اصطلاح «جنبسازی» به خودی خود مبهم است، اما عموماً برای سیگنالدهی استفاده میشود تازه واردان ثروتمند ساکنان فعلی را جابجا می کنند در محله های رو به رشد – با مفاهیم ناخوشایند افزایش قیمت مسکن، و ساکنان فقیر بیرون رانده شده اند تا راه را برای کارگران ثروتمند فناوری، فروشگاه های گران قیمت برگر و کافه های غلات باز کنند.

حداقل، این روایت متعارف مقالات و سرمقاله های بی شماری است که در مورد تأثیر اصیل سازی در شهرهایی مانند لندن، برایتون و بریستول. با این حال، وقتی یک قدم از دست دادن به عقب بر میداریم، واضح است که بحث در مورد اصالتگرایی بسیار پیچیدهتر از یک نبرد ساده بین جوامع حیلهگر و جنجالسازان حریص است.
مشکل این دیدگاه این است که نقش ها و کارکردهای شهری را تشخیص نمی دهد محله ها درون یک شهر همیشه در طول زمان تغییر کرده است. تجسم شوردیچ لندن به عنوان یک مرکز فناوری تنها یک نمونه از یک خط طولانی از “تازه واردان مخلآمدن به این منطقه، قدمت آن به ورود هوگنوت ها در قرن هفدهم باز می گردد. این پویایی ذاتی و حیاتی برای ساخت و حفظ شهرهای موفق است، که دارای یک ضرورت اقتصادی برای استقبال و استفاده بهینه از افراد و مشاغل جدید هستند.
یکی دیگر از عواملی که بسیاری از منتقدان آن را تشخیص نمی دهند این است که کسب و کارهای نجیبانه می تواند نقش بزرگی در افزایش رونق و شکوفایی داشته باشد. دستمزد برای همه افراد یک شهر، نه فقط کسانی که مستقیماً استخدام می کنند. اقتصاد دان انریکو مورتی نشان داده استبه عنوان مثال، آن شهرهای آمریکا که در مشاغل «کار جدید» رونق داشت (مانند مشاغل در شرکتهای دیجیتال یا خلاق) همچنین از افزایش دستمزد و اشتغال در بخشهای دیگر برخوردار بود – به نفع افرادی که در رستورانها، خردهفروشیها، بازاریابی و شرکتهای حقوقی، و هتلها و خشکشوییها کار میکردند.
این روند در انگلستان نیز دیده می شود. مرکز برای سیاطلاعات تحقیقات نشان میدهد که مکانهایی که بیشترین تمرکز کسبوکارهای کوچک را در بخشهای «کار جدید» دارند، از نظر رشد کلی شغل و دستمزد نیز جزو موفقترین مکانها هستند.
بنابراین، به جای تلاش برای حفظ مکانهایی مانند شوردیچ، تمرکز باید روی اطمینان از این باشد که افرادی که قبلاً در آنجا زندگی میکنند نیز میتوانند از مزایای تغییرات بهرهمند شوند. این بدان معناست که، برای مثال، گامهایی برای بهبود سطح آموزش و مهارت در میان ساکنان محلی، برای کمک به آنها برای استفاده از فرصتهای جدیدی که تغییر در منطقهشان ممکن است ارائه دهد، انجام دهیم.
البته، هیچ کس انکار نمی کند که افزایش هزینه های مسکن در مکان هایی مانند لندن و بریستول مشکلات بزرگی را ایجاد می کند که نیاز فوری به رفع آنها دارد. اما انجام این کار ممکن نخواهد بود مگر اینکه این افسانه را که افراد خلاق وارد شده مقصر هستند، در حالی که بزرگترین علت در واقع مدیریت ضعیف شهری است، از بین ببریم.
موفق ترین شهرها در بریتانیا نیز مقرون به صرفه ترین شهرها برای زندگی یا اجاره فضای کاری در آنها هستند، در درجه اول به دلیل کمبود زمین در دسترس در این مکان ها، و فشارهای رقابتی برای مسکن و استفاده تجاری. در نتیجه توسعه خانه های جدید و فضاهای کاری به هیچ وجه به سطحی که باید برای مطابقت با تقاضا باشد نزدیک نیست.
اصیل سازی محلی
بنابراین وظیفه رهبران محلی در مکان هایی مانند لندن است که زمین های بیشتری را به بازار بیاورند. این امر باعث میشود خانههای بیشتری ساخته شود، هزینهها برای ساکنان فعلی کاهش یابد و فضا در مناطق مرکزی شهری برای استفاده تجاری آزاد شود – به افراد و مشاغل جدید اجازه میدهد کار کنند، شغل ایجاد کنند و به شهر کمک کنند.
مشکل این است که سیستم برنامه ریزی در شرایط فعلی به تصمیم گیرندگان انگیزه کافی برای رسیدگی به این چالش ها نمی دهد. شورایاریانی که مجوز طرح های محلی را می دهند، ناگزیر به نظرات کسانی که به آنها رأی می دهند – ساکنان محلی – که تمایل دارند از پیشرفت های جدیدی که در محله هایشان ساخته می شود استقبال نمی کنند، پاسخ خواهند داد.
پاسخ های سیاستی به این مشکلات تاکنون ناکافی بوده است. این امر به فوریت نیاز به تغییر دارد، به ویژه در دنیایی که به طور فزاینده جهانی شده است که در آن سرعت تغییر و اختلال در جوامع ما احتمالاً افزایش می یابد.
یک پاسخ این است که به رهبران محلی اختیارات بیشتری در مورد درآمدهای مالیاتی ایجاد شده در مناطق خود، از جمله حق تمبر داده شود، که به آنها انگیزه لازم برای مقابله با کمبود مسکن و سایر مسائل را می دهد.
اما در نهایت، ما همچنین باید ریشههای واقعی مشکلاتی را که اقتصادهای شهری در حال رشد با آن روبهرو هستند، بشناسیم، نه اینکه انگشت خود را به سمت مردم و مشاغلی که این موفقیت را هدایت میکنند، نشان دهیم. عدم انجام این کار باعث میشود مکانهایی مانند لندن به قدری غیرقابلقبول شوند که دچار رکود میشوند – و همانطور که جین جاکوبز، فعال بزرگ شهری فقید هشدار داد، وقتی مکانی خستهکننده میشود، حتی افراد ثروتمند هم آن را ترک میکنند.
[Read more: What makes a city feminist?]