امروز : چهارشنبه, ۱۲ اردیبهشت , ۱۴۰۳
پایداری | متن کامل رایگان | رویکرد تئوری مبتنی بر اکتشافی: رونمایی از مدل مکانیسم تاثیر پویایی مشارکتی بین تولید سبز و زندگی
۱٫ معرفی با پیشبرد سیاستهای اصلاحی و باز چین، بخش صنعتی این کشور توسعه سریعی را تجربه کرده است، اما منابع و انرژی قابل توجهی مصرف شده است که منجر به افزایش سریع آلودگی و انتشار گازهای گلخانهای شده است که باعث فشار زیست محیطی بسیار زیادی شده است. [۱]. علاوه بر این، با بهبود […]
۱٫ معرفی
هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز یک مشکل مهندسی سیستم پیچیده است که هم با چالش های طرف عرضه و مسائل ساختاری و هم با تنگناها و موانع سمت تقاضا مواجه است. تحقیقات سیستماتیک به فوریت مورد نیاز است. بر اساس پیشینه و یافته های فوق، سؤالات زیر مطرح می شود: (۱) چگونه می توان ابعاد تولید سبز و همکاری زنده را تقسیم کرد؟ (۲) عوامل مؤثر بر هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز کدامند؟ (۳) این عوامل تأثیرگذار چگونه هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز را ترویج یا ممانعت می کنند؟ بنابراین، این تحقیق به طور سیستماتیک و کل نگر به بررسی هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز از منظر دوگانه عرضه و تقاضا می پردازد. این مقاله بر اساس نظریه زمینه ای به عنوان یک روش تحقیق کیفی، مدیران میانی و ارشد در شرکت های تولیدی را به عنوان هدف تحقیق در نظر می گیرد، عوامل کلیدی تأثیرگذار تولید سبز و همکاری زنده را عمیقاً بررسی می کند و یک مدل مکانیسم تأثیرگذار ایجاد می کند.
این مقاله هم مشارکت های نظری و هم اهمیت عملی را ارائه می کند. اولاً، این مطالعه از نظر سهم نظری خود از مصاحبه های عمیق با گروه های نماینده استفاده می کند و روش تحقیق کیفی نظریه زمینه ای را به کار می گیرد. این تحقیق به طور سیستماتیک متغیرهایی را که بر هم افزایی بین تولید سبز و زندگی از طریق این رویکرد تأثیر میگذارند، دستهبندی میکند. به طور قابلتوجهی، این مطالعه دستههای متغیر خاصی را شناسایی میکند، مانند ادراک اثر مشارکتی، توانایی تبادل اطلاعات و توانایی تبدیل تقاضا، که در تحقیقات قبلی مورد توجه محدودی قرار گرفتهاند. ثانیاً، معرفی مفهوم «تولید سبز و همکاری زنده» یک پیشرفت نظری قابل توجه است. این مقاله با تمرکز بر هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز از منظر عرضه و تقاضا، یک مدل مکانیسم تاثیر برای این هم افزایی ایجاد می کند، در نتیجه یک پایه و نقطه مرجع برای تحقیقات علمی بعدی ارائه می دهد.
با حرکت به سمت اهمیت عملی، این تحقیق راهنمایی قابل توجهی برای تحول سبز شرکت های تولیدی در سمت تولید ارائه می دهد. با شناسایی و درک متغیرهای کلیدی که بر هم افزایی تولید سبز و زندگی تأثیر میگذارند، این تحقیق بینشهای ارزشمندی را برای مؤسسات تولیدی ارائه میدهد که به دنبال همسویی شیوههای خود با اصول پایدار زیستمحیطی هستند. علاوه بر این، این مطالعه راهنمایی های عملی برای مصرف کنندگان برای اتخاذ یک سبک زندگی سبز در فعالیت های روزانه خود ارائه می دهد. در نهایت، این تحقیق ارتباط خود را با ارائه بینش هایی برای تدوین سیاست های مداخله موثر به سطح دولت گسترش می دهد. توصیههای ارائهشده در این مقاله میتواند به دولت کمک کند تا توسعه هماهنگ تولید سبز و زندگی را از طریق همسو کردن سیاستها با الزامات شیوههای آگاهانه پایدار و زیستمحیطی ارتقا دهد. به طور خلاصه، این مطالعه با ارائه چارچوبی جامع برای درک و ارتقای هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز، کمک های نظری و عملی می کند.
