بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Wednesday, 26 June , 2024
امروز : چهارشنبه, ۶ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 19919
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 05 ژوئن 2024 - 3:30 | 13 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | ابزارها و چارچوب های نوآوری مدل کسب و کار پایدار برای صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی آلمان

این فصل با معرفی ابزارها و چارچوب های SBMI که از طریق مرور ادبیات سیستماتیک شناسایی شدند، آغاز می شود. پس از آن، معیارهای ارزیابی، که از منابع متعدد استخراج شده است، تشریح می شود. متعاقبا، ابزارها و چارچوب‌های SBMI و معیارهای ارزیابی در یک ماتریس ارزیابی ترکیب می‌شوند. ۳٫۱٫ ابزارها و چارچوب های SBMI […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  ابزارها و چارچوب های نوآوری مدل کسب و کار پایدار برای صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی آلمان


این فصل با معرفی ابزارها و چارچوب های SBMI که از طریق مرور ادبیات سیستماتیک شناسایی شدند، آغاز می شود. پس از آن، معیارهای ارزیابی، که از منابع متعدد استخراج شده است، تشریح می شود. متعاقبا، ابزارها و چارچوب‌های SBMI و معیارهای ارزیابی در یک ماتریس ارزیابی ترکیب می‌شوند.

۳٫۱٫ ابزارها و چارچوب های SBMI شناسایی شده است

در ۲۸ مطالعه که از طریق مرور ادبیات سیستماتیک شناسایی شد، ۲۱ ابزار و چارچوب SBMI مختلف ارائه شده است که احتمالاً به سازمان‌ها در هنگام پیاده‌سازی استراتژیک پایداری در مدل‌های تجاری خود برای ایجاد SBM‌های بیشتر کمک می‌کنند. میز ۱ یک نمای کلی از ابزارها و چارچوب های SBMI شناسایی شده ارائه می دهد.

میز ۱٫
ابزارها و چارچوب‌ها برای SBMI که از طریق مرور ادبیات سیستماتیک شناسایی شدند.

میز ۱٫
ابزارها و چارچوب‌ها برای SBMI که از طریق مرور ادبیات سیستماتیک شناسایی شدند.

طبقه بندی ابزار یا چارچوب SBMI منبع
شی گرا بوم مدل کسب و کار (BMC) برای زیرساخت گسترش یافت [۲۶]
ابزار نگاشت ارزش کمبریج [۲۷]
مدل سازی پویا کسب و کار برای پایداری [۲۸]
Ecocanvas به عنوان BMC برای اقتصاد دایره ای [۲۹]
بوم کسب و کار شکوفا [۳۰]
چارچوبی برای نوآوری مدل کسب و کار دایره ای پایدار [۳۱]
بوم کسب و کار پایدار [۳۲]
بوم SBM [۳۳]
بوم پایلوت SBM [۳۴]
ابزار تحلیل ارزش پایدار (SVAT) [۳۵]
ماتریس تبادل ارزش پایدار (SVEM) [۳۶]
بوم مدل کسب و کار سه لایه (TLBMC) [۳۷]
فرآیند گرا پس‌کاستی و طراحی زیست‌محیطی برای چارچوب اقتصاد دایره‌ای (BECE). [۳۸]
کیت نوآوری تجاری و بسته نوآوری پایداری [۳۹]
چارچوب توسعه پایدار استراتژیک (FSSD) [۴۰]
توسعه بیشتر چارچوب BECE [۴۱]
مدل هوش پایدار یکپارچه (ISI) [۴۲]
فرآیند ایده پردازی ارزش [۴۳]
ترکیبی FSSD-BMC [۴۴]
CBMIP [۴۵]
SVEM – ابزار ISI [۴۶]
مطابق با سیلوستر [۴۶]، ابزارها و چارچوب های SBMI به عنوان فرآیند گرا یا شی گرا طبقه بندی شدند. ابزارها و چارچوب‌های فرآیندمحور دستورالعمل‌هایی را برای یکپارچه‌سازی پایداری بر اساس دنباله‌ای از مراحل ارائه می‌کنند. برای هر مرحله، ابزار یا چارچوب دستورالعمل هایی را برای شرکت ها ارائه می دهد. یکی از نمونه‌های این ابزار فرآیند گرا ISI from است [۴۲]. مدل ISI مجموعه ای از رویه ها را برای کمک به اولویت بندی تلاش های یکپارچه سازی پایداری ارائه می دهد. علاوه بر این، این ابزار عوامل مهم مرتبط با ذینفعان داخلی و خارجی را برجسته می‌کند، به‌ویژه بر ایجاد مشترک ارزش از طریق انتقال مهارت‌ها، دانش و تجربه تأکید می‌کند. [۴۲].
از سوی دیگر، ابزارها و چارچوب‌های شی گرا، دیدگاهی انتقادی در مورد یک مدل کسب‌وکار فعلی یا یک مدل کسب‌وکار مورد نظر ارائه می‌دهند و از این رو امکان ارزیابی تشخیصی را فراهم می‌کنند. نمونه ای از چنین ابزار شی گرا، ابزار نقشه برداری ارزش کمبریج است [۲۷]. این ابزار از طریق یک رویکرد ساختاریافته و بصری به مدیران یک سازمان کمک می‌کند تا درک بهتری از جنبه‌های مثبت و منفی ارزش پیشنهادی سازمان برای همه ذینفعان مربوطه به دست آورند، ارزش‌های متضاد را شناسایی کنند و فرصت‌هایی را برای طراحی مجدد مدل کسب‌وکار شناسایی کنند. [۲۷]. همانطور که مشاهده می شود در میز ۱، اکثر ابزارها و چارچوب های شناسایی شده برای ایجاد SBM ها شی گرا هستند.

