بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Sunday, 19 May , 2024
امروز : یکشنبه, ۳۰ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 11417
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 07 می 2024 - 3:30 | 7 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | پیوند بین نوآوری-باز بودن-منابع طبیعی-کیفیت زیست محیطی در کشورهای N-11: نقش مالیات بر محیط زیست چیست؟

۱٫ پیشینه مطالعه افزایش سریع جمعیت، توسعه کشاورزی، شهرنشینی و تولید صنعتی منجر به رقابت بیشتر برای منابع طبیعی می شود. این رقابت منجر به تخلیه سریع این منابع و در نتیجه آسیب های زیست محیطی می شود [۱]. برای کشورهایی با درآمد کم و درآمد متوسط ​​پایین، به طور فزاینده ای مشکل ساز می […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  پیوند بین نوآوری-باز بودن-منابع طبیعی-کیفیت زیست محیطی در کشورهای N-11: نقش مالیات بر محیط زیست چیست؟


۱٫ پیشینه مطالعه

افزایش سریع جمعیت، توسعه کشاورزی، شهرنشینی و تولید صنعتی منجر به رقابت بیشتر برای منابع طبیعی می شود. این رقابت منجر به تخلیه سریع این منابع و در نتیجه آسیب های زیست محیطی می شود [۱]. برای کشورهایی با درآمد کم و درآمد متوسط ​​پایین، به طور فزاینده ای مشکل ساز می شود که منابع مناسب را برای تقویت سلامت و آموزش جمعیت خود صرف کنند. [۲]. استرس آب موضوع اصلی است، زیرا استفاده بیش از حد و کاهش منابع آب تأثیر چشمگیری بر زندگی نزدیک به ۲ میلیارد انسان دارد و تأثیر قابل توجهی بر اهداف توسعه پایدار (SDGs) مربوط به آب و فاضلاب دارد. [۳]. زوال اکوسیستم های مبتنی بر خشکی و آب یک نتیجه کلیدی از گسترش جمعیت، تشدید کشاورزی و شهرنشینی است که به پیامدهای زیانباری بر محیط زیست منجر شده است. [۴]. این اکوسیستم ها نقش مهمی در تامین منابع مهمی مانند غذا، آب پاک، هوا و مواد خام که برای حمایت از توسعه اقتصادی مورد نیاز هستند، ایفا می کنند. به دلیل کاهش سریع و زوال زیست محیطی این منابع، دستیابی به SDGs2 برای کشورها مسئله بزرگی است. تغییرات اقلیمی به طور کلی به عنوان یک مانع جدی برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs) در نظر گرفته می شود. به منظور دستیابی مؤثر به اهداف تعیین شده توسط اهداف توسعه پایدار در زمینه های بهداشت باروری، آموزش و برابری جنسیتی، لازم است مردم با تأکید ویژه بر زنان، توانمندسازی شوند تا انتخاب های آگاهانه ای داشته باشند که به توسعه پایدار کمک می کند. [۵]. بهره وری انرژی و هزینه های بهداشتی تأثیر قابل توجهی بر بخش سلامت دارند و با توسعه پایدار و زوال محیطی در تعامل هستند و در نهایت بر تحقق اهداف توسعه پایدار در منطقه تأثیر می گذارند.

تخریب محیط زیست در کشورهای N-11 (یازده بعدی)، که شامل بنگلادش، مصر، اندونزی، ایران، مکزیک، نیجریه، پاکستان، فیلیپین، کره جنوبی، ترکیه و ویتنام می شود، چالشی پیچیده و چندوجهی را ارائه می دهد که نیازمند توجه فوری است. این کشورها که به دلیل پتانسیل بالقوه خود برای تبدیل شدن به یکی از بزرگترین اقتصادهای جهان در قرن بیست و یکم به دلیل پتانسیل جمعیتی و اقتصادی خود شناخته شده اند، با مسائل زیست محیطی منحصر به فردی روبرو هستند که با رشد صنعتی، گسترش شهرها و تشدید کشاورزی تشدید شده است. علت اصلی تخریب محیط زیست در کشورهای N-11 آلودگی صنعتی، جنگل زدایی، صید بی رویه و مدیریت ضعیف زباله است. رشد صنعتی، در حالی که برای توسعه اقتصادی مفید است، اغلب هزینه زیست محیطی بالایی دارد. کارخانه‌ها و کارخانه‌ها در کشورهایی مانند اندونزی و ویتنام اغلب آلاینده‌ها را در آب و جو تخلیه می‌کنند که منجر به آلودگی شدید آب و هوا می‌شود. این امر نه تنها به محیط زیست آسیب می رساند، بلکه خطرات سلامتی قابل توجهی را نیز برای جمعیت به همراه دارد.

جنگل زدایی یکی دیگر از مسائل مهم است، به ویژه در کشورهایی با پوشش جنگلی بزرگ مانند اندونزی و نیجریه. گسترش زمین های کشاورزی، فعالیت های قطع درختان و شهرنشینی، محرک های اصلی جنگل زدایی هستند. این منجر به از دست دادن تنوع زیستی، اختلال در چرخه آب، و افزایش انتشار کربن می شود و به تغییرات آب و هوایی کمک می کند. در برزیل، نه یک کشور N-11، بلکه یک مثال مرتبط، جنگل زدایی در آمازون علل و اثرات زیربنایی مشابهی دارد، که الگوی جهانی تخریب محیط زیست را نشان می دهد که با پیگیری های اقتصادی مرتبط است. صید بی رویه یک مشکل مهم برای کشورهای N-11 با مناطق ساحلی بزرگ مانند فیلیپین و بنگلادش است. کاهش ماهیگیری به دلیل بهره برداری بیش از حد و شیوه های ماهیگیری غیرقانونی بر اکوسیستم های دریایی و معیشت جوامع وابسته به ماهیگیری تأثیر می گذارد. این همچنین منجر به کاهش تنوع زیستی دریایی می شود که بر امنیت غذایی و ثبات اقتصادی در این مناطق تأثیر می گذارد. مدیریت ضعیف زباله یک موضوع فراگیر در سراسر کشورهای N-11 است که منجر به آلودگی و بحران های بهداشت عمومی می شود. در بسیاری از این کشورها، زیرساخت های دفع و تصفیه زباله ناکافی است. این امر منجر به دفع نامناسب زباله های صنعتی و خانگی، آلوده شدن آب و زمین و کمک به گسترش بیماری ها می شود. پیامدهای تخریب محیط زیست در کشورهای N-11 عمیق است. آنها نه تنها بر سلامت و رفاه جمعیت تأثیر می گذارند بلکه بهره وری و پایداری اقتصادی را نیز مختل می کنند. مسائل زیست محیطی می تواند منجر به چرخه معیوب شود که در آن جوامع فقیر به طور فزاینده ای در برابر بلایایی مانند سیل و خشکسالی آسیب پذیر می شوند و فقر را بیشتر می کند.

برای مقابله با این چالش ها، برای کشورهای N-11 ضروری است که سیاست های توسعه پایدار را اجرا کنند که رشد اقتصادی را با حفظ محیط زیست متعادل کند. این شامل سرمایه گذاری در فناوری های پاک، اجرای مقررات زیست محیطی، بهبود سیستم های مدیریت پسماند، و ارتقای آگاهی و آموزش در مورد شیوه های پایدار است. علاوه بر این، همکاری و کمک های بین المللی برای حمایت از این کشورها در تلاش های زیست محیطی ضروری است. ابتکارات و بودجه جهانی می تواند به ایجاد ظرفیت برای مدیریت زیست محیطی و توسعه پایدار کمک کند و تضمین کند که رشد این اقتصادهای بالقوه قدرتمند به قیمت میراث طبیعی آنها تمام نمی شود.

