الگوها در بافت شهری فرم های منظمی هستند و یک واحد شهر را تشکیل می دهند. ما این فرم ها را به عناصر صرفاً مجسمه ای انتزاع کردیم و آنها را به نمایش گذاشتیم تا جنبه های مختلف مکان را برجسته کنیم. الگوهای موجود از طریق مواد مختلف و تغییرات در مقیاس برای تصور تصاویر ناآشنا بازآفرینی می‌شوند، که به نوبه خود به افراد اجازه می‌دهد چیزهایی را که تشخیص نداده‌اند تشخیص دهند. این ساختمان اکنون دلیل وجودی خود را به عنوان تصاویر کلاژ شده ای می یابد که چند وجهی شهر را نشان می دهد. ما از تصاویر مختلفی از محیط اطرافمان، از جمله آجرها و مصالح قدیمی، طبیعت دست نیافتنی، و ردپای زمان ایجاد شده توسط انباشته شدن خواص فیزیکی مختلف، استفاده کردیم تا تصویر سوپرمارکت، مجموعه ای از چیزهای مختلف را دوباره تفسیر کنیم و به آن به عنوان یک ارزش تبدیل کنیم. آرشیو و مخزن زمینه

فضای هوشیار و رنگی + باغ – هدف ما این بود که مرز بین فضاهای بیرونی و داخلی را با گسترش الگوها و مصالح مختلف از بیرون به داخل ساختمان محو کنیم. این امر مرزهای فیزیکی ساختمان را بیشتر می‌کند و به مردم این امکان را می‌دهد که ساختمان را به عنوان یک گسترش فضا تجربه کنند. در هر طبقه از رنگ ها استفاده شد تا رنگ فضا برای افراد ملموس شود. رنگ ها با ایجاد تغییراتی در فضای یکنواخت و همگن بتن، به عنوان ابزاری برای برانگیختن احساسات مختلف عمل می کنند.

فضاهای باغ در هر طبقه برای ارائه یک تجربه لمسی از تغییرات ساختمان در طول زمان و تغییر در فصول در نظر گرفته شده است. این به این تصور رایج می‌پردازد که ساختمان‌ها ثابت هستند و به محیط اطراف خود پاسخ نمی‌دهند. برخلاف یکنواختی و یکنواختی فضاهای ساختمانی در محیط‌های شهری، مصالح طبیعت رنگ‌هایی را جشن می‌گیرند که در طول زمان تغییر می‌کنند و راه‌های مختلفی برای تحریک خلاقیت و برانگیختن احساسات مختلف ارائه می‌دهند.

شروع پروژه باعث شد تا افکاری در مورد بافت شهری ایجاد شود که به طور بالقوه با ایده ها و انتظارات مشتری همسو می شود. تنوع و انعطاف سوپرمارکت با پیشی گرفتن از نیات و انتظارات مشتری و معمار و تعامل با کسانی که از فضا، جوامع اطراف آن و جامعه به طور کلی استفاده و تجربه می کنند، تأثیر قابل توجهی بر منافع عمومی خواهد داشت.