بحران بیسابقه بهداشتی COVID-19، شکنندگی شهرها و نیاز به واکنشهای فوری را در مواجهه با شوک جهانی شهری آشکار کرده است. از این نظر می توان به دو جنبه کلیدی که مستلزم دگرگونی و سازگاری سریع بود اشاره کرد: جابجایی شهری و استفاده از فضای عمومی. برای زمینههایی که در آن این امکان وجود داشت، کار با دفتر خانه تطبیق داده شد و باعث میشد زمان از دست رفته در رفتوآمد به محل کار را بررسی کنیم. علاوه بر محدودیت سفر و توصیه به ماندن در خانه، یکی از توصیههای ضروری WHO (سازمان بهداشت جهانی) برای جلوگیری از پیشرفت همهگیری، حفظ حداقل فاصله فیزیکی بود که تلاشها را برای استاندارد کردن استفاده از فضای عمومی. بنابراین، ما به اهمیت دسترسی آسان به خدمات شهری و اینکه محلههای ما فاقد امکانات شهری در سطح محلی هستند، پی میبریم. در این زمینه، که در آن مقیاس محله به بعد ممکن برای انجام فعالیتهای ضروری تبدیل میشود، مدل شهر ۱۵ دقیقهای رونق مییابد و مقامات و حاکمیت را به سمت اتخاذ مکانیسمهای برنامهریزی شهری سوق میدهد که هدف آن پرکردن بیشتر حوزه جمعی، در هر دو جنبه فیزیکی و کالبدی است. راه اجتماعی
مدل شهر ۱۵ دقیقه ای شامل اقدامات اقلیمی و ابتکارات توسعه شهری مردم محور برای ایجاد رویکردی است که می تواند به شهرهای مختلف در هر شکل و اندازه کمک کند تا بهتر با همه گیر مقابله کرده و از آن بازیابی کنند. این مدل آرزویی برای مناطق پر جنب و جوش، یکپارچه، متصل و عادلانه تر را توصیف می کند. در میان چیزهای دیگر، این به معنای تقویت مراکز محلی، ارتباطات حمل و نقل با بقیه شهر، با منطقه، و روابط بین ساکنان است، همه از یک پیاده روی کوتاه یا دوچرخه سواری نزدیک به خانه.
آگاهی از اهمیت گزینه های حمل و نقل فعال و فضاهای سبز در زمینه همه گیر COVID-19 افزایش یافته است. به این ترتیب، هنگامی که ما به سمت یک لحظه پس از همه گیری حرکت می کنیم، به مراکز اجتماعی جدید به طور فزاینده ای مورد نیاز است. و “پیاده روی” – به معنای واقعی کلمه – از آنجایی که با اتخاذ مقیاس همسایگی و مسافت های کوچکتر در روال، بسیاری از مردم به شدت به رایج ترین راه های فعال برای حرکت پایبند بودند: پیاده روی یا دوچرخه سواری. با این حال، این گزینه حرکت از طریق حالتهای فعال نیازمند تلاش چشمگیرتری از سوی دولتهای شهری در ارائه زیرساختهای لازم برای حفظ این جابجاییها و در عین حال برنامهریزی شهری یکپارچه و مؤثر است.
