بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Tuesday, 2 July , 2024
امروز : سه شنبه, ۱۲ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 25028
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 30 ژوئن 2024 - 3:30 | 7 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | تأثیر اقتصاد دیجیتال بر سطوح انتشار کربن و روابط جفت آن: شواهد تجربی از چین

۱٫ معرفی با پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت جهانی شدن، اقتصاد دیجیتال به محرک اصلی توسعه اجتماعی مدرن تبدیل شده است. این پیشرفت نه تنها در کاربرد گسترده فناوری های دیجیتال بلکه در سهم قابل توجه اقتصاد دیجیتال در ارزش اقتصادی جهانی نیز منعکس شده است. در سال ۲۰۱۶، ارزش اقتصاد دیجیتال جهانی در حدود ۱۱٫۵ […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  تأثیر اقتصاد دیجیتال بر سطوح انتشار کربن و روابط جفت آن: شواهد تجربی از چین


۱٫ معرفی

با پیشرفت تکنولوژی و پیشرفت جهانی شدن، اقتصاد دیجیتال به محرک اصلی توسعه اجتماعی مدرن تبدیل شده است. این پیشرفت نه تنها در کاربرد گسترده فناوری های دیجیتال بلکه در سهم قابل توجه اقتصاد دیجیتال در ارزش اقتصادی جهانی نیز منعکس شده است. در سال ۲۰۱۶، ارزش اقتصاد دیجیتال جهانی در حدود ۱۱٫۵ تریلیون دلار برآورد شده است [۱]، نشان دهنده تأثیر اولیه آن بر اقتصاد جهانی است. به دنبال آن، اقتصاد دیجیتال رشد سریعی را تجربه کرد و در سال ۲۰۲۲ به رقم چشمگیر ۴۱٫۴ تریلیون دلار در ۵۱ اقتصاد بزرگ رسید. [۲]. این رشد چشمگیر، شتاب توسعه قوی اقتصاد دیجیتال را نشان می‌دهد و پتانسیل آن را در محرک رشد اقتصادی برجسته می‌کند. چین به عنوان یکی از رهبران اقتصاد دیجیتال جهانی، شاهد رشد اقتصاد دیجیتال خود به ۶٫۹۶ تریلیون دلار در سال ۲۰۲۲ بود. [۳]. این سهم فزاینده از تولید ناخالص داخلی ملی بر رهبری چین در اقتصاد دیجیتال جهانی تاکید می کند و اهمیت و پتانسیل رشد اقتصاد دیجیتال را در چشم انداز اقتصاد جهانی برجسته می کند. چنین پویایی‌های رشد، حیات توسعه اقتصادی دیجیتال را حفظ کرده و مسیرهای جدیدی را برای تحول و ارتقای اقتصادی برای کشورهای سراسر جهان ارائه می‌کند و فرصت‌های جدیدی را برای توسعه اقتصادی پایدار جهانی به ارمغان می‌آورد.
اقتصاد دیجیتال، به عنوان یک محرک اساسی جامعه مدرن، به سرعت در سطح جهانی در حال توسعه است و به طور قابل توجهی بر رشد اقتصادی، پیشرفت اجتماعی و رقابت بین المللی تأثیر می گذارد. با این حال، این پدیده اثرات دوگانه ای بر محیط زیست و تغییرات آب و هوایی نیز دارد. از یک سو، مسائلی مانند گسترش شکاف دیجیتال، افزایش تهدیدات امنیت سایبری و ظهور منابع جدید انتشار کربن باید در توسعه اقتصاد دیجیتال مورد توجه قرار گیرد. آمارها نشان می دهد که در سال ۲۰۲۰، مصرف جهانی برق در بخش دیجیتال ۳٫۶ درصد بوده که ۱٫۸ درصد از کل انتشار کربن جهانی را شامل می شود. [۱]. از سوی دیگر، اقتصاد دیجیتال دارای پتانسیل عظیمی برای ترویج توسعه پایدار است. با افزایش بهره وری انرژی، بهینه سازی طرح های صنعتی و هدایت نوآوری های فناوری سبز، اقتصاد دیجیتال می تواند به کاهش انتشار کربن و اهداف توسعه کم کربن کمک کند. با این حال، بهره برداری و گسترش اقتصاد دیجیتال بدون شک مصرف انرژی و منابع را افزایش می دهد و به طور بالقوه منجر به افزایش بیشتر در انتشار کربن می شود.
از نظر اثرات بهره‌وری، اقتصاد دیجیتال می‌تواند با کاهش هزینه‌های تولید، مبادلات و هماهنگی و افزایش کیفیت و تنوع محصولات و خدمات، بهره‌وری و کارایی واحدهای اقتصادی را بهبود بخشد. [۴]. این می تواند انتشار کربن در هر واحد خروجی را کاهش دهد، اما همچنین ممکن است تولید و درآمد را افزایش دهد، در نتیجه تقاضا برای انرژی و سایر ورودی های منتشر کننده کربن را افزایش می دهد. با توجه به اثرات غیر مادی شدن، اقتصاد دیجیتال می تواند محصولات و فعالیت های فیزیکی را با محصولات و فعالیت های دیجیتالی مانند تجارت الکترونیک، آموزش الکترونیکی، دولت الکترونیک و کار از راه دور جایگزین کند. [۵]. این می تواند مصرف مواد، حمل و نقل و زیرساخت ها را کاهش دهد و در نتیجه انتشار کربن را کاهش دهد. با این حال، ممکن است اثرات بازگشتی نیز ایجاد کند، مانند افزایش تقاضا برای کالاها و خدمات دیگر یا انتقال انتشار گازهای گلخانه ای به بخش ها یا مناطق دیگر. از نظر اثرات نوآوری، اقتصاد دیجیتال می‌تواند توسعه و انتشار فناوری‌ها و مدل‌های تجاری جدید را تقویت کند که می‌توانند انتشار کربن را کاهش دهند، مانند انرژی‌های تجدیدپذیر، شبکه‌های هوشمند، وسایل نقلیه الکتریکی و اقتصاد دایره‌ای. [۶]. این به جدا کردن رشد اقتصادی از انتشار کربن و دستیابی به توسعه سبز و کم کربن کمک می کند، اگرچه ممکن است با موانع و چالش هایی مانند شکست بازار، محدودیت های سازمانی و پذیرش اجتماعی مواجه شود. با توجه به اثرات رفتاری، اقتصاد دیجیتال می‌تواند با ارائه اطلاعات، بازخورد و مشوق‌های بیشتر و ترویج اقدام جمعی و یادگیری اجتماعی، بر ترجیحات، نگرش‌ها و رفتار واحدهای اقتصادی نسبت به انتشار کربن تأثیر بگذارد. [۷]. این می تواند منجر به تغییرات داوطلبانه و مشارکتی در رفتار شود، مانند اتخاذ سبک زندگی کم کربن، الگوهای مصرف، و شیوه های تولید. با این حال، این ممکن است به در دسترس بودن، دسترسی، و قابلیت اطمینان فناوری های دیجیتال و همچنین اعتماد، آگاهی و انگیزه نهادهای اقتصادی بستگی داشته باشد.

بنابراین، بررسی تأثیر اقتصاد دیجیتال بر سطوح انتشار کربن و روابط جفت آن‌ها از اهمیت نظری و عملی قابل توجهی برای درک منطق ذاتی اقتصاد دیجیتال، تدوین سیاست‌های علمی کاهش کربن و دستیابی به توسعه هماهنگ اقتصاد دیجیتال و اقتصاد سبز ادبیات موجود در مورد اقتصاد دیجیتال در درجه اول بر رابطه رگرسیون بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن تمرکز دارد، با توجه کمتری به رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و سطوح انتشار کربن. در زمینه توسعه پایدار، شفاف سازی مکانیسم های محرک اقتصاد دیجیتال در انتشار کربن و رابطه هماهنگی بین این دو، و کاوش مسیرهای موثر برای توسعه پایدار، برای ترویج توسعه سبز اقتصاد دیجیتال بسیار مهم شده است.

این مقاله تاثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن را با استفاده از مدل خودرگرسیون بردار پانل (PVAR) تحلیل می‌کند و رابطه جفت بین این دو را با استفاده از یک مدل درجه هماهنگی جفت بررسی می‌کند. مکانیسم‌هایی را بررسی می‌کند که اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن تأثیر می‌گذارد و توصیه‌های سیاستی را برای ترویج توسعه هماهنگ اقتصاد دیجیتال و کاهش انتشار کربن کم پیشنهاد می‌کند.

