۱٫ معرفی
دهه دوم قرن بیست و یکم عمدتاً به دلیل بحران اقتصادی بینالمللی که در سال ۲۰۰۸ آغاز شد، شاهد تحولات مهم اقتصادی و اجتماعی بوده است. مشکل مزمن در کشورهایی مانند اسپانیا. “ساختارهای شهری و اجتماعی-اقتصادی موروثی” فاصله بین “برندگان” و “بازندگان” بحران را برجسته می کند. [
۱] (ص ۲). این نابرابری مانع از امکان پویایی انعطافپذیرتر میشود، که در سناریوهای کنونی پس از همهگیری حتی ضروریتر میشود. [
۲]. نتایج حاکی از وجود یک “مارپیچ منفی” است که در آن شرایط بدتر اجتماعی-اقتصادی منجر به آسیب پذیری اقتصادی بیشتر و تمرکز عناصری می شود که به حفظ وضعیت عدم تعادل بین مناطق شهر کمک می کند.
در سال های اخیر، ما شاهد علاقه فزاینده ای به ایجاد چشم اندازهای یکپارچه برنامه ریزی شهری برای مبارزه با موقعیت های آسیب پذیری و نابرابری شهری بوده ایم. [
۳,
۴,
۵,
۶]. به همین ترتیب، ادبیات نقش فزاینده ای که به فضای عمومی و سیستم های سبز شهری برای رفاه مردم، سلامت شهری و انسجام اجتماعی داده می شود را برجسته می کند. [
۷,
۸,
۹,
۱۰,
۱۱,
۱۲].
با این حال، علیرغم اهمیت روزافزون آسیب پذیری شهری، طرد اجتماعی، و تخریب محیط طبیعی و ساخته شده در زمینه های دانشگاهی و سیاسی. [
۱۳,
۱۴]و در زمینه های اسپانیایی و اندلسی [
۱۵,
۱۶,
۱۷,
۱۸,
۱۹,
۲۰]رابطه ایجاد شده بین فضای شهری و ظرفیت معکوس کردن چنین موقعیتهای آسیبپذیری هنوز نامشخص است.
ادغام بین پایداری اجتماعی و پایداری شهری یکی از محورهای بحث در دستور کار بین المللی محیط زیست است [
۲۱]. نویسندگان مختلف رویکردی را به شرایط شکل شهری که مستقیماً بر پایداری اجتماعی تأثیر می گذارد، ایجاد می کنند [
۲۲]. تعاریف کاری و چارچوب های ارزیابی برای ارزیابی پایداری اجتماعی مناطق شهری توسط دانشگاهیان ارائه شده است. با این حال، چارچوب هایی که ساختار دقیق تری را برای مطالعه فراهم می کند، برای پیوند بین ابعاد کمی و کیفی پایداری اجتماعی مورد نیاز است. [
۲۳]. مقياس محله به عنوان كوچكترين مقياس شهري كه از طريق آن مي توان مسائل اجتماعي را بررسي و حل كرد، نشان داده شده است [
۲۴]در حالی که دسترسی به امکانات، فضای زندگی و تعامل اجتماعی به عنوان جنبه های کلیدی برای بهبود درک شهروندان از امنیت و رضایت شهری برجسته شده است. [
۲۵].
از منظر نظری، این مقاله در صدد است تا به این ابعاد درهم تنیده ای بپردازد که در فضای شهری پایدار هستند و عمدتاً توسط شبکه های مختلف مبتنی بر فضای عمومی شهری و رابطه آن با بافت امکانات شهری بازنمایی می شود. این امر به نوبه خود باعث می شود تا در مورد ماهیت چند بعدی فضای عمومی و ظرفیت آن برای بیان تحولات آینده محله ها یا مناطق شهرها تأمل کنیم. رابطه بین بازآفرینی شهری و انسجام اجتماعی به عنوان یکی از ویژگی های اساسی نوآوری اجتماعی به طور گسترده مورد بررسی قرار گرفته است. [
۲۶]. این واقعیت که طرفداری از ملاقات مردم، بازیگران و نهادهای مختلف برای ایجاد یک تغییر اجتماعی مفید برای جامعه ضروری است. [
۲۷]. بنابراین، فضای عمومی به عنوان پشتیبان توسعه ویژگیهای بهبودهای اجتماعی (شبکهسازی، روابط اجتماعی، همکاری و انسجام اجتماعی)، در زمینههایی که نیاز به بازآفرینی شهری دارند، مانند محلههای آسیبپذیر، کلید خواهد بود. این امر مستلزم نمایان ساختن شبکه فضایی و تعریف ویژگی های شکل دهی آن، در عین حال پیگیری تعریف و دیده شدن سیستم ها یا شبکه های اجتماعی و زیست محیطی آن و ارزیابی پتانسیل آن در سیاست های بازآفرینی شهری است.
در نتیجه، ما فرض میکنیم که در ساختار فیزیکی شهری است که هم عوامل اجتماعی که فضاهای جمعی را میسازند و هم عوامل محیطی آنها به وضوح آشکار میشوند. بنابراین، با شروع با تحلیل عمیق فضای عمومی، عوامل اجتماعی و محیطی را همراه با برنامه ریزی بعدی اقداماتی که بازسازی بافت اجتماعی و محیطی را تسهیل می کند، ارزیابی می کنیم.
با توجه به این فرضیه و تمرکز بر مناطق شهری آسیبپذیر، مجموعهای از سؤالات پژوهشی راهنما تعریف میشوند که در عین حال به ما امکان میدهد تا هدف نظری فرمولهشده در بالا را توسعه دهیم: (۱) چگونه میتوان یک تحلیل آسیبپذیری از حوزهای تولید کرد که دارای پیشینه است. -شرایط فضایی موجود؟ (ii) فضای عمومی و شبکه شهری چه نقشی می تواند ایفا کند که به طور سیستماتیک در بازآفرینی شهری عمل کند؟ (iii) تعامل بین “پیشنهاد فضایی” شهر مشاهده شده و راهبردهای مداخله ای که با آسیب پذیری اجتماعی و زیست محیطی آن مبارزه می کند چگونه صورت می گیرد؟
این مقاله با زمینهسازی استراتژیهای بازسازی آغاز میشود که میتواند به عنوان یک چارچوب مرجع برای مطالعه موردی باشد. در مرحله دوم، این مقاله نقشی را که فضای عمومی و زیرساخت سبز شهری میتوانند در انسجام اجتماعی ایفا کنند، با این فرضیه که دسترسی برابر به منابع و خدمات مستقیماً بر معکوس کردن موقعیتهای آسیبپذیری شهری تأثیر میگذارد، تحلیل میکند. توصیف Barrios Altos of Jaén از طریق دو رویکرد زیر مورد بررسی قرار می گیرد: (۱) یک پیشنهاد روش شناختی برای تجزیه و تحلیل عوامل آسیب پذیری. و (۲) تحلیل شهری و نقشهبرداری از فضای عمومی به معنای وسیع، به عنوان یک پیشنهاد بالقوه برای پیکربندی شبکههای شهری عملیاتی.
ادامه مقاله به شرح زیر تدوین شده است. در بخش بعدی، وضعیت آسیبپذیری مطالعه موردی آشکار میشود و برای هر یک از شبکهها (شهری، اجتماعی و محیطی) پایهگذاری میشود. ما (۱) “گره های فضای عمومی” را به عنوان مکان های تعامل اجتماعی برای تقویت عزت نفس و ظهور ابتکارات و سیاست های مشارکتی در نظر می گیریم، (۲) گسترش شرایط مساعد محیط پیرامون شهری الحاق شده به کل منطقه از طریق یک کلاس درس محیطی ناپیوسته اما مرتبط، و (۳) بازیابی شهری و ارتقاء تعداد بیشتری از عملکردهای متنوع. این مقاله با تجزیه و تحلیل نتایج و چندین نتیجه گیری برای این مورد، و برای کاربرد این روش به طور کلی، از طریق یکپارچه سازی شبکه ها بر اساس ارزش منسجم و چند بعدی فضای عمومی از پیش موجود، به پایان می رسد.
