بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Wednesday, 26 June , 2024
امروز : چهارشنبه, ۶ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 19076
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 02 ژوئن 2024 - 3:30 | 14 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | تحول دیجیتال و عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حکمرانی از دیدگاه سرمایه انسانی

۱٫ معرفی شرکت ها به طور فزاینده ای به اهمیت ادغام توسعه پایدار در چارچوب های استراتژیک خود به عنوان محرک اصلی پیشرفت اقتصادی و اجتماعی پی می برند. توسعه پایدار در شرکت ها به عنوان معیاری مهم برای پایداری کلی آنها عمل می کند که ابعاد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را در بر […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  تحول دیجیتال و عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حکمرانی از دیدگاه سرمایه انسانی


۱٫ معرفی

شرکت ها به طور فزاینده ای به اهمیت ادغام توسعه پایدار در چارچوب های استراتژیک خود به عنوان محرک اصلی پیشرفت اقتصادی و اجتماعی پی می برند. توسعه پایدار در شرکت ها به عنوان معیاری مهم برای پایداری کلی آنها عمل می کند که ابعاد اقتصادی، زیست محیطی و اجتماعی را در بر می گیرد. اخلاق محیطی، اجتماعی و حاکمیتی (ESG) بر توجه همه جانبه به حفاظت از محیط زیست، مسئولیت اجتماعی و کارایی حاکمیت در تصمیمات سرمایه گذاری و تلاش های عملیاتی تاکید می کند. [۱]. علاوه بر این، ESG معیارهای خودارزیابی را در اختیار شرکت‌ها قرار می‌دهد و به عنوان معیاری محوری برای سرمایه‌گذارانی که توسعه پایدار و انجام مسئولیت اجتماعی را ارزیابی می‌کنند، عمل می‌کند. [۲]. عملکرد ESG به طور قابل توجهی بر ارزش کلی و کارایی عملیاتی یک شرکت تأثیر می گذارد [۳]. به طور خاص، عملکرد قوی ESG می تواند به طور قابل توجهی هزینه های تامین مالی را کاهش دهد [۴,۵]، خطراتی را که شرکت ها با آن مواجه هستند کاهش دهند [۶,۷]و مشارکت آنها در فعالیت های سرمایه گذاری مستقیم خارجی را تسهیل کند [۸]. با این وجود، اجرای شیوه های ESG مستلزم سرمایه گذاری های اضافی است که می تواند فشار مالی را تحمیل کند [۹].
در زمینه یک رابطه درهم تنیده فزاینده بین فناوری دیجیتال و اقتصاد واقعی، شرکت ها باید از تحول دیجیتال برای مقابله و هدایت موثر چالش های شیوه های ESG استفاده کنند. [۱۰]. تحول دیجیتال اساساً پارادایم های کسب و کار سنتی را با ادغام فناوری های نوظهور مانند هوش مصنوعی و بلاک چین بازسازی می کند. [۱۱]. کاهش هزینه، افزایش کارایی و ایجاد فرصت های جدید برای توسعه پایدار را تسهیل می کند [۱۲,۱۳]. بنابراین، بررسی تاثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG برای ترویج توسعه پایدار اقتصادی و اجتماعی مرتبط است. [۱۴].
تحقیقات در مورد تأثیرات تبدیل دیجیتال (DT) بر عملکرد ESG در سال ۲۰۲۲ آغاز شد. با این حال، تمرکز در درجه اول بر درک چگونگی تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG و مکانیسم‌های اساسی بوده است. [۱۵,۱۶]. میز ۱ مطالعاتی را خلاصه می کند که عمدتاً مکانیسم های تأثیر را از منظرهایی مانند نوآوری، شفافیت اطلاعات و هزینه های نمایندگی بررسی کرده اند. با وجود این بینش های ارزشمند، کاوش از دیدگاه سرمایه انسانی نسبتاً محدود بوده است. سرمایه انسانی که دانش، مهارت ها و قابلیت های کارکنان را در بر می گیرد، محرک حیاتی عملکرد و پایداری سازمان است. شناخت اهمیت سرمایه انسانی در زمینه تحول دیجیتال و عملکرد ESG برای به دست آوردن درک جامع از مکانیسم های اساسی در بازی ضروری است.

مطالعه ما بر شرکت‌های چینی A-share فهرست شده از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ به عنوان جامعه نمونه متمرکز است. ما از تکنیک‌های اسکراپینگ وب پایتون برای جمع‌آوری داده‌های متنی از بخش‌های بحث و تحلیل مدیریت (MD&A) گزارش‌های سالانه شرکت‌ها و کمی کردن میزان تحول دیجیتال استفاده می‌کنیم. علاوه بر این، با استفاده از داده‌های رتبه‌بندی ESG از سرویس اطلاعاتی شاخص چین و اوراق بهادار (شانگهای، چین) شرکت با مسئولیت محدود، تأثیر تحول دیجیتال شرکتی را بر عملکرد ESG، به‌ویژه با تمرکز بر اثر واسطه‌ای سرمایه انسانی، بررسی کردیم. این مطالعه با بررسی اینکه چگونه ابتکارات تحول دیجیتال بر ترکیب نیروی کار و سطح مهارت تأثیر می‌گذارد، به اعتبار مسیرهایی پرداخته است که از طریق آن تحول دیجیتال عملکرد ESG را افزایش می‌دهد. با ترکیب دیدگاه پویایی سرمایه انسانی، این رویکرد درک رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG را غنی می کند. علاوه بر این، این مطالعه به بررسی اثر تعدیل‌کننده بالقوه مقررات زیست‌محیطی دولت بر روابط بین تحول دیجیتال شرکت، سرمایه‌گذاری سرمایه انسانی و عملکرد ESG می‌پردازد.

سهم این مطالعه در رویکرد کل نگر آن برای بررسی روابط بین تحول دیجیتال شرکت، سرمایه انسانی و عملکرد ESG نهفته است. ما بینش‌های پویایی سرمایه انسانی و مقررات زیست‌محیطی دولتی را ترکیب می‌کنیم تا درک جامعی از مکانیسم‌های پشت تأثیر تحول دیجیتال بر نتایج ESG ارائه کنیم. علاوه بر این، یافته‌ها بینش‌های ارزشمندی را برای سیاست‌گذاران، مدیران اجرایی و ذینفعان علاقه‌مند به ترویج توسعه پایدار و شیوه‌های تجاری مسئولانه در زمینه تحول دیجیتال ارائه می‌دهد.

