۱٫ معرفی
نوآوری فناورانه به عنوان یک کاتالیزور ذاتی توسعه اقتصادی پایدار، به ویژه در زمینه محیط بیرونی به سرعت در حال تکامل است. [
۱]. با تشدید پیامدهای چالشهای جهانی، مانند کمبود منابع و زوال زیستمحیطی، اجماع رو به رشدی در میان اقتصادهای سراسر جهان – که هم کشورهای صنعتی و هم کشورهای نوظهور را در بر میگیرد – با تمرکز آشکار بر رشد پایدار و سازگار با محیط زیست به وجود آمده است، روندی که بهویژه در دومی [
۲]. نوآوری سبز و توسعه سبز به عنوان یک الگوی توسعه برای دستیابی به محیطی متعادل اقتصادی، اجتماعی و اکولوژیکی، مبتنی بر اصول بازیافت و انتشار پایدار و کم بوده و بر ارتقای کارایی و ظرفیت توسعه سبز تمرکز دارد. [
۳,
۴].
از منظر روندهای بین المللی، اتخاذ سیاست های نظارتی زیست محیطی برای تسریع دگردیسی سبز شرکت ها نشان دهنده یک استراتژی بین المللی رایج است. ارتقای نوآوری فناوری سبز و توسعه پایدار دور جدیدی از انقلاب علمی و فناوری جهانی را تجربه کرده است و یک حوزه جدید مهم رقابت در بازار سازمانی است. [
۵]. برای دستیابی به اهداف توسعه پایدار، ضرورت کاهش شدت منابع در بخشهای کلیدی اقتصادی و پذیرش یک پارادایم اقتصادی دایرهای ضروری است. نوآوری فناوری سبز بر کاهش مصرف، کاهش آلودگی، بهبود عرضه فناوری زیست محیطی و ترویج گذار اقتصاد و جامعه به حالت سبز توسعه و سبک زندگی متمرکز است. [
۶] چنین نوآوری یک مزیت دوگانه را نوید می دهد: می تواند آلودگی محیطی را کاهش دهد و نظارت بر محیط زیست شرکت را تقویت کند، در حالی که همزمان رقابت اصلی آن را افزایش دهد. این امر نوآوری فناوری سبز را به عنوان ابزاری محوری در تحقق پیروزی همزیستی شکوفایی اقتصادی و حفاظت از محیط زیست قرار می دهد. [
۷].
از دیدگاه روندهای داخلی، از هجدهمین کنگره ملی حزب کمونیست چین (NCCPC)، دولت چین بارها بر مفهوم توسعه جدید توسعه سبز و پایدار تأکید کرده است. در گزارش بیستم NCCPC بار دیگر بر توسعه اقتصادی باکیفیت و تحول سبز روشهای توسعه شتابان، ترویج شکلگیری تولید سبز و کم کربن و سبک زندگی تاکید شد. این امر نشان می دهد که پیگیری توسعه سبز یک استراتژی حیاتی برای اقتصاد ملی و معیشت مردم است و یک انتخاب اجتناب ناپذیر برای دستیابی به توسعه با کیفیت بالا در چین است. مطالعات متعدد حاکی از آن است که فعالیتهای صنعتی سبز و پایدار و نوآوریهای فناوری تحت هدایت سیاستهای توسعه پایدار ملی به میزان قابل توجهی افزایش یافته است. [
۸,
۹].