۲٫ بررسی ادبیات
مفهوم آسیب پذیری را می توان به عنوان حالتی از قرار گرفتن در معرض خطرات و عدم قطعیت های خاص در ترکیب با کاهش توانایی محافظت یا دفاع از خود در برابر آن خطرات و عدم قطعیت ها و مقابله با پیامدهای منفی آنها تعریف کرد. آسیب پذیری در همه سطوح و ابعاد جامعه وجود دارد و بخشی جدایی ناپذیر از شرایط انسانی را تشکیل می دهد و بر افراد و کل جامعه تأثیر می گذارد. [
۱۳]. به این ترتیب، آسیبپذیری مقدمهی محرومیت اجتماعی، فقر، و زمینهای برای کاهش مناطق مسکونی شهری است که ابعاد فضایی و ساختارهای اجتماعی را ترکیب میکند و بهصورت دوسویه به هم مرتبط هستند. [
۷,
۲۸]. مطالعات اروپایی در اوایل دهه ۱۹۹۰ در مورد بازگشت فقر شهری آن را به عنوان یک پدیده چند بعدی و نه فقط اقتصادی مورد بررسی قرار می دهد. [
۲۹]. این فقدان رفاه با تلاقی عدم دسترسی به دولت، بازار، و همبستگی/جامعه/خانواده، در فرآیندی به شدت وابسته به فضای شهری و محلههای محلی تعریف میشود. [
۳۰,
۳۱].
وقف و کیفیت نابرابر فضای عمومی در مناطق مختلف شهر یکی از گواه فرآیندهای تفکیک اجتماعی و فضایی موجود و عامل آسیبپذیری مضاعفی است که به تداوم محلههای محروم کمک میکند. به گفته آلگواسیل و همکاران، «آسیبپذیری یک قلمرو عوامل عینی و عوامل ذهنی را ترکیب میکند. از یک سو، شرایط آسیب اجتماعی را تشکیل می دهد، و از سوی دیگر، یک محیط روانی-اجتماعی است که بر ادراک شهروندان از قلمروی که در آن زندگی می کنند تأثیر می گذارد. [
۱۸] (ص ۷۹). به همین دلیل، آسیبپذیری باید بهعنوان زمینهای درک شود و به یک قلمرو خاص مرتبط باشد.
تمرکز فقر در محله های در معرض خطر یا آسیب پذیر شهرها یکی از مشکلات اصلی اتحادیه اروپا امروز است. شواهد زیادی این را نشان میدهد، مانند «گزارش هفتم در مورد انسجام اقتصادی، اجتماعی و سرزمینی در اتحادیه اروپا» که نشان میدهد خطر فقر یا طرد اجتماعی همچنان یک چالش کلیدی است، بهویژه در کشورهای عضو بالتیک و جنوبی. علاوه بر این، خطر فقر یا طرد اجتماعی در سطوح بالاتر از سطوح قبل از بحران (۲۰۰۸-۲۰۱۱) در شهرهای کشورهایی که قبل از سال ۲۰۰۴ به اتحادیه ملحق شدهاند، قرار دارد. [
۳۲] (ص ۱۶).
۲٫۱٫ راهبردهای بازآفرینی شهری در چارچوب پژوهش
ابزارهایی مانند The URBAN Community Initiative [
14] به دولت های مختلف اجازه داده است تا استراتژی های بازآفرینی شهری را در «محله های بحران زده» تا سال ۲۰۰۶ توسعه دهند. علاوه بر این، در زمینه اسپانیایی، URBAN به ترکیب مفاهیمی کمک کرد که در پایان قرن بیستم هنوز به طور گسترده در عمل شهری معرفی نشده بودند. بازسازی در میان آنها، ما “رویکرد یکپارچه” شامل موارد زیر را برجسته می کنیم: (۱) نیاز به رسیدگی به مشکلات شهرها از طریق همکاری بین نهادها (و بین سطوح مختلف دولت). (۲) نیاز به مشارکت مردم و ذینفعان محلی از طریق فرآیندهای مشارکتی. و (۳) معرفی چشم اندازی از بازآفرینی شهری بر اساس مفهوم توسعه شهری پایدار [
۱۷] (ص ۴۵).
راهبردها باید از یک دیدگاه یکپارچه در تمام ابعاد تخریب (اجتماعی، اقتصادی، زیست محیطی، حاکمیتی و غیره) عمل میکردند و تغییرات آغاز شده با اقدام را تضمین میکردند که بر دورههای افول و رویکرد سیاستهای شهری سنتی که صرفاً فضایی هستند غلبه میکردند. یا بخشی هدف آن تثبیت پویایی های جدید پایداری شهری با فرض واقعیت شهری ناهمگن و پیچیده بود. [
۳,
۴].
هدف اصلی بازآفرینی شهری افزایش رفاه ساکنان با پیشنهاد نه تنها بهبود فضای فیزیکی، بلکه از طریق دستیابی به انسجام اجتماعی و همسان سازی با توسعه محیطی، اقتصادی و اجتماعی و فرهنگی است. [
۳۳]. زمانی که راهبردهای بازآفرینی در نواحی مرکزی صرفاً از «تحول شهری» و فیزیکی تشکیل شده باشد، این امر منجر به فرآیندهای اصیلسازی، بیتوجهی به جمعیت از پیش موجود، و جستجوی استانداردهایی شده است که دگرگونیهای شدید بافت اجتماعی را برانگیخته است. دگرگونی اقتصادی و سرمایهگذاری در مراکز تاریخی اغلب مقدم بر سیاستهای اجتماعی، کارآفرینی و آموزش بهرهوری ساکنان بوده است. این امر به نوبه خود منجر به رها شدن زندگی روزمره در این مناطق و برون سپاری آنها شده است.
برعکس، استراتژیهای بازآفرینی شهری باید ظرفیتهای محلی جمعیت از پیش موجود را افزایش دهند تا از «مقاومت» واقعی اطمینان حاصل شود که بارها به عنوان جایگزینی برای زوال و اصیلسازی همراه با پروژههای «نوسازی شهری» از بالا به پایین نشان داده شده است. [
۳۴].
در این راستا، شایان ذکر است که دو نمونه از طرحهای احیای محلههای تاریخی که به طور جمعی با این مشکل مقابله کردهاند، با تاکید بر مقاومسازی محله و بهبود ساختار و شرایط فضای عمومی: طرح ویژه حفاظت از موراریه، لیسبون [
۳۵] (
شکل ۱) و پروژه توانبخشی Rive Gauche، Molenbeek، بروکسل [
۳۶]. در هر دو مورد، معرفی تسهیلات جمعی جدید یک هدف اصلی برای بهبود شرایط زندگی جمعیت ساکن و ماندگاری آنها و در عین حال پیگیری ادغام جمعیت جدید بود. احیای اقتصادی از طریق تنوع بخشیدن به عملکردها و حفاظت از کاربری های سنتی، ترویج فعالیت های جدید مستقر در ساختمان های جدید انجام شد. در هر دو طرح، زمان طولانی فرآیند اجرا، امکان تنظیم بین دگرگونیهای فیزیکی و جذب آنها توسط جمعیت را فراهم میآورد و همچنین امکان ارزیابی اثرات هر مرحله را فراهم میآورد.
سیاست های شهری که نیاز به معیارهای حاکمیت سرزمینی را به عنوان یک روش کاری نشان می دهد، برای طراحی و اجرای آن مستلزم ایجاد مکانیسم های همکاری و هماهنگی با سایر سطوح دولت و جامعه مدنی است. [
۵].
۲٫۲٫ انسجام شهری و فضای باز شهری: ابعاد فضای عمومی برای شهری منسجم تر
در مواردی مانند برنامه EUROsociAL، انسجام اجتماعی با الگویی مبتنی بر عدالت اجتماعی، اولویت حاکمیت قانون و همبستگی همراه بود. [
۳۸]. به عبارت دیگر، مفهوم اروپایی انسجام مبتنی بر حقوق اجتماعی و دسترسی برابر به منابع و خدمات اساسی بوده است [
۳۹]. به همین ترتیب، سیاستهای به نفع انسجام اجتماعی به افزایش امکانات اقتصادی جمعیت از طریق اشتغال و بهبود سطوح ادغام و پیوند اجتماعی آنها تمایل دارد. علاوه بر این، مسائل مطرح شده توسط مالوتاس و پانتلیدو (۲۰۰۴) در مورد ابهام مفهوم انسجام اجتماعی و تأثیر متغیر ارتقای انسجام در موقعیتهای مختلف اجتماعی-اقتصادی باید مورد توجه قرار گیرند. در این معنا از انسجام اجتماعی به عنوان تقویت کننده سرمایه اجتماعی و تاب آوری شهری در این منطقه صحبت می کنیم:
منطق سیاستهای ترویج انسجام به شکل تعامل اجتماعی محلی مرتبط است که باید از طریق افزایش مشارکت در شبکههای رسمی و غیررسمی بر مبنای متقابل و همبستگی بهبود یابد و منجر به شکلگیری و/یا تقویت سرمایه اجتماعی بدون آن شود. امکان سنجی استراتژی های بهبود جمعی (که عملا به عنوان بازسازی محلی درک می شود) کاهش می یابد.
