۲٫۱٫ پیش زمینه نظری
مفهوم چاپ از بوم شناسی سازمانی گرفته شده است و فناوری اطلاعات (نظریه چاپ) چنین فرض می کند که افراد یا سازمان ها دوره ای حساس را پشت سر می گذارند. [
۱۱]. در طول این دوره، آنها نقشها و ویژگیهای همسو با ویژگیهای محیطی را ایجاد میکنند که بر فرآیندها و عملکردهای شناختی تأثیر میگذارد. این آثار ماندگار هستند و توسط عوامل محیطی خارجی تغییر نمییابند [
۱۲]. فناوری اطلاعات در رشتههای مختلف از جمله بومشناسی سازمانی مورد توجه گستردهای قرار گرفته است [
۱۳]، مدیریت استراتژیک [
۱۴]، و تحقیقات کارآفرینی [
۱۳]. در رفتار سازمانی، بسیاری از محققان بر چگونگی تأثیرگذاری آثار و ویژگی های افراد بر رفتارهای بعدی و تدوین استراتژی در سطوح مختلف تمرکز کرده اند. [
۱۵,
۱۶]. برای مثال، مطالعات قبلی نشان داده است که تجربه نظامی مدیران شرکتها در طول سالهای شکلگیری، تأثیری پایدار گذاشته است. این تجربه ذاتاً در پرورش فضیلت هایی مانند وفاداری و شجاعت که در افراد نقش می بندد بسیار مهم است. [
۱۷,
۱۸]. به ویژه، شجاعت مدیران، ترجیحات ریسک یک فرد را افزایش می دهد، که به نوبه خود بر استراتژی شرکت ها تأثیر می گذارد. بنابراین، ما در این مقاله سعی میکنیم تأثیر نظامی مدیران اجرایی بر DTF را بررسی کنیم.
۲٫۲٫ مجریان نظامی و DTF
DTF به تغییر قابل توجه ویژگی های ملموس موجودیت ها از طریق ادغام فناوری های اطلاعات، محاسبات، ارتباطات و شبکه اشاره دارد که منجر به بهبود فرآیند در موجودیت می شود. [
۱۹]. به گزارش نصیری و همکاران. (۲۰۲۰)، DTF از فعالیت های تولیدی معمولی متفاوت است و ویژگی هایی مانند ریسک بالا و سرمایه گذاری قابل توجه را نشان می دهد. [
۲۰,
۲۱]. مطالعات متعددی عواملی را که موجب تحول دیجیتال می شوند بررسی کرده اند. این عوامل طیفی از متغیرها مانند خودشیفتگی CFO را در بر می گیرد [
۲۲] و در دسترس بودن منابع [
۲۳]. از نظر خارجی، این عوامل شامل بلایای طبیعی است [
۲۴]، دولت محلی [
۲۵]، پیشرفت تکنولوژی [
۲۶]و مشوق های مالیاتی دولت [
۲۷]. در میان این عوامل، تأثیر ویژگی های شخصیتی بر DTF مورد توجه گسترده قرار گرفته است. شرکتها بازتاب ردههای بالا هستند که نشان میدهد مدیران ارشد و ویژگیهای شخصیتی آنها در تعیین تصمیمگیری استراتژیک و رفتار سازمانها نقش اساسی دارند. [
۲۸,
۲۹,
۳۰,
۳۱,
۳۲]. چندین مطالعه تأثیر ویژگی های مدیر عامل بر تصمیمات DTF را بررسی کرده اند [
۳۳,
۳۴]. به عنوان مثال، لیو و همکاران. (۲۰۲۳) دریافتند که همدلی CIO روابط با مدیر عامل را بهبود می بخشد و به اجرای موفقیت آمیز طرح های DTF کمک می کند. در مقابل، همدلی مدیر عامل هیچ اثر قابل توجهی ندارد [
۳۳]. Saesen (2023) پیشنهاد می کند که یک مدیر عامل با اعتماد به نفس بیش از حد بر جهت گیری دیجیتال شرکت تأثیر مثبت می گذارد. [
۳۴]. علاوه بر این، مطالعات به تأثیر تجربیات اولیه (به عنوان مثال، تجربه فناوری اطلاعات) مدیران بر DTF پرداخته است. [
۳۵]با توجه محدود به رابطه بین تجربه نظامی و DTF. بنابراین، هدف ما بررسی رابطه بین مدیران نظامی و تصمیمات استراتژیک شرکت ها است.
