بزرگ خواندنموضوع کالیفرنیا
داستانی از بهشت، پارکینگ ها و حیاط خلوت مادرم برکلی
طرح های ساخت آپارتمان جرقه دعوای بین تازه واردان مترقی و قدیمی های نوستالژیک را برانگیخته است – با وفاداری های شگفت انگیز در زادگاه یک نویسنده.
پشتیبانی شده توسط
در اواخر دهه ۱۹۶۰، در محله ای که من در آن بزرگ شدم، خدمه ساختمانی با تخریب چندین بلوک شهر، کار بر روی ایستگاه برنامه ریزی شده بارت برکلی شمالی را آغاز کردند. آنها چهار بلوک مربع را در اطراف جایی که به خود ایستگاه تبدیل می شد، به اضافه یک نوار پنج بلوکی مجاور برای ساختن تونل ها پاکسازی کردند. پیشنهادات اولیه شامل جایگزینی خانه های تخریب شده با ساختمان های آپارتمانی جدید بود، اما این اتفاق هرگز رخ نداد. کل بسته اطراف ایستگاه به یک پارکینگ تبدیل شد، و بسته خطی پنج بلوکی تبدیل به یک سرزمین وحشی شهری از توتهای سیاه، کانکسهای مقوایی و سازههای زمین بازی با دست جوشکاری شده شد.
در اواسط دهه ۱۹۷۰، زمانی که به اندازه کافی بزرگ شده بودم که بتوانم دوچرخه BMX را سوار کنم، آن سرزمین وحشی شامل پرش های خاکی بود که به یاد دارم به سمت آن رکاب می زدم، سریع و دیوانه وار از میان چمن های خشک و شیشه های شکسته. من باید ۹ یا ۱۰ ساله بودم. تعداد زیادی از بچهها، احتمالاً سیگار میکشیدند و آبنبات میخوردند، نگاه کردند که من به آن سطح شیبدار برخورد کردم و هوا گرفتم و ترفندی به نام میز را امتحان کردم، که شامل پایین نگه داشتن دوچرخهتان و دور از بدنتان و چرخاندن آن است. آن را به پهلو، موازی با زمین. من نتوانستم دوچرخه را به حالت سواری برگردانم، بنابراین در حالی که چارچوب همچنان صاف بود فرود آمدم. بدن کوچکم به پدالها و دندهها کوبید، و من با گریه آمدم – اما از اینکه به پدرم بگویم که عاشق چنین چیزهایی بود، روانی شدم.
این بدان معنا بود که با خراشهای خونین پر از شن از کنار خانههای مزرعهای قدیمی میرویم که به اندازه کافی ارزان است تا پستچیان و نوازندگان جاز بتوانند آنها را بخرند، قفسههایی بسازند و در حیاط خلوت علفهای هرز بکارند. این به معنای سوار شدن بر روی چمن خرچنگ دو طبقه ویکتوریایی خودمان بود که پدر و مادرم در سال ۱۹۷۱ به قیمت ۲۷۰۰۰ دلار خریدند، سالی که مادرم کار نمی کرد و کل درآمد پدرم، به عنوان وکیل حقوقی با منافع عمومی. انجمن کمک رسانی شهرستان آلامدا، ۱۴۰۰۰ دلار بود.
در آن سوی خیابان یک گچ بری کهنه وجود داشت که در آن اُسلی استنلی، صداپیشه اصلی Grateful Dead، برخی از اولین ال اس دی های تفریحی را درست می کرد. همسایه دیگر، آلیس واترز، که معلم پیش دبستانی من در برکلی مونته سوری بود، مشغول راه اندازی یک رستوران کوچک در محله به نام Chez Panisse بود. یک بچه در خیابان، چارلی هانتر، به من ملحق شد و با شخصی به نام جو ساتریانی، که بعداً به عنوان یک فرد شناخته شد، به آموزش گیتار رفت. یکی از بهترین گیتاریست های فنی دنیا – مدتی قبل از این که هانتر خود یکی از ما شد نوازندگان بزرگ جاز نسل.
