بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Wednesday, 26 June , 2024
امروز : چهارشنبه, ۶ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 5371
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 05 مارس 2024 - 3:30 | 18 بازدید | ارسال توسط :

علوم شهری | متن کامل رایگان

۱٫ معرفی زاغه ها یکی از ویژگی های تکرارشونده شهرنشینی هستند [۱] و «نماینده یکی از ماندگارترین چهره های فقر، نابرابری، محرومیت و محرومیت» [۲]. در حالی که تجلی آنها تقریباً مترادف با جنوب جهانی است، مسکن نامرغوب به طور کامل به این منطقه جهان محدود نمی شود. زاغه ها واقعیت های پیچیده ای هستند […]

علوم شهری |  متن کامل رایگان


۱٫ معرفی

زاغه ها یکی از ویژگی های تکرارشونده شهرنشینی هستند [۱] و «نماینده یکی از ماندگارترین چهره های فقر، نابرابری، محرومیت و محرومیت» [۲]. در حالی که تجلی آنها تقریباً مترادف با جنوب جهانی است، مسکن نامرغوب به طور کامل به این منطقه جهان محدود نمی شود. زاغه ها واقعیت های پیچیده ای هستند و در سرتاسر جهان به طور قابل توجهی با هم تفاوت دارند. در نتیجه، ایده‌های مربوط به زاغه‌ها گسترده و مختص به بافت هستند و بسیاری از درک محلی از زاغه‌ها وجود دارد. [۳]. در حالی که واژه زاغه تا کنون در گفتمان توسعه بین المللی به قدری جا افتاده است که جایگزینی با آن چالش برانگیز – اگر نگوییم غیرممکن – است، نویسندگان به خوبی از قدرت زبان آگاه هستند و این واژه برای توجیه بدترین اقدامات علیه آن به کار گرفته شده است. ساکنان آن (شهرها را «عاری از زاغه‌نشین» می‌کند) [۴].
UN-Habitat یک نهاد بین المللی است که داده های مربوط به محله های فقیر نشین را جمع آوری می کند. اکثر کشورها به طور منظم تعداد محله های فقیر نشین خود را گزارش می کنند که بر اساس ترکیبی از منابع مختلف از جمله سرشماری ها و بررسی ها محاسبه می شود. بر اساس داده های موجود، تخمین زده می شود که بیش از یک میلیارد زاغه نشین در جهان وجود دارد که ناشی از افزایش نسبتاً پایدار در دهه های اخیر از ۷۲۳ میلیون در سال ۱۹۹۰ به ۸۱۷ میلیون در سال ۲۰۰۰ به ۹۲۸ میلیون در سال ۲۰۱۴ است. تا حدی به دلیل تعهد فراملی به اهداف توسعه هزاره (MDG)، کمتر از سرعت شهرنشینی است. در نتیجه، سهم نسبی زاغه‌ها از ۴۶ درصد در سال ۱۹۹۰ به ۲۳ درصد در سال ۲۰۱۴ کاهش یافت. [۵].
تا به امروز هیچ تعریف جهانی ارائه نشده و مورد توافق قرار گرفته است. UN-Habitat و چارچوب آن از محرومیت‌های خانوار، یک تعریف کاری کاملاً پذیرفته شده ارائه شده است. تعریف UN-Habitat بین پنج بعد متمایز می شود: وضعیت مسکونی ناامن، کیفیت ساختاری ضعیف مسکن، ناکافی بودن منطقه زندگی، دسترسی ناکافی به آب سالم و دسترسی ناکافی به زیرساخت های بهداشتی. [۶]. تعریف UN-Habitat در صورتی که خانوار فاقد یکی از پنج بعد باشد، خانوار را یک خانوار زاغه نشین می داند. [۷].

اما این اعداد چه چیزی را نشان می دهند و چقدر می توانند برای تجزیه و تحلیل مسئله مفید باشند؟ به عنوان مثال، آیا چشم‌انداز داده‌های کنونی به ما اجازه می‌دهد تا محرومیت‌های مسکن در سرتاسر جهان را به حداکثر میزان خود در نظر بگیریم؟

در حالی که ابعاد فوق زاغه ها را تعریف می کند، محرومیت از مسکن به فضای ناکافی، سازه های غیردائم و کمبود آب، سرویس بهداشتی و بهداشت محدود نمی شود. [۸,۹]. کمبود امکانات بهداشتی می تواند امید به زندگی را کاهش دهد. گزینه های حمل و نقل غیرقابل دسترس یا غیرقابل دسترس دسترسی به فرصت های اقتصادی را سرکوب می کند [۳,۹]. فضاهای عمومی باز و امکانات اجتماعی نیز در سکونتگاه های زاغه نشین کمیاب هستند. چنین مناطقی ممکن است در معرض آلودگی هوا و آلودگی آب و خاک و مستعد خطرات متعدد باشند.
با توجه به محدودیت جمع آوری داده های فعلی، چندین طرح با هدف ارائه داده های بین المللی جامع تر در مورد محله های فقیر نشین است. سیستم نقشه برداری یکپارچه مناطق محروم «زاغه» (IDEAMAPS) [9,10] یکی از امیدوارکننده‌ترین طرح‌ها با چشم‌انداز بلندمدت برای دستیابی به ۲۰۰ شهر موردی است [۴]. محرومیت‌های متعدد زاغه‌ها را با ترکیب روش‌های مختلف جمع‌آوری داده‌ها (سرشماری‌ها، بررسی‌ها، نقشه‌برداری مبتنی بر میدان، تفسیر تصویر انسانی و طبقه‌بندی تصویر ماشینی) ارزیابی می‌کند تا تصویر جامع‌تری از واقعیت‌های زاغه‌ها ارائه کند. تحقیقات مطالعه موردی وقت شناس، شکاف گسترده ای را بین مناطق محروم و محله های فقیر نشین به رسمیت شناخته شده نشان داده است [۱۱]. ارتقاء این چارچوب به طور بالقوه می تواند بسیاری از کاستی های شناسایی شده در جمع آوری داده های فعلی را برطرف کند [۹]. با این حال، داده ها تنها در چند سال آینده در دسترس خواهند بود و به احتمال زیاد تنها بر توافق فراملی که به دنبال اهداف توسعه پایدار (SDG) است، تأثیر خواهند گذاشت.
تحقیق ما برداشت متفاوتی را پیشنهاد می‌کند و بر ایجاد بینش‌های اضافی درباره پویایی محله‌های فقیر نشین در سراسر جهان بر اساس داده‌های از قبل در دسترس تمرکز دارد. در حالی که زیستگاه سازمان ملل زاغه‌ها را با محرومیت‌های مسکن برابر می‌داند، بررسی‌های خانوارها و نقشه‌برداری از جامعه اطلاعات کیفی را جمع‌آوری می‌کند تا درک دقیق‌تری از زیر استاندارد بودن ایجاد کند که ممکن است با تعریف کاری UN-Habitat یا درک محلی‌تر از آنچه شامل محرومیت است، به دست آید. برای واحدهای مسکونی و/یا محله ها. نقشه برداری زاغه بر اساس رصد زمین بر ویژگی های ساخته شده تمرکز دارد. محله های فقیر نشین عمدتاً با شکل نامنظم و تراکم زیادشان مشخص می شوند (برای بحث دقیق تر، رجوع کنید به بخش ۲) در مقایسه با سایر نقاط شهر. در حالی که روش‌های تعریف و شناسایی زاغه‌ها متفاوت است، اما اگر مفهوم بازتر زاغه‌ها را به کار ببریم که به عنوان مناطق محروم (محله) بزرگ‌تر شناخته می‌شوند، نتایج سازگار باقی می‌مانند.