در حالی که اکثر ابزارها و چارچوب ها را می توان به عنوان شی گرا یا فرآیند گرا طبقه بندی کرد، برخی از ابزارها و چارچوب ها ترکیبی از ابزارها و چارچوب های شی گرا و فرآیند گرا هستند. به عنوان مثال، ابزار SVEM-ISI، ابزاری مبتنی بر SVEM، یک ابزار شی گرا، و مدل ISI، یک ابزار فرآیند گرا است. نمونه های دیگر عبارتند از FSSD—BMC، ترکیبی از FSSD، یک ابزار فرآیند گرا، و BMC، یک ابزار شی گرا، و CBMIP که شامل ابزارهای شی گرا و فرآیند گرا است.

شش ابزار و چارچوب (Ecocanvas به عنوان BMC برای اقتصاد دایره ای، بوم کسب و کار شکوفا، چارچوب برای نوآوری مدل کسب و کار دایره ای پایدار، TLBMC، FSSD—BMC و SBM Pilot Canvas) بر اساس BMC، ابزاری که توسط [۴۷] که در بین شاغلین برای تدوین مدل های کسب و کار بسیار محبوب است. از طریق نمایش بصری عناصر مختلف یک مدل کسب و کار، و همچنین ارتباطات متقابل و تأثیر آنها بر خلق ارزش، BMC می تواند به درک مدل کسب و کار موجود سازمان کمک کند. [۳۷]. در سال‌های اخیر، چندین نویسنده ابزارها و چارچوب‌های SBMI را توسعه داده‌اند که بر اساس BMC هستند و اصول پایداری را به مدل اصلی اضافه می‌کنند. یک نمونه از چنین ابزاری که بر اساس BMC ساخته شده است، TLBMC است، ابزاری که توسط آن توسعه یافته است [۳۷]. در مقایسه با BMC اصلی، TLBMC شامل دو لایه اضافی است: یک لایه محیطی و همچنین یک لایه اجتماعی. لایه محیطی حول دیدگاه چرخه حیات ساخته شده است، در حالی که لایه اجتماعی حول دیدگاه ذینفعان ساخته شده است [۳۰]. ابزار دیگری که بر روی BMC ساخته شده است، بوم تجاری شکوفایی است. بوم کسب و کار شکوفا یک ابزار بصری و مشارکتی است که BMC سنتی را با تمرکز بر تأثیرات اجتماعی و محیطی ترکیب می‌کند و هدف آن ایجاد مدل‌های کسب‌وکار است که نه تنها سود ایجاد می‌کند، بلکه به یک جامعه و سیاره شکوفا کمک می‌کند. [۳۰].
ابزارها و چارچوب‌های شناسایی‌شده برای SBMI تفاوت‌هایی را در مورد مشارکت ذینفعان داخلی و خارجی و همچنین همکاری با شرکا، مانند سازمان‌های غیردولتی و شرکت‌ها در طول زنجیره ارزش نشان می‌دهند. در حالی که بیشتر ابزارها مدیران سازمان را تشویق می کنند و انتظار دارند که دیدگاه های ذینفعان کلیدی را در نظر بگیرند، ابزارهای دیگر مانند SVEM مستلزم مشارکت فعال ذینفعان خارجی در کارگاه ها برای به دست آوردن دیدگاه های خارجی است. [۳۶]. SVEM در یک کارگاه به کار می رود و از بازتاب ها و بحث ها در مورد چگونگی تحمیل پایداری به مدل های کسب و کار از طریق تبادل ارزش و