بر اساس تئوری کیفیت روانشناختی، ویژگی های شخصیتی پرسنل نظامی بر اساس وراثت و تجربه مادرزادی شکل می گیرد. به ویژه در مرحله حساس رشد فردی و شکلگیری ارزش، عوامل محیطی بیرونی تأثیر غیرقابل انکاری در شکلگیری باورها و ترجیحات پرسنل نظامی دارند. [
۱۸]. بر اساس فناوری اطلاعات، باورها و تجربیات نظامی اولیه مدیران، تأثیری پایدار بر جای میگذارند که میتواند به طور مداوم بر ویژگیهای شخصیتی و تصمیمگیری تأثیر بگذارد. [
۳۶,
۳۷]. به طور خاص، تجربه نظامی مدیران می تواند تحمل ریسک و روانشناسی اعتماد به نفس آنها را پرورش دهد، که در نهایت بر یک رفتار دیجیتالی محکم تأثیر می گذارد.
از یک سو، تجارب نظامی ویژگی های شخصیتی رادیکال افراد را شکل می دهد [
۳۸] و تمایل به رفتارهای پرخطر [
۳۹]. وانسینک و همکاران (۲۰۰۸) همچنین مشخص کرد که ویژگی های شخصیتی پرسنل نظامی با قهرمانی ارتباط زیادی دارد. این افراد ویژگی های مختلفی از جمله شخصیت رهبری برجسته، سطح بالایی از وفاداری و تمایل به درگیر شدن در رفتارهای ماجراجویانه را از خود نشان می دهند. آنها همچنین نشان دادند که جانبازانی که تمایل زیادی به ریسک پذیری دارند، در مشاغل غیرنظامی به شدت ذهنیت کارآفرینی از خود نشان می دهند و برای دستیابی به اهداف پیش بینی شده مشابه موقعیت های «مبارزه مانند» اشتیاق و اراده نشان می دهند. [
۴۰]. بنابراین، مدیران با تجربه نظامی تمایل دارند فعالیت های استراتژیک با درجه ریسک بالاتر را ترجیح دهند. با توجه به اینکه DTF ذاتاً به منابع قابل توجهی نیاز دارد و ریسک عدم قطعیت قابل توجهی را در بر دارد. [
۲۱]، مدیران نظامی ممکن است DTF را تبلیغ کنند.
از سوی دیگر، تجربه نظامی می تواند اعتماد به نفس فردی، روحیه ماجراجویی و دیگر ویژگی های قدرتمند را القا کند. این ویژگی ها بر رفتار پس از پیوستن افراد به یک شرکت تأثیر می گذارد [
۴۱]. علاوه بر این، اعتماد بیش از حد یک سوگیری شناختی است که مزایای تصمیمات تغییر استراتژیک را بیش از حد برآورد می کند و خطر تصمیمات تغییر را دست کم می گیرد. [
۴۲]. چنین اطمینانی باعث میشود افراد مزیتهای آینده را دستکم بگیرند و ریسک و هزینههای تحول دیجیتال را دست کم بگیرند. بنابراین، اعتماد بیش از حد مدیران نظامی ممکن است DTF را ترجیح دهد. علاوه بر این، توهم سوگیری کنترل و اسناد اعتماد بیش از حد، اعتماد و توانایی مدیر عامل برای تغییر را افزایش می دهد و در نتیجه احتمال تغییر استراتژیک را افزایش می دهد. مدیران عامل با اعتماد به نفس بیش از حد، منابع سازمان و توانایی خود برای حل مشکلات را در مقایسه با مدیران عامل غیر اعتماد به نفس بیش از حد برآورد می کنند. [
۴۳].
در مجموع، مدیران نظامی می توانند اولویت ریسک و اعتماد بیش از حد خود را افزایش دهند و سبک تصمیم گیری قاطعانه خود را در سطح استراتژیک تقویت کنند. ما فرض می کنیم که مدیران نظامی مایل به اجرای DTF خواهند بود. بنابراین، ما فرضیه زیر را پیشنهاد می کنیم:
H1.
مدیران نظامی ارتباط مثبتی با DTF دارند.
H1a.
روسای نظامی ارتباط مثبتی با DTF دارند.
H1b.
مدیران عامل نظامی ارتباط مثبتی با DTF دارند.
۲٫۳٫ مجریان نظامی، جهت گیری همزیستی، و DTF
جهت گیری همزیستی به عنوان میزانی تعریف می شود که یک شرکت از مفهوم همزیستی و رویکرد استراتژیک برای تأثیرگذاری بر نگرش ها و رفتارهای همه اعضای خود استفاده می کند. [
۴۴]. استراتژی همزیستی بر پرورش یک رابطه دوجانبه سودمند و تکاملی مرتبط با پلتفرم مرکزی برای اعضای خود متمرکز است که هدف آن ارتقای ارتباطات و جریانهای منابع فرامرزی است. این رویکرد وابستگی متقابل بالا را ترویج می کند [
۴۵]. مطالعات قبلی بر روی همزیستی صنعتی متمرکز شده اند [
۴۶]استراتژی همزیستی اکوسیستم کسب و کار پلت فرم [
۴۷]، همزیستی اکوسیستم نوآوری [
۴۸]و همزیستی ذینفعان [
۴۹]. تحقیقات کنونی همچنین نشان میدهد که تغییرات همزیستی در مدلهای نوآوری، مانند تعامل بین شرکتها با موسسات تحقیقات علمی [
۵۰]، DTF را بیشتر ترویج دهید.