عمل نشان داده است که تنها اتکا به نهادهای خرد، مانند شرکت ها، برای دستیابی به نوآوری در فناوری سبز و تحول ساختاری اقتصادی، اغلب ناکافی است. [
۸,
۹,
۱۰,
۱۱,
۱۲]. در همین حال، با توجه به دیدگاه اقتصاد نهادی، طراحی محیط نهادی خارجی معقول می تواند به طور موثری عملکرد واحدهای خرد را بهبود بخشد. [
۱۳]. با این حال، اینکه آیا مجموعه ای از سیاست های نظارتی زیست محیطی پیشنهاد شده توسط دولت می تواند به اهداف مورد نظر خود دست یابد یا خیر، اغلب تحت تأثیر عواملی مانند استراتژی های واکنش نهادهای خرد و محیط داخلی و خارجی است. [
۱۴,
۱۵]. مطالعات موجود نشان دادهاند که تحت ابزارهای نظارتی محیطی مبتنی بر فرمان، شرکتها تمایل دارند رفتارهای نوآوری استراتژیکتری داشته باشند که میتواند بر کیفیت نوآوری سبز تأثیر منفی بگذارد. [
۱۱,
۱۲,
۱۴,
۱۵]. در نتیجه، تنظیمکنندههای چینی به طور فزایندهای بر ابزارهای نظارتی محیطی مبتنی بر بازار، مانند تجارت انتشار کربن تأکید کردهاند. [
۱۶]، قانون مالیات حفاظت از محیط زیست و سیستم شارژ فاضلاب [
۱۷,
۱۸]. هو و همکاران (۲۰۲۰) و Guo (2019) بر نقش مهم مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار در ترویج نوآوری تکنولوژیکی تاکید می کنند. با این حال، تأثیر ابزارهای نظارتی زیست محیطی مبتنی بر بازار بر نوآوری فناوری سبز شرکتها هنوز به بررسی عمیق بیشتری نیاز دارد. [
۱۶,
۱۷,
۱۸,
۱۹,
۲۰]. مطالعات موجود فاقد بررسی جامع و دقیق در این زمینه است. اینکه آیا مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار می تواند نوآوری سبز اساسی را توسط شرکت ها ترویج کند یا خیر، هنوز یک سوال بی پاسخ است.
همزمان، همانطور که مفهوم توسعه سبز – “کوه های سبز و آب های زلال کوه هایی از طلا و نقره هستند” – عمیقاً در آگاهی عمومی ریشه دوانده است، توجه روزافزونی به فعالیت های نوآورانه سبز شرکت ها افزایش می یابد. علاوه بر این، در عصر خودرسانهای، نظارت بر بنگاههای اقتصادی توسط گروههای خارجی مانند مردم به طور قابل توجهی افزایش یافته است. بنابراین مسئولیت اجتماعی شرکتی به عنوان یک رفتار شرکتی که عموم مردم می توانند مستقیماً به آن توجه کنند، تأثیر معینی بر نوآوری بنگاه ها به ویژه نوآوری سبز دارد. [
۲۱,
۲۲,
۲۳].
مطالعات موجود نشان داده است که CSR می تواند سطح نوآوری فناورانه، بهبود کارایی نوآوری و افزایش بازده نوآوری را ارتقا دهد. [
۲۴,
۲۵]که منجر به افزایش ارزش شرکت و رقابت پذیری می شود [
۲۶,
۲۷]; تحقق CSR می تواند محدودیت های مالی شرکت ها را کاهش دهد، حس کسب شغل کارکنان را تقویت کند، رفتارهای کوته بینانه مدیریت را کاهش دهد و در نتیجه نوآوری شرکت را ارتقا دهد. [
۲۱,
۲۲,
۲۳,
۲۴,
۲۵,
۲۶]. تأثیر مثبت CSR به طور گسترده ای شناخته شده است. با این حال، اینکه آیا CSR بر اثربخشی مقررات زیستمحیطی بازارمحور تأثیر میگذارد، باید بررسی شود. اینکه CSR به عنوان یک «کاتالیزور» عمل میکند که به اجرای مقررات زیستمحیطی کمک میکند یا بهعنوان ابزاری برای پنهانکاری، به تحقیقات بیشتری نیاز دارد. [
۲۷,
۲۸,
۲۹]. تحقیقات موجود این موضوع را به طور کامل بررسی نکرده است و نیاز به بررسی عمیق است.