۲٫ بررسی ادبیات

موضوع انتشار کربن به نقطه کانونی نگرانی جهانی تبدیل شده است، زیرا گرم شدن کره زمین و تغییرات آب و هوایی پیامدهای مستقیم این انتشارات هستند. بر اساس ششمین گزارش ارزیابی (AR6) توسط IPCC، انتشار مداوم کربن گرمایش جهانی را تشدید کرده و منجر به افزایش فراوانی رویدادهای آب و هوایی شدید، بالا آمدن سطح آب دریاها و ذوب شدن یخچال‌های طبیعی شده است. [۸]. این تغییرات تأثیرات عمیقی بر اکوسیستم ها از جمله از دست دادن تنوع زیستی و تغییر در الگوهای تولید کشاورزی دارد. [۹]. B. Ekwurzel دریافته است که بخش قابل توجهی از افزایش CO اتمسفر۲، دمای سطح و سطح دریا را می توان به انتشار کربن ۹۰ تولید کننده کربن از کشورهای صنعتی و در حال توسعه نسبت داد. [۱۰]. Neslihan İyit کشف کرد که افزایش انتشار کربن با درصد بالاتری از مرگ و میرهای همه گیر COVID-19 مرتبط است. [۱۱]. علاوه بر این، تغییرات آب و هوایی ناشی از انتشار کربن تأثیر منفی بر اقتصاد جهانی گذاشته و باعث کمبود منابع، کاهش بهره‌وری و آسیب به زیرساخت‌ها شده و در نتیجه توسعه اقتصادی را تهدید می‌کند. [۱۲]. تغییرات آب و هوایی همچنین باعث مشکلات بهداشتی، مهاجرت و خطرات امنیتی می شود که به ویژه بر گروه های آسیب پذیر و کشورهای در حال توسعه تأثیر می گذارد. [۱۳].
از آنجایی که انتشار کربن محرک اصلی تغییرات آب و هوایی جهانی است، کاهش آن برای متعادل کردن حفاظت از محیط زیست و توسعه اقتصادی بسیار مهم است. ظهور اقتصاد دیجیتال امکانات جدیدی را برای کاهش انتشار کربن ارائه می دهد. اقتصاد دیجیتال که مبتنی بر فناوری‌های دیجیتال است و با نوآوری هدایت می‌شود، از طریق پلتفرم‌های آنلاین ارزش ایجاد می‌کند، مبادله می‌کند و یک پارادایم اقتصادی جدید را به دنبال اقتصادهای کشاورزی و صنعتی شکل می‌دهد. [۱۴]. با تکیه بی سابقه بر فناوری های دیجیتال در تولید، توزیع و مصرف کالاها و خدمات مشخص می شود و مدل های اقتصادی سنتی را متحول می کند. [۱۵]. گسترش اینترنت، پیشرفت در تجزیه و تحلیل داده ها، و استفاده گسترده از دستگاه های تلفن همراه نقش کلیدی در این تحول ایفا کرده است و مدل های کسب و کار جدید و کارایی را ممکن می سازد. [۱۶].
با توسعه هوش مصنوعی و کلان داده، اقتصاد دیجیتال بهینه سازی و ارتقای روش های تولید و خدمات، کاهش مصرف منابع و تولید ضایعات را بیشتر ترویج کرده است. [۱۷]. شرکت ها از فناوری هایی مانند رایانش ابری و اینترنت اشیا (IoT) برای بهبود استفاده از منابع و کاهش مصرف انرژی در فرآیندهای تولید استفاده می کنند. [۱۸]. در همین حال، رشد تجارت الکترونیک منجر به کاهش استفاده از کاغذ شده است و لجستیک هوشمند باعث کاهش انتشار کربن در حین حمل و نقل شده است. [۱۹]. به طور مشابه، افزایش کار از راه دور و آموزش آنلاین باعث کاهش تقاضای سفر، کاهش ازدحام ترافیک شهری و کاهش موثر فشار انتشار گازهای گلخانه ای شده است. [۲۰].
با این حال، در حالی که تاثیرات مثبت اقتصاد دیجیتال بر حفاظت از محیط زیست و توسعه اقتصادی را می شناسیم، باید مراقب اثرات بالقوه بازگشتی نیز باشیم. این اثرات به این احتمال اشاره دارد که افزایش بهره وری ممکن است منجر به افزایش مصرف کلی شود و به طور بالقوه مزایای زیست محیطی را جبران کند. [۲۱]. مراکز داده محوری برای اقتصاد دیجیتال هستند، اما نیازهای انرژی قابل توجه و انتشار کربن مرتبط با آن نگرانی‌هایی را در میان محققان ایجاد کرده است. برخی از مطالعات نشان می دهد که در حالی که دیجیتالی شدن نوید افزایش بهره وری و صرفه جویی در انرژی را می دهد، زیرساخت های اساسی و فرآیندهای عملیاتی ممکن است منجر به انتشار قابل توجه کربن شود. عملیات مراکز داده، خدمات رایانش ابری، و تولید و استفاده از تجهیزات شبکه، فعالیت های انرژی بر هستند که به طور فزاینده ای به مصرف انرژی جهانی کمک می کنند. [۲۲,۲۳,۲۴,۲۵]. با افزایش ترافیک داده و گسترش خدمات ابری، انتظار می‌رود مصرف انرژی مراکز داده به رشد خود ادامه دهد. [۲۶].
علاوه بر این، تأثیر اقتصاد دیجیتال بر مصرف انرژی نه تنها مستقیم، بلکه ساختاری است. گسترش تقسیم کار دیجیتال و استفاده از فناوری‌های اتوماسیون، تغییرات عمیقی را در ساختارهای استخدامی ایجاد کرده است. از آنجایی که ربات‌ها و هوش مصنوعی به تدریج جایگزین مشاغل پرمصرف در فرآیندهای تولید می‌شوند، این امر ممکن است باعث تغییر در تقاضای انرژی و الگوهای مصرف در سطح اقتصاد کلان شود و بر انتشار کل کربن تأثیر بگذارد. [۲۷].
رابطه بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن توجه گسترده ای را از سوی دانشگاه ها و سیاست گذاران به خود جلب کرده است و با ماهیت تعاملی چندوجهی و پیچیده آن مشخص می شود. هیلتی و همکاران (۲۰۱۷) اشاره کرد که دیجیتالی شدن می تواند مصرف منابع غیر ضروری را با بهینه سازی تخصیص منابع کاهش دهد. [۲۸]. دونگ و همکاران (۲۰۲۲) از طریق تحلیل تجربی ۶۰ کشور نشان داد که اقتصاد دیجیتال هم اثرات مستقیم و هم غیرمستقیم بر انتشار کربن دارد. [۲۹]. لی و همکاران (۲۰۲۱) رابطه بین اقتصاد دیجیتال، ساختار انرژی و انتشار کربن را بررسی کرد و نقش بالقوه اقتصاد دیجیتال در کاهش مصرف انرژی و انتشار کربن را برجسته کرد. [۳۰]. زو و همکاران (۲۰۲۲) بیشتر تأثیر توسعه اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن در چین را با استفاده از روش آنتروپی برای ارزیابی سطح توسعه اقتصاد دیجیتال تجزیه و تحلیل کرد و دریافت که اقتصاد دیجیتال می تواند به طور موثر رشد انتشار کربن را مهار کند. [۳۱]. علاوه بر این، ژانگ و همکاران. (۲۰۲۲) تعاملات بین اقتصاد دیجیتال، بهره وری انرژی و انتشار کربن را مورد مطالعه قرار داد و دیدگاه های جدیدی را در مورد اینکه چگونه اقتصاد دیجیتال می تواند انتشار کربن را با افزایش کارایی انرژی کاهش دهد، ارائه کرد. [۲۲].

به طور خلاصه، ادبیات موجود به طور فعال عوامل مؤثر بر تأثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن را بررسی کرده است، اما توجه کمتری به رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن شده است. بنابراین، این مقاله ابتدا یک سیستم اندازه‌گیری برای اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن ایجاد می‌کند و به صورت کمی سطوح توسعه اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در چین را در سال‌های اخیر تحلیل می‌کند. سپس از مدل درجه هماهنگی کوپلینگ برای بررسی رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن استفاده می کند. متعاقباً، مدل PVAR برای بررسی تجربی مکانیسم انباشت واقعی اقتصاد دیجیتال و تأثیر آن بر انتشار کربن استفاده می‌شود. در نهایت، این مقاله مسائل فوری را در هماهنگی پیوند آنها شناسایی کرده و توصیه‌های سیاستی را پیشنهاد می‌کند.

۳٫ تحلیل مکانیزم و فرضیه های تحقیق

چرخه عرضه و تقاضا خودتقویت‌کننده نقش مهمی در پیشبرد توسعه اقتصاد دیجیتال ایفا می‌کند. در این چرخه، نوآوری به عنوان یک کاتالیزور عمل می کند و به طور مداوم به ایجاد محصولات و خدمات جدید فشار می آورد و در نتیجه تقاضای بازار را تحریک می کند. با افزایش تقاضا، شرکت ها با افزایش سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه فناوری پاسخ می دهند تا نیازهای بازار در حال گسترش را برآورده کنند و تجارب مصرف کننده را افزایش دهند. این نوآوری مداوم در سمت عرضه، رشد تقاضا را تحریک می‌کند و افزایش مستمر تقاضا، به نوبه خود، نوآوری‌های بیشتر در سمت عرضه را تشویق می‌کند و یک حلقه رشد پایدار و قدرتمند را تشکیل می‌دهد. علاوه بر این، اثرات کاهش هزینه ناشی از صرفه جویی در مقیاس به طور قابل توجهی باعث افزایش رقابت پذیری در بازار شرکت ها می شود. دریاچه‌های داده وسیعی که با تحول دیجیتالی تغذیه می‌شوند، به دارایی‌های ارزشمندی برای شرکت‌ها تبدیل می‌شوند و نقش‌های ضروری در بهینه‌سازی محصول و گسترش بازار دارند. بازخورد و داده های ارائه شده توسط کاربران نه تنها نوآوری خدمات و محصولات را هدایت می کند، بلکه به عنوان ورودی های حیاتی برای تصمیم گیری استراتژیک عمل می کند. در نهایت، از طریق تأثیرات پلت فرم و شبکه، تعداد فزاینده شرکت کنندگان در بازار، ارزش پلتفرم را افزایش می دهد و باعث گسترش بیشتر بازار و نوآوری محصول می شود. این چرخه عرضه و تقاضای مرتبط و خودتقویت‌کننده به طور موثر توسعه اقتصاد دیجیتال را پیش می‌برد و پویایی نوآوری را تقویت می‌کند.