در چارچوب فضایی شهرها، این ترکیب فرصت ها و چالش ها مستلزم ادغام راهبردها برای به دست آوردن تأثیر قابل تشخیص بر آنها است. برای مثال، بهبود حملونقل شهری میتواند ازدحام را کاهش دهد، شرکتها را بهرهورتر کند و محلههای محروم را به هم متصل کند. مؤسسات آموزش عالی می توانند به ادغام مهاجران، ترویج نوآوری و ارائه مهارت های گمشده در بازار کار محلی کمک کنند. راه حل های مبتنی بر طبیعت، مانند فضاهای سبز شهری، می توانند کیفیت زندگی، کیفیت هوا و تنوع زیستی را بهبود بخشند. [
۳۲] (ص xvi). از این نظر، اکوسیستمهای شهری و زیرساختهای سبز یک کارکرد اجتماعی مهم در بهبود ادغام گروههای آسیبپذیر اجتماعی انجام میدهند. [
۹,
۱۰]. نقش فضاهای مرتبط با افزایش تنوع زیستی و ارائه خدمات اکوسیستمی متعدد برای ایجاد حس اجتماعی بیشتر، کمک به مبارزه با طرد اجتماعی و انزوا ضروری است. [
۳۲] (ص ۱۱۵)، و برای بهبود ادغام اقلیت های قومی، به ویژه در میان گروه های جوان تر [
۴۱,
۴۲].
سرمایه اصلی برای تقویت اکوسیستم های شهری و زیرساخت های سبز، فضای آزاد شهری و عمدتاً فضای عمومی است. به همین دلیل است که برای دستیابی به چنین ظرفیتهای احیاکنندهای باید وضعیت کنونی و ابعاد متنوع آن را درک کرد.
علاوه بر این، ادغام مفهوم تنوع زیستی در برنامه ریزی شهری، اولویت ها را اصلاح کرده و فضای باز شهری را در مرکز قرار داده است. ادراکات اخیر با تأکید بر رویکرد زیرساختی، دیدگاه اجتماعی-اقتصادی بیشتری را نشان می دهد و پتانسیل پرداختن به نظام ارزش اقتصادی توسعه فضایی را ارائه می دهد. [
۴۳] (ص ۷). همانطور که توسط Meerow و Newell اشاره شد، این مزایا چندگانه و هم افزایی ناشی از آن است که به رویکرد زیرساخت سبز اجازه می دهد تا “فرصتی برای افزایش انعطاف پذیری و برابری اجتماعی-اکولوژیکی” فراهم کند. [
۴۴]. گواه این امر در نظر گرفتن آن به عنوان یک مؤلفه به هم پیوسته است که توسعه پایدار شهری را در دستور کار جدید شهری هدایت می کند. [
۴۵]و نقش محوری که به فضای عمومی برای توسعه اجتماعی و اقتصادی داده شده است [
۱۲]. در همین راستا، پاریس و همکاران. می تواند یک رابطه چند بعدی بین مفاهیم یک یا چند رشته محیطی ساخته شده و اهدافی که به افزایش تنوع زیستی در شهرها کمک می کند، که به عنوان اهداف استعاری بیان شد، ایجاد کند. [
۴۶]. در این سیستم متنوع از روابط، ابعادی مانند میراث، تحرک یا ایمنی، سلامت و رفاه مردم شامل مشارکت یکپارچه اجتماعی و محیطی است. در اینجا فضای شهری و زیرساخت سبز و اجتماعی توسعه زیستگاه به طور کلی سناریوهای دستیابی به این اهداف است. [
۴۶] (ص ۴۵).
درک عملکرد اکوسیستم فضای باز شهری و عمدتاً اجزای زیرساخت سبز بالقوه باید مستلزم جستجوی اتصال برای ادغام در شبکه ها باشد. در واقع در تعریف و درک واژه زیرساخت سبز، اهمیت زیادی به کیفیت بالای این عناصر و عضویت آنها به عنوان بخشی ضروری از یک شبکه به هم پیوسته داده شده است. [
۴۳,
۴۷]. این ساختار شبکه دقیقاً همان چیزی است که ظرفیت سیستمی را به مجموعه متنوعی از فضاها و منابع سرزمینی در ابتدا منزوی می کند. [
۴۲] (ص ۱۶). ما در مورد کاتالوگ بسیار گسترده ای از عناصر صحبت خواهیم کرد که عملاً تمام فضای ساخته نشده، ماتریس بیوفیزیکی یا “شناور” فضاهای آزاد را در بر می گیرد. [
۴۸] (ص ۳۵-۳۶)، که باید به عنوان یک سیستم واحد به هم پیوسته دیده شود.
از سوی دیگر، به نفع انسجام اجتماعی، برای تصاحب فضای عمومی و برای ایفای کارکرد آن به عنوان مفاصل اجتماعی شبکه ای که تشکیل می دهد، می توان از طریق تلفیق اقدامات مختلف و معیارهای طراحی شهری به آن دست یافت. [
۱۱] (ص ۳). این معیارها به یک بعد فضایی، نهادی و اجتماعی-فرهنگی سه گانه پاسخ می دهند که در توسعه پایدار بین شهرها و محیط آنها، با در نظر گرفتن مسائل مربوط به برنامه ریزی، مدیریت، عملکرد، و فرهنگی-اجتماعی کلیدی است. در زمینه برنامهریزی اسپانیا، نمونههای خوبی از تفسیر مجدد فضای عمومی از قبل موجود برای ایجاد یک بیانگر اجتماعی که هویتهای فرهنگی را تقویت میکند، وجود دارد. در طرح ویژه برای مرکز تاریخی تولدو (۱۹۹۸)، “پاسیو مدیترانه” کاتالیزوری برای احیای زندگی روزمره، به عنوان ریه های شهر، و برای مکان یابی دیدگاه های جدید شد. [
۴۹]. مطالعات برای
شهر قدیمی بارسلون [
۵۰] مجموعهای از توالیهای شهری را شناسایی کرد که فضاهای عمومی معنیدار را به هم پیوند میداد، که امکان تقویت هویت محلهای را ممکن میکرد و ارزشهای فضایی و تجاری Ciutat Vella را قابل مشاهده میکرد.
۳٫ مواد و روشها
این تحقیق بر روی بافتهای مویرگی تاریخی، کلیدهای احیای فضای شهری آن، و فقدان هویت و عملکرد واقعی یک پارک جنگلی الحاقی، در ارتباط مستقیم با یک عنصر میراثی سطح اول متمرکز بود. برای این منظور، ما به تحلیل شرایط و ظرفیتهای فضای عمومی برای تدوین استراتژیهای بازآفرینی شهری پرداختیم که به عنوان یک سیستم چند رابطهای درک میشود: سیستم شبکه و مجموعهای از عناصر که محیط فیزیکی بیان جمعی و اجتماعی و فرهنگی را تشکیل میدهند. تنوع [
۵۱]و ماهیت چند بعدی دارد [
۱۱]. شبکه ها به عنوان یکی از شاخصه های بازآفرینی شهری ارائه می شوند که بر روی نوآوری اجتماعی بافت شهری کار می کند. [
۲۶]، از آنجایی که شبکه می تواند منافع مشترک، حمایت متقابل و منافع متقابل را با هر شریکی که با توجه به منابع، نقاط قوت و زمینه های تخصصی مربوطه مشارکت می کند ایجاد کند. [
۵۲]. فضاهای عمومی، از این چشم انداز یکپارچه، ارزش اجتماعی و فرهنگی خود را در بافت کلی منطقه گنجانده و خود را به عنوان گره هایی از سیستم تطبیق می دهند تا بتوانند در شبکه سناریوهای زندگی روزمره در شهر گنجانده شوند. [
۵۳].
