بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی
بهترین آموزش های کاربردی در شهرسازی را از Urbanity.ir بخواهید
Wednesday, 26 June , 2024
امروز : چهارشنبه, ۶ تیر , ۱۴۰۳
شناسه خبر : 19756
  پرینتخانه » مقالات تاریخ انتشار : 04 ژوئن 2024 - 3:30 | 17 بازدید | ارسال توسط :

پایداری | متن کامل رایگان | آمادگی کارکنان برای GHRM و پیشینه های فردی آن: رویکرد ابزاری و مبتنی بر تغییر

۱٫ معرفی مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) ابزاری نسبتاً جدید، قدرتمند و گسترده برای همسو کردن کارکنان با استراتژی محیطی یک شرکت است. [۱]. مفاهیم مدیریت زیست محیطی و مدیریت منابع انسانی را برای توسعه توانایی های سبز، ایجاد انگیزه در کارکنان سبز و ارائه فرصت های سبز با ریشه یابی پایداری در مرکز فرآیندهای […]

پایداری |  متن کامل رایگان |  آمادگی کارکنان برای GHRM و پیشینه های فردی آن: رویکرد ابزاری و مبتنی بر تغییر


۱٫ معرفی

مدیریت منابع انسانی سبز (GHRM) ابزاری نسبتاً جدید، قدرتمند و گسترده برای همسو کردن کارکنان با استراتژی محیطی یک شرکت است. [۱]. مفاهیم مدیریت زیست محیطی و مدیریت منابع انسانی را برای توسعه توانایی های سبز، ایجاد انگیزه در کارکنان سبز و ارائه فرصت های سبز با ریشه یابی پایداری در مرکز فرآیندهای منابع انسانی سازمان ادغام می کند. [۲]. در این زمینه، اجرای مفهوم توسعه پایدار در سازمان ها را تسهیل می کند که به گفته PS Ragavendran [3]، شامل اجرای گسترده تری از اهداف مدیریت سبز است. GHRM همچنین یک جزء کلیدی از مدیریت پایدار منابع انسانی است که شامل زمینه زیست محیطی به عنوان پایه تصمیمات مرتبط با منابع انسانی برای ترویج رفتارهایی است که بهبود عملکرد زیست محیطی شرکت را تسهیل می کند. [۴].
این پیشینه نظری نقطه شروعی برای تحقیق در مورد استفاده از مفاهیم GHRM در عمل تجاری فراهم می کند. شرکت‌های معاصر با چالش‌های پیچیده و آینده‌نگر زیادی در ارتباط با مدیریت محیط‌زیست مواجه هستند [۵]، حفاظت از محیط زیست [۶]، توسعه پایدار [۷]، مسئولیت اجتماعی شرکت [۸]، مدیریت از پایین به بالا [۹]و مدیریت پایدار منابع انسانی [۱۰]. این امر تحقیق در مورد آمادگی برای پیاده سازی مفهوم GHRM در عمل تجاری را منطقی و انگیزه می دهد.
بسیاری از مطالعات گذشته و فعلی، اثربخشی بالای GHRM را در بهبود عملکرد محیطی در سطوح مختلف (عمدتاً در سطح فردی و سازمانی)، در انواع مختلف سازمان‌ها تأیید می‌کنند. [۴,۱۱,۱۲,۱۳]. با این حال، ضعف تحلیل‌های تا به امروز، کم توجهی به موضوع آمادگی برای اجرای این مفهوم در عمل تجاری است.
تا به امروز، تحقیقات در این زمینه بر شناسایی ادراکات فردی از اهمیت شیوه های GHRM متمرکز شده است [۱۴] و همچنین در مورد سازمانی [۱۵] و آمادگی کشور برای GHRM [16]. علاوه بر این، در مطالعه TM قریشی، A. Singh و BN Almessabi [17] آمادگی GHRM به عنوان میانجی بین اجرای شیوه های GHRM و پایداری سازمانی در نظر گرفته می شود. این مطالعات در زمینه های ملی خاص (مالزی، غنا، امارات متحده عربی) و زمینه های بخشی (به عنوان مثال، سازمان های بخش عمومی) انجام شد. نقطه ضعف آنها رویکرد تک بعدی برای اندازه گیری آمادگی GHRM و عدم توجه به سوابق فردی شکل گیری این آمادگی در عمل تجاری بود.
بنابراین، این نشان‌دهنده یک شکاف تحقیقاتی مهم در توسعه روش‌های مختلف اندازه‌گیری آمادگی کارکنان برای GHRM و همچنین در شناسایی و ارزیابی پیشایندهای آمادگی کارکنان برای GHRM است. جالب است که حتی NT Pham، HT Hoang و QPT Phan [18]در ارائه ۱۶ توصیه برای مسیرهای تحقیقاتی امیدوارکننده آینده در مورد GHRM، به هیچ وجه به دیدگاه ارزیابی آمادگی کارکنان برای اجرای این مفهوم اشاره نکنید. این یک غفلت مفهومی قابل توجه از این حوزه تحلیل تجربی را نشان می دهد.