با ادامه گسترش مقیاس بازار، شرکت‌ها فرصت‌ها و منابع بیشتری برای کشف و آزمایش مدل‌های کسب‌وکار جدید به دست می‌آورند، که باعث افزایش حیات بازار و پتانسیل رشد می‌شود. با هدایت فعال دولت و حمایت قوی از سوی بازارهای سرمایه، توسعه اقتصاد دیجیتال با پیشرفت روان، منظم و سریع مشخص می شود. در نتیجه، این مکانیسم چرخه مثبت خودتقویت‌کننده نه تنها پایه‌ای محکم برای توسعه قوی و سریع اقتصاد دیجیتال چین می‌گذارد، بلکه نشان می‌دهد که همچنان به عنوان یک نیروی کلیدی باعث پیشرفت اجتماعی-اقتصادی خواهد شد.

فرضیه ۱٫

اقتصاد دیجیتال در چین به مکانیزم انباشت با فضیلت دست یافته است که می تواند خود را ارتقا دهد.

با هدایت اقتصاد دیجیتال، صنایع سنتی از طریق نوآوری ها و کاربردهای تکنولوژیکی کارآمدتر و هوشمندتر می شوند و در نتیجه بهره وری را افزایش می دهند و کارایی مصرف انرژی را بهبود می بخشند. در این فرآیند، نیروی کار، سرمایه و منابع فناوری از کشاورزی و تولیدی با ارزش افزوده پایین به سمت صنایع خدماتی و دانش بر با ارزش افزوده بالا تغییر می کند. این روند نه تنها ارتقای ساختار صنعتی را ترویج می کند، بلکه شرایطی را برای دستیابی به اقتصاد کم کربن ایجاد می کند. بهینه سازی ساختار صنعتی موجود می تواند منجر به کاهش مداوم مصرف انرژی و بهبود کارایی انتشار کربن شود. از منظر ارتقاء صنعتی، با تغییر ساختار اقتصادی به سمت دیجیتالی شدن و اطلاعات، دولت و شرکت ها به طور فزاینده ای به داده ها و فناوری اطلاعات برای تصمیم گیری و افزایش کارایی و خروجی صنعتی متکی هستند. در طول این فرآیند، سیاست‌های کنترل کلان و صنعتی دولت به طور فزاینده‌ای بر ارتقای توسعه و بکارگیری فناوری‌های سازگار با محیط زیست و کم کربن برای دستیابی به اهداف دوگانه رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست متمرکز خواهند شد.

با این حال، این تغییرات بدون چالش نیست. تعدیل‌های ساختاری صنعتی اغلب با هزینه‌های اجتماعی همراه است، مانند نیاز به بازآموزی و استخدام برای برخی از نیروهای کار. علاوه بر این، توسعه سریع صنایع با فناوری پیشرفته ممکن است وابستگی به منابع کمیاب را افزایش دهد و فشارهای جدیدی را بر محیط طبیعی وارد کند. بنابراین، طراحی جامع سیاست صنعتی باید ارتقای نوآوری فن‌آوری، تعدیل ساختار صنعتی و ادغام اقتصاد دایره‌ای با عدالت اجتماعی را در نظر بگیرد تا از توسعه واقعی پایدار که توسط اقتصاد دیجیتالی هدایت می‌شود، اطمینان حاصل شود.

هنگام تجزیه و تحلیل رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و سطوح انتشار کربن، اثر برگشتی یک عامل مهم است که به طور بالقوه مزایای زیست محیطی ناشی از فناوری های دیجیتال را تضعیف می کند. اثر برگشتی به پدیده ای اشاره دارد که در آن بهبود در بهره وری انرژی منجر به کاهش هزینه واحد انرژی می شود که ممکن است مصرف واقعی انرژی را افزایش دهد و در نتیجه صرفه جویی انرژی مورد انتظار را جبران کند. به طور خاص، اثر برگشتی شامل اثرات بازگشت مستقیم است، که در آن فناوری‌های صرفه‌جویی در مصرف انرژی، استفاده را مقرون‌به‌صرفه‌تر می‌کنند، و مصرف‌کنندگان را به استفاده بیشتر یا طولانی‌تر از این فناوری‌ها سوق می‌دهد، که منجر به کاهش کلی مصرف انرژی نمی‌شود، و اثرات بازگشتی غیرمستقیم، جایی که وجوه ذخیره‌شده صرف می‌شود. در مورد سایر کالاها یا خدمات مصرف کننده انرژی، افزایش تقاضای کلی انرژی. علاوه بر این، اثر برگشتی رشد اقتصادی زمانی رخ می‌دهد که بهبود بهره‌وری هزینه‌های تولید را کاهش می‌دهد، رشد کلی تولید را تحریک می‌کند و به طور بالقوه تقاضای کل انرژی را افزایش می‌دهد. علاوه بر این، اثرات بازگشت هزینه سرمایه زمانی رخ می‌دهد که صرفه‌جویی در هزینه ناشی از بهره‌وری انرژی، شرکت‌ها را به سرمایه‌گذاری در تولید انرژی‌بر افزایش می‌دهد و مصرف انرژی را افزایش می‌دهد. در نهایت، اثرات بازگرداندن هزینه تغییر ممکن است ایجاد شود، زیرا هزینه‌های کاهش‌یافته فناوری‌ها یا تجهیزات موجود ممکن است مصرف‌کنندگان یا شرکت‌ها را از سرمایه‌گذاری در فناوری‌های صرفه‌جویی در انرژی منصرف کند و مانع تحقق صرفه‌جویی در انرژی شود.

فرضیه ۲a.

اقتصاد دیجیتال تأثیر مثبتی بر میزان انتشار کربن دارد.

فرضیه ۲b.

اقتصاد دیجیتال تأثیر منفی بر میزان انتشار کربن دارد.

به طور خلاصه، مکانیسم تأثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن در نشان داده شده است شکل ۱.

۴٫ روش ها و منابع داده

۴٫۱٫ منابع اطلاعات

این مطالعه در درجه اول از داده های آماری استفاده می کند. آمارهای اجتماعی برای محاسبه سطوح توسعه اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در استان‌های مختلف مورد استفاده قرار گرفت و عمدتاً از «سالنامه آماری چین» و اداره ملی آمار برای سال‌های ۲۰۱۳-۲۰۲۱ تهیه شد. برخی از شاخص ها از طریق محاسبات ترکیبی داده های اصلی به دست آمده اند. داده های انتشار کربن از تحقیق توسط شان و همکاران ارجاع داده شد. [۳۲,۳۳,۳۴,۳۵].

۴٫۲٫ روش های پژوهش

۴٫۲٫۱٫ اندازه گیری اقتصاد دیجیتال و سطوح انتشار کربن

برای اندازه گیری سطح توسعه اقتصاد دیجیتال، ایجاد یک سیستم شاخص ضروری است. درآمد کسب و کار نرم افزار یک معیار قابل توجه است زیرا اقتصاد دیجیتال بر پیشرفت فناوری نرم افزار متکی است و رشد درآمد آن با سطح کاربرد فناوری دیجیتال مرتبط است. طول خطوط کابل نوری در فواصل طولانی نشان دهنده میزان اتصال به هم در اقتصاد دیجیتال است و به عنوان یک جزء حیاتی از زیرساخت ارتباطی که مستقیماً بر سرعت و دامنه توسعه اقتصادی دیجیتال تأثیر می گذارد، عمل می کند. حجم کل خدمات مخابراتی میزان استفاده از زیرساخت های ارتباطی را اندازه گیری می کند که رشد این حجم معمولاً با سطح فعالیت اقتصاد دیجیتال مرتبط است.

نسبت نیروی کار شاغل در اطالع رسانی یک شاخص مهم است، زیرا توسعه اقتصاد دیجیتال نیازمند نیروی کار مجهز به مهارت ها و دانش مربوطه است. ضریب نفوذ تلفن‌های همراه و تعداد ایستگاه‌های پایه تلفن همراه، شاخص‌های ارتباطی مهمی هستند که به طور مستقیم شیوع اپلیکیشن‌ها و خدمات تلفن همراه را در اقتصاد دیجیتال منعکس می‌کنند، بنابراین بر سطح فعالیت آن تأثیر می‌گذارند. تعداد پورت‌های دسترسی پهن باند اینترنت و کاربران نشان‌دهنده گستره فعالیت‌ها و خدمات آنلاین در اقتصاد دیجیتال است و ارتباط تنگاتنگی با توسعه کسب‌وکارهای آنلاین مختلف، آموزش و سرگرمی دارد.