ساختار این تحقیق به شرح زیر است:
۵٫ عناصر کلیدی و تفسیر مدل
۵٫۱٫ شناخت مشارکتی
درک رابطه مشارکتی به درک رابطه هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز توسط مدیران شرکت با در نظر گرفتن هر دو دیدگاه تولیدکنندگان و مصرف کنندگان اشاره دارد. تجزیه و تحلیل نتایج مصاحبه نشان می دهد که درک پاسخ دهندگان از این رابطه هم افزایی شامل سه جنبه اصلی است. اولاً، اعتقاد بر این است که زندگی سبز وابسته به تولید سبز است و به عنوان یک پیش نیاز و شرط ضروری برای زندگی سبز عمل می کند. دستیابی به زندگی سبز متکی بر تحقق تولید سبز است. همانطور که در R02 ذکر شد، “جایی که زندگی سبز نمی تواند بدون تولید سبز وجود داشته باشد، زیرا زندگی همه به محصولات یا خدمات ارائه شده توسط شرکت ها بستگی دارد”. ثانیاً، فرض بر این است که تولید سبز با زندگی سبز در هم تنیده است، که هم سناریوی کاربردی و هم منبع تقاضا برای محصولات سبز را نشان میدهد. با در نظر گرفتن R07 به عنوان مثال، «زندگی سبز به عنوان یک سناریوی کاربردی و منبع تقاضا برای محصولات سبز عمل می کند. بنابراین شرکت ها باید محصولات را بر اساس نیازهای مشتری و سناریوهای استفاده طراحی کنند. ثالثاً، نشان می دهد که رابطه عرضه و تقاضای نزدیکی بین تولید سبز و زندگی سبز وجود دارد. به عنوان مثال، R16 بیان کرد که “برای شرکت ها، تولید سبز سمت عرضه است، در حالی که زندگی سبز سمت تقاضا است. آنها به یکدیگر وابسته هستند و بر روابط عرضه و تقاضا تأثیر می گذارند.
آگاهی مسئولیت ذهنی به تجربه روانشناختی و ویژگیهای تولیدکنندگانی اشاره دارد که به طور فعال تولید سبز را اجرا میکنند و مسئولیتهای سبز اجتماعی را بر عهده میگیرند. به طور همزمان، مصرف کنندگان به طور فعال تعهدات مربوطه مانند حفاظت از منابع و حفاظت از محیط زیست را بر عهده می گیرند و به مسئولیت های خود کمک می کنند. در فرآیند تحقیق و توسعه و تولید شرکتهای R05، توصیه میشود مسئولیت اجتماعی را بر عهده گرفته و رویکردی اخلاقیتر و سازگار با محیطزیست را اتخاذ کنید. زیرا با پذیرفتن مسئولیت اجتماعی در قبال ذینفعان مختلف، بنگاهها میتوانند محیط تولید و عملیات خوبی را برای بهبود رقابت پذیری خود به دست آورند. از دیدگاه مصرف کننده، با توجه به اینکه آلودگی زیست محیطی و کمبود منابع همچنان برجسته می شود، تعداد فزاینده ای از مصرف کنندگان متوجه تاثیر رفتار خود بر محیط زیست و منابع می شوند. شناخت مسئولیت سبز فردی به درک و درک مصرف کنندگان از اینکه آیا آنها باید مسئول حفاظت از محیط زیست و حفظ منابع باشند اشاره دارد. برای مثال، R10 اظهار داشت که در سالهای اخیر، افزایش سریعی در آگاهی و احساس مسئولیت زیستمحیطی مردم وجود داشته است.
ادراک اثر مشارکتی به برداشت مستقیم مدیران شرکت از واقعیت عینی در مورد توسعه مشارکتی تولید سبز و زندگی اشاره دارد. به عنوان مثال، همکاری تولید سبز و زندگی باعث توسعه بلندمدت پایدار و شکلگیری مزیت رقابتی برای شرکتهای سبز، رفع نیازهای سبز عمومی و حل مشکلات زیستمحیطی خواهد شد. در گفت و گو با R13، عنوان شد که «پس از اجرای تولید سبز و زندگی سبز، از جمله اصلاح محیط زیست و استانداردهای انتشار، شاهد پیشرفت های قابل توجهی در کل محیط زیست در طول سال ها بوده ایم». علاوه بر این، R01 همچنین اشاره کرد که “هم افزایی بین تولید سبز و زندگی باید به مردم این احساس را بدهد که این یک چیز خوب است، به طوری که آنها بتوانند آن را ببینند و لمس کنند، نه فقط چیزی والا و اثیری. باید به مردم این احساس را داد که محیط زندگی سبزتر از گذشته است، آسمان آبی و ابرهای سفید بیشتر و آلودگی هوا کمتر است، بنابراین استقبال بیشتری از سیاست های سبز خواهند داشت. مصرف کنندگانی که نگران مسائل آلودگی هستند نگرش مثبتی نسبت به محیط زیست دارند که منجر به رفتار مصرف سبز می شود. بنابراین، این مطالعه نشان میدهد که ادراک تولید سبز و هم افزایی زندگی سبز در بین مدیران شرکت، عامل کلیدی مؤثر بر تحقق توسعه هم افزایی در بنگاهها است.
۵٫۲٫ توانایی همکاری
توانایی مشارکت گروه های سازمانی را می توان به عنوان ظرفیت ایجاد ارزش و کسب مزیت رقابتی از طریق هماهنگی و توسعه منابع از طریق فعالیت های مدیریتی در شرایط محیطی خاص تعریف کرد. ارزیابی این مطالعه از توانایی مشارکتی شامل توانایی تبادل اطلاعات، توانایی تبدیل تقاضا و توانایی خلق مشترک ارزش است.
