بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Friday, 17 May , 2024
امروز : جمعه, ۲۸ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 9386
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 26 اکتبر 2023 - 3:30 | 9 بازدید | ارسال توسط :

علوم شهری | متن کامل رایگان

۴٫۱٫ تجزیه و تحلیل اجتماعی جمعیت شناختی ۴٫۱٫۱٫ معلولیت در سطح منطقه ای طبق داده‌های دبیرخانه خدمات اجتماعی اسپانیا (۲۰۱۹)، کاستیل و لئون در سال ۲۰۱۹، چهارمین منطقه در کل قلمرو اسپانیا بود که بیشترین تعداد درخواست برای سیستم درخواست استقلال و توجه به وابستگی را داشت. مشخصات افرادی که می توانند وارد این سیستم […]

علوم شهری |  متن کامل رایگان


۴٫۱٫ تجزیه و تحلیل اجتماعی جمعیت شناختی

۴٫۱٫۱٫ معلولیت در سطح منطقه ای

طبق داده‌های دبیرخانه خدمات اجتماعی اسپانیا (۲۰۱۹)، کاستیل و لئون در سال ۲۰۱۹، چهارمین منطقه در کل قلمرو اسپانیا بود که بیشترین تعداد درخواست برای سیستم درخواست استقلال و توجه به وابستگی را داشت. مشخصات افرادی که می توانند وارد این سیستم شوند در ماده ۲ قانون ۳۹/۲۰۰۶ مورخ ۱۴ دسامبر مبنی بر ارتقای خودمختاری شخصی و توجه به افراد در شرایط وابستگی، یعنی افرادی که در حالت وابستگی دائمی هستند، گردآوری شده است. ناشی از سن، ناتوانی یا بیماری، و کسانی که فاقد یا از دست دادن استقلال جسمی، ذهنی، فکری یا حسی هستند.

در مرحله اول، اندلس منطقه ای است که بیشترین تعداد درخواست (۲۱٫۶۱٪) از کل قلمرو اسپانیا را به ثبت رساند، پس از آن کاتالونیا و جامعه مادرید (به ترتیب ۱۷٫۹۷٪ و ۱۱٫۹۴٪) قرار دارند. در رده چهارم، کاستیل و لئون ۷٫۸۷ درصد از درخواست ها را به خود اختصاص دادند و پس از آن جامعه والنسیا، با وجود این واقعیت که جمعیت اولی (۲،۳۸۳،۱۳۹) ۲٫۵ برابر کمتر از دومی (۵،۰۵۸،۱۳۸) است. پس از تجزیه و تحلیل داده ها به عنوان تابعی از رابطه بین تعداد برنامه ها و کل جمعیت هر جامعه خودمختار (AC)، تغییر قابل توجهی رخ داد: کاستیل و لئون منطقه با بیشترین تعداد برنامه (۵٫۹۵٪) بود، به دنبال آن. توسط Extremadura (5.16٪) و La Rioja (4.86٪).

برنامه های کاربردی سیستم درخواست استقلال و توجه به وابستگی، شاخصی است که تا حدودی وضعیت موجود و تعداد احتمالی افرادی را که ممکن است معلولیت خود را به صورت قانونی ثبت کرده باشند نشان می دهد. با این حال، نظرسنجی ادغام اجتماعی و سلامت (۲۰۱۲) دیدگاه واقعی تری ارائه کرده است، که توزیع ناتوانی در اسپانیا را بر اساس جوامع خودمختار و درصد نشان می دهد، یعنی افرادی که دارای ناتوانی های اداری شناخته شده هستند.شکل ۱).
بیشترین جمعیت در اندلس با یک پنجم کل اسپانیا (۹۶/۲۰ درصد) متمرکز شده است و پس از آن کاتالونیا (۳۷/۱۵ درصد)، جامعه والنسیا (۳۰/۱۱ درصد) و جامعه مادرید (۱۲/۱۱ درصد) قرار دارند. این چهار منطقه مجموعاً بیش از نیمی از افراد دارای معلولیت را در کل کشور به ویژه ۵۸٫۷۵ درصد جمع آوری می کنند. ذکر این نکته ضروری است که این چهار جامعه پرجمعیت ترین جوامع اسپانیا هستند و ۵۸٫۹۱ درصد از کل ساکنان این کشور را تشکیل می دهند. یعنی بین کل جمعیت و افراد دارای معلولیت مطابقت وجود دارد. این مورد برای توزیع سطحی نیست، زیرا همه این افراد در ۲۹٫۸٪ از قلمرو اسپانیا زندگی می کنند. پس از این جوامع، گالیسیا (۶٫۴۷%)، جزایر قناری (۴٫۷۸%)، کشور باسک (۴٫۸۶%) و کاستیل و لئون (۴٫۵۲%) قرار دارند. اینها جوامع خودمختار با جمعیت کمتر در مقایسه با جوامع قبلی هستند و بنابراین تعداد کل افراد دارای معلولیت کمتری را نشان می دهند. آنها در سطح متوسطی بین پرجمعیت ترین مناطق و گروه زیر از مناطق با تعداد ساکنان کمتر و جمعیت کمتر دارای معلولیت، مانند کانتابریا، جزایر بالئاریک، اکسترمادورا و لاریوجا قرار دارند.شکل ۱).