نسبت شرکت‌های درگیر در اقتصاد دیجیتال یک شاخص ساختاری کلیدی است که مستقیماً بر الگوی توسعه اقتصادی دیجیتال و نسبت شرکت‌های اقتصاد دیجیتال در کل سیستم اقتصادی تأثیر می‌گذارد. فروش تجارت الکترونیکی شاخص اصلی فعالیت های تجارت آنلاین در اقتصاد دیجیتال است که به طور مستقیم سطح پذیرش مدل های کسب و کار دیجیتال را منعکس می کند. تعداد رایانه ها به ازای هر ۱۰۰ نفر و تعداد شرکت های دارای وب سایت در هر ۱۰۰ شرکت، استانداردهای اساسی برای ارزیابی سطح دیجیتالی شدن در بین افراد و مشاغل هستند و مستقیماً نشان دهنده نرخ مشارکت و نفوذ اقتصاد دیجیتال است.

به طور خلاصه، بر اساس اصول ساخت شاخص علمی، عملی و جامع و ارجاع به تحقیقات لیو و همکاران. [۳۶,۳۷]، این مطالعه یک سیستم شاخص برای اندازه گیری سطح توسعه اقتصاد دیجیتال ایجاد می کند. این سیستم شامل سه شاخص اصلی – توسعه اطلاعات، زیرساخت دیجیتال و تراکنش های دیجیتال – و دوازده شاخص ثانویه است که همه آنها شاخص های تأثیر مثبت هستند. جزئیات در ارائه شده است میز ۱.

برای اندازه‌گیری سطوح انتشار کربن، این مطالعه پنج شاخص اصلی را انتخاب می‌کند. انتشار کربن سرانه منعکس کننده سهم هر فرد در انتشار کربن است، و روشن است که کدام مناطق جمعیتی دارند که بار زیست محیطی بیشتری را تحمیل می کنند و در نتیجه بینش های ارزشمندی را برای تدوین سیاست ارائه می دهد. انتشار کربن در واحد تولید ناخالص داخلی نشان دهنده رابطه بین بازده تولید یک کشور یا منطقه و فشار محیطی است. مجموع انتشار کربن به طور موثری کل تولید کربن یک منطقه را در یک دوره خاص نشان می دهد و کل تأثیر زیست محیطی را نشان می دهد. مصرف کل انرژی سطح مصرف انرژی یک منطقه را منعکس می کند، به طور مستقیم مصرف انرژی و به طور غیرمستقیم سطوح انتشار کربن را نشان می دهد، بنابراین اطلاعات ضروری را برای حفظ انرژی و تلاش های کاهش کربن ارائه می دهد. مصرف انرژی به ازای هر واحد تولید ناخالص داخلی به میزان انرژی مصرف شده برای هر واحد تولید اقتصادی مربوط می شود که تا حدودی نشان دهنده رابطه بین کارایی انرژی و فشار محیطی است.

این شاخص‌ها به طور جامع سه جنبه مرتبط نزدیک را پوشش می‌دهند – جمعیت، اقتصاد و انرژی – از این رو به طور دقیق و کامل سطوح انتشار کربن یک منطقه را آشکار و منعکس می‌کنند. با تکیه بر تحقیقات جیانگ و همکاران. [۳۸]این مطالعه یک سیستم شاخص برای اندازه‌گیری سطح توسعه انتشار کربن ایجاد می‌کند که شامل سه شاخص اصلی است: انتشار کربن جمعیت، انتشار کربن اقتصادی، و انتشار کربن انرژی، به همراه پنج شاخص ثانویه. همه شاخص ها شاخص های تاثیر منفی هستند. جزئیات در ارائه شده است جدول ۲.

علاوه بر این، از روش TOPSIS وزن آنتروپی برای اندازه گیری شاخص های فوق استفاده می شود. مراحل مشخص به شرح زیر است:

استانداردسازی داده ها: با توجه به ماهیت و ابعاد متفاوت هر شاخص، لازم است شاخص های مثبت و منفی به طور جداگانه استاندارد شوند.

برای شاخص های تاثیر مثبت:

ز من j = ایکس ایکس متر من n ایکس متر آ ایکس ایکس متر من n

برای شاخص های تاثیر منفی:

ز من j = ایکس متر آ ایکس ایکس ایکس متر آ ایکس ایکس متر من n

در معادلات (۱) و (۲) زij ارزش واقعی است j-ام شاخص در مناستان بعد از استانداردسازی و جمع حداکثر و حداقل مقدار این شاخص است.

تعیین وزن با استفاده از روش آنتروپی: از روش وزن آنتروپی برای تعیین وزن هر شاخص و محاسبه فاصله بین هر شاخص ارزیابی با بردارهای بهینه و بدترین استفاده می شود.

D من + = j = ۱ متر دبلیو j ( ز j + ز من j ) ۲ ، D من = j = ۱ متر دبلیو j ( ز j ز من j ) ۲

فرمول (۳) وزن است jویژگی -th که با روش وزن آنتروپی به دست می آید.

اندازه گیری نزدیکی به راه حل بهینه: درجه نزدیکی هر شی ارزیابی به راه حل بهینه اندازه گیری می شود.

D E = D من D من + + D من

هر چه بزرگتر باشد از ارزش، هدف ارزیابی بهتر است.

۴٫۲٫۲٫ مدل PVAR

مدل رگرسیون خودکار بردار پانل (PVAR) با همه متغیرها به عنوان یک سیستم درون زا برخورد می کند که مزایای هر دو مدل داده پانل و مدل های VAR را ترکیب می کند. این رویکرد در پرداختن به درون‌زایی در بین متغیرها در مقایسه با مدل‌های سنتی مؤثرتر است. مدل PVAR ساخته شده در این مطالعه به شرح زیر است:

Y من تی = ل = ۱ پ د Y من تی + را من + من من + ل من تی

اینجا، Yمنتی نشان دهنده ماتریس، جایی است Yمنتی = [DE,CE]. DE شاخص توسعه اقتصاد دیجیتال است که از روش TOPSIS وزن آنتروپی به دست آمده است، سیE سطح انتشار کربن را نشان می دهد، پ شاخص تاخیر است، ل طول تاخیر متغیرها است، را من نشان دهنده اثرات فردی است، من من نشان دهنده اثرات زمان، و ل من تی مخفف عبارت اختلال تصادفی است.

۴٫۲٫۳٫ مدل هماهنگی جفت

مدل هماهنگی جفت نه تنها قدرت تعامل بین سیستم ها را نشان می دهد، بلکه رابطه تعامل بین سیستم ها را نیز نشان می دهد. در این مطالعه، مدل هماهنگی کوپلینگ برای نشان دادن قدرت تعامل و درجه هماهنگی بین سطح اقتصاد دیجیتال و سطح انتشار کربن انتخاب شده است. فرآیند محاسبه خاص به شرح زیر است:

محاسبه درجه جفت سی

سی = ۲ × f ( ایکس ) × g ( ایکس ) f ایکس + g ( ایکس ) ۲ ۱ ۲

محاسبه از تی هماهنگی همه جانبه
محاسبه از D هماهنگی جفت که در آن f(ایکس) نشان دهنده سطح توسعه اقتصاد دیجیتال است از محاسبه شده با روش وزن آنتروپی TOPSIS، g(ایکس) نشان دهنده سطح انتشار کربن CE، آ و ب وزن‌های نامشخص را نشان می‌دهند که ضریب نفوذ سطح توسعه اقتصاد دیجیتال و سطح انتشار کربن را منعکس می‌کند. در این مقاله، فرض بر این است که هر دو به یک اندازه مهم هستند. بنابراین، اجازه دهید آ = ب = ۰٫۵٫ با اشاره به تحقیقات موجود [۳۹,۴۰]، درجه جفت و هماهنگی جفت به سطوح طبقه بندی می شوند، همانطور که در نشان داده شده است جدول ۳.

۵٫ تجزیه و تحلیل رابطه جفت بین سطح اقتصاد دیجیتال و سطح انتشار کربن

۵٫۱٫ تحلیل سطح اقتصاد دیجیتال

۵٫۱٫۱٫ سطح کلی

که در شکل ۲مشاهده می شود که در این مدت به جز کاهش جزئی نرخ رشد در سال های ۲۰۱۷ و ۲۰۲۱، سطح اقتصاد دیجیتال چین روند صعودی قابل توجهی را نشان داده است. از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، اقتصاد دیجیتال روند رشد کلی را نشان داد. داده های این دوره نشان دهنده افزایش اقتصاد دیجیتال از ۰٫۱۸ به ۰٫۳۲ در سال ۲۰۲۱ است که نشان دهنده روند مثبت توسعه است. این نشان دهنده دستاوردهای قابل توجهی در سرمایه گذاری چین و توسعه اقتصاد دیجیتال در چند سال گذشته است. اقتصاد دیجیتال نه تنها باعث رشد اقتصادی و نوآوری شده است، بلکه راحتی و فرصت های بیشتری را برای زندگی و فعالیت های تجاری مردم فراهم کرده است.