سهم این مقاله در شکاف ادبیات موجود، درک متفاوت تری از مکان های زاغه نشین در داخل و اطراف مناطق شهری است. این مقاله اولین گزارشی از محل زاغه‌ها و چگونگی رشد آنها در شهرها ارائه می‌کند. در نهایت، این تجزیه و تحلیل بخشی از یک کار در حال پیشرفت است که باید چندین اهرم را برای بهبود عمق منابع داده در دسترس فعال کند.

ساختار باقی مانده مقاله به شرح زیر است. که در بخش ۲مواد و روش‌ها با بحث در مورد منابع داده‌های مختلف و نقاط قوت و محدودیت‌های آن‌ها، از نقشه‌های UN-Habitat و جامعه گرفته تا نقشه‌های زاغه‌نشینی مبتنی بر رصد زمین و اطلس غیررسمی، مشخص می‌شوند. که در بخش ۳رویکرد ما که این منابع مختلف را ترکیب کرده و آنها را با یک چارچوب فضایی برگرفته از لایه شهرهای جهانی و لایه سکونت انسانی جهانی ترکیب می‌کند، تشریح شده است. نتایج در ارائه شده است بخش ۴ و شامل سهم نسبی محله های فقیر نشین در شهرداری، منطقه شهری و مناطق فراتر از آن می شود. این بینش برای محاسبه نیاز زمین برای محله های فقیر نشین در چارچوب زمانی SDG، ارائه شده در استفاده می شود بخش ۵. پس از پرداختن به ارتباط و محدودیت های تحقیق، بخش ۶ به یک نتیجه گیری اختصاص داده شده است.

۲٫ مواد و روشها

۲٫۱٫ چالش زاغه ها و نیاز به داده ها

چندین روند بر تقاضای جهانی برای داده‌های مربوط به زاغه‌ها تأکید می‌کند. محله های فقیر نشین در شهرهای جنوب جهانی متمرکز شده اند. در حال حاضر حدود ۹۸ درصد از کل محله های فقیر نشین در این منطقه یافت می شود [۱۲]. ۹۰ درصد از کل افرادی که در ۳۰ سال آینده اضافه می شوند، ساکنان شهرهای آفریقایی یا آسیایی خواهند بود [۲]. این دو منطقه جهان نیز بیشتر از همه زاغه نشینان در جهان متمرکز هستند. در حالی که از هر سه زاغه نشین دو نفر در آسیا زندگی می کنند، آفریقا بیشترین تمرکز زاغه نشینان (به عنوان سهمی از کل جمعیت شهری) را در خود جای داده است. در جنوب صحرای آفریقا، جمعیت زاغه نشین ۵۶٫۲ درصد از کل ساکنان شهری را تشکیل می دهد، در حالی که بقیه مناطق جنوبی جهان بین ۲۰٫۹ تا ۳۱٫۲ درصد است. زاغه ها بیش از نیمی از جمعیت شهری بیش از ۴۰ کشور را تشکیل می دهند. شش کشور (همه در جنوب صحرای آفریقا) بیش از ۸۰ درصد از جمعیت شهری خود را در زاغه ها زندگی می کنند. [۶]. در نتیجه، پرداختن به چالش‌های عمده توسعه شهری در مقیاس جهانی اساساً مستلزم پاسخ به سؤال زاغه‌ها و شهرنشینی غیررسمی است.
داده‌های موجود نیز حاکی از بدتر شدن وضعیت است – حتی بدون در نظر گرفتن تأثیر همه‌گیری COVID-19. جدیدترین تعداد جمعیت زاغه نشین ها مربوط به سال ۲۰۱۸ است و از سال ۲۰۱۴ به صورت مطلق (از ۹۲۸ به ۱۰۳۴ میلیون) و افزایش نسبی (از ۲۳٪ به ۲۴٪) را نشان می دهد. [۴]. تاثیر همه گیری جهانی و بهبود آن هنوز باید به طور کامل آشکار شود. با این حال، شواهد نشان می دهد که فقرای شهری و زاغه نشینان به طور نامتناسبی از همه گیری جهانی و پیامدهای اقتصادی آن آسیب دیده اند. [۱۳,۱۴]. تخمین زده می شود که در مقایسه با سال ۲۰۱۸، نیم میلیارد نفر دیگر ممکن است در فقر بیفتند [۱۵]، که باید فشار قابل توجهی برای شهرنشینی غیررسمی و تشکیل محله های فقیر نشین ایجاد کند.

این سوال پیش می آید که این گونه زاغه ها از کجا تشکیل می شوند. به طور کلی، هیچ داده مکانی منسجمی در مورد مکان زاغه ها در دسترس نیست. SDG 11.1.1 (“نسبت جمعیت شهری ساکن در محله های فقیر نشین، سکونتگاه های غیررسمی یا مسکن نامناسب”) یک شاخص سطح یک است، به این معنی که این شاخص با یک روش تثبیت شده به خوبی تعریف شده است و داده ها به طور مرتب توسط حداقل ۵۰٪ از افراد گزارش می شود. کشورهایی که شاخص مربوطه است.

این داده‌های گزارش‌شده به شکل مجموع‌های ملی با سطح بالایی از عدم قطعیت هستند. داده های UN-Habitat [5] داده های مکانی را برای کشورها یا شهرها ارائه نکنید. علاوه بر تلاش‌های دولت‌های ملی، بازیگران محلی (مثلاً سازمان‌های غیر دولتی یا دولت‌های محلی) نظرسنجی‌های خانوار را در بسیاری از شهرها انجام می‌دهند. این بررسی ها اغلب بر اساس نمونه هایی است که درصد کمی از زاغه ها را پوشش می دهند و حتی ممکن است مناطق زاغه نشینی را که به طور رسمی به رسمیت شناخته نشده اند، حذف کنند.

چشم انداز داده های فعلی در مورد محله های فقیر نشین محدود است و فقط به درک انتزاعی از رخدادهای زاغه نشینی در جهان اجازه می دهد، بدون در نظر گرفتن محل قرارگیری جمعیت در یک کشور یا شهر معین. تحقیقات ما با این سوال شروع شد که چه بینش هایی را می توان با ترکیب داده های موجود در حال حاضر در مورد محله های فقیر نشین به دست آورد. در زیرفصل زیر مهمترین منابع داده را بیان می کنیم.

