫ پروژه
به عنوان بخشی از یک مطالعه میراث فرهنگی مبتنی بر جامعه که در سال ۲۰۲۲ در آلبری، یک مرکز خدمات منطقه ای در جنوب نیو ساوت ولز (استرالیا) انجام شد. [
۵۳]مشاوره جامعه در مقیاس وسیع، نه تنها از طریق فراخوان مرسوم برای نامزدی مکانهای میراث، بلکه از طریق یک بررسی رسمی برای سنجش نگرش جامعه به میراث به طور کلی و حفظ میراث در منطقه دولتی محلی آلبری به طور خاص انجام شد. به عنوان بخشی از این فرآیند، درک نقش و اهمیت نسبی که جامعه برای میراث در رابطه با سایر خدمات اجتماعی قائل است، مهم تلقی شد.
با توجه به اینکه ارزشهای میراث فرهنگی، مانند همه ارزشهای جامعهمحور، قابل تغییر هستند و دستخوش تغییرات بین نسلی میشوند. [
۱۴,
۱۵,
۱۶]، فرض بر این بود که ادراکات جامعه و ارزش های مبتنی بر جامعه در سراسر جمعیت یکسان نخواهد بود. فرض بر این بود که یک طبقه بندی در امتداد خطوط نسلی محتمل است [
۱۴,
۱۵]با توجه به اینکه نسلها سازههای فرهنگی-اجتماعی هستند که شکلی از هویت جمعی ایجاد شده توسط تجربیات مشترک گروهی از افراد در سنین مشابه را دربرمیگیرند. [
۵۴].
این مقاله بر دو جنبه تمرکز دارد. ابتدا ماهیت مشارکت در نظرسنجی را در رابطه با نحوه مدیریت نظرسنجی در نظر خواهد گرفت. سپس نتایج این بخش از نظرسنجی را ارائه میکند و یافتهها را برای بحث در مورد نقش فعلی و آینده میراث در مواجهه با طبقهبندی بین نسلی برونیابی میکند. دومی اجازه می دهد تا به درجاتی نشان دهیم که چگونه میراث با مرگ نسل قدیمی تر ارزش گذاری می شود.
۲٫ روش شناسی
در سال ۲۰۲۲، شورای شهر آلبری (NSW، استرالیا) یک مطالعه میراث انجام داد، که شامل یک نظرسنجی اجتماعی، یک نظرسنجی از صاحبان املاک فهرست شده در میراث و یک نظرسنجی از نمایندگان املاک و مستغلات بود – دو مورد آخر خارج از محدوده این موضوع هستند. کاغذ.
۲٫۱٫ ابزار نظرسنجی و چارچوب نمونه گیری
ابزار نظرسنجی شامل شش سوال چارچوب بندی برای درک میزان آشنایی پاسخ دهنده با آلبری و ماهیت ترتیبات مسکونی (مالک، مستاجر)، چهار سوال نگرشی باز و پنج سوال نگرشی بسته بود که برخی از آنها دارای چندین سوال فرعی یا رتبه بندی مورد نیاز در پایان سه سوال دموگرافیک مطرح شد.
چارچوب نمونهگیری برای نظرسنجی جامعه برای همه افراد بالای ۱۸ سال که در آلبری زندگی، کار یا خرید میکردند باز بود. ساکنان سابق نیز واجد شرایط شرکت بودند.