مفهوم شهر ۱۵ دقیقه ای
اصطلاح “شهر ۱۵ دقیقه ای” (شهر ربع ساعته) در سال ۲۰۱۶ توسط کارلوس مورنو، استاد دانشگاه سوربن (Université de Paris) ابداع شد. این ایده بعدها توسط شهردار فعلی پاریس، آن هیدالگو، که دومین دوره ریاست جمهوری خود را با دفاع از این مدل به دست آورد، رایج شد. مورنو این مفهوم را به عنوان یک الگوی جدید برای ارتقای شهرهای پایدارتر با کیفیت زندگی خوب بر اساس “بیش از حد نزدیک” بر اساس چهار مؤلفه اصلی ارائه می دهد: نزدیکی، تنوع، تراکم و همه جا. این مفهوم یک پیکربندی مجدد اجتماعی، محیطی و شهری را برای محلهها پیشنهاد میکند، و آنها را برای عملکردهای اجتماعی ضروری، مرتبط با دفاع از یک شهر فشرده، قابل دسترستر میسازد. به گفته کارلوس مورنو، در ۱۵ دقیقه، با پای پیاده و/یا دوچرخه، شهروندان می توانند همزمان از نزدیکی اجتماعی و جغرافیایی لذت ببرند، اگر بتوان به عملکردهای اجتماعی شهری زیر در یک محیط کوتاه دست یافت: زندگی، کار، تامین، مراقبت، یادگیری و لذت بردن
با نزدیکتر شدن محلهای کار، مغازهها و خانهها، فضای خیابانی که در گذشته به خودروها اختصاص داده میشد، به فضاهای مردممدار تبدیل میشود که به کاهش آلودگی جوی تولید شده از ماتریس خودرو کمک میکند. این راه را برای میدان ها، پارک ها، پیاده روها، مسیرهای دوچرخه سواری، امکانات ورزشی، و مناطق سبز و تفریحی باز می کند.
علیرغم تنوع گفتمان ها، ایده هایی مشابه اینها برای مدت طولانی در تاریخ شهرسازی وجود داشته است که در آن موفقیت ها و شکست های پروژه های شهری ایده آل حاکی از نزدیکی به عنوان مکانی است که ساکنان برای رفع نیازهای اساسی خود روی می آورند و در تعامل هستند. ، و ارتباط برقرار کنید. علاوه بر این، چندین شهر قبلاً استراتژیهای ۱۵ دقیقهای را قبل از همهگیری اجرا میکردند، اما از زمانی که ویروس شیوع محلی را آغاز کرد و ایمنی مردم را به خطر انداخت، علاقه افزایش یافته است.
پارادایم شهر ۱۵ دقیقه ای اکنون نشان دهنده تغییر قابل توجهی در رقابت جهانی برای شهرهای پایدارتر است. شهرداران در سرتاسر جهان که با این همهگیری جسارت یافتهاند، اکنون تلاشهای خود را برای تغییر شکل شهرهای خود و همگام شدن با روند به سمت سرعت پایینتر زندگی هدایت میکنند. در حالی که شهرها از بدترین بحران کووید-۱۹ خارج می شوند، رویکرد شهر ۱۵ دقیقه ای راهی برای ارائه مکان های قابل پیاده روی، دوچرخه سواری دوستانه و دعوت کننده برای اقامت ارائه می دهد.
و همچنین شهر ۱۵ دقیقهای پاریس که در پی همهگیری توجه بینالمللی را به خود جلب کرد، در اینجا چند شهر وجود دارد که نمونههای مهمی از اجرای مدل شهری هستند که میتوان در چند دقیقه پوشش داد. هر کدام رویکرد منحصر به فرد خود را دارند: محلههای ۲۰ دقیقهای ملبورن، محلههای کامل پورتلند، و باریوس ویتالس بوگوتا. علیرغم نامگذاریهای گسترده مختلف و فرآیندهای پیادهسازی خاص – عمدتاً به دلیل تأثیر ماتریسهای شهری، گاهی فشرده، گاهی پراکنده – این شهرها روندی جهانی دارند که بر بازگشت به سبک زندگی محلی و تجربه شهری دوستانهتر در مدارهای کوتاه متمرکز است. .
۱٫ محله های ۲۰ دقیقه ای ملبورن
مانند پاریس، ملبورن (استرالیا) نسخه مخصوص به خود را از یک شهر ممکن در یک مکان و زمان کوتاه ایجاد کرده است، با محله هایی که در آن همه چیز در طی ۲۰ دقیقه رفت و آمد در دسترس است. از سال ۲۰۱۷، دولت ملبورن بر برنامه ریزی شهری بلندمدت با افق های تا ۲۰۵۰ (طرح ملبورن ۲۰۱۷-۲۰۵۰) و در راستای ایده “محله های ۲۰ دقیقه ای” تمرکز کرده است.
