۱٫ معرفی
اهداف توسعه پایدار سازمان ملل متحد (UN SDGs) رویه های ناپایدار در سیستم های تولید غذای جهانی را برجسته می کند. آنها بر ضرورت تغییر سیستم های غذایی برای تبدیل شدن به مغذی تر، کافی، مقرون به صرفه تر و سازگارتر با محیط زیست تاکید می کنند. [
۱]. علاوه بر این، همانطور که توسط SDGهای سازمان ملل بیان شده است، هدف حیاتی امنیت غذایی است که باید با استقرار راه حل های فن آوری نوآورانه مورد توجه قرار گیرد.
نوآوری تکنولوژیک نقشی حیاتی در دگرگونی هر بخش اقتصادی ایفا می کند. در میان بخشهای مختلف، کشاورزی با نوآوری همگام نبوده و کمترین بخش دیجیتالی است. [
۲]. تقاضای فزاینده برای نوآوری فناوری در بخش کشاورزی به دلیل یک مشکل چند وجهی است، مانند رشد سریع جمعیت جهانی، اثرات تغییرات آب و هوا، کمبود نیروی کار، تقاضای مصرف کننده در حال تکامل، ضایعات مواد غذایی، کارایی و سود دهی مزرعه، زنجیره تامین غیرشفاف. ناکارآمدی توزیع، ایمنی و ردیابی مواد غذایی، محدودیت در استفاده از منابع طبیعی و افزایش مشکلات بهداشتی. پیش بینی می شود که فناوری کشاورزی می تواند راه حلی برای بسیاری از این مشکلات باشد [
۳].
در این زمینه، همانطور که در نشان داده شده است، تکامل فناوری کشاورزی و مفهوم سازی آن را بررسی می کنیم
شکل ۱. فناوری کشاورزی از زمان های بسیار قدیم به طور مداوم در حال پیشرفت بوده است. تمرکز اولیه برای استقرار فناوری، مانند استفاده از ماشین آلات و ابزار در کشاورزی، افزایش بهره وری بود. با این حال، با گذشت زمان، نوع فناوری (IoT، حسگرها، رباتیک، و تجزیه و تحلیل داده ها) و زمینه استفاده از آن برای کشاورزی، برای مثال، برای بهبود کارایی اقتصادی، تکامل یافته است. اخیراً، تعریف agritech بر پایداری محیطی و راه حل های مقاوم در برابر آب و هوا تأکید دارد. Agriculture 4.0 مشابه Industry 4.0 است که نشان دهنده تحول دیجیتال کشاورزی است. [
۴]. با شروع فناوری اطلاعات و ارتباطات، فناوری کشاورزی (agritech) کشاورزی دقیق و تصمیم گیری مبتنی بر داده را در بر گرفت. Agritech را می توان در زمینه کشاورزی امروز (کشاورزی ۴٫۰) به عنوان استفاده از فناوری های هوشمند مبتنی بر داده، روش های تحلیلی، هواپیماهای بدون سرنشین، روباتیک، اینترنت اشیاء (IoT)، مزارع عمودی، هوش مصنوعی (AI) و انرژی خورشیدی تعریف کرد. تقویت شیوههای کشاورزی، عملیات و تصمیمگیری برای دستیابی به کارایی اقتصادی و پایداری زیستمحیطی حوزه کشاورزی به اشکال و روشهای متعدد. این به شدت با استفاده از برنامه های کاربردی هوش مصنوعی مرتبط است [
۵,
۶,
۷,
۸,
۹]. بنابراین، فناوریهایی که پایداری محیطی، حفاظت از منابع و انعطافپذیری آب و هوا را ترویج میکنند، در کانون توجه شرکتهایی قرار میگیرند که آنها را توسعه میدهند. [
۱۰].
در میان بسیاری دیگر از تامینکنندگان فناوری کشاورزی، استارتآپها با ارائه محصولات و خدمات کشاورزی مبتنی بر داده از طریق رویکردهای چابک و نوآورانهشان، به نیازهای روز پاسخ دادهاند. مطالعات متعددی اثرات مثبت کشاورزی مبتنی بر داده را بررسی کردهاند، بهویژه در مورد پتانسیل استارتآپهای کشاورزی، اما تا آنجا که ما میدانیم، مطالعات همکاری بینالمللی که فرصتی منحصربهفرد برای تسریع نوآوریهای کشاورزی فراهم میکند، انجام نشده است. [
۱۱,
۱۲]. ما استدلال میکنیم که چنین مطالعهای در مورد تلاشهای همکاری بینکشوری کشاورزی برای ایجاد یک سیستم غذایی جهانی پایدارتر حیاتی است. از این رو، هدف این مطالعه در مورد «استارتاپهای کشاورزی مبتنی بر داده از هند و ژاپن»، تحلیل و ارزیابی دامنه و پتانسیل استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر داده در هند و ژاپن برای دستیابی به امنیت غذایی در این مناطق و به طور کلی جهان بود. .