۲٫۲٫ اداره نظرسنجی
مطالعه میراث و پیوندها به نظرسنجی جامعه طبق فرآیند استاندارد مشاوره جامعه AlburyCity در بخش “نظر خود را بگویید” وب سایت شورا تبلیغ شد. [
۵۵]، خبرنامه دیجیتال [
۵۶] و سایت فیسبوک [
۵۷,
۵۸]و همچنین بر روی پوسترهای رنگی با فرمت A3 نصب شده بر روی تابلوهای اعلانات در کتابخانه های عمومی و مراکز اجتماعی. علاوه بر این، پیوندهای مربوط به نظرسنجی جامعه در نامههایی که مستقیماً به صاحبان املاک فهرستشده میراث و از طریق رویکردهای مستقیم نویسنده ارسال میشد، گنجانده شد. موارد اخیر شخصاً در طی مکالمات، از طریق ایمیل به شبکههای اجتماعی و حرفهای و از طریق پست در تابلوی اطلاعیه جامعه نویسنده توزیع شد. همه دعوتها برای شرکت شامل پیشنهاد ارسال پیوندها به سایر علاقهمندان بود (گلوله برفی).
همه نظرسنجی ها از بستر SurveyMonkey که توسط شبکه تحلیل فضایی، دانشگاه چارلز استورت مدیریت می شود، استفاده کردند. همه پاسخها ناشناس بودند و اطلاعات قابل شناسایی (مثلاً آدرسهای IP) قبل از دریافت مجموعه داده توسط نویسنده حذف شد. گردآورندههای منفرد با نشانیهای اینترنتی منحصربهفرد ایجاد شدند تا بتوانند ردیابی کنند که پاسخ از کدام منبع اطلاعاتی (به عنوان مثال، وبسایت، خبرنامه، رویکردهای مستقیم نویسنده) نشات گرفته است.
شکل ۱ جریان پاسخ ها را از فریم های نمونه گیری اصلی نشان می دهد. پاسخهای مشتق شده از صفحه وب AlburyCity “Have Your Say” ممکن است کمی متورم شود زیرا یک خطای اداری در طول فرآیند تولید پوستر باعث شد که کد QR برای صفحه وب “Have Your Say” در پوستر عمومی استفاده شود. علاوه بر این، اگرچه نامهها به صاحبان، و همچنین روشهای ایمیل مستقیم نویسنده، نشانیهای اینترنتی جمعآوریکننده خاصی را داشتند، اما لازم بود که یک مرجع مرتبط با وب به صفحه وب AlburyCity “Have Your Say” را نیز درج کنند. برخی از پاسخها ممکن است از طریق این مکانها رخ داده باشد.
۲٫۳٫ تکمیل نظرسنجی
در مجموع، ۵۹۵ بررسی آغاز شد و حداقل تا حدی تکمیل شد. با توجه به ماهیت نمونه برداری، که بر هدف گذاری پراکنده همراه با گلوله برفی پیش بینی شده متکی بود، نمی توان نرخ پاسخ واقعی را تخمین زد. با این حال، مقداری تقریب ممکن است. جمعیت پیش بینی شده برای آلبری برای پایان سال ۲۰۲۱، ۵۵۵۷۴ نفر بود [
۵۹]. با فرض اینکه ساختار سنی بین سرشماری ۲۰۱۶ و برآورد سال ۲۰۲۱ تفاوت قابل توجهی نداشته باشد، کل جمعیت نظری افراد ساکن در آلبری که واجد شرایط شرکت بودند (یعنی ۱۸ سال و بالاتر) ۴۳۰۷۴ نفر است. بنابراین، تعداد کل ۵۹۵ نظرسنجی آغاز شده برابر است با نرخ پاسخگویی در سطح جمعیت ۱٫۳۸٪.
مدیریت آنلاین یک نظرسنجی از طریق SurveyMonkey، که در آن سؤالات به صورت مجموعه ای از صفحات مجزا (صفحه نمایش) با پاسخ دهنده به طور فعال از یکی به صفحه بعدی منتقل می شوند، امکان گرفتن داده های نظرسنجی را تا نقطه (یعنی صفحه) فراهم می کند که در آن نظرسنجی انجام می شود. رها شده بود. با محاسبه تداوم پاسخ دهندگان، ۷۲٫۴ درصد از کسانی که این نظرسنجی ۹ صفحه ای را آغاز کردند، آن را تکمیل کردند. با توجه به اینکه سوالات دموگرافیک (سن، جنسیت) در صفحه پایانی پرسیده شده است، نمی توان بررسی کرد که آیا نسل های خاص دارای نرخ فرسایش بالاتری نسبت به سایرین هستند یا خیر.