ایده اساساً یکسان است: محلههای ۲۰ دقیقهای کاهش وابستگی به خودروی شخصی را زمانی جشن میگیرند که میتوانند خیابانها و خیابانهای قابل پیادهروی، مسیرهای دوچرخه سواری امن و دسترسی سریع و آسان به حملونقل عمومی را فراهم کنند. علاوه بر این، این مکانها نوید گسترش فرهنگ مصرف محلی را در محدوده منطقه میدهند که به حرکت اقتصاد محلی کمک میکند. سایر عوامل مثبت بهبود سلامت ساکنین است که با شیوه زندگی فعال تر فراهم می شود. افزایش قابل توجه ارتباطات و تبادلات اجتماعی در جوامع؛ و سهم قابل توجهی در مبارزه با تغییرات آب و هوایی دارد.
در این مورد، در حالی که آرزوهای شهر شبیه به خواسته های پاریس است، مسائل مربوط به اجرای آنها خاص است، زیرا الگوی توسعه شهری ملبورن توسط سیاست های خودرو محور شکل گرفته است. یکی از تفاوتهای بزرگ این است که پاریس دارای سیستم حمل و نقل به خوبی توسعهیافته و تراکم شهری مناسب برای محیطی است که با پای پیاده یا دوچرخه در دسترس است. در همین حال، در ملبورن، هنوز مناطقی وجود دارند که «بیابانهای حملونقل» هستند و تراکم شغل در آنها در مقایسه با مناطق درونشهری کمتر است.
اگر تراکم عامل اساسی در اجرای مفهوم در یک مکان و زمان کوتاه در یک شهر باشد، درست است که فکر کنیم محله هایی که برای این ایده آماده شده اند، مکان های پرجمعیت و متنوعی هستند که هم خدمات متنوعی دارند و هم ارتباط خوبی با آنها دارند. حمل و نقل عمومی. با این حال، در ملبورن، برخی از حومههای دور از مرکز، تراکم بسیار کمی دارند و عرضه حملونقل عمومی آنها برای حمایت از این ابتکار کافی نیست. همچنین، با توجه به نوع توسعه گسترده ملبورن، حمل و نقل عمومی ممکن است فقط برای برخی مناطق قابل اجرا باشد. با این حال، دولت و شهروندان روی شبکههای محلی و درج محلههای ۲۰ دقیقهای شرطبندی میکنند که به استراتژیهای ضروری برای انتقال شهری به یک زندگی اجتماعی باکیفیت تبدیل شد.
۲٫ محله های کامل پورتلند
شهرهای آمریکای شمالی، که در طول زمان با منطق فرهنگ بزرگراه تعریف میشوند، بهطور مشابه خوشبین هستند و به طور فزایندهای در چند دقیقه شهر را کاوش میکنند – بهویژه با درسهایی که در طول همهگیری COVID-19 آموختهاند و خود اندیشی دارند. در بافتهای شهری که در آن مردم عادت دارند بیش از یک ساعت در روز را صرف رفت و آمد به محل کار خود با خودروهای شخصی کنند، تمرکز جدیدی پدیدار میشود که عبارت است از بازگرداندن خیابانها به مردم در «محلههای کامل» که منطقشان شهری فراگیر است. محله های سالم و پر جنب و جوش، مروج ارتباط و معاشرت. در این مورد، فضای عمومی محلی و مبادلات اجتماعی ضروری است و در برنامه ریزی مدیران جهانی برجسته می شود، مانند مورد پورتلند در ایالات متحده آمریکا.