دامنه همکاری بین استارت آپ های کشاورزی مبتنی بر داده هند و ژاپن در حقایق زیر نهفته است:
هدف این همکاری میتواند دسترسی برابر و کافی به اطلاعات در میان کشاورزان و در داخل بازار باشد و در نتیجه هزینههای مبادله را کاهش دهد. همکاری استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر دادهها بین هر دو کشور میتواند در نهایت کارایی اقتصادی، برابری و پایداری زیستمحیطی را محقق کند و در نتیجه رشد فراگیر کشاورزی در هر دو کشور را ارتقا دهد. با این حال، شکاف دیجیتالی موجود و مدیریت بهتر داده ها باید به طور مناسب مورد توجه قرار گیرد [
۱۴].
با توجه به این پیشینه، مقاله به دنبال پاسخگویی به سوالات تحقیق زیر است:
-
مسائل اصلی کشاورزی در هند و ژاپن چیست؟
-
پتانسیل همکاری هند و ژاپن در کشاورزی چیست؟
-
چگونه اکوسیستمهای استارتآپ کشاورزی مبتنی بر داده در هند و ژاپن چشمانداز کشاورزی را تغییر میدهند؟
-
نقاط قوت، فرصتها و چالشها در اکوسیستمهای استارتآپ کشاورزی هند و ژاپن چیست؟
پس از مطالعه کامل پتانسیل ها و چالش های هر جغرافیا، پیشنهاداتی را برای تسهیل و تقویت همکاری های دوجانبه در بخش کشاورزی از طریق سرمایه گذاری مشترک استارت آپ های کشاورزی از هند و ژاپن برجسته می کنیم.
مقاله بصورت زیر مرتب شده است. برای روشن شدن علاقه به استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر داده، مفاهیم مرتبط با مقولههای agritech، محرکهای agritech و اهمیت کشاورزی مبتنی بر داده توضیح داده شده است.
بخش ۲). روش شناسی مطالعه در شرح داده شده است
بخش ۳. تجزیه و تحلیل اولیه و نتایج در خلاصه شده است
بخش ۴. برای
بخش ۵برای تایید یافته های مطالعه با ذینفعان مربوطه مصاحبه شد و بحثی بر اساس آن تدوین شد. این مقاله با نتیجه گیری و توصیه هایی برای تقویت همکاری استارتاپ های کشاورزی بین هند و ژاپن به پایان می رسد.
۳٫ روش شناسی
روش اتخاذ شده برای این مطالعه ترکیبی از بررسی ادبیات محدوده و مطالعه میدانی از طریق مصاحبه با نمایندگان استارت آپ های کشاورزی بود. این رویکرد ترکیبی برای ارائه یک درک جامع از اکوسیستم استارتآپ کشاورزی مبتنی بر داده در هند و ژاپن از طریق لنزهای ثانویه و اولیه انتخاب شد. در بررسی ادبیات محدوده، این مطالعه به طور انتقادی ادبیات مربوط به استارتآپهای کشاورزی را بررسی کرد تا به چهار سؤال اصلی تحقیق که در
بخش ۱. هدف از مطالعه میدانی، با استفاده از مصاحبه، به دست آوردن بینشی در مورد عملکرد استارت آپ های کشاورزی و همچنین فرصت های ارتباط بین استارتاپ های کشاورزی در دو کشور بود.
بررسی محدوده: تحلیل ما بر اساس چارچوب پنج مرحله ای Arksey و O'Malley هدایت شد [
۲۸]از جمله شناسایی سوالات تحقیقاتی مرتبط با تصمیم گیری مبتنی بر داده استارت آپ های کشاورزی، شناسایی مطالعات مربوطه، انتخاب مطالعه، ترسیم نمودار داده ها، خلاصه کردن و گزارش نتایج. در پاسخ به سؤالات پژوهشی که قبلاً مطرح شد، این مطالعه از رویکرد تحلیلی چند وجهی استفاده کرد. هدف اولیه ارزیابی میزان و امکانات همکاریهای دوجانبه کشاورزی در بین استارتآپهای هند و ژاپن از طریق جمعآوری دادههای ثانویه از منابع معتبر و انجام ارزیابیهای جامع ادبیات بود.