آن سرزمین وحشی شهری توسط ایستگاه BART در سال ۱۹۷۹ به یک پارک رسمی شهری با چمنهای آراسته و زمین والیبال تبدیل شد، اما ایستگاه هنوز توسط یک پارکینگ احاطه شده است. اخیراً هم به محله قدیمی و هم به محله قدیمی فکر کردهام، زیرا تلاش جدیدی – به رهبری خود بارت – برای پوشاندن پارکینگ با ساختمانهای آپارتمانی انجام شده است. این پروژه سالهاست که مورد بحث قرار گرفته است، اگرچه دامنه دقیق آن هنوز نامشخص است. در سال ۲۰۱۸، یک گروه محلی همسو با جنبش ملی حامی مسکن YIMBY – بله در حیاط خلوت من – تصویری از یک برج فرضی ۳۱ طبقه و ۳۰۰ واحدی را در توییتر به اشتراک گذاشت که بر فراز خانههای کوچک یکخانواری در اطراف اوج میگیرد.
آن تصویر توییتر از هیچ توسعهدهنده یا اداره دولتی شهری نیامده بود – فقط یک ماکت یک فعال بود – اما باعث ترس در محله شد. یکی از اعضای شورای شهر محلی نیز خانه به خانه رفته بود و ساکنان را تشویق می کرد تا در مورد هر گونه ساخت و ساز که ممکن است BART در ذهن داشته باشد مطلع باشند. همسایگان نگران وارد عمل شدند و از طریق یک جفت گروه مقاومت به نام اتحاد محله برکلی شمالی و همسایگان نه برج ها سازماندهی کردند.
در هر زمان دیگری در ۵۰ سال گذشته، این دو گروه به خوبی میتوانستند آپارتمانهای BART برکلی شمالی را قبل از شکستن آنها بکشند. اما در اوایل سال ۲۰۱۸، بحران مقرون به صرفه مسکن در کالیفرنیا آنقدر کابوسوار شده بود – و مورد YIMBY برای حل آن آنقدر قانعکننده – بود که قانونگذاران ایالتی مجموعهای از قوانین جدید را با هدف از بین بردن موانع ساخت و ساز تصویب کردند. یکی از این قوانین به بارت تقریباً اختیار ساخت مسکن در املاک آژانس را به عنوان راهی برای افزایش تراکم در نزدیکی حمل و نقل داد. لایحه دیگری که در آن زمان هنوز در کمیته بود، وعده حذف اکثر محدودیتهای منطقهبندی را در فاصله نیم مایلی هر ایستگاه BART میداد، به طوری که در تئوری هر خانه در همسایگی پدر و مادرم تخریب و با ساختمانهای آپارتمانی جایگزین شود.
لایحه دوم در کمیته به پایان رسید، اما بسیاری از قوانین دیگر حامی مسکن اکنون اجرایی شده اند که ممکن است رونق ساختمانی در سطح ایالت با ابعاد تاریخی در راه باشد. در برکلی، این رونق به خوبی در جریان است، با افزایش آپارتمانها در سرتاسر شهر، بهویژه در مرکز شهر، جایی که رایدهندگان قبلاً تراکم اضافه را تایید کردهاند. و کمیسیون برنامهریزی، زمانی که در نهایت به موضوع بارت برکلی شمالی پرداخت، برجهای هفت تا دوازده طبقه، با امکان ۱۸ طبقه و فضایی برای شاید ۲۰۰۰ ساکن را توصیه کرد.
مادر و پدرم و بسیاری از همسایههایشان از این صدا متنفرند، و میدانم که خاطرات برکلی قدیمی مشترک ما – و اشتیاق برای حفظ آنچه باقی مانده است – ارتباط زیادی با آن دارد. و طبیعت چطور؟ مادرم پرسید، یکشنبه در اتاق نشیمنش قهوه خورد. قرار است این همه پرنده کجا بروند؟ آیا قرار است همه چیز را به منهتن تبدیل کنیم؟ مادرم نگران این همه ماشین جدید بود که دنبال پارک می گشتند. تغییرات در قانون کالیفرنیا همچنین به این معنی است که توسعه به احتمال زیاد شامل مکان های پارک بسیار کمتری نسبت به آپارتمان ها می شود. او همچنین نگران کاهش ارزش اموال و افزایش جرم و جنایت و آفتاب کمتر در بعدازظهر بود.