رویکرد چند ذی نفع به روشی ساختاریافته و بصری پشتیبانی می کند. [۳۶]. ابزارهای دیگر، مانند FSSD و FSSD—BMC می‌توانند به سازمان‌ها کمک کنند تا دیدگاه‌های خود را در مورد شرکای مناسب گسترش دهند و در عین حال ایده‌هایی را برای مشارکت‌های گسترده‌تر، از جمله مشارکت‌های غیر متعارف با مؤسسات عمومی، پرورش دهند. [۴۴]. مدل ISI فوق مستلزم مرحله‌ای به نام «هم‌آفرینی ارزش» است که در آن مدیران سازمان و همچنین ذینفعان داخلی و خارجی با یکدیگر تعامل دارند. [۴۲]. انتظار می رود این تعامل بین سازمان و ذینفعان آن، تولید و انتقال دانش را تقویت کند.
در حالی که اکثر ابزارها و چارچوب ها هر سه عنصر مدل کسب و کار (ارزش پیشنهادی، ایجاد ارزش، و تحویل و جذب ارزش) را پوشش می دهند، ابزار نقشه برداری ارزش کمبریج تنها بر عنصر پیشنهاد ارزش مدل کسب و کار تمرکز می کند، در حالی که دو مدل کسب و کار دیگر عناصر، ایجاد و تحویل ارزش و جذب ارزش، توسط ابزار در نظر گرفته نمی شوند [۲۷]. برخی از ابزارها و چارچوب های ارائه شده در ادبیات برای نوع خاصی از SBM، مانند مدل های کسب و کار دایره ای یا سیستم های خدمات محصول، توسعه یافته اند. به عنوان مثال، چارچوبی برای نوآوری مدل کسب و کار دایره ای پایدار، چارچوبی است که به سازمان ها در فرآیند نوآوری مدل کسب و کار دایره ای پایدار با افزودن دیدگاه های اضافی به BMC کمک می کند که به سازمان ها در شناخت روندها و محرک ها در سطح اکوسیستم نیز کمک می کند. به عنوان درک ارزش برای سهامداران توسط کسب و کار [۳۱]. ابزارها و چارچوب های دیگر به طور خاص برای سازمان ها در صنایع خاص یا در مراحل خاصی از چرخه حیات سازمانی طراحی شده اند، مانند بوم کسب و کار پایدار، که به طور خاص برای استفاده توسط استارت آپ ها توسعه یافته است، یا BMC توسعه یافته برای زیرساخت ها، یک ابزار. ایجاد شده برای شرکت هایی که در صنعت زیرساخت فعالیت می کنند [۲۶,۳۲].

۳٫۲٫ استخراج معیارهای ارزیابی

برای شناسایی ابزارها و چارچوب‌های SBMI که برای شرکت‌های فولاد، سیمان و شیمیایی که قصد استفاده از هیدروژن احیاکننده در فرآیندهای تولید خود را دارند، مناسب‌ترین معیارها برای ارزیابی ابزارها و چارچوب‌های مختلف است. معیارهای ارزیابی از چندین منبع مشتق شده‌اند، مانند ویژگی‌های کلی شرکت‌ها در صنایع انرژی‌بر، چالش‌هایی که سازمان‌ها اغلب در فرآیند SBMI با آن‌ها مواجه هستند، و همچنین بینش‌هایی که از طریق شناسایی پروژه‌های هیدروژنی موجود به دست آمده‌اند. توسط شرکت های فولاد، سیمان و شیمیایی.