تحلیل روند ثبت اختراع: ثبت اختراع یک پارامتر اساسی در فعالیت نوآوری است. برای درک ضریب نوآوری agriTech در سراسر جهان، و همچنین در هند و ژاپن، ما یک جستجوی ثبت اختراع انجام دادیم. این جستجو در پایگاه داده جستجوی پتنت Questel Orbit با استفاده از تعدادی کلیدواژه برای به تصویر کشیدن کاربردهای مختلف فناوری برای کشاورزی دقیق و مدیریت مزرعه انجام شد. این کلمات کلیدی شامل داده های جغرافیایی یا آب و هوا، اینترنت اشیا، حسگرها، روباتیک، هواپیماهای بدون سرنشین، تجزیه و تحلیل داده های بزرگ و زنجیره بلوکی است. پتنت های اعطا شده و درخواست های ثبت اختراع منتشر شده برای ده سال گذشته (۲۰۱۳-۲۰۲۲) مورد جستجو قرار گرفتند و نمودار روند انتشار پتنت برای درک نیروی نوآوری در AgriTech ترسیم شد.
مطالعه میدانی از طریق مصاحبه: با گسترش یافته های تحقیقات اولیه، یک مطالعه میدانی برای به دست آوردن درک مستقیم از استارتاپ های کشاورزی با استفاده از رویکردهای داده محور در هند و ژاپن ابداع شد. روش تحقیق به کار گرفته شده در این مطالعه مستلزم استفاده از مصاحبه های ساختاریافته با نمایندگان چهار استارت آپ با دقت انتخاب شده، با هدف دستیابی به نمایندگی جامع از هر دو کشور است. استارتآپها بر اساس روش نمونهگیری هدفمند انتخاب شدند، که به روشی اشاره دارد که به نویسندگان اجازه میدهد نمونهها را قضاوت کنند و تصمیم بگیرند که کدام نمونهها باید بر اساس دانش نویسندگان از مطالعه و همچنین استارتآپها درج شوند. از آنجایی که این مطالعه فقط بر روی استارتآپهای کشاورزی متمرکز بود، شرکتهای بقا با مجموعه تجاری گسترده انتخاب شدند. بنابراین، نمونهها میتوانند جامعه را نشان دهند و در عین حال به نویسندگان اجازه میدهند تا بینشهایی را درباره نقش تصمیمگیری مبتنی بر داده در استارتآپهای تجاری متنوع در دو کشور بررسی کنند. ساختار مصاحبه ها شامل ۱۰ سوال باز است که به دقت فرموله شده بود تا بینش کاملی در مورد مدل های کسب و کار، پذیرش فناوری و توانمندسازهای عملیاتی به دست آورد.
با اذعان به گستره جهانی تحقیق و مشکلات ناشی از مناطق زمانی و ملاحظات لجستیکی، به پاسخ دهندگان این فرصت داده شد تا پاسخ های خود را با استفاده از ایمیل یا پلتفرم های آنلاین با تمرکز بر روی راحتی خود ارسال کنند.
بحث ترکیبی تحلیل: پس از مصاحبه، داده های جمع آوری شده تحت یک فرآیند تحلیلی دقیق قرار گرفتند. یک رویکرد تحلیل موضوعی به کار گرفته شد، که در آن پاسخها بهطور سیستماتیک کدگذاری و گروهبندی شدند تا الگوهای تکرارشونده و مضامین مرکزی شناسایی شوند. این روش یک تفسیر عمیق و پایه ای از تجربیات شرکت کنندگان را تضمین کرد و اعتبار مطالعه را افزایش داد [
۲۹]. متعاقبا، یافتههای حاصل از بررسی محدوده و مصاحبهها ادغام شدند و دیدگاهی جامع در مورد موضوع ارائه کردند.
فرآیند طراحی تحقیق برای وضوح در نمودار زیر نشان داده شده است (
شکل ۴).
۴٫ تجزیه و تحلیل و نتایج
روندهای جهانی که پذیرش فناوری کشاورزی را شکل می دهد، تمرکز مصرف کننده بر پایداری، مدل های تجاری در حال تحول، مقررات، و شرایط کلان اقتصادی است. رشد قابل توجهی در صنعت فناوری غذایی کشاورزی وجود داشته است. در سال ۲۰۲۱، صنعت فناوری غذایی کشاورزی ۱۸٫۲ میلیارد دلار دریافت کرد که از سال ۲۰۱۳ رشد ۳۸ درصدی را تجربه کرد. تعداد کشاورزانی که با استارتآپهای کشاورزی مواجه هستند نیز رو به افزایش بوده است [
۱۹].
