بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Wednesday, 26 June , 2024
امروز : چهارشنبه, ۶ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 13861
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 14 می 2024 - 3:30 | 21 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | پتانسیل مشارکت جوانان و سالمندان در توسعه پایدار اقتصاد خلاق

۱٫ معرفی توسعه جامعه اطلاعاتی در چارچوب انقلاب دیجیتال، معماری فعالیت تولیدمثلی و اکوسیستم مدل‌های کسب‌وکار را به‌طور اساسی متحول کرد. در عین حال، دیجیتالی شدن جهانی و معرفی کامل فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات به طور قابل توجهی واقعیت اجتماعی را تغییر می‌دهد و خطرات اقتصادی و اجتماعی خاص مرتبط با دسترسی نابرابر به منابع […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  پتانسیل مشارکت جوانان و سالمندان در توسعه پایدار اقتصاد خلاق


۱٫ معرفی

توسعه جامعه اطلاعاتی در چارچوب انقلاب دیجیتال، معماری فعالیت تولیدمثلی و اکوسیستم مدل‌های کسب‌وکار را به‌طور اساسی متحول کرد. در عین حال، دیجیتالی شدن جهانی و معرفی کامل فناوری‌های اطلاعات و ارتباطات به طور قابل توجهی واقعیت اجتماعی را تغییر می‌دهد و خطرات اقتصادی و اجتماعی خاص مرتبط با دسترسی نابرابر به منابع و فناوری‌های دیجیتال را ایجاد می‌کند.

کاستلز دوگانگی بین «فضای جریان دیجیتال» برای کسانی که به آن دسترسی دارند و فضای واقعی زندگی برای دیگران را به عنوان «شکاف دیجیتالی جهانی» تعریف کرد که تهدیدی برای توسعه پایدار و فراگیر اجتماعی-اقتصادی جهانی است. [۱]. از یک سو، فناوری های دیجیتال فرصت های فراوانی را برای گروه های اجتماعی فردی فراهم می کند تا در فرآیندهای اجتماعی-اقتصادی گنجانده شوند. از سوی دیگر، سایر گروه‌های اجتماعی که به فناوری‌های دیجیتال دسترسی ندارند و صلاحیت‌های اطلاعاتی ندارند، ممکن است از نظر اجتماعی طرد شوند.
برای اندازه‌گیری نسبی نابرابری دیجیتال، شاخص‌ها محاسبه شده و رتبه‌بندی نابرابری دیجیتالی تدوین می‌شود. این رتبه بندی تفاوت در دسترسی و مصرف خدمات مخابراتی و همچنین میزان توسعه زیرساخت های دیجیتال و مهارت های دیجیتال را اندازه گیری می کند. محققان (از جمله کسانی از قزاقستان) دریافته اند که تخصص مواد خام می تواند منجر به عدم تعادل منطقه ای از نظر توسعه دیجیتال شود. [۲,۳,۴].
اقتصاد اطلاعاتی به عنوان مرحله مدرن توسعه تمدن با نقش غالب خلاقیت، نیروی کار خلاق و سرمایه فکری و خلاق مشخص می شود. در عصر دیجیتال، درک فضاهای عمومی و خصوصی، فضای خلاقانه و فضاهای خلاقانه و نوآورانه در حال تغییر است. [۵].
اقتصاد خلاق و صنایع خلاق برای توسعه پایدار در جامعه اطلاعاتی که بر مردم و پتانسیل آنها تمرکز دارد، ضروری هستند. همانطور که در قطعنامه ۷۴/۱۹۸ مجمع عمومی سازمان ملل تاکید شده است، اقتصاد خلاق سهم متفاوتی در دستیابی به اهداف توسعه پایدار (SDGs)، به ویژه اهداف ۱ (عدم فقر)، ۵ (برابری جنسیتی)، ۸ (کار شایسته و توسعه اقتصادی) دارد. ۹ (صنعت، نوآوری و زیرساخت)، ۱۰ (کاهش نابرابری ها)، ۱۱ (پایداری شهری)، ۱۲ (الگوهای تولید و مصرف پایدار)، ۱۶ (جوامع صلح آمیز و فراگیر)، و ۱۷ (وسایل اجرا و مشارکت های جهانی) [۶].
امروزه صنایع خلاق بدون شک سهم بسزایی در اقتصاد جهانی دارند. بنابراین، بخش خلاق ۳٫۱ درصد از تولید ناخالص داخلی جهانی (GDP) را به خود اختصاص می دهد، در حالی که صادرات کالاها و خدمات خلاق به ترتیب ۳ و ۲۱ درصد از کل صادرات کالاها و خدمات را تشکیل می دهد. علاوه بر این، صنایع خلاق ۶٫۲ درصد از کل مشاغل در سراسر جهان (تقریبا ۵۰ میلیون) را فراهم می کند و افراد جوان (۱۵ تا ۲۹ ساله) بیشتری را نسبت به سایر بخش ها استخدام می کند. [۷]. این اقتصاد خلاق است که شمول اجتماعی و توسعه انسانی را ارتقا می دهد. بخش خلاق همیشه به عنوان طاقچه ای از صنایع غیر مسلط وجود داشته است، جایی که ایده اولیه در محیط صنایع دستی قومی-فرهنگی، هنر، طراحی و غیره به اجرا درآمده است. اما امروزه، در چارچوب توسعه پایدار جامعه اطلاعاتی، بخش خلاق در حال تبدیل شدن به یک عنصر مکمل اقتصاد دانش است که هم شروع صنعتی و هم پایه فراصنعتی را در ساختار خود ترکیب می کند. در عین حال، تبدیل اقتصاد فراصنعتی به یک اقتصاد خلاق، نیاز فوری به افزایش سطح فراگیری سیستمی آن دارد، که به یک عامل تعیین کننده در مکانیسم رشد پایدار تبدیل می شود. دربرگیرندگی سیستمی توسعه اقتصادی در تعبیری وسیع باید به عنوان حمایت همگانی از تلاش های همه اعضای جامعه در جهت تحقق مؤثر خود از پتانسیل شخصی و به حداکثر رساندن رفاه اجتماعی-اقتصادی درک شود.
اقتصاد خلاق بخشی از شکل‌گیری ارزش است که بر اساس دوگانگی نوآوری، شخصیت‌پردازی خلاقانه تولید و فراگیری است و شرایطی را برای توسعه شایستگی‌های منحصر به فرد افراد در تمام نسل‌ها ایجاد می‌کند. در همین حال، یک الگوی مستقیم ثابت پدیدار شده است: هر چه درجه خلاقیت تولید بالاتر باشد، روندهای فراگیری آن به طور فعال تر خود را نشان می دهد. [۸]. بنابراین، اقتصاد خلاق نه تنها با تازگی و سازگاری مشخص می شود، بلکه با ارزش خلاقانه به عنوان انگیزه و منبع رفتار اقتصادی منطقی، و نیز فراگیری به عنوان فرصتی برای تحقق پتانسیل همه گروه های اجتماعی، به ویژه جوانان و سالمندان، مشخص می شود. برای به حداکثر رساندن رفاه بین نسلی
به گفته محقق Ch. بوکلر، اقتصاد خلاق جهانی شده است و برای توسعه آن لازم نیست کشور از نظر اقتصادی بسیار توسعه یافته باشد. [۹]. در پوشش جهانی، کشورهای آسیای مرکزی و آفریقا با نسبت بیشتری از جوانان در کل جمعیت، به ویژه قزاقستان برجسته هستند. [۱۰]. این نسلی است که در یک محیط بازار متولد و بزرگ شده است. بخش بزرگی از جوانان از یک سو دارای مزایای بسیاری از نظر اقتصادی-اجتماعی هستند، اما خطرات خاصی نیز وجود دارد، زیرا این نمایندگان آنها هستند که مشکلات بیکاری و درآمدزایی را تجربه می کنند که می تواند منجر به طرد اجتماعی آنها شود.
فعالیت کسب و کار جوانان نسبت به تغییرات محیط بیرونی انعطاف پذیرتر و مستعدتر است (به دلیل ویژگی های روانی-اجتماعی جوانان به عنوان فعال ترین، خلاق ترین و منعکس کننده ترین بخش جامعه)، که به تحقق پتانسیل های نوآورانه اقتصاد کمک می کند. تجاری سازی نوآوری ها و پیاده سازی فناوری های نوآورانه [۱۱].
برای توسعه صنایع خلاق، منابع نیروی کار باید در سه حوزه مختلف شایستگی داشته باشند: شایستگی های حرفه ای، خلاقیت و کارآفرینی. به عبارت دیگر، مهارت‌های سخت و مهارت‌های نرم را با هم ترکیب کنید، که نیاز به فردی کردن شدید کار خلاق و برنامه توسعه مهارت‌های پیچیده‌تر دارد. [۱۲].
پتانسیل فعالیت فکری و نوآورانه جوانان نه تنها شامل سطح تحصیلات، رشد و مهارت‌ها، بلکه انگیزه بالا برای خودسازی، انعطاف‌پذیری و توانایی یادگیری است. [۱۳]. جوانان به عنوان پایه ای برای پر کردن منابع انسانی برای فعالیت در صنایع خلاق و کارآفرینی پیچیده با فناوری پیشرفته عمل می کنند.