استفاده از هیدروژن تولید شده احیا کننده در تولید فولاد، سیمان و مواد شیمیایی بر هر سه عنصر مدل کسب و کار (ارزش پیشنهادی، ایجاد ارزش و تحویل، و جذب ارزش) تاثیر می گذارد. این تاثیر از عنصری به عنصر دیگر متفاوت است و به محصول تولید شده بستگی دارد. به عنوان مثال، تولید فولاد از طریق احیای مستقیم هیدروژن (H-DR) ممکن است به یک فولادساز نیاز داشته باشد تا یک کارخانه تولید کاملاً جدید بسازد، در حالی که استفاده از هیدروژن تولید شده به صورت احیاکننده در سنتز آمونیاک ممکن است فقط به انطباق های جزئی با تأسیسات تولید موجود نیاز داشته باشد. از این رو، سازگاری با مدل ایجاد ارزش و تحویل برای فولادساز مهم است اما برای تولیدکننده آمونیاک بسیار کم است. در همان زمان، تغییر به H-DR ممکن است به سختی بر ارزش پیشنهادی فولادساز تأثیر بگذارد. برای شرکت ها مهم است که تأثیر کل نگر استفاده از هیدروژن سبز در فرآیند تولید را بر کل مدل کسب و کار آنها و در نتیجه سه عنصر آن ارزیابی کنند. بنابراین، ابزار یا چارچوب SBMI باید مستلزم بررسی کل نگر از هر سه عنصر مدل کسب و کار باشد.

عنصر خلق ارزش و تحویل در قلب مدل کسب و کار قرار دارد زیرا فعالیت دو عنصر دیگر مدل کسب و کار را امکان پذیر می کند. [۱۷]. قبل از اینکه استفاده از هیدروژن سبز نیاز به سازگاری با ارزش پیشنهادی و عناصر جذب ارزش مدل کسب و کار داشته باشد، عنصر ایجاد ارزش و تحویل باید اصلاح شود. ممکن است برای تضمین عرضه کافی هیدروژن سبز نیاز به طراحی مجدد زنجیره ارزش باشد و تأسیسات تولید ممکن است نیاز به ایجاد یا حداقل اصلاح داشته باشند تا امکان استفاده از هیدروژن سبز در فرآیند تولید فراهم شود. بنابراین، اگر یک ابزار یا چارچوب SBMI بر ایجاد ارزش و عنصر ارائه مدل کسب و کار تمرکز کند، سودمند است.
نوآوری های رادیکال در صنایع انرژی بر اغلب پرهزینه و بسیار پرخطر تلقی می شوند. شرکت‌های مجرد اغلب قادر به مقابله با هزینه‌ها و ریسک‌های بالای مرتبط با نوآوری رادیکال نیستند. از این رو، شرکت‌های صنایع انرژی بر اغلب با رقبا و ارائه‌دهندگان فناوری، و همچنین مؤسسات دانش دولتی و خصوصی، هنگام کار بر روی نوآوری بنیادی همکاری می‌کنند. [۱۱]. بررسی ادبیات و عملکرد پروژه‌های هیدروژن سبز موجود توسط شرکت‌های فولاد، سیمان و شیمیایی همچنین نشان داد که شرکت‌ها تمایل دارند با چندین شریک بخش خصوصی و دولتی در سراسر زنجیره ارزش در هنگام تلاش برای انجام پروژه‌های هیدروژنی همکاری کنند. از آنجایی که استفاده از هیدروژن تولید شده به صورت احیا کننده به انرژی تجدیدپذیر نیاز دارد، جای تعجب نیست که در پروژه های هیدروژن سبز مورد تجزیه و تحلیل، شرکت های فولادی و شیمیایی همیشه با یک تامین کننده انرژی و اغلب با تولید کننده الکترولیزها همکاری می کنند. یک پروژه نمونه که از طریق بررسی ادبیات و عمل شناسایی شده است SALCOS است، پروژه ای که توسط فولادساز آلمانی Salzgitter AG آغاز شد. هدف اصلی این پروژه تولید CO است۲فولاد آزاد از طریق H-DR [48]. برای دستیابی به این هدف، Salzgitter AG با شرکای تحقیقاتی و صنعتی، مانند موسسات Fraunhofer IKTS، ISI، و UMSICHT، مرکز تحقیقات فرانسوی CEA، سازنده الکترولیز Sunfire، Avacon AG، یک شرکت تامین انرژی آلمانی، و تولیدکنندگان کارخانه به نیروهای خود پیوست. پل وورث و تنووا [۴۹].
پروژه دیگری که نمونه ای از تمایل شرکت ها به همکاری با سایر شرکای بخش خصوصی برای تحقق پروژه های هیدروژنی است، پروژه e-CO2Met TotalEnergies است. پروژه e-CO2Met با هدف آزمایش تعامل سه فرآیند نوآورانه است: استفاده از CO2.2 از یک پالایشگاه، استفاده از هیدروژن سبز تولید شده از طریق الکترولیز در دمای بالا، و متعاقب آن سنتز متانول در سکوی پوسته‌گیری Hy2Chem [50]. برای دستیابی به این هدف، TotalEnergies با Fraunhofer CBP، Fraunhofer IMWS و تولید کننده الکترولیز آلمانی Sunfire همکاری کرد.