۲٫۴٫ رمزگذاری نسلی
اگرچه داده های سنی در طبقات سنی پنج ساله که توسط اداره آمار استرالیا تعریف شده است جمع آوری شده است. [
۶۰]، اصطلاحات رایج نسلی “سازندگان” (“نسل خوش شانس”، قبل از ۱۹۴۶)، “بچه های بومرز” (۱۹۴۶-۱۹۶۴)، “نسل X” (1965-1979)، “هزاره ها” (“نسل Y” 1980- 1994) و “نسل Z” (“I Generation”، “Post-Millennials”، ۱۹۹۵-۲۰۰۴ [۲۰۱۲]) کاربرد بیشتری دارند زیرا بر اساس پارامترهای اجتماعی فرهنگی، اقتصادی و تکنولوژیکی هستند [
۶۱,
۶۲]. از آنجایی که براکتهای سنی ABS ثبتشده مستقیماً به منطق نسل منتقل نمیشوند، براکتهای نسلی با کدگذاری مجدد به صورت زیر تقریب زدند: ۱۸-۲۹ نسل Z. 30-44 هزاره ها; ۴۵-۵۹ نسل X; 60-74 بیبی بومر; و ۷۵+ سازندگان.
۲٫۵٫ تحلیل و بررسی
پردازش داده ها در MS Excel به عنوان یک تحلیل اکتشافی با آمار توصیفی و مقایسه ای بین گروه های نسلی انجام شد.
۳٫ نتایج – مشارکت
در مجموع ۵۹۵ پاسخ فردی دریافت شد. فقط کمتر از یک سوم از این موارد (۳۱٫۱٪) از طریق کانال فرآیند مشاوره جامعه استاندارد شورا (صفحه وب، خبرنامه، پوسترها، فیس بوک) انجام شد. پاسخها به طور قابل توجهی بیشتر (۴۳٫۵٪)، 𝜒
۲ = ۱۹٫۵۴۳، df = 1،
پ < 0.0001) از صاحبان املاک ثبت شده در میراث دریافت شد که به یک دعوت نامه کتبی (نامه) برای اظهار نظر در مورد مسائل میراث پاسخ دادند. رویکردهای مستقیم نویسنده یک چهارم از پاسخهای کلی (25.4%) را تشکیل میدهد که به طور قابلتوجهی کمتر از درصدی بود که توسط فرآیند مشاوره جامعه استاندارد شورا کمک میکرد (𝜒
۲ = ۴٫۷۶۵، df = 1،
پ = ۰٫۰۲۹۰) [
۶۳].
برای ارزیابی اینکه آیا این نظرسنجی نماینده جمعیت عمومی است که پاسخ دهندگان از آن استخراج شده اند، تفکیک سنی پاسخ دهندگان با سرشماری سال ۲۰۱۶ مقایسه شد، که جدیدترین سرشماری است که داده ها در سطح LGA در دسترس است. [
۶۴]. در حالی که جمعیت کلی از آن زمان افزایش یافته است، بعید است که ساختار سنی به شکل قابل توجهی تغییر کرده باشد. بنابراین، توزیع سنی سرشماری سال ۲۰۱۶ (افراد بالای ۱۸ سال) به ما اجازه می دهد تا یک توزیع نظری سنی و جنسیتی ایجاد کنیم که سپس می تواند با توزیع پاسخ های واقعی مقایسه شود.
نمایه سنی پاسخ دهندگان به نظرسنجی جامعه نشان می دهد که در گروه سنی ۲۰ تا ۲۴ سال کمتر از حد قابل توجهی حضور دارند و در گروه های ۲۵ تا ۲۹، ۸۵ تا ۸۹ و ۹۰+، در حالی که ۴۰ تا ۵۴ سال کمتر حضور دارند. همگروه های یک ساله به طور قابل توجهی بیش از حد نشان داده شده اند (
شکل ۲).