توانایی تبادل اطلاعات به توانایی شرکت ها و مصرف کنندگان برای تبادل اطلاعات در مورد نیازهای زندگی سبز، عرضه تولید سبز و سایر جنبه ها اشاره دارد. به طور خاص، از دیدگاه تولیدکنندگان، این با توانایی شرکتها برای انجام تحقیقات بازار، کشف نیازهای مصرفکننده، و انتشار اطلاعات در مورد فناوریهای سبز، محصولات و خدمات به مصرفکنندگان نشان داده میشود. از دیدگاه مصرف کننده، به عنوان توانایی عمومی برای ارائه بازخورد مؤثر در مورد تقاضا برای زندگی سبز و محصولات سبز به شرکت ها آشکار می شود. علاوه بر این، شامل کانال های دسترسی برای به دست آوردن اطلاعات در مورد فناوری های سبز، محصولات و خدمات ارائه شده توسط شرکت ها و همچنین توانایی شناسایی اطلاعات مرتبط است. همانطور که در R02 ذکر شد، “در حال حاضر به دست آوردن اطلاعات مربوط به تولید سبز و زندگی سبز راحت تر است، اما برخی از افراد مسن کانال های محدودی برای دسترسی به چنین اطلاعاتی دارند که مانع از گذار آنها به سمت سبک زندگی سبزتر می شود.” این احساس توسط R07 پشتیبانی شد و اظهار داشت: «ما بروشورها و همچنین صفحات و ویدیوهایی را در WeChat و TikTok ایجاد کردهایم تا فروشندگان به طور مؤثر اطلاعات مربوط به محبوبیت را به مشتریان منتقل کنند». یکی دیگر از مصاحبه شوندگان، R10، اشاره کرد که “هر سال، در طول تعطیلات مختلف مانند روز اول ماه مه و روز ملی، رهبران شرکت ما ملزم به انجام تحقیقات بازار هستند، از جمله تیم تحقیق و توسعه که تا انتهای فروش فرو می رود تا نیازهای خط مقدم را درک کنند.” می توان مشاهده کرد که تنوع کانال های تبادل اطلاعات به افزایش تحقق تولید سبز و هم افزایی زنده در شرکت ها کمک می کند. علاوه بر این، باید تأکید کرد که اگرچه مصرفکنندگان آگاهی زیستمحیطی دارند، اما توانایی و دانش کافی برای تشخیص اینکه آیا یک محصول واقعاً دوستدار محیطزیست است، ندارند. این امر شرکتها را بر آن میدارد تا نحوه نمایش بهتر محصولات سبز و دستیابی به توسعه مشارکتی تولید سبز و زندگی را در نظر بگیرند.
توانایی تبدیل تقاضا به ظرفیت یک شرکت برای ادغام دانش موجود با دانش تازه به دست آمده و هضم شده در طول فرآیند توسعه آن اشاره دارد و در نتیجه فرآیندهای کاری روزانه را تسهیل می کند. در چارچوب این مطالعه، توانایی تبدیل تقاضا به طور خاص به اثربخشی یک شرکت در تبدیل تقاضای مصرف کنندگان برای محصولات سبز به عرضه چنین محصولاتی مربوط می شود. این شامل تغییر اطلاعات تقاضای مصرف کننده مربوط به محصولات سبز به دست آمده توسط شرکت ها و کاربرد آن در طراحی، تحقیق و توسعه، تولید، ارتقاء و تبدیل محصولات سبز است. در نهایت، این از دستیابی به هم افزایی بین تولید سبز و زندگی حمایت می کند. همانطور که در مصاحبه با R10 مشخص شد، “ما تحقیقات معتبری در مورد خطرات بهداشتی ناشی از بخار آشپزخانه برای زنان خانه دار انجام دادیم. ما سناریوهای واقعی مشتریان را برای درک نقاط دردشان بررسی کردیم و محصولات خود را بر اساس این بینش ها توسعه دادیم. سال گذشته محصولی به نام فضای آشپزی سالم تولید کردیم.
از یک طرف، محصولات سنتی در حال ارتقاء و تغییر هستند تا با ترجیحات سبز مصرف کنندگان هماهنگ شوند. به عنوان مثال، R06 بیان کرد که “در پاسخ به تمایل مصرف کنندگان برای زندگی پایدار، ارتقاها و تحولات برای محصولات خاص به منظور پاسخگویی به تقاضا برای گزینه های سازگار با محیط زیست انجام می شود”. از سوی دیگر، شرکت ها محصولات سبز را بر اساس ترجیحات غیر سازگار با محیط زیست مصرف کنندگان مانند قیمت، عملکرد و عملکرد ارتقا و تغییر می دهند. همانطور که در R09 ذکر شد، «ممکن است مصرف کنندگان به صراحت نیاز خود را به گزینه های سازگار با محیط زیست ابراز نکنند، اما در عوض عملکرد و عملکرد را در اولویت قرار می دهند. برای کسبوکارها ضروری است که پایداری را در فرآیند توسعه محصول خود با استفاده از پیشرفتهای فنآوری برای برآورده کردن خواستههای مصرفکننده بگنجانند.
۵٫۳٫ محیط مشارکتی
محیط مشارکتی به عنوان یک عامل خارجی مهم در ترویج تولید سبز و هم افزایی زندگی، سه جنبه اصلی را در بر می گیرد: محیط سیاست، محیط بازار و محیط اجتماعی.