جوانان به دلیل انعطاف پذیری فیزیولوژیکی، اجتماعی و ذهنی، مستعد حاشیه نشینی، آزادی خلاق و مخاطرات، آزمایش، تخیل و خلاقیت هستند.

این ویژگی‌های جوانان به توسعه صنایع خلاق انگیزه می‌دهد و در صورت تجاری‌سازی موفقیت‌آمیز، فرصتی برای درآمدزایی ایجاد می‌کند و اثر چند برابری بیشتری ایجاد می‌کند. [۱۴].

خودآگاهی جوانان کاملاً ناپایدار است و تحت تأثیر گروههای مرجع اعم از واقعی و مجازی است. در چنین وضعیت ناپایداری، جوانان، مانند پلاستیکین، به شکلی انعطاف‌پذیر مدل‌های جدیدی از رفتار مصرف‌کننده و تولید می‌سازند.

نسل جدید ویژگی‌های فیزیکی و ملی افراد را انعطاف‌پذیرتر درک می‌کند (رد کلیشه‌های جنسیتی، مثبت بودن بدن، رد توانایی‌گرایی)، ایجاد ترکیب جدیدی در فرهنگ. [۱۵]. ارزش توسعه انواع زمینه های خلاقانه آموزش اضافی و فراگیر بودن آنها را دارد.
به ویژه برای جوانان کار با فناوری های دیجیتال جذاب است، که از قبل تعیین می کند که جوانان در هنگام ورود به دانشگاه ها به تخصص های فناوری اطلاعات اولویت دهند. این روند به دلیل دگرگونی گسترده دیجیتالی اقتصاد، دگرگونی همه حوزه‌های فعالیت و ایجاد حوزه‌های کاملا دیجیتالی جدید، ایجاد یک فرا وجه است. [۱۶].

در این راستا امکان تحقق پتانسیل فعالیت نوآورانه جوانان در توسعه صنایع خلاق و خوشه بندی آنها مستلزم مطالعات روش شناختی و کاربردی بیشتر است.

دیجیتالی شدن شامل دو فرآیند متضاد است. اول اینکه فرهنگ جهانی شده و برای همه بدون توجه به فضا قابل دسترسی است. ثانیاً، فرهنگ شخصی‌تر شده است و خود مخاطب و تقریباً تمام گروه‌های سنی اجتماعی را در فرآیندهای خلاقانه درگیر می‌کند [۱۷].
اقتصاد خلاق و سالمندان دو حوزه ای هستند که می توانند در این ارتباط با یکدیگر تعامل داشته و مکمل یکدیگر باشند. علاوه بر این، روند جمعیتی غالب افزایش امید به زندگی به دلیل افزایش کیفیت زندگی در کشورهای توسعه یافته و توسعه پزشکی است. در حال حاضر رشد جمعیت بالای ۶۰ سال ۳٫۲۶ درصد در سال است و طبق پیش بینی سازمان ملل، تعداد سالمندان تا سال ۲۰۳۰ به ۱٫۴ میلیارد و تا سال ۲۰۵۰ به ۲٫۱ میلیارد خواهد رسید. [۱۸]. با توجه به افزایش امید به زندگی کل و افزایش تعداد افراد بالای ۶۰ سال، مسائل مربوط به بهبود کیفیت زندگی سالمندان (که محدودیت سنی آنها بر اساس طبقه بندی سازمان بهداشت جهانی، در محدوده ۶۰-۷۵ سال) از فوری ترین ها هستند.

افراد مسن می توانند با مشارکت دادن تجربه، دانش و مهارت های خود در پروژه ها و ابتکارات مختلف، مشارکت کنندگان ارزشمندی در اقتصاد خلاق باشند. در اقتصاد خلاق، پتانسیل قابل توجه فعالیت اقتصادی-اجتماعی جمعیت سالمند را می توان به روش های مختلفی تحقق بخشید. اولاً، سرمایه انسانی انباشته افراد مسن (که در تجربه زندگی، ذخایر دانش و مهارت های فرهنگی تجسم یافته است)، و همچنین ذخایر نیروی کار باقی مانده، می تواند از طریق مشارکت مستقیم آنها در تولید خلاق، به ویژه در صنایع فرهنگی و خلاق محقق شود. . ثانیاً، افراد مسن دارای پتانسیل اقتصادی به‌عنوان مصرف‌کنندگان کلیدی صنایع خلاق، به‌ویژه صنایع مرتبط با فعالیت‌های اوقات فراغت (مراکز اوقات فراغت، باشگاه‌ها، کلوپ‌ها، کار مشترک و غیره)، مؤسسات فرهنگی (کتابخانه‌ها، موزه‌ها، مراکز فرهنگی و آموزشی و غیره) هستند. و خدمات تفریحی (“باغ پدربزرگ”، مراکز سبک زندگی سالم، و غیره). موارد فوق نیاز به تحقیقات بیشتر در زمینه امکانات تحقق پتانسیل اجتماعی-اقتصادی سالمندان در اقتصاد خلاق، شکل‌گیری صنایع خلاق و خوشه‌بندی آنها را آشکار می‌سازد.

بنابراین، با توسعه مداوم جامعه اطلاعاتی و تبدیل اقتصاد فراصنعتی به یک اقتصاد خلاق، موارد زیر به عوامل مسلط رشد آن تبدیل می شوند: اول، ارزش خلاق – به عنوان منبع ظهور تولیدات اتمیزه شده و فردی. که ویژگی های شخصی هر بازیگر را در نظر می گیرد. ثانیاً، فراگیری رو به رشد – به عنوان فرصتی برای درک پتانسیل همه گروه های اجتماعی و به حداکثر رساندن رفاه بین نسلی. افزایش چند بردار صنایع خلاق، موضوعات تحقیقات بین رشته ای در مورد پتانسیل مشارکت جوانان و سالمندان در بخش خلاق را در زمینه غلبه بر خطرات طرد اجتماعی آنها در زمینه توسعه جامعه اطلاعاتی به فعلیت می رساند.

هدف پژوهش نویسندگان ارزیابی اهمیت گنجاندن پتانسیل جوانان و سالمندان در تقویت رشد بخش خلاق است. این ارزیابی با استفاده از یک مدل ساختاری مبتنی بر تحلیل افکار عمومی انجام می شود.

