بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Saturday, 4 May , 2024
امروز : شنبه, ۱۵ اردیبهشت , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 8803
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 24 آوریل 2024 - 3:30 | 9 بازدید | ارسال توسط :

علوم شهری | متن کامل رایگان

۱٫ معرفی شهرها به عنوان محصولات نمادین تمدن بشری، جوهر دستاوردهای توسعه‌ای ما را تجسم می‌دهند و توسعه شهری پایدار را به مسیری حیاتی برای تداوم این موفقیت‌ها تبدیل می‌کنند. با توجه به اینکه منابع زمین به عنوان زیربنای گسترش شهری عمل می کند، در حال حاضر عدم تطابق قابل توجهی بین تقاضا و عرضه […]

علوم شهری |  متن کامل رایگان


۱٫ معرفی

شهرها به عنوان محصولات نمادین تمدن بشری، جوهر دستاوردهای توسعه‌ای ما را تجسم می‌دهند و توسعه شهری پایدار را به مسیری حیاتی برای تداوم این موفقیت‌ها تبدیل می‌کنند. با توجه به اینکه منابع زمین به عنوان زیربنای گسترش شهری عمل می کند، در حال حاضر عدم تطابق قابل توجهی بین تقاضا و عرضه توسعه شهری و بهره برداری از زمین وجود دارد. از زمان اصلاحات اقتصادی و روند بازگشایی، چین شاهد یک مرحله سریع شهرنشینی بوده است که مشخصه اصلی آن مهاجرت جمعیت و صنایع از روستاها به مناطق شهری است. این تغییر نه تنها منجر به گسترش شتابان زمین های ساخت و ساز شهری، تجاوز به زمین های کشاورزی و زراعی شده است، بلکه به تدریج توسعه شهری را به سمت الگویی از گسترش بی حد و حصر تغییر داده است. علاوه بر این، این فرآیند مهاجرت نشان‌دهنده ادغام مناطق شهری و روستایی است، جایی که سرعت سریع شهرنشینی منجر به استفاده ناکارآمد و بسیار آلوده زمین، در کنار تخریب اکولوژیکی و زیست‌محیطی متعاقب آن شده است. شهرنشینی زمین یکی از اجزای حیاتی فرآیند شهرنشینی چین است، جایی که مسائلی مانند بهره وری پایین استفاده از زمین و هدر رفت به طور فزاینده ای نگران کننده هستند. بنابراین، در چارچوب تلاش‌های شهرنشینی چین، مفهوم شهرهای فشرده محیطی مساعد برای رشد سازگار پیدا کرده است. پذیرش مدل شهرهای فشرده به عنوان یک استراتژی محوری برای پرداختن به چالش های “بیماری شهری” و دستیابی به توسعه شهری پایدار در چین دیده می شود.

مفهوم شهرهای فشرده در ابتدا به عنوان راه حلی برای مسائل پراکندگی شهری، رفت و آمد طولانی و انزوای اجتماعی که در طول رشد شهرهای غربی به وجود آمد معرفی شد. [۱]. هدف تشویق ساکنان شهر برای بازگشت به مرکز شهرها و در نتیجه رفع مشکل جذابیت بود [۲]. متعاقباً، این مفهوم به طور مداوم گسترش یافته و به طور عملی در کشورها و مناطق متعدد آزمایش شده است. در حالی که تعریف دقیق شهرهای فشرده نامشخص است، عناصر اساسی شهرهای فشرده به سرعت در حال شناسایی هستند. مطالعات غربی عمدتاً شهرهای فشرده را با پیکربندی فضایی آنها مرتبط می‌دانند و معتقدند که چیدمان شهری متراکم می‌تواند زمین را حفظ کند و سرزندگی شهری را ارتقا دهد. [۳]. هافستاد (۲۰۱۲) اظهار داشت که شهرهای فشرده باید پایدار باشند، که با تراکم مسکونی بالا و کارکردهای کاربری مخلوط مشخص می شوند. [۴]. حمیدی و همکاران (۲۰۱۴) استدلال کرد که فشردگی نقطه مقابل پراکندگی است، و اینکه چیدمان فضایی شهری با تراکم بالا به تسهیل استفاده کارآمد از زمین و تحریک توسعه شهری کمک می کند. [۵].
تئوری شهرهای فشرده از اتخاذ الگوهای توسعه کاربری زمین شهری با تراکم بالا برای جلوگیری از گسترش شهری حمایت می کند. این امر مستلزم تطبیق بیشتر فعالیت‌های شهری از طریق توسعه شهری با تراکم بالا و کاهش سرمایه‌گذاری در توسعه زیرساخت‌های شهری و در عین حال افزایش استفاده از خدمات عمومی است. [۶]. با این حال، چگالی بالا معادل فشردگی نیست. هسته شهرهای فشرده در ماهیت فشرده کارکردها نهفته است، یعنی ساخت توابع شهری متنوع و فراوان بر اساس کاربرد ترکیبی زمین. چنین مدلی می تواند مزایای تراکم اقتصادی شهری و همچنین توسعه موثر منابع شهری را اجرا کند [۷]. بنابراین، شهرهای فشرده نشان دهنده یک فرآیند تکاملی است که از مطالعه شکل واحد شهر تا جنبه های جامع توسعه شهر را شامل می شود. [۸]. تراکم جمعیت مناسب، به جای تعداد جمعیت بیش از حد، برای دستیابی به صرفه جویی در مقیاس در زیرساخت ها و کاهش مصرف انرژی و انتشار آلاینده های ناشی از حمل و نقل ضروری است. زیرا تراکم جمعیت عاملی کلیدی در عملکرد کارآمد شهرها است [۹]. اساساً شهرهای فشرده نوعی توسعه زمین هستند که ترانزیت و زیرساخت را ترکیب می کند [۱۰]. بررسی مقایسه ای سیاست های شهرهای فشرده، شهرهای فشرده را به عنوان نقشی در تقویت توسعه اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی می شناسد. [۱۱]. محققان عموماً شهرهای فشرده را به عنوان هدف و مدل برنامه ریزی با هدف ارتقای کارایی شهری از طریق تحقق کارکردهای شهری درک کرده اند. [۱۲].