اما مامان، می دانی چقدر زندگی در این اطراف گران شده است؟ آن گچ کوچک روی گوشه فقط به قیمت ۲ میلیون دلار فروخته شد! دخترا چطور؟ من در مورد دو دختر خودم صحبت میکردم که اکنون به دانشگاه رفتهاند و با توجه به اینکه هیچکدام به هوش مصنوعی یا سرمایه خصوصی علاقهای ندارند، بعید است که هرگز بتوانند خانوادههای خود را در فاصله ۲۰۰ مایلی تشکیل دهند.
با این حال، مادرم درست میگفت: برجهای آپارتمانی محله را تغییر میدهند. همانطور که از بیرون و پیاده رو به سمت BART راه می رفتم، از دیدن تابلوهای حیاط سیاسی، در باغ های سر راه، تعجب نکردم که همان مکالمه ای را که من با مادرم داشتم پخش می کرد. در سمت YIMBY، بیشتر این تابلوهای حیاط نوشته شده است: “خانه ها در برکلی شمالی اکنون!” و با اشاره گستاخانه جونی میچل، «بیایید به جای پارکینگ بهشت بسازیم». تعداد تقریباً مساوی از تابلوهای حیاط، اغلب مستقیماً در مقابل YIMBYها، میگفتند: «به همسایههای جدید خوشآمد بگوییم، نه برجهای جدید» و هم تصویر قدیمی توئیتر ساختمان ۳۱ طبقه را حمل میکردند و هم رندر دومی از یک تصویر قابل توجه. پیشنهاد کوچکتر برای همان سایت این نشانهها، که نمیتوانستم متوجه آن نباشم، اغلب با گفتن جملاتی مانند «برکلی در برابر نفرت متحد میایستد»، «برنی سندرز برای رئیسجمهور» همراه میشد و بهعنوان رمزی بالقوه برای رمز عاطفی زیربنایی، « هاپکینز را نجات دهید.»
خیابان هاپکینز، چند بلوک بالاتر، از کنار بازار مونتری می گذرد، بازاری که تصور می شود مکان مورد علاقه آلیس واترز برای خرید محصولات ارگانیک است. خرید در مونتری مارکت به معنای درست زندگی کردن با خوب زندگی کردن، بودن در میان برگزیدگان با ارزش است. تهدید بزرگی که هاپکینز باید از آن نجات مییابد، یک طرح شهری دیگر بود – این بار ایجاد مسیرهای دوچرخهسواری محافظتشده و حذف پارکینگ در این فرآیند. همانطور که من شنیدم، ترس این بود که این امر باعث شهرنشینی هاپکینز آرام به نحوی شود که ممکن است به بازار مونتری و همچنین نانوایی و فروشگاه پنیر در آن نزدیکی آسیب برساند. من میدانم که بسیاری از افراد مسنتر از هاپکینز خرید میکنند فقط به این دلیل که میتوانند رانندگی کنند و آنجا پارک کنند، و همچنین میدانم که نگرانیهای معقولی برای طراحی وجود دارد. اما سخت بود که نپرسیم آیا همه ما به نقطهای در زندگیمان میرسیم که در آن راحتی شخصی و ترس از تغییر به طور نامحسوسی با احساس ما از خیر عمومی ترکیب شود.

من دوست ندارم اصطلاح NIMBY به این دلیل که هیچ کس خود را اینگونه نمی نامد. این یک لقب YIMBY برای افرادی است که در راه ساخت و ساز مسکن ایستاده اند. و در برکلی، سوء ظن چپ قدیمی نسبت به توسعه دهندگان املاک و مستغلات سابقه پیچیده و قانع کننده ای دارد. حداقل به سال ۱۹۶۳ برمی گردد، زمانی که شورای شهر برکلی تبعیض نژادی در فروش و اجاره مسکن را ممنوع کرد. در همان سال، بخش برکلی انجمن املاک و مستغلات کالیفرنیا از طرح رأی گیری شهری حمایت کرد که با موفقیت آن ممنوعیت را لغو کرد. ماهها بعد، ساکرامنتو این عمل را در سراسر کالیفرنیا ممنوع کرد، اما صندوق CREA Proposition 14، یک طرح رای گیری در سراسر ایالت که به طور موثر تبعیض مسکن را قانونی میکند، در اختیار داشت. CREA ادعا می کرد که فقط به آزادی علاقه مند است – مانند آزادی فروش و اجاره خانه خود به هر کسی که می خواهید – اما همه دقیقاً متوجه شدند که قانون در مورد چیست. جنبش حقوق مدنی در آن زمان به خوبی در جریان بود، و فعالان دانشجویی در دانشگاه کالیفرنیا، برکلی، آشکارا از رأی «نه» به طرح ۱۴ دفاع کردند.