۲٫ بررسی ادبیات

جوانان سواد دیجیتالی بیشتری دارند، که به معنای شکاف دیجیتال بین نسلی است. علاوه بر این، شکاف دیجیتالی بین کشورها و بین مناطق داخل کشور وجود دارد [۱۹].
به گفته بسیاری از محققان مدرن، این نابرابری دیجیتالی است که یکی از مهم ترین عوامل تعیین کننده نابرابری اجتماعی در جامعه اطلاعاتی است که به گسست اجتماعی و جدایی پیشرونده کمک می کند و دسترسی افراد به شغل و بازار کار را محدود می کند. [۲۰,۲۱].
بررسی خطرات طرد اجتماعی دسته‌های خاصی از افراد (به‌ویژه جوانان و سالمندان) در نتیجه نابرابری دیجیتال و توانایی اقتصاد خلاق در غلبه بر آن، لازم است معنای اصطلاح «انحصارگرایی» را تعریف کنیم. خود مطالعه مشکلات طرد اجتماعی به ویژه در چارچوب مفهوم همبستگی اجتماعی توسط ای. دورکیم در قرن نوزدهم آغاز شد. [۲۲,۲۳]. علاقه عملی محققان به مطالعه خطرات طرد اجتماعی پس از جنگ جهانی دوم به دلیل کاهش رشد اقتصادی، افزایش عدم تعادل اجتماعی و افزایش تعداد گروه‌های حاشیه‌نشین افزایش یافت.
گذار به یک جامعه اطلاعاتی نیاز به مطالعه دقیق تأثیر اقتصاد دیجیتال بر خطرات طرد اجتماعی در حوزه های مختلف زندگی انسان و جامعه را واقعی می کند. بنابراین، D. Curran خطرات تغییر روابط بین فردی و تنهایی، و همچنین خطرات افزایش بیکاری و نابرابری اجتماعی را در میان خطرات اجتماعی اقتصاد دیجیتال برجسته کرد. [۲۴]. R. McKinnon مشکلات اجتماعی-اقتصادی را به عنوان خطرات ناشی از بی ثباتی فزاینده در بازار کار در ارتباط با گذار به اقتصاد دیجیتال ذکر کرد. [۲۵].
Říhová L.، Písař P. و Havlíček K.، بر اساس نظرسنجی از نمایندگان کسب و کارهای کوچک و متوسط ​​اتحادیه اروپا و تجزیه و تحلیل همبستگی نتایج آن، اهمیت پتانسیل همکاری بین نسلی را برای توسعه آشکار کردند. فعالیت های خلاقانه و شناسایی مزایای تیم های خلاق بین نسلی در افزایش اثربخشی استفاده از سرمایه انسانی و اثربخشی پتانسیل های نوآورانه. [۲۶].
Borseková K.، Vaňová A.، Šúrová J.، Kráľ P.، Turečková K.، Nevima J.، و Martinát S. رابطه بین پتانسیل افراد خلاق و توسعه فعالیتهای خلاق در منطقه، ظهور را نشان داده اند. از شرکت های کوچک و متوسط [۲۷]. این نویسندگان فرضیه هایی را در مورد توزیع نابرابر افراد خلاق به تفکیک منطقه و همچنین تأثیر نابرابر حضور پتانسیل خلاق افراد بر توسعه خلاق منطقه مورد بررسی قرار دادند.
در انتشارات ژوپارووا AS، پوکالا آر.، و دوژان آر. بر اساس یک مطالعه جامعه‌شناختی، عواملی که مزایا یا مشکلاتی را برای درگیر شدن در تجارت خلاق ایجاد می‌کنند شناسایی شدند: عوامل مالی، منابع انسانی، فناوری، شبکه‌سازی و موانع. [۲۸].
A. Budziewicz-Guźlecka فرضیه افزایش سطح تحصیلات جوانان در زمینه به کارگیری ارزش های فرهنگی از طریق امکانات اینترنت را به عنوان مبنایی برای تشکیل کلاس خلاق در آینده در نشریه خود ارائه کرد. [۲۹].
کارشناسان OECD یک تحلیل مقایسه ای بین المللی از حمایت مالی برای توسعه اقتصاد خلاق انجام دادند. یک مطالعه OECD نشان داد که تأمین مالی بخش خلاق اقتصاد تأثیر معکوس اقتصادی خاصی دارد، این فقط مانند تأمین مالی دولتی در حوزه اجتماعی نیست. علاوه بر این، بخش خلاق اشکال مختلف تامین مالی-خیر دوستانه و همچنین سرمایه‌گذاری‌های سرمایه‌گذاران خصوصی را جذب می‌کند. به عبارت دیگر، اقتصاد خلاق به یک منطقه بازگشت سرمایه نسبتاً سودآور برای سرمایه گذاری تبدیل شده است [۳۰].
E. Martinaitytė و R. Kregždaitė روشی برای تجزیه و تحلیل کیفی یکپارچه از تأثیر عوامل بر توسعه صنایع خلاق پیشنهاد کرده اند. [۳۱]. بسته به ضرایب همبستگی محاسبه‌شده، عوامل تأثیرگذار به عواملی با تأثیر قوی (هزینه خصوصی در فرهنگ و شاخص خلاقیت)، تأثیر متوسط ​​(هزینه عمومی در بخش فرهنگی، تعداد ثبت اختراع، نرخ اشتغال در کل اقتصاد تقسیم شدند. ، شاخص تحمل)، نفوذ ضعیف (اشتغال در صنایع خلاق، صادرات محصولات صنایع خلاق، هزینه های دولت برای تحقیق و توسعه، نسبت جمعیت دارای تحصیلات عالی) و عدم نفوذ (مشارکت در رویدادهای فرهنگی).
برای اندازه گیری پتانسیل کار افراد مسن، گوریوا، ال. و ژیوف، A. داده های نظرسنجی و همچنین داده های تولید شده بر اساس “آزمون رزومه” را بررسی کردند. [۳۲].
M. Hrysenko، O. Pryiatelchuk و L. Shvorak بر اساس استفاده از تحلیل همبستگی و رگرسیون آمار اتحادیه اروپا، مشخص کرده اند که شاخص خلاقیت جهانی به طور قابل توجهی به سهم طبقه خلاق در جامعه و همچنین سرمایه گذاری در جامعه بستگی دارد. اقتصاد خلاق منجر به افزایش کیفیت و سرعت توسعه اقتصادی پایدار خواهد شد [۳۳].
Rosyadi S.، Haryanto A.، Kusuma AS، Fitrah E. و Yamin M. بر اهمیت همکاری برای توسعه صنایع خلاق تأکید کردند. آنها دریافتند که همکاری بین شرکت کنندگان در بخش اقتصاد خلاق، هم افزایی مشترک را افزایش می دهد. آنها همچنین به این نتیجه رسیدند که اثربخشی همکاری در بخش خلاق به دلیل منابع ناکافی، بی ثباتی و تغییرات مکرر و همچنین استفاده از قدرت در جهت منافع گروه‌های خاص مختل شده است. [۳۴].
انتشارات توکینو نقش همکاری بین نسلی را در دستیابی به اهداف توسعه پایدار نشان می دهد. [۳۵].

در این راستا، در ارتباط با اطلاعات فوق، امکان تحقق پتانسیل فعالیت نوآورانه جوانان در توسعه صنایع خلاق و خوشه‌بندی آنها مستلزم مطالعه روش‌شناسی و کاربردی بیشتر است.

۳٫ مواد و روشها

برای توسعه اقتصاد خلاق، نیازی به دسترسی به منابع طبیعی یا حجم زیادی از سرمایه صنعتی انباشته نیست. همانطور که به طور گسترده درک می شود، سرمایه انسانی برای رشد صنایع خلاق ضروری است. با این حال، تحقیقات معمولاً پتانسیل جمعیت در سن کار را برای رسیدگی به مسائل اشتغال بررسی می کند. در نظر گرفتن محدوده سنی گسترده‌تر، اهمیت پتانسیل جوانان و افراد مسن را برای اقتصاد خلاق آشکار می‌کند. این موضوع چالش‌های گنجاندن این گروه‌ها را در فعالیت‌های فعال اقتصادی و گسترش کسب‌وکارها و در عین حال محدود کردن رشد اقتصادی با منابع کمیاب را برجسته می‌کند. دولت ها سیاست ها و برنامه هایی را برای ارتقای صنایع خلاق اجرا می کنند و در هر تحلیلی باید این عوامل را در نظر گرفت. هر بخش اقتصادی می تواند مطابق با انتظارات به توسعه دست یابد، به شرطی که تامین مالی کافی وجود داشته باشد. بنابراین عامل منابع مالی باید در تحلیل لحاظ شود. توسعه اقتصاد خلاق بدون تکیه بر سرمایه اجتماعی قابل تصور نیست. بنابراین، همکاری یک عامل حیاتی است که باید در تحلیل در نظر گرفته شود. برای ارزیابی میزان تأثیر عوامل خاص، از تکنیک‌های تحلیل آماری برای شناسایی وجود یک رابطه محاسبه‌شده در چارچوب فرضیه‌های پیشنهادی استفاده شد.

در این مطالعه، نویسندگان سه فرضیه کلیدی را مطرح کردند:

  • برای توسعه اقتصاد خلاق قزاقستان، با استفاده از پتانسیل جوانان و سالمندان به عنوان گروه های اجتماعی که بیشترین خطر طرد اجتماعی را در جامعه اطلاعاتی دارند، سهم مهمی دارد.

  • سیاست دولتی اجرا شده برای حمایت از توسعه اقتصاد خلاق اثربخشی خاصی دارد، اما ماهیت هدفمند آن سهم مهم تری دارد که به طور هدفمند بر فعال کردن گنجاندن پتانسیل جوانان و افراد مسن در توسعه بخش خلاق متمرکز است. .

  • اثربخشی توسعه اقتصاد خلاق توسط مقررات نهادی با هدف حذف موانع محدود کننده، همسطح کردن عوامل محدود کننده و تحریک همکاری در صنایع خلاق تعیین می شود.

فرضیه اول بررسی امکانات کشورمان و کمک به مردم در اقتصاد خلاق است. این فرضیه از دو عامل تشکیل شده است: ارزیابی توانایی اقتصاد خلاق (H1) و ارزیابی توانایی افراد برای اقتصاد خلاق (H2).

فرضیه دوم به سنجش میزان کارایی اقتصادی حمایت دولت از توسعه اقتصاد خلاق (H3) و مقایسه آن با تعیین اقتصاد خلاق از نظر پتانسیل توسعه (H1) و حمایت از مردم (H2) مربوط می شود.