مفهوم شهرهای فشرده به سازماندهی متمرکز و کارآمد فعالیت ها و ساختارهای شهری اشاره دارد که از طریق ابعاد مختلف اقتصادی، فضایی، جمعیتی، زیرساختی، اجتماعی و اکولوژیکی حاصل می شود. این امر مستلزم تمرکز بالایی از فضای شهری است و به اصل توسعه پایدار شهری پایبند است. این رویکرد بیانگر روشی جدید برای نوسازی مدیریت فضای شهری و مدلی تازه برای تنظیم و بهینه سازی ساختار کاربری زمین است.

از نظر تغییر الگوهای کاربری زمین و افزایش شدت کاربری زمین برای کنترل گسترش شهری و افزایش کارایی شهری اهمیت نظری و عملی قابل توجهی دارد. [۱۳]. مفهوم شهرهای فشرده به تدریج در چین بر اساس پاسخ مؤثر آن به مشکلات چند وجهی که چین در روند سریع شهرنشینی و توسعه با آن مواجه شده است، به رسمیت شناخته شده و ارتقا یافته است.
در حال حاضر، تحقیقات محدودی در مورد شهرهای فشرده در مرکز چین وجود دارد. مطالعات موجود در درجه اول بر جنبه های اقتصادی، صنعتی و زیست محیطی مرکز چین متمرکز شده است. به عنوان مثال، محققان موضوعاتی مانند دستیابی به توسعه با کیفیت بالا در اقتصاد منطقه ای را مورد بررسی قرار داده اند. [۱۴]، تأثیر ظهور استراتژی چین مرکزی در رابطه با ساختار صنعتی منطقه ای [۱۵]رابطه بین توسعه اقتصادی و اکولوژی [۱۶]و تاثیر شهرنشینی بر کارایی اقتصادی [۱۷]. در حوزه توسعه شهری در مرکز چین، چندین دانشگاه بر رشد شهرهای کوچک تمرکز کرده اند [۱۸] یا ایجاد تجمعات شهری [۱۹]. با این حال، تنها تعداد محدودی از محققان تحلیل هایی از فشردگی به عنوان یک مفهوم یا ارزیابی های مرتبط با هر استان خاصی در مرکز چین انجام داده اند. [۲۰,۲۱].
با توجه به مطالعه شهرهای فشرده، بررسی روابط تأثیرگذار جنبه مهمی دارد. به عنوان مثال، محققان تأثیر ترافیک بر شاخص تراکم شهری را بر اساس مورد شهر تنگرنگ جنوبی بررسی کرده اند. [۲۲]. یافته‌های آستانه رابطه بین فرم شهری فشرده و کاهش انتشار کربن نشان می‌دهد که فرم شهری فشرده با کاهش مصرف انرژی همبستگی مثبت دارد. با این حال، زمانی که فشردگی از یک سطح آستانه خاص فراتر رود، اثر جزیره گرمایی شهری (UHI) رخ می‌دهد. [۲۳]. همچنین محققانی هستند که مطالعات قبلی را برای بررسی همبستگی بین شبکه‌های خیابانی شهری، فشردگی شهری و معیارهای برابری اجتماعی گسترش داده‌اند. [۲۴]. علاوه بر این، محققان تأثیر فشردگی شهری بر خدمات اکوسیستم، از جمله خدمات تولید غذا، ذخیره‌سازی کربن، کیفیت زیستگاه و خدمات تفریحی را بررسی کرده‌اند. [۲۵]و رابطه بین شهرهای فشرده و کارایی اقتصادی [۲۶]. روش‌ها شامل وزن دهی آنتروپی و روش‌های امتیازدهی خبره، بررسی پرسشنامه و مدل‌سازی پانل پویا (GMM) است. [۲۵,۲۶,۲۷]. از مطالعات قبلی می توان دریافت که فرم شهری عامل مهمی در توسعه شهرها و حتی مناطق است. بنابراین، اجرای استراتژی در خیزش مرکزی چین به خوبی تثبیت شده است، و ارزیابی دقیق تراکم شهری آن برای حل تضاد بین توسعه شهری و استفاده از منابع زمین در مرکز چین از اهمیت عملی برخوردار است.

بنابراین، این مطالعه از داده های تابلویی از ۸۰ شهر در سطح استان در مرکز چین از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ به عنوان نمونه استفاده می کند. از طریق ایجاد یک سیستم شاخص اندازه‌گیری برای فشردگی شهری، مکانیسم‌ها و عواملی که به افزایش فشردگی شهری کمک می‌کنند، بررسی می‌شوند. این تجزیه و تحلیل بر اساس بررسی تکامل مکانی-زمانی فشردگی شهری در مرکز چین است. هدف تشویق رشد فشرده شهرها در مرکز چین و ارائه دیدگاه‌ها و استراتژی‌های تازه برای بهینه‌سازی الگوی توسعه منطقه‌ای ملی است. این مطالعه به دنبال تسهیل رشد متمرکز شهرها در مرکز چین، ارائه دیدگاه‌های حاکمیت فضایی برای رسیدگی به تضاد بین توسعه شهری و کاربری زمین در اجرای استراتژی برای پیشرفت چین مرکزی است. علاوه بر این، هدف آن ارائه جهت‌ها و ایده‌های تازه برای تقویت الگوی توسعه منطقه‌ای ملی است.