در محدوده قلمرو است که مشکلات مربوط به دسترسی به برخی خدمات و کمبود تجهیزات و مراکز تخصصی مورد نیاز این گروه جمعیتی پدیدار می شود. در مجموع ۴۱٫۲۵٪ از جمعیت دارای معلولیت در ۷۰٫۲٪ از قلمرو اسپانیا واقع شده اند، که همزمان با مناطق مسن ترین مناطق، که جمعیت آنها در حال کاهش است، مشکلات ساختاری مهمی را نشان می دهد.

با تجزیه و تحلیل وضعیت در کاستیل و لئون، داده های زمانی امکان مطالعه تکامل جمعیت دارای معلولیت در این منطقه را فراهم می کند. داده‌های موجود در مورد تعداد کل موارد بین سال‌های ۲۰۰۷ و ۲۰۱۸ (دولت کاستیل و لئون، ۲۰۱۸) بر اساس گروه‌های سنی و جنسیت وجود دارد. در سال ۲۰۰۷، تعداد موارد ۱۵۲،۰۳۷، در حالی که در سال ۲۰۱۸، تعداد موارد، ۱۷۶،۳۳۶ بوده است. یعنی ۲۴ هزار و ۲۹۹ مورد جدید افراد دارای معلولیت افزایش یافت. این اعداد نشان می دهد که ۷٫۳۲ درصد از ساکنان این جامعه خودمختار دارای نوعی ناتوانی رسمی شناخته شده بودند. علت اصلی که این افزایش را توضیح می دهد، پیری کاستیل و لئون است، که وضعیتی است که نیاز به سرمایه گذاری بیشتر در خدمات اجتماعی و مراقبتی روزانه را نشان می دهد. بر اساس داده های INE در سال ۲۰۱۸، درصد ساکنان ۶۵ سال و بالاتر در اسپانیا ۱۹٫۰۷٪ بود، یعنی شش امتیاز کمتر از تعداد کاستیا و لئون که داده های پیری آنها از ۲۵٪ جمعیت فراتر رفت. به طور خاص، در این جامعه خودمختار، ۲۵٫۰۶٪ از جمعیت بالای ۶۵ سال سن داشتند، که آن را به دومین منطقه مسن ترین اسپانیا پس از Asturias (25.25٪) و پس از گالیسیا (۲۴٫۹۱٪) تبدیل کرد.

با توجه به جنسیت، تفاوت جهانی بین زن و مرد بسیار ناچیز بود. در سال ۲۰۰۷ تعداد زنان دارای معلولیت با درصدهای ۵۰٫۳۸ درصد و ۴۹٫۶۲ درصد بیشتر از مردان بود. با این حال، در سال ۲۰۱۸، مردان ۵۱٫۸۷٪ از افراد دارای معلولیت را تشکیل می دادند، در حالی که زنان ۴۸٫۱۳٪ را تشکیل می دادند. در مورد گروه های سنی، تفاوت های بیشتری مشاهده شد (شکل ۲). در گروه‌های قدیمی‌تر، تعداد افراد دارای معلولیت بیشتر بود. به این ترتیب، در گروه ساکنان جوان (۰ تا ۱۴ سال)، جمعیت دارای معلولیت ۲٫۲۶٪ بود، در حالی که برای گروه ۱۵-۶۴ سال، جمعیت دارای معلولیت ۴۷٫۵۰٪ بود. اعداد قابل توجه تری برای گروهی که ۶۵ سال و بالاتر بودند، با بیش از نیمی از افراد دارای معلولیت (۵۰٫۲۴٪) شناسایی شد که تا حدی به دلیل پیری مشخص منطقه کاستیل و لئون، با افراد مسن تر و وابسته تر بود. جمعیتی که نیاز به یک سری خدمات مراقبتی دارند. در این گروه آخر، ارزش برجسته کردن تفاوت بین مردان و زنان در گروه ۸۵ ساله و بالاتر را دارد. در این گروه جمعیتی، زنان دارای معلولیت دو برابر بیشتر از مردان هستند: ۱۰٫۵۲ درصد زنان در مقابل ۵٫۳۵ درصد مردان. علل این پدیده همانطور که قبلا ذکر شد پیری جمعیت و امید به زندگی بیشتر زنان است که تعداد آنها را در این گروه سنی بیشتر از مردان می کند. با توجه به گروه مردان، ناتوانی در مردان بیشتر از زنان در کل هرم، از ۰ تا ۷۹ سال است. بیشترین تفاوت ها در گروه ۵۰ تا ۶۹ سال مشاهده می شود که در آن تفاوت بین زن و مرد بیش از یک امتیاز است و در برخی موارد به دلیل ناتوانی های ناشی از برخی موارد به نفع مردان تقریباً به یک و نیم امتیاز می رسد. مشاغلی که به طور سنتی با مردان مرتبط است.