برای انجام این فرمول بندی فضایی و موضوعی، نیاز به شناسایی ساختار فضای عمومی بود که ظرفیت ایجاد انسجام شهری و اجتماعی را داشته باشد. ما قبلاً رابطه نزدیک بین مشکلات اجتماعی و شهری محلههای آسیبپذیر و از بین رفتن و زوال فضای عمومی آنها را نشان دادهایم. از سوی دیگر، عدم اتصال یا عضویت در شبکههای اجتماعی گستردهتر منجر به دسترسی کمتر به خدمات و فرصتها میشود. به همین دلیل، در یک رابطه معکوس، فضای عمومی و پروژه شبکه اجتماعی ظرفیت فعال کردن پویایی بازآفرینی شهری را دارند که برای این منظور لازم است مکانهای شبکهای کلیدی که کارکردهای شهری و بازنمایی نمادین جامعه را بیان میکنند، شناسایی شوند. آنها همان روبن کازتمن خواهند بود [
۵۴] به عنوان “ساختارهای فرصت” نامیده می شود. شبکه هایی که می توانند به افراد کمک کنند تا موانع جغرافیایی و فضاهای اجتماعی را پشت سر بگذارند و به آنها امکان دسترسی به حلقه های اجتماعی بزرگتر را می دهند. [
۳۱] (ص ۱۰۶۹). بعداً، چنین شبکه هایی با استفاده از تحلیل نقشه برداری منابع فضایی/شهری مورد مطالعه قرار خواهند گرفت.
به دلایل بالا، چارچوب مطالعه باید در یک قلمرو قابل تشخیص باشد که در آن منابع متضادی نیز وجود داشته باشد که امکان دستیابی به مقدار قابل توجهی از اطلاعات را فراهم می کند که در غیر این صورت در یک تحقیق از ابتدا به دست آوردن آنها غیرممکن است. بنابراین، ما تصمیم گرفتیم روی محلههای آسیبپذیر خاصی که در چارچوب مطالعه ملی آسیبپذیری شهری قرار گرفتند، کار کنیم. با توجه به این، روش پیشنهادی برای تجزیه و تحلیل آسیبپذیری، بر اساس بانکهای دادهای که بعداً به تفصیل بیان خواهد شد، که در تحقیق با رویکرد فهرستی از مطالعات ملی و بینالمللی پیچیده خواهد شد. این شاخص های آسیب پذیری شهری، از شاخص های موجود برای به دست آوردن داده های عینی توسعه یافته است [
۵۵]، با استفاده از روش شناسی های رویکرد جامعه شناختی و نقشه کشی در مقابل و وزن قرار می گیرند.
چارچوب روششناختی کار، فراتر از تشخیص درجات و انواع آسیبپذیریهای موجود، در اولین تقریب، با توجه به بخشهای سرشماری مورد مطالعه از محلههای Jaén، بر تعریف شبکههایی متمرکز شد که دقیقاً با چنین آسیبپذیری مبارزه میکنند، شرطبندی در شهری و انسجام اجتماعی بر اساس شناخت منابع منطقه. برای این منظور، تحلیلی از منابع فضایی، «پیشنهاد فضایی» منطقه نیز با استفاده از تحلیل نقشهبرداری انجام شد. تقریب دوم نقش مرتبطی را به تحقیق از طریق پروژه اعطا کرد [
۵۶]برای شناسایی چنین شبکه فضایی و برای انتساب نقش به فضاهای مختلف فرصت در چارچوب استراتژی بازآفرینی شهری. این غلبه از تئوری به عمل به معنای مزیت بزرگی نسبت به سایر تحلیلهای صرفاً توصیفی و تفسیری از موقعیتهای مخاطرهآمیز در محیطهای شهری، تلاش برای پر کردن شکاف بین تحلیل واقعیت و مداخله آن، ساختن روشی است که مبتنی بر بازخوانی شهری است. فضاها و ظرفیت های آنها با توجه به ابعاد در هم تنیده پرداخته شده است.
۳٫۱٫ مطالعه موردی: محلههای Altos مرکز تاریخی Jaén
این قسمت از شهر با توپوگرافی ناگهانی تعریف شده است که محله های تاریخی که محدوده جنوبی شهر را تشکیل می دهند بر روی آن ساخته شده اند که در بزرگراه ملی قدیمی یا Paseo de Circunvalación قرار دارد که از شرق به غرب می گذرد و دسترسی به آن را فراهم می کند. قلعه (
شکل ۲).
یک توپوگرافی قوی و شرایط حاشیه ای که به فقدان فعالیت های متنوع و بیکاری جمعیت اضافه شده است، منجر به حاشیه نشینی محله های سان خوان و سن بارتولومه نسبت به بقیه شهر تاریخی شده است. [
۵۶]، همراه با روند تخریب فیزیکی، کاهش جمعیت و ظاهر شدن تعداد زیادی قطعه و دیوارهای ساختمانی در وضعیت نامناسب. در واقع، «اطلس توزیع درآمد خانوار» که توسط مؤسسه ملی اشتغال انجام شده است، شکاف درآمدی بین فقیرترین محلهها (سان خوان، لا ماگدالنا، سن بارتولومه و لا جودریا) را در مقایسه با ثروتمندترین محلهها در توسعههای شهری جدید نشان میدهد. رسیدن به تفاوت ۵۰۰۰۰ یورویی در درآمد خانواده [
۵۷]. این امر باعث ایجاد یک وضعیت اضطراری شده است که نیازمند ایده هایی برای معکوس کردن روند حفاظت از بافت اجتماعی، احیای، غنی سازی و ارزش گذاری بافت شهری و معماری است.
اقداماتی از طریق ابتکار جامعه URBAN 2006 و از طریق ابتکار شهری منطقه ای (۲۰۰۷-۲۰۱۳) با بودجه توسعه منطقه ای اروپا (ERDF) انجام شده است که قصد دارد استراتژی های نوآورانه ای برای بازآفرینی شهری ایجاد کند. [
۱۷]. آنها اثر پویایی مورد انتظار را نداشتند که خود شهروندان را تشویق به ترویج اقداماتی با دوز بیشتری از واقعیت و ارزش جمعی فضاهای عمومی خود کنند. یک مثال جنبش 'reAviva' Jaén است که پروژه هایی مانند #verdEA یا #PlazaCambil یا پروژه #PROYECTOReEAcciona را انجام داده است. [
۵۸]. یکی دیگر از اپیزودهای مرتبط به دلیل انعکاس این پارچههای تاریخی در دامنه تپه Jaén، اسپانیا، که برای مسابقه ایدهها برای استراتژی پویایی و بازیابی مجموعه تاریخی شهر Jaén، توسط کالج معماران Jaén سازماندهی شده بود، رخ داد. این ایده به عنوان برنده مسابقه در برنامه ریزی کلی شهری شهر گنجانده می شود که در سال ۲۰۱۶ اجرایی می شود. هدف پروژه “پارک وی” که در طرح شهری گنجانده شد، برجسته کردن موقعیت اصلی و چالشهای شهری، محیط طبیعی و بافتها و مناطق زیربنایی که نیازمند راهحل شهری و همچنین راهحلهای تولید شده است. [
۵۹]. این پروژهها تلاش کردند تا تعداد فزایندهای از زمینهای متروکه در مجموعه تاریخی Jaén را به فضاهای عمومی تبدیل کنند که بر اساس پروژه «مشارکت شهروندی، خودمدیریتی، مسئولیت مشترک نهادی-همسایگی، خلاقیت، احترام، تخیل و اجتماعی است. نوآوری' [
۵۸].
فراتر از این ابتکارات، یک استراتژی واقعی پایدار و یکپارچه برای به روز رسانی بافت مرکزی شهری شهر ضروری است. این تنها می تواند در چارچوب برنامه ریزی شهری توسعه یابد که Jaén از آن عقب مانده است و هنوز برنامه شهری خود را از سال ۱۹۹۶ دارد.