فرضیه سوم مبتنی بر وابستگی تعیین اقتصاد خلاق به عوامل محدود کننده (H4) و همکاری (H5) است.

برای تعیین عوامل توسعه اقتصاد خلاق قزاقستان و اهمیت وزن آنها، نویسندگان مقالاتی ارائه کردند، پرسشنامه ای تهیه کردند و گروه های متمرکزی را که نگرش ها و نقش های متفاوتی در توسعه صنایع خلاق دارند، شناسایی کردند.

بر اساس پژوهش جامعه‌شناختی انجام شده، نتایج آن با استفاده از روش معادلات ساختاری و تحلیل داده‌های چند بعدی SEM نسل دوم با استفاده از برنامه Smart PLS 3 مدل‌سازی شد. [۳۶].

این نظرسنجی بر اساس نمونه ای تصادفی طبقه ای انجام شده است. مطالعه جامعه شناختی انجام شده شامل ۳۴۱ پاسخگو بود که به چهار گروه متمرکز تقسیم شدند. تعداد نسبتاً زیاد شرکت کنندگان در نظرسنجی، هم به طور کلی و هم در هر گروه تمرکز، نماینده بودن نمونه و اعتبار داده های حاصل از تجزیه و تحلیل پاسخ های آنها را تضمین می کند.

این نظرسنجی در بازه زمانی ۱ ژوئن ۲۰۲۳ تا ۳۱ دسامبر ۲۰۲۳ انجام شد. شرکت کنندگان برای گروه های متمرکز به طور تصادفی انتخاب شدند. این نظرسنجی در دو قالب کاغذی و دیجیتال، با استفاده از فرم‌های Google و توزیع پیوندها برای پاسخ‌دهندگانی که معیارهای گنجاندن در یکی از گروه‌های کانونی را داشتند، اجرا شد.

تیمی از محققان این پروژه تحقیقاتی این نظرسنجی را در چهار شهر بزرگ قزاقستان انجام دادند. آنها با نمایندگانی از گروه‌های متمرکز در محیط‌های کاری (سازمان‌ها، کسب‌وکارها و مؤسسات)، مؤسسات آموزشی، فضاهای عمومی، پارک‌ها و مناطق تفریحی، امکانات تخصصی برای سالمندان، مؤسسات آموزشی اضافی، و همچنین در رویدادهای دسته جمعی و جشن مصاحبه کردند.

در آماده سازی برای نظرسنجی اصلی، یک گروه متمرکز آزمایشی برای شناسایی واکنش پاسخ دهندگان به سوالات پرسشنامه انجام شد. گروه آزمایشی همچنین نشان داد که شرکت‌کنندگان از گروه‌های سنی و فعالیت‌های مختلف، اصطلاحات مربوط به اقتصاد خلاق و جمله‌بندی سؤال‌ها را کاملاً درک نمی‌کنند، که نیاز به شفاف‌سازی و اصلاح بیشتر عبارت سؤالات و تعریف دسته‌بندی‌های صنعت خلاق را برجسته می‌کند.

برای اطمینان از پاسخ های نماینده، اطمینان از درک هدف سؤال در میان شرکت کنندگان از همه گروه های متمرکز ضروری بود. برای دستیابی به این هدف، از یک مقیاس لیکرت پنج نقطه‌ای استفاده شد که دارای گزینه‌های پاسخ زیر است: ۱ (بدون مقدار)، ۲ (مقدار کم)، ۳ (مقدار متوسط)، ۴ (مقدار زیاد) و ۵ (مقدار بسیار بالا). . نظرسنجی به صورت ناشناس انجام شد. بنابراین، همه پاسخ دهندگان به سوالات صادقانه و آشکار پاسخ دادند. پرسش‌ها با یادداشت‌های توضیحی داخل پرانتز تکمیل شد، که به بازنمایی نتایج نظرسنجی نیز کمک کرد.

طراحی پرسشنامه با فرضیه های تدوین شده در تحلیل مطابقت دارد. یک بررسی اولیه از گروه آزمایش انجام نشد. بنابراین قبل از بررسی، هیچ اطمینانی در مورد تایید فرضیه ها وجود نداشت. با این وجود، در طول فرآیند مدل‌سازی، روابط بین عوامل شناسایی شد که نیازی به تبدیل داده‌های اضافی، ورودی متغیرهای اضافی یا راه‌اندازی نداشت.

بررسی آزمایش

اولین گروه متمرکز شامل جوانان ۱۴ تا ۳۵ ساله بود که متشکل از ۱۰۰ شرکت کننده به صورت تصادفی انتخاب شدند. در این نظرسنجی جوانانی از چندین شهر قزاقستان از جمله آستانه، آلماتی، کاراگاندا و شیمکنت شرکت کردند.

دانش‌آموزان برنامه‌های آموزشی خلاقانه مختلف از مؤسسات تخصصی عالی و متوسطه، و همچنین کسانی که در برنامه‌های آموزش تکمیلی ثبت نام کرده‌اند، فعالانه در نظرسنجی شرکت کردند. علاوه بر این، این نظرسنجی شامل جوانانی بود که آموزش رسمی در زمینه‌های خلاقانه نداشتند، اما به صورت سرگرمی درگیر فعالیت‌های خلاق بودند. با جوانان معمولی که علاقه خاصی به فعالیت های خلاقانه نداشتند نیز مصاحبه شد و از نماینده بودن نمونه اطمینان حاصل شد.

گروه کانونی دوم شامل افراد مسن ۶۰ سال به بالا بود که از طریق نمونه گیری تصادفی انتخاب شدند. این پاسخ دهندگان که تعداد آنها به ۱۰۰ نفر می رسد، شامل بازنشستگان شاغل و غیر شاغل و همچنین افرادی هستند که به سن بازنشستگی نزدیک می شوند. دریافت کنندگان خدمات از مراکز Active Longevity واقع در شهرهایی مانند آستانه، آلماتی، کاراگاندا و شیمکنت در قزاقستان فعالانه در این نظرسنجی جامعه شناختی شرکت کردند.

بسیاری از سالمندان مورد بررسی هیچ گونه مشارکت قبلی در فعالیت‌های خلاقانه در گذشته یا حال نداشتند، اما تنها تقریباً ۴۰ درصد فاقد مهارت‌ها و تجربه‌های خلاقانه بودند که ممکن است در گذشته کسب کرده باشند. اکثر پاسخ دهندگان سالمند (۸۹%) افراد بازنشسته بودند که از نظر اقتصادی فعال نبودند.

سومین گروه متمرکز شامل ۱۰۳ مصاحبه شونده بود که صنایع خلاق در آستانه، آلماتی، کاراگاندا و شیمکنت را نمایندگی می کردند. از این تعداد، نیمی (۵۱٪) صاحبان مشاغل خلاق بودند، در حالی که نیمی دیگر نمایندگان سازمان ها و انجمن های مختلف بودند که منافع بخش خلاق در قزاقستان را ترویج می کنند.

از میان پاسخ دهندگان، ۳۵ درصد صنعتگران، ۱۹ درصد هنرمندان، ۱۸ درصد در سیستم آموزشی مرتبط با صنایع خلاق و ۱۵ درصد به تحقیق و توسعه مشغول بوده اند. علاوه بر این، ۱۱ درصد در زمینه مد، توسعه نرم افزار یا هنرهای نمایشی، از جمله نوازندگان، تولیدکنندگان ویدئو، تولیدکنندگان رسانه و دیگر متخصصان خلاق، مشغول بودند.

۱۱ درصد باقیمانده شامل نمایندگانی از انجمن های مختلف، سازمان های غیرانتفاعی، شوراها و اتاق های بازرگانی است که منافع صنایع خلاق قزاقستان را نمایندگی می کنند. فرآیند انتخاب از طریق نمونه گیری تصادفی بدون توجه به نوع صنعت خاص انجام شد.

چهارمین گروه متمرکز متشکل از ۳۵ نماینده سازمان های دولتی در شهرهای آستانه، آلماتی و کاراگاندا بود که بخش های آن حوزه ها و جنبه های خاص صنایع خلاق و همچنین مسائل مربوط به جوانان و سالمندان را پوشش می دهند. پاسخ دهندگان کارمندان وزارتخانه ها و کمیته ها، اکیمات و اتاق های منطقه ای کارآفرینان بودند.

توزیع پاسخ دهندگان چهار گروه متمرکز بر اساس شهرهای قزاقستان در نشان داده شده است میز ۱.

برنامه SmartPLS یک تحلیل همبستگی و رگرسیون از داده های به دست آمده از یک نظرسنجی جامعه شناختی انجام داد.

