آیا افزایش غیر منطقی اجاره خانه‌ها بر سلامت خانواده‌ها تاثیر دارد؛ البته که دارد!

سلامت‌مستاجران در خطر است

نرگس خانعلی زاده

 

«بازار، بازار رهن و اجاره است.» این را یکی از مشاوران املاک شرق تهران می‌گوید که معتقد است، هرچقدر بازار خرید و فروش دچار رکود شده، اما این روزها، فصل تمدید اجاره خانه‌ها است؛ اجاره‌هایی که چندین و چند برابر شده و مستاجرانی که تصمیم بر جابه‌جایی گرفته‌اند! انگار نه انگار که از آخرین جابه‌جایی و اسباب‌کشی‌شان، یک سال بیشتر نگذشته است! اما در میان همه این گرانی‌ها، جابه‌جایی‌ها، اجاره‌ها و اسباب‌کشی‌ها، چه کسی به سلامت مستاجرانی فکر می‌کند که هر سال، یک جان از جان‌هایشان در این شلوغی‌ها و بی‌انصافی‌ها، کم می‌شود؟

این قشر آسیب‌پذیر

در میان همه این گرانی‌ها، با اهمیت‌ترینش، گرانی مسکن است؛ مسکنی که برای همه لازم و ضروری است و نمی‌شود آن را جزو نیازهای غیرضروری دسته‌بندی کرد و سراغش نرفت! نمی‌شود بگوییم خب نمی‌خریم، خب نمی‌پوشیم، خب نمی‌خوریم و غصه‌اش را نخورد! سقفی است که باید باشد؛ به هر قیمتی! برای همین است که بالا رفتن روز به روز قیمت‌های اجاره خانه، بیشترین فشار را بر مستاجران می‌آورد؛ مستاجرانی که در طول سال گذشته، درآمد و حقوقشان به اندازه هزینه رهن و اجاره خانه‌ای بسیار معمولی در منطقه‌ای مرکزی بالا نرفته است! سید محمدهادی مظفری، کارشناس املاک و مسکن در این‌باره می‌گوید:« بدیهی است که وقتی از تورم حرف می‌زنیم، باید بیشترین نگاه و توجهمان به تورم در حوزه مسکن باشد؛ تورمی که همه فشارش به قشر مستاجر وارد می‌شود و آن‌ها را دچار آسیب و ضرر می‌کند.» او از تجربه برخورد و معاشرت با خانواده‌هایی می‌گوید که چقدر از اینکه با مبلغی که در اختیار دارند، نمی‌توانند یک خانه معمولی اجاره کنند، تحت فشار روحی هستند.

ناامنی روانی با رسم شکل

«مگر چقدر درآمد دارم که ۹ میلیون تومانش را اجاره بدهم؟» و بعد هم فیش حقوقی یازده و نیم میلیون تومانی‌اش را نشان‌مان می‌دهد. این تجربه زیسته جوانی است که دو سالی می‌شود ازدواج کرده است و حالا مانده است که با افزایش چهار میلیون تومانی اجاره خانه‌اش و دو و نیم میلیون تومان باقی‌مانده از حقوق آخر ماهش، چطور یک ماه را دو نفره بگذارنند؟:« صبح تا شب فکر و خیال می‌کنم! به شغل دوم، به رو زدن به آشنایی که خانه‌اش را ارزانتر بدهد، به رفتن به شهرستان، به پیشنهاد کار کردن به همسرم، به اینکه مسیر رفت و برگشت با موتور مسافر بزنم و….! فکر و خیال‌هایم تمامی ندارد.» این را می‌گوید و آخرش را با این جمله تمام می‌کند که شب که به خانه می‌رسم، یک آدم سالم و آرام نیستم! البته که روایت‌هایش روایت غریب و عجیبی نیست! آن را به شکل‌های مختلف از زبان جوان‌های زیادی شنیده‌ایم؛ جوان‌هایی که مسئولیت و هزینه‌های زندگی و ترس از دست دادن سقفی برای گذران زندگی، آرامش مورد نیاز برای سلامت یک انسان را از آن‌ها گرفته است.

سلامت این خانواده

چه کسی است که بتواند منکر افزایش سلامت روحی آدم‌ها در اثر تشکیل خانواده بشود؟ سلامتی که این روزها به واسطه قیمت‌های بازار مسکن به خطر افتاده است! این را قریب به اتفاق خانواده‌هایی می‌گویند که جوانان در آستانه ازدواجشان، توانایی تهیه مبلغ رهن حداقلی سیصد میلیون و پرداخت ماهانه اجاره هشت نه میلیون تومان را ندارند؛ که اگر هم چنین مبالغی داشته باشند، خانه‌ای نصیبشان می‌شود که هر تازه‌عروسی حاضر به زندگی در آن خانه نیست! نتیجه چه می‌شود؟ دور ازدواج و تشکیل خانواده را خط می‌کشند و سعی می‌کنند با همان حقوقی که پول اجاره خانه از آن در نمی‌آید، یک ماه را با چند تفریح و سرگرمی دوستانه بگذرانند. اما واقعا این جوانان سلامت فکری و روحی دارند؟ بدیهی است که خیر! آن‌ها فقط گذران زندگی می‌کنند و قید هدف‌دار بودن، تشکیل خانواده، آینده با فرزندان و به طور کلی یک زندگی سالم و نرمال را زده‌اند و این همان چیزی که تورم مسکن برایمان به همراه داشته است!

سلامت جسم و جان!

واقعیت این است که به خطر افتادن سلامت جسم، درمان سریعتر و راحت‌تری دارد تا سلامت روان؛ سلامتی که با فکر اجاره‌خانه‌ای که ممکن است این ماه از پسش برنیایم شروع می‌شود و تا فکر و خیال اینکه امسال قرار است چقدر اضافه کند و آیا می‌توانم خانه‌ای با مقدار مشخصی پیدا کنم، ادامه پیدا می‌کند. این همان‌چیزی است که در برابر چندین و چند بار رفت و آمد به خانه جدید و قدیم هنگام اسباب‌کشی و بلند کردن کارتن‌ها و گردن و کمری که برای این کار ساخته نشده‌اند، اهمیت بیشتری دارد. البته که این اسباب‌کشی هرساله هم می‌تواند جسم را فرسوده کند اما فرسوده شدن روح کجا و خط و خش افتادن جسم کجا؟ کاش در میان این بحبوحه گرانی مسکن و افزایش ساعت به ساعت اجاره خانه، کسی بود که به سلامت روان و دل بی‌قرار مستاجرانی فکر می‌کرد که استرس و نگرانی، دست از سرشان برنمی‌دارد؛ استرسی که قریب به اتفاق پزشکان و متخصصان معتقدند، مادر بسیاری از بیماری‌ها است!

code

نسخه مناسب چاپ