۳٫۲٫ رویکرد چند بعدی به آسیب پذیری شهری
در شهر Jaén، محله هایی مانند San Vicente Paul یا Magdalena-San Juan توسط Egea و همکاران به عنوان “مناطق محروم” طبقه بندی می شوند. [
۱۶]. یعنی مناطقی که مجموعهای از ضعفها را در ساختار اجتماعی جمعیتشناختی و/یا کیفیتهای زیستمحیطی ارائه میکنند، وضعیت پیچیدهای ناشی از کمبود منابع که مانع از برخورداری مناطق از کیفیت زندگی برابر با سایر مناطق شهر میشود. [
۶۰]. از سوی دیگر، رصدخانه آسیب پذیری شهری [
۶۱] کاتالوگ محلههای آسیبپذیر اسپانیا در سال ۲۰۱۱ شامل محلههای La Merced، Centro، San Bartolome، San Juan، Juderia، San Miguel و La Magdalena میشود.
شکل ۳) که موضوع مطالعه را تشکیل می دهند. رصدخانه آسیبپذیری شهری یک پروژه بلندمدت وزارت توسعه است که مطالعات مختلفی را در زمینه آسیبپذیری شهری در راستای تدوین مفاد قانون احیای زمین و شهری انجام میدهد. [
۶۲]. سطوح درآمد خالص به ازای هر نفر نشان داده شده در
شکل ۴ (دادههای سال ۲۰۱۸) وضعیت پایدار بیثباتی را نشان میدهد، حتی در مورد سایر محلههای مرکز تاریخی نابرابر.
فهرست عوامل مورد استفاده به وضعیت چندبعدی آسیبپذیری شهری میپردازد، که توسط مطالعات متعدد از ابتدای قرن حاضر تأیید شده است که آن را به عنوان یک وضعیت دشوار و زیانآور در یک منطقه شهری به دلیل انواع موانع (اقتصادی، اجتماعی، محیطی و… همچنین فرهنگی) [
۱۳]; وضعیتی که علاوه بر آن یک نابرابری بافتی در شهر است و مانع از ادغام و مشارکت اعضای گروه های اجتماعی از آن محیط شهری می شود. [
۱۳] (ص ۱۲).
همانطور که در مورد پایداری اجتماعی یا تا حدی انسجام اجتماعی که میتوان آن را طرف دیگر آسیبپذیری شهری دانست، ابعاد کمی و کیفی به هم پیوسته و مرتبط هستند. [
۲۳]:
یک محیط اجتماعی پایدار دارای ویژگی دیالکتیکی است […] کیفیت ها و استانداردهای فیزیکی به طور مثبت درک می شوند، ارزش بالایی دارند و به طور تعاملی توسط ساکنان از طریق اقدامات اجتماعی پایدار و بادوام مورد استفاده قرار می گیرند. […] مکانی که در آن کیفیتهای اجتماعی قابل توجهی در یک محیط شهری با کیفیت فیزیکی بالا حفظ میشوند، ارزش زیادی قائل میشوند و به وضوح اعمال میشوند».
به طور خاص، این تحقیق به طور خاص با مطالعات قبلی در زمینه اسپانیایی مرتبط است که عوامل آسیبپذیری را به بلوکها تقسیم میکنند. [
۶,
۱۶,
۱۸,
۱۹,
۲۰,
۳۹]، و اساس رصدخانه آسیب پذیری شهری هستند [
۶۱]. این امکان برای اکثر عوامل تعیین کننده، دسترسی به داده های جمع آوری شده توسط رصدخانه را فراهم می کند که به تدریج به روز می شوند، داده های موجود هستند، و بسته به عوامل مورد استفاده، مطابق با بخش های سرشماری ۲۰۰۱، ۲۰۱۱، یا ۲۰۱۸ هستند.
ابعاد آسیبپذیری شهری، ابعاد اجتماعی-اقتصادی و جمعیتی اجتماعی است که دو گروه را برای شاخصهای اصلی تشکیل میدهند. با این حال، عوامل دیگری نیز در نظر گرفته میشوند که توانایی غلبه بر موقعیتهای اضطراری یا مخاطرهآمیز را بهطور فردی و/یا جمعی کاهش میدهند که مانع ادغام اجتماعی یا افزایش آسیبپذیری اجتماعی میشوند، عواملی که ابعاد مربوط به شرایط نهادی، محیطی و شهری را در بر میگیرد. محله های در نظر گرفته شده [
۱۶,
۱۹,
۲۰,
۳۲,
۳۹].
درمان آسیبپذیری این ناحیه از طریق یک پیشنهاد روششناختی انجام شد که از سه معیار پیروی میکرد: (۱) نیاز به ایجاد بلوکهای بعدی که عوامل را به آسیبپذیریهای «موضوعی» گروهبندی میکند. (۲) چشم انداز یکپارچه این بلوک های بعدی و درک رابطه متقابل برخی از عوامل با دیگران. و (۳) توجه همزمان بین ابعاد آسیبپذیری و پتانسیلهایی که سیاستهای احیای مطلوب را پیشبینی میکنند. برای این کار، بلوک های چهار بعدی به شرح زیر ارائه شده است: I. عوامل اقتصادی. II. عوامل اجتماعی؛ III. عوامل فیزیکی؛ و IV. ادراک ذهنی (نگاه کنید به
شکل ۵).
میز ۱ عوامل آسیبپذیری که هر بلوک را تشکیل میدهند، شاخصهایی که آن را تشکیل میدهند، و همچنین مشارکت هر شاخص در منابع دادهها و/یا اسناد مختلف مورد استفاده و تفسیر، یا روشهای توسعهیافته را توصیف میکند.
وابستگی متقابل بین آسیبپذیری اجتماعی و اقتصادی در چارچوب نظری تجدیدنظر شده اتفاق نظر است، حتی اگر حل مشکلات اجتماعی آن را نتوان از رشد اقتصادی صرف یک منطقه استنتاج کرد. [
۱۳]. نمودار روششناختی پیشنهادی به دنبال به دست آوردن چشمانداز وسیعی از آسیبپذیری است که به وابستگی متقابل عوامل بین بلوکها پاسخ میدهد. این نوعی «دایره یا مارپیچ وابستگی» است که در آن موقعیتهای آسیب اجتماعی، کارگری و درآمدی، همراه با ادراک محیطی و شهروندان، یکدیگر را ترکیب و تقویت میکنند. [
۱۸,
۱۹].
برای هر یک از «آسیبپذیریهای موضوعی»، برخی «عوامل ترکیبی» پیشنهاد شد که ناشی از وابستگی متقابل با بلوکهای بعدی دیگر است و دو هدف زیر را برآورده میکند: (۱) تکمیل بخش، و (۲) افزایش رابطه متقابل بین بلوکهایی که باعث میشوند تا تحلیل چند بعدی، اولین گام برای در نظر گرفتن کیفیت فضایی و تأثیرات آن بر موقعیتهای نامطلوب تحلیلشده است. عوامل زیر برای همه بلوک ها اعمال می شود: (I) طرد اجتماعی. (II) فقدان سرمایه گذاری خارجی و اقتصاد غرق شده؛ (III) کمبود امکانات شهری و تخریب زیستگاه. و (IV) انگ نمادین (
شکل ۵).
نتایج به دست آمده از طریق این کاربرد پیچیدگی در رویکرد چند بعدی آسیب پذیری شهری در هر یک از رویکردها (اجتماعی، زیست محیطی و شهری) استفاده خواهد شد. درجات مختلف آسیبپذیری با توجه به ابعاد و شاخصهای نمودار در بخشهای مختلف سرشماری محلههای مشاهدهشده قرار میگیرد. این تفاوتهای بیشتر یا کمتر بین مناطق به نوبه خود برای تفسیر و کالیبره کردن واقعیتهای شهری از طریق رویکرد روششناختی دوم استفاده میشود: تحلیل عرضه فضایی مکان، که از طریق یک رویکرد نقشهبرداری انجام میشود.