با توجه به اهمیت شرکای بخش خصوصی برای شرکت های فولادی و شیمیایی برای انجام پروژه های هیدروژنی، اگر ابزار SBMI شناسایی شرکای بالقوه بخش خصوصی را تسهیل کند، سودمند است.

همانطور که در بالا توضیح داده شد معیارهای ارزیابی ۳شرکت های فولاد، سیمان و مواد شیمیایی اغلب نه تنها با چندین شریک بخش خصوصی در سراسر زنجیره ارزش برای انجام پروژه های هیدروژن سبز همکاری می کنند، بلکه با شرکای بخش عمومی نیز همکاری می کنند. به خصوص زمانی که استفاده از هیدروژن تولید شده احیاکننده در تولید فولاد و مواد شیمیایی نیاز به فناوری جدید و نوآورانه دارد، شرکت‌های فولادی و شیمیایی تمایل دارند با مؤسسات تحقیقاتی عمومی مانند مؤسسات تحقیقاتی یا سازمان‌های دولتی همکاری کنند. پروژه دیگری که از طریق بررسی های متون و عمل شناسایی شد، HYBRIT، سرمایه گذاری مشترک SSAB، یک تولید کننده فولاد سوئدی، Vattenfall، یک شرکت انرژی سوئدی، و LKAB، یک شرکت معدنی دولتی سوئدی است. هدف HYBRIT توسعه و اجرای زنجیره ارزش فولاد بدون فسیل تا سال ۲۰۲۶ است. [۵۱]. برای دستیابی به این هدف، SSAB، LKAB، و Vattenfall با چندین شریک بخش دولتی مانند آژانس انرژی سوئد، RISE، یک موسسه تحقیقاتی دولتی، موسسه محیط زیست استکهلم، یک سازمان غیرانتفاعی تحقیقاتی و سیاست گذاری، و دانشگاه هایی مانند دانشگاه لوند، مؤسسه فناوری سلطنتی KTH و دانشگاه فناوری Luleå [۵۲]. از این رو، اگر ابزار SBMI شناسایی شرکای بالقوه بخش عمومی را تسهیل کند، سودمند است.
نوآوری‌های رادیکال در زمینه‌های انرژی بر اغلب به‌عنوان سرمایه‌گذاری‌های پرهزینه و پرخطر در نظر گرفته می‌شوند، و شرکت‌های منفرد عموماً قادر به مدیریت این مخارج و عدم قطعیت‌های قابل توجه نیستند. [۱۱]. علاوه بر این، به دلیل ترکیبی از عوامل به هم پیوسته، این بخش ها، به غیر از صنایع شیمیایی، معمولا بودجه محدودی را برای تحقیق و توسعه متعهد می شوند. [۵۳].

بودجه عمومی می تواند به شرکت های صنایع انرژی بر کمک کند تا هزینه های بالای سرمایه گذاری مرتبط با پروژه های هیدروژن را کاهش دهند و ریسک مالی نوآوری رادیکال را کاهش دهند. بررسی‌های متون و عملکرد نشان داد که اکثر پروژه‌های هیدروژن موجود توسط شرکت‌های فولادی و شیمیایی، بودجه قابل توجهی را از منابع ملی و فراملی، مانند اتحادیه اروپا دریافت می‌کنند. بنابراین سودمند است که ابزار SBMI شناسایی وجوه عمومی موجود را تسهیل کند.