۲٫۲٫ منابع داده در زاغه ها

۲٫۲٫۱٫ الف- زیستگاه

اولین منبع داده برای جمعیت زاغه نشین در UN-Habitat باقی مانده است. این سازمان بین‌المللی داده‌هایی را برای کشورهای گزارش‌دهنده در قالب کل جمعیت زاغه‌نشین و سهم جمعیت زاغه‌نشین (از کل جمعیت شهری) منتشر می‌کند. در حالی که داده‌ها در مقیاس ملی منبع ارزشمندی برای اطلاع‌رسانی به سیاست‌های شهری و تعیین دستور کار در چارچوب اهداف توسعه هزاره (MDG) و اهداف توسعه پایدار هستند، اما محدودیت‌هایی وجود دارد. اول، داده های UN-Habitat برای گزارش اطلاعات به دولت های ملی متکی است. در حالی که تعداد ایالت های گزارش دهنده به طور قابل توجهی افزایش یافته است، در حال حاضر تنها ۱۲۵ رقم ملی در دسترس است. علاوه بر این، محرومیت مسکن ناشی از ناامنی تصدی (یکی از پنج محرومیت مسکن) به سختی در شیوه های سرشماری و پیمایش پوشش داده می شود و از بررسی خارج می شود.

داده های ملی گزارش شده نیز بر تخمین ها تکیه دارند نه بر شمارش واقعی. UN-Habitat برآوردهای زاغه‌نشینی را از نظرسنجی‌های خانوارها، مانند بررسی‌های جمعیتی و سلامت، بررسی‌های خوشه‌ای چند شاخصه، یا طرح‌های نظرسنجی ملی، محاسبه می‌کند. مطالعات اخیر نشان داده است که منابع فعلی مورد استفاده برای تعیین کمیت زاغه‌ها از نظر ساختاری جمعیت زاغه‌نشینی را دست‌کم می‌گیرند، زیرا اندازه‌های نمونه اغلب بر اساس داده‌های سرشماری منسوخ شده است و جمع‌آوری داده‌های کنونی معمولاً برای جمع‌آوری داده‌های فعلی دشوار است. [۱۱]. نگرانی دیگر در رابطه با فرمت داده های موجود است. UN-Habitat با وجود جمع‌آوری داده‌هایی که عمدتاً در سطح خانوار جمع‌آوری می‌شود، تعداد زاغه‌ها را برای کل جمعیت منتشر می‌کند. علاوه بر بینش جمعیت شناختی، تقریباً هیچ امکانی برای تجزیه و تحلیل بیشتر داده ها وجود ندارد. هیچ داده مکانی یا جزئی خانوار در دسترس نیست.

در سطح شهر، هیچ نمای کلی جامعی از جمعیت زاغه نشین در دسترس نیست. UN-Habitat شاخص رفاه شهر (CPI) را برای رسیدگی به فقدان نسبی داده های شهری آغاز کرد. CPI فعلی ۳۳۳ شهر از ۴۹ کشور را پوشش می دهد، عمدتاً در شهرهای اولیه و به استثنای بسیاری از کشورهای کم درآمد، اما هر شهر همه شاخص ها را گزارش نمی کند. اطلاعات مربوط به جمعیت محله های فقیر نشین برای ۲۸۳ شهر در ۴۶ کشور در دسترس است. از طرف دیگر، نظرسنجی‌های جمعیتی و سلامت، نظرسنجی‌های خانوار را قابل دسترس‌تر کرده است، زیرا پورتال داده جدید امکان محاسبه خانوارهای زاغه‌نشین در سطح شهر را برای یک جغرافیای از پیش تعریف‌شده فراهم می‌کند. این گردش کار زمان بر است و در تنظیم دقیق رویکرد ما در آینده مورد توجه قرار خواهد گرفت.

۲٫۲٫۲٫ بررسی‌های خانگی و نقشه‌های جامعه زاغه‌نشین

بررسی‌های خانگی و نقشه‌برداری از جامعه از خلاء اطلاعاتی و ضرورت آشکار ساختن نیازهای جوامع به وجود آمده است. از آنجایی که سازمان‌های دولتی در تهیه نقشه‌برداری از شرایط زندگی سکونتگاه‌های غیررسمی کوتاهی می‌کنند یا از ترسیم نقشه‌برداری از شرایط زندگی سکونتگاه‌های غیررسمی کوتاهی می‌کنند، مؤثرترین راه برای جمع‌آوری داده‌های قابل اعتماد، خودنگاشت جوامع است. [۱۶,۱۷]. این نقشه برداری اطلاعات دقیقی از شرایط زندگی تولید می کند. خود جامعه از یک توانمندسازی سود می برد که از فرآیند شناسایی خود و همچنین داده های نقشه برداری ناشی می شود. با این حال، نقشه های جامعه اغلب به طور تصادفی در یک محله یا در موارد معدودی در مقیاس یک شهر، بدون هماهنگی در بین مناطق و جوامع ظاهر می شوند. از آنجایی که بیشتر نقشه ها نیازهای محلی را منعکس می کنند، تعمیم نقشه برداری جامعه محدود است.
روش دیگر نقشه برداری، انتخاب تک موردی است. اینها نقشه هایی هستند که توسط دانش پژوهان، سازمان های غیردولتی و/یا شهرداری ها با تمرکز بر شهر یا محله ایجاد شده اند. [۱۸,۱۹]. در حالی که این تمرین‌ها ممکن است اطلاعات بسیار دقیقی را ارائه دهند، انتخاب تک موردی مشکل سنتی تعمیم یافته‌های ذاتی روش‌شناسی مطالعه موردی را دارد. روش های اندازه گیری از شهری به شهر دیگر به طور قابل ملاحظه ای متفاوت است. حتی در یک شهر واحد، تعاریف سکونتگاه های غیررسمی ممکن است بسته به سال اندازه گیری متفاوت باشد [۲۰]. چالش اصلی نقشه برداری مبتنی بر جامعه، ارتقاء مقیاس آنها است. مشخصات سکونتگاه های غیررسمی در مقیاس وسیع تری توسط Slum Dwellers International انجام شده است (کمپین شهر خود را بشناس ۱۸ کشور را پوشش می دهد). به منظور محافظت از ساکنان، این داده ها در سطح کل قابل دسترسی نیستند. علاوه بر این، پروفایل ها هنوز از نظر جغرافیایی محدود به چند کشور در آفریقا و آسیا هستند.