کاهش کیفیت محیط زیست، اکوسیستم ها را مختل می کند و منجر به تخریب زیستگاه، انقراض گونه ها و عدم تعادل در چرخه های اکولوژیکی می شود. کیفیت محیطی برای حفظ تنوع زیستی، تضمین انعطاف پذیری در برابر اختلالات زیست محیطی، و حمایت از اکوسیستم هایی که خدمات ضروری مانند گرده افشانی، تصفیه آب و چرخه مواد مغذی را ارائه می کنند، حیاتی است (احمد و همکاران [۶]). کیفیت محیط زیست به شدت بر سلامت انسان تأثیر می گذارد. کیفیت پایین محیطی که با آلودگی هوا و آب، آلودگی شیمیایی و تخریب زیستگاه مشخص می شود، خطرات بهداشتی قابل توجهی را به همراه دارد. این به بیماری های تنفسی، بیماری های ناشی از آب، مشکلات قلبی عروقی و سایر مسائل بهداشتی کمک می کند. آلاینده‌های موجود در محیط می‌توانند بر سلامت جسمی و روانی تأثیر بگذارند، بر سطح استرس و کیفیت کلی زندگی تأثیر بگذارند (هرناندز-دلگادو [۷]، لیو و همکاران [۸]، هوو و پنگ [۹]، نیش و همکاران [۱۰]). کیفیت محیطی فراتر از مرزهای ملی است و نیاز به همکاری بین المللی دارد. مسائلی مانند آلودگی هوا و آب، از دست دادن تنوع زیستی و تغییرات آب و هوایی نیازمند تلاش های هماهنگ بین کشورها برای رسیدگی موثر است. روابط دیپلماتیک، موافقت‌نامه‌ها و معاهدات به‌طور فزاینده‌ای توسط نگرانی‌های زیست‌محیطی شکل می‌گیرند، که نشان‌دهنده این است که کیفیت جهانی محیط‌زیست یک مسئولیت مشترک است که نیاز به اقدام جمعی دارد (کائو و همکاران. [۱۱]).
رشد آنی جمعیت و الگوهای شهرنشینی به طور قابل توجهی بر کیفیت محیطی تأثیر می گذارد. افزایش تراکم جمعیت و توسعه شهری بر منابع طبیعی فشار وارد می کند که منجر به تخریب زمین، افزایش تولید زباله، تکه تکه شدن زیستگاه و تقاضای انرژی بیشتر می شود (سولارین و همکاران [۱۲]). پیشرفت تکنولوژیکی با شکل دادن به استفاده از منابع، سطوح آلودگی و مدیریت پسماند بر کیفیت محیطی تأثیر می گذارد. در حالی که فناوری‌های نوآورانه می‌توانند راه‌حل‌های پایدار را هدایت کنند و ردپای زیست‌محیطی را کاهش دهند، فناوری‌های نامناسب یا منسوخ شده می‌توانند به آلودگی، کاهش منابع و تخریب محیط‌زیست کمک کنند. سرعت و جهت توسعه فناورانه تا حد زیادی بر نتایج محیطی تأثیر می گذارد (وانگ و همکاران [۱۳]). حکمرانی مؤثر و چارچوب‌های سیاستی قوی، تعیین‌کننده‌های اساسی کیفیت محیطی هستند. اقدامات نظارتی شدید، اجرای قوانین زیست محیطی، و مداخلات سیاستی برای رسیدگی به آلودگی، مدیریت منابع و حفظ نقش اساسی دارند. ساختارهای حاکمیتی شفاف و پاسخگو با اولویت پایداری زیست محیطی برای پرورش نتایج مثبت زیست محیطی بسیار مهم هستند (Tu و Wu) [14]). هنجارهای فرهنگی، نگرش های اجتماعی و رفتارهای فردی به طور قابل توجهی بر کیفیت محیطی تأثیر می گذارد. ارزش‌های فرهنگی با تأکید بر حفاظت، شیوه‌های پایدار و نظارت بر محیط‌زیست، نتایج زیست‌محیطی بهتری را ترویج می‌کنند. برعکس، مصرف گرایی ناپایدار، فقدان آگاهی زیست محیطی و نگرش های طرفدار بهره برداری از منابع می تواند به تخریب محیط زیست کمک کند (چو و همکاران [۱۵]، لیائو و همکاران [۱۶]، حمدون و همکاران. [۱۷]ژانگ و همکاران [۱۸]). دسترسی به آب تمیز و بهداشت کافی برای کیفیت محیط زیست و سلامت عمومی بسیار مهم است. منابع آب آلوده، امکانات بهداشتی نامناسب و کیفیت پایین آب به خطرات بهداشتی و تخریب محیط زیست کمک می کند. اطمینان از دسترسی به آب تمیز و بهداشت مناسب برای بهبود شرایط محیطی ضروری است (Liao، Gerrichhausen، Bengoa، Rigarlsford، Beverloo، Bruggeman و Rossi [16]داودا و همکاران [۱۹]).
به عنوان یک عامل تعیین کننده کیفیت محیطی، باز بودن مالی یک تعامل پیچیده بین فعالیت های اقتصادی و اثرات زیست محیطی را نشان می دهد. در حالی که باز بودن مالی می تواند دسترسی به سرمایه برای ابتکارات انرژی پاک تر را تقویت کند و نوآوری در فناوری زیست محیطی را تحریک کند، همچنین چالش هایی را ایجاد می کند که منجر به پیامدهای نامطلوب برای یکپارچگی زیست محیطی می شود. ورود سرمایه جهانی می تواند تامین مالی پروژه های پایدار را تسهیل کند. با این حال، ممکن است سطوح آلودگی را از طریق انتشار گازهای گلخانه ای گسترش یافته و افزایش تخریب محیط زیست در مناطق خاص به دلیل مقررات ناکافی افزایش دهد (فریرا و همکاران [۲۰]). علاوه بر این، باز بودن مالی ممکن است بر سیاست‌های مالیاتی زیست‌محیطی تأثیر بگذارد و شیوه‌های حاکمیتی مؤثرتر را ممکن کند. با این حال، گاهی اوقات می تواند منجر به غفلت یا عدم توجه کافی به پیامدهای زیست محیطی در سرمایه گذاری های مالی شود و در نتیجه به مسائل زیست محیطی کمک کند (فو و عرفان). [۲۱]). منابع طبیعی تأثیر قابل توجهی بر کیفیت محیطی دارند. استفاده پایدار از آنها، همانطور که با منابع انرژی تجدیدپذیر مانند انرژی خورشیدی و باد دیده می شود، با کاهش تغییرات آب و هوا و بهبود شرایط محیطی کمک مثبتی می کند (کانر) [۲۲]). با این حال، بهره برداری یا استخراج بیش از حد از منابع، همانطور که در مورد جنگل زدایی، استخراج مواد معدنی، یا سوء مدیریت آب شاهد هستیم، می تواند باعث ایجاد طیف وسیعی از نگرانی های زیست محیطی شود. اینها شامل تخریب زیستگاه، فرسایش خاک، کمبود آب و از دست دادن تنوع زیستی است که تهدیدی برای سلامت و پایداری اکوسیستم است. در حالی که حفاظت از مناطق غنی از تنوع زیستی انگیزه پایداری می کند، شیوه های ناپایدار که اغلب از وابستگی به منابع ناشی می شود مانع حفظ محیط زیست سالم می شود (لیائو، گریخهاوزن، بنگوآ، ریگارلسفورد، بورلو، بروژمن و روسی [۱۶]).
باز بودن تجارت، محرک مهم جهانی شدن اقتصاد، تأثیر دوگانه ای را بر کیفیت محیط زیست نشان می دهد. از یک طرف، در مطالعات خاصی با کاهش سطوح آلودگی و انتشار همراه بوده است که نشان دهنده مزایای بالقوه ناشی از پیشرفت های تکنولوژیکی، اشتراک دانش و کاهش آلودگی ناشی از تجارت است (المولالی و همکاران [۲۳]). در مقابل، باز بودن تجارت با افزایش انتشار آلاینده‌ها در زمینه‌های دیگر، به ویژه در کشورهای غیر OECD مرتبط است، که نگرانی‌ها در مورد تخریب محیط‌زیست به دلیل تشدید فعالیت‌های صنعتی و مقررات زیست‌محیطی راحت‌تر در تعقیب دستاوردهای اقتصادی را برجسته می‌کند (تاچی، و همکاران. [۲۴]). سیاست‌های مالیاتی زیست‌محیطی به عنوان مکانیزمی برای ایجاد انگیزه در شیوه‌های پایدار و جلوگیری از رفتارهای مضر برای محیط‌زیست عمل می‌کنند. هنگامی که این مالیات ها به طور موثر اجرا شوند، نویدبخش کاهش آلودگی، تشویق نوآوری در فن آوری های سازگار با محیط زیست، و داخلی کردن هزینه های اثرات خارجی زیست محیطی (Schlegelmilch and Joas) هستند. [۲۵]بالاسوئیو و همکاران [۲۶]). نوآوری های زیست محیطی با تقویت توسعه و پذیرش فناوری ها و شیوه های پایدار، نقشی اساسی در شکل دادن به کیفیت محیطی ایفا می کند. نوآوری‌ها برای کاهش انتشار، بهبود بهره‌وری منابع و افزایش پایداری زیست‌محیطی اثرات مثبتی را نشان داده‌اند (JinRu و Qamruzzaman [27]، هوو و همکاران [۲۸].

این تحقیق در نظر دارد چگونگی تأثیر مالیات زیست محیطی و نوآوری های زیست محیطی را بر پیوند بین باز بودن مالی، منابع طبیعی و بی طرفی کربن در کشورهای N-11 بررسی کند. کشورهای N-11 مجموعه ای از اقتصادهای در حال توسعه هستند که پیش بینی می شود در قرن بیست و یکم به نیروگاه های اقتصادی جهان تبدیل شوند. پیش‌بینی می‌شود که این تحقیق دانش فعلی را در مورد همبستگی بین باز بودن مالی، منابع طبیعی و بی‌طرفی کربن افزایش دهد. هدف این تحقیق این است که به سیاستگذاران درک بهتری از چگونگی کمک مالیات های زیست محیطی و نوآوری های زیست محیطی به ارتقای بی طرفی کربن در کشورهای N-11 کمک کند. این تحقیق به تدوین سیاست هایی کمک می کند که از رشد پایدار در اقتصاد و حفاظت از محیط زیست در کشورهای N-11 حمایت کنند.

تازگی این مطالعه در موارد زیر به عنوان حقایق نهفته است: اول، این مطالعه بینش های ارزشمندی را از طریق بررسی گسترده روابط پیچیده بین نوآوری، باز بودن مالی، منابع طبیعی، و کیفیت محیطی در کشورهای یازده بعدی (N-11) ارائه می دهد. این مطالعه تجزیه و تحلیل جامعی از تعامل پیچیده بین این عوامل و تأثیر جمعی آنها در دستیابی به بی‌طرفی کربن ارائه می‌کند. این مطالعه چندین اکتشاف جدید و متمایز خاص برای اقتصادهای N-11 را برجسته می کند.