۵٫۱٫۲٫ سطح منطقه ای

از داده های موجود در جدول ۴بدیهی است که نابرابری های منطقه ای در توسعه اقتصاد دیجیتال وجود دارد. منطقه شرق چین به طور مداوم بالاترین سطح توسعه اقتصاد دیجیتال را در بین تمام مناطق در طول دوره مطالعه حفظ کرد. این ممکن است ارتباط نزدیکی با پایه اقتصادی پایدار منطقه، ظرفیت نوآوری قوی، و شروع زودهنگام اطلاعاتی بودن منطقه داشته باشد. علاوه بر این، منطقه شرق چین نیز سریع‌ترین نرخ رشد را به نمایش گذاشت و از ۰٫۲۲۴۱ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۳۸۵۰ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت که نشان‌دهنده سرعت و مقیاس توسعه اقتصاد دیجیتال آن است. در مقابل، منطقه شمال غربی چین به طور مداوم پایین‌ترین سطح توسعه اقتصاد دیجیتال را در بین تمام مناطق نشان می‌دهد و سطح آن از تنها ۰٫۱۳۹۸ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۲۴۷۱ در سال ۲۰۲۱ رسیده است. تحمیل شده توسط موقعیت جغرافیایی و منابع طبیعی و همچنین زیرساخت عقب مانده آن برای توسعه دیجیتال و سطح کلی اقتصادی.

اگرچه منطقه شمال شرق چین از سطح اولیه نسبتاً پایینی از اقتصاد دیجیتال برخوردار بود، اما نرخ رشد بعدی آن روندی شتاب‌انگیز را نشان داد که نشان‌دهنده تلاش‌های محلی در حمایت از سیاست و سرمایه‌گذاری سرمایه‌ای است که توسعه سریع اقتصاد دیجیتال را ترویج می‌کرد. سطح آن از ۰٫۱۳۶۸ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۲۵۲۲ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت.

به طور کلی، سطح اقتصاد دیجیتال در همه مناطق از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ روند افزایشی سالانه را نشان داد. منطقه چین شرقی بیشترین رشد را نشان داد، در حالی که مناطق شمالی چین، مرکزی جنوبی چین و شمال شرقی چین نیز رشد نسبتاً سریعی را تجربه کردند. در مقابل، مناطق جنوب غربی چین و شمال غربی چین رشد کندتری داشتند. این تفاوت‌های منطقه‌ای می‌تواند تحت تأثیر عواملی مانند سطح توسعه اقتصادی منطقه‌ای، حمایت از سیاست، شدت سرمایه‌گذاری و میزان ساخت زیرساخت‌های دیجیتال باشد. هر منطقه باید استراتژی های مناسبی را بر اساس شرایط خود برای تحریک توسعه اقتصاد دیجیتال با هدف دستیابی به رشد اقتصادی منطقه ای متعادل و پایدار ایجاد کند.

۵٫۱٫۳٫ سطوح استانی

به طور کلی، اقتصاد دیجیتال در اکثر استان‌ها به طور مداوم در حال رشد بوده است، که نشان می‌دهد گسترش و توسعه اقتصاد دیجیتال چین همچنان در مرحله صعودی سریع قرار دارد. شکل ۳. رشد در استان ها و شهرهایی مانند پکن، گوانگدونگ، شاندونگ و جیانگ سو، به ویژه قابل توجه بوده است، که ممکن است ارتباط نزدیکی با عواملی مانند پایه اقتصادی، حمایت از سیاست، ظرفیت نوآوری، و سطح اطلاع رسانی داشته باشد. با این حال، برخی از استان‌ها مانند یوننان، مغولستان داخلی و جیلین رشد نسبتاً متوسطی نشان داده‌اند و ممکن است برای ارتقای رشد اقتصاد دیجیتال به حمایت‌ها و مشوق‌های سیاستی بیشتری نیاز داشته باشند.

به طور خاص، سطح اقتصاد دیجیتال در پکن به طور قابل توجهی از ۰٫۳۵۶۳ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۶۳۲۰ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. این نشان می دهد که اقتصاد دیجیتال در پکن به سرعت توسعه یافته است و احتمالاً از توسعه صنایع با فناوری پیشرفته و حمایت قوی از سیاست دولت بهره می برد. گوانگدونگ همچنین رشد قوی نشان داد و از ۰٫۳۷۶۰ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۶۰۲۴ در سال ۲۰۲۱ رسید که می تواند به مقیاس بزرگ اقتصادی منطقه و سرمایه گذاری قابل توجه در فناوری های نوآورانه مرتبط باشد. روند رشد در یوننان و مغولستان داخلی نسبتاً ثابت بود و به ترتیب از ۰٫۱۴۶۵ و ۰٫۱۷۲۴ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۲۸۶۰ و ۰٫۲۶۸۶ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت. استان هایی مانند جیلین، گوئیژو، چونگ کینگ، هیلونگجیانگ، گانسو، جیانگشی و گوانگشی، علیرغم داشتن سطح اقتصاد دیجیتال اولیه نسبتاً پایین در حدود ۰٫۱۲، رشد ثابتی را نشان دادند و همه تا سال ۲۰۲۱ به بالای ۰٫۲۰ رسید.

۵٫۱٫۴٫ نسبت سهم ابعاد مختلف

توسعه اطلاعات. در سال ۲۰۱۳، نسبت توسعه اطلاعات ۵٫۲۹۷٪ بود. متعاقباً، این نسبت اندکی به ۵٫۱۶۳ درصد در سال ۲۰۱۴ و ۵٫۲۶۱ درصد در سال ۲۰۱۵ کاهش یافت. تا سال ۲۰۱۶، به ۴٫۷۵۳۸ درصد کاهش یافت که نشان دهنده درجه خاصی از کاهش است. این نسبت در سال ۲۰۱۷ اندکی به ۵٫۶۴۹ درصد بازگشت و رشد قابل توجهی را در سال های ۲۰۱۸ و ۲۰۱۹ نشان داد و به ترتیب به ۷٫۳۸۸ درصد و ۹٫۲۱۹ درصد رسید. در سال ۲۰۲۰، این نسبت به ۱۰٫۴۹۴ درصد رسید، اما در سال ۲۰۲۱ به ۶٫۲۶۸ درصد کاهش یافت. این نوسانات منعکس کننده مراحل مختلف و اهمیت اطلاعات در استراتژی اقتصاد دیجیتال ملی است که دوره های مختلف تأکید بر نوآوری و به روز رسانی فناوری اطلاعات را نشان می دهد. توسعه سریع فناوری نقش مهمی در پیشبرد رشد اقتصاد دیجیتال ایفا می کند. با این حال، همانطور که در نشان داده شده است، با تثبیت پیشرفت های تکنولوژیک، نرخ رشد شروع به کاهش می کند شکل ۴.

زیرساخت دیجیتال نسبت زیرساخت های دیجیتال در سال ۲۰۱۳ ۴۲٫۴۷۳ درصد بود و روند صعودی ثابتی را نشان داد که نشان دهنده افزایش سرمایه گذاری در ساخت زیرساخت های دیجیتال است. این نسبت در سال ۲۰۲۰ به ۴۵٫۶۱۶ درصد رسید اما اندکی به ۳۹ درصد در سال ۲۰۲۱ کاهش یافت. به طور کلی، این روند به طور پیوسته رو به افزایش است و اهمیتی را که دولت و بازار برای زیرساخت های دیجیتال قائل هستند برجسته می کند. این یک پایه محکم برای توسعه اقتصاد دیجیتال است که بر نقش بلندمدت و اساسی زیرساخت دیجیتال در حفظ رشد اقتصادی دیجیتال تأکید دارد.

معاملات دیجیتال نسبت تراکنش های دیجیتال در اقتصاد دیجیتال به تدریج از ۵۲٫۲۳۰ درصد در سال ۲۰۱۳ کاهش یافته است و به کمترین حد خود یعنی ۵۰٫۱۹۶ درصد در سال ۲۰۱۷ رسیده است. متعاقباً این نسبت با ۴۴٫۴۲۱ درصد در سال ۲۰۱۹ و ۴۳٫۸۵۱۰ درصد و ۴۳٫۸۵۱۰ درصد نسبتاً ثابت باقی ماند. به ترتیب ۲۰۲۰ و ۲۰۲۱٫ این روند پایدار نشان می دهد که مقیاس بازار و فعالیت در بخش تراکنش های دیجیتال در این دوره نسبتاً بالغ شده است و وارد مرحله توسعه پایدار شده است.

به طور خلاصه، تغییرات در توسعه اطلاعات، اهمیت نوآوری فناورانه را برجسته می کند. رشد مستمر زیرساخت دیجیتال نشان دهنده نیاز به توسعه بلندمدت و پایدار اقتصاد دیجیتال است. و توسعه پایدار تراکنش‌های دیجیتال نشان‌دهنده بلوغ فعالیت‌های معاملاتی در اقتصاد دیجیتال است.

۵٫۲٫ تجزیه و تحلیل سطح انتشار کربن

از جانب شکل ۵بدیهی است که سطح انتشار کربن در چین در فاز نسبتاً پایداری است و روند U شکلی را نشان می‌دهد که با کاهش اولیه و به دنبال آن افزایش مشخص می‌شود. به طور خاص، در سال ۲۰۱۳، سطح انتشار کربن به اوج خود یعنی ۰٫۲ رسید. متعاقباً، روند کاهشی سالانه وجود داشت و به کمترین مقدار ۰٫۱۸۵ در سال ۲۰۱۸ رسید. این نشان دهنده تغییرات قابل توجهی در تلاش های چین برای کنترل انتشار کربن و اثربخشی سیاست های زیست محیطی سبز آن است. اگرچه پس از سال ۲۰۱۸ در سطوح انتشار کربن افزایش یافت، اما روند کلی همچنان به کاهش سطح انتشار کربن در چین ادامه می دهد.