۳٫ یافته های تجربی

۳٫۱٫ تحلیل توسعه الگوهای جغرافیایی و زمانی تراکم شهری

همانطور که در شکل ۲با استفاده از روش شکست های طبیعی برای طبقه بندی فشردگی شهری در پنج سطح (کم، پایین-متوسط، متوسط، بالا-متوسط، بالا) در نشانگرهای زمانی سال های ۲۰۰۶، ۲۰۱۰، ۲۰۱۵ و ۲۰۲۰، نمودار تراکم فضایی و تکاملی را نشان می دهد. ویژگی های فشردگی شهری در مرکز چین تغییر در مناطق سایه تاریک در نمودار نشان می دهد که در طول دوره مطالعه فعلی، شاخص کلی جامع تراکم شهری در مرکز چین روند صعودی را نشان داده است. توزیع فضایی فواصل مختلف فشردگی نسبتاً پایدار باقی مانده است، با نواحی با فشردگی بالا عمدتاً در اطراف مراکز استان ها و در مجاورت آنها متمرکز شده است.

بین سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۱۰، افزایش قابل‌توجهی در تعداد شهرهای با تراکم بالا و متوسط، به ویژه در تجمع شهری ووهان، خوشه شهر چانگ-ژو-تان و خوشه شهر دریاچه پویانگ وجود داشت. از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۵، نه تنها تراکم شهری در کل چین مرکزی بهبود یافت، بلکه اختلاف در تراکم بین شهرها نیز شروع به کاهش کرد. شمال یک تجمع عمده از فشردگی بالا را در اطراف تایوان و ژنگژو تشکیل داد، در حالی که جنوب شاهد تشکیل یک کمربند توزیع شهری با فشردگی بالا در امتداد خط Hefei-Nanchang-Wuhan-Changsha بود که شاخص فشردگی به تدریج از این مراکز کاهش می یافت. طی دوره ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰، توزیع مکانی شاخص فشردگی نسبتاً ثابت باقی ماند. با این حال، تحت تأثیر رویداد مهم ناگهانی بهداشت عمومی COVID-2019، داده‌های آماری اقتصادی-اجتماعی برای مرکز چین در سال ۲۰۲۰ به طور کلی پایین‌تر بود که منجر به اندازه‌گیری کمتر تراکم شهری در آن سال شد. با این وجود، بر اساس روند توسعه اندازه‌گیری‌های موجود، می‌توان استنباط کرد که شاخص فشردگی شهری برای چین مرکزی همچنان از سال ۲۰۱۵ تا ۲۰۲۰ یک وضعیت ثابت و رو به افزایش را حفظ کرده است.

از طریق بررسی الگوهای خوشه‌بندی فضایی فشردگی شهری و پویایی تغییر فشردگی در مرکز چین، مشخص می‌شود که فشرده‌ترین شهرهای این منطقه عمدتاً مراکز استان‌ها یا مراکز زیر استانی هستند. علاوه بر این، این شهرها کاهش تدریجی شاخص تراکم را نشان می دهند که از مرکز خود دور می شوند. تمرکز فضایی و توزیع فشردگی شهری در مرکز چین نشان‌دهنده برنامه‌ریزی و اجرای عمدی خوشه‌های شهری ملی است. ارتقای انسجام منطقه ای نتیجه عناصر مختلفی است که آثار نهادی، اقتصادی، اجتماعی، انسانی و طبیعی را در بر می گیرد. متراکم بودن شهرهای مرکزی چین را می توان به ایجاد تراکم شهری تایوان، منطقه شهری هفی، منطقه شهری ووهان، تراکم شهری چانگشا-ژوژو-شیانگتان و تجمع شهری در اطراف دریاچه پویانگ مرتبط دانست.

۳٫۲٫ سیر تکاملی مرکز فشردگی شهری

برای درک بیشتر مسیر فضایی فشردگی شهری، از مدل باریسنتر برای ردیابی حرکت نقطه مرکزی فشردگی شهری در مرکز چین از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ استفاده کردیم. تحقیقات همبستگی با مطالعه ارتباط بین فاصله مهاجرت و تغییر هندسی انجام شد. جهت مرکز فشردگی، همانطور که در نشان داده شده است شکل ۳. مرکز فشردگی شهری در مختصات جغرافیایی ۱۱۴٫۱۶ ~ ۱۱۴٫۲۰ درجه شرقی و ۳۱٫۵۸ ~ ۳۱٫۴۶ درجه شمالی واقع شده است. این مرکز در محدوده جغرافیایی شهر Xinyang در استان هنان و شهر Xiaogan در استان هوبئی عمل می کند.

جهت مهاجرت را می توان به طور کلی به دو مرحله تقسیم کرد: “جنوب” و “شمال”. عبارت “به سمت جنوب” به تغییر نقطه مرکزی فشردگی در جهت جنوبی اشاره دارد که بین سال های ۲۰۰۶ تا ۲۰۱۶ اتفاق افتاد. حرکت به سمت منطقه جنوبی ممکن است با ایجاد و اجرای منطقه شهری ووهان تسریع شده باشد. تراکم شهری چانگشا-ژوژو-شیانگتان. اصطلاح “حرکت به سمت شمال” به جهت گیری مجدد مرکز فشردگی به سمت شمال اشاره دارد که در دوره ۲۰۱۶ تا ۲۰۲۰ متمرکز شده است. این تغییر مسیر ممکن است با ساخت منطقه شهری ژنگژو و همچنین تصویب ” طرح توسعه تراکم شهری دشت مرکزی» که تأثیر بسزایی در جابجایی مرکز به سمت شمال داشت.

نرخ مهاجرت در بازه های زمانی ۲۰۰۸-۲۰۱۰ و ۲۰۱۶-۲۰۲۰ شتاب نشان می دهد. در این دوره، افزایش قابل توجهی در اختلاف در رشد فشرده بین شهرهای شمالی-جنوبی در مرکز چین وجود داشت. در مقابل، دوره ۲۰۱۰ تا ۲۰۱۶ سطح قابل توجهی از ثبات را نشان می دهد. این یافته‌ها نشان می‌دهد که تفاوت‌ها در توسعه در شهرهای فشرده در مرکز چین قابل‌توجه نیست، که منجر به تغییر نسبتاً جزئی در مرکز باریس می‌شود. به طور کلی، الگوهای مهاجرت عمدتاً جهت‌گیری شمال به جنوب را نشان می‌دهند، که نشان می‌دهد تفاوت‌های فشردگی در مرکز چین عمدتاً بین شهرهای جنوب و شمال منعکس می‌شود. سرعت حرکت یک ویژگی نوسانی از تغییرات سریع و آهسته را نشان می دهد، که نشان می دهد تفاوت های توسعه شهرهای فشرده در مرکز چین نیز روند تکاملی ناپایدار گسترش و انقباض دارند. این ممکن است به تدوین و اجرای برنامه‌ریزی ملی توسعه تراکم شهری مرتبط باشد.