SBMI ها را می توان به چهار نوع طبقه بندی کرد: استارت آپ های پایدار، که در آن مدل تجاری موجود وجود ندارد و SBM جدیدی ایجاد می شود. تحول SBM، که در آن یک مدل کسب و کار موجود به مدلی پایدار تبدیل می شود. تنوع SBM، جایی که یک مدل کسب و کار موجود باقی می ماند و یک SBM اضافی ایجاد می شود. و اکتساب SBM، که در آن یک SBM اضافی شناسایی، بدست آمده و یکپارچه می شود [۱۸]. بررسی ادبیات و عمل در پروژه‌های هیدروژن سبز موجود نشان داد که نوع SBMI مورد استفاده توسط شرکت‌های فولادی و شیمیایی، تنوع SBM است. هیچ پروژه هیدروژنی توسط یک شرکت فولاد، سیمان یا شیمیایی که در آن یک سازمان جدید با SBM تأسیس شد، مدل تجاری موجود بلافاصله به یک مدل پایدار تبدیل شد یا یک SBM خریداری شد، شناسایی نشد. از این رو، اگر ابزار یا چارچوب به طور خاص برای هر نوع SBMI غیر از تنوع SBM طراحی شده باشد، مطلوب نیست.
در بررسی SBMI، [۱۸] چهار نوع مختلف SBM را شناسایی کرد. این چهار نوع SBM عبارتند از مدل های کسب و کار دایره ای، شرکت های اجتماعی، راه حل های پایین هرم و سیستم های محصول-خدمات. [۱۸]. در سال های اخیر، محققان ابزارها و چارچوب هایی را به طور خاص برای اجرای این انواع SBM توسعه داده اند. به عنوان مثال، برخی از ابزارها و چارچوب‌های SBMI از شرکت‌هایی پشتیبانی می‌کنند که قصد دارند یک مدل کسب‌وکار دایره‌ای را تحمیل کنند. با این حال، هیچ یک از این چهار نوع SBM با SBM یک شرکت فولاد، سیمان یا شیمیایی در زمینه هیدروژنی مطابقت ندارد. بنابراین، اگر ابزار یا چارچوب SBMI برای تقویت اجرای هر یک از انواع SBM ذکر شده توسعه داده شود، سودمند نیست.
در عمل تجاری، کارگاه ها و جلسات برای SBMI اغلب پیگیری نمی شود، که یکی از دلایل شکاف طراحی و اجرا در SBMI است. [۱۸]. به طور همزمان، چندین ابزار و چارچوب SBMI تنها با ارائه یک دیدگاه انتقادی در مورد یک مدل تجاری فعلی یا یک SBM مورد نظر، امکان ارزیابی تشخیصی را فراهم می‌کنند. برای اجرای موفقیت آمیز یک SBM، یک ابزار یا چارچوب SBMI که شامل چندین مرحله مختلف است و دستورالعمل ها و پشتیبانی را برای هر مرحله ارائه می دهد، احتمالا مناسب تر است.
شرکت‌هایی که در صنایع انرژی‌بر فعالیت می‌کنند، ویژگی‌های خاصی دارند که در مقایسه با شرکت‌هایی که در برخی صنایع دیگر دارند، نسبتاً منحصربه‌فرد و متفاوت است. از جمله این واقعیت است که هزینه های انرژی اغلب مهم ترین عامل هزینه برای شرکت های صنایع انرژی بر است. [۵۴]. علاوه بر این، شرکت‌های صنایع انرژی بر اغلب هنگام کار بر روی فن‌آوری‌ها و نوآوری‌های جدید یا رادیکال با شرکای بخش دولتی و خصوصی همکاری می‌کنند، زیرا شرکت‌های منفرد اغلب نمی‌توانند هزینه‌های بالای تحقیق و توسعه و ریسک مرتبط را به تنهایی تحمل کنند. [۱۱]. بنابراین، اگر یک ابزار یا چارچوب SBMI به صراحت برای استفاده در یک صنعت خاص غیر از صنایع انرژی بر استفاده شود، مطلوب نیست.
شرکت‌ها هنگام تلاش برای ایجاد سود مشترک، مزایای زیست‌محیطی، و منافع اجتماعی و زمانی که به سمت SBM حرکت می‌کنند، تعادل بین آنها اغلب چالش برانگیز است. [۵۵]. بنابراین، اگر ابزار یا چارچوب SBMI مستلزم بررسی کامل تأثیر بر سود و همچنین بر محیط زیست و جامعه باشد، سودمند است. [۵۶].

بررسی متون و عملی پروژه‌های هیدروژن سبز توسط شرکت‌های فولاد، سیمان و شیمیایی نشان داد که شرکت‌ها قبل از شروع سرمایه‌گذاری مبالغ بزرگ‌تری، استفاده از هیدروژن تولید شده در فرآیند احیا را در فرآیندهای تولید خود به طور کامل آزمایش و بررسی می‌کنند. فرآیندها و فن‌آوری‌های تولید بالقوه جدید در مقیاس کوچک آزمایش می‌شوند، قبل از اینکه امیدوارکننده‌ترین فرآیندها و فناوری‌های تولید بزرگ شوند. بنابراین، اگر ابزار یا چارچوب SBMI مستلزم آزمایش، ارزیابی و تنظیم کامل نمونه‌های اولیه SBM باشد، مطلوب است.