ثانیاً، این مطالعه بر اهمیت حیاتی نوآوری در ایجاد پایداری زیست‌محیطی در کشورهای N-11 تأکید می‌کند. متن به اهمیت پیشرفت‌های فنی و رویکردهای نوآورانه در کاهش تخریب محیط‌زیست و ترویج گذار به سمت بی‌طرفی کربن می‌پردازد. مطالعه ما بینش های تجربی ارزشمندی را در مورد مکانیسم های خاصی ارائه می دهد که از طریق آنها نوآوری بر نتایج زیست محیطی در کشورهای در حال توسعه تأثیر می گذارد و از محدودیت های تحقیقات قبلی فراتر می رود. ثالثاً، این تحقیق ماهیت دوگانه باز بودن مالی را در کشورهای N-11 نشان می دهد. از دیدگاه تحقیقاتی، افزایش یکپارچگی مالی پتانسیل افزایش دسترسی به فناوری پاک و سرمایه گذاری سبز را دارد که در نهایت منجر به تأثیر مثبت بر کیفیت محیطی می شود. با این وجود، خطرات بالقوه مرتبط با باز بودن اقتصادی، از جمله افزایش آلودگی و تخریب محیط زیست ناشی از گسترش فعالیت‌های صنعتی فاقد مقررات زیست‌محیطی سختگیرانه را برجسته می‌کند. این تحلیل کامل از باز بودن مالی نشان دهنده انحراف قابل توجهی از یافته های رایج در ادبیات دانشگاهی موجود است. چهارم، مطالعه ما به استفاده از مالیات های زیست محیطی در چارچوب N-11 می پردازد و دیدگاه های تازه ای در مورد اجرای موثر آنها برای تقویت پایداری زیست محیطی ارائه می دهد. این مقاله به طور کامل اثربخشی مالیات های زیست محیطی را در ایجاد انگیزه برای پذیرش فناوری و شیوه های سازگار با محیط زیست بررسی می کند. این مقاله تجزیه و تحلیل جامعی از پیامدهای این مالیات ها بر تدوین سیاست در چارچوب N-11 ارائه می دهد. پنجم، این مطالعه توصیه‌های سیاستی مناسبی را برای کشورهای N-11 ارائه می‌کند و بر اهمیت استراتژی‌های منسجمی که رشد اقتصادی را با حفظ محیط زیست همسو می‌کند، تأکید می‌کند. از سیاست هایی حمایت می کند که از نوآوری حمایت می کند، شفافیت مالی را تضمین می کند، از مالیات های زیست محیطی به طور موثر استفاده می کند و مدیریت مسئولانه منابع طبیعی را تضمین می کند.

۲٫ بررسی ادبیات و توسعه فرضیه

اکثر شواهد بر همبستگی سودمند بین منابع طبیعی و کیفیت محیطی تاکید دارند. برای نشان دادن این موضوع، لیو، الهرثی، آتیل، ظفر و خان [۸] منابع انرژی تجدیدپذیر کشف شده، مانند انرژی خورشیدی، انرژی باد و برق آبی، می توانند شرایط محیطی را در دراز مدت بهبود بخشند. این جایگزین‌های پایدار برای سوخت‌ها در کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای و رسیدگی به نگرانی‌های مربوط به تغییرات آب و هوایی نقش دارند. کول و همکاران [۲۹] همچنین گزارش داد که منابعی مانند تالاب‌ها، حائل‌های رودخانه‌ها و پوشش گیاهی زمین می‌توانند به عنوان فیلترهایی عمل کنند که به طور موثر آلاینده‌هایی مانند فلزات، آفت‌کش‌ها، رسوبات و مواد مغذی بیش از حد را از بدنه‌های آبی حذف می‌کنند. این فرآیند به طور چشمگیری کیفیت منابع آب را با تضمین آب سالم تر برای نسل های آینده بهبود می بخشد. علاوه بر این، کانر [۲۲] منابع طبیعی یافت شده همچنین خدمات تنظیم و فیلتراسیون را ارائه می دهند که منبع آب فراوان را در سراسر کشور حفظ می کند. این خدمات اکوسیستمی با حفظ یکپارچگی منابع آب با ارزش ما در حفظ کیفیت محیطی نقش دارند. احمد، دراز، چندیو، احمد، سو، شهزاد و جیا [۶] دریافتند که حفظ منابع در حفظ تنوع زیستی نقش دارد. این برای حفظ اکوسیستم هایی که از فرآیندهای اکولوژیکی مفید برای کیفیت محیطی پشتیبانی می کنند، بسیار مهم است. روات و آگاروال [۳۰] نیاز به حفظ تنوع زیستی را به عنوان منابعی که کشورهای غنی از تنوع زیستی و جوامع محلی آنها را برای حفظ پایداری تشویق می کند، مستند کرد.
به عنوان دنباله یافته های اولیه، خط دیگری از شواهد ارتباط نامطلوب بین منابع طبیعی و کیفیت محیطی را برجسته می کند. هوو و پنگ [۹] بررسی دقیق این موضوع که استفاده بیش از حد از منابعی مانند جنگل‌ها، مواد معدنی و آب می‌تواند منجر به آلودگی، کاهش تنوع زیستی و فرسایش خاک شود. لیائو، گریخهاوزن، بنگوآ، ریگارلزفورد، بورلو، بروژمن و روسی [۱۶] به طور مشابه، استخراج و فرآوری مواد خام می تواند اثرات منفی بر محیط زیست از جمله تخریب خاک، کمبود آب و انتشار داشته باشد. این تأثیرات را می توان در کل چرخه عمر محصولات مشاهده کرد. فریرا، مارکس پینار و سوننبرگ [۲۰] نشان داد که شیوه‌های تولید و مصرف ناپایدار می‌تواند اثرات مضری بر محیط‌زیست داشته باشد، مانند تغییرات آب و هوا، فرسایش خاک، کیفیت پایین هوا و آب‌های آلوده که در نهایت به تخریب محیط‌زیست کمک می‌کند. در ارتباط با این، هرناندز-دلگادو [۷] کشف شد که از دست دادن منابع طبیعی و آسیب های زیست محیطی می تواند تهدید قابل توجهی برای معیشت باشد و در نتیجه منجر به ناامنی غذایی و اقتصادی، چالش های تغذیه ای و مسائل بهداشتی قابل توجهی به ویژه برای افراد ساکن در کشورهای فقیر شود. همانطور که بروخ و همکاران ادعا می کنند، کاهش منابع طبیعی و تأثیر متعاقب آن بر معیشت مردم اغلب می تواند منجر به درگیری و بی ثباتی اجتماعی شود. [۳۱]. به همین ترتیب، لیو، الهرثی، آتیل، ظفر و خان [۸] پيچيدگي و پيوستگي منابع طبيعي باعث تهديدات زيست محيطي و در نتيجه خسارات گسترده زيست محيطي و تخريب معيشت مي شود.
منابع طبیعی در اقتصاد جهانی از اهمیت بالایی برخوردار است، به ویژه در کشورهایی که به طور قابل توجهی به بهره برداری از آنها برای پیشرفت اقتصادی وابسته هستند. [۳۲]. منابع موجود شامل جنگل ها، گاز طبیعی، نفت، مواد معدنی و زغال سنگ است. با این وجود، همبستگی بین منابع طبیعی و کیفیت محیطی پیچیده است و یافته‌های متناقضی را به دنبال دارد. تحقیقات زیادی، از جمله انجام شده توسط [۳۳]، حسین و همکاران. [۱۰]، اودی و همکاران [۱۱]و وانگ و همکاران. [۱۲]، شواهدی از تأثیر مفید منابع طبیعی بر کیفیت محیطی نشان داده است. برعکس، تحقیقات انجام شده توسط [۳۴,۳۵,۳۶]، لی و همکاران [۱۴,۳۷] نشان داده است که بین منابع طبیعی و کیفیت محیطی همبستگی مخربی وجود دارد. بنابراین، منابع طبیعی این پتانسیل را دارند که کیفیت زیست محیطی را تا حد زیادی بهبود بخشند و به طور همزمان توسعه اقتصادی را تقویت کنند [۱۶]. با این وجود، دستیابی به این تعادل مستلزم بررسی دقیق تکنیک‌های مدیریت منابع پایدار و پذیرش روش‌های آگاهانه زیست‌محیطی با پیشرفت اقتصاد است.
برای BRI، رجوع کنید. [۳۸] اثرات NRR، FD و TI را بر EQ برای دوره ۱۹۹۱-۲۰۱۸ ارزیابی کرد. این مطالعه روابط نامطلوب بین NRR و EQ را نشان داد، در حالی که TI EQ را تقویت می کند. علاوه بر این، برای دوره، تعامل بین NRR و TI برای ردپای اکولوژیکی منفی و از نظر آماری معنی‌دار بود. به منظور پیشرفت به سمت یک محیط زیست پایدار، انجام تحقیقات اضافی در مورد همبستگی بین منابع طبیعی و شاخص های زیست محیطی جامع، مانند ردپای محیطی (EF) ضروری است. علاوه بر این، در نظر گرفتن پیامدهای انسان محوری استفاده از منابع طبیعی بسیار مهم است. میزان درآمد در یک اقتصاد ارتباط پیچیده ای با در دسترس بودن و استفاده از منابع طبیعی دارد. در مراحل اولیه توسعه، استفاده بیشتر از انرژی، از جمله منابع طبیعی، برای پیشبرد توسعه اقتصادی، اغلب بدون توجه به پیامدهای زیست محیطی وجود دارد. با این وجود، با افزایش سطح زندگی، انتقالی به سمت پذیرش تکنیک های سازگارتر با محیط زیست، حفاظت از منابع طبیعی و اولویت دادن به اقلام کم مصرف صورت می گیرد. این الگو نشان دهنده وجود منحنی کوزنتس زیست محیطی (EKC) است. بر اساس بحث فوق، فرضیه زیر برای بررسی تجربی پیشنهاد شده است.
اچ۱:

اجاره منابع طبیعی با پایداری محیطی ارتباط منفی دارد.