۳٫۳٫ تحلیل مکانیزم محرک فشردگی شهری و ناهمگونی مکانی – زمانی پیشران

بررسی ویژگی‌های مکانی و زمانی فشردگی شهری در مرکز چین نشان می‌دهد که مسیر شهرهای با تراکم بالا در منطقه بین سال‌های ۲۰۰۶ و ۲۰۲۰ با تراکم‌های شهری زیر همسو می‌شود: منطقه شهری هفی، منطقه شهری ووهان، و چانگشا-ژوژو. – تجمع شهری Xiangtan. سپس از مدل GTWR برای ارزیابی و نمایش گرافیکی یافته‌های رگرسیون هر عامل محرک (ضریب نیروی متوسط) از طریق ArcGIS استفاده شد. این تحلیل با هدف بررسی مکانیسم محرک پشت فشردگی و ناهمگونی مکانی و زمانی تأثیر هر عامل انجام شد.

برای جلوگیری موثر از سوگیری ناشی از رگرسیون کاذب، یک تشخیص چند خطی بر روی متغیرها انجام شد. نتایج نشان داد که مقادیر ضریب تورم واریانس (VIF) برای همه متغیرها کمتر از ۵ بوده که بیشترین مقدار آن ۴٫۱۴۱ بوده است. این نشان می‌دهد که بین متغیرها چند خطی وجود ندارد، و نشان می‌دهد که انتخاب محرک‌ها به طور منطقی مناسب است. علاوه بر این، هنگام مقایسه نتایج برازش مدل GTWR و مدل OLS، مشهود است که R تنظیم شده۲ مقدار در مدل OLS فقط ۰٫۶۵۷ است، در حالی که R تنظیم شده است۲ مقدار در مدل GTWR می تواند به ۰٫۸۶۸ برسد (نگاه کنید به جدول ۳). این مشاهدات نشان می دهد که مدل GTWR، که هر دو بعد مکانی و زمانی را در بر می گیرد، توضیح جامع تری برای مطالعه حاضر ارائه می دهد.

۳٫۳٫۱٫ عوامل مداخله محور دولت

همانطور که در شکل ۴الف، نقشه تمایز مکانی-زمانی تأثیر عوامل مداخله دولت بر فشردگی شهری در مرکز چین را نشان می‌دهد. تأثیر مداخله دولت بر فشردگی شهری در سراسر منطقه، دوشاخه شدن به تأثیرات مثبت و منفی را نشان می‌دهد. محرک های مثبت عمدتاً در استان های شانشی و هونان متمرکز هستند، در حالی که رانندگان منفی عمدتاً در استان های آنهویی و جیانگشی قرار دارند. هنگام بررسی مقادیر مطلق شاخص‌های نیروی محرکه، هر دو محرک مثبت و منفی تقریباً برابر هستند، در حدود ۰٫۲، که نشان می‌دهد اثر محرک دخالت دولت بر فشردگی شهری در حال کاهش است. در واقع، ساخت و ساز اولیه و توسعه تجمعات شهری بزرگ، مانند تایوان بزرگ و تراکم شهری Changsha-Zhuzhou-Xiangtan، نتیجه ابتکارات سیاست دولت بوده است. به طور خلاصه، سیاست ها و عملکردهای دولت در خصوص توسعه شهری نقش خاصی در ارتقای توسعه فشرده شهرها داشته است.
دولت به عنوان یک حامی خارجی برای ایجاد شهرهای فشرده عمل می کند و به دنبال تغییر از رشد گسترده به ساخت و ساز متمرکز از طریق مقررات سیاست محور است. این مستلزم استفاده از ابزارهای اداری برای مداخله اجباری در مسیر توسعه و انتخاب های حمل و نقل شهرها است. با اجرای نظام اقتصاد بازار سوسیالیستی، دولت دخالت خود را در مداخلات گسترده اجتماعی کاهش داده است. با این وجود، ظرفیت شکل دهی به رشد شهری را از طریق اجرای استراتژی هایی از جمله سرمایه گذاری مالی، استراتژی صنعتی و توسعه زیرساخت ها حفظ می کند. [۳۰]. با این حال، تفاوت در ویژگی‌های بنیادی و اقتصادی شهرها ممکن است منجر به سیاست‌های دولتی شود که به طور مداوم رشد شهری را ارتقا ندهند. اقدامات بیش از حد و ناکافی دولت می تواند بر میزان فشردگی شهری تأثیر بگذارد. با این حال، از طریق تعدیل ابزارهای سیاست گذاری و نظارت بر میزان مشارکت دولت، عامل اصلی محرک تراکم شهری همچنان غالب خواهد بود.

۳٫۳٫۲٫ عوامل مداخله محور جمعیت

نقشه مشخصه واگرایی مکانی-زمانی حرکت تجمیع منابع انسانی به فشردگی شهری در مرکز چین در نشان داده شده است. شکل ۴ب از نقطه نظر تجمیع منابع انسانی در کل منطقه مرکزی چین، نیروی محرکه منفی عمدتاً در قلمرو استان آنهویی و برخی از شهرهای استان جیانگشی متمرکز است. این منطقه به طور کلی دارای هدایت مثبت است، با بالاترین شاخص نیروی محرکه منفی ۱٫۰۸۱۵ و شاخص نیروی محرکه مثبت تا ۳٫۳۰۵۰٫ استان آنهویی یک استان پرجمعیت در چین است، در حالی که استان جیانگشی بزرگترین استان در شرق چین است اما جمعیت نسبتا کمی دارد. این نشان می‌دهد که فشردگی جمعیت باید نسبتاً فشرده باشد، و اینکه استعداد ناکافی یا تجمع بیش از حد استعداد ممکن است از فشردگی شهری جلوگیری کند.