استفاده از هیدروژن تولید شده به صورت احیا کننده در تولید فولاد، سیمان و مواد شیمیایی اغلب نیازمند اجرای فناوری نوآورانه ای مانند H-DR است. با این حال، ادغام فناوری نوآورانه با نوآوری مدل کسب و کار، پیچیده، چند بعدی و یکی از چالش‌هایی است که شرکت‌ها در فرآیند SBMI با آن مواجه هستند. [۱۶]. از این رو، اگر ابزار ادغام اغلب دشوار نوآوری فناوری با نوآوری مدل کسب و کار را تسهیل کند، ایده آل است.

۳٫۳٫ ارزیابی ابزارها و چارچوب SBMI

ابزارها و چارچوب های SBMI شناسایی شده و معیارهای ارزیابی این ابزارها و چارچوب ها در ماتریس ارزیابی گرد هم آمده اند که در جدول ۲. هدف از ارزیابی، شناسایی ابزارها و چارچوب‌های SBMI است که برای شرکت‌هایی در صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی که قصد استفاده از هیدروژن تولید شده احیاکننده را برای تولید کالاهای خود دارند، مناسب‌ترین هستند. برای ارزیابی ابزارها و چارچوب ها، از نمادهای «✓» و «-» در ماتریس ارزیابی استفاده شد. هنگامی که یک ابزار یا چارچوب SBMI معیار خاصی را برآورده می کرد، ابزار یا چارچوب با نماد “✓” در فیلد مربوطه برچسب گذاری می شد. اگر ابزار یا چارچوب معیار خاصی را برآورده نمی کرد، با علامت “-” در فیلد مربوطه برچسب گذاری می شد.
ماتریس ارزیابی تنوع گسترده ای را در ابزارها و چارچوب ها از نظر تعداد معیارهای برآورده شده نشان می دهد. برخی از معیارها توسط اکثر ابزارها و چارچوب ها برآورده می شوند. جدول ۲ نشان می دهد که ۱۹ مورد از ۲۱ ابزار و چارچوب به صراحت برای یک نوع SBMI خاص طراحی نشده اند (معیار شش). همین تعداد ابزار و چارچوب به صراحت برای استفاده توسط شرکت‌ها در صنعت خاصی غیر از صنایع انرژی بر (ملاک ده) طراحی نشده بود. علاوه بر این، ۱۷ مورد از ۲۱ ابزار و چارچوب به طور صریح برای اجرای یک نوع SBM خاص، مانند یک مدل کسب‌وکار دایره‌ای، طراحی نشده بودند. از سوی دیگر معیار پنج و معیار دوازده در هیچ یک از ابزارها و چارچوب ها رعایت نمی شد. تنها ۲ مورد از ۲۱ ابزار و چارچوب، بوم کسب و کار پایدار و بوم SBM، تمرکز ویژه ای بر خلق ارزش و عنصر ارائه مدل کسب و کار دارند (ملاک دوم)، و تنها یک چارچوب برای SBMI، CBMIP، مستلزم آزمایش، ارزیابی و تنظیم نمونه های اولیه جدید SBM (معیار یازدهم). ابزارها و چارچوب‌های SBMI موجود می‌توانند تطبیق داده شوند و بهبود یابند، یا ابزارها و چارچوب‌های جدیدی توسعه داده شوند که این معیارها را برآورده کنند.

برخی از ابزارها و چارچوب ها تا حدودی با یکدیگر مرتبط هستند زیرا بر اساس یک ابزار هستند. به عنوان مثال، TLBMC، FSSD-BMC، و بوم کسب و کار شکوفا همه بر اساس BMC هستند. از این رو، تعجب آور نیست که چندین ابزار و چارچوب ویژگی های مشابهی دارند و از این رو معیارهای یکسانی را دارند.