در اولین مراحل شواهد، آشکار می شود که باز بودن مالی و کیفیت محیطی رابطه مثبتی دارند. به عنوان مثال، باز بودن سبز می تواند به طور مثبت بر کیفیت محیطی تأثیر بگذارد، که درجه ای است که باز بودن تجارت یک کشور به سمت محصولات و خدمات مرتبط با محیط زیست است که توسط احمد و همکاران کشف شده است. [۳۹]. فو و عرفان [۲۱] دریافتند که باز بودن مالی عاملی حیاتی در تأمین بودجه برای طرح‌های انرژی پاک‌تر است که پتانسیل ایجاد مزایای زیست‌محیطی را دارند. علاوه بر این، کائو، نی، سان، سان و تقی زاده حصاری [۱۱] بررسی شد که بخش مالی سرمایه حیاتی را برای نوآوری تأمین می کند و نوآوری در فناوری زیست محیطی را ترویج می کند. علاوه بر این، لیو و همکاران. [۴۰] گزارش داد که حاکمیت زیست محیطی تا حد زیادی تحت تأثیر باز بودن مالی است که پتانسیل تسهیل کاهش آلودگی و افزایش عملکرد زیست محیطی را دارد. هسو و همکاران [۴۱] همچنین دریافتند که آزادسازی مالی و باز بودن برای افزایش انگیزه های کنترل آلودگی ضروری است. همانطور که احمد و همکاران ادعا می‌کنند، باز بودن مالی همچنین می‌تواند EQ را با اجرای شیوه‌های حاکمیتی مؤثر افزایش دهد. [۴۲]هایلیانگ و همکاران. [۴۳] نشان داد که پایداری، باز بودن مالی، و اصول انرژی های تجدیدپذیر به شدت بر سرمایه گذاری ها و بودجه قابل توجه برای توسعه سازگار با محیط زیست تأثیر می گذارد. علاوه بر آن، نیش، لیو و پوترا [۱۰] نشان داد که نوآوری مالی برای ابتکارات دوستدار محیط زیست می تواند نقش مهمی در ترویج توسعه اقتصاد سبز و بهبود کیفیت محیط زیست در مواجهه با جهانی شدن اقتصادی ایفا کند.
با وجود این، شواهد بعدی ظاهر می شود که همبستگی نامطلوب بین باز بودن مالی و کیفیت محیطی را تأیید می کند. مهم است که اذعان کنیم که شفافیت مالی همچنین ممکن است منجر به پیامدهای نامطلوب برای یکپارچگی محیط زیست شود. به عنوان مثال، یک مطالعه توسط Koengkan و همکاران. [۴۴] کشف کرد که باز بودن مالی در کشورهای مرکوسور CO را افزایش می دهد۲ انتشار گازهای گلخانه ای در کوتاه مدت و بلند مدت، تاثیر منفی بر تخریب محیط زیست دارد. مطالعه دیگری توسط خان و همکاران. [۴۵] ارتباط نگران کننده ای بین نوآوری مالی و افزایش سطح آلودگی در مناطق خاص نشان داد. به گفته حیدر و عادل، باز بودن مالی باعث افزایش انتشار آلودگی بیشتر از شرکت های صنعتی می شود [۴۶]. سولارین، الملالی، موسی و اوزترک [۱۲] مشخص کرد که افزایش باز بودن مالی، جمعیت، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی، بازده صنعتی و فعالیت‌های مالی می‌تواند منجر به افزایش متناظر در سطوح آلودگی شود. به طور مشابه، یک مطالعه توسط Acheampong و همکاران. [۴۷] دریافتند که باز بودن مالی باعث بدتر شدن محیط می شود. عدم توجه به پیامدهای زیست محیطی سرمایه گذاری های مالی می تواند به مسائل زیست محیطی کمک کند (Baloch, et al. [48]). با در نظر گرفتن ادبیات موجود، فرضیه زیر به منظور ارزیابی تدوین شده است.
اچ۲:

باز بودن مالی کیفیت محیط زیست را کاهش می دهد.

شواهد راه را با حمایت از رابطه مثبت بین باز بودن تجارت و کیفیت محیطی هدایت می کنند. به عنوان مثال، Le, et al. [49] بر اساس مطالعات انجام شده، باز بودن تجارت با کاهش آلودگی مرتبط است. آنها این کاهش را از نظر شاخص هایی مانند انتشار دی اکسید گوگرد اندازه گیری کردند. الملالی، اوزترک و لین [۲۳] مشخص شد که باز بودن تجارت با کاهش آلودگی تجارت مرتبط است زیرا تأثیر منفی بلندمدت بر CO دارد.۲ انتشار طبق مطالعات، افزایش ۱ درصدی در باز بودن تجارت باعث کاهش CO2 می شود۲ آلودگی انتشاری علاوه بر این، اثر درآمد باز بودن تجارت توسط یو و همکاران شناسایی شده است. [۵۰] ممکن است به طور غیر مستقیم منجر به CO شود۲ انتشار گازهای گلخانه ای با تأثیر بر درآمد سرانه این نشان دهنده تأثیر بر کیفیت محیطی است. انصاری و همکاران. [۵۱] نشان داد که باز بودن تجارت به CO کمک می کند۲ انتشار گازهای گلخانه ای که مستقیماً بر کارایی جهانی تأثیر می گذارد و شدت انرژی را کاهش می دهد.
علاوه بر این، موج دوم مشاهدات به درک رابطه منفی بین باز بودن تجارت و کیفیت محیطی کمک می کند. Tachie، Xingle، Dauda، Mensah، Appiah-Twum و Adjei Mensah [24] دریافتند که باز بودن تجارت همچنان بحث برانگیز است و همچنان می تواند عامل بالقوه انتشار دی اکسید کربن باشد. درینداگ و همکاران [۵۲] اعلام کرد که باز بودن تجارت باعث کاهش انتشار کربن برای ترویج سرمایه گذاری مستقیم خارجی می شود. ارجاع [۵۳] همچنین نشان داد که تجارت بین‌المللی منجر به کاهش ۰٫۲۰۲ درصدی CO می‌شود۲ انتشارات در واقع، فناوری باز بودن تجارت باعث انتقال و کاهش ظرفیت مازاد و در نتیجه کاهش انتشار می شود. علاوه بر این، لو، چانگ و پارک [۴۹] نشان داد که افزایش باز بودن تجارت با تخریب محیط زیست همراه است، همانطور که با افزایش انتشار آلاینده هایی مانند SO مشهود است.۲ و CO2به ویژه در کشورهای غیر OECD.
مطالعه متناقضی توسط خان و همکاران. [۵۴] نشان می دهد که باز بودن تجارت یک شمشیر دولبه است که فرصت هایی را برای کاهش آلودگی و خطرات افزایش تخریب محیط زیست ارائه می دهد. بر اساس ادبیات ارائه شده، فرضیه زیر ایجاد شده است.
اچ۳:

باز بودن تجارت باعث تخریب محیط زیست می شود.

در خط مقدم داده های پشتیبان، نشانه ای از ارتباط مثبت بین مالیات زیست محیطی و کیفیت زیست محیطی وجود دارد. برای مثال، بیکس و لامبرت [۵۵] دریافتند مالیات‌های زیست‌محیطی هزینه فعالیت‌های آلاینده را افزایش می‌دهد و مردم و شرکت‌ها را تشویق می‌کند تا پیامدهای زیست‌محیطی تصمیم‌های خود را با درونی‌سازی اثرات خارجی منفی مرتبط با آلودگی و کاهش منابع بسنجید. شلگلمیلخ و ژواس [۲۵] مستند شده است که مالیات های زیست محیطی با جذاب کردن منابع تجدیدپذیر و صرفه جویی در انرژی نسبت به جایگزین های آلاینده، استفاده از این منابع را تشویق می کند. ریچارد [۵۶] اظهار داشت که مالیات های زیست محیطی از رفتارهای ضد اکولوژیک جلوگیری می کند و مردم و مشاغل را تشویق می کند تا با اعمال هزینه برای فعالیت هایی که به محیط زیست آسیب می زند، شیوه های پایدارتری اتخاذ کنند. آهنگ و همکاران [۵۷] دریافتند که با ارائه انگیزه های مالی برای ایجاد و استفاده از شیوه ها و فناوری های دوستدار محیط زیست، مالیات های زیست محیطی می تواند کسب و کارها را به نوآوری در پایداری تشویق کند. هاینه و بلک [۵۸] همچنین دریافتند که مالیات‌های زیست‌محیطی با تعیین قیمت آلودگی، کاهش انتشار گازهای گلخانه‌ای را با کمترین هزینه ممکن تشویق می‌کنند که منجر به نتایج زیست‌محیطی پاک‌تر می‌شود. مطالعه فاروق و همکاران. [۵۹] نشان داد که مالیات سبز می تواند به دستیابی به اهداف زیست محیطی پاک تر و افزایش کیفیت محیط زیست کمک کند. به گفته شهزاد، در حالت ایده آل، کاهش مالیات بر نیروی کار، سرمایه یا مصرف کننده، افزایش مالیات های زیست محیطی را خنثی می کند و سودی دوچندان به همراه دارد: افزایش استاندارد محیط زیست و کارایی سیستم اقتصادی. [۶۰].
دومین ردیف شواهد ادعای همبستگی منفی بین مالیات زیست محیطی و کیفیت زیست محیطی را بیشتر ثابت می کند. به عنوان مثال، بالاسویو، چیفو و اوآنسا [۲۶] مشاهده کردند که شرکت ها یا افراد خاص ممکن است تحت فشار مالیات های زیاد بر فعالیت های خطرناک زیست محیطی قرار گیرند که می تواند به اشتغال و رشد اقتصادی آسیب برساند. پیزر و سکستون [۶۱] مالیات های زیست محیطی مشخص شده نگرانی ها را در مورد نحوه توزیع آنها افزایش می دهد زیرا ممکن است برخی از مشاغل یا افراد به طور نامتناسبی تحت تأثیر قرار گیرند که می تواند منجر به نابرابری اجتماعی و اقتصادی شود. هاوس و همکاران [۶۲] کشف شد که پیچیدگی ایجاد و اجرای مالیات های زیست محیطی می تواند مشکلاتی را ایجاد کند و اگر ماهرانه انجام نشود، ممکن است اثرات زیست محیطی مطلوبی نداشته باشد. به همین ترتیب، دومنک و بان-والکوویاک [۶۳] اظهار داشت که دستیابی به چنین هماهنگی چالش برانگیز خواهد بود و بحث در مورد اصلاحات مالیات سبز همچنان ادامه دارد و راه حل خاصی ایجاد نمی کند. Gravers Skygebjerg و همکاران. [۶۴] همچنین توجه را به احتمال عواقب غیرقابل پیش‌بینی مالیات‌های زیست‌محیطی، مانند انتقال آلودگی به مناطقی با قوانین ضعیف‌تر یا رفتارهای مخرب زیست‌محیطی که در پاسخ به معافیت‌های مالیاتی اتخاذ می‌شود، جلب کنید. فرضیه زیر بر اساس ادبیات ارائه شده ایجاد شده است.
اچ۴:

وضع مالیات زیست محیطی حفاظت از ناملایمات زیست محیطی.

شواهد مقدماتی پیوند سازنده بین نوآوری محیطی و کیفیت محیطی را نشان می دهد. تحقیقی از هوو، زمان، ذوالفقار، کوچک و شهزاد [۲۸] نشان می دهد که نوآوری های تکنولوژیکی و انرژی های تجدیدپذیر می تواند کیفیت محیط زیست را بهبود بخشد. این بدان معناست که افزایش پایداری زیست محیطی را می توان با توسعه منابع انرژی تجدیدپذیر و فناوری های زیست محیطی به دست آورد. جین رو و قمروزمان [۲۷] همچنین دریافتند که نوآوری زیست محیطی یک راه عالی برای ترویج توسعه بلندمدت و ایجاد تعادل در حفظ محیط زیست و رشد اقتصادی است. این نشان می‌دهد که سیاست‌ها و فناوری‌های زیست‌محیطی پیشرفته می‌توانند اثرات نامطلوب خود را بر محیط زیست کاهش دهند و در عین حال رشد اقتصادی پایدار را ارتقا دهند. Kirikkaleli، و همکاران. [۶۵] بیان کرد که تحقیقات نشان داده است که نوآوری زیست محیطی در حفظ پایداری محیطی و کنترل کیفیت مفید است. این نشان می دهد که مقابله با مسائل زیست محیطی و حفظ پایداری منابع طبیعی ممکن است تا حد زیادی از نوآوری های زیست محیطی بهره مند شود. سو و همکاران [۶۶] مستند شده است که افزایش پایداری زیست محیطی در کشورها به کمیت بالاتر با پیشرفت در نوآوری های زیست محیطی مرتبط است. این نشان می دهد که تمرکز بر نوآوری های زیست محیطی می تواند نتایج بهتری از نظر پایداری زیست محیطی ایجاد کند. به همین ترتیب، موسیباو و همکاران. [۶۷] نشان داد که افزایش سرمایه گذاری در نوآوری های زیست محیطی و سرمایه گذاری های سبز، بهبود مستمر کیفیت محیط زیست و کارایی را تضمین می کند.
تحقیقات موجود به طور گسترده ای از راه های بالقوه ای که نوآوری محیطی می تواند کیفیت محیطی را کاهش دهد، پشتیبانی نمی کند. با این حال، یک منبع از هوو، زمان، ذوالفقار، کوچک و شهزاد [۲۸] نشان می دهد که تجاری سازی فناوری های زیست محیطی ممکن است کیفیت محیط را بدتر کند. این نشان می دهد که تجاری سازی نوآوری های زیست محیطی ممکن است اثرات زیست محیطی منفی داشته باشد. در برخی زمینه‌ها، نوآوری زیست‌محیطی اثر بازدارنده نامطلوب قابل‌توجهی بر بهره‌وری زیست‌محیطی دارد که توسط Ma و همکاران بیان شده است. [۶۸]علاوه بر این، وانگ، کوی و ژائو [۱۳] دریافتند که نوآوری در فناوری سبز گاهی اوقات می تواند محیط را بدتر کند.