۵٫۳٫ تجزیه و تحلیل هماهنگی کوپلینگ اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن

۵٫۳٫۱٫ تجزیه و تحلیل درجه کوپلینگ استانی

از جانب شکل ۶مشاهده می شود که ضرایب جفت در اکثر استان ها روند کاهشی را نشان می دهد. این ممکن است منعکس کننده هماهنگی تدریجی فزاینده بین توسعه اقتصاد دیجیتال و کنترل انتشار کربن باشد. این روند نشان می‌دهد که در ارتقای اقتصاد دیجیتال، استان‌های مربوطه ممکن است اقدامات مؤثری برای کاهش سرعت رشد انتشار کربن اتخاذ کرده باشند یا اینکه رشد اقتصاد دیجیتال تا حدودی کارایی انتشار کربن را بهبود بخشیده است.

تفاوت های قابل توجهی در ضرایب جفت بین استان ها وجود دارد که می تواند به ساختار صنعتی، الگوهای مصرف انرژی و سیاست های حفاظت از محیط زیست مربوط باشد. به عنوان مثال، ضرایب جفت استان یوننان و استان جیلین به طور پیوسته نزدیک یا مساوی ۱ است، که به این معنی است که سطوح انتشار کربن در این استان ها همگام با توسعه اقتصاد دیجیتال رشد کرده است. در مقابل، ضریب جفت برای پکن نسبتا پایین است و روند نزولی را نشان می‌دهد که احتمالاً به دلیل اجرای اقدامات سختگیرانه‌تر حفاظت از محیط زیست در کنار ارتقای اقتصاد دیجیتال است.

برخی از استان‌ها تغییرات قابل‌توجهی در ضرایب جفت خود در سال‌های خاص نشان داده‌اند که ممکن است با تعدیل سیاست‌های اقتصادی، بهینه‌سازی ساختار صنعتی یا پیشرفت‌های فناوری در آن سال‌ها مرتبط باشد. به عنوان مثال، استان آنهویی در سال ۲۰۱۸ شاهد کاهش قابل توجهی در ضریب اتصال خود نسبت به سال قبل بود که احتمالاً به دلیل اجرای سیاست های مربوط به حفاظت از محیط زیست یا تعدیل ساختار صنعتی در آن سال بود. برخی از استان‌ها مانند هبی، هنان و شانشی دارای ضرایب جفت شدن مداوم هستند که ممکن است نشان‌دهنده آن باشد که این استان‌ها رشد انتشار کربن قابل توجهی را در کنار توسعه اقتصاد دیجیتال تجربه کرده‌اند.

۵٫۳٫۲٫ تجزیه و تحلیل درجه کوپلینگ استانی

مطابق با جدول ۵از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، درجه هماهنگی بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در مناطق مختلف چین به طور کلی افزایش یافته است. این نشان می‌دهد که چین همزمان با پیشبرد اقتصاد دیجیتال خود، بر حفاظت از محیط زیست تأکید کرده است و در نتیجه به توسعه هماهنگ بین اقتصاد و محیط‌زیست دست می‌یابد. به طور مشخص:

در منطقه شمال چین، درجه هماهنگی کوپلینگ از ۰٫۴۵۲۱ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۵۰۷۸ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است، که نشان می دهد با توسعه سریع اقتصاد دیجیتال، اقدامات کنترل انتشار کربن به تدریج تقویت می شود و مدل توسعه اقتصادی به تدریج به سمت پایین حرکت می کند. رویکرد کربن منطقه شمال شرقی چین روند مشابهی را نشان می دهد، با درجه هماهنگی جفت از ۰٫۳۹۹۶ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۴۶۹۰ در سال ۲۰۲۱، که نشان دهنده پیشرفت مثبت در رابطه بین توسعه اقتصاد دیجیتال و حفاظت از محیط زیست است.

شرق چین، موتور اصلی اقتصاد چین، شاهد افزایش درجه هماهنگی اتصال خود از ۰٫۴۲۰۸ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۴۸۰۷ در سال ۲۰۲۱ بود که نشان می‌دهد در حالی که به دنبال رشد اقتصادی است، این منطقه به طور مداوم سرمایه‌گذاری و مدیریت خود را در حفاظت از محیط زیست تقویت می‌کند. منطقه مرکزی جنوبی چین رشد نسبتاً آهسته‌تری در درجه هماهنگی جفت نشان داد و از ۰٫۳۹۰۱ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۴۳۸۱ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافت که نشان دهنده تلاش‌ها برای بهبود هماهنگی بین توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست است.

درجه هماهنگی جفت منطقه جنوب غربی چین اندکی از ۰٫۳۷۷۴ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۴۰۵۸ در سال ۲۰۲۱ افزایش یافته است. اگرچه این افزایش نسبتاً کم است، اما همچنان نشان دهنده هماهنگی بین توسعه اقتصاد دیجیتال و کنترل انتشار کربن است. درجه هماهنگی کوپلینگ منطقه شمال غربی چین نیز روند صعودی را نشان داد و از ۰٫۴۳۹۲ در سال ۲۰۱۳ به ۰٫۴۹۵۸ در سال ۲۰۲۱ رسید، که نشان دهنده تلاش های منطقه برای جستجوی توسعه هماهنگ بین اقتصاد دیجیتال و حفاظت از محیط زیست است.

۵٫۳٫۳٫ تجزیه و تحلیل درجه هماهنگی کوپلینگ استانی

به طور کلی، از ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱، درجه هماهنگی جفت در سراسر استان های چین روند صعودی کلی را نشان می دهد و از ۰٫۴۱۵۰ به ۰٫۴۶۸۱ افزایش می یابد. این نشان می‌دهد که در طول دوره مطالعه، همزمان با ارتقای اقتصاد دیجیتال، استان‌ها به تدریج سطوح کنترل انتشار کربن را نیز بهبود بخشیدند و هماهنگی بین این دو را افزایش دادند. این روند نشان دهنده عزم راسخ دولت چین و اقدامات موثر در پیگیری اهداف دوگانه رشد اقتصادی و حفاظت از محیط زیست است، همانطور که در نشان داده شده است. شکل ۷.

در این مدت، ۱۴ استان در سال ۲۰۱۳ در وضعیت عدم تعادل خفیف قرار داشتند، در حالی که تا سال ۲۰۲۱، تنها ۷ استان در این وضعیت باقی مانده بودند. این تغییر نشان می‌دهد که اکثر استان‌ها به تعادل بهتری بین توسعه اقتصادی دیجیتال و کنترل انتشار کربن در این دوره دست یافته‌اند، با بهبود قابل‌توجهی در درجه هماهنگی جفت. در عین حال، همچنین نشان می‌دهد که استان‌ها با ارتقای توسعه اقتصادی دیجیتال، به تدریج کنترل خود را بر انتشار کربن با افزایش هماهنگی بین این دو افزایش می‌دهند. این یک سیگنال مثبت است و نشان می دهد که تلاش های چین برای دستیابی به اهداف دوگانه توسعه اقتصادی و حفاظت از محیط زیست نتایج قابل توجهی را به همراه داشته است.

به طور خاص، به دلیل ناهمگونی در توسعه اقتصادی، منابع جمعیتی و محیط جغرافیایی، تفاوت های قابل توجهی در درجه هماهنگی جفت بین توسعه اقتصاد دیجیتال و سطوح انتشار کربن در مناطق مختلف وجود دارد. استان شاندونگ از وضعیت تقریباً عدم تعادل در سال ۲۰۱۳ به حالت هماهنگی اولیه تا سال ۲۰۲۱ پیشرفت کرد و درجه هماهنگی جفت آن از ۰٫۴۹۱۲ به ۰٫۶۲۷۰ افزایش یافت و پیشرفت قابل توجهی را نشان داد. مغولستان داخلی و شانشی نیز روندهای مشابهی را نشان دادند، با انتقال از هماهنگی حاشیه ای به هماهنگی اولیه، با درجات هماهنگی جفت آنها به ترتیب از ۰٫۴۹۱۲ و ۰٫۵۱۸۳ به ۰٫۶۳۲۷ و ۰٫۶۴۶۰ افزایش یافت. این نشان دهنده نتایج مثبت به دست آمده در ارتقای اقتصاد دیجیتال و کنترل انتشار کربن در این مناطق است.

استان هایی مانند گوانگدونگ، هبی، جیانگ سو، لیائونینگ، نینگ شیا، شانشی، سین کیانگ و ژجیانگ از عدم تعادل تقریباً به هماهنگی حاشیه ای تبدیل شدند. استان هایی مانند هونان، هوبی، هیلونگجیانگ، گوانگشی، گانسو، فوجیان و آنهویی از عدم تعادل خفیف به عدم تعادل تقریباً تغییر کردند. این استان ها همچنین پیشرفت هایی در بهبود درجه هماهنگی جفت خود داشته اند.

یوننان، با این حال، نوساناتی را تجربه کرد، از عدم تعادل خفیف به عدم تعادل نزدیک و بازگشت به عدم تعادل خفیف، که نشان دهنده نوسانات و عدم اطمینان در این زمینه است. سیچوان، شانگهای، هنان، گوئیژو و چینگهای در وضعیت تقریباً عدم تعادل باقی ماندند که نشان دهنده پیشرفت نسبتاً آهسته در هماهنگی اتصال است. پکن، هاینان، جیلین، جیانگشی، تیانجین و چونگ کینگ در وضعیت عدم تعادل خفیف باقی ماندند که احتمالاً نشان دهنده چالش‌هایی در دستیابی به توسعه هماهنگ بین اقتصاد دیجیتال و کنترل انتشار کربن است.