اگر چه فشردگی جمعیت یکی از انگیزه ها و اهداف افزایش فشردگی شهری است، اما فشردگی جمعیت باید نسبی باشد. تمرکز انواع استعدادها به عنوان نیروی محرکه توسعه شهرهای فشرده، پشتیبانی فنی و ذخایر نیروی انسانی را برای تکمیل کارکردهای شهری فراهم می کند. این امر در فرآیند انتقال جمعیت به شهر آشکار می شود که ممکن است به تعدیل و بهینه سازی ساختار صنعتی و توسعه فشرده حمل و نقل ناشی از تمرکز جمعیت منجر شود. هدف از شهرنشینی و فشردگی شهری خدمت به مردم است که مشخص می کند تمرکز جمعیت باعث می شود ساختار اقتصادی، اجتماعی، فرهنگی و حتی فضایی شهر به شکل فشرده توسعه یابد. با این حال، زمانی که تمرکز جمعیت ناکافی باشد یا ظرفیت حمل جمعیت بیش از حد باشد، ممکن است از افزایش فشردگی شهری جلوگیری کند. کم جمعیتی می تواند با فراهم نکردن نیروی کار کافی، توسعه شهری را کند کند، در حالی که افزایش جمعیت می تواند به دلیل مصرف سریع منابع یا کمبود منابع منجر به موانع توسعه شود. بنابراین وجود جمعیت مناسب شرط لازم برای توسعه پایدار شهرهای فشرده است.

۳٫۳٫۳٫ عوامل مداخله محور صنعت

نقشه در شکل ۴c ویژگی های تمایز فضایی تأثیر توسعه صنعتی با کیفیت بالا بر فشردگی شهری در مرکز چین را نشان می دهد. از تصویر، مشهود است که توسعه صنعتی عمدتاً تأثیر مطلوبی بر فشردگی شهری دارد و تنها چند شهر استثنایی را نشان می‌دهند. شاخص نیروی محرکه بالا عمدتاً در آنهویی و جیانگشی متمرکز است که نشان دهنده توزیع مرکزی است. با این حال، هنوز از نظر شدت رانندگی جا برای بهبود وجود دارد. همانطور که آنهویی توسعه خود را با منطقه دلتای رودخانه یانگ تسه هماهنگ می کند، تأثیر رشد صنعتی بر فشردگی شهری در آنهویی به وضوح مشهود است. به طور مشابه، تجمع شهری اطراف دریاچه پویانگ در جیانگشی تحت تأثیر پیشرفت اقتصادی منطقه شرقی است و تأثیر توسعه صنعتی بر فشردگی شهری آن نیز کاملاً قابل توجه است. با این وجود، مناطق شهری واقع در داخل، به طور خاص بر چانگشا و ووهان، وابستگی بسیار محدودی به رشد صنعتی نشان می‌دهند.
صنعت برای رشد اقتصادی بسیار مهم است و نقشی محوری در تحریک توسعه شهری ایفا می کند. ساختار صنعتی به طور پیچیده ای با روند توسعه اقتصادی مرتبط است. یک ساختار صنعتی بهینه و یک سیستم صنعتی با عملکرد خوب می تواند تخصیص و استفاده کارآمد از منابع را تسهیل کند. با این حال، رشد اقتصادی بیش از حد می تواند منجر به تخلیه محیط زیست بوم به دلیل مصرف بیش از حد انرژی شود. [۳۴]. قضیه کلارک بیان می کند که تمایز کشش اشتغال صنعتی منجر به یک رابطه منحنی S کشیده بین شهرنشینی و اقتصاد می شود. [۳۸]. بنابراین، صنایع پررونق در یک منطقه شهری می‌توانند علاوه بر بهبود فشردگی شهری را افزایش دهند. به طور همزمان، نوسازی چارچوب صنعتی، گسترش بازار را تسهیل می‌کند، جریان عناصر بازار محور را ترویج می‌کند و اقتصاد بازار را جوان می‌کند و پایه‌ای قوی برای دستیابی به کارایی اقتصادی ایجاد می‌کند. یک سیستم صنعتی کامل نشان دهنده پتانسیل تطبیق مقیاس پذیر در کل زنجیره ارزش سرمایه مادی و انسانی است و در نتیجه از اثر کشش ناشی از تجمع صنعتی استفاده می کند. بنابراین دستیابی به فشردگی اقتصادی که جنبه کلیدی فشردگی شهری است، راهبردی ضروری برای دستیابی به رشد صنعتی باکیفیت است. علاوه بر این، به عنوان پایه اساسی برای تقویت توسعه شهری فشرده عمل می کند.

۳٫۳٫۴٫ عوامل مداخله زمین محور

شکل ۴d ویژگی های تمایز فضایی بهره وری استفاده از منابع زمین را در رابطه با فشردگی شهری در مرکز چین نشان می دهد. این شکل نشان می دهد که استفاده از زمین به طور قابل توجهی بر تراکم شهری در مرکز چین تأثیر می گذارد، با بالاترین مقادیر مشاهده شده در منطقه شهری ووهان، تراکم شهری چانگشا-ژوژو-ژیانگتان، منطقه شهری هفی، و تجمع شهری در اطراف دریاچه پویانگ با مرکزیت نانچانگ. این مناطق عمدتاً در منطقه جنوبی چین مرکزی قرار دارند. ساخت و رشد در تراکم های شهری منجر به استفاده موثر از منابع زمین شده است که به طور تدریجی تأثیر مشهودی بر تراکم شهری دارد.
زمین به عنوان پایه و اساس توسعه شهری عمل می کند و توسعه شهری باید در زمین که مظهر ملموس بهره برداری از زمین است، ایجاد شود. در حال حاضر رشد شهری با کمبود قابل توجهی از منابع زمین مواجه است و از این رو دستیابی به بهره برداری کارآمد از زمین شهری و چند کارکردی آن بسیار مهم است. شهرهای فشرده که جدیدترین شکل توسعه پایدار شهری هستند، مفاهیم کاربری زمین، اصول و روش‌های اجرایی را در بر می‌گیرند که راهنمایی و اهمیت را در مدیریت صحیح ارتباط بین شهرنشینی و کاربری اراضی ارائه می‌کنند. [۸]. از این رو، شهرها باید استفاده فشرده از زمین را به عنوان پیش نیاز اجرای توسعه فشرده انتخاب کنند. افزایش بهره وری استفاده از زمین یکی از جنبه های حیاتی بهره برداری فشرده از زمین است. این می تواند به طور موثر به موضوع کمبود زمین شهری بپردازد و توسعه طرح های زمین با تراکم بالا و چند منظوره را در طول ساخت و ساز شهری تسهیل کند. این رویکرد با مفهوم توسعه شهرهای فشرده هماهنگ است.