بر اساس نظرسنجی ادغام اجتماعی و سلامت در سال ۲۰۱۲ که توسط INE انجام شد، محدودیت اصلی این گروه جمعیت، هم در کل اسپانیا و هم در کاستیل و لئون، خانه نشینی بود، زیرا بیش از ۵۰ درصد مردم آن را به عنوان یک مانع درک می کردند. فعالیت های روزمره زندگی خود را که عمدتاً به دلیل عدم انطباق ساختمان ها با نیازهایشان است، انجام دهند. شایان ذکر است که مشکلات مربوط به حمل و نقل، که در کاستیل و لئون بدتر و کمتر سازگار است، که در آن ۴۳٫۲۷٪ از مردم با مشکلات روبرو هستند، در مقایسه با ۲۹٫۸۷٪ از جمعیت در کل اسپانیا، اشاره کرد. موانع مهم دیگر در تحقق فعالیت های فرهنگی و اوقات فراغت با درصدهای بسیار بالا است که جمعیت عمومی اسپانیا به ۷۰ درصد و جمعیت کاستیا و لئون از این درصد فراتر رفته است. دسترسی به ساختمان‌ها و تحرک در آن‌ها و همچنین دسترسی به شغل کافی، همچنان مانعی برای زندگی روزمره افراد دارای معلولیت است. در خصوص دسترسی به اینترنت و تماس و پشتیبانی اجتماعی، موانع عملا رفع شده است.

۴٫۱٫۲٫ زمینه محلی: سوریا

استان سوریا دارای ویژگی‌های اجتماعی-جمعیت‌شناختی است که بر دامنه اقتصادی و قلمرو آن تأثیر می‌گذارد. تکامل جمعیت بین سال‌های ۱۹۰۰ تا ۲۰۲۰ کاهش شدید جمعیت را از ۱۵۰۰۰۰ نفر در سال ۱۹۰۰ به ۹۰۰۰۰ نفر در سال ۲۰۲۰ نشان می‌دهد. یعنی در اعداد مطلق، در مجموع ۶۱۵۷۸ نفر را از دست داده است. درصد جمعیت کمتر نسبت به سال ۱۹۰۰ (شکل ۳). این کاهش از اواسط قرن بیستم شروع شد، به ویژه در دهه ۱۹۵۰-۱۹۶۰، زمانی که فرآیند فرار روستایی رخ داد، یعنی جابجایی جمعیت از مناطق روستایی به مناطق شهری، در جستجوی فرصت های جدید. در بخش‌های صنعتی و خدماتی، به دلیل کاهش اشتغال در فعالیت‌های کشاورزی در نتیجه اصلاحات فنی و فناوری که در بخش کشاورزی رخ داده است. نتیجه این تغییر کاهش دائمی جمعیت در استان بود، به طوری که مردم به مناطق توسعه صنعتی مانند ساراگوسا و وایادولید، مناطق ترویج صنعتی مانند بورگوس، مناطق صنعتی کشور باسک و جامعه مادرید دومی علاوه بر اینکه پایتخت اسپانیا بود، فرصت های بیشتری را در بخش خدمات ارائه داد.

کاهش جمعیت با کاهش تراکم جمعیت همراه است که همیشه کم بوده است، یعنی حدود ۱۵ نفر در هر کیلومتر مربع (نفر / کیلومتر).۲در سال‌هایی که بیشترین جمعیت استان (۱۹۰۰-۱۹۵۰) را به خود اختصاص داده است، به کمتر از ۱۰ نفر در کیلومتر کاهش یافته است.۲ از سال ۱۹۸۱ تا ۲۰۲۰، با تراکم جمعیت ۸٫۶۲ نفر در کیلومتر۲بدین ترتیب این قلمرو را یک کویر جمعیتی می دانند. مقایسه این داده ها برای سال ۲۰۲۰ با داده های کاستیل و لئون به طور کلی (۲۵٫۴۲ نفر در کیلومتر۲) و اسپانیا (۹۳٫۷۸ نفر/کیلومتر).۲) تعداد استان سوریا بسیار کم است.