۳٫۳٫ رویکرد نقشهنگاری به پتانسیل برنامهای فضای شهری
این تحقیق بر اساس یک مفهوم گسترده و جامع از آسیبپذیری است که با تعاریف خطر مرتبط است که هم قلمروها و هم گروههای اجتماعی را در بر میگیرد، بنابراین شناسایی بین فضا و ساختار اجتماعی را تشخیص میدهد. [
۱۸]. همچنین، از علوم اقتصادی، شهر معاصر بهعنوان «فضاهای سازمانی»، «فضاهای شبکه» یا حتی «صورت فلکی مکانهای مرتبط با کارکردهای مختلف» شناخته میشود. [
۳۳,
۶۳,
۶۴]، جایی که اقتصاد شهری و بافت سرزمینی به طور مستقیم تلاقی می کنند. در این رابطه دوسویه، ماده ای که شهرسازی می تواند به طور خاص با آن کار کند، فضاهای عمومی است که از ظرفیت آن برای تطبیق کاربری های مختلف و سازگاری آن در طول زمان بهره می برد. [
۶۵]. حتی بیشتر از آن در رابطه با بافتهای تاریخی، چالش اصلی آینده فضاهای عمومی برقراری تعادل صحیح در ابعاد فضایی، اجتماعی و عملکردی آن در ارتباط با پویاییهای نوظهور – مثبت و منفی – خواهد بود. همزیستی و تنوع لازم [
۶۶,
۶۷]. این می تواند در مورد تأکید بر ارزش ها، کیفیت ها یا ویژگی هایی باشد که طراحی شهری دارد و در مورد مستند کردن پایه عمیق آن در یک چشم انداز اجتماعی و فرهنگی مشبک است.
در مواجهه با پراکندگی، انزوا و نابرابری، پیشنهاد روششناختی تداوم یا سیستم پیچیدهای از «تاریخهای خرد» را میسازد. [
۶۸]. این شهر را با پیوندهای بوم شناختی جدید، حرکت، مرکزیت ها، فرهنگ، چشم انداز و چهارراه تغییر می دهد. شهر موجود به عنوان یک نقطه عزیمت چند مقیاسی و گسترده مورد مطالعه قرار می گیرد، و در عین حال شهری است که به صداهای محلی توجه دارد و به تغییرات پاسخ می دهد. [
۶۹]. این در مورد کاوش پتانسیلی است که فرم های شهری برای حل مشکلات، فرمول بندی مجدد فضاهای از پیش موجود و روابط آن ها در جستجوی یک «مجموعه ریزومیک» معین، که «مفهوم مسیر روایی فرد را با فضای شبکه ای یا مشترک مخلوط می کند» است. اطلاعات گروه [
۶۹] (ص ۷۸-۱۵۳).
رویکرد نقشه برداری انجام شده توسط موارد زیر پشتیبانی می شود: (۱) کار میدانی انجام شده در محله های مورد مطالعه، بازدید برای عکس برداری و شناخت واقعیت اجتماعی، بررسی وضعیت بافت ساخته شده و ارزش ها و ویژگی های منظر شهری. توسط نویسندگان و همکاران، و همچنین توسط دانشجویان دانشکده فنی عالی معماری گرانادا در دوره های مختلف متمرکز بر این واقعیت. (۲) تجزیه و تحلیل اسنادی از برنامه ریزی شهری و نقشه های تاریخی مرکز Jaén. (3) تفسیر عکاسی از عکسهای اصلی و تاریخی فعلی. و ملاحظات و نتایج به دست آمده از طراحی رویکرد آسیب پذیری چند بعدی که قبلاً ارائه شد (
میز ۱، و نمودار دایره ای ابعاد و شاخص های ارائه شده در
شکل ۵.
از طریق این تحقیق، هدف آشکارسازی فرم شهری شبکهای با استفاده از «اطلاعات تعبیهشده» در آن دنبال میشود. [
۷۰] (ص ۴۶۰). تفسیر (دوباره) واقعیت شهری و بررسی نقشهبرداری، شناسایی و پیشنهاد شبکههای فضای آزاد با ظرفیت عملیاتی را ممکن میسازد. فضای بازترکیبی که «در جستجوی یک برنامه» است، یعنی بر تجربه دگرگونیهای سرزمینی به عنوان بخشی از شبکهای از موضوعات حول فضاها و گروههای اجتماعی مختلف متمرکز است. [
۷۱]. با توجه بیشتر به فرآیندها نسبت به اشکال شهری، «معنیسازی مجدد» نقشهبرداری موارد زیر را در نظر میگیرد: (۱) مشاهده و مقایسه زمانهای مختلف در منطقه مورد مطالعه. (۲) تجزیه عناصر هواپیما با توجه به پیوندهای عملکردی آنها. و (۳) کنار هم قرار دادن عناصر و جهت گیری آنها، با توجه به تعامل آنها.
۴٫ نتایج: تعریف شبکه های میدانی چند بعدی
این سه شبکه موضوعی ابتدا شناسایی می شوند – شبکه اجتماعی، شبکه محیطی، و شبکه شهری یا عملکردی. هنگامی که در یک قلمرو و با واقعیت های شهری یکسان فعالیت می کنند، شبکه ها به صورت روی هم قرار می گیرند و تضادها و روابط متقابل را مطالعه می کنند. در منطقه مورد مطالعه مکان هایی وجود دارد که با اضافه شدن اقدامات سه شبکه، به عنوان گره های شهری قابل تشخیص هستند. این شناخت در راستای دو جهت کار در بافت شهری است که گراهام شین در «شهرسازی نوترکیب» خود پیشنهاد کرد. از یک سو، «واسازی بخش شهر»، و از سوی دیگر، «سیستمهای باز، چند ظرفیتی، لایهای با گرههای توزیعشده» که او امروز در شهرسازی منظر مییابد. [
۷۲] (ص ۷۷). این گرهها مکانهایی هستند که جمع و روایت را در منطق شبکه، «گرههای مرکزی فعالیت» که توسط الکساندر و همکاران ادعا شده است، ترکیب میکنند. [
۷۳] (ص ۱۶۴-۱۶۷)، مکان های مرجع با ارزش نمادین قبلی که با استراتژی چندگانه بازسازی تقویت می شوند.
تجزیه و تحلیل چند بعدی انجام شد (
شکل ۶شناسایی ساختارهای شهری، ویژگیهای هویتی، خطوط اصلی ارتباط با بقیه شهر و مکانهای تأسیسات طبقهبندی شده بر اساس انواع و مکانهایی با چشماندازهای قابل توجه به قلمرو. پس از اولین مرحله تشخیصی، مراکز شهری موجود، مکانهای فعال و با تمرکز اجتماعی فعالیتهای جمعی و جامعهپذیری و محورهای قابل توجه بافت شهری در این محلهها نیز بر اساس کارکرد آنها شناسایی میشوند.
شکل ۶قبل از میلاد مسیح). ارتباط با مرکز Jaén با شناسایی ایستگاههای حملونقل عمومی و بینوجهی، و همچنین ارتباط بین پارکینگهای خودروهای شخصی و مسیرهای پیاده مورد مطالعه قرار گرفت.
شکل ۶د، ه).
۴٫۱٫ شبکه اجتماعی
وضعیت محله های مرتفع مرکزی Jaén با توجه به جنبه های اجتماعی، مسکونی، شهری و اقتصادی، با شروع از عوامل آسیب پذیری که در مطالعات مختلف تعریف شده است، تجزیه و تحلیل شد. [
۱۶,
۱۸,
۱۹,
۲۰,
۵۶,
۷۴,
۷۵] و از داده های جمع آوری شده از رصدخانه آسیب پذیری شهری (کاتالوگ محله های آسیب پذیر)، و به ویژه از اطلس آسیب پذیری شهری ۲۰۰۱-۲۰۱۱ [
۵۹] (
شکل ۷ و
شکل ۸).
آسیب پذیری در این مناطق بر اساس چهار محور اساسی زیر همیشه چند بعدی است [
۱۸]: آسیب پذیری اجتماعی جمعیت شناختی، آسیب پذیری اجتماعی-اقتصادی، آسیب پذیری مسکونی و آسیب پذیری ذهنی. شرایط آسیبپذیری با توجه به نمودار روششناختی پیشنهادی و با ارجاع به منابع اصلی و خود مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفت.
جدول ۲) که شامل بررسی عمومی ایجاد شده برای همین محله ها و تقریب نقشه برداری شرح داده شده است.