از سوی دیگر، محیط سیاست گذاری شامل تبلیغات و آموزش نیز می شود. این امر به طور خاص از طریق تلاش های دولت برای ترویج و عمومیت فعال سیاست ها، دانش و فناوری های مرتبط با تولید سبز و زندگی پایدار برای شرکت ها و عموم نشان داده می شود. دولت همچنین با هدف دستیابی به توسعه مشارکتی تولید سبز و زندگی در فعالیت های تبلیغاتی و آموزشی مربوطه شرکت می کند. همانطور که R01 بیان کرد، “تبلیغ بسیار مهم است و عطر شراب نیز از کوچه های عمیق می ترسد. برخی از افراد به طیف گسترده ای از کانال های اطلاعاتی دسترسی دارند، اما افراد مسن تر دسترسی محدودی به اطلاعات دارند. بنابراین، تلاش های تبلیغاتی می تواند نقش بسزایی در معرفی مفاهیم جدید داشته باشد. با این حال، هنوز کاستی های خاصی در ارتقاء و آموزش دولت وجود دارد. از نظر زندگی سبز، همانطور که در R09 ذکر شد، “این سیاست های راهنما برای زندگی سبز به خوبی تبلیغ نمی شود و برخی افراد در معرض این سیاست ها قرار نگرفته اند”. در زمینه تولید سبز، همانطور که در R06 آمده است، «بسیاری از مواقع پس از معرفی سیاستهای جدید، بنگاهها نمیدانند چگونه آنها را اجرا کنند. اگر مکانیسم هایی برای راهنمایی و آموزش وجود داشته باشد، یا اگر شرکت های مربوطه با تلاش های تبلیغاتی، راهنمایی های فنی ارائه دهند، به نفع هر شرکتی خواهد بود.
محیط بازار شامل روند رو به رشد به سمت مصرف سبز، اشتیاق فزاینده برای تولید سبز و توسعه اقتصاد محصول سبز است. گرایش مصرف سبز به توجه روزافزون مصرف کنندگان به ویژگی های سازگار با محیط زیست محصولات و تمایل آنها به خرید محصولات سبز اشاره دارد. همانطور که در R08 مشخص شد، “وقتی استانداردهای زندگی بالاتر و بالاتر می رود، مردم محصولات سبز و روش های تولید را بیشتر می پذیرند و مایلند پول بیشتری را برای خرید محصولات سبز خرج کنند”. علاوه بر این، اشتیاق فزاینده ای برای تولید سبز در بین شرکت ها وجود دارد. با ادامه افزایش تقاضا برای مصرف سبز، کسب و کارها علاقه بیشتری به اجرای اقدامات صرفه جویی در مصرف انرژی و کاهش مصرف برای دستیابی به توسعه پایدار در زنجیره تامین و زنجیره صنعتی خود نشان می دهند. برای مثال، R10 تأکید کرد که «شرکتهای تولید سبز باید محصولات را بر اساس نیازهای مشتری در کل زنجیره ارزش طراحی کنند، از زنجیره تأمین تا تولید، تولید، فروش و انتخاب مدلهای کسبوکار، حمایت از شرکتهای بالادستی و پاییندستی، و دستیابی به پایداری کلی در داخل. زنجیره تامین». این امر تصویر و شهرت شرکت را بیشتر می کند و مسئولیت اجتماعی آن را بهتر منعکس می کند. علاوه بر این، مفهوم اقتصاد محصول سبز به قیمت مناسب، راحتی استفاده و عملکرد عملکردی ارائه شده توسط محصولات سبز در مقایسه با جایگزین های غیرسبز در همان دسته مربوط می شود. این تضمین می کند که مصرف کنندگان هنگام انتخاب گزینه های سازگار با محیط زیست نسبت به گزینه های غیرسبز ارزش سرمایه گذاری خود را پیدا کنند. به عنوان مثال، R03 تأکید کرد که “هزینه کارایی برای مردم عادی در هنگام انتخاب بین لامپ های کم مصرف (که ممکن است هزینه های اولیه بالاتری داشته باشند اما صرفه جویی در مصرف برق طولانی مدت ارائه می دهند) در مقابل لامپ های معمولی، ملاحظات اولیه است.”
یکی دیگر از جنبه های حیاتی محیط اجتماعی، اعتماد سبز اجتماعی است که شامل اعتماد مصرف کنندگان به محصولات سبز موجود در بازار و همچنین اتکای شرکت ها به حمایت بلندمدت دولت برای توسعه پایدار می شود. تحقیقات نشان می دهد که مصرف کنندگان در حال حاضر به محصولات سبز اعتماد ندارند، عمدتاً به دلیل نقص در سیستم صدور گواهینامه و فرآیند استانداردسازی. به عنوان مثال، R15 نشان دهنده اعتماد ناکافی مردم در مورد گواهینامه های مختلف محصولات ارگانیک یا گواهینامه های تولید سبز است، در حالی که R01 اشاره کرد که استفاده از برچسب سبز را به دلیل محصولات تقلبی متعدد متوقف کرده است. با این حال، برخی از شرکت ها نیز در صدور گواهینامه محصول سبز تلاش کرده اند. با در نظر گرفتن R10 به عنوان مثال، “شرکت گواهینامه های ISO9000 و ۱۴۰۰۰ سیستم زیست محیطی، از جمله گواهی محصول سبز، گواهینامه برچسب زیست محیطی ۳C، گواهی ضد باکتری و غیره را دریافت کرده است. فقط با این پایه ها می توان برنامه های کاربردی آینده مانند درخواست برای یک کارخانه سبز وجود داشت.