همه اینها زمانی که در پاییز ۱۹۶۴، مدیران دانشگاه به طور ناگهانی شروع به اجرای سیاست های منع استفاده از اموال دانشگاه برای سازماندهی سیاسی کردند، در هوا بود. اما یکی از فعالان از ممنوعیت در ۱ اکتبر ۱۹۶۴ سرپیچی کرد و یک جدول اطلاعاتی در فضای باز برای کنگره برابری نژادی ایجاد کرد. افسران پلیس پردیس آن فعال را دستگیر کردند و او را سوار ماشین جوخه کردند، بنابراین دانشجویان دور ماشین نشستند – که معلوم شد افتتاحیه نهضت آزادی بیان، که به زودی به چیزهای دیگری تبدیل شد: نه فقط ویتنام، بلکه ضد سرمایه داری و جنبش نوپای محیط زیست نیز.
چند سال بعد، در حالی که برکلی هنوز درگیر اعتراضات ضد جنگ بود – و با شروع ساخت و ساز در BART – دانشگاه در حال پیشروی با یک برنامه طولانی مدت برای ساخت خوابگاه های جدید بود. این کار به همان روشی که بارت انجام داد، شروع کرده بود، با تصاحب زمین توسط مالکیت برجسته و سپس تخریب خانههای قدیمی که سد راه بودند. در حالی که ساخت و ساز BART ادامه داشت، کار بر روی یک سایت دانشگاهی خاص متوقف شد و در اوایل سال ۱۹۶۹، فعالان ضد جنگ وارد آن شدند. آنها این سایت را نامیدند. پارک مردم و شروع به کاشت باغ و برپایی کنسرت و رویدادهای آزادی بیان کرد.
در اوایل صبح روز ۱۵ می، افسران پلیس برکلی پارک مردم را پاکسازی کردند. تا ظهر ۳۰۰۰ معترض تجمع کرده بودند. پلیس با تفنگ ساچمهای، تفنگ و گاز اشکآور تیراندازی کرد و دهها نفر را مجروح کرد و مرد جوانی را که از پشت بام کتابفروشی نزدیک تماشا میکرد، کشت. فرماندار رونالد ریگان دستور داد ۲۷۰۰ گارد ملی به محل حادثه بروند و آنها به مدت دو هفته در درگیری های بعضاً خشونت آمیز در آنجا ماندند. یک سلول انشعابی از معترضان در سراسر شهر به سمت آن نوار پنج بلوکی در نزدیکی ایستگاه BART برکلی شمالی حرکت کردند و آن را پارک مردمی شماره ۲ نامیدند. پلیس ها نیز به آن یورش بردند و یک انجمن پاک نشدنی در آگاهی ضدفرهنگی جمعی برکلی شکل گرفت و امپریالیستی را به هم متصل کرد. ماشین جنگی آمریکایی، سانسور دانشگاه فاشیستی، تخریب سرمایهدارانه منابع طبیعی، توسعهدهندگان املاک و مستغلات نژادپرستانه، و بله، ساختمانهای آپارتمانی. مقاومت در برابر یکی تبدیل به مقاومت در برابر همه شد.
بنابراین وقتی مادرم پناهندگان جنگ ویتنامی را آورد تا با ما زندگی کنند و خود را در اعتراض به سلاحهای هستهای دستگیر کردند، همه اینها از نظر اخلاقی و سیاسی با مخالفت با توسعه محلی و با تلاشهای گستردهتر برای منطقهبندی تمام مناطق کشاورزی ساحلی کالیفرنیای شمالی مطابقت داشت تا مطمئن شود که هیچکس هرگز نخواهد داشت. دوباره یک خانه جدید در آنجا ساخت. همه اینها – حذف تبعیض از مجریان قانون، نجات جنگلها و متوقف کردن توسعهدهندگان املاک – به مبارزه برای جهانی بهتر اضافه شد.
این کدو سبز به این دلیل وجود دارد که من یک خانه دو طبقه بزرگ در کنار خودم ندارم.