با رعایت نه معیار از دوازده معیار، CBMIP چارچوبی است که بیشترین معیارها را برآورده می کند. از این رو، این چارچوب SBMI است که برای شرکت‌هایی در صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی که قصد دارند هیدروژن تولید شده احیاکننده را در فرآیندهای تولید خود معرفی کنند، مناسب‌تر است. CBMIP چارچوبی است که برای کمک به سازمان‌ها در تلاش‌های SBMI ایجاد شده است و مراحل مورد نیاز و موانع بالقوه‌ای که سازمان‌ها در هر مرحله با آن‌ها مواجه می‌شوند را تشریح می‌کند. [۴۵]. مراحل مختلف SBMI، از مفهوم سازی اولیه تا طراحی دقیق و پیاده سازی، توسط CBMIP مورد توجه قرار می گیرد. این توسط اعضای مؤسسه تولید در دانشگاه کمبریج بر اساس یک مرور متون گسترده و منظم و پس از مصاحبه با کارشناسان در زمینه‌های پایداری صنعتی و نوآوری در مدل کسب‌وکار ایجاد شد. علاوه بر این، سه مرحله اول CBMIP در یک استارت آپ با هدف آشکار کردن بینش های ارزشمند در مورد پیشرفت های بالقوه در چارچوب آزمایش شد.
CBMIP هم به عنوان یک نمایش توصیفی از نحوه وقوع SBMI در عمل و هم به عنوان یک راهنمای تجویزی برای نحوه اجرای ایده آل SBMI در سازمان ها عمل می کند. [۴۵]. به طور معمول، CBMIP چرخه ای و تکراری است، به این معنی که پس از تکمیل، اکثر سازمان ها آن را در نقطه ای تکرار می کنند تا تغییرات در صنعت و محیط خود را تنظیم یا پاسخ دهند. در مقایسه با سایر ابزارها و چارچوب‌های SBMI، CBMIP راهنمای جامع‌تری ارائه می‌دهد که مراحل مختلف SBMI، ویژگی‌ها و اجزای اصلی آن‌ها، فعالیت‌های کلیدی، انتقال بین مراحل و مراحل مختلف، و همچنین چالش‌های بالقوه‌ای را که ممکن است در فرد رخ دهد را پوشش می‌دهد. مراحل CBMIP

این چارچوب شامل سه مرحله و هشت مرحله متوالی اما تکراری است که به سازمان اجازه می‌دهد تا در فرآیند به جلو و عقب حرکت کند و در صورت لزوم مراحل را تکرار کند و برای برآوردن نیازها و محدودیت‌های خود از آن بگذرد. سه مرحله مفهوم‌سازی، طراحی دقیق و پیاده‌سازی و هشت مرحله ایده‌پردازی، طراحی مفهومی، نمونه‌سازی مجازی، آزمایش، طراحی جزئیات، آزمایشی، راه‌اندازی و تنظیم و تنوع است. در مرحله ایده‌پردازی، تیم‌ها چشم‌انداز و هدف SBMI را ایجاد می‌کنند در حالی که ایده‌های اولیه برای یک یا چند SBM جدید، از جمله ارزش‌های پیشنهادی آن‌ها را ایجاد می‌کنند. آنها همچنین ذینفعان کلیدی مورد نیاز برای پیاده سازی این SBM های جدید را شناسایی می کنند. در طول این کار، ما بر اهمیت همکاری بین شرکت‌ها در صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی و شرکای بخش دولتی و خصوصی در سراسر زنجیره ارزش برای دستیابی به پروژه‌های هیدروژن سبز تأکید می‌کنیم. CBMIP به شرکت های فولاد، سیمان و مواد شیمیایی کمک می کند تا این سهامداران کلیدی را شناسایی کنند. در مرحله طراحی مفهومی، تیم ها لیست SBM های بالقوه تولید شده در مرحله قبل را محدود می کنند. برای امیدوارترین SBMها، آنها سه جزء مدل کسب و کار (ارزش پیشنهادی، ایجاد ارزش و تحویل، و جذب ارزش) را تعریف کرده و روابط متقابل بین آنها را بررسی می کنند.

استفاده از هیدروژن سبز به شرکت‌هایی در صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی نیاز دارد که سه جزء مدل تجاری موجود خود را تطبیق دهند. از این رو، انتظار می رود شرکت ها از تعریف و کاوش روابط متقابل بین اجزای مختلف مدل کسب و کار سود زیادی ببرند. تمرکز ویژه ای باید روی مؤلفه ایجاد ارزش و تحویل باشد زیرا این مؤلفه احتمالاً بیشترین تأثیر را با استفاده از هیدروژن تولید شده در فرآیند تولید خواهد داشت و دو مؤلفه دیگر مدل تجاری را قادر می سازد.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | ابزارها و چارچوب های نوآوری مدل کسب و کار پایدار برای صنایع فولاد، سیمان و شیمیایی آلمان
,۲۰۲۴-۰۶-۰۵ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/11/4812

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.