هنگامی که داده ها بر اساس نسل جمع می شوند، آنگاه تفاوت ها بارزتر می شوند (
میز ۱). Baby Boomers و Generation X به طور قابل توجهی بیش از حد معرفی شده اند، در حالی که Millennials نرخ مشارکت کمتری در نظرسنجی نسبت به گروه های قدیمی نشان می دهند.
از آنجایی که نظرسنجی برای همه افراد بالای ۱۸ سال که در آلبری زندگی میکردند (یا زندگی میکردند)، کار میکردند یا خرید میکردند، آزاد بود، لازم بود سطح قدرتی را که میتوان به دیدگاههای ارائهشده نسبت داد، ارزیابی کرد. در اصل، آیا پاسخ دهنده برای مدتی در آلبری زندگی می کرد که برای شکل دادن به میراث جامعه کافی بود؟
به طور کلی، سه چهارم از پاسخ دهندگان به مدت ده سال یا بیشتر در آلبری زندگی یا کار کرده اند.
جدول ۲). کمتر از ۶ درصد از پاسخ دهندگان به مدت دو سال یا کمتر در آلبری بوده اند. این داده ها نشان می دهد که اکثریت قریب به اتفاق پاسخ دهندگان زمان کافی و قرار گرفتن در معرض شهر را داشته اند تا بتوانند نظری سنجیده در مورد میراث آلبری شکل دهند.
۴٫ نتایج – ارتباط درک شده از میراث
یک بخش از نظرسنجی جامعه با هدف درک ارتباط درک شده میراث در رابطه با سایر خدمات اجتماعی و شورا انجام شد.
شکل ۳). از شرکت کنندگان پرسیده شد: «موضوع زیر چقدر مهم هستند (بر اساس حروف الفبا)
برای تو به صورت شخصی” و در مجموع هفده سرویس ارائه شد که آنها باید از ۱ تا ۱۷ رتبه بندی کنند. پرسشنامه آنلاین SurveyMonkey به گونه ای کدگذاری شده بود که پاسخ دهندگان باید یک رتبه منحصر به فرد را به هر دسته خدمات اختصاص می دادند و آنها را مجبور می کردند یک سرویس را اولویت بندی کنند. دسته بر دیگری
با توجه به اینکه شرکت در نظرسنجی بر اساس سطح معینی از خودگزینی بوده و نتایج ممکن است سطحی از تعصب را نشان دهند، جای تعجب نیست که «میراث فرهنگی (حفاظت و حفظ مکانهای میراث)» رتبه بالایی داشته باشد.
جدول ۳). با این حال، آنچه که شگفتانگیز است این است که رتبه دوم را دارد، البته به طور قابل توجهی پایینتر از گروه خدمات «بیمارستان و سایر خدمات پزشکی» (
پ < 0.0001). میانگین رتبهبندی میراث فرهنگی از نظر آماری با میانگین رتبهبندیهای «پارکهای عمومی»، «بوتهزارهای طبیعی» و «امکانات مراقبت از سالمندان» قابل تشخیص نیست، اما به طور قابلتوجهی بالاتر از «مدرسه و آموزش» است.
پ = ۰٫۰۵) و “خدمات معلولیت” (
پ < 0.0001).
هنگامی که بر اساس نسل تقسیم می شود، تفاوت هایی در میانگین رتبه بندی بین دسته های خدمات، به ویژه بین افراطی نسل ها ظاهر می شود.
جدول ۴). چشمگیرترین در این زمینه «موزهها» هستند که دارای رتبه متوسط ۴٫۴۸ ± ۸٫۸۸ در میان بیبی بومرها هستند، اما فقط ۱۲٫۵۵ ± ۳٫۶۵ در بین نسل Z. اجماع قابل توجهی فقط برای «بیمارستان و سایر خدمات پزشکی» وجود دارد، همانطور که با گسترش محدود در منعکس شده است. میانگین رتبه، ۳٫۳۰ ± ۳٫۳۴ (Baby Boomers) تا ۴٫۳۹ ± ۳٫۱۳ (نسل Z).