این طرز تفکر در دهه ۱۹۸۰ منسجم بود، زیرا مراکز تجاری و بخشهای فرعی جنوب کالیفرنیا را بلعیدند. در اوایل رونق داتکام، زمانی که انواع جوان سیلیکون ولی قیمت خانهها را بالا بردند و هر آپارتمان جدیدی که در هر نقطهای از منطقه خلیج ساخته میشد، با چنان نرخ نجومی اجاره میشد که دیدن ساخت و ساز آپارتمان وسوسهانگیز بود، منسجم بود. یکی از دلایل – نه راه حل – بحران قیمت مسکن.
با این حال، در سال ۲۰۱۴، چیزی شروع به ارائه کرد. قیمت خانههای منطقه خلیج به قدری ناپسند میشد که حتی متخصصان جوان و مرفه برای خرید به مشکل برخوردند. شهرهای چادری بیخانمانها به یک وحشت منطقهای تبدیل شد و کارگران خدماتی شروع کردند سوپر رفت و آمد دو ساعته بین مشاغل مرکز شهر و مسکن مقرون به صرفه در حومه شهر. در میان همه اینها، زنی به نام سونیا تراوس، در سانفرانسیسکو، جنبش مدرن YIMBY را با حضور در جلسات کمیسیون برنامه ریزی برای حمایت از ساخت و ساز هر آپارتمان جدید در هر جایی آغاز کرد.
در ژوئن ۲۰۱۷، در حالی که آپارتمان های دو خوابه بیش از ۴۵۰۰ دلار اجاره شده بودند و میانگین قیمت فروش خانه برکلی به بالای یک میلیون دلار رسید، شورای شهر نظرات عمومی را در مورد پیشنهاد تبدیل تنها یک خانه تک خانواده به دوبلکس شنید. یکی از همسایههای جوانتر کدو سبزی را بالا نگه داشت، آن را تکان داد تا همه ببینند و گفت: «من یک کدو سبز آوردم چون عاشق باغبانی هستم و برای باغبانی به نور خورشید نیاز دارید، و گزارش میگوید که تاثیر سایهها بی ضرر بوده است. چون سایه ها روی حیاط من انداخته شده است، اما این کدو سبز وجود دارد، زیرا من در حال حاضر یک خانه دو طبقه بزرگ در کنار خودم ندارم. ویدیوی بانوی کدو حلوایی در فضای مجازی پخش شد – به هر حال، یک فعال YIMBY با یک کدو سبز غولپیکر به اندازه دولتی به جلسه کمیسیون برنامهریزی بعدی آمد و گفت: این را میبینی؟ این در سایه رشد کرد!
سه ماه بعد، در سپتامبر ۲۰۱۷، قانونگذاران ایالت کالیفرنیا، با خواندن تغییری در خلق و خوی عمومی، تصویب همه آن قوانین را با هدف ساده سازی ساخت و ساز مسکن آغاز کردند. یکی از این قوانین، AB 2923، به BART قدرت داد تا در تمام املاک خود مسکن بسازد، خواه همسایگان آن را دوست داشته باشند یا نه. چندین مورد دیگر این الزام را تقویت کردند که هر جامعه کالیفرنیا یک طرح قابل اجرا برای ساخت تعداد معینی واحد ایجاد کند یا کنترل محلی را بر آنچه ساخته شده از دست بدهد. اگر جامعه برنامهای قابل اجرا نداشته باشد، در تئوری، صاحبان املاک میتوانند هر مسکنی را که میخواهند، در هر مکانی که میخواهند بسازند – از جمله برجهای آپارتمانی در زمینهای تک خانه در حومههای مجلل مانند اوریندا.
به عبارت دیگر، تا مارس ۲۰۱۸، زمانی که شایعاتی در مورد امکان آپارتمانهایی در برکلی شمالی بارت منتشر شد – و همسایگان والدینم برای مسدود کردن آنها سازماندهی کردند – YIMBYs صاحب موقعیت اخلاقی و سیاسی بود تا جایی که برای اولین بار در کالیفرنیا تاریخ، در کنار فرشتگان بودن به معنای طرفدار آپارتمان سازی بود. مخالفت با مسکن جدید – اصلاً هر مسکن جدید، و صرف نظر از هر جاده ایدئولوژیکی که برای رسیدن به آنجا پیموده اید – ناگهان به این معنی بود که یک NIMBY خودخواه و ثروتمند به چیزی جز سبک زندگی و ثروت خود علاقه مند نیستید.