۲٫ فرضیه های تحقیق

۲٫۱٫ تبدیل دیجیتال و عملکرد ESG

فناوری دیجیتال نقشی محوری در فرآیندهای توسعه و مدیریت شرکت ها ایفا می کند و پشتیبانی فنی قوی برای تقویت شیوه های ESG ارائه می کند. [۲۱]. تحت انگیزه تحول دیجیتال، شرکت‌ها از فناوری‌های دیجیتال به طور کامل در جنبه‌های مختلف تولید، عملیات و مدیریت استفاده می‌کنند، در نتیجه کارایی عملیاتی را به طور موثر بالا می‌برند، کیفیت محصولات و خدمات را بهینه می‌کنند و دستیابی به الگوهای توسعه جدید را تقویت می‌کنند. [۲۲]. با بهبود عملکرد اقتصادی، از جمله شرایط مالی، بنگاه‌ها نه تنها ظرفیت پذیرش مسئولیت‌های اجتماعی را به دست می‌آورند، بلکه انگیزه لازم برای انجام فعالانه این مسئولیت‌ها را نیز پرورش می‌دهند و در نتیجه به افزایش وجهه و شهرت شرکت کمک می‌کنند. [۲۳].
اول، ظهور اقتصاد دیجیتال و تامین مالی دیجیتال، تخصیص منابع را ساده‌تر کرده، قابلیت‌های یکپارچه‌سازی و اشتراک‌گذاری اطلاعات را افزایش داده، و شرکت‌ها را قادر می‌سازد تا نوآوری‌های فناوری سبز را به طور موثرتری دنبال کنند. [۲۴]. علاوه بر این، راحتی ناشی از فناوری دیجیتال، گذار به سمت ساختار صنعتی پایدار را تسریع کرده است. [۲۵]، ضمن کاهش انتشار کربن فضایی و کاهش ردپای کربن در مناطق [۲۶]. علاوه بر این، دیجیتالی شدن در خدمات تجاری و عمومی به طور قابل توجهی به امنیت انرژی و کاهش آلودگی هوا، به ویژه در بازارهای نوظهور کمک می کند. [۲۷]. علاوه بر این، مالی دیجیتال اثربخشی خود را در کاهش انتشار آلاینده ها نشان داده است [۲۸]، به طور جمعی نقش محوری فناوری دیجیتال را در افزایش عملکرد زیست محیطی در بخش های مختلف برجسته می کند.
علاوه بر این، تحول دیجیتال قابلیت‌های حاکمیت شرکتی را افزایش می‌دهد و به کسب‌وکارها اجازه می‌دهد تا به طور مؤثرتری به اهداف پایداری خود دست یابند. [۲۹]. این امر از طریق یکپارچه سازی و تبادل اطلاعات حیاتی در بخش های مختلف، کاهش ابهام و عدم اطمینان در تصمیم گیری های نوآورانه و بهبود دقت و کارایی قضاوت ها به دست می آید. [۳۰]. هنگامی که منابع و قابلیت‌های دیجیتال ضروری در دسترس هستند، کسب‌وکارها می‌توانند از آنها برای بهینه‌سازی تخصیص منابع دیجیتال در بخش‌ها استفاده کنند. [۳۱]، در نتیجه تقویت کنترل داخلی و مدیریت استراتژیک و در نهایت ارتقای توسعه پایدار [۳۲]. علاوه بر این، برای ارضای بهتر انتظارات ذینفعان، شرکت‌ها باید به طور فعال مسئولیت‌های زیست‌محیطی و اجتماعی را بر عهده بگیرند و ارزش جامعی را در زمینه‌هایی مانند حاکمیت زیست‌محیطی و مسئولیت اجتماعی فراتر از عملکرد عالی اقتصادی خود ارائه دهند. [۳۳].
پذیرش گسترده فناوری دیجیتال، بردها را با ابزارهای کارآمد جمع آوری داده ها مجهز می کند و فرآیندهای تصمیم گیری آگاهانه را تسهیل می کند. [۳۴]. به طور همزمان، فناوری دیجیتال عدم تقارن اطلاعاتی را در بین اعضای هیئت مدیره کاهش می‌دهد که کارایی و کیفیت تصمیم‌گیری را افزایش می‌دهد. [۳۵]. از آنجایی که شرکت‌ها از فناوری‌های دیجیتال استقبال می‌کنند، تنظیمات در ترکیب هیئت مدیره برای برآورده کردن تقاضاهای در حال تحول ضروری است. الزامات برای مهارت‌ها و تجربیات متنوع، تنوع جنسیتی، سنی، نژادی و تصدی را در میان اعضای هیئت مدیره پرورش می‌دهد. [۳۶]. فن‌آوری‌های دیجیتال فرآیندهای حسابرسی و نظارت را بهبود می‌بخشد، بنابراین شناسایی و ارزیابی ریسک قوی‌تر و بهینه‌سازی تصمیم‌گیری را در هر مرحله ممکن می‌سازد. [۳۷]. علاوه بر این، اثربخشی فناوری دیجیتال در آموزش پرسنل حسابرسی و نظارت و افزایش حرفه ای بودن و مسئولیت پذیری آنها مستلزم کاوش بیشتر است. بنابراین، فرضیه زیر را پیشنهاد می کنیم:
H1.

تحول دیجیتال عملکرد ESG آن را افزایش می دهد.

۲٫۲٫ نقش میانجی سرمایه انسانی

همانطور که شرکت ها از طریق نوآوری های تکنولوژیکی و تخصیص سرمایه تغییر می کنند، فقدان تعدیل های همسو در نیروی کار و سایر عناصر تولیدی می تواند منجر به کاهش بازده تولید یا زیان شود. تحول دیجیتال به طور قابل توجهی بر تقاضای کارمندان با تحصیلات پیشرفته تأثیر گذاشته است، به ویژه نیاز به افرادی که دارای مدرک لیسانس یا بالاتر هستند را افزایش داده است. [۳۸]. پیشرفت اتوماسیون صنعتی در چین باعث ایجاد دوقطبی در ساختار اشتغال نیروی کار شده است. از یک سو، افراد با خطر دبیرستان اول و دوم آواره شده اند. از سوی دیگر، تقاضا برای کارگران با تحصیلات بالاتر (مدرک دانشگاهی یا بالاتر) و پایین تر (دبستان یا پایین تر) افزایش یافته است. علاوه بر این، تحول دیجیتال بهینه سازی ساختار نیروی کار را تسهیل می کند [۳۹]. پیشرفت فناوری تمایل دارد تقاضای نیروی کار را به سمت مهارت های خاص منحرف کند و مشاغل کم مهارت را در برابر اتوماسیون آسیب پذیرتر کند. با این حال، افزایش تولید و سود ناشی از پیشرفت فناوری نیز تقاضا برای نیروی کار با مهارت بالا را افزایش می دهد. [۴۰,۴۱,۴۲]. قابل توجه، دیکسون و همکاران. یک دیدگاه جایگزین ارائه می دهد، که نشان می دهد استفاده از رباتیک باعث کاهش اشتغال برای کارگران با مهارت متوسط ​​می شود، اما اشتغال را برای کارگران کم مهارت و بالا افزایش می دهد. [۴۳]. علاوه بر این، نقش‌های خاص، مانند نقش‌هایی که شامل تعامل اجتماعی، وظایف خلاقانه و کار عاطفی است، اجرای کامل فناوری‌های هوش مصنوعی را به چالش می‌کشد. [۴۴].
در اینجا، ما پیشنهاد می‌کنیم که تحول دیجیتال بر ترکیب نیروی کار از طریق ارتقاء فن‌آوری و تنظیمات ساختاری سازمانی تأثیر می‌گذارد. به طور قابل توجه، تحول دیجیتال شامل تحول کسب و کار، بازسازی، و ارتقاء فن آوری است که نیاز به سرمایه گذاری در منابع مکمل دارد. نیروی کار ماهر می تواند نیازهای فناوری پیشرفته را برآورده کند. بنابراین، در طول تحول دیجیتال یک شرکت، تقاضا برای نیروی کار با مهارت بالا به ناچار افزایش می یابد. علاوه بر این، تحول دیجیتال نیازمند ارتقاء سخت افزار و همچنین نقاط قوت نرم مانند سرمایه انسانی است. شرکت‌ها می‌توانند با سرمایه‌گذاری در سرمایه انسانی و گسترش استخدام کارگران با مهارت بالا، سطوح مهارت کارکنان را افزایش دهند تا نیازهای تحول دیجیتال را برآورده کنند. [۳۹]. در نتیجه، تحول دیجیتال باعث پیشرفت تکنولوژیکی می شود و شرکت ها را وادار می کند تا سرمایه گذاری در نیروی کار خود را افزایش دهند. این امر باعث افزایش سرمایه انسانی و بهینه سازی ترکیب نیروی کار آنها می شود.
هجوم کارگران ماهر و بهبود توانایی های آنها منجر به رشد کل سرمایه انسانی در کسب و کارها می شود. [۴۵]. سرمایه انسانی به عنوان پایه و اساس نوآوری عمل می کند و می تواند رفاه کلی جامعه را با تقویت ایجاد کالاها و خدمات نوآورانه بهبود بخشد. انواع مختلف سرمایه انسانی تأثیرات متفاوتی بر فرآیندهای تولید و نوآوری دارند [۴۶]و تخصیص ناکارآمد منابع انسانی ممکن است مانع بهبود کارایی نوآوری شود [۴۷]. شرکت هایی که با موفقیت سرمایه انسانی را با فناوری نوآورانه ادغام می کنند، اغلب منابع را به طور موثر به محصولات یا خدمات جدید تبدیل می کنند و مزیت رقابتی خود را از طریق نوآوری مستمر پرورش می دهند. علاوه بر این، یک نیروی کار بهینه که دارای سطوح بالاتری از مهارت‌ها و دانش باشد، می‌تواند عمیق‌تر در درک و اجرای استراتژی‌های پایداری شرکت مشارکت کند.
علاوه بر این، یک ساختار سرمایه انسانی بهینه نقش مهمی در افزایش عملکرد ESG ایفا می کند. سرمایه انسانی به طور مثبت بر قابلیت‌های نوآوری فن‌آوری شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد که منجر به پیشرفت‌های پایداری محیطی می‌شود. [۴۸]. کارکنان ماهر و آگاه برای توسعه و اجرای فن آوری های سازگار با محیط زیست ضروری هستند، بنابراین اثرات زیست محیطی را کاهش می دهند و از رعایت مقررات زیست محیطی اطمینان می دهند. با معرفی محصولات و خدمات نوآورانه ای که به نفع جامعه است، شرکت ها می توانند کمک های رفاهی اجتماعی خود را بیشتر افزایش دهند. علاوه بر این، اعضای هیئت مدیره با تخصص های مختلف به نظارت مؤثر، برنامه ریزی استراتژیک و ارزیابی ریسک کمک می کنند، بنابراین شیوه های حاکمیت شرکتی را بهبود می بخشند. [۴۹]. بهینه سازی سرمایه انسانی می تواند کارایی مدیریت داخلی و کیفیت تصمیم گیری را در یک شرکت بهبود بخشد و در نهایت عملکرد ESG آن را بهبود بخشد. بر این اساس، فرضیه های زیر را پیشنهاد می کنیم:
H2a.