با در نظر گرفتن این موضوع، هدف مقاله شناسایی و ارزیابی شکل‌گیری آمادگی کارکنان برای اجرای مفهوم GHRM با توجه به دو رویکرد پژوهشی: رویکرد ابزاری و مبتنی بر تغییر، و همچنین نشان دادن تأثیر افراد منتخب است. سوابق در شکل گیری این آمادگی در عمل تجاری. پژوهش تجربی انجام شده بر روی نمونه ای متشکل از ۲۱۴ کارمند و مدیر از لهستان برای تحقق هدف مطالعه استفاده شد. پاسخ دهندگان عمدتاً جوانان، نمایندگان نسل Z بودند که بازار کار را در سال های آینده شکل خواهند داد. آنها عمدتاً نماینده سازمان های اقتصادی بزرگی بودند که در بازار بین المللی فعالیت می کردند. آنها برای شرکت در نظرسنجی آماده شدند که نتایج ارزشمندتر و قابل اعتمادتری به دست آمد.

این مقاله به شرح زیر سازماندهی شده است. در بخش اول، مروری بر ادبیات ارائه شده است. بر این اساس پنج فرضیه کلی و ۱۲ فرضیه اختصاصی تدوین و در یک مدل تحقیق خلاصه می شود. در مدل تحقیق، بر اساس مرور ادبیات، وجود سه مدل مکمل خاص برای سنجش آمادگی کارکنان برای استفاده از GHRM را فرض کردیم: مدل ابزاری، مدل تغییر سازمانی و ADKAR.®مدل مبتنی بر در بخش نظری، بر اساس بررسی ادبیات، پیوند نظری را در میان مفاهیم اصلی در مطالعه بیشتر در نظر می گیریم: (۱) آمادگی کارکنان برای GHRM، (۲) هنجارهای محیطی شخصی، (۳) پارادایم محیطی جدید، (۴) رفتار شهروندی سازمانی نسبت به محیط، و (۵) آمادگی فردی برای تغییر.

بخش های بعدی روش تحقیق را ارائه می کند و اصول اندازه گیری و تفسیر متغیرها و معیارهای مورد استفاده در تحقیق تجربی را مورد بحث قرار می دهد. سپس نتایج تحقیق ارائه شده و آنها را به سمت راستی آزمایی فرضیه های تحقیق هدایت می کند. در بخش پایانی مقاله، نتایج به دست آمده در یک بحث علمی با ادبیات موجود مواجه می شود. علاوه بر این، توجه به محدودیت‌های پژوهش انجام شده و جهت‌گیری‌های امیدوارکننده برای کارهای تحقیقاتی بیشتر در چارچوب موضوعات پرداخته شده تدوین شده است.

نتایج تحقیق به‌ویژه برای شرکت‌هایی که قصد دارند شیوه‌های GHRM را برای بهبود عملکرد محیطی پیاده‌سازی کنند، مفید است. آنها همچنین برای افزایش اثربخشی استفاده از شیوه های فعلی GHRM مفید خواهند بود. پیامدهای این مطالعه همچنین شامل غنی‌سازی نظریه مدیریت منابع انسانی سبز با فرمول‌بندی پیشنهادهایی برای روش‌های مختلف اندازه‌گیری آمادگی کارکنان برای GHRM و شناسایی سوابق فردی این آمادگی در عملکرد تجاری است.