برکلی شمالی بارت چیز زیادی برای نگاه کردن نیست هنوز هم فقط چهار بلوک مربع آسفالت در اطراف یک سازه بتنی و شیشه ای ترسناک است که باران را از سکوهای قطار دور نگه می دارد. من برای یک ملاقات عمومی با توسعه دهندگان، کنسرسیومی متشکل از سه سازمان غیرانتفاعی مسکن و یک سازمان انتفاعی که وظیفه ایجاد یک رویکرد کاربردی برای ساخت و ساز در سایت را داشتند، آنجا بودم.
در تئوری، آن رویداد راهی برای بازخورد دادن اعضای جامعه بود. در سالهای گذشته، اینها دقیقاً همان رویدادهایی بودند که به طرفداران ضد رشد اجازه میدادند صدای خود را به گوش مردم برسانند. اما محیط قانونی جدید کالیفرنیا به این معنی است که ساکنان محلی، پس از چندین دهه کنترل بر آنچه در محله ساخته می شود، ناگهان تقریباً هیچ کنترلی ندارند. BART تا حدودی آن کنسرسیوم توسعه را انتخاب کرد زیرا قصد داشت از حداقل واحدهای مورد نیاز برای ساکنان کم درآمد فراتر رود. روند طراحی واقعی، هر چند، مبهم باقی ماند. آن کنسرسیوم باید کم و بیش هر آنچه را که می خواست برنامه ریزی کند و تا زمانی که استانداردهای طراحی شهر را رعایت کند، آژانس برنامه ریزی برکلی این پروژه را تایید می کند.
آنقدر زود رسیدم که لحظه ای را در پارکینگ سپری کردم و خاطره ای را احضار کردم: ۱۵ سالگی، در فورد اسکورت GT خانواده ما با رنگ آمیزی مضحک آفتاب سوخته، یادگیری رانندگی با مادرم در صندلی مسافر – خاطره شیرینی است، اما نه آنقدر شیرین است که مرا وادار به نجات آسفالت کند. از جایی که ایستاده بودم، میتوانستم پارک مجاور را ببینم، جایی که پرش BMX قدیمی در آنجا بود. سپس متوجه شدم، لیبی لی-ایگان، یک طراح گرافیک ۳۸ ساله با یک آستین و نیم خالکوبی و یک آندرکات، سوار بر دوچرخه برقی چرخیده بودم.
من لی-ایگان را چند روز قبل در خانه اش در همان نزدیکی ملاقات کردم. او و همسرش در سال ۲۰۱۲ به کالیفرنیا نقل مکان کردند تا در باشگاه سیرا کار کنند و در نهایت یک دستگاه رویه فیکسر برکلی به قیمت ۵۶۹۰۰۰ دلار خریدند و اولین بچه خود را به دنیا آوردند. در اوایل سال ۲۰۱۵، در خیابان دوستداشتنی سن پابلو – چهار خط ترافیک از کنار ویترینهای کرکرهای و گاراژهای خودرو – لی-ایگان، در حصار کشی اطراف نمایندگی منحلشده کادیلاک، متوجه پوستری اعلام عمومی شد که نشان میداد توسعهدهندگان میخواهند آپارتمان بسازند.
این زمانی است که داستان لی-ایگان با کل گذشته کالیفرنیا شکسته می شود. از زمان طوفان طلا، جریان بی پایانی از تازه واردان در این مکان زیبا مستقر شده اند، عاشق آن شده اند و رویای راه هایی برای دور نگه داشتن تازه واردان پشت سر خود را در سر می پرورانند. بنابراین، در حالی که رویای کالیفرنیا مدتهاست شامل تغییرات اجتماعی میشود – عاشق افرادی که دوستشان دارید و “در این خانه ما باور داریم” – نتیجه دنیای فیزیکی آن بیشتر در مورد بدست آوردن قطعه کوچک خود از بهشت است، سپس مبارزه برای بقیه افراد زندگی در برابر هر چیزی و هر کسی که ممکن است آن را تغییر دهد. اما لی-ایگان اصلاً اینطور نبود. زیرا زمانی که لی-ایگان، مادر جوان پیشرو و پیشرو صاحب خانه برکلی، آن پوستر را خواند، چیزی بیشتر از این فکر کرد: وای، آپارتمان ها. عالی خواهد بود.