نشان دهنده رتبه بندی های نسبی در هر نسل است که تفاوت قابل توجهی در اهمیت بین دسته های مختلف خدمات نشان می دهد.
جدول ۵برخی از الگوها با توجه به اهمیت میراث فرهنگی برای هر نسل در مقایسه با سایر خدمات محیطی و فرهنگی پدیدار می شوند.
شکل ۴). مجموعههای میراث فرهنگی با فضاهای محیطی (پارکهای عمومی و بوتهزارهای طبیعی) بسیار جلوتر از سایر خدمات فرهنگی مانند خدمات کتابخانهای، موزهها و تئاتر هستند. اگرچه ممکن است رتبهبندی نسبی میراث فرهنگی به دلیل سوگیری انتخاب خود اغراقآمیز باشد، اما اهمیت نسبی خدمات فرهنگی در رابطه با محیط طبیعی مسلم است. در مقايسه اهميت ميراث فرهنگي براي هر نسل با خدمات “سخت” شورا مانند جاده ها و زباله ها، ميراث فرهنگي در اولويت هاي پاسخگويان بسيار بالاتر است.
شکل ۵).
هنگامی که پاسخ های مبتنی بر تولید برای هر دسته خدمات (
جدول ۴) به رتبه بندی نسبی مجدد طبقه بندی می شوند (بالاترین رتبه = ۱، دومین بالاترین = ۲)
بین هر نسل، یک سری باعث ظهور برخی الگوها می شود (
شکل ۶). در میان نسل سازندگان، خدمات فرهنگی (خدمات کتابخانه، تئاتر، میراث فرهنگی) بالاترین رتبه (به همراه مسیرهای پیاده روی) را دارند، در حالی که، به طور کلی، در بین نسل Z رتبه بسیار پایینی دارند.
شکل ۶). برعکس، بیشتر دستههای خدماتی که بالاترین رتبه را در میان نسل Z دارند (امکانات مراقبت از کودکان، جادهها و پارکینگ، مدرسه و آموزش، امکانات ورزشی) در بین نسل سازندگان پایینترین رتبه را دارند. این الگو برای نسل “همجوار” صادق است اما کمتر تعریف شده است. بنابراین، زمینهای بازی کودکان، باغهای اجتماعی و بوتههای طبیعی برای هزارهها مهمتر هستند، اما برای بیبی بومرها و سازندگان مهم نیستند.
۵٫ بحث
فعالیتها و اولویتهای دولتها/شوراهای محلی در تنش میان دستورات تحمیلی دولت، افکار عمومی و مؤسسهای که از طریق دیدگاههای شورای منتخب بیان میشود و الزامات عملیاتی کارکنان شوراهای حرفهای گرفتار شده است. اگرچه نظر جامعه به طور مرتب جستجو میشود، این امر معمولاً از طریق مشاوره هدفمند با سهامداران، نظرسنجیهای انتخابی از طریق وبسایتهای شورا (مانند «نظر خود را در شهر آلبری») بخشی از فرآیند برنامهریزی، و همچنین در مرحله نمایشگاه رخ میدهد. فرآیند برنامه ریزی تقریباً کامل شده است. نظرسنجی های جامعه مبتنی بر علوم اجتماعی که برای سنجش درک عمیق از نظر جامعه در مورد یک موضوع طراحی شده اند، نادر هستند.
میزان و ماهیت مشارکت در نظرسنجی های جامعه نشان دهنده مشارکت جامعه و ارتباط موضوع با جامعه است. این باید با آگاهی از این که حداقل در محیط استرالیا، جامعه به طور کلی “بیش از حد مورد بررسی قرار گرفته” و از “خستگی نظرسنجی” رنج می برد، که بر نرخ مشارکت تأثیر می گذارد، تعدیل شود. [
۶۵,
۶۶].