نوآوری مخرب می تواند به بازسازی فرآیند ارزش آفرینی کشاورزی منجر شود. ظهور بازیکنان جدید و استارت آپ ها این را تقویت می کند. استارتآپها با تیمهایی از نوآوران جوان اکثر راهحلهای فناوری کشاورزی را توسعه میدهند. نوآوری های کشاورزی-فناوری بازیگران جدید ارزش جدیدی ایجاد می کند و سهمی از تجارت و سرمایه گذاران آن ها را می گیرد [
۳۰].
استارتآپها در مرکز فعالیت هستند و راهحلهایی را در سراسر زنجیره ارزش ارائه میکنند، از زیرساختها و حسگرها گرفته تا نرمافزاری که جریانهای دادههای متعدد را در سراسر مزرعه مدیریت میکند، در حالی که شرکتها درگیر دادههای بزرگ و کشاورزی هستند. بسیاری از استارتآپهای کوچک فناوری وارد بازار کشاورزی میشوند و با گرم شدن بازار، با عرضه محصولات خود با بازیگران بزرگتر رقابت میکنند.
استارتآپها پتانسیل ارائه مجموعهای از نوآوریهای تکنولوژیکی را دارند که رشد کشاورزی را ممکن میسازد. مدل کسب و کار آنها نیز نسبتاً آسان تر برای پیشرفت و مقیاس است. علاوه بر این، آنها فرصت ها را باز می کنند و برای سایر بخش های فناوری کار می کنند. به عنوان مثال، موسسات پهپادی که در بخش کشاورزی فعالیت میکنند، رویههای مختلفی را انجام میدهند و وضوح بهتر و دادههای دقیقتری را در مقایسه با ماهوارهها ارائه میکنند، یا آفتکشها و سایر مواد شیمیایی را برای کمک به دستیابی به برداشت خوب عرضه میکنند. [
۳۱].
استارتآپهای Agritech که مترادف با کلان داده و اینترنت اشیاء کار میکنند، کنترل بیشتری در نظارت و اتوماسیون محصولات زراعی دارند. این به نوبه خود منجر به بهره وری بالاتر محصول می شود و به عنوان فرصتی برای رشد ثابت عمل می کند. توانایی استارت آپ های کشاورزی محدود به هدایت عملکرد محصول نیست، بلکه پتانسیل ایجاد تعادل در کارایی اقتصادی، اجتماعی و مسائل زیست محیطی و افزایش رشد بهره وری در بخش کشاورزی را دارد.
روند ثبت اختراع حاکی از رشد مداوم و مستمر در ثبت اختراع در حوزه agritech در ۱۰ سال گذشته است. در مجموع ۲۴۳۵۳ اختراع در این مدت ثبت شد. چین با ۷۰ درصد ثبت اختراع بر این رقابت غالب شد، در حالی که هند با ۴ درصد در رتبه سوم قرار گرفت. ژاپن ۱% از پرونده های ثبت اختراع در این حوزه را به عهده دارد (
شکل ۵ و
میز ۱).
این تحلیل مقایسه ای به وضوح بیان می کند که سهم هند در اینترنت اشیا و تجزیه و تحلیل داده ها بسیار بالاست. در مقابل، ژاپن در استفاده از تجزیه و تحلیل داده، رباتیک یا بلاک چین برای بهبود فعالیت کشاورزی خود چندان فعال نیست. وسایل نقلیه هوایی بدون سرنشین و حسگرها مناطقی هستند که هند و ژاپن به طور فعال در آن کار می کنند، اگرچه هند با سه چهارم کل پرونده های هند و ژاپن بر این فضا مسلط است. فناوری ژئوفضایی برای اهداف کشاورزی یک پدیده جدید است و هر دو کشور کاوش در این فضا را آغاز کرده اند.
شکل ۶ و
شکل ۷).