۳٫۳٫۵٫ عوامل مداخله محور انرژی

نمودار در شکل ۴e ویژگی‌های تمایز فضایی درایو مصرف انرژی بر فشردگی شهری در مرکز چین را نشان می‌دهد. این شکل نشان می دهد که مصرف انرژی تأثیر مطلوبی بر فشردگی شهری در مرکز چین دارد. به طور خاص، افزایش بهره وری مصرف انرژی می تواند به طور موثر فشردگی شهری را تحریک کند. به طور قابل‌توجهی، تأثیر مصرف انرژی از غرب به شرق افزایش می‌یابد، با سطوح قابل توجهی در استان آنهویی و عمدتاً سطوح متوسط ​​تا بالا در استان هنان. چین مرکزی به عنوان تامین کننده اصلی مواد خام برای بخش انرژی چین عمل می کند و شش استان آن دارای منابع انرژی متنوع و فراوان هستند. به عنوان مثال، نانیانگ، هبی، پویانگ، سانمنشیا، لویانگ، چوژو، سوژو، مانشان و ووهو شهرهایی هستند که به شدت به منابع طبیعی متکی هستند. شهرهای مبتنی بر منابع وابستگی شدیدی به انرژی دارند. بنابراین، استفاده از انرژی باعث توسعه فشرده این شهرها می شود.
تجزیه و تحلیل تحقیقات قبلی نشان دهنده ارتباط قوی بین شهرنشینی و مصرف انرژی در چین است. ضریب همبستگی بین شهرنشینی و تقاضا برای زغال سنگ، نفت و گاز طبیعی بیش از ۰٫۷ است. [۳۹]. به طور همزمان، شواهد نشان می دهد که مصرف انرژی شهری در درجه اول از صنعت، حمل و نقل و ساخت و ساز ناشی می شود. [۴۰]. استفاده از انرژی به طور قابل توجهی بر فشردگی شهری از طریق تغییرات در ترکیب صنعتی، زیرساخت های حمل و نقل و پویایی فضایی شهرها تأثیر می گذارد. [۲۸]. بهره وری انرژی یک معیار اساسی برای مصرف انرژی است که بر استفاده کارآمد از زمین شهری و چیدمان زمین بر اساس مدل توسعه فضایی شهری تأثیر می گذارد. بنابراین، افزایش بهره وری انرژی به طور موثر باعث گسترش فشردگی شهری می شود.

۳٫۳٫۶٫ عوامل مداخله محور علم و فناوری

شکل ۴f نموداری را نشان می دهد که رابطه بین سطح نوآوری علم و فناوری (STI) و فشرده بودن شهرهای مرکزی چین را نشان می دهد. نمودار نشان می دهد که STI تأثیر مطلوبی بر افزایش فشردگی منطقه ای، به ویژه در استان های هوبی و هنان دارد. با این وجود، شاخص‌های نیروی محرکه شهرهای خاص در سطح استان در شانشی و جیانگشی مقادیر پایین و منفی را نشان می‌دهند که نشان‌دهنده سرمایه‌گذاری ناکافی در نوآوری علم و فناوری در استان یا عدم استفاده مؤثر از نتایج تحقیقات علمی موجود در ارتقای فشردگی شهری است. شاخص نیروی محرکه اکنون دارای حداکثر مقدار ۲٫۰۰۲۷ است که نشان دهنده نیاز به افزایش بیشتر تأثیر نوآوری علم و فناوری بر فشردگی شهری است.

توسعه شهری فرآیندی از خوشه‌بندی و تغییر عوامل است که در آن فعالیت‌های مرتبط با علم، فناوری و نوآوری به عنوان یک ارتباط و توانمندسازی عمل می‌کنند. از طریق فرآیند مشارکت در طیف وسیعی از فعالیت‌های STI، شهرها می‌توانند به طور موثر عوامل تولید، از جمله استعدادها، سرمایه، انرژی و مواد خام را جمع‌آوری کرده و از آنها برای تقویت فعالیت‌های تولید اجتماعی استفاده کنند. این شهرها را قادر می سازد تا به سطوح مختلف توسعه هماهنگ در ابعاد جمعیتی، اقتصادی، اجتماعی و زیست محیطی دست یابند. توسعه شهری فشرده بر ادغام جنبه های مختلف مانند علم، فناوری، زیرساخت ها، استعدادها و تعادل اکولوژیکی تأکید دارد. با استفاده از نوآوری های تکنولوژیکی، شهرها می توانند ساختار صنعتی خود را بهینه کنند، زیرساخت های خود را ارتقا دهند، استعدادها را جذب و حفظ کنند و تعادل اکولوژیکی را حفظ کنند. این رویکرد به هم پیوسته فشردگی شهرها را افزایش می دهد و توسعه کلی آنها را ارتقا می دهد. از این رو، افزایش فعال قابلیت نوآوری های علمی و فناوری و اجرای گسترده نتایج این نوآوری ها از مزایای قابل توجهی در افزایش فشردگی شهری است.