۲٫۲٫۳٫ نقشه برداری مبتنی بر EO

در دهه گذشته، طرح‌های تحقیقاتی و نقشه‌برداری مختلف داده‌های فضایی محله‌های فقیرنشین را با استفاده از تکنیک‌های نقشه‌برداری متعدد، از ترسیم دستی تصاویر ماهواره‌ای با وضوح بسیار بالا تا مدل‌های مبتنی بر هوش مصنوعی (AI) تولید کرده‌اند. [۲۱,۲۲,۲۳,۲۴]. با این حال، بیشتر این نقشه ها به عنوان داده های معمولی تولید نمی شوند. به طور معمول، چنین داده هایی فقط برای یک بار ایجاد می شوند و به روز نمی شوند. علاوه بر این، نقشه‌برداران برای اعتبارسنجی داده‌های خود با جوامع محلی زاغه‌نشین تعامل (به خوبی) ندارند. [۲۴]. اطلاعات جمع آوری شده به راحتی قابل دسترسی نیست زیرا اغلب در مخازن تحقیقاتی مختلف پراکنده است. در دسترس قرار دادن چنین نقشه هایی به صورت عمومی شامل عدم قطعیت است و همچنین خطرات اخلاقی بالایی دارد. نقشه های تفصیلی محله های فقیر نشین نشان دهنده انبوهی از اطلاعات است که مقامات می توانند از آنها برای هماهنگ کردن اقدامات خصمانه علیه جوامع سوء استفاده کنند.
داده‌های رصد زمین (EO) (به عنوان مثال، تصاویر ماهواره‌ای با وضوح بسیار بالا) و پیشرفت در روش‌های هوش مصنوعی نیز به ما امکان می‌دهد مناطق زاغه‌نشین را بومی‌سازی و مشخص کنیم. محله‌های فقیرنشین را می‌توان با شناسایی ویژگی‌های مورفولوژیکی خاص آن‌ها از مناطق شهری برنامه‌ریزی‌شده در تصاویر ماهواره‌ای متمایز کرد، به‌عنوان مثال، اندازه‌های کوچک ساختمان، تراکم بالا، و الگوهای ساختمانی نامنظم.شکل ۱ و شکل ۲). چالش‌های اصلی برای تولید نقشه‌های زاغه‌نشینی مبتنی بر EO در مقیاس بزرگ‌تر به تنوع چنین مناطقی در سراسر جغرافیایی (مناطق، کشورها، حتی شهرها) مربوط می‌شود. پایگاه داده مرکز شهری بیش از ۱۳۰۰۰ مرکز شهری با جمعیت بیش از ۵۰۰۰۰ نفر را فهرست کرده است. [۲۵]. یکی از چالش‌های اصلی نقشه‌برداری مبتنی بر EO، به‌دست آوردن نمونه‌های آموزشی و تأیید اعتبار است که این محدوده گسترده از واقعیت‌های زاغه‌نشین را پوشش می‌دهد. چالش دیگر ناشی از پویایی زمانی بالا در مناطق زاغه‌نشینی است که برای گرفتن عکس نیاز به به‌روزرسانی‌های مکرر دارند. ذینفعان محلی در شهرهایی که به سرعت در حال رشد هستند نیاز به نقشه های به روز شده سالانه دارند [۲۶]. همانطور که اکثر محققان با داده های تجاری و با وضوح بسیار بالا کار می کنند (هزینه داده های بالا تا ۲۰ یورو در هر کیلومتر است.۲، دانه بندی زمانی بالا اغلب از نظر مالی امکان پذیر نیست. در حالی که تغییر به تصاویر ماهواره‌ای با دسترسی آزاد (مثلاً تصاویر سنتینل) این مشکل را دور می‌زند، این تصاویر وضوح فضایی پایین‌تری دارند (حداکثر ۱۰ متر) و تشخیص زاغه‌های کوچک را غیرممکن می‌کنند.
مزیت اصلی نقشه EO انعطاف پذیری آن از نظر وسعت نقشه برداری آن است (تا زمانی که داده ها در دسترس و در دسترس هستند). نگاه به فراتر از مرزهای شهرداری امکان تولید نقشه‌های زاغه‌نشینی را برای کلان‌شهرها و/یا ساخت‌وسازهای مستمر فراهم می‌کند، که ممکن است به روشن کردن پویایی زاغه‌ها در مناطق حاشیه‌شهری و حاشیه‌شهری کمک کند. در سال‌های اخیر، چندین طرح تحقیقاتی، نقشه‌های محله‌های فقیر نشین آموزش‌دیده و معتبر خود را در دسترس عموم قرار داده‌اند [۲۷]. افزایش دسترسی به چنین اطلاعاتی به ما اجازه داد تا تعدادی از این نقشه های EO را بدست آوریم [۲۸].

۲٫۲٫۴٫ اطلس غیررسمی

اطلس غیررسمی (AoI) یک ابتکار اخیر است که هدف آن نقشه برداری از محله های فقیر نشین / سکونتگاه های غیررسمی در سراسر جهان است. AoI از مرزهای سکونتگاه ها در مقیاس همسایگی که توسط محققان یا مؤسسات مربوطه تأیید شده است استفاده می کند. هر سکونتگاه در موقعیت جغرافیایی قرار می گیرد و مرزهای آن از تصاویر ماهواره ای با وضوح بالا بازیابی می شود. مرزها برای دو لحظه در زمان تعیین می شوند: نزدیکترین لحظه موجود و یکی ۱۵ تا ۲۰ سال پیش. [۲۹]. تاکنون ۴۵۵ منطقه نقشه برداری شده است که در ۱۰۲ کشور و ۱۸۸ شهر توزیع شده است. کل مجموعه داده برای عموم در دسترس است. AoI یک پایگاه داده خوب برای مقایسه مناطق و کشورها نشان می دهد. مقایسه در طول زمان به دلیل استفاده از روش یکسان برای همه شهرک‌ها باز می‌شود. محدودیت AoI این است که پوشش کافی برای همه شهرهای جهان فراهم نمی کند. بینش بیشتر به دلیل ظرفیت محدود آن برای اتصال به زاغه‌های سراسر شهر و ملی کاهش می‌یابد.

همه مجموعه داده های توصیف شده در محله های فقیر نشین دارای نقاط قوت و محدودیت های خود هستند. علاوه بر این، هر مجموعه داده تنها یک نمای تکه تکه از وقوع زاغه ها و رشد فضایی و جمعیتی آنها ارائه می دهد. با این حال، می توان با ترکیب منابع ذکر شده در بالا، برآوردهای علمی در مورد چنین موضوعاتی ارائه داد.

۳٫ روش

هدف اصلی این مطالعه اتصال مجموعه داده‌های مختلف موجود برای ایجاد بینش فضایی جدید در زاغه‌ها است. این بینش‌ها می‌توانند بحث کنونی را بر اساس برآوردهای جهانی بسیار نامشخص (به عنوان مثال، برای گزارش‌دهی شاخص SDG 11.1.1 مورد استفاده قرار دهند) غنی‌تر کنند. هنگام ترکیب اطلاعات از چندین شهر، ایجاد یک چارچوب مرجع مشترک ضروری است. این چارچوب با تعریف استاندارد شهرها/مناطق شهری شروع می شود. آنچه به عنوان شهر در نظر گرفته می شود بین کشورها به طور قابل توجهی متفاوت است، زیرا تعاریف ملی ممکن است از ۲۰۰ تا ۳۰۰ نفر در برخی از کشورهای اسکاندیناوی تا ۵۰۰۰۰ تا ۱۰۰۰۰۰ ساکن در برخی از کشورهای آسیایی متغیر باشد. امکان دوم و مکمل برای ایجاد یک چارچوب تحلیلی مشترک در مرزهای اداری شهرها نهفته است. برای هر دو، ما از پایگاه های داده جهانی برای استخراج اطلاعات مکانی برای هر شهر مورد مطالعه استفاده کردیم.