البته، نگاه دیگری به لی ایگان این است که او دقیقاً مانند مادر خودم در سال ۱۹۷۰ است، به آنچه که دنیا را رنج میدهد مطمئن است و مصمم است که بر اساس ارزشهایش زندگی کند. لی ایگان به راه اندازی East Bay for Everyone کمک کرد، گروه YIMBY که در نهایت تصویر بدنام یک برج ۳۱ طبقه در شمال برکلی بارت را توییت کرد – همان تصویری که همسایه های مادرم را به وحشت انداخت. او به من گفت که ایگان حتی از بازار مونتری دوری میکند، زیرا بدون آن مسیرهای دوچرخهسواری پیشنهادی، نمیتواند با بچههایش که جلوی دوچرخه باری برقیاش سوار میشوند، با خیال راحت به آنجا برود. آن حکایت مادرم را به گریه انداخت وقتی بعداً آن را به او گفتم – برای اشک های واقعی و واقعی – ظاهراً به این دلیل که ورود نسل جدید گیج کننده ای را تأیید می کرد که به دنبال آپارتمان های BART و مسیرهای دوچرخه سواری بودند، گویی که برایشان اهمیتی ندارد. برکلی که می شناسیم و دوستش داریم.
و با این حال، در موازی دیگر با مادرم، لی-ایگان نیز سوار بر موجی از تغییرات همسو با سیاست او بود. این قوانین جدید همه جوامع کالیفرنیا را مجبور میکند تا برنامهریزی برای مسکن بیشتر را دنبال کنند، و در حالی که بسیاری از جوامع در حال تعلل هستند، برکلی اخیراً مجوز برنامهریزی برای یک ساختمان آپارتمانی ۲۵ طبقه در مرکز شهر اعطا کرده است – که بلندترین بلندمرتبه فعلی شهر را کوچکتر میکند. . برکلی همچنین به نظر می رسد در مسیر تصویب دو برج دیگر با اندازه مشابه و دیگری که با ۲۸ طبقه، بلندتر از کمپین معروف دانشگاه خواهد بود، که در ارتفاع ۳۰۷ فوتی، خط افق شهر را برای بیش از یک قرن مشخص کرده است. تمام آن ساخت و ساز جدید در ذهن مردم بود، البته، در ملاقات و سلام در شمال برکلی BART. افراد هم سن و سال من، با ردهای ضعیف از هویت زمانی هیپی که هنوز در اطراف لبه های موهای خاکستری شان قابل مشاهده است، روبروی مردی به نام جاناتان استرن از BRIDGE Housing، یکی از بزرگترین توسعه دهندگان غیرانتفاعی مسکن مقرون به صرفه در کشور جمع شدند. پروژه بارت
استرن در برکلی زندگی میکند و برای این مناسبت لباس دیپلماتیک به تن میکند و یک هودی قرمز دبیرستان برکلی میپوشد. او همچنین بارها این کار را انجام داده است، از جمله در سایر ایستگاه های BART. استرن به همه اطمینان داد که هیچ یک از طرحهای طراحی فعلی شامل ساختمانهای بلندتر از هشت طبقه نیست و همه طرحها شامل حداقل برخی از مسکنهای حمایتی دائمی برای بیخانمانهای سابق و همچنین مسکن یارانهای برای افرادی است که کمتر از ۱۰۰۰۰۰ دلار در سال درآمد دارند. بقیه نرخ بازار است – که می تواند به معنای ۶۰۰۰ دلار در ماه یا حتی بیشتر برای یک اتاق دو خوابه باشد.
اتفاقی که بعدا افتاد را میتوان به راحتی به عنوان یک نمایش کلاسیک دلقک کالیفرنیای شمالی ارائه کرد: مردی مسن با ریش سفید و ماسک کووید و عینک آفتابی که تابلویی اعتراضی در دست دارد که میگوید «بلندهای بارت را متوقف کنید» و به استرن میگوید که به دلیل تأثیرات محیطی گزارش قبلاً یک سال تمام شده بود، کل پروژه باید برای ارزیابی جدید متوقف شود. زنی با ماسک مشابه کووید و عینک آفتابی با تابلوی اعتراضی که روی آن نوشته شده بود «پارکها بلند نیست» فریاد میزد: «ما برای مردم به مسکن مقرون به صرفه نیاز داریم! این برای افرادی که واقعاً به آن نیاز دارند نیست! من مدافع بی خانمان ها و معلولان هستم! و مردمی در خیابان های ما می میرند و من فقط می خواهم نظرم را بگویم. ما به فضای باز نیاز داریم! نه بلند مرتبه! این اشتباه است!”