این نظرسنجی، مانند همه نظرسنجیهای داوطلبانه جامعه، از سوگیری خودگزارشدهی رنج میبرد، که در آن تنها کسانی که به موضوع مورد علاقه علاقه دارند پاسخ میدهند. اگرچه این برای هر نظرسنجی صدق می کند، اما بیشتر در مورد این نظرسنجی صدق می کند، زیرا به جای نظرسنجی تلفنی یا ارسال نامه به یک نمونه نماینده از جامعه که به طور تصادفی انتخاب شده بود، از طریق یک فراخوان عمومی برای مشارکت با گلوله برفی انجام شد. شرکتکنندگان بالقوه بهجای اینکه مستقیماً از آنها خواسته شود، باید در کانالهای ارتباطی خاص مورد استفاده برای انتشار نظرسنجی «مشترک» شوند و از آن استفاده کنند و سپس شرکت کنند.
دادههای مقایسهای برای ارزیابی سطح مشارکت عمومی با آنچه برای بررسیهای میراث به نمایش گذاشته شده است، در دسترس نیست. در حالی که مطالعه صفحه وب AlburyCity “Have Your Say” نشان می دهد که نظرسنجی های جامعه به طور گسترده ای مورد استفاده قرار می گیرند، تنها یکی از نظرسنجی هایی که توسط شورا در سال ۲۰۲۲ اداره شده است تعداد پاسخ دهندگان را به طور عمومی افشا می کند. [
۶۷]. آن نمونه تنها (طرح جامع ارنست گرانت پارک) ۲۰۹ پاسخ دریافت کرد.
با توجه به اینکه شرکت در نظرسنجی بر اساس خود نامزدی علاقهمندان بوده است، تفاوتهای نمایندگی از جمعیت وسیعتر را میتوان به شرح زیر توضیح داد: به طور کلی، نسل جوان کمتر به میراث علاقهمند است و مشارکت کمتری در میراث دارد. فعالیت ها و انجمن های مرتبط علاوه بر این، روش تبلیغاتی مورد حمایت، یعنی فیسبوک، وبسایت شورا و پوسترهای انجمن، از Baby Boomers، Generation X و Millennials حمایت میکند (برای تعاریف به زیر مراجعه کنید)، در حالی که Generation Z عمدتاً مصرفکنندگان پلتفرمهای TikTok، SnapChat و Instagram هستند. [
۶۸,
۶۹,
۷۰,
۷۱]. در سوی دیگر طیف، می توان چنین فرض کرد که جمعیت بالای ۸۰ سال سواد فنی کمتری دارند و بنابراین تمایلی به استفاده از فناوری ورودی دیجیتال (اگر اصلاً داشته باشند) بیشتر است.
هنگامی که داده ها بر اساس تولید جمع می شوند، تفاوت ها بیشتر آشکار می شود (
میز ۱). Baby Boomers و Generation X به طور قابل توجهی بیش از حد معرفی شده اند، که به خوبی با سایر مطالعات مرتبط است که نشان می دهد این دو نسل سطح مشارکت و مشارکت اجتماعی بالاتری نسبت به نسل های بعدی دارند. [
۷۲,
۷۳]. هزارهها نسبت به گروههای مسنتر، نرخ مشارکت کمتری در نظرسنجی نشان میدهند [
۷۴] و همچنین تمایل به مشارکت کمتر جامعه دارند [
۷۳].
در ابتدا، فرض بر این بود که ادراکات جامعه و ارزشهای مبتنی بر جامعه با توجه به میراث و سایر خدمات ارائهشده توسط مقامات دولتی محلی در بین جمعیت یکسان نخواهد بود، اما احتمالاً یک طبقهبندی در امتداد خطوط نسلی وجود دارد. [
۱۴,
۱۵]. این واقعاً چنین بود.
