آشپزخانه ها جوهره فرهنگ را در بر می گیرند و به عنوان موزه های پویا عمل می کنند که دستور العمل ها، فرآیندها و سنت های قدیمی را حفظ می کنند. معماری آشپزخانه تحت تاثیر شیوه های قومیتی و آداب و رسوم آشپزی، در قاره ها بسیار متفاوت است. در این زمینه، آشپزخانهها از نقش داخلی خود فراتر میروند و به مظاهر بینشی عوامل فرهنگی، اجتماعی و منطقهای تبدیل میشوند. آنها نه تنها به عنوان فضاهای کاربردی برای پخت و پز و آماده سازی وعده های غذایی عمل می کنند، بلکه به عنوان بازتابی از ملیله غنی فرهنگ و سبک زندگی پذیرفته شده توسط افراد ساکن در آنها هستند.
آشپزخانهها که اغلب بهعنوان «قلب» استعاری یک خانه در نظر گرفته میشوند، درک عمیقتری از مردم و فرهنگهایشان را باز میکنند و درهایی را به روی روایتهای فضایی متنوع باز میکنند. تنوع در معماری آشپزخانه ارتدکس را می توان به تاثیراتی از جمله تفاوت های ظریف فرهنگی، زمینه های جغرافیایی و میراث تاریخی نسبت داد. از گرمای آشپزخانههای ایتالیایی و تمرکز بر پیوندهای خانوادگی گرفته تا فضاهای دارای تهویه مناسب و مشخصه آشپزخانههای تایلندی، طراحی آشپزخانه هر کشوری تحت تأثیر عملکرد فرهنگی است. در حالی که ممکن است ایده های مشترکی در مورد چیدمان فضایی وجود داشته باشد، تفاوت های قابل توجهی بین معماری آشپزخانه شرقی و غربی ظاهر می شود.
تفاوت بین طراحی آشپزخانه شرقی و غربی عمدتاً نتیجه تضاد در آشپزی و شیوه های آشپزی است. در نتیجه، سطوح و وسایل آشپزی خاص باید در چیدمان های آشپزخانه مشابه ادغام شوند. اندازه، چیدمان، ذخیره سازی و تکنیک های سازماندهی نیز بر اساس نیازهای هر غذا تعیین می شود. هنجارهای فرهنگی پیرامون فضای جنسیتی، معاشرت و بهداشت در شکل فضایی آشپزخانه ها در سطح بین المللی آشکار می شوند. شیوه های معماری در ژاپن و ایالات متحده کاوش واضح تری از این تضادها ارائه می دهد.
آشپزخانه ژاپنی
یکی از کشورهایی که در سطح جهانی به دلیل متمایز بودن در طراحی آشپزخانه متمایز است، این است ژاپن. طراحی آشپزخانه سنتی ژاپنی به دلیل سادگی کاربردی، توجه به جزئیات و ارتباط عمیق با فرهنگ و شیوه های آشپزی این کشور شناخته شده است. آنها تمایل دارند که یک چیدمان جمع و جور داشته باشند و وظایف را در یک فضای کوچکتر ساده کنند. پخت و پز و ذخیره سازی حول محور ایده های مینیمالیسم و کارایی است. فضا است سازماندهی شده تا حرکات غیر ضروری را به حداقل برساند اغلب با استفاده از یک پیکربندی به سبک گالی یا U شکل. بسیاری از آشپزخانه های سنتی دارای یک درب پشتی مجزا بودند که به عنوان یک درب پشتی عمل می کرد ورودی غیررسمی یا خدماتی برای تحویل.
مانند بسیاری از کشورهای آسیایی، آشپزی ژاپنی در حالت خمیده یا نشسته انجام می شود و در نتیجه بر طراحی آشپزخانه تأثیر می گذارد. استفاده از میزهای پایین به آشپز اجازه می دهد تا در هنگام تهیه غذا به راحتی زانو بزند و ارتباط نزدیک تری بین آشپز، اعضای خانواده، غذا و فرآیند ایجاد کند. آشپزخانههای سنتی ژاپنی ممکن است دارای تشکهای تاتامی و درهای کشویی باشند که فضاهای انعطافپذیر و سازگار را ایجاد میکنند.