توسط شهرداری (شکل ۴از ۱۸۳ شهرداری استان، ۱۵۳ شهرداری (۸۳٫۶۱ درصد کل) جمعیت زیر پنج نفر در کیلومتر دارند.۲که از این تعداد ۳۷ نفر کمتر از یک نفر در کیلومتر دارند۲. این اعداد نشان دهنده وضعیت دردناک عملاً کل استان سوریا است. بیشترین تراکم در شهر سوریا با ۱۴۶٫۶۴ نفر در کیلومتر یافت می شود۲که ۴۴٫۸ درصد از جمعیت این استان را نیز تشکیل می دهد. پس از پایتخت، سالدوئرو با ۵۶٫۴۴ نفر در کیلومتر قرار دارد۲. در این مورد، این شهرداری دارای نمایندگی بسیار کمی است، زیرا دارای جمعیت بسیار کمی (۱۵۲ نفر) است که در سطحی به وسعت ۲٫۶۹ کیلومتر پراکنده شده است.۲. موارد اولوگا، سان لئوناردو د یاگوئه و آلمازان با ۳۷٫۲۳ نفر در کیلومتر قابل توجه تر هستند.۲، ۳۳٫۹۳ نفر در کیلومتر۲ و ۳۲٫۹۱ نفر در کیلومتر۲، به ترتیب؛ این محلات هر کدام بیش از ۱۰۰۰ سکنه دارند و به عنوان قطب منطقه ای با تمرکز جمعیت بیشتر و توسعه و تنوع اقتصادی بیشتر عمل می کنند. از ۱۸۳ محله استان، تنها ۱۰ محله افزایش جمعیت داشته اند (شکل ۴) در حالی که ۱۷۳ نفر دیگر کاهش جمعیت داشتند.
ساختار بر حسب جنس و سن به دلیل افزایش جمعیت بالای ۶۵ سال و بالا رفتن سن افراد بالای ۸۴ سال (گروه های جمعیتی با نسبت بیشتری از معلولیت های شناخته شده) جامعه بسیار مسن را نشان می دهد. نرخ زاد و ولد کاهش می یابد، گروه های جمعیت جوان به طور فزاینده ای باریک تر می شوند، همانطور که در پایین هرم جمعیت مشاهده می شود، و افراد به طور فزاینده ای پیرتر می شوند.شکل ۵).

جوانترین گروه (۰ تا ۱۴ سال) ۱۰/۱۲ درصد جمعیت، گروه سنی ۱۵ تا ۶۴ سال ۳۲/۶۲ درصد و مسن ترین گروه (۶۵ سال و بالاتر) ۵۸/۲۵ درصد جمعیت را تشکیل می دهند. تفاوت‌ها با اسپانیا بسیار زیاد است، زیرا در کل کشور، درصد جمعیت ۰ تا ۱۴ سال ۱۴.۴۰ درصد و افراد ۶۵ سال به بالا ۱۹.۴۳ درصد است که این نیز درصد نگران‌کننده‌ای از درجه پیری است. جمعیت اسپانیا نیز زیاد است. بنابراین، سرمایه گذاری در سیاست های اجتماعی برای محروم ترین گروه های جمعیتی که در حال رشد کامل و ثابت هستند، ضروری است.

واقعیت معلولیت در استان سوریا متاثر از وضعیت اقتصادی، اجتماعی و جمعیتی آن است. همانطور که مشاهده می شود، استان سوریا از نظر قلمرو دارای ساختار جمعیتی نامتعادلی است که با درجه بالایی از پیری مشخص می شود که بر نوع اجتماعی افراد دارای معلولیت تأثیر می گذارد. در واقع بخش مهمی از جامعه افراد دارای معلولیت را افراد مسن تشکیل می دهند.شکل ۶).