دگرگونی دیجیتال می تواند عملکرد ESG را با افزایش کمیت کار با کیفیت بالا ارتقا دهد.

H2b.

تحول دیجیتال می تواند عملکرد ESG را با بالا بردن سطح مهارت نیروی کار موجود افزایش دهد.

۲٫۳٫ نقش تعدیل کننده مقررات زیست محیطی

دولت ها از مقررات زیست محیطی به عنوان ابزار سیاستی برای اعمال محدودیت های اداری و کنترل شیوه های تولید شرکت ها به منظور رسیدگی به مشکلات آلودگی محیط زیست، دستیابی به اهداف حفاظت از محیط زیست و بهبود استانداردهای توسعه اقتصادی استفاده می کنند. [۵۰].
بر اساس تحقیقات موجود، مقررات زیست محیطی احتمالاً تأثیر تحول دیجیتال را بر ساختار نیروی کار تعدیل می کند و متعاقباً بر عملکرد ESG تأثیر می گذارد. مقررات زیست محیطی به عنوان یک ابزار سیاست برای تنظیم رفتار شرکت ها و ارتقای حفاظت از محیط زیست عمل می کند. آنها می توانند بر پذیرش فناوری های دیجیتال برای بهبود عملکرد ESG تأثیر بگذارند زیرا چارچوب قانونی واضحی را ارائه می دهند که سازمان ها باید به آن پایبند باشند. [۵۱].
قوانین زیست محیطی برای شکل دادن به رفتار شرکت و تصمیمات سرمایه گذاری، از جمله تصمیمات مربوط به ترکیب نیروی کار و توسعه مهارت شناخته شده است. مقررات زیست محیطی سختگیرانه ممکن است شرکت ها را تشویق کند تا روی نیروی کار با کیفیت بالا سرمایه گذاری کنند و سطح مهارت نیروی کار موجود خود را برای پیروی از الزامات مقرراتی و اتخاذ فناوری های تولید پاک تر افزایش دهند. [۴۸,۵۲,۵۳]. مقررات زیست‌محیطی می‌تواند شرکت‌ها را به نوآوری و اتخاذ فناوری‌های دیجیتالی سوق دهد که عملکرد زیست‌محیطی را بهبود می‌بخشد و تقاضای نیروی کار ماهر با شایستگی‌های دیجیتال را تحت تأثیر قرار می‌دهد. [۱۷].
تعامل بین مقررات زیست محیطی و تحول دیجیتال می تواند پیامدهایی برای پویایی نیروی کار داشته باشد. برای مثال، شرکت‌هایی که مشمول مقررات سخت‌گیرانه زیست‌محیطی هستند ممکن است سرمایه‌گذاری در فناوری‌های دیجیتال را برای بهبود کارایی منابع، کاهش ضایعات و افزایش قابلیت‌های نظارت و گزارش‌دهی محیط‌زیست در اولویت قرار دهند. [۵۴]. این حرکت ممکن است منجر به تغییر در کمیت و سطح مهارت نیروی کار شود زیرا شرکت‌ها به دنبال سازگاری با پیشرفت‌های تکنولوژیکی و الزامات قانونی هستند.
علاوه بر این، تأثیر مقررات زیست محیطی بر ساختارهای نیروی کار می تواند به نتایج عملکرد ESG تبدیل شود. نیروی کار متشکل از نیروی کار با کیفیت بالا با مهارت‌های پیشرفته، برای اجرای شیوه‌های پایدار، نوآوری، و بهبود شاخص‌های عملکرد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی مجهزتر است. [۴۸,۵۵]. بنابراین، مقررات زیست محیطی ممکن است عملکرد ESG را به طور غیرمستقیم از طریق اثرات آن بر ترکیب نیروی کار و توسعه مهارت تحت تاثیر قرار دهد. بر این اساس فرضیه های زیر را پیشنهاد می کنیم:
H3a.

مقررات زیست‌محیطی تأثیر مثبت تحول دیجیتال شرکت‌ها را بر کمیت نیروی کار با کیفیت بالا تعدیل می‌کند، بنابراین بر عملکرد ESG شرکت تأثیر می‌گذارد.

H3b.

مقررات زیست‌محیطی تأثیر مثبت تحول دیجیتال شرکت‌ها را بر مقدار نیروی کار ماهر تعدیل می‌کند، بنابراین بر عملکرد ESG شرکت تأثیر می‌گذارد.

۳٫ طراحی تحقیق

۳٫۱٫ منابع داده و پردازش

این مطالعه شرکت های فهرست شده در بازار سهام A در چین را از سال ۲۰۱۰ تا ۲۰۲۲ تجزیه و تحلیل می کند و از داده های منبع داده شده از پایگاه های داده CSMAR و Wind استفاده می کند. فرآیند انتخاب نمونه مطابق با چارچوب ایجاد شده توسط Cai و همکاران است. [۱۵]. به طور خاص، شرکت‌هایی که با شرایط خاص، مانند ST (رفتار ویژه)، *ST (رفتار ویژه)، و شرکت‌هایی که در طول دوره مشاهده در معرض حذف از فهرست قرار گرفتند، از نمونه حذف شدند. علاوه بر این، مشاهدات فاقد متغیرهای مربوطه حذف شدند. در نتیجه، یک مجموعه داده پانل شامل ۱۷۳۳۱ مشاهدات به دقت ساخته شد و از استحکام و ارتباط مجموعه داده برای تجزیه و تحلیل بعدی اطمینان حاصل کرد.

۳٫۲٫ تعریف متغیرها

۳٫۲٫۱٫ عملکرد ESG

عملکرد ESG متغیر اصلی توضیح داده شده است. برای ارزیابی عملکرد ESG شرکت‌های فهرست‌شده چینی، ما سیستم رتبه‌بندی ESG را که توسط سرویس اطلاعاتی شاخص چین و اوراق بهادار (شانگهای، چین) شرکت با مسئولیت محدود، بر اساس روشی که توسط لین و همکاران بیان شده است، اتخاذ کردیم. [۵۶]. این سیستم رتبه بندی بیش از ۱۳۰ شاخص را در ۱۴ موضوع اصلی شامل می شود: مکانیسم مدیریت محیطی، اهداف کسب و کار محیطی، محصول سبز، اعتباربخشی زیست محیطی، مناقشات زیست محیطی (شامل پنج معیار در بعد E)، مکانیسم مدیریت اجتماعی، فعالیت اجتماعی و مناقشات، مشارکت اجتماعی، اعتباربخشی اجتماعی (شامل چهار معیار تحت بعد S)، مکانیزم مدیریت حاکمیت، حاکمیت شرکتی، کسب و کار حاکمیت، ریسک عملیاتی، و مناقشات حاکمیتی (شامل پنج معیار زیر بعد G). ما رتبه‌بندی‌های ESG را در ۹ سطح زیر طبقه‌بندی می‌کنیم: C ، CC، CCC، B، BB، BBB، A، AA، و AAA. در تجزیه و تحلیل خود، امتیاز ۹ را به شرکت‌هایی با رتبه‌بندی AAA ESG، امتیاز ۸ به آن‌هایی که رتبه‌بندی AA دارند، و به همین ترتیب، تا زمانی که امتیاز ۱ به آن‌هایی که رتبه C دارند، اختصاص یابد. بنابراین، نمرات ESG از ۱ تا ۹ متغیر است که نمرات بالاتر نشان دهنده عملکرد برتر ESG است.

