چگونه بازیابی جمعیت حیوانات می تواند جذب کربن را افزایش دهد

افorests قهرمانان سخت کوشی در مبارزه برای مدیریت تغییرات آب و هوایی هستند، اما آنها نمی توانند دی اکسید کربن کافی را از جو حذف کنند تا به تنهایی به جهان کمک کنند تا به اهداف خود در توافق پاریس برسد. با این حال، اگر ما نه تنها از درختان، بلکه از حیوانات بزرگتری که در طول تاریخ در میان آنها زندگی میکردهاند، مانند گرگهای خاکستری و فیلها، تمرکز کنیم، چه؟
خب، این می تواند ما را خیلی نزدیکتر کند.
در یک جدید مطالعه منتشر شده در تغییر اقلیم طبیعتیک تیم بین المللی از محققان به رهبری اسوالد جی. اشمیتز، پروفسور بوم شناسی دانشگاه ییل، دریافتند که حفاظت و احیای جمعیت گونه های جانوری – از جمله ماهی های دریایی، گرگ های خاکستری، وحشی ها، سمورهای دریایی، فیل های جنگلی آفریقایی و گاومیش کوهان دار – می تواند قابلیت های جذب کربن را افزایش دهد. از اکوسیستم های مربوطه خود، مقدار کل CO2 جذب شده و ذخیره شده طبیعی را تا ۶٫۴۱ گیگاتن در سال افزایش می دهد.
این بیش از ۱۴ تریلیون پوند CO2 است و حدود ۹۵ درصد از “انتشارهای منفی” سالانه مورد نیاز برای محدود کردن گرمایش جهانی به ۱٫۵ درجه سانتیگراد مطابق با توافقنامه آب و هوای پاریس است.
جیم لویت، مدیر این سازمان میگوید این یافتهها میتواند تأثیر زیادی بر تلاشهای حفاظت از خشکی و دریا داشته باشد. شبکه بین المللی حفاظت از زمین (ILCN) در موسسه لینکلن. لویت که در این مطالعه شرکت نداشت، میگوید: «این تحقیق روزمره شما از راهحلهای آب و هوایی طبیعی نیست. “من فکر می کنم این یک بینش مهم است.”
متحرک کردن چرخه کربن
تغییرات اقلیمی و از دست دادن سرسام آور تنوع زیستی در سراسر جهان تنها بحران های همزمان جهان طبیعی نیستند. آنها هستند دو طرف یک سکه، هر کدام بر دیگری تأثیر می گذارد. این تحقیق نشان میدهد که تأثیرات اقلیمی مثبت حفاظت از خشکی و اقیانوسها میتواند حتی بیشتر از این هم تقویت شود که با آنچه «بازگشت تغذیهای» نامیده میشود، یعنی محافظت و بازیابی نقشهای عملکردی جانوران در اکوسیستمهایشان همراه شود.
این به این دلیل است که بسیاری از حیوانات در سراسر جهان پتانسیل جذب کربن زیستگاههای بومی خود را به روشهای متفاوت اما تاثیرگذار افزایش میدهند.
برای مثال، در سرنگتی آفریقایی، وحشیهای مهاجر روی علفها چرا میکنند و با کمک حشرات مدفون، کربن را به خاک باز میگردانند. هنگامی که بیماری در اوایل قرن بیستم جمعیت حیوانات وحشی را از بین برد، فراوانی علفهای خشک و نخورده منجر به آتشسوزیهای شدیدتر و شدیدتر شد که ساوانا را به یک منتشرکننده خالص CO2 تبدیل کرد. اکنون جمعیت حیوانات وحشی بهبود یافته است و سرنگتی دوباره به یک غرق کربن تبدیل شده است.
در همین حال، فیلهای جنگلی در معرض خطر انقراض در آفریقای مرکزی، دانههای درختان و گیاهان چوبی را پخش میکنند و زیر درختان رویشی را زیر پا میگذارند و میبلعند و به رشد سریعتر و بزرگتر درختان متراکم کربن کمک میکنند. بر اساس یکی از مطالعات قبلی نویسندگانمحققان تخمین میزنند که احیای جمعیت فیلهای وحشی فقط در ۷۹ پارک ملی و منطقه حفاظتشده منطقه (حدود ۵۳۷۰۰۰ کیلومتر مربع از جنگلهای بارانی استوایی) میتواند به جذب تقریباً ۱۳ مگاتن CO2 اضافی در سال یا ۱۳ میلیون تن متریک کمک کند.