۳٫ روش تحقیق

نظرسنجی انجام شده در بین ۲۱۴ نماینده عملکرد اقتصادی از لهستان به دستیابی به هدف مقاله و تأیید فرضیه های تحقیق اختصاص یافت. این مطالعه عمدتاً برای نمایندگان نسل Z، یعنی افرادی که بین سال‌های ۱۹۹۵ تا ۲۰۱۰ متولد شده‌اند، انجام شده است. [۱۲۶]. میانگین سنی پاسخ‌دهندگان ۱۸/۵ ± ۷/۲۴ سال بود که ۸۸ درصد از پاسخ‌دهندگان از نسل Z بودند و حداکثر سن پاسخ‌دهندگان ۴۷ سال بود (تنها ۳ درصد از پاسخ‌دهندگان بالای ۴۰ سال داشتند). از این رو عمدتاً از جوانان برای شرکت در پژوهش دعوت شد. این به عمد تصمیم گرفته شد و با توجه به مقدمات زیر هدایت شد:
تاثیر قابل توجهی از نسل Z بر شکل بازار کار در سال های آینده خواهد بود [۱۲۷];
سازمان‌ها با چالش‌های مهمی در ارتباط با استخدام نمایندگان نسل Z مواجه هستند [۱۲۸];
تأثیر قابل توجهی از نمایندگان نسل Z بر فرهنگ سازمانی و فرآیندهای منابع انسانی سازمان در سال های آینده خواهد بود. [۱۲۹].
شرکت کنندگان با استفاده از نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. از شرکت کنندگان دوره های آموزشی پاره وقت، کارشناسی ارشد یا تخصصی در مدیریت منابع انسانی سبز دعوت شد تا در این مطالعه شرکت کنند. نمونه گیری آسان یک روش نمونه گیری غیر احتمالی و غیرنماینده است [۱۳۰]; با این حال، استفاده از آن به ما این امکان را داد که به کسانی دسترسی پیدا کنیم که واقعاً به موضوعات پرداخته شده علاقه مند بودند و آماده پاسخگویی اساسی در مورد مدیریت منابع انسانی سبز بودند. راحتی نمونه‌گیری، در این مورد، به حضور پاسخ‌دهنده در دوره‌های مربوط به GHRM مربوط می‌شد، که تضمین می‌کرد که ما به پاسخ‌دهندگان شایسته با دانش لازم برای ارائه پاسخ‌های قابل اعتماد و عینی در تحقیق خود دسترسی داریم.
پرسشنامه کامپیوتری خود اجرا شده [۱۳۱] به عنوان یک تکنیک تحقیق استفاده شد و ابزار تحقیق یک پرسشنامه نظرسنجی الکترونیکی بود که در سیستم Google Forms در دسترس پاسخ دهندگان قرار گرفت.

رضایت آگاهانه از تمامی پاسخ دهندگان درگیر در مطالعه اخذ شد. همچنین به تمامی شرکت کنندگان ضمانت کامل محرمانه بودن داده شد. این امر عمدتاً با جمع‌آوری داده‌های شخصی یا اطلاعاتی برای پیوند دادن شرکت‌کنندگان به سازمان‌های خاص تضمین شد.

پنجاه و چهار درصد از پاسخ دهندگان زن و چهل و شش درصد از پاسخ دهندگان مرد بودند. آنها عمدتاً کسانی بودند که در حال حاضر در سطح دانشگاه تحصیل می کنند (۹۶٪). پاسخ دهندگان عمدتاً پیشینه ای در مدیریت، اقتصاد یا امور مالی (۴۸٪)، کمی کمتر در رشته های فنی (۲۳٪)، علوم (۷٪)، یا آموزش عمومی (۶٪) داشتند. همه آنها از نظر اقتصادی فعال بودند و نیمی از آنها (۵۰٪) در سمت های تخصصی یا مستقل و ۳۶٪ در سمت های مستقیم اجرایی کار می کردند. در مجموع ۱۴ درصد از پاسخ دهندگان در پست های مدیریتی، ۱۰ درصد در پست های مدیریتی پایین یا میانی و ۴ درصد در پست های مدیریت ارشد/بالا، استخدام شده اند.