با داده های به دست آمده مشاهده می شود که در منطقه شرایط آسیب پذیری مانند طرد اجتماعی و سطح پایین اشتغال و تحصیل وجود دارد که منجر به سطح بسیار بالای حمایت اقتصادی غیررسمی، تخریب محیط زیست و کمبود خدمات و شهری می شود. موقوفات، که منجر به انگ نمادین مهم جمعیت می شود.
بر اساس نتایج مطالعه آسیبپذیری، ضرورت شناسایی «شبکه اجتماعی» که تعادل پویایی شهری را ممکن میسازد و به خوانایی شهری کمک میکند، روشن میشود. این شبکه مشارکت بین بازیگران را امکانپذیر میسازد که میتواند از طریق فرآیندی که به روشی مشترک ساخته شده و از طریق اشتراک دانش منتشر میشود، به ترتیبات اجتماعی، اقتصادی، مالی، فرهنگی و سیاسی جدید منجر شود. [
۲۶]. این شبکه با شناسایی کیفیات بافت شهری – ایمن، چند منظوره و انعطاف پذیر – و در یک سری ظرفیت ها – تولید احساس تعلق، تطابق سرمایه اجتماعی است. [
۷۶]و غیره – در مبارزه با آسیب پذیری از طریق احیای دائمی محیط زیست مؤثر است.
جامعه پذیری مستلزم وجود فضای اجتماعی پشتیبان همراه با تأمین فیزیولوژیکی آسایش است [
۷۷]، احساس مالکیت و عدالت اجتماعی در فضا [
۷۸]. در بافت مرکزی Jaén، یکی از اهداف اصلی تقویت عزت نفس بافت اجتماعی است، زیرا باید از پویایی های باقی مانده برای اجرا حمایت کند، به شرح زیر: ایجاد پویایی مشارکتی، ترویج ابتکارات اماکن جمعیت و اقدامات مدیریتی که مناظر مسکونی را بهبود می بخشد.
بیانگر این استراتژی بدون شک فضای عمومی است. به معنای وسیع، بخش مهمی از هویت شهری و ظرفیت تعامل اجتماعی به آن بستگی دارد. در این صورت تخریب آن و کمبود فضاهای سبز و امکانات به عنوان یکی از ویژگی های اصلی محله های تاریخی جائن مشاهده می شود.
جدول ۲). مجموع حوزه های عمومی و خصوصی – عمومی و آنچه ما محیط آن را می نامیم – «فضای اجتماعی حوزه» را به معنای جامعه شناختی تشکیل می دهد. [
۷۹,
۸۰,
۸۱]. در Barrios Altos، این فضای اجتماعی از هر دو میدان اصلی و دسترسی پلکانی مسکن و فضاهای مشترک و خیابانهای عابر پیاده بالقوه تشکیل شده است.
شکل ۹) و برای اینکه به عنوان یک شبکه عمل کند، باید تنوع انواع مکانها، اختلاط و ترویج روابط متنوع، مشارکت اجتماعی و تخصیص فضا را یکپارچه کند.
۴٫۲٫ شبکه زیست محیطی
بازنمایی ساختار محیطی به دو صورت است: ثبت عناصر شهری-اکولوژیکی و در نظر گرفتن منطقی برای پیش بینی آینده سیستم های شناسایی شده. شناسایی کارتوگرافی فضاهای باز با ظرفیت عملکرد اکوسیستم و استفاده شهروندان انجام شده است. برای این کار، فضاهای آزاد داخلی موجود و مناطق به هم پیوسته انتخاب می شوند: میدان ها، پارک ها، فضاهای جنگلی در داخل املاک عمومی یا خصوصی، و همچنین پارک جنگلی قلعه سانتا کاتالینا. زمین های خالی درج شده در بافت شهری نیز به دلیل قابلیت استفاده موقت و محورها یا مسیرهای شهری که نقاط و مناطق، «نقاط» ساختار محیطی را بیان می کنند، در نظر گرفته می شوند. [
۸۲]. کمبود فضای سبز محله مشاهده می شود، با سهمیه متر مربع به ازای هر ساکن بسیار کمتر از میانگین هسته، و دسترسی به فضاهای سبز مجاور دشوار است.
بهبود اتصالات زیست محیطی بر اساس پتانسیل پارچه برای تشکیل شبکه ای از فضاهای سبز تفریحی یا منظر است که از طریق برنامه های سفر و/یا دنباله ای از فضای عمومی به هم متصل می شوند، که همچنین جایگزینی کاربردی برای رفت و آمد در یک وسیله نقلیه شخصی است. [
۴۲] (
شکل ۱۰).
شبکه زیست محیطی به دنبال بهبود ادغام محلههای آسیبپذیر در محیط شهری و جغرافیایی آنها، تشکیل شبکهای اکوسیستمی در مقیاس بزرگتر است که نواحی مختلف را فراتر از شرایط اجتماعی-اقتصادی خاص به هم پیوند میدهد، شهر را به عنوان یک بومشناسی مصنوعی بازاندیشی میکند، یک بومشناسی عمیقتر که مسائل گستردهتر را زیر سوال میبرد. محیط های طبیعی و شهری در حالی که ساختار، عملکرد و تغییر را در بر می گیرد [
۸۳]. بنابراین، شبکه محیطی، یک بار دیگر، بافتهای فاقد فضای سبز را واجد شرایط میسازد، فرصتها را در ویژگیهای خاص خود شناسایی میکند، گونهشناسی فضاهایی که نقش محیطی را بر عهده میگیرند.
یکی از چالش های اصلی حذف شرایط حاشیه شهری است که انگ این محله ها را عمیق تر می کند. ما پیشنهاد کردیم دامنه تپه قلعه را به عنوان یک فضای عمومی اقتباس کنیم و بخشی از شبکه فضاهای سبز شهر را تشکیل دهد. سایر اقدامات مهم شبکه زیست محیطی به شرح زیر است: (۱) ایجاد مرکزیت شهری برای جاده کمربندی – فراهم کردن دسترسی به Barrios Altos در سطح بالایی آن – تبدیل جاده به یک “میدان طولانی” با مکان های عمومی بیشتر و شهروندان. نمایندگی؛ و (۲) ایجاد یک سیستم “فضاهای جمعی” که می تواند نوعی کلاس درس محیطی پراکنده را تشکیل دهد، با استفاده از زمین ها و فضاهای استفاده نشده در طرح به عنوان فضاهای سبز جدید.
۴٫۳٫ شبکه شهری
شرایط فیزیکی فعلی مشکلات تخریب زیستگاه را نشان می دهد (
جدول ۲)، هم در فضای عمومی مرکزی منطقه (پلازا سانتیاگو)، و هم در ساختمانهای محلههایی با ارزش میراثی (La Magdalena و Judería). همچنین کمبود تجهیزات اولیه در داخل منطقه و موقعیتهای مجاور که نتیجه مشکلاتی که در محله در نصب آنها تجربه میشود و فرسودگی بافت شهری تاریخی وجود دارد. تخریب فیزیکی ارتباط نزدیکی با انگ نمادین و افزایش آسیبپذیری اجتماعی دارد، بنابراین بهبود شرایط و تقویت شناسایی فضاهای تعامل اجتماعی برای افزایش سرمایه اجتماعی این محلهها ضروری است.
بنابراین، ما به دنبال تنظیم مجدد سلسله مراتب در فضای شهری هستیم که امکان ساخت نظمی از مرکزیت های شهری را فراهم می کند و امکانات عملکردی گوشه های شهر را چند برابر می کند. ایده این است که شهر را به یک فضای مفصل و وابسته واقعی تبدیل کنیم که تعامل افراد و فعالیت ها را تسهیل کند. در مناطق تخریبشده، استراتژیهای صلاحیتسازی مجدد ضروری است، اما مهمتر از همه مهم است که شکل شهری را دوباره نشانهگذاری کنیم تا خوانا شود: ساختار مرکزی را شناسایی کنیم که محورها و گرههای عملکرد جمعی را تشخیص میدهد و نواحی موجود را دوباره تنظیم میکند. [
۸۴] “پشتیبانی های غیررسمی” را می نامد.