۴٫ تخمین و تفسیر مدل تجربی

جدول ۳ نتایج یک آزمون SH را نمایش می دهد و مطالعه نشان می دهد که تمام آمارهای آزمون از نظر آماری در سطح ۱٪ معنی دار هستند. با توجه به یافته‌ها، می‌توان مشخص کرد که متغیرهای تحقیق دارای ویژگی‌های ناهمگن هستند [۱۰۴].
پیرو بروش و پاگان [۹۱]، سفارش [۹۲]، پسران، اولا و یاماگاتا [۹۳]، سفارش [۹۴]و جوودیس و ریس [۹۵]این مطالعه وجود CD را در متغیرهای تحقیق ارزیابی کرد. جدول ۴ نتایج آمار آزمون را گزارش می دهد که از هر یک از تکنیک ها مشتق شده و از نظر آماری در سطح ۱٪ معنی دار است. وجود CD در متغیرهای تحقیق را نشان می دهد.
ترتیب ادغام متغیرهای منتخب با استفاده از آزمون ریشه واحد آشنا شده توسط پسران ارزیابی شد. [۹۶] و هروارتز و سیدنبورگ [۹۷]. نتایج آزمون ریشه واحد نمایش داده می شود جدول ۵ و فاش کنید که آمار آزمون در سطح ۱% از نظر آماری معنی دار بود، به خصوص بعد از اولین عملگر تفاوت. بنابراین، تایید می شود که متغیرها در I(1) یکپارچه شده اند.
به منظور مستندسازی ارتباط بلندمدت در پیوند تجربی، این مطالعه یک آزمون هم‌جمعی پانل را به دنبال وسترلوند و ادگرتون اجرا کرد. [۱۰۵]، وسترلوند [۱۰۶]، و نتایج در نمایش داده می شود جدول ۶. این مطالعه نشان داد که تمام آمارهای آزمون از نظر آماری در سطح ۱٪ معنی‌دار بودند، که دلالت بر رد عدم هم انباشتگی دارد و در عوض یک ارتباط بلندمدت بین متغیرهای توضیح داده شده و توضیحی را نشان می‌دهد.
ضرایب Y و Y2 مشخص شد که از نظر آماری مثبت و منفی در سطح ۱٪ برای هر چهار تخمین مدل معنی دار است، که نشان دهنده یک رابطه U-وارونه به سمت پایداری محیطی است که تأییدی بر فرضیه KEC است (به خروجی نمایش داده شده در جدول ۷).
ضرایب باز بودن مالی با EQ در سطح ۱ درصد معنی‌داری آماری مثبت داشتند. یافته‌های مطالعه از تأثیر کمک‌کننده FO در افزایش سطح کنونی تخریب محیط‌زیست از طریق تشدید انتشار کربن و تخریب اکولوژیکی حمایت می‌کنند. مطالعه ما مطابق با ادبیات موجود است [۱۰۷,۱۰۸,۱۰۹]. به طور خاص، تغییر ۱۰ درصدی در جریان ورودی FDI منجر به کاهش فضای بهبود محیط زیست، با افزایش PBCO شد.۲ از D اس U آر ۱٫۳۸۵ % ، سی U پ ب سی ۰٫۹۷۳ % ، سی U پ اف م ۱٫۶۲۳ % ; CBCO2 با طیفی از D اس U آر ۱٫۴۵۹ % ، سی U پ ب سی ۱٫۴۲۷ % ، سی U پ اف م ۱٫۰۶۵ % ; کل CO2 انتشار توسط D اس U آر ۰٫۷۸۸ % ، سی U پ ب سی ۱٫۰۵۴ % ، سی U پ اف م ۱٫۳۷۳ % ; و ردپای اکولوژیکی توسط D اس U آر ۱٫۶۱۸ % ، سی U پ ب سی ۱٫۸۲۱ % ، سی U پ اف م ۰٫۷۹۷ % ، به ترتیب. یافته‌های این مطالعه تاکید می‌کند که دریافت‌های سرمایه‌گذاری خارجی در قالب سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی باید با احتیاط برخورد شود، در غیر این صورت ED باید نگرانی اساسی در آینده نزدیک باشد.
ضرایب TO یک معنادار آماری مثبت در سطح ۱% برای هر چهار مدل اجرا شده نشان داد: یعنی برای PBCO.2 [ D S U R ۰٫۱۵۷۰ ; C U P B C ۰٫۱۸۱۷ ;   C U P F M ۰٫۱۱۹۶ ]، CBCO2 [ D S U R ۰٫۱۱۰۲ ; C U P B C ۰٫۰۹۰۱ ;   C U P F M ۰٫۱۱۸۰ ]، CO2 [ D S U R ۰٫۱۰۹۴ ; C U P B C ۰٫۱۵۶۳ ;   C U P F M ۰٫۰۹۴۰ ]، و EF [ D S U R ۰٫۱۳۰۶ ; C U P B C ۰٫۰۹۳۹ ;   C U P F M ۰٫۱۶۴۵ ]. یافته‌های مطالعه نشان می‌دهد که مشارکت در تجارت باز می‌تواند فعالیت‌های اقتصادی را با تجارت کالاها و خدمات در سطح جهان افزایش دهد. افزایش فعالیت اقتصادی می تواند منجر به سطوح بالاتر تولید، مصرف و در نتیجه انتشار کربن شود. علاوه بر این، با ادغام روزافزون کشورها در زنجیره تامین جهانی، آنها ممکن است شروع به واردات مواد خام و قطعات از مناطق مختلف برای بهبود فرآیندهای تولید خود کنند. این ممکن است منجر به افزایش انتشار گازهای گلخانه ای بر اساس تولید و مصرف شود، زیرا محصولات به صورت بین المللی ساخته و ارسال می شوند. با این وجود، یافته های ما توسط ادبیات پشتیبانی می شود [۱۰۷,۱۰۸,۱۰۹,۱۱۰,۱۱۱,۱۱۲].
ضرایب رانت منابع طبیعی با EQ معنادار آماری مثبتی را نشان داد که فرضیه نفرین منابع را پیشنهاد می کند که توسط ادبیات موجود پشتیبانی می شود. [۱۱۳,۱۱۴,۱۱۵,۱۱۶]. بر اساس این نظریه، کشورهای دارای منابع طبیعی فراوان اغلب اثرات نامطلوبی بر توسعه اقتصادی و سلامت محیط زیست خود دارند. بر اساس یافته‌ها، کشورهایی که به شدت به درآمدهای حاصل از منابع طبیعی مانند نفت، گاز یا مواد معدنی متکی هستند، اغلب استانداردهای زیست‌محیطی پایین‌تری را نشان می‌دهند که بر اثرات منفی زیست‌محیطی مرتبط با استخراج و استفاده از منابع تأکید می‌کند. این پدیده ممکن است ناشی از عوامل مختلفی از جمله اتکای بیش از حد به استخراج منابع، آسیب های زیست محیطی ناشی از روش های استخراج فشرده و بی توجهی به سایر بخش های اقتصادی باشد که منجر به بودجه ناکافی برای حفاظت از محیط زیست و طرح های توسعه پایدار می شود. یکی از محققین با تاکید بر اهمیت سیاستگذاران در پرداختن به مسائل وابستگی به منابع و به حداقل رساندن اثرات زیست محیطی استخراج منابع طبیعی، به ارتباط قابل توجهی بین اجاره منابع طبیعی و EQ اشاره می کند.
با مراجعه به ضرایب TI، ارتباط آماری معناداری منفی با EQ نشان داد. در هر چهار تخمین مدل اعتبار سنجی شد. یافته های مطالعه حاکی از آن است که پیشرفت فناوری در اقتصاد باعث پایداری در اصلاح محیط زیست از طریق بهبود اکولوژیکی و همچنین محدود کردن CO می شود.۲ انتشارات نتیجه گیری TI از کنترل CO پشتیبانی می کند۲ انتشارات در اکوسیستم، که توسط ادبیات موجود پشتیبانی می شود مانند [۱۱۷,۱۱۸,۱۱۹,۱۲۰]. علاوه بر این، افزایش کیفیت زیست‌محیطی از طریق مالیات زیست‌محیطی توسط دولت، رابطه منفی با پروکسی‌های EQ را نشان می‌دهد: یعنی اعمال مالیات بر CO.2 به عنوان وسیله ای برای حفاظت از محیط زیست، حفاظت از محیط زیست را از طریق کاهش CO2 تقویت می کند۲ انتشارات یافته های مطالعه ما با یافته های مطالعه ارائه شده توسط [۱۲۱,۱۲۲,۱۲۳].
جدول ۸ آمار آزمون ارزیابی علیت را از طریق اجرای یک آزمون علیت غیر گرانجر به دنبال دومیترسکو و هورلین نشان می دهد. [۱۲۴]. برای علیت بین FO و EQ، این مطالعه یک فرضیه بازخورد CBCO را نشان داد۲ ←← FO و EF ←← FO، در حالی که یک اثر علی یک جهته از PDCO یافت شد۲ → FO و CO2 → FO. برای پیوند علی بین TO و EQ، مطالعه یک پیوند دو طرفه بین CBCO را مستند کرد.۲ ←→ TO; از سوی دیگر، یک علیت یک طرفه از PBCO آشکار شد۲ → این؛ چی۲ → TO; و EF → TO. در مورد علیت بین GTI و EQ، یک علیت دو طرفه آشکار بود که بین EF ← → GTI اجرا می شد، در حالی که یک ارتباط یک طرفه برای PBCO پیدا شد.۲ → GTI؛ GTI → CBCO2; و CO2 → GTI به ترتیب.
جدول ۹ نتایج ارزیابی استحکام را با اجرای CS-ARDL گزارش می‌کند. با اشاره به ضرایب متغیرهای مستقل هدف، جهت مشابهی از پیوند بین متغیرهای توضیحی و توضیحی را در هر چهار مدل آزمایش شده نشان دادند. بنابراین، مطالعه کارایی ساخت و استحکام تخمین مدل‌ها را تایید می‌کند.
در ادامه، این مطالعه تکنیک‌های متغیرهای ابزاری را برای ارزیابی موضوع احتمالی درون‌زایی پیاده‌سازی کرده و نتایج آن در جدول ۱۰. مطابق با علامت ضریب FO، TO، و NRR نسبت به اندازه‌گیری EQ، جهت مشابهی از پیوند با آنچه از طریق تکنیک‌های قبلی ایجاد شده بود، یعنی DSUR، CUP-BC، و CUP-FM آشکار است. بنابراین عدم وجود مشکلات درون زایی در مدل های تجربی آشکار می شود.