نظرسنجی شامل دو بخش بود. بخش اول (۲۵ سوال) برای همه پاسخ دهندگان یکسان بود و هدف آن ارزیابی درک کلی عوامل مؤثر در توسعه اقتصاد خلاق در قزاقستان بود. بخش دوم شامل ۱۵ سوال خاص تر در مورد شهری که پاسخ دهنده در آن زندگی می کند و شرایط توسعه صنایع خلاق در آن وجود دارد، از جمله اطلاعات در مورد گروه سنی پاسخگو، زمینه فعالیت، بخش شغل، تجربه و مهارت های مرتبط با آن. صنایع خلاق، و همچنین ترجیحات برای انواع خاصی از فعالیت های خلاق.

بخش کلی پرسشنامه شامل شش بلوک سوال بود:

بلوک اول شامل شش سوال در مورد ارزیابی وضعیت اقتصاد خلاق در قزاقستان است.

بلوک دوم شامل سه سؤال در مورد ارزیابی پتانسیل مشارکت جوانان (۱۴ تا ۳۵ سال) در اقتصاد خلاق قزاقستان است.

بلوک سوم شامل سه سؤال در مورد ارزیابی پتانسیل مشارکت افراد مسن (۶۰ سال و بالاتر) در اقتصاد خلاق قزاقستان است.

بلوک چهارم شامل چهار سوال در مورد ارزیابی عوامل محدود کننده و موانعی است که توسعه صنایع خلاق در قزاقستان را به تاخیر می اندازد.

بلوک پنجم شامل چهار سؤال در مورد ارزیابی اثربخشی اقدامات حمایتی دولت برای اقتصاد خلاق در قزاقستان است.

بلوک ششم شامل پنج سوال در مورد ارزیابی میزان توسعه همکاری و همکاری در خوشه خلاق قزاقستان است.

۴٫ نتایج

استفاده از برنامه SmartPLS ما را قادر می سازد تا یک مدل ساختاری بسازیم که به وضوح رابطه بین متغیرهای توضیحی و توضیحی را نشان می دهد.شکل ۱).
مدل تجربی (شکل ۱) جهت نفوذ پتانسیل جوانان، موانع، همکاری، اثربخشی مدیریت دولتی و پتانسیل سالمندان متمرکز بر اقتصاد خلاق را مشخص می کند.

ارزیابی مدل به دست آمده با استفاده از الگوریتم زیر انجام می شود:

  • بارهای خارجی معیارها مقادیر شاخص بزرگتر یا مساوی ۰٫۷ هستند.

  • اعتبار همگرا. سازگاری درونی سوالات پرسشنامه بررسی می شود. برای انجام این کار، ضرایب محاسبه می شود: آلفای کرونباخ، rho_A، پایایی تجمعی، و واریانس میانگین به دست آمده.

  • روش تحلیل. آزمایش فرضیه. فرضیه در صورت رعایت شرایط زیر تایید می شود: t آمار ≥ ۱٫۹۶; پ– مقادیر ≈ ۰٫۰۵٫

ارزیابی بارهای خارجی مدل دارای مقادیری مطابق با استانداردهای لازم است، زیرا تقریباً همه آنها مقادیر بالاتر از ۰٫۷ را نشان می دهند. به ویژه، پارامترهای پتانسیل جوانی ضرایب نسبتاً بالایی از بارهای خارجی را نشان داد: مشارکت جوانان در کیفیت مصرف کنندگان محصولات خلاق (YP1) – 0.827، جوانان به عنوان تولید کننده محصولات خلاق (YP2) – 0.839، و درجه استفاده. پتانسیل جوانان در بخش خلاق (YP3) – 0.858.

پارامترهای پتانسیل افراد مسن در شکل دادن به وضعیت اقتصاد خلاق قزاقستان تا حدی خود را نشان داده است که تأثیر کافی آنها را می توان نتیجه گرفت (بسیار نزدیک به مقدار آستانه ضریب ۰٫۷). بنابراین، مصرف فعال صنایع خلاق توسط افراد مسن سهم قابل توجهی در اهمیت پتانسیل افراد مسن دارد. ضریب بار خارجی (WP1) 0.671 بود. افراد مسن به عنوان تولیدکنندگان محصولات خلاقانه به میزان کمی خود را نشان می دهند (WP 1). ارزیابی بار خارجی ۰٫۶۰۴ بود. با این حال، هیچ جدایی مطلق افراد مسن از صنایع خلاق وجود ندارد. علاوه بر این، میزان استفاده از پتانسیل افراد مسن برای توسعه اقتصاد خلاق (WP3) قابل توجه است و ارزیابی بار خارجی در اینجا کاملاً کافی است – ۰٫۷۸۸٫

گروهی از شاخص‌ها که عوامل محدودکننده توسعه صنایع خلاق را ترکیب می‌کنند، مقادیر نسبتاً بالایی را نشان داده‌اند. به طور مشخص، از میان عوامل محدودکننده، مسائل مربوط به دسترسی به منابع مالی (B1)، وجود چارچوب نظارتی (B2)، محدودیت‌های سازمانی و زیرساختی (B3) و موانع اطلاعاتی و آموزشی (B4) به‌عنوان مهم شناسایی شده‌اند. برای عملیات اقتصاد خلاق.

مجموعه شاخص‌های سنجش اثربخشی حمایت‌های دولتی (کارایی دولت) وزن‌های بسیار مهمی را برای ارائه کمک‌های مالی توسط دولت (EG1)، تلاش‌های دولت برای توسعه چارچوب نظارتی (EG2)، اثربخشی اطلاعات و حمایت آموزشی ارائه شده توسط سازمان های دولتی (EG3)، و همچنین اثربخشی کمک های سازمانی و زیرساختی ارائه شده توسط نهادهای دولتی (EG4). ماژول همکاری همچنین شامل شاخص هایی است که سطح بالایی از ارتباط خارجی را دریافت کرده اند: همکاری بین شرکت کنندگان در صنایع خلاق، درون خوشه ها (C1). همکاری بین صنایع خلاق و مؤسسات آموزشی (C2)؛ همکاری با سازمان های دولتی (C3)؛ همکاری با انجمن های صنایع خلاق و سازمان های عمومی (C4)؛ و همکاری بین نسلی در صنایع خلاق (C5).

ماژول ارزیابی وضعیت اقتصاد خلاق، همانطور که در مطالعه توضیح داده شد، شامل شاخص های زیر است: ارزیابی وضعیت کلی و سطح توسعه بخش های اقتصادی خلاق در قزاقستان (CE1). ارزیابی اهمیت سهم بخش خلاق در اقتصاد ملی کشور (CE2)؛ ارزیابی تلاش‌ها برای رسیدگی به چالش‌ها در اقتصاد خلاق (CE3)؛ ارزیابی چشم انداز توسعه آینده صنعت خلاق در قزاقستان (CE4)؛ ارزیابی نقش بخش خلاق در رسیدگی به مسائل اشتغال و بیکاری در کشور (CE5)؛ ارزیابی اهمیت سهم بخش خلاق در پتانسیل صادرات کشور (CE6).

وزن های بالای بارگذاری خارجی شاخص ها در هر یک از پنج عامل (ماژول) به دست آمده است. همبستگی بین شاخص های متغیرهای پنهان تایید شده است. رسیدن به مقدار آستانه نیازی به حذف اندیکاتورهای با بارگذاری کم و بازسازی یک مدل جدید با شاخص های ورودی کوتاه نشده است. بنابراین، تمام شاخص‌هایی که در ابتدا در مدل ساختاری گنجانده شده‌اند، استفاده شده‌اند (نگاه کنید به جدول ۲). بارگذاری های خارجی WP1 و WP2 دارای مقادیر کمتر از ۰٫۷ هستند. با این حال، تاخیر از آستانه مورد نیاز قابل توجه نیست، و بنابراین، نویسندگان تصمیم گرفته اند که این شاخص ها را حذف نکنند. بدیهی است که تغییرات قابل قبولی در برآورد اهمیت جمعیت سالمندان به عنوان مصرف کنندگان و خالقان صنایع خلاق وجود دارد.
در مرحله آزمون اعتبار همگرا، ارزیابی همه موارد آزمون و تعیین ارتباط محتوای آزمون‌ها ضروری است. ما سازگاری درونی سؤالات هر بخش را تأیید می‌کنیم و تأثیر هر سؤال را بر ساختار اساسی اندازه‌گیری می‌کنیم. این محاسبات با استفاده از ضریب آلفای کرونباخ انجام خواهد شد جدول ۳).