پاسخ دهندگان انواع مختلفی از سازمان ها را نمایندگی می کردند که اکثریت (۸۸٪) در سازمان های اقتصادی (شرکت ها) و ۱۲٪ در سازمان های عمومی کار می کردند. تقریباً نیمی از پاسخ‌دهندگان (۴۳%) نماینده سازمان‌های بزرگ بودند که به طور میانگین بیش از ۲۴۹ نفر در سال را استخدام می‌کردند، نهادهایی با موقعیت بازار پایدار، بیش از ۲۰ سال (۴۸%)، عمدتاً در بازار بین‌المللی (۵۴%) فعالیت می‌کردند. ). اینها عمدتاً ارائه دهندگان خدمات (۶۰٪)، تولید (۲۴٪) و تجارت (۱۶٪) شرکتهایی هستند که لهستانی (۵۸٪) بر سرمایه خارجی (۳۵٪) غالب هستند. در عین حال، ۲۸ درصد از سازمان ها استاندارد ISO 14001 را پیاده سازی کرده اند [۱۳۲] سیستم مدیریت زیست محیطی و ۴۸ درصد از نهادها در حال برنامه ریزی برای پیاده سازی چنین سیستمی در ۳ سال آینده هستند. میانگین مدت استخدام پاسخگو در یک سازمان ۲٫۵ سال و میانگین دوره تجربه در صنعت ۳٫۵ سال بوده است که امکان ارائه پاسخ های دقیق در مورد اعمال شیوه های GHRM در نهادهای نمایندگی را فراهم می کند.
در این پژوهش از روش آماری کمی استفاده شده است [۱۳۳]. استفاده از روش‌شناسی آماری کمی، نتیجه‌گیری در مورد الگوهای عمومی شکل‌گیری آمادگی کارکنان برای GHRM و روابط عمومی در رابطه با سوابق این آمادگی در عملکرد تجاری را ممکن ساخت. با تشکر از این رویکرد، استنباط ها بر اساس مقادیر عددی نرمال شده بود، و آنها را مستقل از نظرات بسیار ذهنی پاسخ دهندگان می کرد. علاوه بر این، استفاده از مقیاس های کمی امکان تکرار و مقیاس پذیری رویکرد را در پروژه های تحقیقاتی آینده فراهم می کند.
تجزیه و تحلیل آماری داده ها با استفاده از IBM SPSS Statistics 26 انجام شد [۱۳۴]. برای تجزیه و تحلیل و تفسیر داده‌های تجربی جمع‌آوری‌شده از آمار توصیفی (مانند میانگین، میانه، حالت، انحراف معیار) استفاده شد. روابط بین متغیرها با استفاده از مقادیر و آزمون های معناداری برای ضرایب همبستگی خطی ارزیابی شد: rxy پیرسون (زمانی که هر دو متغیر حداقل در یک مقیاس فاصله ای اندازه گیری شدند) و rس اسپیرمن (زمانی که حداقل یک متغیر در مقیاس ترتیبی اندازه گیری شد). تکنیک ها و ابزارهای آماری مورد استفاده هر بار با هدف تحقیق و نوع داده های تحقیق جمع آوری شده تنظیم شد.
برای تفسیر توصیفی قدرت رابطه خطی، رویکردی بر اساس پیشنهاد جی. کوهن [۱۳۵] مورد استفاده قرار گرفت. با ویژگی های تحقیقات رفتاری سازگار است و برای ارزیابی نظرات اجتماعی در علم مدیریت توصیه می شود [۱۳۶]. بر اساس این رویکرد، تفاسیر توصیفی زیر برای سطوح پسافردی قدرت رابطه خطی اتخاذ شد: ۰٫۱-ضعیف. ۰٫۳ – متوسط; ۰٫۵ – قوی، ۰٫۷ – بسیار قوی. برای ارزیابی تأثیر متغیرهای مستقل بر متغیرهای وابسته در مدل تحقیق از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه استفاده شد. [۱۳۷].