۳٫۱٫ پایگاه داده های جهانی شهرها

پایگاه داده مناطق اداری جهانی [۳۰] لایه های اداری همه کشورها از جمله شهرداری ها را شامل می شود. با این حال، تصمیم گیری در مورد سطحی که با وسعت شهرداری مطابقت دارد بین کشورها متفاوت است و به دانش محلی نیاز دارد. بنابراین، ما از لایه شهرهای جهانی سازگار (WCL) استفاده کردیم، ترسیم وسعت شهر که به خوبی با وسعت شهری مطابقت دارد. این لایه شامل مکان و همچنین برآورد جمعیت ۳۵۹۸ شهر در جهان است.
ما از WCL برای شناسایی شهرداری اصلی مرتبط با منطقه شهری یک نقشه محله فقیر نشین استفاده کردیم. با این حال، محدودیت هایی وجود دارد. اول، چنین پایگاه داده جهانی شهرها ممکن است با محدودیت های شهری تعریف شده محلی متفاوت باشد. دوم، گستره شهری اداری می تواند تنها کسری از وسعت شهری واقعی را نشان دهد (به بعد در این مقاله مراجعه کنید)، و ادبیات بر اهمیت حومه/مناطق حومه شهری برای رشد زاغه ها تاکید می کند. [۳۱]. بنابراین، ما نیاز به افزودن یک لایه دیگر برای ترسیم مرزهای شهرها از نظر مناطق ساخته شده پیوسته داشتیم. ما از پایگاه داده مرکز شهری لایه سکونت انسانی جهانی (GHSL) استفاده کردیم، که مشکل تفاوت‌های محلی، تعاریف و شیوه‌های پردازش داده را از بین می‌برد.

۳٫۲٫ لایه جهانی سکونتگاه های انسانی

لایه سکونت انسانی جهانی (GHSL) یک ترسیم جهانی ثابت از مناطق ساخته شده را ارائه می دهد. این لایه، همراه با یک مدل جمعیت جهانی (GHS-POP، که از داده‌های CIESIN GPWv4، یک پایگاه داده سرشماری جهانی برای واحدهای اداری بزرگ استفاده می‌کند)، یک ترسیم جهانی از مراکز شهری را ارائه می‌کند. [۱۷].
پایگاه داده مرکز شهری شامل تمام مراکز شهری حداقل ۵۰۰۰۰ نفر با ترسیم ثابت با استفاده از لایه اسکان جهانی انسان (GHSL) توسط کمیسیون اروپا، مرکز تحقیقات مشترک است. [۳۲]. GHSL یک مجموعه داده ساخته شده جهانی و چند زمانی (GHS-BUILT) بر اساس سری زمانی Landsat فراهم می کند. GHS-BUILT برای چهار لحظه در زمان با استفاده از سری زمانی Landsat در دسترس عموم است: ۱۹۷۵، ۱۹۹۰، ۲۰۰۰، و ۲۰۱۴/۱۵٫ بالاترین وضوح فضایی موجود ۳۰ متر است. لایه GHS-POP [33] GHS-BUILT را با داده های جمعیت CIESIN GPWv4.10 ترکیب می کند.

نتیجه یک مدل جمعیت شبکه‌ای در ۲۵۰ متر و وضوح ۱ کیلومتر است. مراکز شهری به عنوان مناطق ساخته شده متصل در یک شبکه جهانی یکنواخت ۱ کیلومتری (که شامل فضاهای باز داخلی نیز می شود) تعریف می شوند و با در نظر گرفتن جمعیت و تراکم ساخته شده، مجاورت و آستانه تعداد جمعیت ایجاد می شوند.

مرکز شهری به طور کلی کوچکتر از منطقه شهری است، زیرا منطقه دوم نیز اشکال کمتر متراکم حومه‌ای و نیمه روستایی را به خود اختصاص می‌دهد. مجموعه داده GHS Settlement Mode (GHS-SMOD) نشان می دهد که مراکز شهری در سطح جهان یک سوم مناطق ساخته شده شهری را نشان می دهند.شکل ۳). این رقم در مناطق مختلف جهان متفاوت است و آسیای شرقی و اقیانوس آرام و اروپا و آسیای مرکزی کمترین نسبت را دارند (حدود ¼). تراکم جمعیت طبقه بندی شده (و سایر داده های تفکیک مکانی) فقط برای مراکز شهری در دسترس است.

۳٫۳٫ نقشه‌های سکونتگاهی/زاغه‌نشینی غیررسمی با ارجاع جغرافیایی

پایگاه های داده جهانی WCL و GHSL به ما کمک می کند تا یک چارچوب مرجع مشترک ایجاد کنیم. نقشه های زاغه نشینی در سطح شهر هسته اصلی تحلیل ما را تشکیل می دهند. با توجه به بینش پزشکان، چنین نقشه‌هایی در چند سال گذشته به طور قابل توجهی از نظر تعداد و کیفیت افزایش یافته‌اند. با این حال، دسترسی به آنها همچنان یک چالش بزرگ است. نقشه ها در سراسر جهان در آژانس های اجرایی و/یا پیمانکار مربوطه پراکنده شده اند. با توجه به سطح جزئیات، این نقشه ها نیز بسیار حساس هستند و قدرت سیاسی زیادی دارند.

از ژانویه تا مارس ۲۰۲۲، نویسندگان این مطالعه شبکه حرفه‌ای خود و به اصطلاح Community of Practice on Slum Upgrade را فعال کردند تا نقشه‌های زاغه‌ای را تا حد امکان شناسایی کنند.شکل ۴). فرآیند انتخاب در دسترس بودن شکل فایل‌های شهرک، مقیاس در دسترس بودن داده‌ها (حداقل در سطح شهرداری)، تاریخ جمع‌آوری داده‌ها (اولویت به نقشه‌های اخیر داده شد) و موقعیت جغرافیایی (هدف پوشش تمام دنیا بود). مناطق).
در مجموع، ۳۰ نقشه از این قبیل در سطح جزئیات مورد نیاز به دست آمد. نمونه تمام مناطق جهان را پوشش می دهد: ۱۳ شهر در آمریکای لاتین و دریای کارائیب (LAC)، ۲ شهر در خاورمیانه و شمال آفریقا (MENA)، ۵ شهر در جنوب صحرای آفریقا (SSA)، ۷ شهر در جنوب آسیا (SA) ، و ۳ در شرق آسیا و اقیانوسیه (EAP). از ۳۰ مورد، ۲۳ مورد از کشورهای مختلف، ۱۹ مورد پایتخت و ۲۶ مورد شهرهای بزرگ (با بیش از ۱,۰۰۰,۰۰۰ سکنه) هستند. برای اطلاعات دقیق تر، نگاه کنید میز ۱.
گردش کار این مطالعه از منطق ذکر شده در آن پیروی کرد شکل ۵. نقشه های زاغه به دست آمده با ایجاد یک همپوشانی با WCL (مناطق شهری) و همچنین GHS-BUILT (مناطق مرکز شهری) به مناطق مختلف تفکیک شدند. منطقه فراتر با گسترش سه برابر مرز شهرداری ایجاد شد. نرم افزار مورد استفاده امکان صادرات اندازه ها را برای مناطق شهری و همچنین مناطق زاغه نشین فراهم می کند.