آلفای کرونباخ اندازه گیری ثبات مجموعه ای از شاخص ها است. در مقیاس ۰-۱ تفسیر می شود که ۰ نشان دهنده عدم سازگاری و ۱ نشان دهنده سازگاری کامل است. مقدار ۰٫۶ فقط برای مطالعات آزمایشگاهی کم و قابل قبول است، در حالی که مقادیر بالای ۰٫۷ رضایت بخش، ۰٫۸ خوب و ۰٫۹ بالا در نظر گرفته می شود.

داده ها در جدول ۳ نشان دهنده سطح نسبتاً بالایی از سازگاری درونی در بین آیتم های آزمون (شاخص ها) و تأثیر آنها بر عوامل است. ضریب آلفای کرونباخ برای عوامل «کارایی دولت»، «همکاری» و «موانع» بالا در نظر گرفته شده است. برای عوامل «پتانسیل جوانان» و «اقتصاد خلاق» خوب در نظر گرفته شده است. و برای عامل «پتانسیل افراد مسن» رضایت بخش است. بر اساس مقادیر آلفای کرونباخ، همه عوامل دارای الگوی پاسخی منسجم و یکنواخت هستند که نشان دهنده پایایی آماری قابل قبولی است.
پاسخ‌های گروه‌های متمرکز مختلف مورد بررسی در مورد این شاخص‌ها تفاوت معنی‌داری نداشت. این نشان می‌دهد که پاسخ‌های ذهنی برخی از واقعیت‌های عینی کلی را در رابطه با وضعیت فعلی امور با توجه به عوامل شناسایی‌شده در توسعه اقتصاد خلاق در قزاقستان منعکس می‌کنند. برای نشان دادن قابلیت اطمینان ابزارها، جدول ۳ همچنین شاخص های محاسبه شده-rho_A، قابلیت اطمینان ترکیبی و میانگین واریانس استخراج شده را ارائه می دهد. حداقل مقادیر آستانه برای این سه معیار ۰٫۵ است.

معیار rho_A یکی از معیارهای ارزیابی قابلیت اطمینان یک مدل است. مقدار آن باید بین آلفای کرونباخ و پایایی مرکب باشد. در مطالعه ما، همه مقادیر rho_A این نیاز را برآورده می کنند.

ضریب قابلیت اطمینان مرکب به عنوان مجذور مجموع بارهای عامل استاندارد شده و مجموع واریانس خطا محاسبه می شود. مقدار این ضریب در محدوده ۰ تا ۱ است. پایایی ترکیبی برابر با یک به معنای قابلیت اطمینان مطلق است. ضریب قابلیت اطمینان ترکیبی باید بیشتر از ضریب AVE باشد.

قابلیت اطمینان ترکیبی آلن تانگ (همچنین به عنوان ضریب امگا شناخته می‌شود) نشان‌دهنده قابلیت اطمینان یک مقیاس ترکیبی است که برای ارزیابی یک طرح پایه متشکل از چندین شاخص استفاده می‌شود. داده های تولید شده برای تعیین قابلیت اطمینان و اعتبار یک مفهوم در برنامه SmartPLS شامل دو شاخص ترکیبی قابلیت اطمینان است: امگا-a (ρa) و امگا-c (ρc). وقتی همه اجزا به عنوان یک مقیاس یکپارچه در نظر گرفته شوند، امگا-a (ρa) معیاری برای قابلیت اطمینان ترکیبی است. به عنوان مجموع میانگین واریانس استخراج شده (AVE) و مجذور همبستگی مولفه ها با یکدیگر محاسبه می شود. [۳۷].
همانطور که از ضرایب ارائه شده در جدول ۲، قابلیت اطمینان مرکب (ρ_a) و قابلیت اطمینان مرکب (ρc) هر دو بسیار بالا هستند و به طور قابل توجهی از آستانه مورد نیاز ۰٫۵ فراتر می روند. این نشان می‌دهد که مؤلفه‌های مورد استفاده در مدل ما برای محاسبه اهمیت فاکتورها بسیار قابل اعتماد هستند.

ضریب تغییرات (متوسط ​​واریانس استخراج شده، AVE) برای همه عوامل کافی است. فاکتور “پتانسیل افراد مسن” دارای AVE برابر با ۰٫۴۷۸ است که به ۰٫۵ می رسد و به ما امکان می دهد به این نتیجه برسیم که محدودیت های قابل قبول برای واریانس برآورده شده است. بنابراین، در این مورد، AVE کمتر از ۰٫۵ یا بالاتر از قابلیت اطمینان ترکیبی نیست. بنابراین، موارد آزمایشی برای مدل در حال ساخت قابل اعتماد و معتبر هستند.

تحلیل مسیر. از آنجایی که تمامی معیارهای لازم برآورده شده است، می توانیم به آزمون فرضیه ها اقدام کنیم. برای این منظور، ما یک تست بوت استرپینگ را انجام خواهیم داد که ما را قادر می سازد تا اهمیت آماری نتایج تجزیه و تحلیل خود را تعیین کنیم.جدول ۴).

سطح معنی داری آماری به صورت a بیان می شود پ-value در محدوده ۰ تا ۱٫ هر چه مقدار the کمتر باشد پ– ارزش، احتمال کمتری دارد که نتایج به صورت تصادفی به دست آمده باشد و شواهد دال بر پذیرش فرضیه قابل اعتمادتر است.

مانند جدول ۳ نشان می دهد که فرضیه های تأثیر بر بهبود وضعیت اقتصاد خلاق جذب پتانسیل جوانان (H1)، پتانسیل افراد مسکونی (H2) و اثربخشی حمایت دولتی (H3) پذیرفته شده است. در عین حال، در فرضیه های (H1) و (H2) پ– مقادیر نزدیک به صفر هستند که نشان دهنده تایید کامل فرضیه ها است.

را پ– ارزش در فرضیه (H3) قابل قبول است و فرضیه پذیرفته می شود. با این حال، این پ-مقدار بزرگتر از فرضیه های (H1) و (H2) است، که در آن یک نتیجه تمیزتر با صفر است. پ-ارزش به دست آمد.

اجازه دهید به شاخص نمونه اصلی (O) توجه کنیم. در فرضیه (H3)، تأثیر ضریب کارایی حمایت دولتی از بخش‌های خلاق اقتصاد در مقایسه با پتانسیل جوانان (H1) و افراد مسن (H2) کمتر است. نمونه اصلی (O) تأثیر ضعیف تری در فرضیه (H3)، فرضیه های از دست دادن (H1) و (H2) نشان می دهد. ۰٫۱۵۲ در مقابل ۰٫۴۳۸ و ۰٫۳۱۰٫

فرضیه های رد شده نمونه اصلی (H4) و (H5) وجود مشکلات مربوط به عوامل محدود کننده و همکاری را اثبات می کند.

یافته های این نظرسنجی نشان می دهد که نمایندگان صنایع خلاق در قزاقستان به دلیل موانع حل نشده و همکاری ناکافی در کار خود با چالش هایی روبرو هستند. پاسخ دهندگان مشکلات مالی، مقرراتی، اطلاعاتی، آموزشی، سازمانی و زیرساختی را به عنوان موانع اصلی تشخیص دادند. برای ارتقای رشد اقتصاد خلاق در کشور باید این موانع برطرف شود. تا زمانی که این چالش ها برطرف نشوند، همچنان مانع توسعه این بخش خواهند شد.

نتایج آزمون بوت استرپینگ فرضیه (H4) وجود یک مسئله را در جنبه مشارکتی شرکت کنندگان در صنایع خلاق نشان می دهد. به طور خاص، همکاری ناکافی در این صنایع، و همچنین بین آنها و مؤسسات آموزشی، سازمان‌های دولتی، سازمان‌های عمومی و انجمن‌ها، در طول نسل‌ها، توسعه اقتصاد خلاق قزاقستان را به تأخیر می‌اندازد. این مسائل نشان دهنده تجلی خوشه های خلاق توسعه نیافته است. توسعه خوشه ابزاری به طور گسترده شناخته شده برای تقویت همکاری بین شرکت کنندگان در زمینه های خلاق است و اگر می خواهیم شرایط اقتصاد خلاق را بهبود دهیم باید تقویت شود. توسعه اقتصاد خلاق توسط عوامل محدود کننده مانع شده است، که باید از طریق افزایش همکاری مورد توجه قرار گیرد.

۵٫ بحث

اجازه دهید نمودارهای ضرایب رگرسیون را برای هر فرضیه بررسی کنیم.