خانههای ژاپنی اولیه به دلایل ایمنی در برابر آتش، بو و دود، و ایدههای اجتماعی پیرامون حفظ حریم خصوصی و مهار، آشپزخانههایی جدا از محل سکونت اصلی داشتند. در طول قرن ۱۲ و ۱۳، آشپزخانه به تدریج جذب خانه برای اقامتگاه های بزرگتر شد و در عین حال جایگاه خود را به عنوان یک فضای منزوی حفظ کرد. در خانههای ژاپنی، آشپزخانه اغلب بهعنوان فضایی کاربردی در نظر گرفته میشود تا فضایی برای اجتماع. اگرچه آشپزی اغلب یک فعالیت جمعی بود، اما ارتباط چندانی با بقیه افراد خانواده نداشت. با این هنجار فرهنگی، تاکید کمتری بر فضای آشپزخانه بزرگ برای پذیرایی یا پذیرایی از گروههای بزرگ وجود دارد.
آشپزخانه در ایالات متحده
معماری آشپزخانههای آمریکایی طیف متنوعی از ویژگیها را به نمایش میگذارد که در طول زمان برای پاسخگویی به نیازها و آرزوهای صاحبان خانه تکامل یافتهاند. این فضاها در ابتدا اتاق هایی برای نگهداری تجهیزات و ظروف دستی بودند. در طول ماه های گرمتر، برخی خانوارها از «آشپزخانه تابستانی» استفاده کردند که سازه های تکیه مجزا در مجاورت خانه اصلی بودند. اینها برای حفظ خنکی خانه اصلی در حین انجام فعالیت های آشپزی طراحی شده بودند.
فرهنگ آشپزی آمریکایی تاکید زیادی بر آشپزی و سرگرمی دارد. خانواده ها از تهیه وعده های غذایی مفصل و میزبانی مجالس در خانه های خود لذت می برند. در نتیجه، فرد تمایل دارد تا آشپزخانههای جادارتر و مناسبتری را در کشور مشاهده کند که به سمت لذت آشپزی و غذاخوری جمعی طراحی شده است. اندازه بزرگتر آشپزخانه فضای بیشتری را برای قرار دادن چندین لوازم خانگی، قسمت های آماده سازی غذا و ذخیره سازی تجهیزات، ظروف و مواد پخت و پز فراهم می کند.
برخلاف آشپزخانه های شرقی مانند داخل ژاپن، آشپزخانه های آمریکایی به طور کلی در معرض دید قرار دارند و به طور یکپارچه به اتاق های غذاخوری و نشیمن متصل می شوند. آشپزخانه های با پلان باز یک مفهوم محبوب هستند، همراه با “جزیره آشپزخانه” – یکی از ویژگی های آن اختراع به معمار آمریکایی فرانک لوید رایت معتبر است. رایت معتقد بود که اگر آشپزخانه “مرکز روانی خانه” است، پس جزیره آشپزخانه “قلب درونی” این مرکز است. پلان طبقه باز و جزیره آشپزخانه آشپزخانه ها را به فضاهای چند منظوره تبدیل کرده است که به عنوان یک مرکز مرکزی برای معاشرت و سرگرمی عمل می کند.
برای محو کردن بیشتر تقسیم بندی بین آشپزخانه و قسمت نشیمن، ویژگی هایی مانند “گوشه صبحانه” مناطق ناهار خوری غیررسمی را در مجاورت آشپزخانه فراهم می کند. این اجازه می دهد تا عمل پخت و پز با سایر کارهای خانگی ترکیب شود و آن را به یک فعالیت و فضای تفریحی تبدیل کند.
همانطور که جهان بیشتر به هم متصل می شود و تکنولوژی پیشرفت می کند، ویژگی های زمانی متمایز آشپزخانه های ژاپنی و آمریکایی شروع به همگرایی می کنند. با ظهور صنعتی شدن و اتوماسیون، طراحی آشپزخانه استانداردتر می شود و بر کارایی تمرکز می کند و نیازهای لوازم و ابزارهای مدرن را برآورده می کند. آشپزخانههای ژاپنی و آمریکایی هر دو از پیشرفتهای تکنولوژیکی استقبال میکنند و از لوازم هوشمند، ویژگیهای کارآمد انرژی و فناوریهای پیشرفته پخت و پز استفاده میکنند.
این همگرایی نشان می دهد که آینده طراحی آشپزخانه ممکن است راحتی و عملکرد را در اولویت قرار دهد، خطوط بین سنت های فرهنگی را محو کند و مزایای نوآوری مدرن را در بر بگیرد. در حالی که جنبه های فرهنگی منحصر به فرد آشپزخانه های ژاپنی و آمریکایی ممکن است هنوز وجود داشته باشد، تشابهات فزاینده تأثیر تأثیرات جهانی و ماهیت در حال تحول معماری آشپزخانه را در قرن بیست و یکم نشان می دهد.