۵٫ نتایج

در بخش اول تحلیل‌ها، آمادگی پاسخ‌دهندگان برای شیوه‌های GHRM به صورت توصیفی تفسیر شد که به رویکردهای ابزاری و مبتنی بر تغییر تقسیم می‌شود. در رویکرد ابزاری، پاسخ دهندگان آمادگی خود را برای ۳۶ شیوه خاص GHRM در هفت حوزه ارزیابی کردند. نتایج آمادگی برای اقدامات GHRM در هر حوزه و بیشترین و کمترین ترجیح داده شده در آن ارائه شده است جدول ۴.

میانگین امتیاز ۳٫۷۵ (۷۵% حداکثر مقیاس) بود که نشان دهنده سطح بالایی از آمادگی پاسخ دهندگان برای اقدامات GHRM است. در عین حال، نتایج نشان می‌دهد که پاسخ‌دهندگان در درجه اول انتظار دارند که شیوه‌های GHRM در زمینه‌های توسعه، ایجاد انگیزه و درگیر کردن کارکنان انجام شود. انتظارات تا حد نسبتاً کوچکی به ابزارهای GHRM در حوزه مدیریت عملکرد مربوط می شود. در این مورد نیز می‌توانیم بیشترین تنوع را در ارزیابی افراد مورد بررسی مشاهده کنیم.

در میان ابزارهای خاص، بیشترین درخواست پاسخ دهندگان در درجه اول ابزارهای گروه جذب و توسعه کارکنان است. پاسخ دهندگان مایلند به عنوان کارمندان تازه استخدام شده بتوانند خود را با نمونه های خوبی از رفتار زیست محیطی در شرکت و فعالیت ها و موفقیت های طرفدار محیط زیست آشنا کنند. همچنین برای آنها مهم است که بر تصویر سبز شرکت و ارزش های سبز در بازار کار تأکید کنند. از نظر توسعه، مهم است که فرصت‌هایی برای یادگیری مهارت‌های زیست‌محیطی خاص در محیط کار، مانند بهره‌وری انرژی، مدیریت ضایعات، حفظ/مصرف منابع، یا بازیافت فراهم شود. همچنین ترویج نگرش‌های زیست‌محیطی در میان کارکنان و فعالیت‌هایی که آگاهی و دانش اکولوژیکی کارکنان را افزایش می‌دهد، به عنوان مثال، از طریق آموزش، خبرنامه‌ها یا جلسات طرفدار محیط زیست، مهم است. مزایای اضافی حمایت از حفاظت از محیط زیست، مانند پرداخت یارانه برای خرید دوچرخه یا بلیط ماهانه، و همچنین تشویق کارکنان به انجام اقدامات زیست محیطی در محل کار خود، به عنوان مثال، با صرفه جویی در انرژی یا کاهش ضایعات، نیز برای پاسخ دهندگان مهم است.

از سوی دیگر، راه حل هایی که کمترین ارجحیت دارند، شامل اقداماتی در حوزه جذب کارکنان، از جمله گنجاندن الزامات زیست محیطی در آگهی های استخدام و استفاده از اولویت های محیطی در فرآیند جذب کارکنان بود. راهکارها در حوزه مدیریت عملکرد، از جمله تعیین اهداف زیست محیطی برای کارکنان و گنجاندن معیارهای زیست محیطی در ارزیابی کارکنان، نیز نامطلوب ارزیابی شدند. تجزیه و تحلیل بازار کار برای در دسترس بودن نامزدهای دارای مهارت های سبز و افزایش دستمزد بر اساس عملکرد محیطی در محل کار نیز مورد استقبال پاسخ دهندگان نبود. در عین حال، مقادیر نسبتاً بالاتر SD نشان‌دهنده تنوع قابل‌توجهی بیشتر در پاسخ‌های پاسخ‌دهندگان در مورد کمترین ترجیح ابزار GHRM است.