هنگامی که پستانداران بزرگی مانند موسکوکسن برف قطب شمال را زیر پا می گذارند، آن پوسته سرد برف فشرده کمک می کند تا خاک زیر ذوب و متان آزاد نشود. ماهی های دریایی مهاجر جلبک ها را در نزدیکی سطح می خورند و آن را به عنوان گلوله های مدفوع به کف اقیانوس می فرستند. شکارچیانی مانند سمورهای دریایی به جنگلهای کلپ جاذب کربن کمک میکنند تا با کنترل خارپشتهای دریایی که جلبک دریایی میخورند، رشد کنند. گرگهای خاکستری و کوسهها مسئول «آبشارهای تغذیهای» مشابه در جنگلهای شمالی و صخرههای مرجانی هستند، جایی که جمعیت طعمههای علفی کوچکتر خود را در تعادل نگه میدارند.
و در آمریکای شمالی، جایی که ساکنان سفیدپوست بیش از ۳۰ میلیون گاومیش کوهان دار را که زمانی در چمنزارها پرسه می زدند، از بین بردند، تنها ۲ درصد از تعداد یکبار آن حیوان باقی مانده است که به حدود ۱ درصد از محدوده تاریخی آن محدود می شود. از آنجایی که چرای گاومیش کوهان دار به علفزارها کمک می کند تا کربن را در خاک حفظ کنند، احیای گله ها حتی در بخش کوچکی از چشم انداز – کمتر از ۱۶ درصد از تعداد معدودی از چمنزارهایی که درگیری انسانی در آنها کم است – می تواند به این اکوسیستم ها کمک کند سالانه ۵۹۵ مگاتن CO2 اضافی ذخیره کنند. ، این مطالعه نشان داد. این بیش از ۱۰ درصد است تمام CO2 منتشر شده توسط ایالات متحده در سال ۲۰۲۱.
نویسندگان این مطالعه می نویسند: «استفاده صریحا از حفاظت از حیوانات وحشی برای افزایش جذب و ذخیره کربن به عنوان «جان بخشیدن به چرخه کربن» شناخته می شود و این نیاز به روش جدیدی برای تفکر در مورد فضاهای حفاظت شده به عنوان «مناظر پویا» دارد. به خوبی درک شده است که برای مثال، حفاظت از طبیعت به عنوان یک راه حل اقلیمی می تواند مزایای جانبی افزایش تنوع زیستی را داشته باشد، اما به نظر می رسد این رابطه به دو صورت کار می کند: بهبود تنوع زیستی حیوانات همچنین می تواند راه حل های آب و هوایی طبیعی را بهبود بخشد. این امر مستلزم حفاظت و بازیابی توانایی گونههای جانوری برای رسیدن به تراکمهای معنیدار اکولوژیکی است تا در حین حرکت و تعامل با یکدیگر بتوانند نقشهای عملکردی خود را در مناظر و مناظر دریایی ایفا کنند.»
در عین حال، ناتوانی در حفاظت از حیات وحش میتواند پتانسیل ذخیرهسازی کربن اکوسیستم را محدود یا حتی معکوس کند. به عنوان مثال، صید بیش از حد ماهی های شکارچی در آب های ساحلی شمال شرقی ایالات متحده منجر به انفجار خرچنگ های شوره زار شد که اشتهای هولناک آنها برای علف های دریایی، باتلاق های نمکی جزر و مدی را ویران کرد و باعث مرگ آنها شد. شورهزارها سوپرسینکهای کربنی هستند که جذب و ذخیره میشوند ۱۰ برابر کربن به عنوان یک جنگل بارانی استوایی بالغ. اما هنگامی که آنها می میرند، فرسایش جزر و مدی حاصل، کربن رسوبی ذخیره شده صدها سال را آزاد می کند و یک اسفنج کربن قدرتمند همراه با تمام پتانسیل های آینده اش برای جذب CO2 ناپدید می شود.