۳٫۲٫۲٫ تحول دیجیتال

متغیر توضیحی تحول دیجیتال است و نشان دهنده میزان پذیرش فناوری های دیجیتال در یک شرکت است. معیار اولیه ما از دیجیتالی شدن، که با عنوان Dig مشخص می شود، سطح تحول دیجیتال در شرکت i را در طول سال t نشان می دهد. با استفاده از روش پیشنهادی ورهوف و همکاران، ما یک معیار برای دیجیتالی شدن از طریق یک فرآیند سه مرحله ای ایجاد می کنیم. [۵۷,۵۸]. ابتدا، ما اصطلاحات مرتبط با اقتصاد دیجیتال را بر اساس ادبیات مربوطه در مورد دیجیتالی کردن شرکت‌های چینی، سیاست‌های ملی و گزارش‌های تحقیقاتی شناسایی می‌کنیم. این اساس یک فرهنگ لغت معنایی را تشکیل می دهد که دیجیتالی شدن را در شرکت های فهرست شده مشخص می کند.

دوم، ما از روش‌های تجزیه و تحلیل متن و تکنیک‌های یادگیری ماشینی برای ایجاد فرهنگ لغت معنایی ویژه دیجیتالی‌سازی در گزارش‌های سالانه شرکت‌های فهرست‌شده، به ویژه با تمرکز بر بخش‌های MD&A استفاده می‌کنیم. این فرهنگ لغت ما را قادر می سازد تا اطلاعات فراوانی کلمه مربوط به دیجیتالی شدن را استخراج کنیم.

در نهایت، با در نظر گرفتن تغییرات در طول بخش‌های MD&A شرکت‌ها در گزارش‌های سالانه، ما معیار دیجیتالی‌سازی خود را با محاسبه نسبت فراوانی کل کلمات مرتبط با دیجیتال‌سازی به طول گفتمان سالانه استاندارد کردیم. این نسبت معیاری قوی از وسعت دیجیتالی شدن در شرکت های فهرست شده در چین ارائه می دهد. هم فراوانی و هم برجستگی مراجع دیجیتالی شدن را در گزارش های سالانه آنها منعکس می کند. برای سهولت در تفسیر، این شاخص را با ضرب آن در ۱۰۰ مقیاس می کنیم. در نتیجه، مقدار بالاتر این شاخص نشان دهنده افزایش فراوانی و برجسته بودن مراجع دیجیتالی شدن در گزارش سالانه شرکت است که نشان دهنده درجه دیجیتالی شدن بالاتر است.

۳٫۲٫۳٫ متغیرهای میانجی

در این مطالعه، متغیر تعدیل کننده به دو مولفه مجزا تقسیم شد – یعنی نیروی کار با کیفیت بالا و سطح مهارت نیروی کار. با استفاده از چارچوب ایجاد شده توسط هوانگ و همکاران. [۵۹]سطح کار با کیفیت بالا (Highlabor) و سطح مهارت کار (Laborskills) به عنوان معیارهای میانجی انتخاب شدند.

نیروی کار با کیفیت بالا با تعداد کارمندانی که دارای مدرک لیسانس یا بالاتر هستند عملیاتی می شود. این معیار بر اساس فرض تجربیات یادگیری نسبتاً پایدار افراد در محیط‌های حرفه‌ای انتخاب شد. تغییرات در زمینه تحصیلی کارکنان در نیروی کار یک شرکت عمدتاً منعکس کننده تنظیمات در استراتژی های استخدام شرکت است. بنابراین، تعداد کارکنان دارای مدرک لیسانس یا بالاتر به عنوان یک معیار مهم برای ارزیابی اینکه آیا یک کسب و کار به طور موثر نیروی کار با کیفیت بالا را جذب کرده و حفظ کرده است، عمل می کند.

با توجه به ارزیابی سطح مهارت کار (مهارت های کاری)، این مطالعه به طور مستقیم از تعداد اعضای کادر فنی به عنوان مبنای سنجش استفاده می کند. تغییرات در ترکیب نیروی کار فنی در یک شرکت از هجوم استعدادهای ماهر جدید و تلاش‌های افزایش مهارت توسط کارکنان داخلی ناشی می‌شود. با توجه به ماهیت پویای توسعه و تحول مهارت، تعداد اعضای کارکنان فنی به عنوان یک شاخص مهم در نظر گرفته می شود – که منعکس کننده پیشرفت سطح مهارت کار فعلی شرکت است.

۳٫۲٫۴٫ متغیر تعدیل کننده

این مطالعه از مقررات زیست محیطی (ER) به عنوان یک متغیر تعدیل کننده استفاده می کند. با توجه به عدم وجود یک روش استاندارد برای کمی سازی ER، ما یک رویکرد تصفیه شده با الهام از Mulatu را برای افزایش دقت اندازه گیری شدت تنظیم محیطی اتخاذ می کنیم. [۵۴].
برای اطمینان از مقایسه شدت مقررات زیست محیطی در دوره های مختلف، ما روش اندازه گیری را با استفاده از نسبت سرمایه گذاری در کنترل آلودگی زیست محیطی به تولید ناخالص صنعتی محلی در هر استان اصلاح می کنیم. این نسبت به عنوان نماینده ای برای سطح مقررات زیست محیطی عمل می کند که نشان دهنده تعهد مقامات منطقه ای به تلاش های حفاظت از محیط زیست نسبت به بازده اقتصادی آنها است. [۵۰,۶۰]. داده های این اندازه گیری از سالنامه آمار زیست محیطی چین به دست آمده است.

۳٫۲٫۵٫ متغیرهای کنترل

بر اساس تحقیقات قبلی در مورد تحول دیجیتال و ESG [15,59]مدل ما چندین ویژگی شرکت و متغیرهای حاکمیت شرکتی را به عنوان اقدامات کنترلی در بر می گیرد. این متغیرهای کنترلی برای افزایش قابلیت مقایسه با مطالعات قبلی و کاهش احتمال سوگیری متغیر حذف شده، در نتیجه استحکام تحلیل ما را تقویت می‌کنند. جدول ۲ توضیحات مفصلی از متغیرهای کنترلی ارائه می دهد.

۳٫۳٫ مشخصات مدل

ما از تحلیل حداقل مربعات معمولی (OLS) برای بررسی رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG از دیدگاه سرمایه انسانی استفاده می‌کنیم.