۵٫ بحث
مسائل کشاورزی در هند:
مسائل کشاورزی در سراسر زنجیره ارزش در هند مشکلات قبل از برداشت مانند نوسانات قیمت نهاده، انتخاب کمتر از حد مطلوب نهاده، مقرون به صرفه بودن از کاشت تا برداشت و ذخیره سازی است. مسائل پس از برداشت یا زنجیره تامین مانند نرخ پایین تحقق برای کشاورزان، هزینه خرید بالا برای خرده فروشان (واسطه ها)، خدمات حمل و نقل و ذخیره سازی ضعیف، بازارهای کشاورزی سازمان نیافته و تکه تکه شده. نقص در عملکرد محصول، بهره وری خاک و دسترسی به موقع به نهاده های کشاورزی به دلیل دسترسی محدود به فناوری؛ دسترسی محدود به منابع مالی و نیازهای اعتباری تامین نشده؛ و فقدان داده های کشاورزی، مزارع کوچک، و نفوذ کم مدل FPO [
32,
33]. چالش اصلی کشاورزان و سایر ذینفعان زنجیره ارزش کشاورزی، فقدان اطلاعات کافی کشاورزی است. اطلاعات کشاورزی را می توان به دو دسته تقاضای خاص و عرضه خاص دسته بندی کرد که دسته اول یعنی تقاضا برای محصول کشاورزی قابل درک است. دسته دوم، یعنی دادههای مربوط به آنچه کشاورزان دیگر تولید میکنند، آنچه در بازار به فروش میرسد، در دسترس بودن و در دسترس بودن زنجیره سرما، در نتیجه قابل اعتماد نیست و رمزگشایی آن دشوار است. [
۳۴].
مسائل کشاورزی در ژاپن:
مشکل کلیدی کشاورزی موجود در ژاپن پیری کشاورزان است. این عامل اجرای راهحلهای جدید کشاورزی را محدود میکند، زیرا کشاورزان با بیسوادی دیجیتالی بهعنوان یک مانع مهم مواجه هستند. علاوه بر این، جوانان ژاپنی کشاورزی را شغلی پرسود نمی دانند، زیرا این شغل پرزحمت است یا درآمد کمی دارد. این وضعیت به دلیل شرایط شدید آب و هوایی اخیر که بر تولیدات کشاورزی تأثیر می گذارد، تشدید می شود. هزینه های بالای تولید، به ویژه ماشین آلات، مانع از کشاورزی ژاپن می شود، جایی که کشاورزان عمدتاً مزارع کوچک مقیاس دارند. [
۳۵].
این بخش به این موضوع می پردازد که چگونه دو جغرافیای هند و ژاپن شبیه به هم هستند و پتانسیل بالقوه دارند و از نظر همکاری دوجانبه در حوزه کشاورزی جالب هستند.
همکاری های مختلف کشاورزی بین هند و ژاپن شامل موارد زیر است: انجمن Act East که در سال ۲۰۱۷ برای توسعه منطقه شمال شرقی هند که در آن افزایش ظرفیت برای کشاورزی پایدار و توسعه آبیاری در میزورام دنبال شد، تأسیس شد. وزارت کشاورزی، جنگلداری و شیلات (MAFF)، ژاپن، با حمایت ۱۶ شرکت ژاپنی فناوری، محصولات و خدمات؛ SEWA (انجمن زنان خوداشتغال)، که کشاورزی با روش J را در آناند، گجرات مدیریت میکند و گوجهفرنگی و کلم خوشمزه و باکیفیت تولید کرده است. و یک استارت آپ ژاپنی به نام Sagri Co., Ltd.، در همکاری با JICA (آژانس همکاری بین المللی ژاپن) که در هند مشغول به کار بوده است، همانطور که در اولین مرکز استارتاپ ژاپن-هند که توسط JETRO (MEXT) در بنگالورو تبلیغ شد، پذیرفته شد. ، هند [
۳۶]. ساگری با تجسم زمینهای کشاورزی با دادههای ماهوارهای، افزایش آگاهی کشاورزان از طریق فعالیتهای آموزشی و گسترش امکانات آینده برای کشاورزان محلی به کشاورزان هندی کمک کرده است تا بهرهوری را بهبود بخشند. [
۳۷].
ماتریس بلوغ کشاورزی به تجسم موقعیت یک کشور از نظر اکوسیستم کشاورزی در مقابل قابلیتهای دیجیتال کمک میکند. این می تواند به عنوان یک چارچوب اساسی برای تجزیه و تحلیل امکان همکاری بین استارت آپ های کشاورزی ژاپن و هند عمل کند. در این ماتریس، بلوغ کشاورزی یک کشور بر حسب اندازه و اهمیت صنعت کشاورزی، سهم این بخش در تولید ناخالص داخلی اقتصاد و استحکام اقتصاد دیجیتال آن تعریف میشود. در ماتریس بلوغ کشاورزی زیر، هند زیر نظر کاوشگران (اقتصادهای کشاورزی که فناوری دیجیتال را اتخاذ میکنند) و ژاپن در زیر دست آزمایشکنندگان قرار میگیرد ( ستون فقرات دیجیتالی قوی برای رشد). مفهوم هند این است که بخش کشاورزی میتواند حداکثر پتانسیل رشد را از طریق سرمایهگذاریهای فناوری کشاورزی تحقق بخشد. از سوی دیگر، ژاپن به دلیل برخورداری از فناوری دیجیتال پیشرفته، پتانسیل بالایی دارد، اما بازار کشاورزی نسبتاً کوچکتر است و در نتیجه پتانسیل بازار پایینی دارد.