۳٫۴٫ شناسایی و منطقه ای سازی رانندگان

ضرایب رگرسیون محرک‌های فشردگی شهری در چین مرکزی از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ با استفاده از روش خوشه‌بندی K-means به منظور گروه‌بندی محرک‌ها به خوشه‌ها برای تجزیه و تحلیل خوشه‌بندی شدند. نتایج خوشه‌بندی به صورت بصری برای نشان دادن توزیع فضایی و ویژگی‌های خوشه‌بندی محرک‌ها نشان داده شد. هنگام خوشه بندی بر اساس تعداد محرک ها، نتایج نشان می دهد که نسبت مجموع مجموع مربع ها به مجموع مجموع مربعات بین خوشه ها ۰٫۷۴۸ است که نشان می دهد نتایج خوشه بندی بهبود یافته است. یافته های خاص در نشان داده شده است شکل ۵ و جدول ۴.

همانطور که در شکل نشان داده شده است، خوشه بندی جوامع تحت تاثیر یک محرک واحد در مقیاس فضایی مشهود است. منطقه فرعی ۱ شامل شهرهایی است که عمدتاً با استفاده از منابع زمین به حرکت در می آیند. این شهرها عمدتاً در استان‌های هونان، هوبی و جیانگشی واقع شده‌اند که در مجموع ۲۳ شهر در سطح استان را تشکیل می‌دهند. آنها نقش مهمی در ترویج فشردگی شهری در مرکز چین ایفا می‌کنند، که نشان می‌دهد افزایش فشردگی شهری در این منطقه در درجه اول تحت تأثیر استفاده از منابع زمین است. منطقه فرعی ۲ شامل مراکز شهری مبتنی بر فناوری است که عمدتاً در شهرهای منتخب استان های هنان و هوبی قرار دارند. این به عنوان دومین کاتالیزور اصلی برای فشردگی شهری در مرکز چین عمل می کند. منطقه فرعی ۳ شهرهایی را در بر می گیرد که عمدتاً تحت تأثیر سیاست های دولت هستند، به ویژه در استان های شانشی و هنان. این امر نشان می دهد که پیشرفت شهرهای فشرده در این حوزه منوط به اجرای ابزارهای سیاستی دولت است. منطقه فرعی ۴ نماد شهرهایی است که توسط توسعه صنعتی هدایت می شوند، عمدتاً در جیانگشی و آنهویی متمرکز شده اند، که بر نیاز به تقویت بازسازی صنعتی برای دستیابی به توسعه صنعتی با کیفیت بالا تأکید دارد. مناطق فرعی ۵ و ۶ به ترتیب مربوط به شهرهایی هستند که عمدتاً تحت تأثیر انرژی و جمعیت هستند. این شهرها در کل منطقه نسبتاً پراکنده هستند.

۴٫ نتیجه گیری و پیشنهادات

۴٫۱٫ بحث

ساخت شهرهای فشرده نشان دهنده یک کاربرد ملموس از فلسفه توسعه پایدار است که این تحقیق در مرکز چین متمرکز است. از فشردگی شهری به عنوان معیاری برای بررسی دقیق تکامل مناطق شهری فشرده در این منطقه استفاده می کند. چنین رویکردی پیامدهای مهمی برای تقویت رشد فشرده و کاهش معضلات مرتبط با استفاده از منابع در مرکز چین دارد. با این وجود، با توجه به مجموعه ای از عوامل مؤثر بر فشردگی شهری، این مطالعه، با توجه به ادبیات موجود، تلاش کرده است تا طیف گسترده ای از عوامل تعیین کننده محوری را در حوزه تحلیلی خود بگنجاند. با این حال، وجود متغیرهای مشاهده‌ای خاص را خارج از چارچوب تحقیقاتی فعلی خود تأیید می‌کند، که تحقیقات بیشتر در تلاش‌های آینده را ضروری می‌سازد.

علاوه بر این، با توجه به محدودیت‌های مرتبط با روش‌های مورد استفاده برای اندازه‌گیری عوامل تأثیرگذار، دقت تکنیک‌های اندازه‌گیری برای تعیین‌کننده‌های خاص نیاز به افزایش برای اطمینان از نمایش دقیق‌تر دارد. علاوه بر این، دسترسی به داده های تحقیق، چارچوب زمانی این مطالعه را از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰ شکل داده است. با این حال، از آنجایی که متراکم بودن مناطق شهری در مرکز چین همچنان در حال تغییر است، نیاز قانع کننده ای برای دستیابی به داده های به روز شده وجود دارد. تحلیل های جامع تر را در مراحل بعدی این تحقیق تسهیل می کند.

۴٫۲٫ نتیجه گیری

از سال ۲۰۰۶ تا ۲۰۲۰، نتایج زیر از طریق تجزیه و تحلیل عوامل و مکانیسم های محرک، و همچنین ویژگی های تکامل مکانی و زمانی، فشردگی شهری در مرکز چین به دست آمد:

۱٫ مناطق شهری در مرکز چین روند رو به رشدی در فشردگی نشان می‌دهند که با خوشه‌بندی فضایی واضح و حداقل تغییرات در فواصل فشردگی مشخص می‌شود. با این حال، هنوز جا برای بهبود در دستیابی به سطوح بالاتر فشردگی وجود دارد. مسیر مهاجرت مرکز ثقل فشردگی شهری نشان می‌دهد که تفاوت در فشردگی شهری در مرکز چین بیشتر در جهت شمال به جنوب آشکار می‌شود. این تفاوت از یک الگوی انبساط پیروی می کند، به دنبال آن انقباض، و سپس دوباره انبساط.

۲٫ از طریق شناسایی مکانیسم‌های محرک ذاتی و بررسی ویژگی‌های توزیع فضایی عوامل محرک بر فشردگی شهری، نشان داده می‌شود که همه متغیرهای محرک خوشه‌بندی و تنوع در گستره فضایی را نشان می‌دهند. سیاست های دولت و تراکم جمعیت اثرات مثبت و منفی بر توسعه تراکم شهری دارد. از سوی دیگر، استفاده از منابع زمین، توسعه صنعتی با کیفیت بالا، استفاده از انرژی و نوآوری های علمی و فناوری در مجموع اثرات مثبتی دارند. با این حال، شاخص های نیروی محرکه صنعت محور و انرژی محور نیاز به بهبود بیشتری دارند.