در سال ۲۰۱۹، در استان سوریا، در مجموع ۶۷۵۹ نفر دارای معلولیت عمدتاً معلولیت جسمی (۶۴٫۹۰٪) و پس از آن معلولیت ذهنی (۹٫۳۸٪)، معلولیت ذهنی (۱۳٫۳۳٪)، معلولیت بینایی (۶٫۹۸٪)، و ناتوانی شنوایی (۵٫۴۰٪) (داده های خدمات اجتماعی دولت کاستیل و لئون، ۲۰۱۹). موارد ناشنوایان نابینا ثبت نشده است. با توجه به درصد مهم افراد دارای معلولیت، این وضعیت ممکن است باعث شود بقیه معلولان تا حدودی نامرئی بمانند و یا حتی در برخی موارد توسط دستگاه‌ها و گروه‌های اجتماعی در تصمیم‌گیری‌هایی که بر زندگی روزمره آنها تأثیر می‌گذارد، به حاشیه رانده شوند. با توجه به درجه ناتوانی، ۱۶/۵۱ درصد بین ۳۳ تا ۶۴ درصد، ۰۵/۲۷ درصد بین ۶۴ تا ۷۴ درصد و ۷۹/۲۱ درصد دارای ۷۵ درصد یا بیشتر هستند.

شکل ۶ نشان می دهد، مانند وضعیت کاستیل و لئون، افزایش شدید افراد بالغ دارای معلولیت، به ویژه از سن ۴۰ سالگی، سال به سال افزایش می یابد. شایان ذکر است که درصد زنان ۸۵ ساله و بالاتر با ۱۳٫۴۵ درصد از کل افراد دارای معلولیت در مقایسه با ۶٫۱۳ درصد از مردان. بار دیگر، این به دلیل تعداد بیشتر زنان در این محدوده های سنی است. بنابراین، نوع اجتماعی افراد دارای معلولیت اساساً توسط افراد بالای ۵۰ سال نشان داده می شود.

با توجه به محل سکونت، می توان افرادی را که در مناطق شهری زندگی می کنند، یعنی با جمعیتی بیش از ۱۰۰۰۰ نفر، از افرادی که در مناطق روستایی زندگی می کنند، تشخیص داد. در مورد استان سوریا، تنها محل با این ویژگی شهر سوریا است که ۱۸۲ شهرداری دیگر در رده دهیاری‌های کمتر از ۱۰۰۰۰ نفر هستند. زیستگاه شهری ۴۸٫۵۴ درصد از افراد دارای معلولیت را تشکیل می دهد، در حالی که مناطق روستایی ۵۱٫۴۵ درصد دیگر را تشکیل می دهند. این واقعیت که بیش از نیمی از این افراد در نواحی روستایی زندگی می کنند، حاکی از یک سری مشکلات مرتبط است، مانند کمبود خدمات و مشکلات مربوط به جابجایی. کوچکترین شهرداریها یعنی کمتر از ۵۰۰ نفر جمعیت ۸۹٫۶۲ درصد کل شهرداریهای استان را تشکیل می دهند و اینها بیشترین تعداد مشکلات را گزارش می کنند. بنابراین، در مجموع ۱۰ مرکز اقدام اجتماعی (CEAS) وجود دارد که بین چندین شهرداری مشترک و در سراسر استان توزیع شده است و آنها برای کاهش این وضعیت تلاش می کنند. علاوه بر این CEAS، خدمات اجتماعی نیز توسط تالارها و انجمن های افراد آسیب دیده از برخی ناتوانی ها، مانند ASAMIS، ASOVICA-FADESS، Asociación Autismo Soria، FADISO (ادغام شده توسط ALCER Soria، FRATER، ASPACE Soria و Parkinson Social) ارائه می شود. انجمن فرهنگی آند سوریا و غیره که به افراد دارای نوعی معلولیت توجه اجتماعی و بهداشتی ارائه می کنند.

۴٫۲٫ مطالعه کمی توصیفی

بر اساس اطلاعات گزارش شده توسط مخبران ما، ارزیابی کلی وضعیت مثبت است زیرا ۲۷ نفر این وضعیت را با نمره ≥۵ ارزیابی کردند. این نمره با آن مخالف است شکل ۷که نشان دهنده برداشت منفی از دسترسی در شهرک ها و شهرهای محل سکونت است.

در رابطه با دسترسی به ساختمان های عمومی، ۲۸ نفر از ۳۷ شرکت کننده به این پارامتر نمره ۵ ≥ دادند. علاوه بر این، بیش از نیمی از شرکت کنندگان (۱۹ نفر) با نمره ۷ ≥ درک مثبتی نسبت به دسترسی به ساختمان های عمومی نشان دادند. فقط ۹ نفر ارزش کمتر از ۵ را به دسترسی به ساختمان های عمومی دادند.

با توجه به ارزیابی سهولت دسترسی به حمل‌ونقل عمومی، پاسخ‌ها نیز به طور کلی مثبت بود و ۲۸ شرکت‌کننده نمره ۵ ≥ دادند.