شکل ۲ ضرایب رگرسیون را که به عنوان ضرایب مسیر نیز شناخته می شود، بین عوامل و وضعیت اقتصاد خلاق نشان می دهد. هیستوگرام ها درجه بالایی از تنوع در مقادیر داده های جمع آوری شده را نشان می دهد که بر اساس فراوانی وقوع آنها در محدوده نمایش داده شده گروه بندی می شوند. به نظر می رسد توزیع نرمال است، زیرا هیستوگرام به سمت راست منتقل شده است، که نشان می دهد نمونه اصلی (O) قوی ترین تأثیر را بر اقتصاد خلاق دارد، با ضریب ۰٫۴۳۸ در مورد پتانسیل جوانی. که در شکل ۲a، می بینیم که این تاثیر تا مقدار ۰٫۶۵۱ ادامه دارد.
تأثیر کمی کمتر قابل توجه در مورد پتانسیل افراد مسن مشاهده می شود. در این حالت، نمونه اصلی (O) دارای مقدار ۰٫۳۱۰ است. نفوذ تا حداکثر مقدار ۰٫۵۳۸ گسترش می یابد، همانطور که در نشان داده شده است شکل ۲ب
یک اثر نسبتاً جزئی و کمتر قابل توجه، اما همچنان قابل توجه، در مورد کارآمدی دولت دیده می شود. بالاترین فرکانس در این مورد در ضریب مسیر ۰٫۱۵۲ رخ می دهد، همانطور که در نشان داده شده است شکل ۲ج.
ضریب تعیین مربع R برای متغیر وابسته، «اقتصاد خلاق» دارای مقدار بالایی ۰٫۷۲۵ است (نگاه کنید به جدول ۵). این نشان می دهد که عوامل درج شده در مدل به طور موثر این متغیر را توصیف می کنند و بر آن تأثیر بسزایی دارند.

توصیه های خط مشی

غلبه گرایش های لذت گرایانه و نیز رواج مصرف نمایشی در بین جوانان، تقاضای آنها را برای محصولات و خدمات خلاقانه افزایش می دهد. به منظور تقویت مشارکت جوانان در بخش خلاق اقتصاد، فعال کردن این بخش، ترویج تفکر خلاق، حمایت از کارآفرینی جوانان و تسهیل مسابقات استارتاپی برای جوانان از سوی دولت ضروری است. در طول تاریخ، جوانان در خط مقدم تغییرات اجتماعی بوده اند و ارزش های جامعه را شکل داده اند. نسل جوان امروزی که در میان چالش های زیست محیطی و تهدید کمبود منابع متولد و بزرگ شده اند، انگیزه های بیشتری فراتر از سود دارند. این انگیزه ها آنها را تشویق می کند که به دنبال راه حل هایی مانند مصرف مسئولانه، توسعه پایدار، سبک زندگی سالم و مسئولیت اجتماعی باشند.

بخش خلاق صرفا یک عرصه تجاری نیست، بلکه یک فضای اجتماعی است که در آن ارزش ها بیان، کشف و به اشتراک گذاشته می شوند. صنایع خلاق نه تنها ارزش های اجتماعی را از طریق محصولات و خدمات خود منعکس می کنند، بلکه به شکل گیری آنها نیز کمک می کنند. به این ترتیب، این صنایع فرهنگ و روند اقشار مختلف جامعه از جمله جوانان را نشان می دهد و آنها را راهنمایی می کند. دولت با همکاری جوانان باید اقدامات مثبتی را برای تقویت ابتکارات مرتبط با توسعه پایدار، سبک زندگی سالم و تولید و مصرف مسئولانه اجرا کند.

جوانان نیز به دلیل ویژگی های ذاتی خود، مصرف کنندگان اصلی محصولات صنایع خلاق هستند. خود صنایع خلاق از این نظر منحصر به فرد هستند که هم تولید و هم مصرف محصولات خلاقانه در چارچوب آنها صورت می گیرد. بنابراین جوانان در صنایع خلاق هم کارکرد تولیدی و هم مصرف کننده را انجام می دهند که باید در مدیریت توسعه این صنایع مورد توجه قرار گیرد. [۳۸].
ایجاد تغییراتی در نظام راهنمایی شغلی جوانان و گنجاندن موضوعات مرتبط با هنر در برنامه درسی مدارس ضروری است. [۳۹].

جوانان، برخلاف نسل‌های قدیمی‌تر، متحرک‌تر هستند و مایل به جابه‌جایی هستند، بنابراین احتمال بیشتری دارد شهرهای بزرگ با صنایع خلاق مستقر را انتخاب کنند. به منظور حمایت از این روند استعدادهای سیار، دولت باید طرح های مسکن را اجرا کند و کمک های مالی خلاقانه را اختصاص دهد.

جهت حمایت دولت برای توسعه کارآفرینی در صنایع خلاق و ابزارهای نظارتی صرفاً خاص: حمایت از حقوق مالکیت معنوی، آموزش اضافی و سیاست رسانه ای [۴۰].
برای مدرن کردن تجربه یادگیری، ایجاد فضاهای نوآورانه در موسسات آموزشی ضروری است که به دانش آموزان امکان می دهد فعالیت های خود را متنوع کرده و شیوه جدیدی از تعامل را تقویت کنند. برای جلوگیری از انتقال ابتکارات توسعه خلاقیت دانشجویان به خارج از دانشگاه، فضاهای کار مشترک موثر بوده و محیط های مناسبی را برای کار و مطالعه فراهم می کند. ایجاد انکوباتورهای کسب و کار و امکانات همکاری در داخل موسسات آموزشی به ارتقای کارآفرینی جوانان در زمینه های خلاق کمک می کند. [۴۱].

رقابت در بازار کار مستلزم استفاده کارآمد از پتانسیل نوآورانه و فعال جوانان است. فقط به دست آوردن مدرک دانشگاهی کافی نیست. بلکه باید مهارت‌های خود را ارتقا داد و فرصت‌های آموزشی بیشتری را دنبال کرد.

فعالیت خلاقانه در زمینه فناوری اطلاعات ممکن است به نرم افزارهای گران قیمت (مثلا لینوکس) نیاز داشته باشد که جوانان به آن دسترسی ندارند. بنابراین، حمایت از نمایندگان جوان صنایع خلاق مستلزم شکل‌های خاصی از تامین مالی است، مانند مکانیسم‌های تامین مالی مشترک مانند تامین مالی جمعی، تامین مالی انکوباتورها و شتاب‌دهنده‌ها و سایر سرمایه‌گذاری‌های مشترک، و همچنین فناوری‌های جمع‌آوری سرمایه دیجیتالی که راه‌های جدید تامین مالی دارایی‌ها و توکن‌سازی را ترویج می‌کنند. تامین مالی [۴۲].

توجه دقیق به سیاست های جوانان و افزایش مشارکت آنها در فعالیت های اقتصادی به ویژه برای کشورهایی که “سود جمعیتی” رو به کاهشی را تجربه می کنند، مهم است. افزایش سرمایه گذاری در آموزش و پرورش در این کشورها باعث ارتقای کیفیت سرمایه انسانی و در نتیجه ایجاد فرصت هایی برای توسعه صنایع خلاق در بین جوانان می شود.

برای کشورهای در حال توسعه که با “برآمدگی جوانان” روبرو هستند (مانند کشورهای آفریقا، خاورمیانه و هند)، که در آن جوانان بخش قابل توجهی از جمعیت را تشکیل می دهند، پتانسیل قابل توجهی برای رشد و توسعه اقتصادی وجود دارد. بی توجهی به این موضوع می تواند منجر به کاهش بازار کار و افزایش تعداد جوانان کم مهارت شود. [۴۳].

سرمایه گذاری سرمایه گذاران در کارآفرینان جوان مشابه سرمایه گذاری هایی است که در شرکت های نوآور در مراحل اولیه توسعه انجام می شود. روندهایی که ممکن است به جوانان آسیب برساند احتمالاً در آینده به واقعیت های گسترده تبدیل می شوند. با توجه به اینکه بیش از ۴۰ درصد از جمعیت جهان را جوانان زیر ۲۵ سال تشکیل می دهند، رفتارهای مصرفی و تجاری آنها در سال های آینده غالب خواهد شد و ترکیب بخشی اقتصاد را شکل می دهد. توسعه و مدیریت مؤثر اشکال شبکه‌ای همکاری در جوامع خلاق به حداکثر رساندن مزایا و فرصت‌ها برای همه شرکت‌کنندگان امکان‌پذیر می‌شود: افزایش حرفه‌ای بودن، تقویت نوآوری، توزیع مؤثر نقش‌ها و مسئولیت‌ها، هماهنگی تلاش‌ها، ارائه پشتیبانی تخصصی، حل مشکلات به صورت مشترک، و تعامل. با ساختارهای مدیریتی

ایجاد شبکه ای از همکاری ترکیبی از استقلال نسبی اعضای رسمی مستقل صنعت خلاق و اتحاد در پاسخ به یک محیط دائما در حال تغییر را ممکن می کند.