با این حال، در حقیقت، بیشتر نظرات و سؤالات از سوی افرادی بود که در نزدیکی خانه زندگی می کردند، مانند مستقیماً در آن طرف خیابان، و قبول داشتند که پارکینگ استفاده خوبی از ملک نیست. بسیاری از این افراد، وقتی جداگانه با آنها صحبت کردم، حتی پذیرفتند که مسکن باید در این محل ساخته شود – حتی مسکن چند خانواری! آنها فقط آرزو می کردند کاش آنقدر بزرگ نبود.
غم آنها را احساس کردم و به آنها احترام گذاشتم. برخی از آنها نیز احتمالاً مانند مادر و پدرم احساس می کردند که در دام افتاده اند. زیرا یکی دیگر از عوارض عجیب سیاست مسکن ستیزی این است که در کنار همه چیز مانع ساخت مسکن سالمندان شده است. چیز کمی که وجود دارد اغلب آنقدر هزینه دارد که فروش مکان قدیمی و کوچکسازی به هیچ وجه انجام نمیشود، مگر اینکه بخواهید با حرکت کردن به اورگان، همه چیز و همه آشنا را ترک کنید، گزینهای ممتاز اما رویای همه برای فصل آخر زندگی نیست. . در نتیجه، در این شهر که مملو از دانشآموزانی است که نمیتوانند هزینههای اتاق خواب خود را بپردازند، افراد مسن بیشماری مانند مادر و پدرم خانههای نیمهخالی بزرگ را میکوبند – که شاید راه سخاوتمندانهتری برای فکر کردن به خیابان هاپکینز و اشتیاق باشد. برای نجات آن از مسیرهای دوچرخه سواری هنگامی که جهان در اطراف شما بسته می شود، شاید حتی تغییرات کوچک بیش از حد احساس شود.
با قدم زدن در محله قدیمی، پس از آن دیدار و احوالپرسی، متوجه شدم که سال ها غم دیگری را احساس می کردم. در ظاهر، آن خانههای دوستداشتنی قدیمی برکلی، با رنگآمیزیهای متنوع و گلهای حیاط جلو، هنوز جامعه خلاق طبقه متوسط را که من در کودکی میشناختم، تجسم میکند. من هر کاری میکنم تا دخترانم در همان خیابانها خانواده تشکیل دهند و این شیوه زندگی را تکرار کنند. و در حالی که آن برکلی قدیمی هرگز باز نمی گردد – بیش از هر دنیای گذشته – همه ما می خواهیم در میان عزیزان و چهره های آشنا پیر شویم. بنابراین چیزی غیرقابل اجتناب در اقتصاد وجود دارد که این امر را برای همه غیر از ثروتمندان غیرممکن میکند – مکانی که اکثریت قریب به اتفاق کودکان محلی میدانند که به محض بزرگ شدن باید آنجا را ترک کنند. حدس میزنم اگر چیزی برای گفتن به مادر و پدرم داشته باشم، در این زمینه، این است که شما را سرزنش نمیکنم که میخواهید دنیای فیزیکی به همان شکلی که هست باقی بماند. اما من فکر نمیکنم لیبی لی-ایگان دیوانه باشد، زیرا فکر میکند ما باید کالیفرنیا را به طور کامل تغییر دهیم تا این امکان را برای نسل دیگری از بچهها فراهم کنیم که کودکیهایی مانند آنچه به من دادی داشته باشند.
دانیل دوان نویسنده ای اهل برکلی، کالیفرنیا، و نویسنده کتاب خاطرات کوهنوردی “روشنایی خاموش: یک سال طلایی در یوسمیتی و غرب”. او برای مجله در مورد زنانی که موجهای بزرگ موجسواری میکنند، سرآشپز مادلین کامن و صعود در گرند تتونز. پالوما دولی یک عکاس منظره، معماری و نمایشگاهی مستقر در لس آنجلس است.
تبلیغات