با توجه به تصور افراد مرتبط با معلولیت، عناصر اساسی دسترسی استان کافی به نظر می رسد. به راحتی می‌توان از طریق مطالعه جامع‌تر، دقیق‌تر و عینی‌تر، با تجزیه و تحلیل کامل وضعیت خیابان‌ها، علائم راهنمایی و رانندگی، چراغ‌های راهنمایی و غیره، درک دسترسی را بررسی کرد. در برخی موارد، روتین و زندگی روزمره بر ادراک ما تأثیر می‌گذارد. به نوعی ارزش ما را تغییر می دهد.

همچنین از شرکت کنندگان در مورد پدیده گنجاندن معلولیت در ساختار اجتماعی سؤال شد. برای این منظور، از اطلاع‌رسانان خواسته شد که به بیانیه زیر توجه کنند: «به نظر من، در محلی که من زندگی می‌کنم، افراد دارای معلولیت در نظر گرفته می‌شوند». برداشت عمومی خبرچینان ما مثبت بود و ۲۴ نفر به این بیانیه نمره ۵ ≥ دادند.

در پایان از شرکت کنندگان در مورد ارزیابی آنها از اطلاعات منتشر شده توسط رسانه های استان سوال شد. به طور خاص، از آنها خواستیم که از ۰ تا ۱۰ ارزش گذاری کنند که آیا رسانه هایی که در مورد استان آنها گزارش می دهند، به مشکلات افراد دارای معلولیت می پردازند یا خیر. در این مورد، پاسخ ها نسبت به پاسخ های قبلی مثبت کمتر بود. در واقع، هجده نفر با نمره ≤۵ پاسخ دادند. ۹، ۶ و ۸ نفر اطلاعات رسانه های داخلی را به ترتیب با ۳، ۴ و ۵ امتیاز ارزیابی کردند. از این نظر، تحلیل کامل نوع اطلاعات ارائه شده در مورد افراد دارای معلولیت در استان نیز راحت خواهد بود.

علاوه بر این، ما در نظر گرفتیم که دانستن درک افراد آسیب دیده از ناتوانی نسبت به نهادهای سیاسی (تالار شهر، شورای شهرستان، دولت کاستیا و لئون، و دولت اسپانیا) مهم است. با توجه به پاسخ آنها (شکل ۷) بین ارزش گذاری مؤسسات نزدیک به شهروندان و ارزش گذاری مؤسساتی که دورتر هستند تفاوت آشکاری وجود داشت. امکان ایجاد یک گرایش رو به بالا یا نزولی واضح وجود ندارد. بنابراین، ما تصمیم گرفتیم که این اطلاعات را وارد نکنیم. با این حال، می‌توانیم مقایسه‌های روشن‌کننده‌ای انجام دهیم. اکثر شرکت کنندگان (۲۸ نفر) کار شهرداری را با امتیاز ۵ یا بالاتر ارزیابی کردند. در مورد شورای شهرستان سوریا، مقدار کمی کمتر بود (۲۴ شرکت کننده). برای دولت کاستیل و لئون بار دیگر ۲۸ نفر با ۵ امتیاز یا بیشتر به کار این موسسه ارزش دادند. در نهایت، در مورد دولت اسپانیا، تنها ۱۴ نفر امتیاز ۵ یا بیشتر دادند. همچنین شایان ذکر است که ۹ نفر از مطلعین شهرداری را با ۷ امتیاز و هشت نفر نیز ۴ امتیاز را به دولت اسپانیا دادند. علاوه بر این، شش نفر در نظر گرفتند که دولت اسپانیا هیچ کاری انجام نداده و بنابراین به آن نمره ۰ دادند.

گام بعدی تعیین این بود که آیا نزدیکترین ادارات سیاسی (به طور خاص، شهرداری و شورای شهرستان) به طور مناسب در مورد خدمات احتمالی که برای بهبود کیفیت زندگی افراد دارای معلولیت ارائه می دهند، اطلاع رسانی کرده اند یا خیر. بنابراین، مهم است که از شرکت کنندگان بپرسیم که آیا آنها در مورد فعالیت های انجام شده توسط نزدیک ترین موسسات به خوبی مطلع هستند یا خیر. در این مورد، ۱۸ نفر نمره ≥۵ را دادند. بنابراین، ما نمی توانیم در نظر بگیریم که آنها به طور کلی احساس می کنند که به خوبی مطلع هستند. از سوی دیگر، ۱۹ نفر با توجه به اینکه این موسسات به اندازه کافی اطلاع رسانی نمی کنند، برداشت منفی داشتند و آنها را با نمره ۴≤ ارزش گذاری کردند. داده‌ها حاکی از آن است که نهادهای محلی باید ابزارهای اطلاعاتی خود را بهبود بخشند، اگرچه همانطور که قبلاً ذکر شد، این داده‌ها باید با احتیاط در نظر گرفته شوند و نیاز به تحقیقات و تحلیل‌های بیشتری در این زمینه دارند.