۶٫ بحث

سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) اغلب مستلزم تبادل فناوری‌های پیشرفته و استراتژی‌های مدیریتی است که منجر به افزایش استفاده از منابع و کاهش ردپای زیست‌محیطی در صنایعی می‌شود که از فناوری‌های سازگار با محیط زیست استفاده می‌کنند. [۱۲۵]. نوآوری ناشی از سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) همچنین می تواند به پیشرفت و استفاده گسترده از فناوری های سازگار با محیط زیست کمک کند. [۱۲۶]. سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) نقش مهمی در تسهیل انتقال فناوری به شرکت های محلی در کشور میزبان ایفا می کند. این به نوبه خود باعث تشویق پیشرفت فناوری در میان رقبای داخلی در بازار می شود. علاوه بر این، کارمندان در این شرکت ها این شانس را دارند که در مورد این فناوری دانش کسب کنند و حتی ممکن است تعداد کمی از این دانش برای شروع تلاش های تجاری خود استفاده کنند. [۱۲۷]. انتشار فناوری از طریق کانال های مختلفی مانند سرمایه گذاری مستقیم خارجی، تجارت و صدور مجوز صورت می گیرد [۱۲۸]. سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) نقشی حیاتی در رسیدگی به چالش های مالی و ترویج تبادل دانش و فناوری ایفا می کند که برای تامین نیازهای رو به رشد انرژی در کشورهای در حال توسعه ضروری است. [۱۲۹].
در مقابل، چندین مطالعه نشان می‌دهد که سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) ممکن است اثرات منفی بر محیط‌زیست داشته باشد، به‌ویژه در کشورهای در حال توسعه که مقررات زیست‌محیطی سخت‌گیری کمتری دارند. این به طور بالقوه می تواند منجر به تشکیل کانون های آلودگی شود [۱۳۰,۱۳۱]. از سوی دیگر، مطالعاتی وجود دارد که نشان می دهد سرمایه گذاری مستقیم خارجی می تواند تاثیر مثبتی بر پایداری محیطی داشته باشد [۱۳۰]. این مطالعات نشان می‌دهد که چگونه سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی می‌تواند پذیرش منابع انرژی سبز را تشویق کند، بهره‌وری انرژی را بهبود بخشد، و نوآوری‌های فناوری را در شیوه‌های عملیاتی تقویت کند. [۱۲۵]. در کشورهای توسعه‌یافته، تأثیرات زیست‌محیطی مثبت سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی اغلب به پذیرش فناوری‌های تولید سازگار با محیط‌زیست و شیوه‌های مدیریتی اعتبار داده می‌شود. [۱]. همانطور که جوامع پیشرفت می کنند و رشد اقتصادی را تجربه می کنند، اغلب اهمیت مسائل زیست محیطی افزایش می یابد. این منجر به تمایل فزاینده برای فن آوری های پاک تر و شیوه های پایدار می شود [۱].
سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) این پتانسیل را دارد که منجر به اثرات منفی زیست محیطی شود، به ویژه در کشورهای در حال توسعه با مقررات زیست محیطی کمتر سختگیرانه، که به طور بالقوه می تواند منجر به ایجاد مناطقی با سطوح بالای آلودگی شود. [۱۳۲]. سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) گاهی اوقات می تواند منجر به افزایش استفاده از منابع طبیعی برای حمایت از فعالیت های اقتصادی شود. این به نوبه خود می تواند پیامدهای منفی مانند تخریب محیط زیست و تخلیه اکوسیستم ها داشته باشد [۱۳۳]. در کشورهایی که مقررات زیست محیطی وجود ندارد یا سیستم های اجرایی ناکارآمد هستند، تأثیر زیست محیطی سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) می تواند تشدید شود. برخی از شرکت‌های چندملیتی (MNC) ممکن است از قوانین سست برای مشارکت در اقداماتی که به محیط زیست آسیب می‌زند، استفاده کنند. سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) همچنین می تواند شامل جابجایی صنایعی باشد که اثرات منفی زیست محیطی از کشورهای توسعه یافته به کشورهای در حال توسعه دارند، با هدف استفاده از هزینه های تولید پایین تر. این می تواند منجر به انتقال چالش های زیست محیطی به کشورهای پذیرنده شود. با این حال، سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI) این پتانسیل را دارد که با ادغام انرژی سبز، بهبود بهره وری انرژی و پیشرفت فناوری در رویه های عملیاتی، به پایداری محیط زیست کمک کند. همانطور که کشورها رشد اقتصادی را تجربه می کنند، اغلب آگاهی از مسائل زیست محیطی افزایش می یابد که منجر به تقاضا برای فناوری پاک تر و شیوه های پایدار می شود. بنابراین، ایجاد و اجرای سیاست‌های زیست‌محیطی مؤثر، به‌ویژه در رابطه با سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI)، برای اطمینان از ادغام موفقیت‌آمیز فناوری سبز در کشوری که در آن اجرا می‌شود، از اهمیت بالایی برخوردار است. [۴۱].
برای باز بودن تجارت، این مطالعه ارتباط مثبتی را با اندازه‌گیری کیفیت محیطی نشان داد. یافته‌های مطالعه حاکی از آن است که آزادسازی تجارت باعث تشدید ناملایمات زیست‌محیطی که تولید داخلی است، با گنجاندن انرژی فسیلی و فناوری ناکارآمد در نهایت تخریب محیط‌زیست را تقویت می‌کند. اثرات مخرب TO بر کیفیت محیطی توسط ادبیات موجود پشتیبانی شده است [۴۹,۱۳۴,۱۳۵,۱۳۶]. آزادسازی تجارت اغلب تأکید بر توسعه اقتصادی ناشی از صادرات را ترویج می‌کند و به طور بالقوه منجر به استفاده گسترده از منابع طبیعی برای پاسخگویی به تقاضای صادرات می‌شود. در نتیجه ممکن است پیامدهای منفی مانند جنگل زدایی، صید بی رویه و کاهش منابع به همراه داشته باشد [۱۳۷]. فرضیه پناهگاه آلودگی نشان می دهد که شرکت ها، به ویژه آنهایی که سطح آلودگی قابل توجهی دارند، ممکن است به منظور کاهش هزینه های تولید، عملیات خود را به کشورهایی با مقررات زیست محیطی راحت تر منتقل کنند. در نتیجه، ممکن است در کشورهایی که مقررات زیست محیطی سخت گیرانه تری دارند، آلودگی و تخریب محیط زیست افزایش یابد. [۱۳۸]. افزایش عملیات تجاری اغلب منجر به سطوح بالاتر تولید و حمل و نقل می شود که به نوبه خود به انرژی بیشتری نیاز دارد. این امر می‌تواند آلودگی هوا و آب، انتشار گازهای گلخانه‌ای و تخریب کلی محیط‌زیست را بدتر کند، به‌ویژه زمانی که انرژی از منابع تجدیدناپذیر و آلاینده تامین شود. [۱۳۹,۱۴۰]. با این حال، سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) همچنین می‌تواند با یکپارچه‌سازی انرژی سبز، افزایش کارایی انرژی و ارتقای پیشرفت‌های فناوری در رویه‌های عملیاتی، به پایداری محیط‌زیست کمک کند. کاهش انتشارات مضر از اهمیت بالایی برخوردار است و یکی از راه های موثر برای دستیابی به این هدف، افزایش مقرون به صرفه بودن و دسترسی به فناوری کم کربن است. [۱۴۱]. وقتی کشورها سیاست‌های آب و هوایی را اتخاذ می‌کنند، واردات فناوری‌های کم کربن و افزایش سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی سبز (FDI) را تجربه می‌کنند. این روند به ویژه در بازارهای نوظهور و اقتصادهای در حال توسعه قابل توجه است [۱۳۷].
علاوه بر این، تولید و دفع کالاهای درگیر در تجارت بین‌المللی می‌تواند تأثیر قابل توجهی بر تولید زباله داشته باشد. متأسفانه، در برخی موارد، شیوه های نادرست مدیریت پسماند می تواند منجر به آلودگی زمین، آب و هوا شود و در نتیجه کاهش کیفیت محیط زیست را تشدید کند. [۱۴۲]. کشاورزی که به شدت به تجارت متکی است، به ویژه در مناطق خشک، می تواند منجر به استفاده بیش از حد از منابع آبی برای آبیاری شود که می تواند منجر به مسائلی مانند شور شدن خاک، تخلیه منابع آب زیرزمینی و اثرات مضر بر اکوسیستم شود. [۱۴۳]. در نهایت این امر هم بر کمیت و هم بر کیفیت منابع آب تأثیر مخربی دارد. اجرای سیاست های زیست محیطی موثر، به ویژه در زمینه های تجارت و کشاورزی، به منظور تشویق پذیرش فناوری سبز و شیوه های پایدار در کشور میزبان بسیار مهم است. [۱۴۴]. اجرای روش های موثر مدیریت آبیاری و حصول اطمینان از زهکشی مناسب، گام های اساسی در رسیدگی به مسئله خاک های شور و جلوگیری از شور شدن است. [۱۴۵]. علاوه بر این، بهبود کارایی کانال‌های آبیاری، اجرای روش‌های جذب و تصفیه آب‌های شور زهکشی، ایجاد کارخانه‌های نمک‌زدایی و ترویج کشت محصولات مقاوم به نمک از جمله راهکارهایی است که می‌توان برای مدیریت مؤثر شوری خاک به کار گرفت. [۱۴۵].
ضرایب NRR از نظر آماری مثبت با EF و EVI نشان داده شده است، در حالی که برای EPI و ESI، ضریب NRR از نظر آماری منفی در سطح ۱٪ قرار گرفته است که در هر سه تخمین مدل یافت شده است. یافته‌های مطالعه نشان می‌دهد که استخراج منابع طبیعی تأثیر نامطلوبی بر EQ دارد. یافته های مطالعه ما توسط ادبیات ارائه شده توسط پشتیبانی می شود [۳۵,۱۴۶,۱۴۷,۱۴۸]. راه‌های احتمالی وجود دارد که NRR نقش مخربی در تخریب کیفیت محیطی داشته است: اولاً استخراج منابع ممکن است اثرات نامطلوب قابل‌توجهی بر محیط‌زیست داشته باشد، مانند جنگل‌زدایی، تخریب زیستگاه، فرسایش خاک، و آلودگی آب. [۳۸,۱۴۹]. عملیات معدنی را در نظر بگیرید که پتانسیل وارد کردن خسارت قابل توجه به جنگل ها و اکوسیستم ها را دارد. به همین ترتیب، فرآیند استخراج نفت و گاز ممکن است اثرات نامطلوبی بر کیفیت آب و هوا داشته باشد، در نهایت ممکن است منجر به آسیب های زیست محیطی قابل توجهی شود که منجر به کاهش تنوع زیستی و اختلال در تعادل اکولوژیکی می شود. [۱۵۰,۱۵۱].
استخراج منابع طبیعی می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب زیست محیطی، از جمله جنگل زدایی، تخریب زیستگاه، آلودگی خاک، و آلودگی آب شود. [۱۵۲]. علاوه بر این، اتکای بیش از حد به درآمدهای منابع طبیعی می تواند مانع از تنوع اقتصادی شود و در نتیجه پتانسیل توسعه پایدار را کاهش دهد. گاهی اوقات، وجود درآمد فراوان از منابع طبیعی می تواند منجر به پیامدهای نامطلوب شود، از جمله “نفرین منابع” یا “بیماری هلندی”. این زمانی اتفاق می افتد که ارزش پول به دلیل هجوم درآمد منابع طبیعی افزایش می یابد و رقابت بین المللی سایر صادرات را کاهش می دهد. در نتیجه، پیشرفت تنوع اقتصادی و توسعه کلی ممکن است مانع شود [۱۵۲]. فساد، بی ثباتی سیاسی و ناآرامی اجتماعی می تواند ناشی از مدیریت ناکارآمد رانت منابع طبیعی باشد. این پدیده ها نابرابری های اجتماعی را تشدید می کند و حکومت دموکراتیک را تضعیف می کند [۱۵۳]. علاوه بر این، اتکای گسترده به درآمد حاصل از منابع طبیعی ممکن است گسترش فعالیت‌های اقتصادی را محدود کند و مانع دستیابی به توسعه بلندمدت و سازگار با محیط‌زیست شود. [۱۵۴]. چندین کشور که عمدتاً به درآمد منابع طبیعی وابسته هستند ممکن است به طور ناخواسته از توسعه سایر بخش‌های حیاتی مانند کشاورزی، صنعت و خدمات غفلت کنند. [۱۵۵]. اتکای بیش از حد اقتصاد به منابع طبیعی ممکن است آن را در برابر نوسانات قیمت و تقاضای منابع آسیب‌پذیر کند و منجر به بی‌ثباتی اقتصادی و مانع از توسعه بلندمدت شود. [۳۸]. علاوه بر این، وجود رانت منابع طبیعی ممکن است منجر به شرایطی شود که به عنوان “نفرین منابع” یا “بیماری هلندی” شناخته می شود. [۱۵۳]. این امر زمانی اتفاق می‌افتد که مازاد بر درآمد منابع طبیعی وجود داشته باشد که منجر به تقویت ارز و کاهش رقابت‌پذیری سایر صادرات در بازار جهانی می‌شود. در نتیجه، سایر بخش‌های اقتصاد ممکن است متحمل اثرات نامطلوب شوند و روند تنوع اقتصادی و پیشرفت عمومی را مختل کنند. علاوه بر این، سوء مدیریت درآمد حاصل از منابع طبیعی ممکن است منجر به فساد، نوسانات سیاسی و آشفتگی اجتماعی شود. [۱۵۶]که به معنای سود حاصل از منابع طبیعی است، ممکن است منجر به فساد و دستیابی به منافع اقتصادی از طریق ابزارهای غیرمولد توسط مقامات دولتی و مشاغل تجاری شود، که ممکن است منجر به کمبود شفافیت، مسئولیت و تخصیص عادلانه منابع شود و در نتیجه نابرابری‌های اجتماعی و اقتصادی را تشدید کند. و تضعیف حکومت دموکراتیک [۱۴۷].