۵٫۴٫ شرایط منابع
منابع دانش در این مطالعه به طور خاص به دانش تولید سبز، محصولات سبز، زندگی سبز و سیاست ها و مقررات مربوطه متعلق به شرکت ها و عموم اشاره دارد. منابع دانش می تواند باعث بهبود عملکرد در شرکت ها شود و برای توسعه آنها بسیار مهم است. برای مثال، R08 بیان کرد که «اگر شرکتها درک کافی از دانش حرفهای نداشته باشند، نمیدانند چگونه تغییر کنند، نوآوری کنند، یا تحقیق و توسعه کنند». بر اساس مصاحبه، می توان دریافت که ذخایر دانش سبز مصرف کنندگان نیاز به بهبود دارد، همانطور که در R15 ذکر شده است، “من به عنوان یک کارگر محیط زیست، با شرایط خاک در چین بسیار آشنا هستم، بنابراین می توانم تعیین کنم که آیا محصول مناسب است یا خیر. سبز و سالم بر اساس اطلاعاتی مانند مبدا و فرآیند تولید. اما اکثر مصرف کنندگان از این دانش بی اطلاع هستند. علاوه بر این، R05 بیان کرد که «وقتی شرکتهای تولیدی استانداردهای سبز یک صنعت خاص را اجرا میکنند، درک مصرفکنندگان از محصولات سبز با تأخیر مواجه میشود و به طور کلی کشف میشود که مشکلاتی در این محصول از طریق نمونهگیری ملی و سایر روشهای پس از آن وجود دارد». این بیشتر نشان می دهد که تنها زمانی که مصرف کنندگان دانش سبز بیشتری داشته باشند، می توانند نظارت بهتری بر تولید سبز شرکت ها داشته باشند.
۵٫۵٫ تولید سبز و همکاری زندگی
از یک طرف، «تقاضای سبز میتواند برآورده شود» با توانایی شرکتها برای عرضه محصولات و خدمات سبز که نیازهای زندگی سازگار با محیطزیست مصرفکنندگان را برآورده میکند، نمونهای است. به عنوان مثال، R09 بیان کرد که “در مورد من، برخی از محصولات یا خدمات سبز که در زندگی روزمره مورد نیاز هستند را می توان خریداری کرد”. از سوی دیگر، شرکتها ظرفیت توسعه فناوریهای سبز و تولید محصولات سازگار با محیط زیست را دارند تا ترجیحات سبز مصرفکنندگان را برآورده کنند. با در نظر گرفتن R06 به عنوان مثال، “هنگام صادرات به بازارهای خارجی، به دلیل الزامات زیست محیطی سختگیرانه، استفاده از مواد غیر زیست محیطی را در طول تولید کاهش می دهیم و استفاده از بسته بندی پایدار را در اولویت قرار می دهیم”. با این حال، در شرایطی که پاسخگویی به تقاضای سبز چالش برانگیز است، تقویت کانالهای ارتباطی بین مصرفکنندگان و کسبوکارها ضروری است. همانطور که توسط R02 نشان داده شده است، در حالی که عرضه کلی سبز در جامعه هنوز ناکافی است، سفارشی سازی شخصی و تلاش های مشترک برای ایجاد ارزش سبز راه هایی را برای برآوردن نیازهای سبز فردی ارائه می دهد.
«عرضه سبز تقاضای بازار دارد» به شناخت بازار از محصولات سبز تولید شده توسط بنگاهها اشاره دارد که محبوبیت بیشتری نسبت به محصولات غیرسبز دارند. از یک سو، شرکتها برای به دست آوردن مزیت رقابتی و کشف فرصتها در بازار سبز، نیاز به انجام تحقیقات بازار و شناسایی نیازها و ترجیحات مصرفکنندگان دارند. به عنوان مثال، R10 اظهار داشت که «حتی اگر محصول شما خوب باشد، بی فایده است که در بازار شناخته نشوید. بنابراین، در دو سال گذشته تحقیقات بازار و صنعت را برای دسترسی به تقاضای بازار انجام داده ایم. در نتیجه، شرکت ما رقابتی تر شده و سفارشات بیشتری از بازار دریافت کرده است. از سوی دیگر، شرکت ها باید گروه های مصرف کننده خاصی را به طور دقیق هدف قرار دهند و با تطبیق گروه های مصرف کننده هدف با خدمات محصول سبز، هم افزایی عرضه و تقاضای سبز را ترویج کنند. این امر به ترویج تولید سبز و همکاری زندگی کمک خواهد کرد. به عنوان مثال، R02 اشاره کرد که «با شروع از مواد خام، کل فرآیند تولید سبز است. در نتیجه قیمت گوشت کریستالی تولیدی سه چهار برابر بیشتر از قبل شده است. در حالی که ممکن است استقبال عمومی مصرفکننده زیاد نباشد، اما هنوز یک بازار سبز خاص وجود دارد که به مصرفکنندگان گرانقیمت پاسخ میدهد». شرکت ها می توانند محصولات سبز را که به طور خاص برای این گروه مصرف کننده طراحی شده اند، ارائه دهند. بنابراین، تعیین موقعیت موثر این بخش خاص از بازار بسیار مهم است.