در مطالعه موردی، ساختمانهای اختصاص یافته به فعالیت جمعی و امکانات در مقیاس شهر شناسایی میشوند. محورهای اصلی فعالیت تجاری نیز قرار دارند و توزیع عملکردهای جمعی را به دست می آورند (
شکل ۱۱).
مکمل بودن سیستم تحرک با مکان یابی ایستگاه های اتوبوس شهری و پارکینگ ها مورد مطالعه قرار می گیرد. برای شکلگیری ساختار شبکه، «توالیهای خیابانی» فرمولبندی میشوند که این فعالیتها و نقاط مبادله حملونقل مودال را به هم متصل میکنند و شبکه را با فضاهای جدید برای فعالیت جمعی تکمیل میکنند که مرکزیتهای موجود را تقویت میکند. منابع جدیدی تولید میشوند که دسترسی شبکه را افزایش میدهند و ارتباط داخلی محلهها را با بقیه Jaén افزایش میدهند.
۵٫ بحث
در مطالعات انجام شده، نتیجهگیریهای سیستمی و خاص استنباط میشوند که وقتی در راهحلهای تفکیکشده شناسایی میشوند، اهداف و خطوط استدلال مشترکی را شناسایی میکنند که جنبههای همپوشانی شبکه فضای عمومی را نشان میدهند. اینها ویژگی هایی هستند که از روابط بین فعالیت و فرم شهری، جغرافیا و فرهنگ مکان، ظرفیت های تولید معانی و کاربردهای جدید در یک دوره زمانی و پویایی مکان ها برای انطباق و دگرگونی به دست می آیند. [
۸۵].
برخی از پیامدهای اعمال روابط روی هم در مقیاس ها و مضامین مختلف به شرح زیر است: (۱) ساخت یک فضای عمومی پیوسته، که طیف متنوعی از فضاها را به هم پیوند می دهد. (۲) توجه به کانتور فضا و همچنین با گسترش محیط شهری آن (شهرسازی استراتژیک تر و کمتر مبتنی بر طراحی). و (۳) ادغام سیستمها و عملکردهای مختلف شهری در پروژه فضای شهری (کاربریهای تجاری و مسکونی، عملکردهای جمعی و غیره).
همانطور که از دیدگاه روششناسی طراحی شده است، درجهبندی آسیبپذیریهای مختلف با توجه به زیرحوزههای محلههای مورد مطالعه، به تفسیر و کالیبره کردن واقعیتهای شهری و منابع فضایی این بافتها کمک کرده است. علاوه بر این، این یافتهها در مورد آسیبپذیری به ما امکان میدهد تداوم، دوام و عرضی بودن آن را تشخیص دهیم، که بر نیاز به ارائه سه شبکه عملیاتی برای معکوسسازی آن تأکید میکند. با توجه به منابع مورد استفاده، رویکردهای روششناختی مختلف کیفیت نتایج را تضمین میکنند زیرا منابع دادهها متنوع و چند مقیاسی هستند. با این حال، تحقیقات عمیق جامعهشناختی بیشتر در این زمینه میتواند به بهبود قابلیت اطمینان و وضوح تفاوتهای بین بخشها کمک کند. برای تحقیقات آینده، مهم است که با رصدخانه آسیب پذیری شهری، منبع اولیه داده ها در این زمینه، به روز باشید. رصدخانه داده هایی را که تولید می کند به روز می کند و روندهای نشان داده شده در ثبت های مورد استفاده در این مطالعه را تأیید یا رد می کند.
پس از شناسایی مشکلات و توسعه روش نقشهشناسی که فرصتهای پروژه شبکه را نشان میدهد، تفسیری بر اساس سیاستها و اقدامات لازم برای بیان پویایی بازسازی مناطق آسیبپذیر مورد مطالعه انجام میشود، همگی با هدف بهبود. ظرفیت های فیزیکی و اجتماعی محلات
جدول ۳).
اقدامات پیشنهادی بر اساس نتایجی است که قبلاً برای هر یک از شبکه ها به دست آمده است، با توجه به اینکه با ایجاد رابطه متضاد بین ابعاد مختلف که در محله های آسیب پذیر عمل می کنند، به دست آمده اند. دقیقاً ادغام این ابعاد است که امکان ایجاد اهداف اقدامی را که در مجموعه اقداماتی که در بالا توضیح داده شد را ممکن می سازد. این امکان پذیر است زیرا نتایج شبکه به شبکه نه تنها موضوعی یا مبتنی بر محتوا یا برنامه هستند، بلکه در زمینه خاص مشاهده محله های بالای Jaén فضایی شده و قرار گرفته اند. بنابراین، میدانها، خیابانها، قطعهها، مناطق فرسوده یا ساختمانهای در حال استفاده بهعنوان منابع فضایی، فرصتها و ارزشهای بافت شهری درک شدهاند که انگیزه و پشتیبان اقدامات هستند و از تفسیر منطقه در فرآیند ساخت و ساز ناشی میشوند. از سه شبکه
مکانیسم های برنامه ریزی پیشنهادی، متناسب با ساختار اجتماعی-اقتصادی منطقه، استراتژی شبکه را اجرا می کند. برای این کار، هر معیار با توجه به اهدافش و بر اساس «مکان مداخله»، «چگونگی مداخله» و «چه زمانی» به ترتیب اولویت (کم، متوسط یا زیاد) تعریف میشود.
در مورد شبکه اجتماعی، آسیبپذیری کلی کل منطقه که با تفکیک درجات بر اساس بخشهای سرشماری به تفصیل شناسایی میشود، ایجاد یک شبکه اجتماعی با هدف بهبود شرایط محیطی شهری را ضروری میکند. نتایج نشان می دهد که افزایش عزت نفس بافت اجتماعی، افزایش سرمایه گذاری عمومی و ایجاد یا تحکیم زمینه های مشاوره و همکاری بین عوامل سیاسی و اجتماعی ضروری است. به همین دلیل است که اقدامات بر بازیابی و استفاده اجتماعی از مکانهای متروکه مانند زمینها متمرکز است. به همین ترتیب، اولویت فعالیت های مسکونی و وقفی در مناطق مهم یا مرکزی بافت شهری، بانکداری بر گسترش فضاهای پیاده، سبز و اجتماعی را تشویق می کند.
از نظر شبکه شهری، یافتهها کمبود تجهیزات شهری و همچنین مشکل در خواندن بافت برای شناسایی مهمترین مکانها برای تعاملات اجتماعی را نشان داد. ساخت یک شبکه شهری تقویتشده، تقویتشده و توسعهیافته به معنای ارتقای دامنه تپه قلعه سانتا کاتالینا، و همچنین دگرگونی Circunvalación، حذف شخصیت آن به عنوان یک جاده پشتی یا مرزی و اولویت دادن به روابط عابران پیاده و جمعی در فضا است. . اقدامات ذکر شده در
جدول ۳ منجر به تغییر رنگ بافت شهری، با تاکید بر ارتباط مسیرهای خاص می شود. در این رویکرد، برخی از موقعیتهای شهری در مقایسه با دیگران ارزشمند هستند و یک مرکز شهری شناختهشدهتر از طریق بسیاری از تغییرات در گوشههای حیاتی جامعه و همچنین پیشنهاد یک قلب اجتماعی و شهری نوسازی شده منطقه در شرایط چندکارکردی ساخته میشود.
در نهایت، هنگامی که به شبکه زیست محیطی نگاه می کنیم، نتایج حاکی از کمبود مکان های سبز و مشکلات در دستیابی به مکان هایی است که وجود دارد. از سوی دیگر، مکانهای بدون استفاده یا خالی از سکنه، فرصت شکلدهی ساختاری پیچیدهتر، بهم پیوستهتر و متنوعتر اکولوژیکی و شهری را فراهم میکنند. با توجه به انگ ایجاد شده توسط سناریوی مرزی، که توسط شخصیت تبر Circunvalación تشدید می شود، دگردیسی آن، سازگاری با عابر پیاده، و تقویت توانایی اشتراکی آن بسیار مهم است. در این راستا، این اقدامات با هدف تسهیل ارتباطات داخلی در داخل محله و با Cerro de Santa Catalina، و همچنین افزایش کمیت، ارتباط استراتژیک، و دسترسی به سیستم شهر از فضاهای باز و سبز، از جمله جنگل در تپه به عنوان یک منبع ارزشمند در این منطقه است.