به طور کلی، در طول دوره مطالعه، بهبود قابل توجهی در تعادل بین ترویج توسعه اقتصادی دیجیتال و افزایش کنترل انتشار کربن در استان‌های مختلف چین وجود داشت. با این حال، میزان پیشرفت در دستیابی به هماهنگی بین این دو جنبه در بین استان‌ها متفاوت است که نشان‌دهنده تفاوت‌های منطقه‌ای در توسعه اقتصادی، منابع جمعیتی و محیط‌های جغرافیایی است. برای مناطقی که ناهماهنگ باقی می‌مانند، توجه به اثرات زیست‌محیطی در حین توسعه اقتصاد دیجیتال برای دستیابی به توسعه هماهنگ‌تر بسیار مهم است.

۶٫ تجزیه و تحلیل تاثیر سطح اقتصاد دیجیتال بر سطح انتشار کربن

۶٫۱٫ تست ثابت بودن

غیر ایستایی در داده ها ممکن است منجر به رگرسیون کاذب شود و باعث نتایج مغرضانه شود. قبل از تخمین مدل PVAR، لازم است تست های ثابتی روی سری اصلی انجام شود. این مطالعه از آزمون IPS (Im–Pesaran–Shin) و آزمون LLC (Levin–Lin–Chu) برای انجام آزمایش‌های ریشه واحد داده‌های پانل بر روی هر متغیر استفاده می‌کند، همانطور که در نشان داده شده است. جدول ۶.
بر اساس نتایج در جدول ۶مشاهده می شود که برخی از دنباله های DE و CE آزمون ریشه واحد را پاس نکرده اند که نشان می دهد توالی های اصلی غیر ساکن هستند. پس از انجام تفاوت مرتبه اول بر روی همه متغیرها، توالی های تبدیل شده dDE و dCE ثابت هستند و امکان ایجاد یک مدل PVAR را فراهم می کنند.

۶٫۲٫ انتخاب سفارش تاخیر بهینه

ترتیب تاخیر بهینه مدل بر اساس معیار اطلاعات آکایک (AIC)، معیار اطلاعات بیزی (BIC)، و معیار اطلاعات هانان-کوئین (HQIC) تعیین می‌شود. نتایج در ارائه شده است جدول ۷. با در نظر گرفتن معیارها در مجموع، بدیهی است که ترتیب تاخیر بهینه ۱ است. بنابراین، یک مدل PVAR تاخیر مرتبه اول ایجاد می‌شود.

۶٫۳٫ تخمین GMM و آزمون علیت گرنجر

قبل از انجام تخمین GMM، تبدیل Helmert برای حذف اثرات ثابت فردی به منظور جلوگیری از پارامترهای مغرضانه استفاده می شود. نتایج تخمین GMM (نگاه کنید به جدول ۸) نشان می دهد که وقتی انتشار کربن (CE) متغیر وابسته است (ستون ۲)، اقتصاد دیجیتال عقب مانده (DE) با ضریب ۰٫۱۱۲- تأثیر منفی قابل توجهی بر انتشار کربن در سطح اهمیت ۵٪ دارد. این نشان می دهد که اقتصاد دیجیتال تأثیر منفی قابل توجهی بر انتشار کربن دارد. هنگامی که اقتصاد دیجیتال متغیر وابسته است (ستون ۳)، انتشار کربن تاخیری تأثیر مثبت اما ناچیز بر اقتصاد دیجیتال دارد. اقتصاد دیجیتال عقب مانده با ضریب ۰٫۵۲۹ تأثیر قابل توجهی بر اقتصاد دیجیتال فعلی در سطح اهمیت ۱٪ دارد که نشان می دهد اقتصاد دیجیتال چین می تواند خود را ارتقا دهد.
برای تجزیه و تحلیل بیشتر تأثیر پویایی کوتاه مدت و علیت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن، از آزمون علیت گرنجر استفاده شده است. نتایج در جدول ۹ نشان می دهد که در سطح اهمیت ۵٪، DE Granger باعث CE می شود، که نشان دهنده تأثیر کوتاه مدت قابل توجه اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن است.

۶٫۴٫ تجزیه و تحلیل پاسخ ضربه ای

تابع پاسخ ضربه ای رابطه پویا بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن را تجزیه و تحلیل می کند. شکل ۸ منعکس کننده واکنش ضربه ای اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن برای ۱۰ دوره تاخیر با استفاده از شبیه سازی مونت کارلو با سطح اطمینان ۹۵٪ است. محور x نشان‌دهنده دوره‌های تاخیر وقوع شوک است و محور y نشان‌دهنده بزرگی پاسخ متغیر وابسته به شوک‌ها در متغیرهای توضیحی است. خط قرمز بزرگی پاسخ یک متغیر به شوک یک انحراف استاندارد در متغیر دیگر را نشان می‌دهد، در حالی که خطوط سبز و آبی مرزهای بالایی و پایینی فاصله اطمینان ۹۵% برای پاسخ شوک را نشان می‌دهند.

ارقام نشان می دهد که پاسخ ضربه ای dCE به dCE در درجه اول مثبت است، که نشان می دهد انتشار کربن به سرعت به شوک های خود پاسخ می دهد. این تاثیر مثبت در دوره اولیه به حداکثر می رسد و سپس به سرعت کاهش می یابد، با انتشار کربن پس از یک تاخیر ۴ دوره به ۰ کاهش می یابد. به طور مشابه، پاسخ ضربه ای dDE به dDE مثبت است، که نشان می دهد اقتصاد دیجیتال به سرعت به شوک های خود پاسخ می دهد و حتی پس از شش دوره تاخیر، اثر مثبت خود را حفظ می کند. با ترکیب این موضوع با تحلیل تأثیر اقتصاد دیجیتال عقب مانده بر اقتصاد دیجیتال فعلی در برآورد GMM، می توان استنباط کرد که اقتصاد دیجیتال چین به مکانیزم انباشت فضیلتی دست یافته است و می تواند خود را ارتقا دهد، بنابراین فرضیه ۱ را تأیید می کند.

پاسخ ضربه ای dDE به dCE در دوره ۰ منفی است، سپس به طور مداوم افزایش می یابد و پس از یک تاخیر ۵ دوره به ۰ می رسد. این نشان دهنده تأثیر منفی اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن است که با تأثیر منفی قابل توجه اقتصاد دیجیتال عقب مانده بر انتشار کربن در نتایج برآورد GMM مطابقت دارد، بنابراین فرضیه ۲b را تأیید می کند.

۶٫۵٫ تجزیه و تحلیل واریانس

تجزیه واریانس بینشی در مورد سهم شوک ها به متغیرهای درون زا در نوسانات یک متغیر خاص ارائه می دهد و به شناسایی بیشتر تأثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن کمک می کند. جدول ۱۰ نتایج تجزیه واریانس را برای دوره های ۱، ۳، ۶ و ۱۰ ارائه می دهد.
از نتایج، می توان مشاهده کرد که تغییرات کمی در نتایج تجزیه واریانس پس از دوره ۱۰ وجود دارد، که نشان می دهد متغیرهای مدل تا دوره ۱۰ به ثبات نسبتاً خوبی دست یافته اند. بنابراین، بر اساس مقادیر متناظر در دوره دهم، این مقاله رابطه بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن را توضیح می‌دهد. مطابق با جدول ۱۰در دوره اول، تغییرات در انتشار کربن کاملاً به دلیل تأثیر خود آنها است، با نرخ مشارکت اقتصاد دیجیتال در انتشار کربن ۰٫ با افزایش دوره تاخیر، سهم انتشار کربن در تغییرات خود به تدریج کاهش می یابد. ، در حالی که سهم تغییرات اقتصاد دیجیتال به آرامی افزایش می یابد. این نسبت از ۰% در دوره اول به ۲٫۶% در دوره دهم افزایش می یابد، که نشان می دهد تغییرات در انتشار کربن هم تحت تاثیر خود و هم اقتصاد دیجیتال است. برعکس، تغییرات در اقتصاد دیجیتال هم متاثر از انتشار کربن و هم تأثیر خود است. در دوره اول، واریانس خطای پیش‌بینی اقتصاد دیجیتال کاملاً ناشی از تأثیر خود است. با این حال، تا دوره ۱۰، سهم خود در خطای پیش‌بینی ۹۹٫۷ درصد است، در حالی که تأثیر انتشار کربن تنها ۰٫۳ درصد است.