هماهنگ نگه داشتن سیستم ها
برای اینکه جمعیتهای جانوری بتوانند تعداد تاریخی و تنوع گونههای خود را بازیابی کنند، به بخشهای بزرگی از اکوسیستمهای دست نخورده نیاز دارند که در حال حاضر تنها ۲٫۸ درصد از مساحت زمین را در بر میگیرند. اما نویسندگان با مقداری امیدواری می نویسند: «با شرایط مناسب، جمعیت حیوانات می توانند به سرعت بازگردند».
لویت با اشاره به اینکه بسیاری از جنگلهای ملی ایالات متحده زمانی مناظر متروکهای بودهاند که از چوبهایشان خالی شدهاند، موافق است: «اگر به طبیعت فرصتی بدهید تا خود را بازسازی کند، واقعاً در انجام این کار بسیار کارآمد است. اکنون آن پهنههای جنگل ابزاری ضروری برای جذب کربن اتمسفر هستند. لویت میگوید: «نه تنها درختان کربن را جذب میکنند، بلکه خاک، حیوانات، حیات حشرات، و شبکههای میکوریزی زیر زمین، همگی کربن را جدا میکنند و همگی به زنجیرهای سالم از شبکههای تغذیهای وابسته هستند». . «بنابراین وجود حیوانات وحشی در فضای باز حتی به بقای گونه ما نیز فایده دارد. این نه تنها زیباست، بلکه چرخه کربن را هماهنگ نگه می دارد.»
لویت میگوید که ILCN بهعنوان مرکز منابعی که گروههای حفاظت از خصوصی و مدنی را در سراسر مرزهای فرهنگی و سیاسی به هم متصل میکند، نقش مهمی در حمایت از ایجاد انواع محیطهای مرتبط و محافظتشده دارد که تنوع زیستی بیشتری را ترویج میکنند. او میگوید: «شما برای رسیدن به اکوسیستمهای واقعاً غنی واقعاً به فضاهای بزرگ، به هم پیوسته و محافظتشده نیاز دارید. و کاری که شبکه ها می توانند انجام دهند این است که حفاظت از زمین را از نظر جامعه شناختی مسری کنند – به این معنی که اگر همسایه همسایه شما دارایی خود را حفظ کرده باشد، شما نیز به احتمال زیاد همین کار را انجام خواهید داد. ILCN همچنین از تلاش جهانی ۳۰×۳۰ پشتیبانی می کند، توافقی که بین بیش از ۱۹۰ کشور برای حفاظت از ۳۰ درصد از زمین و اقیانوس های جهان تا سال ۲۰۳۰ انجام می شود.
نویسندگان اضافه میکنند که گسترش دامنه اکوسیستمهای دستنخورده برای بازسازی و حفاظت از جمعیتهای حیوانات، مستلزم آن است که مردم و حیات وحش فضا را در «مناظر همزیستی» پویاتر به اشتراک بگذارند. این امر مستلزم جستجوی راههایی برای حیوانات وحشی و انسانها برای همزیستی در مناظر و مناظر دریایی است، به جای جدا کردن مردم از طبیعت، همانطور که یک رویه رایج در پیشنهادها برای تقسیم فضاها برای تنوع زیستی و ذخیرهسازی کربن بوده است.»
در حالی که نویسندگان این مطالعه چالش چنین تغییر فرهنگی را تصدیق می کنند، آنها همچنین با اضطرار خاطر نشان می کنند که این فرصت برای هدر دادن بسیار عالی است. ما در حال از دست دادن جمعیت بسیاری از گونه های جانوری هستیم، همانطور که در حال کشف میزان تاثیر آنها بر جذب و ذخیره کربن هستیم.
جان گوری نویسنده کارمند مؤسسه سیاست زمین لینکلن است.
تصویر سرب: چرای بیسون در پارک ملی یلوستون. اعتبار: panugans از طریق iStock/Getty Images Plus.