به طور خلاصه، بسیاری از محققان تأثیر مقررات زیست محیطی و نوآوری فناوری سبز را از هر دو دیدگاه نظری و تجربی بررسی کرده اند. با این حال، شکاف آشکاری در ادبیات موجود در مورد تأثیر مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار بر نوآوری فنآوری سبز شرکتها وجود دارد، بهویژه زمانی که نقش مسئولیت اجتماعی شرکت (CSR) را از نظر مقررات زیستمحیطی مبتنی بر بازار و فناوری سبز در نظر بگیریم. نوآوری. در مقابل این پس زمینه، این مطالعه با هدف بررسی صریح سؤالات تحقیقاتی زیر است: چگونه مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار بر نوآوری فناوری سبز در بین شرکت های چینی تأثیر می گذارد، و نقش CSR و محدودیت های تأمین مالی در این زمینه چیست؟
بر این اساس، این مطالعه نمونه ای متشکل از ۷۴۶ شرکت سهامی A-سهام در چین را از سال ۲۰۰۸ تا ۲۰۲۱ انتخاب کرد. برای مطالعه تأثیر از یک مدل اثرات ثابت دو طرفه، یک مدل آزمون اثرات تعدیل شده و یک روش آزمون اثرات واسطه ای استفاده کرد. مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار در مورد نوآوری فناوری سبز شرکتی علاوه بر این، این مطالعه بررسی کرد که چگونه CSR بر مکانیسم های اساسی میانجی بین مقررات زیست محیطی و نوآوری سبز تأثیر می گذارد و تجزیه و تحلیل جامعی از این رابطه ارائه می دهد. این تحقیق نشان میدهد که مقررات زیستمحیطی بازارمحور تأثیر ارتقای قابلتوجهی بر نوآوری فناوری سبز در شرکتها دارد. علاوه بر این، اثر تقویتکننده CSR بهویژه در نوآوری سبز استراتژیک مشهود است، اما نه در نوآوری سبز اساسی، وجود «اثر پوشاننده» CSR را نشان میدهد که به موجب آن شرکتها بهطور نمادین به فشارهای سیاستگذاری از سوی تنظیمکنندههای دولتی از طریق انجام وظایف خود پاسخ میدهند. مسئولیت های اجتماعی مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار، نوآوری قابل توجهی در فناوری سبز را با کاهش محدودیت های مالی بر روی شرکت ها، بهبود کارایی تخصیص منابع نوآوری، و در نهایت ترویج نوآوری قابل توجه فناوری سبز در شرکت ها ترویج می کند.
سهم این مقاله سه جانبه است. در مرحله اول، تحقیقات نظری را در مورد تأثیر مقررات زیست محیطی بازارمحور بر نوآوری فناوری سبز شرکت ها گسترش می دهد و درک دقیق تری از این رابطه ارائه می دهد. ثانیاً، از محدودیتهای مطالعات موجود که عمدتاً بر CSR در چارچوب مقررات محیطی فرماندهی و کنترل و مشارکت عمومی تمرکز دارند، فراتر میرود. این مطالعه CSR را در چارچوب تحلیلی مقررات زیست محیطی مبتنی بر بازار و نوآوری فنآوری سبز ادغام میکند و مکانیسمی را بررسی میکند که از طریق آن CSR اثر مقررات زیستمحیطی را بر ارتقای نوآوری فنآوری سبز سازمانی تنظیم میکند و «اثر پوشاندن» CSR را تأیید میکند. در نهایت، این مطالعه مکانیسم محدودیتهای تامین مالی بین مقررات زیستمحیطی بازارمحور و نوآوری فناوری سبز شرکتی را بررسی میکند و دیدگاه جدیدی برای درک رابطه بین مقررات زیستمحیطی و نوآوری فناوری سبز شرکتی ارائه میدهد.
ساختار بخشهای باقیمانده این مطالعه به شرح زیر است:
بخش ۲ فرضیه های تحقیق این مقاله را تشریح می کند.
بخش ۳ جزئیات روش تحقیق، شامل انتخاب نمونه ها، منابع داده، تعریف متغیر، و اندازه گیری، و تنظیم مدل است.
بخش ۴ نتایج تجربی و بحث را گزارش می دهد.
بخش ۵ نتیجهگیریهای مطالعه، توصیههای خطمشی، محدودیتها و جهتگیریهای تحقیقاتی آتی را شرح میدهد.