شکل ۸).
همکاری دوجانبه بین دو کشور برای هدایت نوآوریها در فضای کشاورزی مفید خواهد بود زیرا هند میتواند پتانسیل دیجیتالی خود را با استفاده از قدرت دیجیتال ژاپن افزایش دهد و ژاپن میتواند پایگاه بازار خود را گسترش دهد و از پتانسیل عظیم کشاورزی هند سود ببرد. چنین همکاری های دوجانبه در حوزه کشاورزی بین دو کشور می تواند برای تبادل تجربیات و فناوری های کشاورزی مفید باشد.
استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر داده در هدایت ذینفعان کشاورزی، بهویژه استارتآپهای کشاورزی از هند و ژاپن، در درک پتانسیل، منحصربهفرد بودن، و عوامل رشد بازار کشاورزی هوشمند در هر دو منطقه بسیار مفید خواهند بود و در نتیجه به عنوان بذری برای همکاریهای احتمالی دوجانبه عمل میکنند. گسترش کسب و کار (به عنوان مثال، استارت آپ های کشاورزی هندی برای ارائه خدمات در ژاپن، یا بالعکس). که در
جدول ۲یک مطالعه تطبیقی در مورد اکوسیستمهای استارتآپ کشاورزی هند و ژاپن، این موضوع را بیشتر توضیح میدهد.
استارت آپ های Agritech در هند:
گزارش مجمع جهانی اقتصاد پیشبینی میکند که هند با تغییر کشاورزی از نظر کارایی تولید، پایداری و فراگیر بودن از طریق به کارگیری نوآوریهای راهگشا، در بخش کشاورزی پیشرو خواهد بود. انتظار می رود چنین تحولات کشاورزی فناوری فرصت های شغلی زیادی را برای جوانان ایجاد کند. این تحولات عمدتاً بر بهبود رفاه کشاورزان کوچک زمین دار و زنان متمرکز خواهد بود [
۳۹].
استارت آپ های Agritech در هند در حال حل مشکلات متعدد در سراسر زنجیره ارزش کشاورزی هستند و غیرقابل انکار صنعت کشاورزی را متحول می کنند. راه حل های فناورانه به عنوان یک ابزار حیاتی توسط این استارت آپ های کشاورزی در حل مسائل مربوط به زنجیره تامین مواد غذایی مورد استفاده قرار گرفته است. [
۴۰]. رشد در فضای کشاورزی از طریق تعداد استارتآپهای ظاهر شده و بودجهای که در پنج سال گذشته دریافت کردهاند، افزایش یافته است. بیش از ۴۵۰ استارت آپ کشاورزی در هند وجود دارد و بودجه دریافتی آنها نسبت به سال گذشته ۲۵ درصد افزایش یافته است. فضای استارت آپی کشاورزی هند متمایز است. NCR های کارناتاکا، ماهاراشترا و دهلی به قطب های اصلی استارت آپ های کشاورزی تبدیل شده اند. [
۴۱].
کشاورزی دقیق و مدیریت مزرعه (کشاورزی مبتنی بر داده) در بخشهای کلیدی بازار با توجه به فرصتهای آینده و وضعیت بودجه فعلی قرار میگیرد. در عین حال، سایر حوزههای کلیدی که پتانسیل رشد در بخش کشاورزی را دارند، مدیریت کیفیت و قابلیت ردیابی، ارائهدهندگان راهحلهای متنوع و خدمات مالی هستند. [
۳۸].
در راستای هدف دوبرابر کردن درآمد کشاورزان، سیاستهای دولت هند در جهت افزایش تولید محصولات کشاورزی و سایر فرصتهای تبلیغاتی به انگیزهای برای رشد و چشمانداز استارتآپهای کشاورزی در هند در زمانهای اخیر تبدیل شده است.