۴٫ نتایج

راه‌های مختلف نقشه‌برداری زاغه‌ها و سکونتگاه‌های غیررسمی در این مقاله بیان شد بخش ۲. نتایج حاصل از بررسی ها، شمارش ها، نقشه برداری بر اساس سرشماری، و مشاهده زمین [۴] نمی توان مستقیماً مقایسه کرد زیرا مرزها متفاوت است. رویکردهای مبتنی بر EO بر کل مناطق شهری تمرکز دارند، در حالی که سایر ابزارهای جمع‌آوری داده‌ها عمدتاً در مرز شهرداری متوقف می‌شوند. بسته به اینکه چه کسی آژانس اجرا کننده است، نقشه ها نیز می توانند متفاوت باشند. با این حال، این اختلافات اساساً در سطح داده‌های محله و جمعیت است و کمتر به چگونگی ایجاد مرزهای سکونتگاهی مربوط می‌شود.

برای مقایسه نقشه‌های مختلف، مناطق زاغه‌نشین نقشه‌های مبتنی بر EO را برای شهرداری (منطقه ۱)، در منطقه بین مرز شهرداری و گستره شهری (منطقه ۲)، و منطقه فراتر از (منطقه ۳) به طور جداگانه محاسبه کردیم. . تصمیم برای این سه دسته فضایی بر اساس نگرانی های سیاستی بود (اختیارات دولت های محلی شهری به طور کلی به منطقه ۱ محدود می شود).

در حالت ایده‌آل، شهرداری می‌تواند با ناحیه شهری یک شهر همخوانی داشته باشد، به‌عنوان مثال، به‌عنوان اختیارات اداری، نظارتی و اجرایی که به اختیارات قانونی واگذار شده است، مرزهای اداری را مشخص می‌کند. شکل ۶ به وضوح نشان می دهد که این وضعیت به سختی در واقعیت برآورده می شود. رابطه بین منطقه تحت نظر شهرداری و مرکز شهری در طول سال ها به میزان قابل توجهی کاهش یافته است. در سال ۱۹۷۵، تنها شهرهای آسیایی دارای مناطق شهری بودند که کوچکتر از مناطق شهری بودند. در سال ۲۰۱۵، این برای تمام مناطق جهان صادق بود، با شهرهای SA و EAP که بدترین رابطه را داشتند. نمونه ما نشان می‌دهد که شهرداری‌ها تنها ۲۸ درصد از منطقه شهری را تصرف کرده‌اند (با تفاوت‌های بزرگ، مثلاً از ۵ درصد در داکا تا ۱۶۰ درصد در بوینس آیرس). توزیع نمونه بین این دو منطقه همچنین به این معنی است که داده‌های زاغه‌نشینی در تقریباً نیمی از موارد تنها برای بخشی از کل منطقه شهری در دسترس است. این به ویژه برای منطقه آسیایی صادق است، جایی که تنها ۱۰٪ از همه موارد، نقشه کل منطقه شهری را نشان می دهد.
نقش رو به کاهش منطقه شهرداری در تجمعات شهری نیز ممکن است نتایج تحقیقات متناقض را توضیح دهد. اگر نرخ رشد محله‌های فقیر نشین در مناطق شهری را با ترکیب لایه‌های GHS-BUILT در سال‌های ۱۹۷۵، ۲۰۰۰ و ۲۰۱۵ محاسبه کنیم، به نظر می‌رسد که رشد محله‌های فقیر نشین به میزان قابل توجهی کاهش یافته و تقریباً متوقف شده است.جدول ۲). همانطور که در ادامه خواهیم دید، رشد کند نشده است. فقط فراتر از مرزهای اداری شهرها در حال وقوع است.

نقشه های مبتنی بر EO کمی بیش از نیمی از موارد را نشان می دهد (۱۶ از ۳۰). این موارد به طور نابرابر پراکنده شده اند – هشت مورد در LAC، پنج مورد در SSA، دو مورد در MENA، و یک مورد در EAP – بدون مورد در جنوب آسیا. بینش‌های نقشه‌های مبتنی بر EO برای محاسبه نقاط داده از دست رفته برای ۱۴ نقشه دیگر استفاده می‌شود. دو امکان برای محاسبه نقاط داده از دست رفته برای سهام محله فقیر نشین در نمونه ما وجود دارد. هر دو بر بینش نقشه‌های زاغه‌نشینی مبتنی بر EO تکیه می‌کنند که کل تجمع شهری را پوشش می‌دهد. با توجه به درجه بالای عدم قطعیت در نتایج حاصل از طراحی تحقیق ما، ما (i) میانگین ها، (ii) حداقل، و (iii) مقادیر حداکثر را محاسبه می کنیم. این مقادیر برای هر منطقه جهان و در سطح جهانی محاسبه می شود.

اولین و ساده ترین رویکرد، تمرکز بر سهم زاغه در هر موقعیت جغرافیایی و اعمال مقادیر منطقه ای منطقه ۲ برای تمام نقاط داده از دست رفته است. این رویکرد دارای این عیب است که کمتر واقعیت خاص یک بافت شهری را در نظر می گیرد.

رویکرد دوم بر چگونگی تغییر وقوع زاغه‌ها در یک شهر متمرکز است. ما سهم نسبی زاغه را با تقسیم مساحت زمین اشغال شده توسط زاغه بر مساحت کل محاسبه می کنیم. ما این مقدار را برای Zone 1 و Zone 2 محاسبه می کنیم تا سپس نرخ تغییر بین هر دو را محاسبه کنیم. اگر مقادیر بزرگتر از ۱ باشند، زاغه های خارج از مرزهای اداری بیشتر است. برای مقادیر کوچکتر از ۱، برعکس است. مقادیر بالای ۱ برای SSA (4.40) و EAP (1.28) و کمتر از ۱ برای LAC (0.71)، MENA (0.88) و SA (0.40) هستند. اعمال این نرخ‌ها برای مقادیر از دست رفته در منطقه ۲ منجر به میانگین‌های سهم زاغه‌نشینی زیر می‌شود: LAC، ۷٫۷% (حداقل ۱٫۴% تا حداکثر ۱۹٫۰%). MENA، ۳۲٫۶٪ (۲٫۹٪ – ۶۲٫۳٪). SSA، ۲۲٫۲٪ (۲٫۲-۵۹٫۴٪). SA، ۲۰٫۱%; و EAP، ۱۲٫۲٪. با استفاده از بینش‌های حاصل از وقوع نسبی زاغه‌نشین (زاغه‌های منطقه‌ای/کل زاغه‌ها)، می‌توانیم زاغه‌ها را در منطقه ۳ نیز تخمین بزنیم.