پس از تشریح دیدگاه افراد مرتبط با معلولیت نسبت به موسسات، تحلیل خود را بر وضعیت برخی خدمات و امکان بهبود زندگی افراد آسیب دیده متمرکز کردیم. در این راستا به جنبه های مربوط به اشتغال، شرکت ها و درمان در خدمات پزشکی پرداختیم. بنابراین، هدف ما این بود که نگاهی کلی به واقعیت ساختار اجتماعی استان در رابطه با جامعه تحلیل شده به دست آوریم.

ما با نزدیک شدن به همکاری و درک خدمات پزشکی ارائه شده به افراد معلول در مراکز درمانی استان شروع کردیم. برای این منظور از شرکت کنندگان خواسته شد تا برداشت خود را از این جنبه ها ارائه دهند. مطلعین در خطوط کلی اطلاعات بسیار مثبتی ارائه کردند. در واقع، سیزده و هفت نفر به ترتیب با امتیاز ۸ و ۵ به این تعاملات ارزش دادند، در حالی که تنها چهار نفر ارزش گذاری منفی را گزارش کردند.

با توجه به خدماتی که برای افراد دارای معلولیت در نظر گرفته شده است، مانند مسکن و آسایشگاه، اکثر پاسخ ها مثبت بوده است. در واقع، ۲۰ نفر به این خدمات امتیاز ۵ یا بیشتر داده اند، در حالی که ۱۷ نفر نسبت به آنها نگرش منفی داشته اند که ۱۱ نفر به این خدمات امتیاز ۳ می دهند. بیشترین مشکل در محدوده زایمان تشخیص داده شد. در این راستا، ۲۵ نفر در مورد سهولت اشتغال افراد دارای معلولیت ارزیابی منفی دادند. علاوه بر این، هشت نفر نمره ۰ و ۱ (چهار شرکت کننده در هر مورد) دادند. همه این‌ها نشان می‌دهد که موسسات و شرکت‌ها باید کارهای زیادی در این زمینه انجام دهند.

نیاز فوق به تلاش تجاری زمانی مشخص شد که از مطلعین پرسیدیم که آیا کارفرمایان نسبت به افراد دارای معلولیت متعهد هستند یا خیر. برای این سوال، ۲۵ نفر ادراک منفی (۴≤) نشان دادند و به طور خاص، ۱۳ شرکت کننده ۳ امتیاز دادند. این اطلاعات حاکی از وجود موانع ادغام شغلی برای افراد دارای معلولیت در استان است. این موضوع متعاقباً در مطالعه کیفی تأیید شد، جایی که نمایندگان انجمن‌های شرکت‌کننده نگرانی آشکاری در مورد این موضوع نشان دادند. این برداشت منفی از کارفرمایان سوریان در میان شرکت کنندگان با جنبه بعدی که مربوط به مشکل برابری در شرایط دسترسی به اشتغال است تکمیل می شود. در واقع، آگاهان درک واضحی از نابرابری در دسترسی به بازار کار نشان دادند. بنابراین، تنها ۹ نفر در نظر گرفتند که ارزیابی این پارامتر مستحق امتیاز ۵ یا بیشتر است. این امر نشان دهنده نیاز به تلاش بیشتر در این زمینه به منظور افزایش سطوح برابری در امکان اشتغال است.

۴٫۳٫ تحلیل کیفی

مطالعه کیفی دشواری در رسیدگی به افراد دارای معلولیت در استان سوریا، عمدتاً به دلیل کمبود منابع را نشان داد. این ما را قادر می‌سازد تا چالش‌هایی را که افراد دارای معلولیت ممکن است در توانایی خود برای مشارکت در فعالیت‌های خود و اعمال انتخاب‌های زندگی خود با آن مواجه شوند، استنباط کنیم. این بدون شک جنبه گفتمانی است که به گفته شرکت کنندگان مشکل موجود در این منطقه را نشان می دهد. I1 موارد زیر را بیان کرد:

من احساس ناراحتی می کنم، زیرا می توانم به چیزهای زیادی فکر کنم که باید بهبود یابند، کارهای زیادی که باید انجام شوند، اما هیچ نیروی فنی، مالی یا انسانی برای ارائه کمک وجود ندارد… بنابراین، من بسیار ناراحت و عصبانی هستم. اما، به هر حال، به موقع یاد گرفتم که این احساسات را کنترل کنم.»