“تقاضای سبز باعث ارتقای عرضه می شود” به پدیده ای اشاره دارد که ترجیح مصرف کنندگان سبز می تواند باعث افزایش کمیت، کیفیت و تنوع محصولات سبز ارائه شده توسط کسب و کارها شود. این به نوبه خود، یک چرخه مثبت برای ترویج هم افزایی بین تولید سبز و زندگی را تشویق می کند. همانطور که در R10 ذکر شد، «توصیه میشود که نه تنها به طور فعال محصولات سبز را برای مصرفکنندگان توسعه، طراحی و تولید کند، بلکه اطمینان حاصل شود که جنبههای دیگر مانند عملکرد، قیمت، کیفیت و خدمات پشتیبانی همتراز با محصولات سنتی هستند یا از آنها پیشی میگیرند». . علاوه بر این، شرکت ها می توانند با بررسی و تجزیه و تحلیل کامل نیازهای سبز مصرف کنندگان در بخش های مختلف از جمله پوشاک، غذا، مسکن و حمل و نقل، عرضه محصولات سبز را افزایش دهند. به عنوان مثال، R01 اشاره کرد که برخی از مصرفکنندگان مایلند برای محصولات سبز سفارشیشده مانند تهیه مواد غذایی ارگانیک یا اصرار بر استفاده از رنگهای کاملاً طبیعی در لباسهای خود، حق بیمه بپردازند.
«عرضه سبز تقاضا را تحریک می کند» به این معنی است که با پیشرفت فناوری و محصولات تولید سبز، تقاضای مصرف کنندگان نیز افزایش می یابد. به عنوان مثال، R10 بیان کرد که «سیاست ترویج تولید سبز در کشور با هدف ارتقای عادات مصرفی است. از آنجایی که محصولات تکرار می شوند و به روز می شوند، مصرف کنندگان تمایل دارند محصولات جدید را به محصولات قدیمی انتخاب کنند. با این حال، تغییر آگاهانه عادات سبک زندگی برای مصرف کنندگان چالش برانگیز است و کنترل محصولات از منبع را ضروری می کند. همانطور که در R04 تاکید شد، “اگر فقط محصولات سبز در بازار موجود باشد، مصرف کنندگان به آنها روی خواهند آورد”. بنابراین، عرضه غنی و باکیفیت محصولات سبز، تغییر مصرف به سمت پایداری را بیشتر تحریک خواهد کرد.
۵٫۶٫ توضیح روابط منطقی
این مطالعه یک تجزیه و تحلیل ریشهدار بر اساس دادههای مصاحبه انجام داد و یک مدل مکانیسم تأثیر تولید سبز و همکاری زنده را ایجاد کرد، که عناصر کلیدی مانند شناخت مشارکتی، توانایی مشارکتی، محیط مشارکتی و شرایط منابع را در بر میگرفت. رابطه منطقی بین عناصر به شرح زیر است:
(۱) شناخت مشارکتی (درک روابط مشارکتی، آگاهی از مسئولیت موضوع، و درک اثرات مشارکتی) در خدمت اسناد روانی درونی تولید سبز و هم افزایی زنده است. تحقیقات موجود نشان میدهد که دانش افراد از محیط زیست، پایهای حیاتی برای درگیر شدن در رفتارهای سبز مانند حفاظت از منابع و حفاظت از محیطزیست تشکیل میدهد. از طریق مصاحبه های عمیق و تحقیقات تجربی انجام شده در این مقاله، مشخص شد که شناخت مشارکتی به طور قابل توجهی هم افزایی تولید سبز و زندگی را ارتقا می دهد. با این حال، این دو کاملا سازگار نیستند. شدت، منبع و ساختار شناخت ممکن است بر قوام آن تأثیر بگذارد.
(۲) توانایی مشارکتی (توانایی تبادل اطلاعات، توانایی تبدیل تقاضا، و توانایی خلق مشترک ارزش) پیش نیازی برای ترویج تولید سبز و همکاری زنده است. توسعه توانایی مشارکتی ارتباط نزدیکی با شرایط منابع خود شخص (منابع فنی، منابع دانش) دارد. با افزایش توانایی های مشارکتی، ارتباط بین تولید سبز و زندگی پایدار را می توان از طریق بهبود تعامل بین شرکت ها و مصرف کنندگان تقویت کرد. این به نوبه خود توسعه هماهنگ تولید سبز و زندگی پایدار را ترویج می کند. مهم است که بدانیم منابع شالوده قابلیتها را تشکیل میدهند و تنها با پرورش بیشتر و توسعه قابلیتهای مشارکتی بر اساس شرایط منابع کافی، میتوانیم به طور موثر هم افزایی تولید سبز و زندگی پایدار را ارتقا دهیم.