۳٫۳٫۱٫ مدل رگرسیون معیار

با تکیه بر بینش های Cai و همکاران. [۱۵]، ما مدل (۱) را برای بررسی تأثیر تبدیل دیجیتال بر عملکرد ESG آنها فرموله می کنیم:

E اس جی من ، تی = آ ۰ + ب D من g من ، تی ۱ + ل ج o n تی r o ل س من ، تی ۱ + د من + ج تی + ه من ، تی

متغیرهای زیرنویس من و تی به ترتیب شرکت و زمان را نشان می دهد. متغیر وابسته کلیدی، E اس جی من ، تی ، نشان دهنده رتبه بندی ESG سازمانی است من در سال تی. متغیر مستقل کلیدی، D من g من ، تی ۱ ، نشان دهنده درجه دیجیتالی شدن شرکت است من در سال −۱٫ متغیر مستقل کلیدی، D من g من ، تی ۱ ، یک دوره تاخیر دارد تا تاخیر زمانی بالقوه در تاثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG را در نظر بگیرد. این تأخیر ارزیابی دقیق‌تری از رابطه علی بین تلاش‌های دیجیتالی‌سازی در دوره قبل و تغییرات بعدی در عملکرد ESG را امکان‌پذیر می‌سازد. با ترکیب متغیر تاخیری، هدف ما این است که اثرات تاخیری ابتکارات تحول دیجیتال را بر نتایج ESG ثبت کنیم، در نتیجه استحکام و اعتبار تحلیل خود را افزایش دهیم. سی o n تی r o ل س به طیفی از متغیرهای کنترلی اشاره دارد. برای مدیریت تداخل سایر عوامل مرتبط در شناسایی علیت، با هوانگ و همکاران مشورت می کنیم. [۵۹] و کای و همکاران [۱۵] برای انتخاب کنترل علاوه بر این، د من و ج تی به ترتیب اثر ثابت شرکت و سال را نشان می دهد. ه من ، تی عبارت اغتشاش تصادفی است و آ ۰ اصطلاح ثابت است

۳٫۳٫۲٫ مدل آزمون اثر میانجی

با استفاده از تحقیقات وانگ و همکاران [۵۶]ما یک مدل رگرسیون دو مرحله‌ای را بر اساس مدل رگرسیون معیار ایجاد می‌کنیم تا مکانیسم انتقال را بررسی کنیم که به موجب آن تحول دیجیتال بر عملکرد مسئولیت ESG از طریق ساختار سرمایه انسانی تأثیر می‌گذارد. مدل به شرح زیر است:

م ه د من آ تی o r من ، تی = آ ۰ + ب D من g من ، تی ۱ + ل ج o n تی r o ل س من ، تی ۱ + د من + ج تی + ه من ، تی ،

E اس جی من ، تی = آ ۰ + ب ۱ D من g من ، تی ۱ + ب ۲ م ه د من آ تی o r من ، تی + ل ج o n تی r o ل س من ، تی ۱ + د من + ج تی + ه من ، تی

علاوه بر این، متغیر واسطه م ه د من آ تی o r من ، تی شامل دو جزء، یعنی کار با کیفیت بالا (بالا کار) و سطوح مهارت کار (مهارت های کار). این مؤلفه‌ها برای ارزیابی نقش واسطه‌ای ویژگی‌های نیروی کار در رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG گنجانده شده‌اند. با در نظر گرفتن هر دو سطح کار با کیفیت و مهارت کار به عنوان واسطه، هدف ما این است که به طور جامع بررسی کنیم که چگونه پیشرفت در قابلیت های دیجیتال بر پویایی نیروی کار و متعاقباً تأثیرگذاری بر نتایج ESG در شرکت ها تأثیر می گذارد.

۳٫۳٫۳٫ مدل تست اثر تعدیل

بر اساس بینش های لی و همکاران. [۵۲]، مدل های (۴) و (۵) برای بررسی اثر تعدیل کننده ER بر رابطه بین تحول دیجیتال فرموله شده اند.حفر کردن) و کار با کیفیت بالا (بالا کار) و سطوح مهارت کار (مهارت های کار):

ساعت من g ساعت ل آ ب o r من ، تی = آ ۰ + ب ۱ D من g من ، تی ۱ + ب ۲ E آر من ، تی + ب ۳ E آر من ، تی × D من g من ، تی ۱ + ل ج o n تی r o ل س من ، تی ۱ + د من + ج تی + ه من ، تی ،

ل آ ب o r س ک من ل ل س من ، تی = آ ۰ + ب ۱ D من g من ، تی ۱ + ب ۲ E آر من ، تی + ب ۳ E آر من ، تی × D من g من ، تی ۱ + ل ج o n تی r o ل س من ، تی ۱ + د من + ج تی + ه من ، تی

در مدل‌های (۴) و (۵)، ER به‌عنوان متغیر تعدیل‌کننده عمل می‌کند، که بر چگونگی تأثیر تحول دیجیتال بر نیروی کار با کیفیت بالا و سطوح مهارت نیروی کار در شرکت‌ها تأثیر می‌گذارد. با بررسی اثرات متقابل بین تحول دیجیتال و مقررات زیست‌محیطی، هدف ما درک این است که چگونه محیط‌های نظارتی رابطه بین تلاش‌های دیجیتالی‌سازی و ویژگی‌های نیروی کار مرتبط با کار با کیفیت بالا و سطوح مهارت کار را شکل می‌دهند.

۴٫ تجزیه و تحلیل نتایج تجربی

۴٫۱٫ آمار توصیفی

جدول ۳ آمار توصیفی برای متغیرهای کلیدی ارائه می دهد. مقدار میانگین تحول دیجیتال (حفر کردن) در داخل شرکت ها ۱٫۲۰۱۹ است، که نشان می دهد به طور متوسط، ۱٫۲۰۱۹٪ از شرایط در بخش MD&A گزارش های سالانه شرکت های فهرست شده مربوط به دیجیتالی شدن است. حداکثر مقدار مشاهده شده برای حفر کردن ۵٫۶۲ است که نشان دهنده تنوع قابل توجهی در سطوح دیجیتالی در شرکت های مختلف است. ویژگی‌های توزیع متغیرهای باقی‌مانده با آن‌هایی که در مطالعات قبلی گزارش شده‌اند مطابقت دارد، که توضیح بیشتر را غیرضروری می‌کند.

۴٫۲٫ نتایج رگرسیون معیار

جدول ۴ نتایج رگرسیون معیار را در مورد تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG ارائه می دهد. ستون (۱) از جدول ۴ تاثیر تبدیل دیجیتال بر عملکرد ESG را بررسی می کند. ضریب از حفر کردن ۰٫۰۶۸۱ می باشد که از نظر آماری در سطح ۱% معنی دار است. این نشان می دهد که تحول دیجیتال به طور مثبت بر عملکرد ESG آنها تأثیر می گذارد، بنابراین از H1 پشتیبانی می کند. تجزیه و تحلیل تفکیک شده بیشتر در ستون (۳) از جدول ۴ نشان می دهد که تحول دیجیتال به طور قابل توجهی بر عملکرد مسئولیت زیست محیطی و اجتماعی آنها تأثیر می گذارد.

۴٫۳٫ تست اثر میانجیگری

جدول ۵ داده های مدل رگرسیون را ارائه می دهد. هنگامی که مقدار کار با کیفیت بالا افزایش می یابد، تأثیر تبدیل دیجیتال بر عملکرد ESG را نشان می دهد. در ستون (۱)، پارامترهای تخمین زده شده تحول دیجیتال در سطح ۱۰ درصد قابل توجه است، که نشان می دهد تحول دیجیتال به طور قابل توجهی به افزایش کار با کیفیت بالا در چارچوب تحقیق کمک می کند.

در ستون (۲)، نتایج رگرسیون با کار با کیفیت بالا به عنوان متغیر واسطه، تبدیل دیجیتال به عنوان متغیر مستقل، و عملکرد ESG به عنوان متغیر وابسته گزارش شده است. ضریب از حفر کردن ۰٫۰۶۵۹ می باشد که از نظر آماری در سطح ۱% معنی دار است. ضریب از در کار عالی ۰٫۰۹۳۴ است که از نظر آماری نیز در سطح ۱ درصد معنی دار است. این یافته ها نشان می دهد که تحول دیجیتال می تواند عملکرد ESG را با افزایش کمیت کار با کیفیت بالا ارتقا دهد.

ضریب رگرسیون تحول دیجیتال در ESG سازمانی کمی کمتر از ضریب تبدیل دیجیتال است جدول ۵، ستون (۱)، نشان می دهد که نیروی کار با کیفیت بالا نقش واسطه ای جزئی بین تحول دیجیتال و ESG شرکت ایفا می کند. در نتیجه، H2a پشتیبانی می شود.
جدول ۶ داده‌های مدل رگرسیون را فهرست می‌کند، که نشان می‌دهد تحول دیجیتال می‌تواند عملکرد ESG را با بالا بردن سطح مهارت نیروی کار موجود افزایش دهد. در ستون (۱)، پارامترهای تخمینی تحول دیجیتال در سطح ۱ درصد قابل توجه است، که نشان می دهد تحول دیجیتال به طور قابل توجهی باعث ارتقاء سطح مهارت کار می شود.