۳٫ تجزیه و تحلیل خوشه‌ای، با تمرکز بر عوامل محرک، نشان می‌دهد که استفاده از منابع زمین عامل اصلی کمک به افزایش تراکم در اکثر شهرهای مرکزی چین است. برعکس، تعداد شهرهایی که مصرف انرژی و تمرکز جمعیت در آنها به عنوان نیروی محرک اولیه عمل می‌کنند نسبتاً محدود است. با توجه به توزیع فضایی خوشه‌های رانندگان، استان شانشی عمدتاً توسط سیاست‌های دولت شکل می‌گیرد، در حالی که استان هونان عمدتاً تحت تأثیر استفاده از منابع زمین است. در مقابل، شهرهای دیگر استان‌ها تحت تأثیر طیف متنوعی از رانندگان قرار دارند.

۴٫۳٫ توصیه ها

منطقه اداری چین مرکزی اهمیت استراتژیک قابل توجهی برای رشد چین دارد و اجرای شهرهای فشرده نقش مهمی در شهرنشینی منطقه و ترویج توسعه شهری سازگار با محیط زیست و پایدار دارد. از این رو، افزایش فشردگی مناطق شهری در مرکز چین با اصول توسعه شهری هماهنگ است و تصمیمی ضروری برای برآوردن نیازهای استراتژیک منطقه است. با توجه به یافته های این مطالعه، توصیه های زیر برای توسعه ارائه شده است:

۱٫ ارتقای توسعه شهری فشرده بر اهمیت مداخله محدود دولت و ایجاد اقدامات کنترل جمعیت قابل انطباق تاکید می کند. توسعه شهرهای فشرده تحت تأثیر مداخله دولت است که هم به عنوان یک محدودیت نهادی و هم به عنوان یک انگیزه خارجی عمل می کند. در نتیجه، در طول فرآیند توسعه شهری فشرده، بررسی دقیق انتخاب ابزارهای سیاست دولت و سطح مداخله دولت بسیار مهم است. با اجرای مقررات سیاستی معقول و مناسب، می‌توانیم به طور مؤثر توسعه شهرهای فشرده را هدایت کنیم و تحقق آنها را از طریق یکپارچه‌سازی منابع ذاتی شهر تسهیل کنیم. ترویج توسعه فشرده جمعیت شهری بسیار مهم است، زیرا یکی از عوامل کلیدی در ساخت شهرهای فشرده است. با این وجود، داشتن سطح متوسطی از فشردگی برای یک جمعیت مهم است، زیرا تمرکز بیش از حد یا پراکندگی پراکنده جمعیت برای حفظ عملکرد مؤثر مناطق شهری کافی نیست. برای دستیابی به توسعه یک شهر فشرده، اتخاذ یک سیاست جمعیتی که به طور موثر اشتغال و زندگی شهری مردم را سازماندهی کند، ضروری است. این تضمین می کند که منابع انسانی کافی برای رشد شهر فشرده وجود دارد.

۲٫ ارتقای توسعه شهری فشرده همچنین مستلزم ارتقای ساختار حکومت شهری و پرورش تهاجمی توسعه صنعتی و نوآوری های علمی و فناوری است. نوسازی حاکمیت شهری با هدف دستیابی به یک شهر فشرده هدایت می شود. برای تسهیل اجرای حکمروایی فضایی در شهرهای فشرده، ترویج فعال نوسازی سیستم حکمروایی شهری و قابلیت های آن بسیار مهم است. به طور همزمان، تسهیل پیشرفت تحول صنعتی و ارتقاء، ارتقای پیشرفت اتصال صنعتی و ایجاد انگیزه اقتصادی برای رشد متراکم شهر و در عین حال تلاش برای تحقق بعد اکولوژیکی شهر فشرده از طریق پایبندی به سبز و کم ضروری است. – پیش نیازهای کربن تا حد زیادی امکان پذیر است. علاوه بر این، نوآوری های علمی و فناوری می تواند کمک های فنی را برای اجرای شهرهای فشرده ارائه دهد و در نتیجه پیشرفت اقتصادی و اجتماعی همزمان را تقویت کند. به طور خاص، شهرهای مرکزی چین که سطح محدودی از نوآوری های علمی و فناوری دارند، می توانند تحقیق و توسعه علمی و فناوری متمرکز انجام دهند. این امر آنها را قادر می سازد تا با استفاده از توانمندی های علمی و فناوری به حکمرانی شهری کارآمد دست یابند.

۳٫ دامنه راهبردهای شهری فشرده باید برای افزایش بهره وری انرژی و بهره برداری از زمین گسترش یابد. مفهوم فشردگی در ارتباط با شهرها یک تعریف پویا است که با محیط کلی منطبق می شود. بنابراین، ابعاد عملی شهرهای فشرده نیز باید گسترش یابد تا با نیازهای توسعه در حال تحول هماهنگ شود. به طور خاص، این تحقیق نشان می دهد که استفاده از انرژی تأثیر قابل توجهی بر توسعه شهرهای فشرده دارد. بنابراین، توجه به فشردگی انرژی نه تنها در اندازه‌گیری تحقیقاتی شهرهای فشرده، بلکه در جنبه عملی فشردگی انرژی شهری نیز ضروری است. این به افزایش بهره وری در مصرف انرژی کمک می کند. منابع زمین برای دستیابی به تراکم کاربری زمین ضروری است، زیرا آنها به عنوان پایه ای برای توسعه شهری عمل می کنند. بنابراین، همسویی نزدیک با مفهوم شهر کوچک و افزایش بهره برداری از زمین برای مهار گسترش نامحدود شهری ضروری است.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , علوم شهری | متن کامل رایگان
,۲۰۲۴-۰۴-۲۴ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2413-8851/8/2/40

برچسب ها
, , , ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.