از آنجایی که نظرسنجی بر مشارکت خود نامزدی تکیه داشت، نتایج ممکن است نسبت به میراث مغرضانه باشد. رتبهبندی نسبی سایر خدمات اجتماعی تحت تأثیر این قرار نمیگیرد. بنابراین، مهم است که جامعه به میراث فرهنگی و طبیعی بیش از خدماتی مانند جاده ها/مسیرها، زباله برداری و حتی امکانات ورزشی اهمیت می دهد و مکان های میراث طبیعی بالاتر از فعالیت های فرهنگی سنتی موزه ها، کتابخانه ها و تئاترها هستند. این نظرسنجی تفاوتهای بین نسلی را برجسته کرد، به طوری که مکانهای میراث فرهنگی و مؤسسات فرهنگی تنها در بین نسل X و نسلهای قبل از آن (سازندگان، بیبی بومرها) در رتبههای بالا قرار گرفتند. آنها به ویژه در میان هزاره ها و نسل Z که به عنوان بومی های فناورانه (
حسی عنایت الله [
۷۵]) (Gen Z) و تکنو مهاجران (Millenials) در دنیایی بزرگ شدند و زندگی کردند که بسیاری از خدمات فرهنگی، اگر نه بیشتر، از طریق رسانه های دیجیتال ارائه می شوند.
۶٫ نتیجه گیری و پیامدها
یافتههای یک مطالعه میراث و نظرسنجی اجتماعی در آلبری، یک مرکز خدمات منطقهای در جنوب NSW (استرالیا)، نشان داد که جامعه برای میراث فرهنگی و طبیعی بیش از خدمات مهندسی سنتی و امکانات ورزشی ارزش قائل است و مکانهای میراث فرهنگی و طبیعی بالاتر از موسسات فرهنگی در سطح فوری، این پیامدهای مستقیمی برای شورای آلبری دارد، زیرا توجیهی برای اتخاذ موضع قویتر برای حفاظت از میراث زمانی که توسط توسعهدهندگان تحت فشار قرار میگیرد، فراهم میکند و توجیهی برای حمایت از این جنبه از عملیات شورا از طریق کارکنان کافی فراهم میکند. این مطالعه همچنین الگویی برای سایر مقامات دولتی محلی فراهم می کند تا از حوزه های انتخابیه خود نظرسنجی کنند. کار آینده در سایر تنظیمات باید جنبههایی از طبقهبندی اجتماعی و اقتصادی را شامل شود تا تصویری دقیقتر از تفاوتهای نسلی ارائه کند.
در مقیاس وسیعتر، مشاهده یک تغییر نسل اهمیت دارد، جایی که فعالیتهای فرهنگی سنتی مانند موزهها، کتابخانهها و تئاترها اهمیت بسیار کمی از سوی Millennials و نسل Z قائل میشوند. در حال حاضر، حمایت زیادی از حفاظت از میراث در میان آنها وجود دارد. نسل هایی که بر تصمیم گیرندگان تسلط دارند (به عنوان مثال، Baby Boomers و Gen X). با این حال، گسست در حال ظهور بین شیوه سنتی تعامل از طریق تجربه محسوس و حسی در دنیای “واقعی” و حالت نوظهور تعامل در دنیای “دیجیتال”، پیامدهای روشنی برای ارائه خدمات میراثی در حال و آینده و به ویژه دارد. برای آموزش میراث اجتماعی اگر هزارهها و نسل Z حس دلبستگی به داراییهای میراث و نهادهای فرهنگی را به شکل سنتیشان ایجاد نکنند، میراث «آنگونه که ما میشناسیم» ممکن است اهمیت خود را برای احساس رفاه جامعه از دست بدهد و داراییهای میراث ملموس مانند ساختمانها و مکانها تبدیل شوند. یک بدهی، به جز مواردی که منافع اقتصادی ایجاد می کند، مانند جاذبه های گردشگری که در رسانه های دیجیتال رایج شده اند.