(۳) محیط مشارکتی (محیط سیاست، محیط بازار و محیط اجتماعی) یک عامل تأثیرگذار خارجی تولید سبز و هم افزایی زندگی است. تولید سبز و هم افزایی زندگی که توسط سه محیط مختلف هدایت می شود، ویژگی های متمایزی دارند. هم افزایی سیاست محور به معرفی سیاست ها، مقررات و استانداردهای مربوطه توسط دولت برای راهنمایی شرکت ها و عموم مردم در اتخاذ شیوه های تولید سازگار با محیط زیست و شیوه های زندگی اشاره دارد. این امر توسعه مشارکتی تولید سبز و زندگی را از طریق اقدامات هنجاری، پیشرو و به شدت الزام آور ترویج می کند. هم افزایی بازار محور به ترویج تولید و مصرف محصولات سبز از طریق مکانیسم های قیمت گذاری در بازار، مکانیسم های رقابت و غیره با تمرکز بر ارزش مداری، رقابت گرایی و نوآوری گرایی اشاره دارد. هم افزایی محرک جامعه به تغییر شیوه های تولید و شیوه زندگی غیر دوستدار محیط زیست توسط شرکت ها و افراد اشاره دارد. این امر توسط فضای سبز کلی در جامعه برای ترویج توسعه مشارکتی تولید سبز و زندگی هدایت می شود. بر اجماع اجتماعی و هدایت صوتی اجتماعی تاکید دارد و بر مشارکت عمومی با جنبههای غیرمادی قوی تمرکز دارد.
(۴) با توجه به سطح خودمختاری، تولید سبز و همکاری زنده را می توان به سه گروه زیر تقسیم کرد: منفعل، پذیرا و فعال. اولاً، هم افزایی منفعل به شکل گیری منفعلانه تولید سبز و همکاری زنده در یک محیط مشارکتی که توسط سیاست، بازار و جامعه شکل می گیرد، اشاره دارد. ثانیاً، هم افزایی پذیرا ایدئولوژی سوژه را درونی می کند و بر همکاری انطباقی در فرآیندهای شناختی تمرکز می کند. ثالثا، بر اساس دو دسته اول، هم افزایی فعال نشان دهنده تولید سبز فعال و همکاری در سبک زندگی پس از توسعه بیشتر قابلیت های هم افزایی است.
۶٫ نتیجه گیری و توصیه های خط مشی
۶٫۱٫ نتیجه گیری
این مطالعه از نظریه پایه برای ساخت یک مدل مکانیسم تاثیر استفاده می کند که هم افزایی بین تولید سبز و زندگی را روشن می کند. کاوش سیستماتیک عناصر کلیدی و زیربنای نظری را در این زمینه آشکار می کند. این تحقیق سه عنصر محوری – شناخت مشارکتی، توانایی مشارکتی و محیط مشارکتی – را شناسایی میکند که به طور قابلتوجهی بر تولید سبز و همکاری زندگی تأثیر میگذارند. علاوه بر این، نشان می دهد که شرایط منابع به طور غیرمستقیم بر این همکاری از طریق تأثیر آنها بر توانایی مشارکتی تأثیر می گذارد. این مطالعه ویژگیهای متمایز در تولید سبز و همکاریهای زنده را تشخیص میدهد که توسط محیط سیاست، پویایی بازار و تأثیرات اجتماعی به پیش میرود. علاوه بر این، مفهوم پیچیده تولید سبز و همکاری زنده به چهار مؤلفه قابل تشخیص زیر تجزیه می شود: برآورده کردن تقاضای سبز، ایجاد بازار تقاضا برای عرضه سبز، پیشبرد عرضه از طریق تقاضای سبز، و تحریک تقاضا از طریق عرضه سبز. این یافتهها در مجموع به درک جامعی از پویاییهای پیچیده زیربنای همافزایی بین تولید سبز و زندگی کمک میکنند.
۶٫۲٫ مشارکت های نظری
مشارکت های نظری این مطالعه به دلایل متعددی قابل توجه است. اولاً، برخلاف تحقیقات قبلی که عمدتاً بر روشهای کمی مانند طراحی مقیاس و پیمایشهای بزرگ تکیه داشتند، این مطالعه از روشهای تحقیق کیفی برای تحقیقات اکتشافی استفاده میکند. با انجام مصاحبه با گروههای نماینده و به کارگیری تکنیکهای نظریه زمینهای، رویکرد ما دستهبندی جامع متغیرهای مرتبط را که بر همافزایی بین تولید سبز و زندگی تأثیر میگذارند، تسهیل میکند. دسته های متغیر منحصر به فرد، از جمله هم افزایی درک شده، توانایی تبادل اطلاعات، و توانایی تبدیل تقاضا، به عنوان مشارکت های قابل توجهی ظاهر می شوند که به ندرت در مطالعات قبلی مورد بررسی قرار گرفته اند.
ثانیا، در حالی که تحقیقات گذشته اغلب صرفاً بر تولید سبز یا زندگی سبز و عوامل تأثیرگذار مربوطه متمرکز بود، این مطالعه هر دو حوزه را برای بررسی هم افزایی آنها ادغام می کند. با بررسی تأثیر متقابل بین تولید سبز و زندگی سبز از منظر عرضه و تقاضا، این تحقیق به عوامل مؤثر بر هم افزایی آنها می پردازد و در ساخت یک مدل مکانیسمی که تأثیر تولید سبز و هم افزایی زندگی را نشان می دهد به اوج خود می رسد.