شهر پورتلند توسط بسیاری از برنامه ریزان شهری به عنوان پارادایم جدیدی برای برنامه ریزی شهری ایالات متحده تجلیل می شود. شاید این به این دلیل است که پورتلند بالاترین نرخ رفت و آمد با دوچرخه را در میان مراکز شهری اصلی آمریکای شمالی دارد و ساکنان آن مجبور نیستند مسافت های طولانی را برای کار، خرید یا بازی طی کنند. در حال حاضر، وزارت حمل و نقل در حال سرمایه گذاری گسترده در زیرساخت های بزرگ برای دوچرخه و تردد رایگان عابر پیاده، و همچنین حمل و نقل عمومی است و اتصالات بین مراکز مرکزی را تضمین می کند.
این پیشنهاد بلندپروازانه و واضح است: با توجه به “برنامه اقدام اقلیمی پورتلند” که در سال ۲۰۱۵ تهیه شد، به عنوان یک هدف برای “محله کامل” ایجاد شد که تا سال ۲۰۳۰، ۸۰٪ ساکنان بتوانند به همه دسترسی داشته باشند. نیازهای اولیه آنها روزانه، بدون زحمت، پیاده یا با دوچرخه و با جابه جایی ایمن و مطلوب در خیابان های شهر.
۳٫ محله های حیاتی بوگوتا
شهر بوگوتا در آمریکای جنوبی، پایتخت کلمبیا، نیز در یک رویکرد جاه طلبانه برای ترویج شهرنشینی و تحرک پایدار در یک مکان و زمان کوتاه در طول همه گیری همه گیر سرمایه گذاری کرد. بازگشت رویکرد انسان محور به برنامه ریزی شهری با محله های پر جنب و جوش و دوستانه که با حمل و نقل عمومی با کیفیت بالا و زیرساخت های دوچرخه سواری به هم متصل شده اند نیز از اصول مشترک “باریوس ویتالس” هستند.
Barrios Vitales (محلههای حیاتی) بوگوتا بر اساس اولویتبندی وسایل نقلیه موتوری خصوصی برای توزیع مجدد فضای خیابانهای شهر به نفع کسانی است که پیادهروی میکنند، دوچرخهسواری میکنند یا از تجارت و فرهنگ محلی لذت میبرند. این طرح شبکه ای از راهروهای سبز را پیشنهاد می کند و خیابان ها را برای دوچرخه سواران با استفاده از محدودیت ها و منابع آرام بخش ترافیک، به اضافه طراحی مجدد شهری برای ایجاد تحرک مردم محور و صلاحیت مجدد فضاهای عمومی، در اولویت قرار می دهد.
در طول همهگیری، بوگوتا زندگی بیشتری را به مناطق محلی در سراسر شهر تزریق کرده است: قفسههای دوچرخه در پایانههای اتوبوس و مترو نصب شد و خطوط دوچرخهسواری برای تشویق دوچرخهسواری ایجاد شد. پس از آغاز اقدامات فاصلهگذاری در سال ۲۰۲۰، دولت شهر حدود ۱۱۷ کیلومتر خطوط موقت دوچرخهسواری را برای تشویق رکاب زدن برای کاهش خطرات سرایت ویروس کرونا در حملونقل عمومی، علاوه بر ترویج دوچرخهسواری، اجرا کرد. بخش خوبی از این خطوط دوچرخه سواری موقت دائمی شد و اکنون بزرگترین شبکه مسیرهای دوچرخه سواری در آمریکای لاتین را با مجموع ۳۴۴ کیلومتر یکپارچه می کند که یکی از بزرگترین شبکه های دوچرخه سواری در جهان است.