در ستون (۲)، نتایج رگرسیون گزارش شده است، با سطوح مهارت کار به عنوان متغیرهای واسطه، تبدیل دیجیتال به عنوان متغیر مستقل، و عملکرد ESG به عنوان متغیر وابسته. یافته ها نشان می دهد که بین ضریب تخمینی متغیر میانجی، سطح مهارت نیروی کار و عملکرد شرکت رابطه مثبت معناداری وجود دارد. ضریب از حفر کردن ۰۶۳۴/۰ می باشد که از نظر آماری در سطح ۱% معنی دار است و ضریب مهارت های کار ۰٫۰۹۲۹ است که از نظر آماری نیز در سطح ۱ درصد معنادار است.

این نتایج نشان می‌دهد که تحول دیجیتال سطوح مهارت نیروی کار را افزایش می‌دهد و سرمایه انسانی بهینه‌شده، انجام مسئولیت‌های اجتماعی توسط شرکت‌ها را افزایش می‌دهد و در نتیجه باعث ارتقای عملکرد ESG آنها می‌شود. بنابراین، H2b اعتبار سنجی می شود.

۴٫۴٫ تست اثر تعدیل

در این مطالعه، دو مدل رگرسیون تأثیر دیگ را بر کمیت کار با کیفیت بالا تحلیل می‌کنند. در ستون (۱)، Dig به طور قابل توجهی بر کمیت کار با کیفیت بالا تأثیر می گذارد، با ضریب ۰٫۰۲۳۱ *، که مطابق انتظار رفتار می کند.

ستون (۲) یک اصطلاح تعاملی (Dig × ER) را معرفی می کند که یک اثر تعدیل کننده قابل توجه مقررات زیست محیطی (ER) را بر رابطه بین تبدیل دیجیتال و کمیت کار با کیفیت بالا، با ضریب ۷٫۵۶۴۹ **، بدون تغییر کلی نشان می دهد. مناسب مدل (R-squared: 0.4383; جدول ۷).
مانند جدول ۷ نشان می‌دهد، ستون (۳) یک رابطه مثبت معنادار بین دیگ و سطوح مهارت نیروی کار موجود را با ضریب ۰٫۰۴۹۹ *** نشان می‌دهد که نشان‌دهنده تأثیر تحول دیجیتال قوی است.

ستون (۴) شامل عبارت تعامل Dig × ER است که یک اثر مثبت قابل توجه با ضریب ۶٫۱۰۶۵ * را نشان می دهد، که نشان می دهد تحول دیجیتال در سطوح مهارت نیروی کار موجود به طور قابل توجهی در زمینه ER افزایش یافته است. برازش کلی مدل با گنجاندن عبارت تعامل اندکی بهبود می‌یابد (R-squared: 0.3423). بنابراین، H3a و H3b پشتیبانی می شوند.

۴٫۵٫ تست درون زایی

رابطه علّی بین تبدیل دیجیتال و عملکرد ESG ممکن است مستلزم تأثیر متقابل باشد و در نتیجه نگرانی‌های درون‌زایی را ایجاد کند. برای پرداختن به این موضوع، این مطالعه از Cai و همکاران استفاده می کند [۱۵] روش، به کارگیری سطح متوسط ​​تحول دیجیتال در بین سایر شرکت ها در همان منطقه و صنعت (ivdigital_mean) به عنوان یک متغیر ابزاری. از نظر تئوری، سطح توسعه دیجیتال در صنعت منطقه یک شرکت می تواند بر درجه دیجیتالی شدن آن تأثیر بگذارد، بنابراین شرط مربوطه را برآورده می کند. به طور همزمان، سطوح توسعه دیجیتال سایر شرکت ها در همان صنعت و منطقه به طور مستقیم بر تصمیمات توزیع درآمد شرکت تأثیر نمی گذارد، بنابراین شرایط برون زایی را برآورده می کند. مانند جدول ۸ نشان می دهد، ضریب ivdigital_mean در رگرسیون مرحله اول ۰۰۲۸/۰ است که در سطح ۱ درصد به طور معنی داری مثبت است و آزمون F مرحله اول ۹۹۵/۷۰۶ است که از امکان سنجی متغیر ابزاری انتخاب شده پشتیبانی می کند. ستون (۲) از جدول ۸ نشان می دهد که نتایج اصلی این مطالعه پس از استفاده از متغیر ابزاری قوی و قابل اعتماد باقی می ماند.

۴٫۶٫ تست استحکام

برای تأیید بیشتر نتایج تحقیقات تجربی خود، ما بررسی‌های استحکام مدل خود را با استفاده از تکنیک جایگزینی متغیر انجام دادیم. جدول ۹ این ارزیابی ها را ارائه می دهد. در ستون (۱)، ما با گرفتن مستقیم لگاریتم نتایج امتیاز به جای نتایج رتبه بندی امتیاز Huazhong ESG، متغیر وابسته را جایگزین می کنیم. تجزیه و تحلیل نتیجه ای مطابق با یافته های اصلی ما به دست می دهد: تحول دیجیتال تأثیر مثبت قابل توجهی بر متریک ESG دارد، بنابراین از قابلیت اطمینان نتایج اولیه ما در سطح معناداری ۱٪ پشتیبانی می کند.
برای جلوگیری از تورم سطح کلی دیجیتالی شدن ناشی از ویژگی‌های دیجیتالی حیاتی شرکت‌های خاص، شرکت‌های دارای کد C39 صنعت در بخش‌های کامپیوتر، ارتباطات و سایر بخش‌های تولید تجهیزات الکترونیکی را حذف می‌کنیم. نتایج رگرسیون پس از این اصلاح نمونه در ستون (۲) نمایش داده می شود جدول ۹. میزان و سطح اهمیت تحول دیجیتال برای ESG بدون تغییر باقی می ماند.
این مطالعه تأثیر رویدادهای مهم جهانی را در نظر نمی گیرد. در سال ۲۰۲۰، چین فعالیت های تولید خود را در پاسخ به همه گیری ویروس کرونا متوقف کرد و به طور بالقوه باعث انحراف در عملکرد زیست محیطی شد. برای رسیدگی به این موضوع، نمونه‌های مربوط به سال‌های ۲۰۱۰ و ۲۰۲۰ از ارزیابی مجدد حذف شدند. در مقایسه با نتایج رگرسیون پایه، ستون (۳) از جدول ۹ نشان می دهد که ضریب تبدیل دیجیتال و سطح معنی داری ESG ثابت می ماند و بر پایایی نتایج تحقیق تأکید می کند.
با ترکیب اثرات ثابت استان در مدل، نتایج در ستون (۴) از جدول ۹ نشان می دهد که با گنجاندن اثرات ثابت، تأثیرات تخمین زده شده تبدیل دیجیتال بر عملکرد ESG همچنان قوی است.

۴٫۷٫ کاوش ناهمگونی

پس از توضیح مکانیسم ذاتی که به موجب آن تحول دیجیتال بر عملکرد ESG از طریق کمیت کار با کیفیت بالا و سطوح مهارت کار تأثیر می‌گذارد، این بخش به بررسی تأثیرات تحول دیجیتال بر افزایش عملکرد ESG می‌پردازد، زیرا برخی از ویژگی‌های شرکت‌ها ممکن است متفاوت باشد. در نتیجه، یک رگرسیون گروهی بر اساس مالکیت و انواع صنعت انجام شد که نتایج برآورد شده در جدول ۱۰، جدول ۱۱، جدول ۱۲ و جدول ۱۳.
این مطالعه نمونه را بر اساس نوع مالکیت بنگاه اقتصادی به دو دسته شرکت‌های دولتی و غیردولتی طبقه‌بندی می‌کند. مانند جدول ۱۰ جزئیات، یافته‌ها نشان‌دهنده افزایش قابل‌توجه عملکرد ESG از طریق کمیت نیروی کار با کیفیت بالا ایجاد شده توسط تحول دیجیتال در شرکت‌های غیردولتی در مقایسه با شرکت‌های دولتی است.
مانند جدول ۱۱ نشان می‌دهد که یافته‌های تحقیق حاکی از افزایش قابل‌توجه عملکرد ESG از طریق سطح مهارت نیروی کار با تحول دیجیتال در شرکت‌های غیردولتی در مقایسه با شرکت‌های دولتی است.
این مطالعه نمونه را به دو گروه بر اساس انواع صنعت متفاوت بنگاه ها – به طور خاص، تولیدی و غیرتولیدی تقسیم می کند. مانند جدول ۱۲ و جدول ۱۳ نشان می دهد که نوع صنعت به طور قابل توجهی بر نتایج تأثیر نمی گذارد. هر دو بخش تولیدی و غیرتولیدی اثرات قابل مقایسه تغییر دیجیتال را بر معیارهای عملکرد ESG نشان می‌دهند، که نشان می‌دهد مزایای تحول دیجیتال در تقویت شیوه‌های پایدار و افزایش عملکرد ESG در بخش‌های مختلف صنعت گسترش می‌یابد.