ثالثاً، این تحقیق متغیر «تولید سبز و همکاری زنده» را به عنوان یک مقوله مفهومی جدید متمایز از تولید سبز و زندگی سبز معرفی میکند. از نقطه نظر عرضه و تقاضا، جوهر اصلی آن در تقویت توسعه هماهنگ تولید سبز و زندگی سبز از طریق تعادل پویا بین تقاضای مصرف سبز و عرضه محصول سبز نهفته است. این نوآوری مفهومی به درک پویایی پیچیده ذاتی در هم افزایی بین تولید سبز و زندگی عمیق میافزاید.
۶٫۳٫ پیامدهای سیاست
پیامدهای مدیریتی به دست آمده از این مطالعه توصیههای سیاستی هدفمند و مسیرهای اجرایی را برای دولت برای مداخله و ترویج هم افزایی بین تولید سبز و زندگی مؤثر ارائه میدهد. اولاً، توصیه میشود که سیاستهای هدایت متمرکزی را برای پرداختن به همکاری بین تولید سبز و زندگی سبز ایجاد کنید. سیاستهای هماهنگ در هر دو طرف عرضه و تقاضا ضروری است، که مستلزم هماهنگی بین سیاستهای تولید سبز و سیاستهای زندگی سبز است. طراحی خط مشی نباید به طور انحصاری بر طرف عرضه یا تقاضا متمرکز شود، بلکه باید برای تسهیل هم افزایی هماهنگ شود. همزمان، مشارکت فعال عمومی، ابتکارات آموزشی، و فعالیتهای راهنمایی و آموزشی سازمانی باید برای اطمینان از اجرای مؤثر سیاستها از طریق کانالهای رسانهای متنوع مانند تلویزیون و اینترنت انجام شود.
ثانیاً، دولت باید نظارت خود را بر بازار سبز افزایش دهد. ایجاد یک استاندارد، گواهینامه و سیستم برچسب گذاری محصول سبز یکپارچه، همراه با ارزیابی دقیق قابلیت ها و صلاحیت های مؤسسات گواهی و آزمایش محصول سبز توصیه می شود. هدف از این اقدام القای اعتماد سبز در بین مردم است. استفاده از اقدامات نظارتی دیجیتالی مانند “کاشت مبتنی بر ابر” و “پرورش هوشمند” میتواند نظارت بر زمان واقعی و هشدارهای خودکار را در طول تولید تضمین کند.
در کوتاه مدت، سیاست های حمایتی دولت می تواند مشوق تولید و مصرف محصولات سبز باشد. این شامل ارائه یارانه به مصرف کنندگان، تولید کنندگان و توزیع کنندگان برای تشویق خرید، تولید و گردش آنها می شود. با این حال، در حالی که در کوتاه مدت موثر است، این استراتژی مداخله پرهزینه است. برای ثبات و پایداری بلندمدت، هم افزایی بین تولید سبز و زندگی سبز باید بر نیروی محرکه درون زا آگاهی مصرف کننده و ابتکار تولیدکننده برای عملیات مستقل تکیه کند. این امر مستلزم افزایش ویژگیهای محصولات سبز، بهبود کارایی تولید، کاهش هزینههای تولید و افزایش عملکرد و عملکرد محصولات سبز برای رفع نیازهای اقتصادی و استفاده است. علاوه بر این، ترویج تحول سبز در کل زنجیره صنعت بسیار مهم است. این شامل طراحی داخلی و تحقیق برای توسعه، تولید و فروش است. ابتکارات دولت باید شامل طرح زنجیره کامل صنعت، ایجاد یک زنجیره تامین سبز و طراحی و تحول جامع برای صنعت، به ویژه با تمرکز بر شرکت های پیشرو باشد.
۶٫۴٫ محدودیت ها و چشم اندازهای آینده
ثانیاً، مدل مکانیسم تأثیر مشارکتی این مطالعه از تولید سبز و زندگی مبتنی بر نمونه کوچکی از مصاحبههای عمیق و تحقیقات کیفی است. پایایی و اعتبار این مدل در مقیاس بزرگتر آزمایش نشده باقی می ماند. تحقیقات آتی باید با هدف مفهومسازی عوامل درون مدل، توسعه مقیاسهای اندازهگیری و استفاده از پرسشنامههای مقیاس بزرگ برای اعتبارسنجی روابط بین متغیرهای تعبیهشده در مدل باشد.
علاوه بر این، ادغام و هماهنگی استراتژیهای مداخله متنوع برای به حداکثر رساندن هم افزایی، تأیید نظری عمیق و آزمایش تجربی را که ریشه در زمینههای بینرشتهای دارد، ضروری میکند. مطالعات آتی میتواند در این جنبه تحقیق کند و درک جامعی از این که چگونه استراتژیهای مداخلهای مختلف میتوانند به طور موثر برای ارتقای همکاری بین تولید سبز و زندگی هم افزایی کنند، ارائه دهد.
منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | رویکرد تئوری مبتنی بر اکتشافی: رونمایی از مدل مکانیسم تاثیر پویایی مشارکتی بین تولید سبز و زندگی
,۲۰۲۴-۰۴-۱۷ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/8/3352
از , اکتشافی , بر , بین , پایداری , پویایی , تئوری , تاثیر , تولید , رایگان , رونمایی , رویکرد , زندگی , سبز , کامل , مبتنی , متن , مدل , مشارکتی , مکانیسم
- دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
- پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
- پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.