خلاصه

اهمیت پروژه های شهری در بازآفرینی شهری معاصر و چشم انداز شهری بسیار مهم است. اگرچه بسیاری از برنامه ریزی شهری در بروکسل فاقد درک عمیق از فرآیندهای توسعه چنین “چشم انداز شهری” هستند. اولین هدف تمرکز بر این فرآیند تصویربرداری از طریق توسعه یک چارچوب مفهومی و تحلیلی گسترده برای واجد شرایط و مشروعیت بخشیدن به “پروژه های شهری” است. مفاهیم مدینه فاضله و هتروتوپیا دیدگاه جالبی را برای ایجاد رابطه بین خصلت انتزاعی مدینه فاضله غیرممکن و عناصر توصیفی عملگرایانه تر پروژه شهری «خوب» و چشم انداز شهری قدرتمند ارائه می دهند. این ارتباط را می توان با سه نقطه عطف جالب توصیف کرد.

در اولین نقطه عطف، مدینه فاضله و هتروتوپیا را می توان از طریق گذار بین ناممکن و امکان به هم متصل کرد. در فضاهایی که به عنوان «هتروتوپیا» مشخص می شوند، یک موقعیت ایده آل، به نام اتوپیا، می تواند به واقعیت تبدیل شود. اصطلاحاتی مانند مناطق آزاد شهری، فضاهای بینابینی، غیر مکان ها، کراکس به ویژه در این زمینه استفاده می شوند. از طریق فرآیندهای چشم انداز، توسعه یک پروژه شهری “خوب” می تواند مشروعیت بیشتر و حمایت گسترده تری داشته باشد، زمانی که ابزارهایی مانند طراحی تحقیق و مدلی به نام برنامه ریزی “سه مسیر” (ر.ک. کاغذ سفید) در عمل به کار گرفته شوند. رابطه بین چشم انداز و تحقق پروژه را می توان در نقطه عطف سوم ابداع کرد.

این چارچوب تحلیلی برای تجزیه و تحلیل موردی کیفی از ۳ پروژه شهری در منطقه بروکسل اساسی است: رژه Zinneke، یک پروژه چند فرهنگی و اجتماعی-هنری، مرکز بین‌المللی هنری جدید WIELS در شهرداری وورست و نوسازی ایالت. مرکز اداری (Rijksadministratief Centrum). هر پروژه بر اساس ویژگی های کیفی یک پروژه شهری “خوب” پیشنهاد شده توسط بودری و همکاران ارزیابی شد. (۲۰۰۶)، فرآیند بینایی موضوع، ویژگی‌های هتروتوپیایی آنها، و پتانسیل آرمان‌شهری زیربنایی آنها.

مقایسه این موارد نشان داد که اگر یک پروژه شهری به معیارهای کیفی بیشتری از یک پروژه شهری «خوب» پاسخ دهد، پتانسیل اتوپیایی آنها بالاتر است. یکی از قابل توجه ترین و چالش برانگیزترین نتایج این است که مفاهیمی مانند اتوپیا و هتروتوپیا عناصر قوی را برای استقرار یک چشم انداز پایدار و قدرتمند در مورد بازسازی شهری و پروژه های شهری (نوسازی) در بروکسل ترکیب می کنند.

(چکیده هلندی اضافه می شود)