در رویکرد مبتنی بر تغییر، دو مدل تغییر مورد ارزیابی قرار گرفت: (۱) یک مدل تغییر سازمانی و (۲) ADKAR®مدل مبتنی بر مدل تغییر سازمانی چهار بعد آمادگی برای تغییر را ارزیابی کرد: آمادگی عمدی، شناختی، عاطفی و مشارکتی. به دلیل شباهت در محتوا، ADKAR®مدل مبتنی بر – بعد آگاهی را به میل پیوند داد و یک بعد مشترک آگاهی + میل ایجاد کرد. علاوه بر این، سه بعد دیگر مدل مورد ارزیابی قرار گرفت: دانش، توانایی و تقویت. نتایج ارزیابی پاسخ دهندگان در ارائه شده است جدول ۵.

نتایج نشان می‌دهد که در مدل تغییر سازمانی، آمادگی شناختی، که با درک این موضوع مرتبط است که شیوه‌های GHRM با تبدیل به نتایج محسوس محیطی و فرصت‌هایی برای اقدام محیطی در محیط کار، به نفع شرکت خواهد بود، نسبتاً بالاترین امتیاز را کسب کرد. پاسخ دهندگان همچنین آمادگی عاطفی را بسیار ارزیابی کردند، که مربوط به احساسات خوب در مورد چشم انداز اجرای GHRM و تمایل به همسویی کار خود با الزامات شیوه های GHRM شرکت بود. تا حدودی کمتر، پاسخ دهندگان آمادگی مشارکتی و عمدی را ابراز کردند. مورد اول شامل بحث و تبادل نظر و به اشتراک گذاری دانش GHRM با همکاران است. دوم، از سوی دیگر، شامل مشارکت و مشارکت مستقیم کارکنان در اجرای شیوه های GHRM در شرکت است.

بعد دانش در ADKAR نسبتاً بالاترین رتبه را داشت®مدل مبتنی بر، که در آن تمایل پاسخ دهندگان به کسب و توسعه دانش در مورد شیوه های GHRM اهمیت دارد. ابعاد تقویت و آگاهی + میل نیز توسط پاسخ دهندگان بسیار و در سطح مشابه رتبه بندی شد. اولی نسبت به اهمیت استراتژیک و بلندمدت شیوه های GHRM ابراز امیدواری می کند که موقعیت شرکت را به عنوان یک رهبر در اجرای راه حل های زیست محیطی تضمین می کند. دومی شامل آگاهی از اهمیت شیوه های GHRM برای کسب و کار مدرن و ابراز آمادگی برای اعمال آنها در شرکت و محل کار است. از سوی دیگر، بعد توانایی مربوط به، در میان چیزهای دیگر، سرمایه‌گذاری منابع مالی جدی برای پیاده‌سازی شیوه‌های GHRM و پاداش دادن به کارکنان درگیر در اجرای این راه‌حل‌ها در عمل تجاری، نسبتاً پایین‌ترین رتبه را داشت.

در بخش بعدی مطالعه، تحلیلی از روابط بین هر سه رویکرد برای اندازه‌گیری آمادگی برای اقدامات GHRM انجام شد. نتایج در ارائه شده است جدول ۶.

هر سه رویکرد برای اندازه گیری آمادگی برای GHRM میانگین نمرات بسیار مشابهی را به دست آوردند که فقط در سطح ۰٫۰۵ متفاوت بودند. تفاوت کمی بیشتر با توجه به مقادیر انحراف استاندارد مشاهده شد. در این مورد، سازگارترین پاسخ ها برای آمادگی برای ابزار GHRM بود.

نتایج حاکی از رابطه معنادار، مثبت و بسیار قوی بین آمادگی پاسخ دهندگان برای ابزارهای GHRM و آمادگی با توجه به تغییرات سازمانی و ADKAR است.®مدل های مبتنی بر بنابراین این به طور مثبت فرضیه H1 را تأیید می کند که براساس آن معیارهای آمادگی برای اقدامات GHRM با توجه به رویکردهای مختلف (آمادگی برای ابزارهای GHRM، آمادگی برای مدل تغییر سازمانی GHRM و آمادگی برای GHRM ADKAR®مدل مبتنی بر) به طور معنادار، مثبت و بسیار قوی با یکدیگر همبستگی دارند.

سپس تحلیلی از تأثیر متغیرهای مستقل فردی بر توسعه آمادگی پاسخ دهندگان برای اقدامات GHRM انجام شد. برای این کار از تحلیل رگرسیون خطی استفاده شد. در مرحله اول، مدل‌های کنترل تنها با در نظر گرفتن تأثیر متغیرهای کنترل بر سطح آمادگی GHRM مورد تجزیه و تحلیل قرار گرفتند. نتایج در نشان داده شده است جدول ۷.