۷٫ نتیجه گیری و پیشنهادات خط مشی

۷٫۱٫ نتیجه گیری

این تحقیق به دلیل ضرورت درک ارتباط پیچیده بین باز بودن مالی، منابع طبیعی و بی طرفی کربن در کشورهای N-11 انجام شد. این تحقیق مهم است زیرا بینش‌های ارزشمندی را در مورد اینکه چگونه مالیات زیست‌محیطی و نوآوری‌های زیست‌محیطی می‌تواند به بی‌طرفی کربن در کشورهای N-11 کمک کند، مهم است. علاوه بر این، پیش‌بینی می‌شود که مجموعه دانش فعلی در مورد همبستگی بین باز بودن مالی، منابع طبیعی و بی‌طرفی کربن افزایش یابد. هدف آن ارائه دیدگاه‌های ارزشمند به سیاست‌گذاران در زمینه ایجاد سیاست‌هایی است که توسعه اقتصادی پایدار و حفاظت از محیط زیست را در کشورهای N-11 تقویت می‌کنند.

در نتیجه، گفتمان در مورد پیامدهای زیست‌محیطی سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی (FDI) و باز بودن تجارت بر تعامل پیچیده بین توسعه اقتصادی، نوآوری فن‌آوری و پایداری زیست‌محیطی تأکید می‌کند. در حالی که FDI اغلب باعث انتقال فناوری و پیشرفت‌های مدیریتی می‌شود که می‌تواند کارایی منابع را افزایش داده و اتخاذ شیوه‌های سازگار با محیط زیست را ارتقا دهد، تأثیر آن بر محیط‌زیست بسته به چارچوب نظارتی و مکانیسم‌های اجرایی موجود به‌طور قابل‌توجهی متفاوت است. مطالعات نشان می دهد که در کشورهایی که مقررات زیست محیطی ضعیفی دارند، FDI ممکن است منجر به پیامدهای زیست محیطی منفی مانند نقاط داغ آلودگی، کاهش منابع و تخریب اکوسیستم شود. به طور مشابه، باز بودن تجارت، ضمن تسهیل رشد اقتصادی و همکاری بین المللی، می تواند تخریب محیط زیست را از طریق افزایش تولید، مصرف انرژی و تولید زباله تشدید کند. با این حال، هم سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی و هم باز بودن تجارت، زمانی که با سیاست‌های مؤثر زیست‌محیطی، سرمایه‌گذاری در فناوری سبز، و ترویج شیوه‌های پایدار همراه شود، به پایداری محیط‌زیست کمک می‌کنند. بنابراین، برای سیاستگذاران ضروری است که با اجرای مقررات زیست محیطی سختگیرانه، ترویج انتقال فناوری پاک و ترویج شیوه های توسعه پایدار در هر دو زمینه داخلی و بین المللی، تعادلی بین توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست ایجاد کنند.

این تحقیق با بررسی کامل ارتباط بین سرمایه گذاری مستقیم خارجی (FDI)، باز بودن تجارت (TO) و کیفیت محیطی (EQ) در کشورهای در حال توسعه، زمینه اقتصاد و سیاست زیست محیطی را به طور قابل توجهی افزایش می دهد و شکاف قابل توجهی را در ادبیات موجود پر می کند.

این مطالعه به بررسی تاثیر FDI و TO بر EQ می پردازد و به شکاف قابل توجه در تحقیقات فعلی می پردازد. اگرچه هر عنصر به طور جداگانه به طور کامل مورد بررسی قرار گرفته است، اما مطالعه سیستماتیک با تمرکز بر اثرات ترکیبی آنها وجود ندارد. این مطالعه درک جامعی از پویایی های پیچیده موجود در ارتباطات متقابل بین فعالیت اقتصادی و نتایج زیست محیطی ارائه می دهد.

این مطالعه دانشگاهی داده‌ها را از منابع مختلف جمع‌آوری می‌کند و بر تأثیرات مثبت سرمایه‌گذاری مستقیم خارجی بر نوآوری‌های فن‌آوری و پذیرش انرژی سازگار با محیط‌زیست تأکید می‌کند، در حالی که اثرات نامطلوب زیست‌محیطی مرتبط با آزادسازی تجارت را نیز تأیید می‌کند. این مطالعه یک دیدگاه جامع ارائه می دهد و به خوانندگان کمک می کند تا پیچیدگی های موضوع را درک کنند.

این مطالعه تاثیر اجاره منابع طبیعی (NRR) را بر تخریب محیط زیست بررسی می‌کند. این یافته مکانیسم های نهفته در پدیده نفرین منابع را روشن می کند و بینش های ارزشمندی را برای سیاست گذارانی که به دنبال کاهش اثرات منفی آن هستند ارائه می دهد. بررسی عمیق نحوه تعامل فعالیت‌های اقتصادی، سیاست‌های زیست‌محیطی، و نتایج پایداری به طور موثر به شکاف‌های تحقیقاتی می‌پردازد. این مطالعه به تصمیم گیرندگان و ذینفعان بینش های عملی در مورد مبادلات مربوط به پیگیری توسعه پایدار در میان چالش های جهانی شدن ارائه می دهد.

این مطالعه با بررسی اثرات ترکیبی FDI و TO بر EQ، گردآوری شواهد از دیدگاه‌های مختلف، نشان دادن ارتباط بین NRR و آسیب‌های زیست‌محیطی، و ارائه درک جامعی از چالش‌های پیش روی کشورهای در حال توسعه در دستیابی به ادبیات، کمک قابل توجهی به ادبیات می‌کند. اهداف توسعه پایدار این اثر افزوده قابل توجهی به حوزه سیاست و اقتصاد محیط زیست است.

۷٫۲٫ پیشنهادات سیاست برای توسعه آینده

نکته اصلی این است که کشورهای N-11 باید قوانین زیست محیطی قوی ایجاد کنند تا به طور موثر تأثیر باز بودن مالی و تجارت بر کیفیت محیط زیست را مدیریت کنند. این ممکن است شامل اجرای مقررات سختگیرانه تر در مورد آلودگی، اجباری کردن مطالعات اثرات زیست محیطی برای پروژه های جدید، و افزایش سیستم های نظارت و انطباق باشد.

مالیات های زیست محیطی کارایی خود را در موقعیت های دیگر نیز نشان داده اند، از جمله کاهش انتشار گازهای گلخانه ای و ترویج شیوه های صنعتی پایدار. کشورهای N-11 باید افزایش عوارض زیست محیطی را به عنوان وسیله ای برای جلوگیری از فعالیت های مضر برای محیط زیست و تامین مالی طرح های مرتبط با فناوری های سبز در نظر بگیرند.

اگر این بیانیه واقعاً دقیق باشد و نوآوری واقعاً منجر به بهبود نتایج زیست‌محیطی شود، منطقاً نتیجه می‌شود که مقررات باید برای ترویج مطالعه بیشتر و توسعه چنین فناوری‌های سازگار با محیط زیست اجرا شود. به عنوان مثال، این ممکن است شامل مزایای مالیاتی یا، از سوی دیگر، حمایت مالی ارائه شده به شرکت‌هایی باشد که منابع را برای فناوری و پیشرفت‌های مربوطه تخصیص می‌دهند، که شاید به تحقیقات علمی در مورد پیشرفت‌های زیست‌محیطی گسترش یابد.

ممکن است راهبردهایی برای ترویج و حمایت از واردات و صادرات فناوری و خدمات سازگار با محیط زیست، به منظور مقابله با اثرات منفی آزادسازی تجارت، توسعه یابد. اقدامات ممکن ممکن است شامل کاهش تعرفه اقلام سازگار با محیط زیست و ارائه کمک های مالی به شرکت های فعال در تولید آنها باشد.

شفافیت مالی باید به منظور تشویق پایداری در شیوه های مالی افزایش یابد. یک رویکرد مؤثر برای بهبود این امر، ترویج استفاده از اوراق قرضه سبز یا اجرای قوانینی است که شیوه های سرمایه گذاری پایدار را تشویق می کند. بسیار مهم است که اطمینان حاصل شود که این سرمایه گذاری ها از استانداردهای زیست محیطی بالایی برخوردار هستند.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | پیوند بین نوآوری-باز بودن-منابع طبیعی-کیفیت زیست محیطی در کشورهای N-11: نقش مالیات بر محیط زیست چیست؟
,۲۰۲۴-۰۵-۰۷ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/10/3889

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.