بنابراین، ما در موقعیتی هستیم که به سوال تحقیق خود پاسخ دهیم: محله های فقیر نشین در کجای یک تجمع شهری قرار دارند؟ بر اساس برآوردهای ما، تمرکز زاغه ها تا حدی به خارج از محدوده شهرداری منتقل شده است. این امر به ویژه در مورد شهرهای SAA و MENA صادق است، جایی که مرز اداری تنها ۳۰٫۴٪ و ۴۶٫۰٪ از کل زاغه ها را در بر می گیرد. اکثر زاغه نشینان در منطقه ۱ را می توان در SA (72.4٪) و به دنبال آن EAP (63.5٪) و آمریکای لاتین (۵۱٫۹٪) یافت. هر منطقه جهان دارای یک صورت فلکی خاص از وقوع زاغه در مناطق مختلف است، همانطور که در نشان داده شده است جدول ۳.

۵٫ بحث

یافته‌های ما برای چالش زاغه‌ها و اجرای هدف ۱۱٫۱ SDG (“تا سال ۲۰۳۰، اطمینان از دسترسی همه به مسکن و خدمات اولیه کافی، ایمن و مقرون به صرفه و ارتقای زاغه‌ها”) چه معنایی دارد؟ ما می‌توانیم یافته‌های خود را در هر منطقه جهان با استفاده از پایگاه‌داده گستره شهری GHS که ۶۰ درصد از جمعیت شهری جهان را پوشش می‌دهد، برون‌یابی کنیم. بر اساس تجزیه و تحلیل ما، ما تخمین می زنیم که زاغه ها ۱۸۲۳۰۳ کیلومتر مربع زمین (حداکثر محدوده ۲۳۶۵۴ تا ۴۱۱۰۹۴) را در سال ۲۰۱۵ اشغال کردند که وسعتی دو برابر کشور پرتغال است. این نشان دهنده ۱۵٫۷٪ از کل زمین شهری (۸٫۱٪ تا ۳۲٫۲٪) است.

سه راه برای پیش‌بینی نیازهای زمین در آینده وجود دارد. گزینه اول، سهام فعلی زاغه را برای پیش بینی جمعیت شهری اعمال می کند. بر اساس اعداد موجود در UN-Habitat کشورهای گزارش‌دهنده، و استفاده از میانگین‌های منطقه‌ای برای مقادیر گمشده [۳۳]، کل جمعیت زاغه نشینان در سال ۲۰۱۵ به ۹۴۴ میلیون نفر رسید [۳۴]. بخش جمعیت سازمان ملل پیش بینی هایی را برای جمعیت شهری در سال ۲۰۳۰ منتشر می کند [۳۵]. UN-Habitat عموماً سهام فعلی محله فقیر نشین را برای هر سال در آینده اعمال می کند. این بدان معناست که اگر یک جغرافیای خاص (کشور یا شهر) در سال ۲۰۱۵ ۲۵ درصد زاغه نشینان را داشته باشد، در سال ۲۰۳۰ نیز ۲۵ درصد خواهد داشت. از آنجایی که جمعیت شهری در بیشتر نقاط جهان رشد می کند، این بدان معناست که جمعیت زاغه نشین نیز افزایش می یابد. بر اساس این روش طرح ریزی رشد می کند. در چارچوب SDG، جمعیت شهری حدود ۱٫۲ میلیارد نفر و جمعیت محله های فقیر نشین ۳۸۴٫۸ میلیون نفر یا ۴۰٫۸ درصد افزایش خواهد یافت.جدول ۴). با فرض تراکم مشابه در سال ۲۰۱۵، این ساکنان جدید به ۸۶۷۰۶ کیلومتر مربع دیگر زمین (۳۶۹۹۸-۲۱۱۲۲۸ کیلومتر مربع) نیاز دارند.
گزینه دوم از مسیرهای رشد وسعت شهری GHS استفاده می کند (دوباره ببینید جدول ۲). گزینه سوم از پایگاه داده محله اطلس غیررسمی استفاده می کند. موقعیت ۴۵۵ محله به منطقه ۱ تا ۳ نسبت داده شد و نرخ رشد مربوطه محاسبه شد. با توجه به تمرکز این پایگاه داده، نمونه به سمت زاغه های فقیر نشین در حال گسترش و حتی به شدت در حال رشد است. بنابراین اعداد منعکس کننده نرخ رشد بالاتر هستند.
به طور کلی، نرخ های رشد سالانه تفاوت هایی را نشان می دهد. با این وجود، چندین بینش مهم برای استخراج از جدول وجود دارد. در تمام مناطق جهان، حاشیه (منطقه ۲ و ۳) قوی تر از محله های فقیر نشین در منطقه ۱ است. علاوه بر این، رشد جمعیتی سریعتر از فضایی است، که نشان می دهد تراکم در طول زمان افزایش خواهد یافت (روندی که با کل شهری متفاوت است. چگالی که با گذشت زمان کاهش می یابد [۳۶,۳۷]). با همه حساب ها، آفریقا، و به ویژه SSA، نقطه داغ رشد فضایی است. این رشد اصولاً در خارج از مرزهای شهرداری صورت می گیرد و به بیرون هدایت می شود. در مقابل، EAP و SA مناطق جهان با حداقل رشد فضایی هستند.جدول ۵).
نیازهای زمین تا پایان چارچوب SDG را می توان با اعمال نرخ های رشد بالا برای مقادیر متوسط ​​زمین های زاغه نشین در سال ۲۰۱۵ محاسبه کرد. پیش بینی جمعیت (۱ میلیون در مقابل ۲۱۸۰۰۰ کیلومتر مربع). تنها ۵۵۲۰۰ کیلومتر مربع زمین زاغه بر اساس پیش بینی های GHS-BUILT مورد نیاز است.جدول ۶).

۵٫۱٫ ارتباط یافته های تحقیق

این مطالعه اولین تخمینی را از موقعیت زاغه نشینان در مناطق شهری ارائه می دهد. این یک پیکربندی فضایی را برجسته می کند که در آن مناطق شهرداری تنها بخشی از کل محله های فقیر نشین در یک منطقه شهری را به خود اختصاص می دهند. زمین اشغال شده توسط محله های فقیر نشین به طور متوسط ​​۷۱۸۷۰۰ کیلومتر مربع است که ۴۵٫۲ درصد آن در داخل مرزهای اداری دولت محلی، ۳۰٫۴ درصد در محدوده شهری فعلی و ۲۴٫۴ درصد در منطقه فراتر از آن قرار دارد. تفاوت های قابل توجهی بین مناطق جهان وجود دارد: محله های فقیر نشین در آسیا بیشتر در مرکز قرار دارند. در MENA و LAC، نیمی از زاغه‌ها خارج از محدوده شهرداری یافت می‌شوند. در حالی که در جنوب صحرای آفریقا این سهم به ۷۰ درصد می رسد.