تنها دو مدل از سه مدل تجزیه و تحلیل شده از نظر آماری معنی دار بودند (مدل ۱b و ۱c). با این حال، تأثیر متغیرهای کنترل در توضیح تغییر در متغیرهای پراکسی حاشیه ای بود و از R متغیر بود.۲(تصحیح) = ۴-۸٪. تنها متغیر با تأثیر معنادار بر آمادگی GHRM بر اساس مدل تغییر سازمانی و ADKAR®مدل مبتنی بر جنسیت پاسخ دهندگان مشخص شد. در هر دو مورد، زنان آمادگی GHRM را بر اساس این مدل ها در سطح بالاتری ارزیابی کردند.

در مرحله بعد، تحلیل توصیفی و همبستگی متغیرهای مستقل از مدل تحقیق انجام شد. نتایج در ارائه شده است جدول ۸.

نتایج به طور کلی نشان دهنده سطوح متوسط ​​متغیرهای وابسته در نمونه است. استثنا OCBE است، جایی که ارزش غالب نشان می دهد که پاسخ دهندگان «به جای اینکه» فعالیت های طرفدار محیط زیست را برای شرکت فراتر از مسئولیت های اصلی خود انجام دهند. از سوی دیگر، آمادگی فردی برای تغییر نسبتاً بالاترین رتبه بندی شد، جایی که ارزش غالب نشان می دهد که پاسخ دهندگان نسبت به تغییرات در شرکت خود نسبتاً مثبت هستند و سعی می کنند از اجرای آنها حمایت کنند.

در عین حال، نتایج به‌دست‌آمده نشان می‌دهد که یک رابطه قوی تنها در مورد رابطه بین هنجارهای محیطی شخصی و رفتار شهروندی سازمانی نسبت به محیط ظاهر می‌شود. این بدان معناست که افرادی که نسبت به بی‌توجهی به محیط‌زیست احساس گناه می‌کنند، سعی می‌کنند در رفتارهای روزمره‌شان مراقب محیط‌زیست باشند و حتی آمادگی پذیرش کاهش سطح زندگی‌شان برای حفاظت از محیط‌زیست را دارند، در عین حال، بیشتر هم هستند. متعهد به انجام اقدامات و رفتار داوطلبانه برای حمایت از فعالیت های زیست محیطی شرکت خود هستند. هنجارهای محیطی شخصی پاسخ دهندگان در عین حال به طور مثبت و متوسط ​​با پیروی از پارادایم جدید محیطی و سطح فردی آمادگی برای ایجاد تغییرات در شرکت مرتبط است. پاسخ دهندگانی که نسبت به اجرای تغییرات در شرکت های خود مثبت و فعال هستند، به طور همزمان، تا حد متوسط، مایل به انجام فعالیت های داوطلبانه طرفدار اکولوژیک در محل کار فراتر از وظایف اصلی خود هستند. علاوه بر این، بین انجام چنین وظایف داوطلبانه و پیروی از پارادایم جدید محیطی رابطه معناداری ضعیفی مشاهده شد.

در مرحله آخر، تأثیر مستقیم متغیرهای مستقل بر آمادگی کارکنان برای GHRM با استفاده از تحلیل رگرسیون خطی چندگانه ارزیابی شد. برای این منظور مدل های رگرسیون ارائه شده قبلی با متغیرهای مستقل حاصل از مدل تحقیق تکمیل شدند. نتایج به دست آمده در ارائه شده است جدول ۹.