۵٫ بحث

یافته‌های ما به گفتمان جاری در مورد رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG کمک می‌کند و نتایج مورد انتظار و تفاوت‌های ظریف را روشن می‌کند. مطابق با تحقیقات موجود، مطالعه ما از این ادعا پشتیبانی می کند که ابتکارات تحول دیجیتال به طور کلی بر عملکرد ESG تأثیر مثبت می گذارد. با این حال، یک بررسی عمیق تر، تغییرات جالب توجه را در ابعاد مختلف ESG نشان می دهد. ابعاد زیست‌محیطی و اجتماعی به‌ویژه به تأثیر تحول دیجیتال، با پیشرفت‌های قابل‌توجه در امتیازات، حساس هستند. این یافته‌ها با مطالعات قبلی طنین‌انداز می‌شوند و این روایت را تأیید می‌کنند که پیشرفت‌های فناوری و بهینه‌سازی فرآیند اغلب به کاهش ردپای محیطی و افزایش مسئولیت اجتماعی در سازمان‌ها تبدیل می‌شوند. مطالعه فانگ این احساس را منعکس می‌کند و نشان می‌دهد که چگونه تلاش‌های دیجیتالی‌سازی با معیارهای اجتماعی بهبود یافته و تا حدی استانداردهای حکومتی مرتبط است. [۱۴]. این مطالعه به طور قابل توجهی در مشاهده بهبودهای ناچیز در نمرات حکمرانی، با فاصله از برخی نتایج قبلی، متفاوت است.

تفاوت در یافته های بین مطالعات را می توان به عوامل مختلفی نسبت داد، مانند تغییرات در ویژگی های نمونه، رویکردهای روش شناختی، و ماهیت پیچیده تبدیل دیجیتال و ESG. تاکید فانگ بر شرکت‌های غیردولتی فهرست شده، پویایی‌های متمایز را برجسته می‌کند که ممکن است به طور کامل در مطالعه ما که شامل طیف وسیع‌تری از شرکت‌ها است، منعکس نشود. علاوه بر این، جنبه‌های خاص حکمرانی که در تحلیل ما ارزیابی می‌شوند، نیاز به بررسی دقیق دارند. حکمرانی مجموعه‌ای از عوامل چندوجهی را در بر می‌گیرد، از ترکیب هیئت مدیره گرفته تا شیوه‌های مدیریت ریسک، و اثربخشی طرح‌های تحول دیجیتال در پرداختن به این جنبه‌ها ممکن است متفاوت باشد. یک توضیح قابل قبول برای عدم بهبود قابل توجه در امتیازات حاکمیتی در مطالعه ما در تمرکز بر ابتکارات تحول دیجیتال در شرکت های نمونه گیری نهفته است. در حالی که ممکن است تلاش ها کارایی عملیاتی و مسئولیت اجتماعی را در اولویت قرار داده باشند، شیوه های حکمرانی ممکن است به صراحت هدف قرار نگرفته باشند. علاوه بر این، محدوده زمانی مطالعه ما ممکن است تکامل تدریجی چارچوب‌های حکمرانی را که می‌تواند در یک دوره طولانی آشکار شود، نشان ندهد.

با تکیه بر نتایج به دست آمده از این مطالعه، ما ادعا می کنیم که تحول دیجیتال به عنوان یک کاتالیزور برای افزایش عملکرد ESG از طریق تأثیر عمیق آن بر سرمایه انسانی عمل می کند. این مطالعه نشان می‌دهد که یک مکانیسم اولیه که از طریق آن تحول دیجیتال نتایج ESG را تقویت می‌کند، افزایش کیفیت کار در سازمان‌ها و همزمان بالا بردن سطح مهارت نیروی کار موجود است. این تجدید ساختار سرمایه انسانی ظرفیت نوآوری فناورانه شرکت ها را افزایش می دهد و در نتیجه به پایداری محیط زیست کمک می کند. کارکنان ماهر و آگاه برای توسعه و اجرای فناوری‌های سازگار با محیط زیست که تأثیرات زیست‌محیطی را به حداقل می‌رسانند و رعایت مقررات زیست‌محیطی را تضمین می‌کنند، ضروری هستند. علاوه بر این، با راه اندازی محصولات و خدمات نوآورانه ای که به نفع جامعه است، شرکت ها می توانند سهم خود را در منافع اجتماعی افزایش دهند. با این حال، تجزیه و تحلیل ما نشان داد که، در حالی که تحول دیجیتال به طور قابل توجهی معیارهای مسئولیت زیست محیطی و اجتماعی را بهبود می بخشد، تأثیر آن بر ابعاد حکمرانی کمتر است. یکی از دلایل بالقوه برای تأثیر محدود بر حاکمیت شرکتی در مطالعه ما این است که تحول دیجیتال در کسب‌وکارها مزیت‌های عملیاتی را سریع‌تر به ارمغان می‌آورد، در حالی که ممکن است بهبود در حاکمیت شرکتی آشکار شود. حاکمیت شامل عوامل مختلفی مانند ترکیب هیئت مدیره، شفافیت، مسئولیت پذیری و شیوه های مدیریت ریسک است که ممکن است به زمان بیشتری نیاز داشته باشد تا تحت تاثیر تلاش های تحول دیجیتال قرار گیرد.

این مطالعه نشان می‌دهد که مقررات زیست‌محیطی تأثیر مثبت تحول دیجیتال شرکت‌ها را بر کمیت نیروی کار با کیفیت بالا و سطح مهارت نیروی کار موجود تعدیل می‌کند و در نتیجه بر عملکرد ESG شرکت تأثیر می‌گذارد. این یافته با لی و همکاران همخوانی دارد. [۵۲]، نقش مهم مقررات محیطی رسمی و غیررسمی را در این زمینه برجسته می کند و مقررات غیررسمی تأثیر قوی تری از خود نشان می دهد. مقررات غیررسمی، شامل هنجارهای اجتماعی و استانداردهای صنعت، مکمل چارچوب‌های قانونی رسمی است و سازمان‌ها را وادار می‌کند تا ملاحظات ESG را در عملیات خود ادغام کنند. مقررات زیست محیطی شرکت ها را تشویق می کند تا راه حل های تحول دیجیتالی را اتخاذ کنند که کارایی منابع و عملکرد زیست محیطی را افزایش می دهد. علاوه بر این، ابتکارات توسعه استعدادها را برای برآورده کردن الزامات قانونی و رسیدگی به چالش‌های پایداری ترویج می‌کند و در نتیجه تأثیر مثبت تحول دیجیتال بر کیفیت کار و بهره‌وری را افزایش می‌دهد.

این مطالعه نتیجه می گیرد که تحول دیجیتال به طور قابل توجهی عملکرد ESG را از طریق بهبود در میزان کار با کیفیت بالا و سطوح مهارت کار افزایش می دهد. نکته مهم این است که این پیشرفت ها در شرکت های غیردولتی بارزتر است. یافته‌های ما نشان می‌دهد که ابتکارات تحول دیجیتال در شرکت‌های غیردولتی نقشی اساسی در افزایش معیارهای عملکرد ESG، به‌ویژه از نظر کیفیت کار و توسعه مهارت، ایفا می‌کند. با به کارگیری فناوری‌های دیجیتال و نوآوری، شرکت‌های غیردولتی موقعیت بهتری برای جذب و حفظ استعدادهای باکیفیت پیدا می‌کنند و در نتیجه نیروی کار ماهر و سازنده‌تر را پرورش می‌دهند. این به نوبه خود به بهبود کارایی عملیاتی، ظرفیت نوآوری و نتایج کلی عملکرد ESG کمک می کند. تأثیر متفاوت تحول دیجیتال بر عملکرد ESG در ساختارهای مالکیت، بر اهمیت زمینه سازمانی در شکل‌دهی به نتایج طرح‌های تحول دیجیتال تأکید می‌کند. شرکت‌های غیردولتی – که با انعطاف‌پذیری، چابکی و بازارگرایی بیشتر مشخص می‌شوند – برای سرمایه‌گذاری از پتانسیل تحول‌آفرین تحول دیجیتال و ایجاد ارزش پایدار در ابعاد محیطی، اجتماعی و حاکمیتی مجهزتر هستند.