که در
شکل ۹ در زیر، نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدهای استارتآپهای کشاورزی هندی خلاصه میشود. این استارتآپها دارای چندین نقطه قوت هستند: تواناییهای خوب برای بهرهگیری از بخشهای جدید کشاورزی، چابکی و فناوریگرای بالا، و مدلهای تجاری انعطافپذیر. با این حال، این استارتآپها عمدتاً در مراحل اولیه چرخه حیات کسبوکار خود هستند، بنابراین نسبت به شوکها حساس هستند و درجه رقابتپذیری پایینی دارند. از نظر فرصت ها، استارت آپ های کشاورزی هندی تقاضای بالایی برای تکنیک های کشاورزی پیشرفته دارند. آنها همچنین حمایت های قابل توجهی از دولت در زمینه سیاست ها و مالی دریافت کرده اند و از پیشرفت های تکنولوژیکی بهره مند شده اند. با این وجود، این استارتاپها با رقابت شدیدی بهویژه از سوی شرکتهای فناوری کشاورزی بالغ مواجه شدهاند. سیستم های کشاورزی پراکنده در هند نیز این استارت آپ ها را در ایجاد پیوندهای مستقیم بین کشاورزان و مصرف کنندگان به چالش کشیده است. علاوه بر این، مسائل زیرساختی در مناطق روستایی نیز چالشهای متعددی را برای استارتآپهای کشاورزی هند از نظر لجستیک و حملونقل ایجاد کرد.
استارت آپ های Agritech در ژاپن:
قابلیت های کشاورزی ژاپن بسیار پیشرفته است، به ویژه در استفاده از هواپیماهای بدون سرنشین، روباتیک، هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات. این قابلیتها توسط قوانین، اصلاحات ساختاری و خدمات زیرساختی کارآمد پشتیبانی میشوند. اصلاحات ارضی برای کشت زمین های بایر یا تقویت کشاورزی در مقیاس بزرگ به دقت اجرا شده است. پلت فرم داده های جمع آوری کشاورزی (WAGRI)، سیستم ماهواره ای QZ، ۵G و غیره، رشد دیجیتالی در کشاورزی ژاپن را تقویت می کند.
انتظار می رود پهپادها و راه حل های کشاورزی دقیق در سال های آینده به طور تصاعدی رشد کنند.
برنامه تحقیقاتی نوآوری کسب و کارهای کوچک در ژاپن به نیازها، از ارائه پشتیبانی فناوری تا تجاری سازی، پاسخ می دهد. سیستم SBIR بودجه ای را برای استارتاپ ها تخصیص داد که با اهداف هزینه و قوانین یکسان برای درخواست عمومی تنظیم شد و در نتیجه اثربخشی کمک های مالی را افزایش داد و در سال ۲۰۲۱ اصلاحات اساسی انجام شد. [
۴۲].
پتانسیل رشد در بازار کشاورزی هوشمند در ژاپن به کمک طرح جامع MAFF برای فناوری و خدمات کشاورزی هوشمند است. [
۳۵].
تجزیه و تحلیل SWOT از اکوسیستم استارتاپ کشاورزی در ژاپن:
شکل ۱۰ نقاط قوت، ضعف، فرصتها و تهدیدات استارتآپهای کشاورزی در ژاپن را خلاصه میکند. این شرکتها عمدتاً از فناوریهای پیشرفته استفاده کردند و توانستند مدلهای تجاری جدیدی را توسعه دهند که بخش کشاورزی ژاپن را متحول کرد، مانند کشاورزی چرخشی، پیشبینی ویژگیهای زمینهای کشاورزی و اتوماسیون با استفاده از روباتها. با این وجود، این شرکتها به دلیل کمبود منابع طبیعی در ژاپن و همچنین هزینههای بالای نیروی کار، با مشکلات مالی و هزینههای بالای تولید مواجه شدهاند. میزان موفقیت این شرکت ها نیز پایین است.
با توجه به فرصت ها، استارت آپ های کشاورزی در ژاپن فرصت های متعددی برای همکاری های بین المللی با دیگران دارند. آنها حمایت قابل توجهی از دولت در زمینه تحقیق و توسعه و روابط بین المللی دریافت کرده اند. علاوه بر این، تقاضای بین المللی برای محصولات کشاورزی از ژاپن در حال افزایش است و فرصت های تجاری برای استارت آپ های کشاورزی در این کشور ایجاد می کند. پیشرفت سریع فناوری همچنین به این شرکت ها کمک می کند تا فرصت هایی را به دست آورند. با این حال، استارت آپ های کشاورزی در ژاپن با کاهش جمعیت و پیری مواجه هستند. بنابراین ممکن است کمبود نیروی انسانی داشته باشند. بازار ضعیف داخلی نیز بقای چندین استارت آپ کشاورزی را تهدید می کند و نرخ موفقیت را پایین می آورد.