I2 گفت:به نوبه خود معتقدم که ناامید کننده ترین چیز نبود خدمات کافی است“. به نوبه خود، I1 موارد زیر را بیان کرد:مشکل یارانه ها را هم داریم که بسیار کمیاب است. منابع در شهر سوریا و در منطقه روستایی یکسان است، یعنی هیچ” اشتراک کنندگان افزودند که به دلیل این کمبودها مجبور شدند بیماران را به شفاخانه های سایر ولایات انتقال دهند. مطمئناً این عامل به طور قابل توجهی بر پتانسیل ارتباطات انسانی با خانواده و دوستان در هنگام بستری شدن در بیمارستان تأثیر می گذارد. به گفته شرکت کنندگان، این باعث ایجاد مشکل بیگانگی در افراد آسیب دیده می شود:مشکل بیگانگی هم هست. البته آنها ۲۰ سال را در آن سپری می کنند [name of the association]، که خانواده آنهاست. و بعد مجبور می شویم آنها را از انجمن جدا کنیم“، که توسط I3 تایید شد. I4 در بخش دیگری از این مناظره اظهار داشت:

«در رابطه با وضعیت استان، بدی‌های استان (که فکر می‌کنم در همه استان‌ها اتفاق می‌افتد)، مردم ما، پزشکان، کمبود متخصص و مواردی از این دست… در نهایت، همه باید از آنجا فرار کنند. استان [All informants repeated, of course!]. در وایادولید، یعنی در داخل جامعه خودمختار، آنها تیمی را برای ارزیابی‌های ارتونی-رووپدیتری ایجاد کردند. اما برای ما، وایادولید از اینجا دورتر از مادرید است. در نهایت، همه ما به مادرید می رویم.

سپس، با توجه به اقدامات انجام شده توسط دولت، I1 موارد زیر را گزارش کرد:

به عنوان مثال، دولت، اگر افراد دارای معلولیت، هر نوع معلولیت، نوعی خدمات دارند، به این دلیل است که ما، نهادها، آنها را ارائه می دهیم. ما کار بزرگی برای دولت انجام می دهیم، زیرا اگر نهادها نبودند…».

شرکت کنندگان نمونه های خاص متعددی از خیابان ها، ساختمان ها یا موارد خاص با مشکلات دسترسی ارائه کردند. از این نظر، آنها در مقایسه با دیدگاهی که شرکت کنندگان در مطالعه کمی نشان دادند، دیدگاه منفی تری نسبت به زمینه و دسترسی داشتند. به عنوان مثال، I2 بر نیاز به افزایش تعداد پیکتوگرام ها در منطقه مرکزی استان برای بهبود دسترسی شناختی تاکید کرد. I4 برای حمایت از ایده I2 به شدت موارد زیر را بیان کرد:مردم نمی توانند اینجا حرکت کنند!I3 حتی با ذکر مثال خود اظهار داشت که افراد مسن دریافت وقت ملاقات در ساختمان‌های سازمانی بسیار دشوار است.

در مقابل این دیدگاه منفی، همه شرکت کنندگان بر همبستگی و پیشرفت اجتماعی تاکید داشتند. این جنبه به عنوان یک عامل حمایت عاطفی و اقتصادی برای همه نهادها مورد توجه قرار گرفت. به این معنا، I4 موارد زیر را بیان کرد:

درباره سوریا، باید همبستگی مردم آن را برجسته کنم. مثلاً در مورد ما، آسایشگاهی که می سازیم عالی است. یعنی من معتقدم که مردم سوریا بیشتر از ادارات پول می دهند. من فکر می کنم که همبستگی در اینجا فوق العاده است و مردم به مشکلات پاسخ می دهند.

I4 و I3 بیان کردند که این به دلیل کوچک بودن شهر و این واقعیت است که “همه ما همدیگر را می شناسیم“. از این نظر، همه شرکت کنندگان بر اهمیت مراکز آموزشی و استقبالی که از آنها می شود تاکید کردند. بنابراین، آنها معتقد بودند که این عامل کلیدی برای شمول و بهبود زندگی افراد آسیب دیده از معلولیت است. با این حال، علیرغم پیشرفت‌های اجتماعی، آن‌ها معتقد بودند که هنوز کار زیادی برای انجام دادن وجود دارد و به همین دلیل «به مبارزه ادامه خواهند داد». این جنبه اتفاق نظر بود.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , علوم شهری | متن کامل رایگان
,۲۰۲۳-۱۰-۲۶ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2413-8851/7/4/112

برچسب ها
, , , ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.