شهر در ۱۵ دقیقه همچنین به معنای اطمینان از این است که فعالیتهایی که زندگی شهری را زندهتر و لذتبخشتر میکنند، از طریق فرآیندهای مشارکتی در دسترس همگان هستند. در پروژه “باریوس ویتالس”، شهروندان تشویق می شوند تا ایده ها و پیشنهاداتی را به مقامات دولتی برای بهبود محله های خود ارائه دهند. گزینهها بیپایان هستند: بهبود ایمنی جادهها، فعالسازی مجدد مشاغل محلی، ترویج رویدادهای فرهنگی، یا هر چیزی که ساکنان برای فعال و سرزنده نگه داشتن مناطق خود احساس میکنند مهم است. به همین دلیل است که نمای ۱۵ دقیقه ای شهر نیز یک فضای غیرمتمرکز است که به مردم اجازه می دهد با محله ها و جوامع خود دوباره ارتباط برقرار کنند.
از طریق شیوههای تحرک فعال و پایدار، مانند آنچه در بوگوتا وجود دارد، مدل شهر ۱۵ دقیقهای دسترسی به منابع و خدمات اولیه، از جمله بهبود کیفیت زندگی برای جوامع حاشیهنشین را افزایش داده است. نزدیکی به منابع و خدمات عنصر کلیدی شهر ۱۵ دقیقه ای و همچنین یک سیاست شهری عادلانه و تقویت شده است که فرصت های متنوعی را برای اقشار مختلف اجتماعی با دسترسی آسان و فواصل کوتاه ارائه می دهد.
آینده مدل برنامه ریزی ۱۵ دقیقه ای
با خروج شهرها از بحران بهداشتی، رویکرد ۱۵ دقیقه ای راه هایی را برای ایجاد این تغییر ارائه می دهد: تقویت اقتصاد محلی، فضاهای عمومی عادلانه تر، سلامت جسمی و روانی بهتر، افزایش کیفیت زندگی، و رفاه محلی. علاوه بر این، این شهرها همچنین کاهش شدید آلودگی هوا را به دلیل حذف سفرهای غیرضروری توسط خودروهای شخصی که باعث ریختن تن ها آلاینده به جو می شود، تجربه می کنند.
مفهوم شهر ۱۵ دقیقه ای در تضاد شدید با پارادایم های فرهنگ بزرگراه در برنامه ریزی شهری است که در قرن گذشته بر اساس عقلانیت، تفکیک و شهرسازی ماشین محور تسلط داشت. با این حال، بسیاری از ایده ها و اصول زیربنای مدل شهر ۱۵ دقیقه ای جدید نیستند. در عوض، آنچه جدید و متمایز است، ادغام مجموعه ای اصلی از ایده ها و اصول برای توسعه شهری مردم محور و مردم-شکل است.
ما می دانیم که انسان سازی شهرها ضروری است. اما اتصال واقعی و ادغام مناطق آنها بسیار بیشتر از بازسازی خیابان های آنهاست. ابتدا نیاز به سرمایه گذاری روی انسان دارد. افراد باید راه رفتن و/یا دوچرخه سواری را انتخاب کنند. این باید یک انتخاب باشد، و برای اینکه واقعاً یک گزینه باشد، دسترسی بسیار مهم است. در حالی که در حال حاضر، تنها چند محله در شهرهای بزرگ جهان بسیار قابل پیادهروی یا دوچرخهسواری هستند، بسیاری از محلهها احتمالاً در این مسیر حرکت میکنند و شهر آینده را شکل میدهند که در عرض چند دقیقه از آن عبور کرده و همه آنها را تجربه کردهاند.
درباره نویسنده
تیفانی نیکولی محقق و دارای مدرک کارشناسی ارشد در معماری و برنامه ریزی شهری در دانشگاه فدرال ویکوسا، برزیل است. او مشتاق تحرک فعال شهری و علاقه مند به طراحی شهری است. او احساس میکند که مبادلات اجتماعی به او انگیزه میدهد تا درباره شهرهای ممکن و انسانیتر فکر کند. او از پیاده روی و دوچرخه سواری لذت می برد و همیشه مشتاق مطالعه و کشف شهرهای جدید است.