جهت گیری همزیستی ممکن است تمایل مدیران نظامی را برای اجرای DTF کاهش دهد. به طور خاص، تجربه نظامی تا حد زیادی ویژگی های اعتماد بیش از حد را شکل می دهد [
۵۱]، که مدیران را در انتخاب خود دلخواه و مستقل می کند. با این حال، شرکت های همزیستی بالا ممکن است از طریق همکاری یا اتحادهای استراتژیک با روابط پیچیده با ذینفعان خارجی روبرو شوند. [
۴۴]. این روابط پیچیده تعادل تصمیم گیری را افزایش می دهد و استقلال و تمایل مدیران نظامی برای انجام DTF را کاهش می دهد. در مقابل، شرکتهایی با جهتگیری همزیستی پایین، روابط خارجی سادهای دارند و مدیران نظامی بیش از حد اعتماد به نفس، استقلال بیشتری در تصمیمگیریهای تحول دیجیتال دارند.
علاوه بر این، همکاری بین شرکتها و شرکا با چالشهای ذاتی مرتبط با ریسکهای مناسبپذیری، تضاد نشت دانش، و تعبیه نوآوری در هنگام پرورش نوآوری مواجه میشود. [
۵۲]. بنابراین، در شرایط جهتگیری همزیستی بالا، مدیران نظامی تمایل دارند هنگام تصمیمگیری در مقایسه با شرکتهایی که در شرایط همزیستی پایین قرار دارند، احتیاط کنند. این بیشتر تمایل شرکت ها به اجرای DTF را کاهش می دهد. بنابراین، ما فرضیه زیر را پیشنهاد می کنیم:
H2.
جهت گیری همزیستی شرکت ها رابطه بین مدیران نظامی و DTF را تضعیف می کند.
۲٫۴٫ مدیران نظامی، قدرت بازار، و DTF
قدرت بازار، همانطور که توسط سیورسون (۲۰۱۹) تعریف شده است، ظرفیت یک شرکت برای تعیین استراتژیک قیمت ها بالاتر از سطوح رقابتی است و در نتیجه سود عملیاتی خود را افزایش می دهد. [
۵۳]. مطالعات قبلی نشان داده است که قدرت بازار بر تصمیمات و عملکرد شرکت، مانند سرمایه گذاری شرکت، تأثیر دارد [
۵۴]، بازده دارایی بانک ها [
۵۵]، و سود [
۵۶]. با این حال، اینکه آیا قدرت بازار نقش میانجی را در رابطه بین مدیران نظامی و DTF ایفا می کند، مشخص نیست.
شرکتهایی با قدرت بازار بالاتر میتوانند کاهش هزینههای ورودی را تضمین کنند، از اعضای کانال خود برای مزایای بیشتر در یک نقطه قیمت معین استفاده کنند و بر قیمتگذاری کنترل داشته باشند. [
۵۷]. تحول دیجیتال نیازمند سرمایه گذاری اقتصادی عظیم است. برای شرکت هایی که قدرت بازار بالاتری دارند، مدیران نظامی ممکن است با مقاومت شدید سهامداران یا هیئت مدیره در برابر تعهد DTF مواجه شوند، زیرا می تواند سودآوری شرکت را در یک دوره کوتاه کاهش دهد.
در مقابل، شرکتهایی که قدرت بازار پایینی دارند، اهرمهای مذاکره محدودی دارند و منفعلانه قیمتهای غالب را میپذیرند. [
۵۸]. این شرکت تمایل بیشتری برای ایجاد مزیت رقابتی پایدار از طریق تحول دیجیتال دارد [
۵۹]. DTF می تواند به شرکت ها کمک کند تا با ساده سازی فرآیندها و بهینه سازی تخصیص منابع، مزیت رقابتی کسب کنند. بنابراین، در مقایسه با قدرت بازار بالاتر، مدیران نظامی شرکتهای با قدرت بازار پایین تمایل به تصمیمگیری DTF دارند. در همین حال، شرکتهایی با قدرت بازار پایینتر مستعد تحریک «تهاجمی» ذاتی و روحیه جنگجویانه مدیران نظامی هستند که میتواند نیروی محرکهای برای انجام طرحهای DTF باشد. بنابراین، ما آن را مطرح می کنیم
H3.
قدرت بازار به طور منفی ارتباط بین مدیران نظامی و DTF را تعدیل می کند.
چارچوب نظری در ارائه شده است
شکل ۱.