از منظر صنعت و ویژگی های صنعتی، تأثیر تحول دیجیتال متفاوت است. صنعت تولید که با دارایی های سنگین و ردپای کربن بالا به دلیل اتکا به ورودی های بالای انرژی و منابع مشخص می شود، با بارهای تاریخی و فشارهای سازمانی قابل توجهی مواجه است. این عوامل تغییر دیجیتال و شیوه های ESG را چالش برانگیزتر و در عین حال برای شرکت های تولیدی ضروری می کند. در مقابل، تأثیر تحول دیجیتال سازمانی بر صنایع غیرتولیدی مهم تر به نظر می رسد. بخش‌های غیر تولیدی ممکن است چابک‌تر باشند و بتوانند فناوری‌های دیجیتال را در مدل‌های کسب‌وکار خود ادغام کنند و در نتیجه سریع‌تر به نتایج ESG بهتری دست یابند.

۶٫ نتیجه گیری

این مطالعه به گفتمان علمی در مورد رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG، با تمرکز خاص بر نقش سرمایه انسانی کمک کرد. یافته‌های ما این تصور رایج را تأیید می‌کند که ابتکارات تحول دیجیتال عموماً نتایج مثبتی برای عملکرد ESG دارند، اگرچه میزان تأثیر در ابعاد مختلف متفاوت است. علاوه بر این، این مطالعه سرمایه انسانی را به عنوان مکانیزم اصلی که از طریق آن تحول دیجیتال باعث افزایش عملکرد ESG می‌شود، شناسایی کرد. با افزایش کیفیت نیروی کار در سازمان ها و ارتقای سطح مهارت نیروی کار موجود، ابتکارات تحول دیجیتال به بهبود نظارت محیطی، مسئولیت اجتماعی و حکمرانی عملیاتی کمک می کند. این مطالعه بر نقش تعدیل‌کننده مقررات زیست‌محیطی در شکل‌دهی به تأثیر تحول دیجیتال بر کیفیت نیروی کار و توسعه مهارت تأکید کرد و در نتیجه بر عملکرد ESG در سطح شرکت تأثیر گذاشت.

برای استفاده کامل از پتانسیل تحول دیجیتال برای افزایش عملکرد سازمانی در جنبه های ESG، شرکت ها باید مجموعه ای جامع و یکپارچه از استراتژی های مدیریت را اتخاذ کنند. مهمترین آنها تقویت توسعه مهارت کارکنان است. با توجه به سرعت سریع پیشرفت تکنولوژی، سرمایه گذاری مستمر در آموزش و آموزش کارکنان برای اطمینان از تکامل مهارت های آنها با تحول دیجیتال ضروری است. پرورش فرهنگ یادگیری مادام العمر نیروی کار را برای استفاده موثر از فناوری های جدید توانمند می کند و دستیابی به اهداف ESG را تسریع می بخشد. بهینه سازی مدیریت منابع انسانی و مکانیسم های انگیزشی به همان اندازه حیاتی است. شرکت ها باید معیارهای عملکرد ESG را در سیستم های ارزیابی و پاداش کارکنان ادغام کنند تا اشتیاق و مسئولیت پذیری را نسبت به اهداف ESG القا کنند. شناسایی و پاداش دادن به کارکنانی که از برنامه های ESG حمایت می کنند، تعهد سازمان را به پایداری بیشتر تقویت می کند. علاوه بر این، افزایش استانداردهای حاکمیت داده و شفافیت برای تقویت اعتماد ذینفعان حیاتی است. شرکت‌ها باید از مدیریت دقیق، قابل اعتماد و شفاف داده‌ها در سراسر فرآیند تحول دیجیتال اطمینان حاصل کنند، که به ذینفعان امکان می‌دهد به وضوح پیشرفت‌ها و چالش‌ها در حوزه‌های ESG را درک کنند. ارتباطات باز و شفاف روابط با سهامداران را تقویت می کند و شهرت برند را افزایش می دهد. علاوه بر این، ادغام اهداف ESG در ابتکارات استراتژیک برای هم افزایی تحول دیجیتال و عملکرد ESG بسیار مهم است. شرکت‌ها باید اهداف ESG را با جاه‌طلبی‌های استراتژیک فراگیر همسو کنند و همکاری بین بخشی را برای اطمینان از تلاش‌های هماهنگ برای پیشبرد دستور کار ESG تقویت کنند. پیاده‌سازی مکانیسم‌های نظارت و بازخورد مؤثر، ردیابی و ارزیابی مداوم تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG را امکان‌پذیر می‌سازد و تنظیمات و بهبودهای لازم را تسهیل می‌کند.

برای سیاستگذاران و نهادهای نظارتی، تصدیق نقش محوری مقررات زیست محیطی در ایجاد انگیزه در شیوه‌های پایدار در شرکت‌هایی که به صورت دیجیتالی تغییر یافته‌اند، بسیار مهم است. استانداردهای سختگیرانه زیست محیطی که توسط دولت ها اعمال می شود می تواند شرکت ها را تشویق کند تا پایداری را در کنار نوآوری دیجیتال در اولویت قرار دهند و در نتیجه به اهداف اجتماعی و زیست محیطی گسترده تر کمک کنند. اول، دولت‌ها باید پیوسته چارچوب سیاست‌های کلان را برای تحول دیجیتال شرکت‌ها اصلاح کنند، که می‌تواند مستلزم افزایش حمایت مالی تخصصی، ارائه مشوق‌های اعتباری، تسهیل تامین مالی، و اجرای مزایای مالیاتی برای تشویق طرح‌های تحول دیجیتال باشد. دوم، دولت های مرکزی باید بر تقویت مقررات زیست محیطی در سراسر مناطق تمرکز کنند، که شامل تشدید اقدامات نظارتی زیست محیطی برای افزایش خطرات زیست محیطی و هزینه های نظارتی برای شرکت ها است. از طریق مقررات زیست محیطی، دولت ها می توانند جهت، تمرکز، و مقیاس فعالیت های ESG انجام شده توسط شرکت ها را هدایت و نظارت کنند. هدف این رویکرد تعمیق مفاهیم حفاظت از محیط زیست در شرکت‌ها، تشویق مسئولیت اجتماعی فعال، ارتقای مکانیسم‌های حاکمیت توسعه پایدار، و بهبود جامع عملکرد ESG شرکت است.

مطالعه ما محدودیت هایی دارد. ما فقط شرکت‌های چینی A-share را در نمونه خود گنجانده‌ایم که تعمیم یافته‌های ما را محدود می‌کرد. علاوه بر این، ما صرفاً بر نقش سرمایه انسانی در رابطه بین تحول دیجیتال و عملکرد ESG تمرکز کردیم و از عوامل دیگر غافل شدیم. مطالعات آینده باید نمونه ها را متنوع کند و دیدگاه های متعددی را برای روشن شدن بیشتر این رابطه در نظر بگیرد. علاوه بر این، ماهیت مقطعی مطالعه ما را از ایجاد علیت یا اثرات بلندمدت باز داشت. تحقیقات آینده باید از مطالعات طولی برای ردیابی تأثیر تحول دیجیتال بر عملکرد ESG در طول زمان استفاده کند.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | تحول دیجیتال و عملکرد زیست محیطی، اجتماعی و حکمرانی از دیدگاه سرمایه انسانی
,۲۰۲۴-۰۶-۰۲ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/11/4737

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.