این پیامدهای قابل توجهی برای پیشرفت SDG Target 11.1 دارد. در چارچوب زمانی SDG، جمعیت زاغه نشین ۴۰٫۸ درصد رشد خواهد کرد. اینکه این ساکنان جدید به چه مقدار زمین نیاز خواهند داشت کمتر قطعی است و به شدت به داده های مورد استفاده برای پیش بینی ها (از ۵۵۲۰۰ تا ۱۰۵۰۰۰۰ کیلومتر مربع) بستگی دارد. شواهد حاکی از آن است که رشد کنونی در مناطق حاشیه‌ای متمرکز شده است و منجر به وضعیتی می‌شود که در آن شهرداری‌ها در سال ۲۰۳۰ تنها ۲۸ درصد از کل زاغه‌ها را در سراسر جهان تصرف خواهند کرد – در آفریقا، بیش از ۸۰ درصد از ساکنان زاغه‌ها فراتر از دسترسی مستقیم دولت‌های محلی شهری زندگی می‌کنند. . مطالعات اخیر میزان جابجایی رشد شهری (رسمی و غیررسمی) به حاشیه شهری را تعیین کرده است. [۳۷].
دولت های محلی نقش اساسی در توسعه شهری ایفا می کنند. اعمال و بی‌عملی‌های آن‌ها به طور قابل‌توجهی بر عوامل کشش و فشار سازندهای زاغه‌نشین تأثیر می‌گذارد [۱,۸]. مداخلات درمانی برای بهبود شرایط زندگی فعلی در محله‌های فقیر نشین – و حتی اقدامات پیشگیرانه‌تر – به دولت‌های متعهد، منابع کافی و سیستم‌های سیاسی و اجرایی عملیاتی نیاز دارد تا چنین برنامه‌ها و پروژه‌هایی را در مقیاس منطقه شهری فراتر از مرزهای شهر اجرا کنند. دولت‌های متعهد و جوامع بین‌المللی حامی می‌توانند تفاوت ایجاد کنند و مسیرهای توسعه را تغییر دهند. امیدواریم بینش ما در ارتباط دادن بحث های محله های فقیر نشین در مقیاس ها و سطوح مختلف انتزاع مفید باشد.

۵٫۲٫ محدودیت ها و گام های آینده

این مطالعه داده‌های موجود در حال حاضر در مورد زاغه‌ها را برای محاسبه نیاز زمین‌های زاغه‌نشین ترکیب می‌کند. این تحقیق محدودیت های منبع خود را به اشتراک می گذارد. بنابراین اعداد مشتق شده یک حدس علمی هستند. با این وجود، این مطالعه با هدف ایجاد بینشی در مورد مصرف زمین مرتبط با زاغه‌ها برای پیشبرد درک ما از این است که این عدد احتمالاً × به جای ۱۰۰× یا ۱/۱۰۰× است.

نقشه‌های سکونتگاه غیررسمی در سطح شهر، ستون فقرات مطالعه ما را تشکیل می‌دهند. با این حال، داده ها محدود هستند و دسترسی در دسترس اغلب چالش برانگیز است [۲۹]. برای غلبه بر این کسری، ما یک گردش کار برای جمع‌آوری نقشه‌های سکونتگاه‌های غیررسمی در سطح شهر از منابع مختلف ایجاد کردیم: مجموعه داده‌های دولت محلی، نقشه‌برداری مبتنی بر جامعه، و ترسیم‌های مبتنی بر EO. نمونه ما نسبت به شهرهای بزرگ با احتمال بیشتری برای داشتن سهم بیشتری از ساکنان غیررسمی به دلیل سطح بالاتر جذب (مهاجرت) آنها سوگیری دارد. نمونه از نظر جغرافیایی نیز نامتعادل است.

اولین توسعه این تحقیق افزایش حجم نمونه جهانی و پوشش طیف وسیع تری از شهرها خواهد بود. ما همچنین پایگاه‌های اطلاعاتی ملی را در مورد سکونتگاه‌های غیررسمی (آرژانتین، شیلی، افغانستان) شناسایی کرده‌ایم که می‌تواند تجزیه و تحلیل دقیق‌تری از شباهت‌ها و تفاوت‌ها در داخل کشورها را امکان‌پذیر کند. هدف تحقیقات آینده باید ادغام برآوردهای جمعیت فضایی برای بهبود درک ما از پویایی های جمعیتی باشد. پورتال داده های نظرسنجی جمعیتی و سلامتی، محاسبه خانوارهای زاغه نشین را در یک جغرافیای انتخابی امکان پذیر می کند. در حالی که نقاط داده برای محافظت از خانوارهای بررسی شده جبران می شود، ارزش کل آنها گزارش دقیق تری از جمعیت زاغه نشین یک شهر ارائه می دهد. گزینه دیگر باز کردن پتانسیل داده های فیس بوک است که برای بسیاری از کشورها در دسترس است.

۶٫ نتیجه گیری

این مقاله برداشتی جدید از برآورد چالش زاغه‌ها ارائه می‌کند. در حالی که تحولات اخیر به بهبود قابل توجهی در چشم انداز داده های فعلی اشاره می کند، هنوز نمی توان به یک سوال حیاتی در مورد زاغه ها پاسخ داد: محله های فقیر نشین کجا واقع شده اند؟ این مطالعه با ترکیب مجموعه داده‌های مختلف و استفاده از نقشه‌های سکونتگاه غیررسمی در سطح شهر به عنوان ستون فقرات، وقوع زاغه‌ها را در شهرداری‌ها، در بقیه شهر و فراتر از محدوده شهر در سراسر جهان تخمین می‌زند.

تحقیقات ما می‌تواند یافته‌های مهم مرتبط با سیاست را اثبات کند. رشد حومه شهری برای درک پویایی زاغه ها مهم است. ما حضور قابل توجهی از زاغه‌ها را فراتر از محدوده شهر پیدا کردیم. ما انتظار داریم که در حال حاضر، تنها نیمی از ساکنان محله های فقیر نشین در محدوده شهرداری ساکن باشند، و در آینده، از هر ده نفر، هفت نفر در مناطق خارج از دسترس مستقیم دولت محلی زندگی خواهند کرد. ماهیت حاشیه ای محله های فقیر نشین همچنین نشان می دهد که چنین مناطقی در برنامه های رسمی جمع آوری داده ها در نظر گرفته نمی شوند و ممکن است از مداخلات دولت بهره مند نشوند.

آینده سیاره بیشتر و بیشتر به استفاده کافی از منابع محدود سیاره بستگی دارد. ادامه پیشبرد سیاست شهری با داده‌های ناکافی می‌تواند برای آسیب‌پذیرترین جمعیت‌های سیاره با خطر شدید باشد. تحقیقات بیشتر و منابع اختصاصی باید در جهت ارتقای درک ما از رشد محله های فقیر نشین باشد تا تصمیم گیرندگان بتوانند انتخاب های آگاهانه تری داشته باشند که به واقعیت های زندگی بیش از یک میلیارد نفر مربوط می شود.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , علوم شهری | متن کامل رایگان
,۲۰۲۴-۰۳-۰۵ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2413-8851/8/1/18

برچسب ها
, , , ,
به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.