از نظر مالی، مدیریت رشد بخش خلاق مستلزم تزریق بودجه کافی است. در کشورهای توسعه‌یافته، این امر معمولاً از طریق سرمایه‌گذاری خصوصی و مشارکت مستقیم تجاری، و همچنین اجرای طرح‌های مبتنی بر اجتماعی به دست می‌آید. در کشورهایی که مشارکت نمایندگان کسب‌وکار در صنایع خلاق چندان گسترده نیست، از مشارکت‌های دولتی و خصوصی و کمک‌های مالی نیز استفاده می‌شود. مشارکت کسب و کارها در دگرگونی محیط فرهنگی-اجتماعی محلی بخشی جدایی ناپذیر از مسئولیت اجتماعی آنهاست.

صنایع خلاق، که عمدتاً توسط مشاغل کوچک نمایندگی می شوند، با خطرات قابل توجهی از جمله منابع مالی محدود، هزینه های راه اندازی و عدم تعادل مالیاتی روبرو هستند. برای مقابله با این چالش ها، توسعه مکانیسم های مالیاتی حمایتی برای ایجاد محصولات با ارزش بالا که به شدت بر کار خلاقانه تکیه دارند، ضروری است.

سازمان‌های غیرانتفاعی با جمع‌آوری وجوه از طریق کمک‌های مالی از یک جامعه محلی حامی، نقش مهمی در توسعه بخش خلاق بازی می‌کنند. برای فعالان صنعت خلاق، منطقی است که به دنبال مشارکت و حمایت مالی با سازمان‌هایی در بخش‌های دیگر برای تأمین بودجه باشند. در این زمینه، بنیادهای غیرانتفاعی می توانند به عنوان زیرساخت ضروری برای تامین بودجه عمل کنند. داستان های موفقیت بسیاری از افراد و پروژه های خلاق برجسته بر پایه بشردوستی بنا شده است. فقدان مؤسسات مالی در قزاقستان که تأمین مالی را در مراحل اولیه پروژه های استارتاپی ارائه می کنند، مانند سرمایه گذاران فرشته و سرمایه گذاران خطرپذیر، اجرای ایده ها و راه حل های نوآورانه را دشوار می کند.

بازیگران در صنایع خلاق پیوندهای مشترک برقرار می کنند و در انجمن ها بر اساس یک بخش محدود متحد می شوند و بنابراین، مشکلات را با هم حل می کنند.

حضور نهادهای فرهنگی به افزایش درجه و دامنه اعتماد بین و درون همه نهادهای عمومی، رشد همه جانبه شخصیت و ظهور اشکال جمعی سازماندهی گروه های مختلف مردم کمک می کند. در زمینه دیجیتالی شدن اقتصاد، این فرآیندها در حال شتاب هستند و به بسترهای تعاملی و مجازی روی می آورند. [۴۴]. بنابراین، سیاست اجتماعی-فرهنگی دولت با حمایت نهادهای فرهنگی به رشد اعتماد در جامعه و تقویت پتانسیل همکاری کمک می کند.
همکاری موفق بین مؤسسات خلاق بدون یک محیط ارتباطی پیشرفته و ارائه اطلاعات کافی غیرممکن است. محققان بر نیاز به ایجاد یک مدل شبکه ای چند رشته ای از تعامل بین شرکت کنندگان در صنایع خلاق تاکید می کنند که ذینفعان مختلف را به هم مرتبط می کند: سرمایه فکری، سرمایه اجتماعی، سرمایه فرهنگی و همچنین سازمان های انتفاعی و غیرانتفاعی. [۴۵].

۶٫ نتیجه گیری

بر اساس موارد فوق، مدل ساختاری توسعه‌یافته در نرم‌افزار Smart PLS 3، بر اساس یافته‌های یک تحقیق جامعه‌شناختی، دارای چارچوبی مناسب برای تحلیل و ارزیابی اقتصاد خلاق است. متغیرهای گنجانده شده در سازه‌ها ویژگی‌های قابل قبولی دارند و نتایج به‌دست‌آمده می‌تواند برای تحقیقات بعدی و تدوین توصیه‌هایی برای ایجاد مکانیزمی برای ارتقای توسعه بخش خلاق از طریق خوشه‌بندی شرکت‌های خلاق و ادغام پتانسیل نوآورانه مورد استفاده قرار گیرد. از جوانان و افراد مسن

سه فرضیه در پژوهش مطرح شد. فرضیه اول اهمیت استفاده از پتانسیل افراد جوان و مسن را در تقویت توسعه اقتصاد خلاق قزاقستان تصدیق می کند. فرضیه دوم بر اثربخشی حمایت دولتی از صنعت خلاق، به ویژه اقداماتی برای افزایش مشارکت جوانان و افراد مسن در زمینه خلاق تاکید می کند. فرضیه سوم بر اهمیت مقررات نهادی با هدف حذف موانع، پرداختن به عوامل محدودکننده و ترویج همکاری در صنایع خلاق تاکید می کند.

فرضیه های کلیدی ارائه شده تایید شده اند. استفاده از پتانسیل افراد جوان و مسن کمک قابل توجهی به رشد صنعت خلاق در قزاقستان می کند. سیاست دولت اجرا شده برای ارتقای توسعه این بخش تا حدی از اثربخشی برخوردار است، اما سهم مهم تری از طریق استفاده از پتانسیل افراد جوان و مسن انجام می شود. پیشرفت بخش خلاق با مطالعه عوامل محدود کننده و همکاری تعیین می شود.

بنابراین، جامعه مدرن تغییرات قابل توجهی را تجربه می کند که به دلیل پذیرش گسترده فناوری های دیجیتال به وجود آمده است. این فناوری ها در حال حاضر در حال تغییر شیوه های روزمره، از جمله ارتباطات، تعاملات سازمانی، و فعالیت های اوقات فراغت هستند. در عین حال، به دلیل شکاف دیجیتالی، نگرانی‌های فزاینده‌ای در مورد نظم عمومی وجود دارد که منجر به ایجاد اشکال جدیدی از نابرابری اجتماعی و طرد برخی گروه‌های اجتماعی می‌شود.

با این حال، انقلاب اطلاعاتی در جامعه، همراه با رشد بخش خلاق، فرصت‌های جدیدی برای شمول اجتماعی و همبستگی ایجاد می‌کند. این می تواند به جبران خطرات مرتبط با طرد اجتماعی، به ویژه برای جوانان و افراد مسن کمک کند. یافته های این مطالعه ممکن است در تحقیق در مورد موضوعات مرتبط با توسعه صنایع خلاق و تدوین مکانیسم ها و سیاست های حمایت از آنها مفید باشد. آنها همچنین ممکن است به تحقیق در مورد گنجاندن جوانان و افراد مسن در فعالیت‌های اقتصادی فعال، تدوین سیاست‌های جوانان، توسعه برنامه‌هایی برای ارتقای طول عمر فعال و ایجاد نقشه‌های راه برای رشد خوشه‌های خلاق مرتبط باشند.

محدودیت ها و جهت گیری های آینده پژوهش

این مطالعه دارای چندین محدودیت بالقوه است. اولاً، بر گنجاندن جوانان و افراد مسن در صنایع خلاق تمرکز دارد. محققان دیگر ممکن است به گنجاندن بزرگسالان دارای معلولیت و نیازهای خاص بپردازند. این می تواند کانونی برای تحقیقات آینده در زمینه توسعه فراگیر در اقتصاد خلاق باشد.

ثانیاً، این مطالعه بر تأثیر متقابل عوامل مختلف مؤثر بر رشد صنعت خلاق بدون بررسی عمیق موانع ناشی از مسائل مربوط به گنجاندن نیروی کار تأکید می کند. تحقیقات بیشتر در مورد مکانیسم‌های سازمانی برای کاهش موانع ورود جوانان و سالمندان به نیروی کار به ما امکان می‌دهد این حوزه مطالعاتی را پیش ببریم. وابستگی های متقابل شناسایی شده از تحلیل یک نظرسنجی انجام شده در قزاقستان به دست آمده است. با توجه به تفاوت های نهادی، فرهنگی و اقتصادی بین قزاقستان و سایر کشورهای در حال توسعه، تجزیه و تحلیل نظرسنجی های انجام شده در این کشورها ممکن است نتایج متفاوتی را به همراه داشته باشد. با این وجود، ما معتقدیم که یافته های این مطالعه می تواند به عنوان مبنایی برای تحقیقات بیشتر باشد و ممکن است در مطالعات مشابه انجام شده در کشورهای دیگر تأیید شود.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | پتانسیل مشارکت جوانان و سالمندان در توسعه پایدار اقتصاد خلاق
,۲۰۲۴-۰۵-۱۴ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/10/4095

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.