هر سه مدل رگرسیون تحلیل شده از نظر آماری معنی دار بودند. افزایش معنی داری در تبیین تنوع در متغیرهای وابسته به R وجود داشت۲(تصحیح) = ۴۰-۴۲٪. تأثیر هنجارهای محیطی شخصی بر توسعه آمادگی کارکنان برای GHRM در هر سه مدل معنادار و مثبت بود. این بدان معنی است که هنجارهای محیطی شخصی به طور قابل توجهی و مثبت بر آمادگی برای ابزارهای GHRM، آمادگی برای GHRM مطابق با مدل تغییر سازمانی، و همچنین آمادگی برای GHRM مطابق با ADKAR تأثیر می‌گذارد.®مدل مبتنی بر بنابراین فرضیه های H2a، H2b و H2c به طور مثبت تأیید شدند. در نتیجه، می توان نتیجه گرفت که هنجارهای محیطی شخصی به طور قابل توجهی و مثبت بر آمادگی کارکنان برای GHRM تأثیر می گذارد، که به طور مثبت فرضیه کلی H2 را تأیید می کند.

به طور مشابه، تأثیر مثبت و معنادار پیروی از پارادایم زیست محیطی جدید در سطح هر سه رویکرد برای اندازه گیری آمادگی کارکنان برای GHRM شناسایی شد. این بدان معنی است که پیروی از پارادایم جدید محیطی به طور قابل توجهی و مثبت بر آمادگی برای ابزارهای GHRM، آمادگی برای GHRM با توجه به مدل تغییر سازمانی، و همچنین آمادگی برای GHRM مطابق با ADKAR تأثیر می گذارد.®مدل مبتنی بر بنابراین فرضیه های H3a، H3b و H3c به طور مثبت تأیید شدند. در نتیجه، می توان نتیجه گرفت که پیروی از پارادایم جدید محیطی به طور قابل توجهی و مثبت بر آمادگی کارکنان برای GHRM تأثیر می گذارد، که به طور مثبت فرضیه کلی H3 را تأیید می کند.

در مورد رفتار شهروندی سازمانی نسبت به محیط نیز تأثیر مثبت و معنادار این متغیر بر آمادگی پاسخگویان برای اجرای GHRM در سازمان مشاهده شد. این تأثیر به هر سه رویکرد برای اندازه‌گیری آمادگی GHRM مربوط می‌شود: آمادگی برای ابزارهای GHRM، آمادگی برای GHRM با توجه به مدل تغییر سازمانی، و همچنین آمادگی برای GHRM مطابق با ADKAR.®مدل مبتنی بر این بدان معنی است که فرضیه های خاص H4a، H4b و H4c به طور مثبت تأیید شده اند. در نتیجه، می توان نتیجه گرفت که رفتار شهروندی سازمانی نسبت به محیط به طور قابل توجهی بر آمادگی کارکنان برای GHRM تأثیر می گذارد، که به طور مثبت فرضیه کلی H4 را تأیید می کند.

برخلاف سه متغیر مستقل ذکر شده در بالا، در هیچ یک از مدل‌های رگرسیون تحلیل‌شده، هیچ تأثیر مثبت و معناداری از آمادگی فردی برای تغییر بر سطح آمادگی برای GHRM مشاهده نشد. این بدان معنی است که آمادگی فردی برای تغییر به طور قابل توجهی بر سطح آمادگی برای ابزارهای GHRM، سطح آمادگی برای GHRM مطابق مدل تغییر سازمانی، یا سطح آمادگی برای GHRM مطابق با ADKAR تأثیر نمی گذارد.®مدل مبتنی بر بنابراین، فرضیه های خاص H5a، H5b و H5c رد شد. در نتیجه، فرضیه کلی H5 نیز باید رد شود و باید بیان کرد که آمادگی فردی برای تغییر تأثیر مثبت و معناداری بر آمادگی کارکنان برای GHRM ندارد.

منبع:
۱- shahrsaz.ir , پایداری | متن کامل رایگان | آمادگی کارکنان برای GHRM و پیشینه های فردی آن: رویکرد ابزاری و مبتنی بر تغییر
,۲۰۲۴-۰۶-۰۴ ۰۳:۳۰:۰۰
۲- https://www.mdpi.com/2071-1050/16/11/4776

به اشتراک بگذارید
تعداد دیدگاه : 0
  • دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تایید توسط تیم مدیریت در وب منتشر خواهد شد.
  • پیام هایی که حاوی تهمت یا افترا باشد منتشر نخواهد شد.
  • پیام هایی که به غیر از زبان فارسی یا غیر مرتبط باشد منتشر نخواهد شد.