۷٫ نتیجه گیری و بحث

این مطالعه بر اساس داده‌های تابلویی از ۳۰ استان، شهرداری و منطقه خودمختار در سرزمین اصلی چین از سال ۲۰۱۳ تا ۲۰۲۱ است. این یک سیستم ارزیابی برای سطح اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن ایجاد می‌کند. این مطالعه با تکیه بر روش TOPSIS وزن آنتروپی برای اندازه‌گیری سطوح اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن، از مدل هماهنگی جفت و مدل PVAR برای آزمایش تجربی تأثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن و رابطه جفت شدن آنها استفاده می‌کند. نتایج نشان می‌دهد که اقتصاد دیجیتال در استان‌های مختلف روند صعودی دارد، در حالی که انتشار کربن به طور موثر کنترل شده است و روند نزولی را نشان می‌دهد. با این حال، درجه هماهنگی جفت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در حال حاضر هنوز عمدتاً در مرحله تقریباً مختل است که فضای قابل توجهی را برای بهبود در هماهنگی آنها نشان می دهد. علاوه بر این، ما تفاوت های قابل توجهی را در رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در مناطق مختلف مشاهده می کنیم. این تفاوت‌ها عمدتاً به دلیل تغییرات در ساختارهای اقتصادی منطقه‌ای، سرعت ارتقاء صنعتی، ظرفیت نوآوری و سخت‌گیری اجرای سیاست است.

در مقایسه با سایر مطالعات مرتبط، یافته‌های ما نشان می‌دهد که در مناطق توسعه‌یافته‌تر از نظر اقتصادی، اثر جداسازی بین انتشار کربن و رشد اقتصادی به دلیل سطوح بالاتر کاربرد فناوری و حمایت از سیاست، بارزتر است. علاوه بر این، متوجه می‌شویم که اقتصاد دیجیتال دارای یک مکانیسم خودتقویت‌کننده است که امکان ارتقای خود را فراهم می‌کند. در کوتاه مدت، اقتصاد دیجیتال تأثیر منفی قابل توجهی بر انتشار کربن دارد، اما این تأثیر در بلندمدت مشهود نیست.

بر اساس نتایج فوق، توصیه های سیاستی زیر پیشنهاد می شود. اول، تقویت جهت‌گیری توسعه سبز زیرساخت‌های دیجیتال: دولت باید تحول سبز زیرساخت دیجیتال را با ارائه حمایت از سیاست‌ها برای تشویق مراکز داده به استفاده از انرژی پاک و بهینه‌سازی معماری شبکه برای بهبود بهره‌وری انرژی، ترویج دهد. در سطح ملی، دولت باید از ایجاد استانداردها و اهداف روشن، از جمله بازنگری منظم استانداردهای حفاظت از انرژی و حفاظت از محیط زیست اطمینان حاصل کند. این باید شامل الزام مراکز داده به استفاده از سیستم های خنک کننده کارآمد، استفاده از منابع انرژی تجدیدپذیر و به کارگیری سرورهای کارآمد باشد. علاوه بر این، دولت باید از ارتقاء و جایگزینی تجهیزات شبکه حمایت کند و پروتکل‌های انتقال داده کارآمد و الگوریتم‌های نرم‌افزاری را برای کاهش تلفات انرژی در حین انتقال داده ارتقا دهد. به طور همزمان، ایجاد یک سیستم ارزیابی صرفه جویی در مصرف انرژی و مکانیسم نظارت برای ارزیابی دوره ای مصرف انرژی مرکز داده و کارایی عملیاتی و افشای سریع نتایج ارزیابی برای عموم، شفافیت و رقابت صنعت را افزایش می دهد. تشویق توسعه فناوری‌ها و راه‌حل‌های کم کربن برای کاهش ردپای کربن توسعه اقتصادی دیجیتال نیز بسیار مهم است. دولت می‌تواند سیاست‌های اعتبار سبز و سرمایه‌گذاری را برای ارائه یارانه‌های مالی یا مشوق‌های مالیاتی به شرکت‌هایی که از انرژی سبز یا فناوری‌های کم کربن استفاده می‌کنند، اجرا کند تا اشتیاق فعالان بازار را برانگیزد.

دوم، تقویت هماهنگی بین منطقه‌ای انرژی و ساختار صنعتی: با توجه به تفاوت‌های قابل توجه در رابطه جفت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن در مناطق مختلف، باید تلاش‌هایی برای همکاری و هماهنگی منطقه‌ای برای ترویج اشتراک منابع و ترویج مشترک بهینه‌سازی صنعتی انجام شود. و ارتقاء. این شامل کاهش ساخت و ساز اضافی و ایجاد یک زنجیره صنعتی سازگار با محیط زیست است. اولاً، دولت باید یک برنامه توسعه منطقه ای جامع که شامل یک ارزیابی جامع از ویژگی های اقتصادی منطقه ای، وقف منابع و ظرفیت تحمل زیست محیطی باشد، ایجاد کند. بر اساس این ارزیابی، یک نقشه راه توسعه باید طراحی شود که با استراتژی های توسعه کلان اقتصادی ملی و در عین حال منعکس کننده ویژگی های منطقه ای باشد. علاوه بر این، دولت باید مکانیسم‌های ارتباط اطلاعات و اشتراک داده‌ها را بین مناطق تقویت کند تا به طور موثر بر جریان و تخصیص منابع مختلف نظارت کند تا از استفاده بهینه از منابع اطمینان حاصل شود. تشویق و حمایت از پیوندهای افقی و ادغام عمودی زنجیره های صنعتی بین مناطق برای تثبیت روابط تعاونی بین شرکت های بالادستی و پایین دستی در زنجیره صنعتی نه تنها مصرف انرژی و انتشار کربن را در سراسر زنجیره صنعتی کاهش می دهد، بلکه کارایی صنعتی و رقابت کلی را بهبود می بخشد.

سوم، سرمایه گذاری مستمر در نوآوری و تحقیق و توسعه (R&D) برای ایجاد مکانیزم بلندمدت: دولت باید سرمایه گذاری در تحقیق و توسعه فناوری های جدید، به ویژه در فناوری دیجیتال و کاربرد آن در فرآیند تولید را افزایش دهد تا نوآوری فناورانه را به عنوان یک ابزار ارتقا دهد. محرک جدید رشد اقتصادی برای ایجاد یک مکانیسم بلندمدت برای نوآوری و تحقیق و توسعه، دولت نه تنها باید سرمایه گذاری مالی را افزایش دهد، بلکه یک اکوسیستم جامع که از نوآوری حمایت می کند نیز بسازد. این شامل حمایت تخصصی از صندوق های تحقیق و توسعه، مشوق های مالیاتی، حفاظت از مالکیت معنوی و ایجاد مکانیسم هایی برای تغییر نتایج تحقیق و توسعه است. برای جذب شرکت‌ها، دانشگاه‌ها و مؤسسات تحقیقاتی برای مشارکت در استراتژی نوآوری فناوری کشور و ایجاد اثر هم‌افزایی، اولویت باید به طرح‌بندی در زمینه‌های فناوری مرزی مانند هوش مصنوعی، داده‌های بزرگ، رایانش ابری و اینترنت اشیا داده شود. در زمینه فناوری دیجیتال علاوه بر این، تشویق شرکت‌ها به نوآوری در مدل‌های کسب‌وکار با تمرکز بر خدمات و راه‌حل‌هایی برای ترویج تعاملات مثبت بین اقتصاد دیجیتال و انتشار کربن ضروری است. با ارتقای نوآوری مدل‌های کسب‌وکار و حمایت از شرکت‌ها برای انتقال از فروش محصول به ارائه خدمات و راه‌حل، شرکت‌ها می‌توانند از تولیدکنندگان و عرضه‌کنندگان صرف کالا به ارائه‌دهندگان خدمات جامع تبدیل شوند. این تحول به بهبود کارایی استفاده از منابع و کاهش ردپای کربن کلی جامعه کمک می کند.

اگرچه این مقاله در درجه اول بر تأثیر اقتصاد دیجیتال بر انتشار کربن و رابطه جفت آنها متمرکز است، ما اذعان داریم که انتشار کربن تحت تأثیر مجموعه ای پیچیده از عوامل است. فراتر از توسعه اقتصاد دیجیتال، چندین عامل اضافی به طور قابل توجهی بر سطوح انتشار کربن تأثیر می گذارد. ساختار انرژی در بین مناطق و کشورهای مختلف بسیار متفاوت است و میزان اتکا به سوخت‌های فسیلی مستقیماً بر انتشار کربن تأثیر می‌گذارد. تغییرات در الگوهای مصرف انرژی، مانند تغییر از زغال سنگ به گاز طبیعی یا منابع انرژی تجدیدپذیر، نیز در کاهش انتشار کربن بسیار مهم است. سیاست ها و مقررات دولتی نقش تعیین کننده ای در هدایت و تنظیم فعالیت های اقتصادی برای کاهش انتشار کربن دارند. ابزارهای سیاست، مانند مالیات کربن، سیستم های تجارت انتشار و استانداردهای بهره وری انرژی، اقدامات موثری برای ترویج کاهش انتشار هستند. آگاهی عمومی از تغییرات آب و هوا و حفاظت از محیط زیست، همراه با انتخاب های رفتاری روزانه آنها – مانند صرفه جویی در انرژی، بازیافت، و مصرف سبز – نیز تا حدی بر میزان انتشار کربن تأثیر می گذارد.

به طور کلی، در حالی که این مطالعه عمدتاً بر چین متمرکز است، یافته‌ها و توصیه‌های آن کاربرد جهانی دارند. آنها می توانند بینش مفیدی را برای کشورهای دیگری که به دنبال متعادل کردن توسعه اقتصادی دیجیتال با کنترل انتشار کربن هستند، ارائه دهند.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | تأثیر اقتصاد دیجیتال بر سطوح انتشار کربن و روابط جفت آن: شواهد تجربی از چین
,۲۰۲۴-۰۶-۳۰ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/13/5612

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.