۷٫ نتیجه گیری
نقش استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر داده در بخش کشاورزی در رسیدگی به چالشهای مختلف و ایجاد نوآوری در زمینه هند و ژاپن از اهمیت بالایی برخوردار است. این چالش ها شامل مشکلات قبل از برداشت مانند نوسانات قیمت نهاده ها در هند، کمبود نیروی کار، پیری نیروی کار و نیاز به بهبود خودکفایی غذایی در ژاپن است. ادغام فناوری دیجیتال در شیوه های کشاورزی از طریق بینش های مبتنی بر داده، پتانسیل افزایش بهره وری محصول، کاهش هزینه ها و بهبود پایداری زیست محیطی را دارد. استارتآپهای Agritech راهحلهای نوآورانهای ارائه میکنند که از قدرت دادهها، هوش مصنوعی و سایر فناوریها برای بهبود شیوههای کشاورزی، تصمیمگیری و بهرهوری کلی اقتصادی استفاده میکنند. استارتآپهای کشاورزی مبتنی بر دادهها نقشی اساسی در ایجاد انقلاب در کشاورزی و رسیدگی به چالشهای پیش روی بخشهای کشاورزی در هند و ژاپن دارند.
در هند، استارتآپهای کشاورزی در حال رسیدگی به طیف گستردهای از مسائل کشاورزی در سراسر زنجیره ارزش هستند. این مسائل شامل نوسان قیمت نهاده ها، زنجیره تامین ناکارآمد، دسترسی کم به فناوری، دسترسی محدود به منابع مالی و فقدان اطلاعات کشاورزی قابل اعتماد است. کشاورزی مبتنی بر داده به عنوان راه حلی برای این چالش ها در نظر گرفته می شود، زیرا داده های بلادرنگ، پیش بینی آب و هوا و سایر بینش ها را برای تصمیم گیری آگاهانه در اختیار کشاورزان قرار می دهد. از سوی دیگر، ژاپن با چالشهای مربوط به نیروی کار پیر کشاورز، هزینههای بالای تولید و نیاز به نوآوریهای تکنولوژیکی مواجه است. استارت آپ های کشاورزی ژاپنی از فناوری های پیشرفته مانند هواپیماهای بدون سرنشین، رباتیک، هوش مصنوعی و فناوری اطلاعات و ارتباطات برای مقابله با این چالش ها و بهبود شیوه های کشاورزی استفاده می کنند. دولت ژاپن همچنین در حمایت از فناوری و خدمات کشاورزی هوشمند فعال بوده است.
نتایج مصاحبه استارتآپهای agritech از هند و ژاپن ارائه شد و راهحلهای نوآورانه و چالشهایی را که هدف آنها رسیدگی میکنند به نمایش گذاشت. این استارتآپها از فناوریهایی مانند سنجش از راه دور ماهوارهای، یادگیری ماشین، هوش مصنوعی و تجزیه و تحلیل دادهها برای ارائه خدمات مرتبط با نظارت بر سلامت محصول، ارزیابی ریسک اعتبار مزرعه و غیره استفاده میکنند. پتانسیل بسیار زیادی برای همکاری دوجانبه بین هند و ژاپن در بخش کشاورزی وجود دارد. هند می تواند از قدرت دیجیتال ژاپن بهره مند شود، در حالی که ژاپن می تواند پایگاه بازار خود را گسترش دهد و از پتانسیل گسترده هند در صنعت کشاورزی بهره ببرد. این همکاری میتواند به اشتراک دانش، انتقال فناوری و سرمایهگذاری مشترک منجر شود و منجر به نوآوری در فضای کشاورزی شود. همکاری بین این دو کشور می تواند به نتایج سودمند متقابل منجر شود و نوآوری و پایداری در کشاورزی را تقویت کند.
همکاری دوجانبه بین دو کشور برای هدایت نوآوریها در فضای کشاورزی مفید خواهد بود، زیرا هند میتواند پتانسیل دیجیتالی خود را با استفاده از قدرت دیجیتال ژاپن به حداکثر برساند و ژاپن میتواند پایگاه بازار خود را گسترش دهد و از پتانسیل عظیم فناوری کشاورزی سود ببرد. هندوستان چنین همکاری دوجانبه کشاورزی بین دو کشور می تواند در تبادل تجربیات و فناوری های کشاورزی مفید باشد.